Telegram Web Link
#نفی_غلو

📢 نظر علّامهٔ مجلسی رحمه‌الله درباره کتاب "مشارق الأنوار"

🔻ایشان در مقدّمه کتاب شریف "بحارالأنوار" می‌نویسد:

«كتاب مشارق الأنوار و كتاب الألفين للحافظ رجب البرسيّ. و لا أعتمد على ما يتفرّد بنقله لاشتمال كتابيه على ما يوهم الخبط والخلط و الارتفاع. و إنّما أخرجنا منهما ما يوافق الاخبار المأخوذة من الاُصول المعتبرة.»

✍🏻 کتاب "مشارق الأنوار" و کتاب "الألفین" تألیف حافظ رجب بُرسی است. من بر احادیثی که تنها او روایت کرده باشد هیچ اعتماد ندارم، چون آن دو کتاب در بردارنده مطالب بی اساس و مُشَوّش و بی‌اعتبار و غُلوآمیز است. من فقط از آن دو کتاب، احادیثی را که موافق احادیث کتب معتبره می‌باشد، نقل می‌کنم.

📚 بحارالأنوار، ج ١، ص ١٠

برخی مبلّغین، روایاتی را که فقط غلات یا متمایلین به آنان نقل کرده‌‌اند را منتشر می‌کنند و هنگام مطالبه سند و مدرک، به کتب آنان ارجاع می‌دهند. صِرف ارجاع دادن، سبب مستند بودن نمی‌شود، زیرا وقتی طالب سند می‌گوید: "سندش کجاست؟!" مقصودش این است که: آیا می‌توانیم به روایت اعتماد کنیم یا نه؟! آیا در کتب معتبر آمده؟! صِرفا نام کتاب به چه کار می‌آید ⁉️ اعتبارسنجی مهم است.

@ashkvareh
▪️ایّام شهادت مظلومانه #امام_باقر علیه السّلام تسلیّت باد

💢 وقتی هشام بن عبدالملک بن مروان (لعنهم الله)، امام باقر و امام صادق عليهماالسّلام را به شام احضار کرد، به انواع مختلف به آن حضرت بی‌ادبی و إهانت نمود. از امام صادق عليه السّلام روايت شده که فرمودند:

«فَلَمَّا وَرَدْنَا مَدِینَةَ دِمَشْقَ حَجَبَنَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَذِنَ لَنَا فِی الْیَوْمِ الرَّابِعِ»

✍🏻 ما را سه روز پشت درب دارالحکومة (یا دروازه شهر) متوقّف کردند و در روز چهارم اذن ورود دادند‼️(بحارالأنوار، ج۴۶ ص٣۶٠)

و امام باقر علیه السّلام که در کودکی نیز با ورودش به شام سیاه، #مجلس_يزيد_ملعون، #اسارت، #مصائب_شام و .... را دیده بود. همان مصائبی که گویی پدرش امام سجّاد علیه السّلام و زنان خاندان عترت را پیر نمود. ولی امام صادق عليه السّلام در شام ندید آنچه پدرش دید.

اللهم العن قتلة الحسين عليه السّلام

@ashkvareh
▪️ایّام شهادت مظلومانه #امام_باقر علیه السّلام تسلیّت باد

به محمّد بن علي و پسرش و همراهانش (علیهم السّلام) آب و غذا ندهید، و کالایی به آنان مفروشید، و درب خانه‌ها را به رویشان باز مکنید

✍🏻 ابوبكر حضرمى گويد: چون امام باقر عليه السّلام را به شام نزد هشام بن عبد الملك بن مروان (لعنهم الله) بردند، هشام به اصحاب خود و حضّار مجلس كه از بنى‌اميّه (لعنهم الله) بودند، گفت: وقتی من محمّد بن على را توبيخ كردم و ساكت شدم، شما نیز يك به يك به او روی آوريد و توبيخش كنيد. سپس به حضرت اجازه ورود داد. چون امام وارد شد، با دست به همگان اشاره كرد و فرمودند: السلام عليكم، همگان را مشمول سلام خود ساخت و بنشست. و چون به هشام به عنوان خلافت سلام نكرد و بى‌اجازهٔ او نشست، كينه و خشم هشام افزون گشت. پس به امام روی کرد و شروع کرد به توبيخ و اهانت، از جمله سخنانش اين بود: اى محمّد بن على، هميشه مردى از شما خاندان، ميان مسلمين اختلاف انداخته و آنها را به سوى خود دعوت كرده و از روى بی‌خردى (‼️) و كم‌دانشى (‼️) گمان كرده كه او امام است. هر چه دلش خواست آن حضرت را توبيخ كرد، چون او خاموش شد، حاضران يكى پس از ديگرى تا نفر آخر به حضرت روی آوردند و توبيخ مى‌كردند. چون همگى ساكت شدند، حضرت برخاست و فرمودند: اى مردم به كجا می‌رويد و شيطان می‌خواهد شما را به كجا اندازد؟! خداوند متعال به وسيله ما خانواده، پيشينيانِ شما را هدايت كرد و آیندگانِ شما هم از بركت ما (هدايتشان) پايان يابد، (يعنى در زمان ظهور امام قائم عليه السّلام). اگر شما سلطنتى شتابان و زودگذر داريد، ما سلطنتى دير رس ولی جاودان داريم كه بعد از سلطنت ما سلطنتى نباشد، زيرا ما اهل پايان و انجاميم، و خداى عز و جل می‌فرمايد: ««وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ».
هشام دستور داد حضرت را به زندان برند، چون به زندان رفت، با زندانيان سخن مى‌گفت، همه زندانيان از جان و دل سخنش را پذيرفته، به او دل دادند، زندانبان نزد هشام آمد و گفت: يا اميرالمؤمنين من از اهل شام بر تو هراسانم و مى‌ترسم كه تُرا از اين مقام عزل كنند، سپس گزارش زندان را به او گفت. هشام دستور داد آن حضرت و همراهانش را بر استر نشانده و به مدينه برگردانند، و فرمان داد كه در بين راه بازارها را به روى آنها ببندند و از خوراك و آشاميدنى منعشان کنند (و مقصودش از اين دستور توهين و توبيخ آن حضرت بود)، پس سه روز راه پیمودند و هيچ‌گونه خوراك و آشاميدنى به دست نياوردند، تا آنكه به شهر مَديَن (شهر شعيب پيغمبر) رسيدند، مردم دروازه شهر را به روى آنها بستند، اصحاب حضرت از گرسنگى و تشنگى به ایشان شكايت بردند. امام عليه السّلام بر كوهى كه به آنها مُشرف بود بالا رفتند و با صداى بلند فرمودند: اى اهل شهرى كه مردمش ستمكارند، من بقية الّلهم و خداوند متعال مى‌فرمايد: «بَقِيَّتُ اَللّٰهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَ مٰا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ». در ميان آن مردم، شيخى سالخورده بود، نزد مردم شهر آمد و گفت: اى قوم! بخدا كه اين ندا، مانند ندای شعيب پيغمبر است، اگر درب بازارها را به روى اين مرد باز نكنيد، از آسمان و زمین گرفتار بلا می‌شويد، اين بار مرا تصديق كنيد و فرمان بريد، و در آينده تكذيبم كنيد. من خيرخواه شمايم. مردم شتاب كردند و بازارها را به روى حضرت و اصحابش گشودند. خبر آن شيخ به هشام رسيد، دنبالش فرستاد و او را بردند و كسى ندانست كه كارش به كجا رسيد.

📚 الکافی، ج١ ص۴٧١

@ashkvareh
#زیارت #عرفه

اهمیّت زیارت امام حسین علیه السّلام در روز عرفه

زیارت آن حضرت در روز عرفه طبق روایتی از امام صادق علیه السّلام، پاداشِ حجّ و عمره بسیار، و جهاد فراوان دارد. (مصباح المتهجّد، ص ۷۱۵) در روایت دیگری از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که خداوند در روز عرفه، قبل از اهل عرفات، به زوّار امام حسین علیه السّلام نظر می‌نماید، حاجاتشان را برآورده می‌سازد و گناهانشان را می‌آمرزد. (مصباح المتهجّد، ص ۷۱۵) در حدیث دیگری از سه امام بزرگوار، حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا علیهم السّلام آمده است که هر کس روز عرفه به زیارت امام حسین علیه السلام برود، خداوند او را با ایمان محکم همراه با اطمینان باز می‌گرداند. (بحارالأنوار، ج٩٨ ص٨۶) و همان گونه که «سیّد بن طاووس»، بیان کرده است: احادیث در فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام در روز عرفه، متواتر است. (إقبال الأعمال، ج ١ ص ۳۳٢)

@ashkvareh
حسینیه مجازی بُکاء
#شهادت_امیرالمؤمنین علیه السّلام #حزن #اشک #مقتل #اسارت #ورود_اهلبیت_به_کوفه ⚫️ سخن کمرشکن و جانسوز امیرالمؤمنین علیه السّلام در آخرین ساعات عمر شریفش به حضرت زینب عليها السّلام 💢 بنا بر نقلی که در "کامل الزیارات" آمده، امام سجّاد علیه السّلام به مناسبتی…
#حزن #اشک #مقتل #زیارت

⚫️ روز عید قربان، در حرم مطهّر امام حسین علیه السّلام، نوشته‌های بالای یکی از درب‌های ورودیِ ضریح مطهّر، توجّهم را جلب نمود. دقّت کردم و دیدم بخشی از همان روایتِ کامل‌الزیارات است که گفتگوی بین امام سجّاد و حضرت زینب عليهما السّلام پس از شهادت امام حسین علیه السّلام می‌باشد. (متن کامل روایت)

بأبي المستضعف الغریب

@ashkvareh
#شاعران‌اهل‌بیت‌عصمت

🌹 غدير، در اشعار سیّد حمیری

یا بائعَ الدین بدنیاهُ
لیس بهذا أَمَرَ اللهُ
من أین أبغضتَ علیَّ الوصیَ
وأحمدٌ قد کان یرضاهُ
من الذی أحمدُ من بینهم
یوم غدیر الخُمِّ ناداهُ
أقامَهُ من بین أصحابِه
وهم حوالیهِ فسماهُ
هذا علیُّ بن أبی طالبٍ
مولیً لمن قد کنتُ مولاهُ
فوالِ من والاهُ یا ذا العلا
وعادِ من قد کان عاداهُ.

✍🏻 ای دین به دنیا فروش، خداوند به چنین کاری فرمان نداده است. چرا به علی وصیّ، که احمد (سلام الله عليهما) از او خشنود بود، کینه می‌ورزی؟ کیست آن که احمد (صلی الله علیه و آله) او را، در روز غدیر خم فرا خواند و در میان یارانی که در پیرامونش بودند به پاداشت و از او نام برد و گفت: این، علی بن ابی طالب، مولای آن کس است که من مولای اویم. ای خدای متعال دوستان او را دوست بدار و با دشمنانش دشمن باش.

💢هلاّ وقفتَ علی المکانِ المُعشِبِ
بین الطُّوَیْلعِ فاللّوی من کَبْکَبِ
و یقول فیها:
و بخُمٍّ اذ قال الإلهُ بعزمهِ
قم یا محمدُ فی البریّةِ فاخطُبِ
و انصبْ أبا حسنٍ لقومک إنّه
هادٍ و ما بلّغتَ إنْ لم تَنْصِبِ
فدعاهُ ثمَّ دعاهُمُ فأقامَهُ
لهُمُ فبینَ مصدِّقٍ و مکذِّبِ
جعل الولایةَ بعده لمُهذَّبٍ
ما کان یجعلُها لغیرِ مهذَّبِ
و له مناقبُ لا تُرامُ متی یُرِدْ
ساعٍ تناول بعضها بتذبذبِ
إنّا نَدین بحبِّ آلِ محمدٍ
دیناً و من یُحبِبهمُ یستوجبِ
منّا المودّة والولاء و من یُرِدْ
بدلاً بآل محمدٍ لا یُحببِ
و متی یَمُت یَرِدِ الجحیمَ و لا یَرِدْ
حوضَ الرسولِ و إن یَرِدْهُ یُضرَبِ
ضربَ الُمحاذِرِ أنْ تعرَّ رِکابهُ
بالسوط سالفة البعیر الأجربِ
و کأنَّ قلبی حین یَذکرُ أحمداً
و وصیَّ أحمدٍ نیطَ من ذی مخلبِ
بذُری القوادم من جَناح مصعّدٍ
فی الجوِّ أو بذُری جناحٍ مصوبِ
حتی یکادَ من النزاع إلیهما
یَفری الحجابَ عن الضلوع القُلَّبِ
هبةٌ و ما یهب الإله لعبده
یزدد و مهما لا یَهبْ لا یُوهَبِ
یمحو و یُثبتُ ما یشاءُ و عنده
علمُ الکتابِ وعلمُ ما لم یُکتبِ.

✍🏻 چرا در جایگاه پر گیاهی که میان "طویلع" و ریگستان "کبکب" است، درنگ نمی‌کنی؟
سپس سیّد حمیری، در این قصیده گوید:
و در خم غدیر، آنگاه که خداوند به امری استوار فرمود: ای محمّد (صلی الله علیه و آله) در میان مردم بپاخیز و خطبه بخوان. و ابا الحسن را، با امامت منصوب کن که او به راستی راهنما است و اگر چنین نکنی تبلیغ رسالت نکرده‌ای. پس پیغمبر، علی علیه السّلام و دیگران را فرا خواند و او را در میان مردمی که دسته‌ای مُصدق و گروهی مُکذب بودند بلند کرد ولایت را پس از خود به او واگذار فرمود و آن را به دست مردم ناشایست نسپرد. علی علیه السّلام را مناقبی است که هیچ کوشائی - هر چند تلاش کند - به برخی از آن هم دسترسی نمی‌یابد. ما به آئین دوستی به دودمان محمد (صلی الله علیه و آله) می‌گِرویم، و دوستداران آنان را شایان مهر و محبّت خویش می‌دانیم، اما آنکه خواهان دیگری غیر او آنها است، محبوب ما نخواهد بود. چنین کسی چون بمیرد، به دوزخ رود و به حوض پیغمبر در نیاید و اگر خواست در آید، مانند شتر گرزده‌ای که ساربان تازیانه به گردنش می‌زند تا با دیگر شتران نیامیزد و آنها را بیمار نکند، تازیانه خواهد خورد. دلم چون به یاد احمد (صلی الله علیه و آله) و جانشین او می‌افتد، گوئی به شهپر پرنده تیز بالی بسته شده است که از زمین روی به آسمان یا از آسمان روی به زمین، در پرواز است. و دل از شوق آن دو، چنان می‌طپد که نزدیک است پرده را بشکافد. این، موهبتی الهی است، و آنچه خدا به بنده‌اش می‌بخشد، فزونی می‌گیرد. و چون او نبخشد، موهبتی در کار نخواهد بود. او هرچه را بخواهد می‌زداید و یا ثابتش می‌دارد و علم نوشته و نانوشته در نزد او است.

این قصیده ۱۱۲ بیت دارد و مذهَّبه نامیده می‌شود. سیّد طایفه "شریف مرتضی" آن را شرح کرده و به سال ۱۳۱۳ در مصر چاپ شده است.

📚 الغدیر، ج٢ ص٣٠١

در اهمیّت و جایگاه این شعر، همین بس که عالِم بزرگی مانند سیّد مرتضی رحمه الله به شرح آن پرداخته است.

@ashkvareh
#شاعران‌اهل‌بیت‌عصمت

🌸 غدیر، در أشعار کُمیت

.. یَوْمَ الدَّوْحِ دَوْحِ غَدِیرِ خُمٍّ
أبَانَ لَهُ الْوَلاَیَهَ لَوْاُطِیعَا
وَلَكِنَّ الرِّجَالَ تَبَایَعُوهَا
فَلَمْ أرَمِثْلَهَا خَطَراً مَبِیعَا
فَلَمْ اُبْلِغْ بِهَا لَعْنَاً وَ لكِنْ
أسَاءَ بِذَاكَ أوَّلُهُمْ صِنیعَا
فَصَارَ بِذَلِكَ أقْرَبُهُمْ لِعَدْل
إلَی جَوْرٍ وَأحْفَظُهُمْ مُضِیعَا
أضَاعُوا أمْرَ قَائِدِهِمْ فَضَلُّوا
وَ أقْومِهِمْ لَدَی الْحِدْثَانِ رِیعَا
تَنَاسَوْا حَقَّهُ وَ بَغَوْا عَلَیْهِ
بِلاَتِرَهٍ وَ كَانَ لَهُمْ قَرِیعَا
فَقُلْ لِبَنِی اُمَیَّهَ حَیْثُ حَلُّوا
و إنْ خِفْتَ الْمُهَنَّدَ وَ الْقَطِیعَا
ألاَ اُفَّ لِدَهْرٍ كُنْتُ فِیهِ
هِدَاناً طَائِعاً لَكُمُ مُطِیعَا
أجَاعَ اللهُ مَنْ أشْبَعْتُمُوُه
وَ أشْبَعَ مَنْ بِجَوْرِكُمُ اُجِیعَا
وَ یَلْعَنُ فَدَّ اُمَّتِهِ جَهَاراً
إذَا سَاسَ الْبِرَیَّهَ وَ الْخَلِیعَا
بِمَرْضِیِّ السِّیاسَهِ هَاشِمِیٌّ
یَكُونُ حَیاً لاُمَّتِهِ رَبِیعَا
وَ لَیْثاً فِی الْمَشَاهِدِ غَیْرَ نُكْسٍ
لِتَقْوِیمِ الْبَرِیَّهِ مُسْتَطِیعَا
یُقِیمُ اُمُورَهَا وَ یَذُبُّ عَنْهَا
وَ یَتْرُكُ جَدْبَهَا أبَداً مَرِیعَا

✍🏻 در روزی كه از درخت سایبان درست كردند، از درختان غدیر خم؛ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ولایت علی بن ابیطالب (علیهما السّلام) را بر مردم آشكارا نمود، که ای کاش اطاعت می‌شد. لیکن آنان که پیمان ولایت را شکستند و من پیمانی به این مهمّی ندیدم. من به آنها علنی لعنت نمی‌فرستم، ولی اوّلی بدکاری کرد. و با این کار دوّمی نیز که از دیگران بیشتر ادّعای عدل و داد داشت، ستمگر و تبهکار شد. اینها، فرمان پیشوای خویش، و مردی را که در حوادث روزگار از همه استوار تر بود، ضایع گذاشتند و به گمراهی فتادند. حقّش را از یاد بردند و به وی با آنکه بر همه آنها سَرور بود، بی آنکه اندک گناهی کرده باشد، ستم کردند. به "بنی امیّه" در هرجا فرود آیند هر چند از شمشیر و تازیانه آنها بترسی، بگو: بیزارم از روزگاری که در آن بیمناک و به فرمانبری و فرمانبرداری از شما، ناچارم. خداوند متعال گرسنه دارد آنکه شما سیرش کردید، و سیر کند آن را که به ستم شما گرسنه ماند، و بی‌پرده نخستین مرد شما (معاویه) و خلیع (ولید بن عبدالملک) را لعنت کند، اینها بجای سیاستمدار دلخواه هاشمی‌نسبی، بر مردم حکومت کردند که او برای امّت وجودی با برکت و بهاری شکوفا بود. در نبردگاه، شیری شکست‌ناپذیر، و در هدایت مردم، پر توان بود. امور امّت را به پا می‌داشت و از آنان دفاع می‌فرمود و خشکسالی‌ها را برای همیشه به فراوانی نعمت می‌سپرد.

📚 الغدیر، ج٢ ص٢۵۶

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آداب_مداحی #نفی_غلو

مزخرفات بی‌ سر و ته و نخ‌نمای سیّد علی #صادقی که با بی‌شرمی روی منبر ترویج می‌دهد

حالا یک نفر یک غلطی کرده و کفر گفته، شما چرا بر آن غلط افزوده و نشر می‌دهید؟! دهانتان شکسته باد که قلب اهل بیت علیهم السّلام را می‌شکنید و زبان یاوه‌گویان را درازتر می‌نمائید

⚠️ نمی‌دانیم ایشان کجا و نزد چه کسانی درس خوانده؟ کجا ملبّس شده؟! آیا هیچ مرکز علمی ایشان را گردن می‌گیرد؟! در سواد ایشان همین بس که "تسامح در ادلّه سُنَن" را مبنای تسامح در نقل #مقتل و تاریخ می‌داند!!!!

@ashkvareh
#شاعران‌اهل‌بیت‌عصمت

🌙 بیست و پنجم ذی‌الحجّة، نزول آیاتی از سوره "هل أتی" در فضیلت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما

🌺 اين منقبت بزرگ و فضيلت ارجمند به گونه‌اى است كه برخى از عالمان و شاعران، آن را به رشته نظم درآورده‌اند، براى مثال "سيّد حميرى" اين گونه مى‌سرايد:

و من أنزل الرحمن فيهم (هل أتى)
لمّا تصدوا للنذور وفاءا
من خمسة جبريل سادسهم
وقد مدّ النبي على الجميع عباءا
من ذا بخاتمه تصدّق راكعاً
فأثابه ذو العرش منه ولاءا.

✍🏻 آنان چه كسانى هستند كه خداوند رحمن «هل اتى» را درباره آن‌ها نازل كرد آن هنگام كه براى انجام نذر خويش اقدام كردند؟! آن پنج نفرى كه ششمين نفر آن‌ها جبرئيل بود و پيامبر اکرم بر روى همه آن‌ها عبايش را كشيد. چه كسى است آن كه در حال ركوع انگشتر خويش را صدقه داد و خداوند از همين روی، وِلاى خود را به عنوان پاداش به او داد؟!

🔸سبط‍‌ ابن جوزى عالم مشهور سُنّی، درباره جدّش ابن جوزى مى‌گويد:

«از جدّم شنيدم كه در مجالس وعظ‍‌ خود در بغداد در سال ٥٩٦ هجری، دو بيت را سرود كه آن‌ها را در كتاب "تبصرة المبتدى" ذكر كرده است، آن دو بيت چنين است:
أهوى عليّاً و إيماني محبّته
كم مشرك دمه من سيفه و كفا
إن كنت ويحك لم تسمع فضائله
فاسمع مناقبه من (هل أتى) و كفى.

✍🏻 على را دوست دارم و ايمان من، محبّت اوست، چه بسيار مشركانى كه خون آن‌ها از شمشير او جارى گشت. اگر تو فضايل او را نشنيده‌اى‌ واى بر تو! پس كافى است مناقب او را در «هل أتى» بشنوى.

"ابن طلحه فقيه شافعى" در اين باره چنين مى‌سرايد:

هُم العروة الوثقى لمعتصم بها
مناقبهم جاءت بوحي و إنزال
مناقب في الشورى و سورة «هل أتى»
و في سورة الأحزاب يعرفها التالي
و هم أهل بيت المصطفى فودادهم
على الناس مفروض بحكم و إسجال.

✍🏻 آن‌ها دستگيره محكم براى كسانى هستند كه به آن‌ها چنگ بزنند، و مناقبشان به وسيله وحى و انزال قرآن به ما رسيده است. مناقبى كه در سوره شورا و سوره هل أتى و نيز سوره احزاب آمده است و آن كه قرآن را تلاوت كند مى‌تواند اين مناقب را بشناسد. اين‌ها اهل بيت پيامبر اکرم برگزيده هستند و دوستى آن‌ها بر طبق حكم الهى و نوشتار آسمانى بر مردم واجب گشته است.

📘 نزول سوره هل أتی، استاد محقّق سیّد علی میلانی، ص ۴۴

@ashkvareh
غمخانه بی‌بی شهربانو همچنان در دهه اوّل محرّم، وقف مطالب غیرمستند بندانی نیشابوری خواهد بود.

نمونه کارنامه درخشان غم‌خانه را ببینید:
https://www.tg-me.com/Bandani1/289

@Bandani1
تکفیر امام حسین علیه السّلام توسّط عالِم سَلفی معاصر

🔥 "شُعیب الأرنَؤوط" محقّق سلفی که حدود دویست اثر از تراث سُنّیان را تصحیح و تحقیق کرده و شیخ زمان خودش محسوب می‌شود، تصریح می‌کند:

«اگر من در کربلا بودم، در سپاه إبن سعد قرار می‌گرفتم، زیرا حسین خروج کرد بر حاکم وقت خود، و همانطور که إبن العربی مالکی گفته: حسین به شمشیر جدّش کشته شد.»

(در بحث #عاشورا_در_عامه و #حرکت_امام_حسین علیه السّلام دربارهٔ این نظریه مطالبی بیان شد.)

آری، این است اعتقاد علمای سُنّی نسبت به اهل بیت پیامبر سلام الله علیهم اجمعین؛ لذا چگونه عجیب خواهد بود نهی مولوی عبدالحمید از زيارت امام حسین علیه السّلام؟!

▪️إبن قتیبة دینوری ( ٢٧٣ هـ ق) تصریح می‌کند که:

«محدثین از علمای سُنّی، به کتمان فضائل و سبّ امیرالمؤمنین علیه السّلام اکتفا نکردند، بلکه فرزندش حسین (علیه السّلام) را خارجی خواندند و خونش را حلال دانستند!!! و در عوض به جمع و نشر فضائل دشمنان علی (علیه السّلام) پرداختند.» (الاختلاف في اللفظ والرد على الجهمية، ط _ دارالرایة، ص ۵۴)

و باز در فیلم‌های ضمیمه شده، عقیده سُنّیان درباره امام و حاکم وقت را مشاهده کنید.

@ashkvareh
حسینیه مجازی بُکاء
#عاشورا_در_عامه #حرکت_امام_حسین علیه السّلام ☑️ عاشورا در نگاه برخی سُنّیان 🔟 تفتازانى و ديدگاه او درباره لعن خلفا يكى ديگر از علماى آنان كه با لعن خلفا پيكار نموده، سعدالدين تفتازانى است. وى با عبارتى صريح‌تر از عبارت قبلى، علّت جلوگيرى از لعن يزيد را…
#عاشورا_در_عامه #حرکت_امام_حسین علیه السّلام

عاشورا در نگاه برخی سُنّیان 1⃣1⃣

اشاره‌اى به نقش معاويه در حادثۀ كربلا

نقش معاويه (لعنه الله) در قضيّۀ كربلا از آن هنگامی آغاز شد كه فرزندش را ولىّ‌عهد خود قرار داد. پس خُرده‌گيرى بر يزيد، خود بخود متوجّه كسى خواهد بود كه او را به اين مقام رسانده است و افزون بر آن، خلفاى پيشين نيز مقصّر خواهند بود؛ ولى بنابر تحقيقات انجام شده، ماجرا بالاتر از اين است. ما مدّعى آن هستيم كه شهادت سيّدالشهداء عليه السّلام در عراق، نقشه خود معاويه بوده كه يزيد (لعنهما الله) آن را اجرا كرده است و با تأمّل، صبر و دقّت در مطالبى كه در پيش مى‌آيد، اين حقيقت از حقايق ناگفته عاشورا روشن خواهد شد.

اكنون، ناگزيريم مطالب گفته شده را به دقّت بررسى كنيم؛ ولى قبل از ورود به بحث، ناچاريم تذكر دهيم كه مبارزه با واقعۀ عاشورا فقط‍‌ ديدگاه گروهى از علماء اهل سنّت است و چنان كه گذشت، عدّۀ ديگرى از بزرگان آنان، بر آن گروه متعصّب به شدّت انتقاد كرده‌اند:

وقتى حافظ‍‌ ابوالحسن هيثمى ديدگاه ابن خلدون را نقل مى‌نمايد، او را لعن مى‌كند و به او دشنام مى‌دهد و اشك مى‌ريزد!

حافظ‍‌ ابن حجر مكّى، موضع‌گيرى ابن العربى مالكى را نقل مى‌كند و مى‌گويد: اين كلام (حسين به شمشیر جدّش کشته شد) بدن انسان را به لرزه مى‌اندازد.

در برابرِ عبدالقادر گيلانى (صوفی حنبلی) كه مى‌گفت: "روز عاشورا بايد روز شادى و سُرور باشد." ابن جوزى حنبلى مى‌گفت: چنين حرف‌هايى باطل است. آراستن، سرور و شادى در روز عاشورا و حرف‌هايى از اين قبيل را نمى‌توان به پيامبر اكرم (صلى اللّه عليه وآله) نسبت داد و اين دروغ است.

⬇️ ما در آينده سخنان ديگر دانشمندان اهل سنّت را در قرن‌هاى مختلف، از احمد بن حنبل تا شهاب الدين آلوسى بغدادى و شيخ محمّد عبده مصرى و ديگران نقل خواهيم نمود و خواهيد ديد كه همۀ آن بزرگان، يزيد را لعن كرده و از كار او اعلام بى‌زارى و نفرت نموده و حتّى برخى از آن‌ها به صراحت او را تكفير كرده‌اند. بنابراين، واجب القتل خواندن سيّدالشهداء عليه السّلام، ديدگاه گروهى از علماى اهل تسنّن است كه بايد آنان را با ديگران متفاوت دانست. اينان كسانى هستند كه پيروانشان در اين زمان از يزيد، به عنوان «اميرالمؤمنين يزيد بن معاويه» و يا به نام «الخليفة المظلوم يزيد بن معاويه» ياد مى‌كنند! وقتى مولاى ما حضرت اباعبدالله الحسين عليه السّلام را واجب القتل بدانند، خود بخود ما را كه پيروان آن حضرت هستيم، تكفير مى‌نمايند و ريختن خون ما را نيز حلال مى‌دانند. تعصّب و خشم آن گروه تندرو بر عليه اهل بيت عليهم السّلام آن قدر بالا رفته كه دربارۀ «حجّاج بن يوسف» كتابى نوشته‌اند و از آن جنايت‌كار تاريخ، دفاع مى‌كنند و حتّى در بيان فضايل و مناقب «هند» (مادر معاويه) كتاب نوشته‌اند. آنان نزد عموم اهل تسنّن ارزش و جايگاهى ندارند و بيشتر مسلمانان به آنان بى‌اعتنا هستند. از اين روی، يادآور شديم كه عموم مسلمانان از فرقه‌هاى غير شيعى در مراسم عاشورا شركت مى‌كنند. ملاحظه كرديد در مقابلِ‌ همين گروه افراطى و تندرو، علماى بزرگى از خود اهل تسنّن به مخالفت برخاسته‌اند. جالب اين جاست كه اين افراد از زمرۀ علمايى هستند كه با اهل بيت عليهم السّلام رابطۀ خوبى نداشته‌اند؛ ولى به رغم آن، ديدگاه آن گروه متعصّب را زير سؤال برده و ردّ نموده‌اند؛ علماى بزرگى همچون: ابوالحسن هيثمى، ابن حجر مكّى و ابن جوزى حنبلى كه هر يك از آنان حافظ‍‌ عصر خود بوده‌اند.

📕 ناگفته‌هایی از حقایق عاشورا، سیّد علی میلانی، ص ۵٠ _ ۵٢

ادامه دارد ...

@ashkvareh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عاشورا_در_عامه

سُرمه‌کشیدن به نشانه سُرور در ایّام عاشورا

پیشتر بیان شد که برخی علمای سُنّی، ایّام عاشورا را عید می‌دانند، و روزه گرفتن و طبخ غذای خوب و پوشیدن لباس نو و عطر زدن و سُرمه‌کشیدن و .... را مستحب و مطابق با سنّت دانسته‌اند. و گذشت که این رسم، ریشه‌ در آموزه‌های دشمنان اهل بیت علیهم السّلام دارد و مستنداتش ارائه شد.

👈🏻 گزارش جالب توجّه دیگری در این باره را سیّد بن طاووس رحمه الله به دست داده، و می‌نویسد:

«در جزء دوّم از تاریخ نیشابور، تألیف حاکم نیشابوری، دیدم در ترجمه حسین بن بشير بن قاسم، نوشته: سُرمه‌کشیدن در روز عاشورا سیره نبوی نیست، بلکه قاتلان حسین بن علی (علیهما السّلام) چنین بدعتی را بنا نهادند.»

📚 إقبال الأعمال، ج ٢ ص ۵۴۵

کتاب تاریخ نیشابور از حاکم نیشابوری، کتابی حائز اهمیّت است که نسخه اصلی آن در دسترس نیست و تنها نسخه مختصری از اصل آن بر جای مانده، ولی مرحوم سیّد، نسخه‌ای از آن را در اختیار داشته‌ است. ظاهرا نسخه اصلی کتاب، تا قرن دهم نیز در اختیار برخی عالِمان بوده و از آن نقل کرده‌اند.

@ashkvareh
۱۰۳. ظهر عاشورا نماز را به سیدالشهداء علیه السلام یادآوری کرد، و امام در حق او چنین دعا کرد: «خدا تو را از نمازگزارانِ به یاد خدا قرار دهد».
(تاریخ طبری ۴: ۳۳۴)
Anonymous Quiz
36%
عَمرو بن عبد الله صائدی
39%
سعید بن عبد الله حنفی
25%
مسلم بن عوسجه
2024/09/29 17:41:13
Back to Top
HTML Embed Code: