چه نشسته ای که فنجانِ دقایقت لبریز بی حوصلگی شده و فکرهای بیهوده به جانِ آرامشت افتاده اند؟
پیاده روهای این شهر، انتظارِ گام های آرام تو را می کشند،
و آغوش فراغت ها به روی خستگی های تو باز است
چه کتاب ها که می شود بخوانی و چه قهوه ها که می شود بنوشی ...

چه نشسته ای که زندگی دارد از دهان می افتد!

#نرگس_صرافیان_طوفان

@ashar_nab53🖌

درست بودنِ اتفاقات و جریان زندگی به معنای این نیست که قرار است اتفاقاتِ دنیا به کام ما باشد!
اتفاقات تلخ و تجربه‌های دردناکی وجود داشته‌اند و وجود خواهند داشت.
اتفاقات لزوما "خوب" نیستند
اما قطعا "مفید" هستند.
در هر اتفاق، فرصتی برای شروعی جدید و تصمیم‌هایی جدیدتر وجود دارد. حتی در سخت‌ترین و دردناک‌ترین اتفاقات.

#پونه_مقیمی

@ashar_nab53🖌

چه خوب است گاهی دلمان را خالی کنیم
از هرآنچه که آزارمان میدهد..
پاک کنیم از دل و ذهنمان،
کسانی را که باعث پریشانیمان میشوند..
بشوییم و تمیز کنیم دل و فکرمان را
از آن کسانی که خیلی بی رحمانه گذاشتند
و رفتند و حتی پشت سرشان راهم نگاه نکردند
بیندازیم بیرون آن کسانی را که کارشان
فقط و فقط، خون کردن دلمان است...
پاکِ پاک شویم و به دنبال خود واقعیمان بگردیم
بله، شاید سخت باشد فراموش کردن کسانی یا خاطراتی،
ولی میارزد به وقت‌هایی که باید
در خفا اشک بریزی و دهانت را بگیری
که مبادا کسی بفهمد شکسته شدن دلت را ...

#پژمان_نصیریان

@ashar_nab53🖌

من همیشه دوست دار یک زندگیِ عجیب و پر حادثه بوده‌ام، شاید خنده ات بگیرد اگر بگویم من دلم می‌ خواهد پیاده دور دنیا بگردم! من دلم می‌ خواهد توی خیابان‌ها مثل بچه‌ها برقصم، بخندم، فریاد بزنم! من دلم می‌ خواهد کاری کنم که نقضِ قانون باشد. شاید بگویی طبیعتِ متمایل به گناهی دارم ولی اینطور نیست. من از این که کاری عجیب بکنم لذت می‌برم...!

#فروغ_فرخزاد
📒#اولین_تپشهای_عاشقانه_قلبم

@ashar_nab53🖌

از چوپانی پرسیدند روزگار چگونه است؟؟
گفت از روزگار چیزی نمی‌دانم
اما پشم‌های گوسفندانم را که چیدم دیدم نیمی از آنها گرگ اند...!

#پابلو_نرودا

@ashar_nab53🖌

از چشمان خود آنچنان بهره بگیرید که گويى فردا به‌ یک‌باره نابینا خواهید شد.
موسیقی نهفته در صداها، نغمه‌ی پرندگان و آهنگ نوازندگان را آنگونه گوش دهید، گویی فردا به‌ یک‌باره ناشنوا خواهید شد.
آنچه را می‌خواهید، چنان لمس کنید، گویی فردا به‌ یک‌باره لامسه‌ خود را از دست خواهید داد.
رایحهٔ گل‌ها را ببوئید و هر لقمه را چنان مزه مزه کنید، گویی فردا به‌ یک‌باره شامه و ذائقهٔ خود را از کف میدهید...!

#هلن_کلر
📒#سه_روز_برای_دیدن

@ashar_nab53🖌

یکیو دوست داشتم
اونقدر بهش‌ فکر کردم
تا تصویری که ازش داشتم
از خودِ واقعیش سبقت گرفت
بعدها دیگه خودشو دوست  نداشتم
تصویر ذهنی خودمو  دوست داشتم

#مرلین_مونرو

@ashar_nab53🖌

زندگیو باید زندگی کنی
اونجوری ک خوشحالت میکنه
اونجوری ک لبخند میاره رو لبات
اون کاراییو کنی که باهاش ذوق میکنی
برای خودت اهنگ شاد بذار و باهاش برقص
برای خودت نقاشی بکش
و با مداد رنگی رنگشون کن

مهم نیست چند سالته از الان سعی کن تو هر شرایطی هستی ازش بهترین استفاده رو ببریو حسرت زندگی دیگرانو نخوری. شک نکن اگه بخوای میشه...

#ریحانه_قرآیی

@ashar_nab53🖌

سوال: اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که بیست کیلو چاق شده‌اید نگران نمی‌شوید؟
البته که می‌شوید! سراسیمه به بیمارستان تلفن می‌زنید: الوو، اورژانس؟ کمک، کمک، من چاق شده‌ام‌!

اما اگر همین اتفاق به تدریج رخ بدهد، یک کیلو این ماه، یک کیلو ماه آینده و…
آیا باز هم همین عکس العمل را نشان می‌دهید؟ نـه! با بی‌خیالی از کنارش می‌گذرید.

برای کسانی که ورشکسته می‌شوند، اضافه وزن می‌آورند یا طلاق می‌گیرند یا آخر ترم مشروط می‌شوند این حوادث دفعتاً اتفاق نمی‌افتد. یک ذره امروز، یک ذره فردا و سر انجام یک روز هم انفجار و سپس می‌پرسیم: چرا این اتفاق افتاد؟

زندگی ماهیّت انبار شوندگی دارد. هر اتفاقی به اتفاق دیگر افزوده می‌شود، مثل قطره‌های آب که صخره‌های سنگی را می‌فرساید.
اصل قورباغه‌ای به ما هشدار می‌دهد که مراقب شرایطی که به آن عادت می‌کنید باشید!

ما باید هر روز این پرسش را برای خود مطرح کنیم: به کجا دارم می‌روم؟ آیا من سالم‌تر، مناسب‌تر، شادتر و ثروتمندتر از سال گذشته‌ام هستم؟ و اگر پاسخ منفی است بی درنگ باید در کارهای خود تجدید نظر کنیم...!

#آندرو_ماتیوس
📒#آخرین_راز_شاد_زیستن

@ashar_nab53🖌

‏همه ⁧نابغه ⁩هستند...
ولی اگر یک ماهی را از روی توانایی اش در بالا رفتن از درخت قضاوت کنید،
آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است...!

#آلبرت_اینشتین

@ashar_nab53🖌

«به خاطر هیچکس خودت رو عوض نکن»
این جمله رو کسی بهم گفت که عوض شده بود ... برای به دست آوردن دل کسی ، خودش رو تغییر داده بود و تبدیل به آدم دیگه ای شده بود ... می گفت همه چیز رو تو وجودش خراب کرده و از نو ساخته ..‌. آرزوها و رفتارها و سبک زندگیش شده چیزی که اون می خواسته ... می گفت اوایل راضی بودم چون فکر می کردم کم‌کم به این آدمی که تبدیل شدم عادت می کنم ولی یه حسی تو وجودم بود‌ که نمی دونستم چیه... یه غم ، یه نارضایتی درونی از خودم که تا حالا حسش نکرده بودم ‌... می گفت من شده بودم خمیر بازی ... هر مدلی که اون می خواست خیلی زود شکل می‌گرفتم ... انقدر که یادم رفته بود خودم چه شکلی بودم ‌... همه چیز رو اون تعیین می‌کرد ، انگار اون داشت به جای من زندگی می کرد و جای خودم تو زندگیم خالی بود ...دیگه هیچ‌ اثری از رفتارها و آرزوهایی که داشتم تو وجودم نمونده بود... می گفت وقتی به خاطر کسی تغییر می کنی کسی رو تو وجودت خاک می کنی که تا آخر عمر دلتنگش میشی ...

#حسین_حائریان

@ashar_nab53🖌

نترس از اینکه در کاری که به آن مشغول هستی، دشمن یا دشمنانی باشند که نخواهند تو در آن موفق باشی ...
چرا که وجود این دشمنان باعث می‌شود، با انرژی بیشتری کارت را انجام دهی !
یعنی این دشمنان ناخواسته کار دوست را انجام می‌دهند...!

#ايتالو_كالوينو
📒#شهرهای_ناپيدا

@ashar_nab53🖌

دنیا را بد ساخته اند...!

کسی را که دوست داری،
تو را دوست نمی دارد.
کسی که تو را دوست دارد ،
تو دوستش نمی داری اما کسی که
تو دوستش داری و او هم تو را
دوست دارد به رسم و آئین هرگز
به هم نمی رسند و این رنج است .
زندگی یعنی این ...

#دکتر_شریعتی

@ashar_nab53🖌

به بدنتان با دیده احترام بنگرید.
تک تک اعضا و اجزای بدن شما به هراندیشه‌ای که در سر دارید و هر کلامی که درباره عملکرد بدن خود بیان می‌کنید، واکنش نشان می‌دهد.

وقتی انسان بدن خود را می‌ستاید به عملکرد آن اطمینان و از آن قدردانی می‌کند، تک تک سلول‌های بدنش سرزنده و باطراوت می‌شوند و سلول‌های مغز رشد می‌کند و عمل هضم، جذب و دفع بهتر انجام می‌گیرد...!

#وین_دایر

@ashar_nab53🖌

آنچه آدم را پیر می‌کند نگاه به گذشته و حسرت فرصت‌های از دست رفته است.

حساب و کتاب روزهای گذشته آدم را زود پیر می‌کند و جز، بینی تیرکشیده و چشمان حریص و بی‌فروغ، چیزی از او باقی نمی‌گذارد ...!

#ناتالیا_گینزبورگ
📒#دیروزهای_ما

@ashar_nab53🖌

گمان می برم که اگر خداوند ، صد هزار گونه خنده می آفرید اما رسم اشک ریختن را نمی آموخت ، قلب حتی تاب ده روز تپیدن را هم نمی آورد...

#نادر_ابراهیمی
📒#آتش_بدون_دود

@ashar_nab53🖌

وصیت نامهِ خواندنی و زیبای آلبرت انیشتین :

روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.
آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.
در چنین روزی ، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.
چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب ، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.
قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.
خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند.
کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند.
استخوان هایم ، عضلاتم ، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.
هر گوشه از مغز مرا بکاوید ، سلول هایم را اگر لازم شد بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.
آن چه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید تا گلها بشکفند. اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم ، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.
گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.
اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند …

@ashar_nab53🖌

همین که دیگران ملاحظه تو را بکنند، همین که تو چنان شکننده شده باشی که مورد عنایت دیگران قرار بگیری، کرم حقارت درونت را می‌خورد.

دیگر حتی از یاد می‌بری که خاری را چگونه تاب بیاوری. گیج دردمندی خود می‌شوی - چندان که حتی میروی همانچه را که از منش در تو مانده از دست بدهی.

سیلی نمی‌زنند، تا تو دردی آشکار را حس کنی
که بروز درد خود گونه‌ای رهایی‌ست
و این دشوارترین تنگنای روحی‌ست...!

#محمود_دولت_آبادی
📒#کلیدر

@ashar_nab53🖌

زندانی که ماه را در آن کُشتند
خورشید تسخیرش کرد!
و رودخانه‌ای که نوشید
جویبار کوچک را
سرانجام در کام دریا فروبنشست...

#شیرکو_بیکس

@ashar_nab53🖌

‌رهایش کردم. حالا خودم هستم. نقاشی می ‌کنم. این بار خودم را می‌ کِشم.
دست در دستِ خودم؛ با خودم ازدواج کرده ‌ام.
راستی، آیا من برای خود کافی ‌ام؟

#فریدا_کالو

@ashar_nab53🖌