Telegram Web Link
در ادامه‌ی معرفی و بررسی کوتاه فیلم‌های حاضر در فستیوال کن ۲۰۲۴: امیر پوریا از فیلم «کارآموز» علی عباسی و تصویر دانلد ترامپ و روابط و زندگی سال‌های شروع امپراتوری بازرگانی‌اش در جوانی در این فیلم می‌گوید.
این ویدئو در طول روزهای فستیوال ضبط شد اما حالا و بعد از اتمام فستیوال و روشن شدن جوایز، این ویدئو عملاً توضیح می‌دهد که چگونه و چرا این فیلم به جایزه‌ای دست پیدا نکرد

https://youtu.be/X3gNcU5-_gY


@amiropouria
مرگ بهاره للهی، نویسنده و کارگردان فعال در بخش فیلم کوتاه که سابقه بازداشت پس از اعتراض‌های ۱۴۰۱ را هم داشت، مورد دیگری به مرگ‌های مشکوک دو سال اخیر سینمای ایران اضافه کرد.
تعداد این مرگ‌ها حالا به ارقامی رسیده که پذیرش اتفاقی بودن همه آنها را مشکل می‌کند. در این دو سال از نام‌های معروف تا کمتر شناخته‌شده‌ها، به شیوه‌های بسیار عجیب و غیرمنتظره در شرایط بسیار مبهمی از دنیا رفته‌اند. آنچه در حال وقوع است می‌تواند تکرار اتفاقات مهیبی در تاریخ بعد انقلاب ایران بویژه در دهه هفتاد باشد. زمانی که نامه «ما نویسنده‌ایم»، خشم حکومت از آنچه در بخش روشنفکری فرهنگ و ادب ایران می‌گذشت را برانگیخت (پیشتر علی خامنه‌ای از طرح معروف «تهاجم فرهنگی»‌اش رونمایی کرده بود) و تعدادی از نویسندگان و مترجمان و روزنامه‌نگاران و ناشران در نگاه مدیران امنیتی نظام جمهوری اسلامی شدند یکی از جدی‌ترین تهدیدهای حکومتشان. در آن سال‌ها تعداد زیادی از فعالان ادبی ایران از ناشر و نویسنده و مترجم به شکل‌های مختلف و مشکوکی از دنیا رفتند که از میانشان فقط دو نفر، نامشان به عنوان قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای پذیرفته شد اما تعداد واقعی قربانیان به مراتب بیشتر بود.
آنچه پس از اعتراض‌های سال ۱۴۰۱ در سینمای ایران رخ داد می‌تواند تکرار الگوی آن اتفاق باشد. در صحبت‌های تعدادی از مدیران سینمایی دو سال اخیر جسته و گریخته مطرح شده که مسئولان امنیتی و قضایی حکومت در جلساتشان با آنها می‌گویند برخی سینماگران نوعی نقش «لیدر»ی را در اتفاقات دو سال اخیر داشتند. چنین نگاهی با درنظرگرفتن عملکرد پیشین حکومت می‌تواند ذهن را به سمت گمانه‌های ناخوشایندی بکشاند.
مقطع فعلی سینمای بعد انقلاب ایران احتمالا فصل قطوری (در جنبه‌های مختلفش، از تولیداتش تا عملکرد فعالانش) در کتاب تاریخ خواهد داشت.
@babakgha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اپیزود بیستم پادکست "صدای کانون" کار ایفما (کانون فیلمسازان مستقل ایران) با عنوان "سینما در دام انتخابات" به زودی منتشر می‌شود

شناسنامه‌ی پادکست:
نویسنده و منتقد: امیر پوریا
تهیه‌کننده و سردبیر: کامران ملک مطیعی
تدوین: کامبیز فرح‌اندوز
تیزر: سمیه حق‌نگهدار
مجری: نسیم معصومی


صفحات ایفما در شبکه‌های اجتماعی

کست‌باکس:
https://castbox.fm/va/5494211


یوتوب:
https://youtube.com/@iifmainfo?si=7oTbv972V5gQvie1


اینستاگرام:
https://www.instagram.com/iifma_official?igsh=MW1hdG9kcWZyaHZyag==


@amiropouria
Audio
عنوان قسمت بیستم پادکست "صدای کانون" گویای موضوع آن است:
"سینما در دام انتخابات". از سینماگران و مهمانان این قسمت، درباره‌ی واکنش مردم به حضور هنرمندان در تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری در ایرن پرسیده‌ایم تا ببینیم آیا مردم دیگر تشویق اهل سینما برای رأی دادن به این یا آن کاندیدا را تحمل می‌کنند؟
مهمانان این قسمت:
کامران ملک مطیعی، کاوه فرنام، احسان کرمی
نقل قول کوتاه حمید فرخ نژاد: برگرفته از گفتگوی علیرضا امیرقاسمی با او در برنامه‌ی "آنکات"/شبکه‌ی تپش
هماهنگی و اجرا: نسیم معصومی
منتقد و نویسنده: امیر پوریا
سردبیر و تهیه کننده : کامران ملک‌ مطیعی
صداگذاری و میکس: کامبیز فرح‌اندوز
تیزر : سمیه حق نگهدار
بعد از شنیدن این پادکست در اینستاگرام، یوتیوب یا کست باکس، درباره‌ی آن اظهارنظر کنید یا به نشانی [email protected] ما را از نظرها و پیشنهادها و انتقادهای خود، بهره‌مند سازید.

@iifma2022
به مناسبت شانزدهمین سالگرد فقدان خسرو شکیبایی: تحلیلی از امیر پوریا درباره‌ی بازی‌های او برای داریوش مهرجویی


از بیان دور از استاندارد تا پای بساط تریاک!

امشب در کانال یوتوب امیر پوریا

https://youtu.be/N92H7tfScLU


@amiropouria
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در ادامه‌ی برنامه‌ی قدیمی‌ام برای قدردانی از آنها که "هستند": گوشه‌های کم‌پیدای سینمای ایران

گفتگو با سیروس نصیری بازیگر نقش وجدانی، همکار مدبر (داریوش فرهنگ) در فیلم "شاید وقتی دیگر" بهرام بیضایی

در کانال یوتوب امیر پوریا

https://youtu.be/Ai6oQ4xLIEQ

@amiropouria

#سیروس_نصیری #بهرام_بیضایی #بهرام_بیضائی #نیلوفر_بیضایی #شاید_وقتی_دیگر #محمد_علی_کشاورز #خامنه_ای #کانال_یوتوب_امیر_پوریا
دو فیلم با یک مهشید!- ۱: «هارولد و ماد» ساخته‌ی هال اشبی و «بیتل جوس» ساخته‌ی تیم برتون/ گفتگو با مهشید زمانی منتقد و محقق سینما ، پلی‌لیست جدید کانال یوتوبی امیر پوریا

https://youtu.be/wI6Lt2CeN1A

در این ویدئو به بسیاری سبک‌های هنری، موسیقی، مسائل اجتماعی، نظرات منتقدان سینمایی دیگر از کامبیز کاهه تا حمیدرضا صدر تا حسن حسینی، جریان فمینیسم و نقش پیشگام خانم روث گوردون در سینمای کلاسیک و همچنین فیلمسازانی همچون داریوش مهرجویی، آلفرد هیچکاک، رومن پولانسکی، جرج کیوکر و بسیاری دیگر اشاره می‌شود.

@amiropouria
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌‌
به سوتی وزیر ورزش نخندیم، ریشه‌ی ذهنی‌اش را پیدا کنیم: یادداشتی از امیر پوریا درباره‌ی "کیمیا" صدا زدن ناهید کیانی توسط کیومرث هاشمی

@amiropouria

#خمینی #وزیر_ورزش #ناهید_کیانی #کیمیا_علیزاده #المپیک_پاریس #المپیک_۲۰۲۴

متن در ادامه می‌آید 👇
درباره‌ی رویارویی ناهید کیانی و کیمیا علیزاده در المپیک ۲۰۲۴ پاریس، همه‌جور اظهارنظر و تحلیل خواندیم. غمنامه‌های وطن‌دوستانه، گاه اشک‌ و آهمان را برآورد. گاه نوشته‌های خشمگین دیدیم درباره‌ی وضع زندگی در کشوری که ماندن در آن بیش از "ایران‌دوستی"، به "طاقت" نیاز دارد و در بهترین حالت، صبر تا رخ دادن تغییر بزرگی که هر انسان ایرانی و هر ایرانی ِ انسان هر روز و شبش را به فکر آن می‌گذراند.

اما گیر من به یک نکته‌ی ظاهراً جزئی و کوچک است: کیومرث هاشمی، وزیر ورزش دولت ابراهیم رئیسی که هنوز بر سر کار است، چرا به ناهید کیانی بعد از برنده شدن مقابل کیمیا علیزاده، به او به اشتباه می‌گوید "کیمیا خانوم"؟! سال ۲۰۱۶ وقتی کیمیا در المپیک ریودوژانیرو اولین زن ایرانی شد که مدال المپیک به گردن آویخت، وزیر ورزش محمود گودرزی بود. در دی ۹۸ وقتی نهادها و خبرگزاری‌های داخلی بر سر اخبار مهاجرت کیمیا خودشان را شرحه شرحه می‌کردند، مسعود سلطانی‌فر وزارت ورزش را به عهده داشت.
این هاشمیِ پَلاس در رختكن‌های اردوی کاروان ورزشی جمهوری اسلامی در پاریس که اساساً از شهریور پارسال "متصدی" وزارت است، چرا باید ذهنش این قدر درگیر کیمیا علیزاده باشد که به عضو تیم خودش بگوید کیمیا؟ البته او در زمان برنز کیمیا در ریو، رئیس کمیته ملی المپیک بود؛ ولی همه‌ی ما و شما خوب می‌دانیم دلیل این سوتی‌اش، این نیست که تا لباس تکواندو را بر تن دختری می‌بیند، بی‌اختیار بگوید "اِ، کیمیا!"!!
دلیلش به سادگی به این خصلت جمهوری اسلامی و صدر تا ذیل زمامداران و مدیرانش برمی‌گردد که اگر "دشمن"ی برای خودشان تعریف نکنند و تمام ذهن و زبانشان را برای زدن "مشت محکمی بر دهان" آن دشمن به کار نگیرند، هیچ چیز در نظرشان معنا ندارد.
در نتیجه، ذهن یارو آن قدر بر این متمرکز است که "کیمیا علیزاده‌ی مهاجرت‌کرده‌ی کشف‌‌حجاب‌کرده را ببریم" که حتی برنده‌ی مبارزه با او را کیمیا صدا می‌زند!! این یک سوتی تصادفی نیست. ریشه‌ی ذهنی دارد.

گنده‌اش نمی‌کنم. اما فقط برای شناخت این عادت مرضیه‌ی هر آدم جمهوری اسلامی یادتان می‌آورم که بنیان‌گذارشان بعد از این که با فشارهای بین‌المللی ناچار شد صلح با عراق را بپذیرد، حتی یک سال هم زنده نماند: اگر بناست دشمنی و مخاصمه‌ای در کار نباشد، برای زنده بودن هم "احساس خاصی ندارم"

@amiropouria
2024/11/15 09:44:49
Back to Top
HTML Embed Code: