Telegram Web Link
کم سرمایه‌ای نیست ؛
داشتن آدم‌هایی که حالت را بپرسند...
ولی از آن بهتر ، داشتن آدم‌هایی‌ست ؛
که وقتی حالت را می‌پرسند ،
بتوانی بگویی خوب نیستم...!

#آلبرت_هوبارد

@ashar_nab53🖌
مراقبه خنده

هر روز صبح همین که بیدار شدی با همان چشمان بسته در رختخوابت
سه دقیقه بخند،
در ابتدا تلاش می کنی اما بعد خنده خودش می آید
اگر هر روز با خنده از خواب بیدار شوی ..
به زودی در می یابی که زندگی چقدر پوچ و خنده دار اس
ت
هیچ چیز جدی نیست
حتی نا امیدی ات خنده دار است
حتی دردت خنده دار است ،
حتی خودت خنده داری ! 


تمام مدیتشنها، روشهای ظریفی برای مست کردن توست
برای اینکه تو را مست الوهیت کند ...!

#اشو

@ashar_nab53🖌
#داستان_کوتاه_تلنگر

یک انگلیسی تصمیم گرفت که برای کشف معدن الماس به آفریقا برود. تمام دارایی خود را فروخت و رفت.

زمینی خرید که کلبه ای در آن بود و فقط به جستجوی الماس پرداخت. در نهایت نتوانست چیزی پیدا کند، پس زمین و کلبه خود را برای فروش گذاشت.

شخصی برای خرید آن ها آمد. اسم او کیمبرلی بود. آن ها بر روی سنگی در حیاط خانه نشستند و قرارداد را امضا کردند و صاحب قبلی رفت.

وقتی او رفت، کیمبرلی کاملا اتفاقی آن سنگ را تکان داد و زیرش الماسی دید؛ و این گونه بود که معادن الماس کیمبرلی کشف شدند.
الماس ها همان جایی بودند که آن مرد قبلی زندگی می کرد. او دنبال الماس همه جا را گشت به غیراز خانه خودش را

هرچه که به دنبالش هستی
در درون خود توست
از درون خودت غافل نشو

@ashar_nab53🖌
عدالت آن است که برای هر اشتباه فقط یک بار مجازات شویم. ولی ما بابت هر اشتباه خودمان را هزاران بار مجازات میکنیم. انسان حافظه‌ای قوی دارد. بارها اشتباه خود را یادآوری می‌کنیم. بارها خود را محاکمه می‌کنیم. بارها خود را مقصر می‌دانیم و بارها خود را مجازات می‌کنیم.
تا به حال چند بار اطرافیانمان را بابت یک اشتباه مجازات کرده‌ایم؟ هربار آن را به خاطر می‌آوریم و دیگران را مجبور می‌کنیم بابت یک اشتباه بارها و بارها تاوان پس دهند.
مذاهب می‌گویند دوزخ مکانی است برای مجازات. جایی است که در آن ترس و درد و رنج هست. جایی که انسانها را می سوزانند.
آتش محصول عواطفی است که از ترس ناشی می‌شوند. ما هرگاه احساساتی مثل خشم حسادت نفرت حسرت را تجربه می‌کنیم می‌بینیم که آتشی در درونمان می‌سوزد. ما در رویای دوزخ به سر می‌بریم. اگر دورخ را مرتبه‌ای از ذهن به تصور آوریم ما در دوزخ هستیم. کسانی هستند که می‌گویند اگر فلان کار را بکنید به دوزخ می‌روید. چه خبر بدی! ولی ما هم اکنون در دوزخ هستیم...

#دون_میگوئل_روئیز
📒#چهار_میثاق

@ashar_nab53🖌
یک روز باید به کسانی که شما در هر حالتی، آخرین اولویتشان هستید مگر مشکلی داشته باشند ، نشان دهید که در مورد شما اشتباه فکر می کنند.
نشان دهید شما نقش هیچ دکمه ای را در زندگی هیچ کسی بازی نمی کنید.
هیچکس نمی تواند شما را بر اساس نیاز یا بی نیازی اش روشن و خاموش کند.
نشان دهید شما نه وقتتان را از سر راه آورده اید، نه احساستان را
نشان دهید اگر بلد نیستند حرمت ها را نگاه دارند لااقل چشمهایشان را باز کنند و درست حسابی ببینند با چه شخصی روبرو هستند.
یک نفر که می خواهد دوست و رفیق آنها باشد نه زباله دان دردها و گرفتاری هایشان، آنهم تمام مدت.

#نیکی_فیروزکوهی
📒#راس_ساعت_هیچ

@ashar_nab53🖌
ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم.
ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد.
سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم.
تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، معشوقه مان و جامعه…!

#دون_میگوئل_روئیز
📒#چهار_میثاق

@ashar_nab53🖌
من مشکلات را حل نمی‌کنم.
من افکارم را درست می‌کنم،
سپس مشکلات خودشان حل می‌شوند ...

#لوئیس_هی

@ashar_nab53🖌
راستی که در دوره تیره و تاری زندگی می‌کنم
امروزه فقط حرف‌های احمقانه بی‌خطرند
گره بر ابرو نداشتن، از بی‌احساسی خبر می‌دهد،
و آنکه می‌خندد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است.
این چه زمانه ایست که ؛
حرف زدن از درختان عین جنایت است
وقتی از این همه تباهی چیزی نگفته باشیم!
کسی که آرام به راه خود می‌رود گناهکار است زیرا دوستانی که در تنگنا هستند
دیگر به او دسترسی ندارند.
این درست است که من هنوز رزق و روزی دارم
اما باور کنید، این تنها از روی تصادف است
هیچ قرار نیست از کاری که می‌کنم نان و آبی برسد
اگر بخت و اقبال پشت کند، کارم ساخته است.
به من می‌گویند : بخور، بنوش و از آنچه داری شاد باش
اما چطور می‌توان خورد و نوشید
وقتی خوراکم را از چنگ گرسنه‌ای بیرون کشیده‌ام و به جام آبم تشنه‌ای مستحق‌تر است. اما باز هم می‌خورم و می‌نوشم

من هم دلم می‌خواهد که خردمند باشم
در کتاب‌های قدیمی، آدمِ خردمند را چنین تعریف کرده‌اند :
از آشوب زمانه دوری گرفتن
و این عمر کوتاه را
بی‌وحشت سپری کردن،
بدی را با نیکی پاسخ دادن،
آرزوها را یکایک به نسیان سپردن،
این است خردمندی.
اما این کارها بر نمی‌آید از من.
راستی که در دوره تیره و تاری زندگی می‌کنم.
در دوران آشوب به شهرها آمدم
زمانی که گرسنگی بیداد می‌کرد.
در زمان شورش به میان مردم آمدم
و به همراهشان فریاد زدم.
عمری که مرا داده شده بود
بر زمین چنین گذشت.
خوراکم را میان معرکه‌ها خوردم
خوابم را کنار قاتل‌ها خفتم
عشق را جدی نگرفتم
و به طبیعت دل ندادم
عمری که مرا داده شده بود
بر زمین چنین گذشت.
در روزگار من، همه راه‌ها به مرداب ختم می‌شدند
زبانم مرا به جلادان لو می‌داد
زورم زیاد نبود، اما امید داشتم
که برای زمامداران دردسر فراهم کنم!
عمری که مرا داده شده بود
بر زمین چنین گذشت.
توش و توان ما زیاد نبود
مقصد در دوردست بود
از دور دیده می‌شد اما
من آن را در دسترس نمی‌دیدم.
عمری که مرا داده شده بود
بر زمین چنین گذشت.

آی آیندگان ؛
شما که از دل توفانی بیرون می‌جهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعف‌های ما حرف می‌زنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفش‌هامان کشور عوض کردیم.
و نومیدانه میدان‌های جنگ را پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب می‌دانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل می‌کند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن می‌کند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما با رأفت داوری کنید.
 
#برتولت_برشت

@ashar_nab53🖌
اردیبهشت رازی را به من گفت
که من با شما در میانش می گذارم ؛
اینکه هیچ زمستانی ابدی نیست
همان گونه که هیچ شکوفه ای
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد،
اول می رقصد بعد بر خاک می افتد
اردیبهشت به من گفت:
تنها کسانی به بهشت می روند
که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند
وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب
هرگز نمی‌توان به ملاقات فرشتگان رفت
با دامنی از هیزم خشم و خشونت
هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد
پس من به قدر عمر شکوفه ای شادمانم
و به اندازه توان شکوفه ای
در آفریدن بهشت می کوشم...

#عرفان_نظرآهاری

@ashar_nab53🖌
چند سالمه؟ اگه منظورت اینه چند تا شمع فوت کردم باید بگم دقیقا یادم نیست، بیست و خورده‌ای، شاید هم سی تا! ولی احساس می‌کنم هزار تا پاییز رو تجربه کردم.
می‌دونی یه پدر بزرگ داشتم هشتاد سالش بود، هر روز واسه خودش اسمارتیز می‌خرید و هر هفته میرفت اسکی، تشنه هیجان بود.
اما من حتی از یه شروع دوباره هم می‌ترسم...!

#روزبه_معین
📒#آنتارکتیکا_هشتاد_و_نه_درجه_جنوبی

@ashar_nab53🖌
من فهرستی از آنچه در مدرسه به ما یاد نمیدهند را تهیه کرده ام :
آنها به ما یاد نمی دهند که چگونه کسی را دوست بداریم.
آنها به ما یاد نمی دهند که چگونه در شهرت به درستی زندگی کنیم.
آنها به ما یاد نمی دهند که چگونه در گمنامی ، از زندگی لذت ببریم.
" آنها به ما یاد نمی دهند که چگونه از کسی که دوستش نداریم جدا شویم."
آنها به ما یاد نمی دهند که به آنچه در ذهن دیگری می گذرد فکر کنیم.
آنها به ما یاد نمی دهند که به کسی که در حال مرگ است چه بگوییم.
آن ها به ما هیچ چیزی را که ارزش یاد گرفتن داشته باشد ، یاد نمی دهند...!

#نیل_گیمن
📒#مرد_ماسه_ای

@ashar_nab53🖌
انسان دو نوع معلم دارد ؛
آموزگار و روزگار...
هرچه با شیرینی از اولی نیاموزی،
دومی با تلخی به تو می آموزد...
اولی به قیمت جانش،
دومی به قیمت جانت...!

@ashar_nab53🖌
به یاد داشته باشید که تنها راهی که می‌توانید به طور کامل از عشق در زندگی لذت ببرید این است که تصمیم بگیرید به چیزی «مهم‌تر از عشق» در زندگی‌تان بپردازید...

#مارک_منسن
📒#عشق_کافی_نیست

@ashar_nab53🖌
فرستاده شده‌ام تا بجنگم؛
برای هرچیزی که ارزش‌اش را داشته باشد: حقیقت، زیبایی، محبت، آرامش و عشق.
برای رژه رفتن میان عشق و رنج، با قلبی گشوده و چشم‌هایی بینا، برای ایستادن درون خرابی‌ها، و باور این‌که قدرت من، نور من، حقیقت من و عشق من، قویتر از تاریکی‌ست.

حالا دیگر اسم خودم را می‌دانم:
جنگجوی عشق...

#گلنن_دویل‌_ملتن
📒#جنگجوی_عشق

@ashar_nab53🖌
بگذارید این فکر در قلبتان غوطه ور شود
این هم خواهد گذشت
پس جای نگرانی نیست
هیچ چیز در زندگی ابدی نیست
هر چیزی تغییر میکند
هر نقطه ای از زندگیت
به در بسته خوردی
بدان که کلید غیب دست اوست،
غیر از او کسی هم نمیداند،
پس در کمال آرامش،
فقط از او بخواه تا اجابت شوی و لاغیر ...

#اوشو

@ashar_nab53🖌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرگاه دری بسته شد، بدانید که درها و دروازه هایی بزرگتر و عالی تر میخواهند به رویتان گشوده شوند. جلو درهای نیمه بسته خودتان را معطل نکنید بگذارید درهای نیمه بسته بسته شوند اماده درهای تازه یی باشید که میخواهند به رویتان گشوده شوند...!

#کاترین_پاندر

@ashar_nab53🖌
خوشبختی از نگاه آلفرد هیچکاک

آقای هیچکاک؛ تعریف شما از خوشبختی چیست؟

شاید خوشبختی در خودآگاهی باشد. اینکه استعدادها و توانایی‌های خویش را بشناسی و بتوانی خود را در مسیر موفقیت قرار دهی و کاری کنی که زمان به نفعت بگذرد نه به ضررت.

اینکه اشتباهات خود را بدانی و سعی کنی از آن‌ها درس بگیری و تکرارشان نکنی. اینکه از آدم‌های پوشالی و دروغین زندگی دور شوی و قدر انسان‌های واقعی را بدانی. اینکه درون خود را خالص کنی و به‌فکر چیزهای مثبت باشی. خوداگاهی شاید بزرگترین نعمت زندگی است.

@ashar_nab53🖌
باید یاد بگیری خط پایانی وجود دارد و تو نباید همه چیز را در نیمه راه رها کنی. باید تمامش کنی...!

#پائولو_کوئیلو
📒#خیانت

@ashar_nab53🖌
#داستان_کوتاه_تلنگر

شیخی بار گندم خویش به آسیاب برد
آسیابان که بیوه زنی بود گفت:
2 روز دیگر آردها آماده است .

شیخ با لحنی آمرانه گفت:
گندم مرا زودتر آرد کن وگرنه دعا میکنم
خرت (که سنگ آسیاب را می‌چرخاند)
تبدیل به سنگ شود!

زن (آْسیابان) در جواب گفت:
اگر نفسی به این گیرایی داری،
دعا کن گندمت آرد شود، خر را ول کن...!

ای کاش ما بجای اینکه
برای همه آرزوی مرگ بکنیم،
برای خوشبختی خویش نیز دعایی بکنیم...

@ashar_nab53🖌
پیش از آنکه بالارفتن از نردبان موفقیت را آغاز کنید،
مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده اید ...

#استفان_کاوی

@ashar_nab53🖌
2024/09/28 17:27:47
Back to Top
HTML Embed Code: