Telegram Web Link
عشق چیست؟ برای همهٔ رجّاله‌ها یک هرزگی، یک ولنگاری موقتی است. عشقِ رجّاله‌ها را باید در تصنیف‌هایِ هرزه و در فحش‌ها و اصطلاحاتِ رکیک که در عالمِ مستی و هشیاری تکرار می‌کنند پیدا کرد. مثل «دست خر تو لجن زدن و خاک توسری کردن.» ولی عشق نسبت به او برای من چیز دیگری بود.
راست است که من او را از قدیم می‌شناختم: چشم‌های مُوَّرَب عجیب، دهن تنگِ نیمه‌ باز، صدای خفه و آرام، همهٔ این‌ها برای من پُر از یادگارهای دور و دردناک بود و من در همهٔ این‌ها آنچه را که از آن محروم مانده بودم که یک چیز مربوط بخودم بود و از من گرفته بودند جستجو میکردم...!

#صادق_هدایت
📒#بوف_کور

@ashar_nab53🖌
به یاد ۱۷۶ مسافر هواپیمای اوکراینی که توسط جمهوری اسلامی به قتل رسیدند 🕯🥀

@ashar_nab53🖌
‌ترس ؛
سرچشمه اصلی خـرافات است ،
و یکی از منابع اصلی بی رحمی است،
فائق آمدن بر ترس ،
سرآغاز دانایی است...!

#برتراند_راسل

@ashar_nab53🖌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گیسوانش پر پیچ و خم ،
براق مثل پوست بلوط بود.
با نگاه کردن به آن ،
احساس زیبایی و ایمنی میکردی...!

#گراتزیا_دلددا
📒#راز_مرد_گوشه_گیر

@ashar_nab53🖌
Aslan | @musicir
Nivad
زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
بیم آنست که از پرده فتد راز امشب

#شهریار

@ashar_nab53🖌
وقتي آگاهی رشد كند، هوشيار می شويد ،
و پذيرش،‌ پيامد طبيعی همان هوشياری ميشود. پذيرش، پيامد هوشياری است.

اگر طمع داريد، در آن تامل كنيد.
جاه طلبی هست،‌ به آن بنگريد.
شهوت و قدرت هست، ‌نگاهش كنيد.

اكنون با فكر كردن به پذيرش، ‌مسايل را پيچيده نكنيد؛ ‌زيرا اگر سعی كنيد بپذيريد و نتوانيد، سركوب را شروع می كنيد.
اينگونه است كه مردم احساسات  و افكارشان را سركوب كرده اند. آنها قادر به پذيرش نبوده اند، پس افكار و احساسات را در قسمت تاريك وجودشان سركوب كرده اند.

#اشو

@ashar_nab53🖌
همیشه فکر می‌کردم که آنچه مرا از پیری متنفر می‌کند، چروک صورت، لرزش دست‌ها و ناتوانی تمام و کمالی‌ست که تمامیتم را زیر سوال می‌برد!

اما حالا نظر دیگری دارم!

آن چیز که در پیری مرا بیشتر آزار می‌دهد این است که در مقابل انبوه خاطراتت تنها باشی!

#چارلز_بوکوفسکی

@ashar_nab53🖌
تاریخ پُر است از نمونه‌هایی از این دست که هروقت در جایی از دنیا کسانی سعی کرده‌اند جامعه‌ای را نه براساس تجربه و واقعیت بلکه براساس شکل خاصی از اصول اخلاقی که از یک کتاب گرفته شده و این تصورِ غریب که انسان در ذات و سرشتِ خود نیک است برپا کنند، نتیجه همیشه برپایی کاخ‌های بلورینی بوده که در نهایت بر سر سازندگانش و مردمی که قرار بوده در آن خوشبخت باشند فرو ریخته و دست‌آخر کار یا به اردوگاه‌های مرگ کشیده یا نسل‌کشی یا گرسنگی.

#دنیس_لین
📒#جزیره_شاتر

@ashar_nab53🖌
‏مردم همیشه دربارهٔ هیجان‌زده‌شدن هنگام تلاش برای اهداف‌شان حرف می‌زنند. هدف چه تجارت باشد، چه ورزش یا هنر.‌
از مردم می‌شنویم که می‌گویند: همه چیز به اشتیاق بستگی دارد، باید هدف‌تان را از ته دل بخواهید.‌ در نتیجه، بسیاری از ما زمانی که تمرکز یا انگیزهٔ خود را از دست می‌دهیم، غمگین می‌شویم؛ چون فکر می‌کنیم افراد موفق، منبع بی‌انتهایی از اشتیاق در اختیار دارند.‌ امّا افرادِ واقعاً موفق هم مثل بقیه احساس بی‌انگیزه بودن می‌کنند؛ تفاوت در این است که آن‌ها باز هم راهی پیدا می‌کنند که با وجود احساس خستگی کارشان را انجام دهند.

#جیمز_کلییر
📒#خر‌ده_عادت‌ها‌

@ashar_nab53🖌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرگز از گردش ایام دل‌آزرده مباش!
بامدادی‌ست پیِ هر شبِ تاری، آری!

#محمدحسین_طباطبایی

@ashar_nab53🖌
موقع حرف زدن فقط چیزی را که لازم است بیان کنید. درست مثل اینکه می‌خواهید یک تلگراف بزنید. فقط اجازه دارید ده کلمه را استفاده کنید

به حرف زدن مردم دقت کنید. حتماً تعجب می‌کنید. سوء تفاهم همه جا دیده می‌شود.

شما یک چیز می‌گویید، بقیه چیز دیگری می‌فهمند. اگر مردم فقط پنج درصد مقدار فعلی حرف می‌زدند، دنیا محلی بسیار ساکت تر و صلح آمیزتر می‌شد.

باور کنید فقط پنج درصد از آنچه می‌گویید برای بیان خواسته ها و منظورتان کفایت می‌کند. وقتی تلگرافی حرف می‌زنید بیاد داشته باشید در بیان و استفاده از کلمات محدودیت دارید.

این مراقبه را انجام دهید و با کمال تعجب مشاهده می‌کنید که در طول روز چقدر به حرف زدن کمی احتیاج دارید و نود و پنج درصد حرفایی که می‌زنید بیهوده است.

#اشو

@ashar_nab53🖌
تو می‌مانی و تو
تو را همه‌ی آنچه که زندگانی‌ات را پُر کرده است، آشفته کرده است.
تو در کانونِ هجوم هستی.
تو نیستی که بی‌تابی؛
این بی‌تابی‌ست که تویی.
بی‌تابی امانت نمی‌دهد.
دم به دم بر تو می‌تابد. می‌تازد.
دلت آرزو می‌کند آروم بگیری، امّا نمی‌توانی.
فاصله‌ی میان خواستن و توانستن، بسیار دور است.
بر زخم دلت آهک پاشیده‌اند...!

#محمود_دولت_آبادی
📒#کلیدر

@ashar_nab53🖌
گمان می‌برم که اگر خداوند،
صد هزار گونه خنده می‌آفرید ،
اما رسم اشک ریختن را نمی‌آموخت ؛
قلب حتی تاب ده روز تپیدن را هم نمی‌آورد ...

#نادر_ابراهیمی
📒#آتش_بدون_دود

@ashar_nab53🖌
اعتماد نکن !
اینجا از کلاف اعتمادت
کلاه می‌بافند برای خودت ..
آنقدر بلند که چشم‌هایت را بپوشاند
و نبینی که تا چه اندازه غرق شده‌ای ...
اینجا برای اعتماد آدم‌ها
ارزشی قائل نمی‌شوند،
اینجا برای آدم‌ها ارزشی قائل نمی‌شوند...

خیالت از انصافِ هیچ‌کس راحت نباشد ! اینجا مدت‌هاست که اصول انسانیت
را نقض کرده‌اند و هیچ‌کس
به هیچ اصلی پایبند نیست.
که اعتماد می‌کنی و ضربه می‌خوری
و درد می‌کشی و توضیح می‌خواهی
و توجیه می‌شوی.
که آنقدر خسته‌ات می‌کنند
تا اینکه درها و پنجره‌ها را می‌بندی، تنظیم می‌شوی روی حالت پرواز، گوش‌هایت را می‌گیری و دلت را
خوش می‌کنی به امنیت ممتدِّ بی‌خبری
و فریاد می‌زنی؛ هرچه باداباد !
خانه‌ی هر آنکه بی‌انصاف شد آباد...

#نرگس_صرافیان_طوفان

@ashar_nab53🖌
زندگی_معین
@bazmemousighi
کاش بر ساحل رودی خاموش
عطر مرموز گیاهی بودم
چو بر آنجا گذرت می‌افتاد
به سرا پای تو لب می‌سودم

#فروغ_فرخزاد

@ashar_nab53🖌
صبح امروزکسی گفت به من:
تو چقدر تنهایی!
گفتمش در پاسخ:
تو چقدر حساسی؛
تن من گر تنهاست
دل من با دلهاست
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم
یادشان در دل من
قلبشان منزل من…!
صافى آب مرا يادتو انداخت، رفيق!
تو دلت سبز
لبت سرخ
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ
تنت گرم
دعايت با من…!!!

@ashar_nab53🖌
درد ایـنـجاست
که درد را نمی‌توان
به کـسـی حـالی کرد.

#محمود_دولت_آبادی
📒#کلیدر

@ashar_nab53🖌
#داستان_کوتاه

روزی از روزها در جنگلی سرسبز روباهی درصدد شکار یک خارپشت بود؛ روباه از خارهای خارپشت می ترسید و نمی‌توانست به خار پشت نزدیک شود.

خارپشت با کلاغ نیز دوستی داشت، کلاغ هم به پوشش سخت خار پشت غبطه می خورد.

روزی کلاغ به خار پشت گفت: پوشش تو بسیار خوب است؛ حتی روباه هم نمی تواند تو را صید کند.

خار پشت با شنیدن تمجید کلاغ گفت: درسته اما پوشش من نیز نقطه ی ضعفی دارد.

هنگامی که بدنم را جمع می کنم، در شکم من یک سوراخ کوچک دیده می شود. اگر این سوراخ آسیب ببیند، تمام بدن من شروع به خارش خواهد کرد و قدرت دفاعی من کم خواهد شد.

کلاغ با شنیدن سخنان خار پشت بسیار تعجب کرد و در اندیشه نقطه ضعف خار پشت بود.

خار پشت سپس به کلاغ گفت: این راز را فقط به تو گفتم.

باید آن را حفظ کنی، زیرا اگر روباه این راز را بداند، مرا شکار خواهد کرد.
کلاغ سوگند خورد و گفت: راحت باش، تو دوست من هستی، چطور می توانم به تو خیانت کنم؟

چندی بعد کلاغ به چنگ روباه افتاد، زمانی که روباه می خواست کلاغ را بخورد، کلاغ به یاد خار پشت افتاد و به روباه گفت: برادر عزیزم، شنیده ام که تو می خواهی مزه گوشت خار پشت را بچشی.
اگر مرا آزاد کنی، راز خار پشت را به تو می گویم و تو می توانی خار پشت را بگیری.
روباه با شنیدن حرفهای کلاغ او را آزاد کرد، سپس کلاغ راز خار پشت را به روباه گفت و روباه توانست با دانستن این راز خارپشت بینوا را شکار کند.
هنگامی که روباه خار پشت را در دهان گرفت، خار پشت با ناامیدی گفت: کلاغ، تو گفته بودی که راز من را حفظ می کنی؛ پس چرا به من خیانت کردی؟!

این داستان خیانت کلاغ نیست، بلکه خارپشت با افشای راز خود در واقع به خودش خیانت کرد.


@ashar_nab53🖌
آدمِ با نقاب رو که نمیشه دوست داشت.
می‌شه بهش احترام گذاشت،
می‌شه ازش ترسید،
می‌شه ازش حساب برد،
می‌شه چاپلوسی شو کرد،
می‌شه بهش دروغ گفت،
ولی نمی‌شه دوستش داشت...!

#مهدی_شجاعی
📒#طوفان_دیگری_در_راه_است

@ashar_nab53🖌
یه دوست داشتن هاي هس توي هیچ کتابي توي هیچ قصه اي،  توي هیچ فیلمي ساخته نشده  ..
اونا موندگارترین و پایدارترین دوست داشتن هاي هستن که هیچ وقت حتي زیر خاک سرد  دفن نمیشه  ..
یه نگاه هایی هم هس که هیچ وقت از دل پاک و ذهن آدما پاک نمیشه  ..
جوري که انگاري اون نگاه جادوت کرده باشه  ..
شبیه سایه روي دیوار  ، شبیه هذیان هاي یه دیونه  ،  موندگار میشه  ..
یه جور آرامش محض توي نگاه هس که فراموش شدني نیس  ..

#الهام_پورعبدالله

@ashar_nab53🖌
2024/11/19 23:21:47
Back to Top
HTML Embed Code: