Telegram Web Link
#مقتل #غارت #سرنوشت_قاتلان_امام_حسین علیه السّلام

⚫️ لباسی طلبيد و پاره‌اش کرد و پوشید تا رغبت نکنند بر غارتش، ولی همان لباس نیز به غارت رفت❗️

الملهوف: قالَ الحُسَینُ علیه السّلام: اِیتونی بِثَوبٍ لا یُرغَبُ فیهِ أجعَلهُ تَحتَ ثِیابی لِئَلّا اجَرَّدَ مِنهُ، فَاُتِیَ بِتُبّانٍ، فَقالَ: لا، ذاکَ لِباسُ مَن ضُرِبَت عَلَیهِ الذِّلَّةُ. فَأَخَذَ ثَوباً خَلَقاً فَخَرَقَهُ و جَعَلَهُ تَحتَ ثِیابِهِ. فَلَمّا قُتِلَ جَرَّدوهُ مِنهُ علیه السلام. ثُمَّ استَدعی علیه السّلام بِسَراویلَ مِن حِبَرَةٍ فَفَرَزَها و لَبِسَها، و إنَّما فَرَزَها لِئَلّا یُسلَبَها، فَلَمّا قُتِلَ سَلَبَها بَحرُ بنُ کَعبٍ لَعَنَهُ اللّهُ و تَرَکَ الحُسَینَ علیه السّلام مُجَرَّداً. فَکانَت یَدا بَحرٍ بَعدَ ذلِکَ تَیبَسانِ فِی الصَّیفِ کَأَنَّهُما عودانِ یابِسانِ، و تَتَرَطَّبانِ فِی الشِّتاءِ فَتَنضَحانِ قَیحاً و دَماً، إلی أن أهلَکَهُ اللّهُ تَعالی.

المناقب لابن شهر آشوب: ثُمَّ قالَ [الإِمامُ الحُسَینُ علیه السلام ]: اِیتونی بِثَوبٍ لا یُرغَبُ فیهِ، ألبَسهُ غَیرَ ثِیابی؛ لا اجَرَّدُ، فَإِنّی مَقتولٌ مَسلوبٌ. فَأَتَوهُ بِتُبّانٍ فَأَبی أن یَلبَسَهُ و قالَ: هذا لِباسُ أهلِ الذِّمَّةِ، ثُمَّ أتَوهُ بِشَیءٍ أوسَعَ مِنهُ -دونَ السَّراویلِ وفَوقَ التُّبّانِ -فَلَبِسَهُ.

🔘 تاریخ الطبری عن أبی مخنف عن سلیمان بن أبی راشد عن حمید بن مسلم: لَمّا بَقِیَ الحُسَینُ علیه السلام فی ثَلاثَةِ رَهطٍ أو أربَعَةٍ، دَعا بِسَراویلَ مُحَقَّقَةٍ یُلمَعُ فیهَا البَصَرُ، یَمانِیٍّ مُحَقَّقٍ، فَفَزَرَهُ و نَکَثَهُ لِکَیلا یُسلَبَهُ، فَقالَ لَهُ بَعضُ أصحابِهِ: لَو لَبِستَ تَحتَهُ تُبّاناً. قالَ: ذلِکَ ثَوبُ مَذَلَّةٍ و لا یَنبَغی لی أن ألبَسَهُ. قالَ: فَلَمّا قُتِلَ، أقبَلَ بَحرُ بنُ کَعبٍ فَسَلَبَهُ إیّاهُ، فَتَرَکَهُ مُجَرَّداً. قالَ أبو مِخنَفٍ: حَدَّثَنی عَمرُو بنُ شُعَیبٍ، عَن مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ الرَّحمنِ، أنَّ یَدَی بَحرِ بنِ کَعبٍ کانَتا فِی الشِّتاءِ تَنضَحانِ الماءَ، وفِی الصَّیفِ تَیبَسانِ کَأَنَّهُما عودٌ.

🔘 الإرشاد: حَمَلَتِ الرَّجّالَةُ یَمیناً وشِمالاً عَلی مَن کانَ بَقِیَ مَعَ الحُسَینِ علیه السلام فَقَتَلوهُم، حَتّی لَم یَبقَ مَعَهُ إلّاثَلاثَةُ نَفَرٍ أو أربَعَةٌ، فَلَمّا رَأی ذَلِکَ الحُسَینُ علیه السّلام دَعا بِسَراویلَ یَمانِیَّةٍ یُلمَعُ فیهَا البَصَرُ، فَفَزَرَها ثُمَّ لَبِسَها، و إنَّما فَزَرَها لِکَی لا یُسلَبَها بَعدَ قَتلِهِ. فَلَمّا قُتِلَ، عَمَدَ أبجَرُ بنُ کَعبٍ إلَیهِ فَسَلَبَهُ السَّراویلَ و تَرَکَهُ مُجَرَّداً. فَکانَت یَدا أبجَرَ بنِ کَعبٍ بَعدَ ذلِکَ تَیبَسانِ فِی الصَّیفِ حَتّی کَأَنَّهُما عودانِ، و تَتَرَطَّبانِ فِی الشِّتاءِ فَتَنضَحانِ دَماً و قَیحاً، إلی أن أهلَکَهُ اللّهُ.

📚 الصحيح من مقتل سیّد الشهداء و أصحابه عليهم السّلام، ج٢ ص٢٢٨

@ashkvareh
احمدیان
@ashkvareh
#صوت_قدیمی

🎤 مرحوم احمدیان

مرثیه کم نظیر «زینب قهرمان، الوداع الوداع»

🗓 دهه ۵۰

@ashkvareh
رضوی
@ashkvareh
#صوت

👆🏻 بازخوانی قطعه فوق از مرحوم احمدیان


🎙سید علی سادات رضوی

@ashkvareh
@ashkvareh
زینب زينب زينب (سلام الله علیها)
#صوت

🎙مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها

⚫️ زینب زینب زينب (علیهاالسلام)

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️عباس يعيوني

🎙 الملا باسم الكربلائي و حمزة الزغير

@ashkvareh
#ورود_اهلبیت_به_کوفه #اسارت #عزای_اجنه

⚫️ عظّم الله لک الأجر يا صاحب الأمر

حضرت زینب علیهاالسلام فرمودند:

در ایّام اسارت در کوفه، یک زن از زنان کوفه به نزد ما نیامد، چون اسیر بودیم. فقط کنیزان به دیدن ما می‌آمدند.

📗 جلاء العیون، مجلسی رحمه الله، ص ۷۲۰

▪️بروایتی، هنگامی که سر مقدّس امام حسین علیه السّلام را در کوفه بر درخت آویختند، سر مطهّر امام این آیه را خواند: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ»

📓جلاء العیون، ص ۷۲۲

پس از شیون و ناله زینب علیهاالسلام در کوفه،️ مردم از آسمان و زمین صدای گریه و شیون و مرثیه جِنّیان را می‌شنیدند، اما کسی را نمی‌دیدند.

📙 جلاء العیون، ص ۷۲۴

الّلهم العن قتلة الحسین علیه السّلام و عذّبهم عذابا شدیدا

@ashkvareh
حسینیه مجازی بُکاء
#عاشورا_در_عامه #حرکت_امام_حسین علیه السّلام ▪️عاشورا در نگاه برخی سُنّیان 2⃣1⃣ نقد و بررسى ديدگاه علماى تندرو اهل سنّت با نگاه به آن‌چه گذشت، گرايش و ديدگاه فكرى آن گروه تندرو مشخص شد. ديدگاه‌هاى آنان پيرامون شهادت سرور جوانان بهشت، حضرت حسين بن على عليهما…
#عاشورا_در_عامه #حرکت_امام_حسین علیه السّلام

✔️ عاشورا در نگاه برخی سُنّیان 3⃣1⃣

امام حسين عليه السّلام و دعوت شيعيان عراق

👈🏻 از ديگر شبهاتى كه سُنّیان درباره عاشورا مطرح مى‌كنند اين است كه مى‌گويند:
"شيعيان، حسين بن على (عليهما السّلام) را به عراق دعوت كردند و به عهد و دعوت خود بى‌وفا شدند و خودشان، او را به قتل رساندند! و يزيد تنها به عبيداللّه بن زياد نامه نوشت و دستور داد كه از ورود حسين بن على (عليهما السّلام) به عراق و كوفه و تأسيس حكومت در آن جا جلوگيرى كند. پس يزيد نقشى در شهادت حسين بن على عليهما السلام نداشته و اين خود شيعيان بودند كه او را به شهادت رساندند."
آنان براى اثبات اين سخن كتابى را با عنوان "مَن هم قتلة الحسين‌؟" تأليف كرده و شيعيان را خطاب مى‌كنند و مى‌گويند: "شما شيعيان كه خود حسين را كشتيد، چرا براى او عزادارى مى‌كنيد؟!"

ما در پاسخ آنان مى‌گوئيم كه شيعيان كوفه در شهادت حضرت سيّدالشهداء عليه السّلام نقشى نداشته‌اند. بنا بر تحقيق و پژوهش‌ها، فرماندهان لشكر ابن سعد در كربلا، يا از بنی اميّه بوده‌اند و يا از خوارج و يا گروهى كه از شام آمده بوده‌اند. شواهدى وجود دارد كه افرادى هشت روزه مسير دمشق تا كوفه را طى نموده‌اند تا خود را به كربلا برسانند.
اين مطالب در چند بخش خواهد آمد و با تحقيق و پژوهش مباحثى هم‌چون:
- نقش معاويه در شهادت سيدالشهداء عليه السلام؛
- نقش يزيد بن معاويه در حادثۀ عاشورا؛
- نقش اهل كوفه در شهادت امام حسين عليه السلام ثابت خواهد شد.
در اين بخش، نويسندگان نامه به امام حسين عليه السّلام و فرماندهان سپاه ابن سعد در كربلا، معرّفى مى‌شوند. البتّه در ضمن اين مباحث، به پاسخ شبهه‌هايى خواهيم پرداخت كه امروزه برخى دانسته يا نادانسته به آن دامن مى‌زنند.

نقش معاويه در شهادت سيد الشهداء عليه السّلام

نقش معاويه در شهادت سيدالشهداء سلام الله عليه از دو جهت قابل بررسى است:

يكم: اثبات ولايت يزيد و جانشينى او براى معاويه.
بدون شكّ ولايت و جانشينى يزيد توسّط‍‌ خود معاويه صورت گرفته است.
بنا بر اين، از جهت شرعى، عرفى و قانونى همۀ كردارها و اعمال يزيد را براحتى مى‌توان به معاويه نسبت داد. اين مطلب، همان حقيقتى است كه ما از سخنان آن گروه متعصّب استفاده كرديم. گروهى كه سعى داشتند معاويه را از گزند طعن و لعن دور نگه دارند تا اين طعن به غير او از صحابه رسول اکرم صلى اللّه عليه و آله كه معاويه را بر سر كار آوردند، سرايت نكند.

دوّم: با استنباط‍‌ از مسائل تاريخى و تحقيق و جست و جوى دقيق در همۀ امورى كه به نوعى با اين موضوع در ارتباط‍‌ است، اجمالاً روشن شد كه نقشۀ قتل و شهادت حضرت سيدالشهداء عليه السّلام در عراق توسّط‍‌ خود معاويه بوده است. او تمام مقدّمات و برنامه اين جنايت تاريخى را فراهم و طرح‌ريزى كرده و يزيد آن برنامه و طرح را به اجرا گذاشته است. البته در بخش ديگر به طور مفصّل، به نقش يزيد در جنایت عاشورا خواهيم پرداخت.

💢با توجّه به اين مقدّمه به دست مى‌آيد كه مسئلۀ جانشينى يزيد و اثبات ولايت‌عهدى او از كارهاى بسيار مشكلى بوده كه معاويه با زحمت و سياست فراوانى موفّق به انجام آن شده است؛ چرا كه در مقابل اين برنامه، موانعى وجود داشته است كه از آن جمله مى‌توان به موانع زير اشاره نمود:

مانع اوّل: بزرگانى از صحابه در آن زمان بوده‌اند كه با وجود آنان، معاويه به خودش جرأت نمى‌داده كه اين فكر را اظهار كند تا چه رسد به اين‌كه عملى سازد.
مانع دوّم: در آن زمان افرادى خود را براى رسيدن به خلافت آماده كرده بودند و ادّعاى رياست داشتند. خيلى روشن است كه اين دسته نيز با طرح ولى‌عهدى يزيد مخالفت مى‌كرده‌اند.
معاويه براى رسيدن به هدف شوم خود و برداشتن اين موانع، چند راه را در پيش گرفت. وى برخى را با مسموم كردن از ميان برداشت. عدۀ ديگرى را با پول خريد و بعضى را با تبعيد كردن از مقابل خود كنار زد تا راه جانشينى فرزندش هموار شود. براى نمونه مواردى را بررسى مى‌كنيم:

ادامه در بخش بعد

@ashkvareh
👆🏻 امام حسن مجتبی علیه السّلام؛ مانعى بزرگ بر سر راه جانشينى يزيد لعنه الله

علماى اهل سنّت مى‌نويسند: "معاويه در همان زمان حيات امام حسن مجتبى عليه السلام، به فكر جانشينى يزيد افتاد." (الإمامة و السياسة، ج١ ص١٩١_١٩۴)

وجود امام حسن مجتبى عليه السّلام از دو جهت براى عملى شدن طرح معاويه، مانعى بزرگ بود:

جهت اوّل: شخصيّت و موقعيت اجتماعى آن حضرت و برادرشان سيّدالشهداء عليه السّلام در مدينه كه از جايگاه ويژه‌اى برخوردار بودند.

جهت دوّم: قرارداد ميان امام مجتبى عليه السّلام و معاوية لعنه الله كه با توجه به بندهاى آن، معاويه نبايد پس از خود كسى را به جانشينى بگمارد و بعد از او حكومت به امام مجتبى عليه السّلام و اگر آن حضرت در دار دنيا نبودند، به امام حسين عليه السّلام برسد.

معاويه اين مطلب را پذيرفته بود. اين حقيقتى است كه عالمان بزرگ اهل سنّت در كتاب‌هاى خود نوشته‌اند و انديشمندان ما نيز به اين بند از قرارداد تصريح كرده‌اند.

🔸 "ابن حجر عسقلانى" با سندى محكم و قوى اين مطلب را روايت مى‌كند و مى‌گويد:
"حسن بن علي (عليهما السّلام) بیان داشته: همانا كه من با معاويه شرط‍‌ كردم كه خلافت پس از او به من برگردد." آن حضرت در حضور معاويه فرمودند كه من از معاويه قول گرفته‌ام و قرار گذاشته‌ايم كه خلافت بعد از او به من برگردد. ابن حجر عسقلانى با سند خود در جاى ديگر روايت مى‌كند:
"لمّا قتل عليٌ‌، سار الحسن بن علي في أهل العراق ومعاوية في أهل الشام" یعنی: امام مجتبى عليه السّلام به همراه لشكرى از كوفه به قصد جنگ با معاويه حركت كردند. معاويه نيز به همراهى اهل شام به ميدان جنگ رهسپار شد. پس از رويارويى دو لشكر و آن وقايع...، كار به صلح كشيد و صلح‌نامه‌اى در آن ميان به امضاى دو طرف رسيد كه يكى از مفادش اين بود:
"على أن يجعل العهد للحسن من بعده"
بعد از معاويه كسى جز حسن خليفه نباشد.

در مقابل، يزيد هيچ گاه به مرتبه، موقعيّت و شخصيت والاى اجتماعى امام حسن عليه السّلام نمى‌رسيد؛ آن هم يزيدى كه به گوشه‌اى از ويژگى‌هايش اشاره كرديم. از طرفى و بنا بر عهدنامه ميان معاويه و آن حضرت، طرح جانشينى يزيد عملى نبود.

حافظ‍‌ ابن عبدالبر قُرطبى مى‌گويد:

"لا خلاف بين العلماء أنّ‌ الحسن إنّما سلَّم الخلافة لمعاوية حياته لا غير، ثمّ‌ تكون له من بعده، وعلى ذلك إنعقد بينهما ما انعقد في ذلك."

یعنی: علماء اتّفاق دارند بر اين‌كه امام حسن مجتبى عليه السّلام حكومت را فقط‍‌ به معاويه واگذار كرده و اين‌كه پس از او دوباره به خودش برگردد و طبق اين مفاد، پيمان و قرارداد در بينشان منعقد شد. (الإستیعاب، ج١ ص٣٨٧)

دقّت كنيد! قرار بر اين بوده كه معاويه كسى را براى پس از خودش منصوب نكند و حكومت به امام مجتبى عليه السّلام برگردد. با توجّه به اين مطالب، معاويه چه چاره‌اى داشته تا بتواند فرزندش يزيد را جانشين خود كند؟ هيچ راهى مگر اين‌كه امام مجتبى عليه السّلام را از پيش روی بردارد و آن حضرت را شهيد كند.

ادامه در بخش بعد...

@ashkvareh
👆🏻 أحنف بن قيس، از برجسته‌ترين شخصيّت‌هاى زمان معاويه است. وى در چنين وضعيتى به معاويه مى‌گويد:

"إنّ‌ أهل الحجاز وأهل العراق لا يرضون بهذا ولا يبايعون ليزيد ما كان الحسن حيّاً."

تا زمانى كه حسن بن على زنده است، مردم حجاز و عراق به جانشينى يزيد رضايت نخواهند داد و تن به بيعت با او نمى‌دهند. (الإمامة و السياسة، ج١ ص١٩١)

معاویه نه فقط‍‌ اهل عراق، بلكه اهل شام را نيز با وجود حسن بن على (عليهما السّلام) نمى‌توانست به بيعت با يزيد راضى كند؛ چرا كه آنان يزيد را مى‌شناختند. معاويه هيچ راهى در مقابل خود نمى‌ديد مگر اين‌كه آن حضرت را با زهر توسّط جعده مسموم كند.

🔹"زمخشرى" مى‌گويد:

"جعل معاوية لجعدة بنت الأشعث إمرأة الحسن مائة ألف حتّى سمته."
معاويه صد هزار درهم براى جعده همسر حسن بن على قرار داد براى اين‌كه او را مسموم كند. (ربيع الأبرار، ج۴ ص٢٠٨)

"مسعودى" نيز در اين باره مى‌نويسد:

"إنّ‌ امرأته جعدة بنت الأشعث بن قيس الكندي سقته السمّ‌ وقد كان معاوية دسَّ‌ إليها إنّك إن احتلت في قتل الحسن وجَّهْت إليك بمائة ألف درهم وزوّجتك من يزيد."
جعده، دختر اشعث بن قيس بود. جعده حسن بن علی را مسموم نمود و اين كار با نيرنگ معاويه صورت گرفت. او به جعده وعده داد كه اگر اين كار را انجام دهد صد هزار درهم به علاوۀ همسرى با يزيد، مزد و اُجرت اين عمل خواهد بود. (مروج الذهب، ج١ ص٧١٣)

▪️آن گاه كه جعده اين كار را عملى ساخت و امام مجتبى عليه السلام را مسموم كرد، معاويه صد هزار درهم براى او فرستاد؛ ولى درباره همسرى با يزيد به او گفت: "مى‌ترسم كارى كه با حسن كردى، با فرزندم يزيد انجام دهى."
قضیه شهادت امام مجتبى عليه السّلام با سَمّى كه معاويه آماده كرده بود، از قضايايى است كه علماى اهل سنّت به صورت متواتر نقل كرده‌اند. هر چند تعصّب و عناد باعث مى‌شود كه "ابن خلدون" بگويد: "هرگز معاويه اين جنايت را به واسطۀ جعده بنت اشعث انجام نداده است. معاويه چنين نمى‌كند و اين حرف‌ها از داستان‌هايى است كه شيعيان ساخته‌اند." ‼️(تاریخ ابن خلدون، ج٢ ص١٨٧)

آرى، جاى هيچ شكّ و شبهه‌اى نيست كه قاتل امام مجتبى عليه السّلام خود معاويه بوده است و تاريخ نگاران اهل سنّت مى‌افزايند:

"أظهر فرحاً وسروراً، حتّى سجد وسجد من كان معه."
معاوية با خبر شهادت امام مجتبی عليه السّلام چنان شاد شد و خوش‌حالى كرد كه به سجده افتاد و اطرافيان او نيز به سجده افتادند! (الإمامة و السياسة، ج١ ص١٩۶ و ربيع الأبرار، ج۴ ص١٨۶)

پس با اين طرح و نقشه معاويه، نخستين و بزرگ‌ترين مانع در اجراى طرح جانشينى يزيد از ميان برداشته شد.

📗 ناگفته هایی از حقایق عاشورا، سیّد علی میلانی، ص ۶۴ _ ٧٢

ادامه دارد...

@ashkvareh
#پرسش_پاسخ #آداب_زیارت

🔹 آیا سجده برای غیر خداوند متعال، جايز است؟!

📸 آیت الله سیستانی حفظه الله:

«سجده برای غیر خداوند متعال حرام است و جایز نیست، و سجده در حر‌م‌های مطهّر اهل بیت علیهم السّلام، برای شکر خداوند متعال می‌باشد که توفیق زیارت را عطا نموده است.»

این عقیده شیعه است و روایات این بحث و فتاوای فقهای ما نیز موجود است و هیچ اختلافی در این مسئله نیست.

(البتّه عتبه‌بوسی جایز است و ربطی به سجده ندارد.)

@ashkvareh
پاک کردنِ خاکِ پای امام حسین علیه السّلام

👈🏻 ذهبی، از علمای متعصّب سُنّی، نوشته:

«ابي‌مهزم گوید که در تشییع جنازه بودیم که ابوهُریره با لباسش خاک قدوم حسین (علیه السّلام) را پاک کرد.»

طبری نیز به این شکل از راوی نقل نموده:

«با ابوهریره از تشییع جنازه‌ای برمی‌‌گشتیم که او حسین (علیه السّلام) را دید و با استفاده از لباسش مشغول پاک کردن خاک از پاهای حضرتش شد. حسین (علیه السّلام) به او فرمودند: ابو هریره! دلیلت برای انجام چنین کاری چیست؟! ابو هریره پاسخ داد: رهایم کن! به خدا سوگند اگر آنچه که من درباره تو می‌دانم، مردم هم می‌دانستند، تو را بر روی دوش‌های خود می‌گذاشتند!» (تاریخ طبری، تحقیق، ابراهیم محمد أبو الفضل، ج ۱۱ ص ۵۲۰)

جایگاه ابوهریره در میان سُنّیان روشن و واضح است؛ اگر پاک کردن خاک قدوم امام حسین علیه السّلام فضیلت دارد، پس بوسیدن قبر مطهّر و تبرّک جستن از خاکی که جسم مطهّر و شریف آن امام را در بر داشته نیز عملی پسندیده است. فارغ از اینکه برای این عمل مستندات شرعی نیز وجود دارد.

@ashkvareh
حسینیه مجازی بُکاء
#آداب_مداحی در گذشته‌ای نه چندان دور، غالب مادحین در کنار ذکر مصیبت و مدح اهل بیت علیهم السّلام، اشعاری پندآمیز در یاد مرگ و تشویق به تکالیف شرعی و تقوا می‌خواندند. بعد ایشان با این شارب صوفیانه، بجای توصیه به تقوا و اهمیّت تکالیف شرعی، سخنان روشن‌فکرانه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آداب_مداحی

سخنان مسمومی که ظاهری زیبا دارد

ایشان مدّتی است که ادای روشن‌فکران مذهبی را درمی‌‌‌آورد

👈🏻 آری، کسی مأمور تفتیش مستمعین نیست که آیا تارک نمازند یا نه، اهل شرعیاتند یا نه، تا قبل از مراسم عزاداری چه بودند و بعدش چه هستند، ما مأمور به تجسّس در این امور نیستیم، امّا مأمور هم نیستیم سخنانی بگوییم که بوی إباحه‌گری و تضعیف تکالیف شرعی از آن به مشام برسد، اگر قرار باشد مدّاح سخنی بگوید، باید در راستای تعالیم و مبانی دین باشد، باید تشویق و ترغیب کند به شرعیات، و بترساند از ترک آن، نه اینکه خود را مهربان‌تر از خداوند متعال و اهل بیت علیهم السّلام نشان بدهد. متأسفانه برخی خوانندگان گمان می‌کنند با این سخنان پوچ، مردم را به اهل بیت علیهم السّلام نزدیکتر می‌کنند، در حالی که اینچنین نیست، همین است که رساله‌های فقهاء خاک می‌خورد و غالب جوانان، احکام اولیّه را بلد نیستند، تکالیف شرعی را به دید استخفاف می‌نگرند، هراسی از تأخیر و قضا شدن نماز ندارند، نوع پوشش آنان موافق با دستورات دینی نیست و....

محبّت امام حسین عليه السّلام و تقیّد به تکالیف شرعی با یکدیگر پیوندی عمیق دارند و از هم جدا نیستند.

@ashkvareh
Forwarded from فضائل و معارف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سانسور_تحریف #عاشورا_در_عامه

این جماعت افتخار می‌کنند که نسبت به رسول اکرم و اهل بیت سلام الله علیهم، سنگ‌دل و بی‌عاطفه‌اند! بدتر از آن، شهادت و فقدان رسول اکرم و اصحاب کساء علیهم السّلام را با مرگ کسانی قياس می‌کنند که هیچ مصیبتی بر آنان وارد نشد!

👈🏻 آری نباید هم عزاداری کنند، چراکه با عزاداری بر رسول اکرم و اهل بیت علیهم السّلام، نام افرادی به میان خواهد آمد که برای این جماعت محترمند، و بیش از رسول اکرم و آله علیهم السّلام، نسبت به آنان تعصّب دارند، لذا به هیچ وجه حاضر نیستند مطاعن آنان ذکر شود. صحابه‌ای محترمند که در راستای اجرای فرامین رسول اکرم صلی الله علیه و آله گام برداشته باشند، این جماعت برخی جنایتکاران تاریخ را نیز جزء صحابه می‌دانند، مانند إبن ملجم لعنه الله!

ضمنا فراموش کرده‌اند که با بهانه عزاداری بر عثمان و طلب خون او، چه فتنه‌ها که در امّت اسلام به پا نکردند، پس چرا برای امام حسین علیه السّلام عزاداری نمی‌کنند؟! و حتّی در جنایت کربلا نیز آب را به همین بهانه بستند که آب بر عثمان بسته شد، در حالی که امیرالمؤمنین و حسنين علیهم السّلام هیچ نقشی در قتل عثمان نداشتند.

@fazaelvamaaref
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حزن #اشک #آداب_مداحی

🎥 نوحه‌های قدیمی به دلیل حزن و محتوا، ماندگار می‌شد

حتّی تا نیمه دهه ٨۰ فضایی سالم بر مجالس عزاداری حاکم بود، در اواسط دهه ٨٠ سبک‌های جدید و بعضاً مطرب، با أشعار بی‌محتوا و مضامین دیوانگی و جنون و مستی، در میان برخی مجالس مرسوم شد، که اگر همان آغاز از این مسئله جلوگیری می‌شد، کار به اینجا نمی‌رسید که هرکس از راه برسد روی منبر برود و مجلس عزاداری را با جای دیگر إشتباه بگیرد. چنان آداب و قوانین مدّاحی فراموش شده که گویی هیچ زمان چهارچوبی نداشته، در صورتی که تا همین دو دهه پیش مدّاح و مدّاحی قانون و آداب و وقار داشت.

مهم‌ترین دلیل این آفات، دوری از فقهاء و علماء می‌باشد. مدّاح و خطیبِ خوب، هرچند بحث و محتوایی سالم و مفید ارائه دهند، امّا باز جای عالِم و فقیه دین را پر نمی‌کنند، تا زمانی که أقشار مذهبی با فقیه دین مرتبط نشوند، نظم دینی نمی‌یابند، خودمحوری و مدّاح‌محوری خطر بزرگی‌ست. جلساتی که _ با واسطه یا بی واسطه _ مرتبط با عالِم دین نباشد، به انحراف و اشتباه خواهد رفت، این تجربه روشنی است که نیازی به اثبات ندارد.

مسئولین جلسات مذهبی، وظیفه سنگینی به دوش دارند.

@ashkvareh
2024/09/29 09:22:50
Back to Top
HTML Embed Code: