Telegram Web Link
چند نکته پیرامون مَهر و مصارف کمرشکنِ ازدواج

۱. مَهر بالا و مصارف زیاد عروسی، زندگی پُر از قرض و بدبختی در پی دارد؛ قرض‌داری و تنگ‌دستیِ داماد پس از ازدواج، زندگی دختر را جهنم می‌کند.

۲. این را شاید فامیل‌ها به خوبی مورد توجه قرار ندهند و برای خود آبرویی دست و پا کنند که مردم بگویند: «فلانی‌ها دختر خود را به این مقدار مهر و با فلان مقدار مصارف عروسی، به ازدواج درآورد»؛ اما این آبرو و افتخار را به حساب زندگی دختر و به جهنم کشیدن وی به دست آورده‌اند.

۳. تجربه ثابت کرده است که بیش‌تر کسانی که با مهر بالا و مصارف زیاد ازدواج کرده‌اند، از زندگی خود بیزارند. چون همیشه این مهر و مصارف کمرشکن، به نفع پدر و مادرِ دختر و فامیل پدری‌اش بوده است، نه به نفع خود دختر و زندگی زناشوهری‌اش.
همین‌طور، زندگی بعد از ازدواج دختر هرگز به پدر و مادر و برادرش ربطی ندارد، هرچه در این دوران گذشت، باید خود دختر به تنهایی یا با شوهرش تحمل کند.
قاعده است که پس از ازدواج، یگانه‌کسی که به درد دختر می‌خورد، شوهرش است. حتا اگر مشکلاتی باشد که خدای ناخواسته به طلاق منتهی شود، پس از طلاق خانهٔ پدری برایش جهنمی بزرگ‌تر از خانهٔ بد شوهر است.

۴. چرا مهر دختر تقوا، دیانت و شرط خوشبختی دختر نباشد؟ و چرا پول عروسی و مصارف بی‌جا، صرف چیزهایی نشود که پس از ازدواج بتواند به درد دختر بخورد؟

صبغت الله عاکف
سلام دوستان
امیدوارم حالتون بهترازدیروزباشه..
زندگیتون پربرکت
دوستان خواهر دوستمون مریضن بیمارستانن ی هفته ..
میشه لطف کنید برای خواهر دوستمون دعاکنیدتازودتر الله شفا بده بهشون ...
محتاج دعاهاتون هستن ..امیدوارم فراموش نکنیدتنها دعاس ک بی هزینه میشه واس کسی کمک کرد..
الله تمام خواسته هاتون رواگ به خیرتون باشه قبول کنه ..الله راضی باشه ازتک تکتون.
روزتون بخیر
🍃🌺پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد
@Allah_1000

🍃🌺مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آنرا خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت

🍃🌺وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه به زبان آورد,فکر میکنید آن سه کلمه چه بودند؟شوهر فقط گفت:
"عزیزم دوستت دارم"

🍃🌺عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال بود.هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت.
به علاوه اگر او وقت میگذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد

🍃🌺هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود.
آن همان چیزی بود که شوهرش به
وی داد

🍃🌺درس ِ اخلـاقی :
گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک روخداد صرف می کنیم،چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم

🍃🌺در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟

🍃🌺داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنج هایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید

🍃🌺اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت.حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین

🍃🌺خودخواهی و ترس را از خود دور کنید و خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید، حاد نیستند
#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
#حدیث_شریف


عن أَبِي جُهَيْمٍ  قَالَ: قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : «لَوْ يَعْلَمُ الْمَارُّ بَيْنَ يَدَيِ الْمُصَلِّي مَاذَا عَلَيْهِ، لَكَانَ أَنْ يَقِفَ أَرْبَعِينَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَمُرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ». قَالَ الراوي: لا أَدْرِي أَقَالَ: أَرْبَعِينَ يَوْمًا أَوْ شَهْرًا أَوْ سَنَةً. (بخاري: 510)


ترجمه: ابوجهيم  روايت مي كند كه رسول اكرم ﷺ فرمود:
«كسي كه از جلوي نمازگزار مي‏گذرد، اگر مي‏دانست كه اين كار چقدر گناه دارد ، تا چهل (سال) توقف مي‏ نمود ولي از جلوي نماز گزار، عبور نمي كرد». راوي مي‏گويد: يادم نيست كه رسول ‏الله ﷺ فرمود: چهل روز، یا چهل ماه ، يا چهل سال.📱📲

@Allah_1000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سن پترزبورگ شخصی خودشو آتیش زد فقط واکنش مردم رو ببیند..!!
اخلاق مداری وانسانیت در میان جهان اولی ها موج میزند.

انسان شیفه اخلاق و انسانیتشون نشه بهتره

#روسیه
بخوان واشک هایت را پاک کن-2.apk
5.2 MB
#رمان_های_اسلامی

📲 بخوان واشک هایت را پاک کن

🔖زندگی زیبای ده نفر
🔖پرازعبــرت و نکتـــــہ
🔖باخواندن این.ناخوداگاه ایمان قلب میلرزد واشک از چشمان جاری میشود.

💎ازدستش ندهید💎
@Allah_1000
🤔یک شخصی گفت:
الله اکبر.
🤔وبعدش دوباره گفت:
لااله الله محمدرسول الله.
🤔وبازهم گفت:
سبحان الله وبحمدسبحان الله العظیم.
🤔ودوباره گفت:
لااله الاانت سبحانک انی کنت من الظالین.
این شخص ۷۰۰۰۰ هزار😱نیکی بدست آورده است.
💕واین شخص خود👉شما هستید      مبارک باد💞
👏لطفا پخش کنید 👏
در روزقیامت پاداش🌾این
کار خود راخواهید دید🌹🌹🌹

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
🦋حکمت پروردگار

🍃🌺نقل کرده اند: یکی از پیامبران بنی اسرائیل عبور می کرد، دید مرد مؤمنی در حال جان دادن است، ولی نصف بدنش در زیر دیواری قرار گرفته، و نیمی در بیرون دیوار است، و پرندگان و سگها بدن او را متلاشی کرده اند و می درند،
@Allah_1000
🍃🌺از آنجا گذشت، در مسیر راه خود دید یکی از امیران ستمکار آن شهر مرده است، جنازه او را بر روی تخت نهاده اند و با پارچه ابریشم کفن نموده اند، و در اطراف تخت، منقل هائی نهاده اند که بوی خوش عودهای خوشبو از آنها برخاسته است.

🍃🌺آن پیامبر به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا من گواهی می دهم که تو حاکم و عادل هستی و به کسی ظلم نمی کنی، این مرد 'مرد اولی' بنده تو است و به اندازه یک چشم به هم زدن، برای تو شریک نگرفته، مرگ او را آن گونه 'با آن وضع رقبت بار' قرار دادی و این 'امیر' نیز یکی از بنده های تو است که به اندازه یک چشم به هم زدن به تو ایمان نیاورده است؟ 'آن چیست و این چیست؟'

🍃🌺 خداوند به او وحی کرد: ای بنده من! همان گونه که گفتی حاکم و عادل هستم و به کسی ظلم نمی کنم. آن 'مرد اولی' بنده من، نزد من گناهی داشت، مرگ او را با آن موضوع قرار دادم تا مجازات گناه او این گونه انجام گیرد،

🍃🌺 و وقتی که مرد، هیچ گونه گناهی در او بجای نماند، ولی این بنده من 'امیر' که کار نیکی در نزد من داشت، مرگ او را با چنین وضعی قرار دارم، تا پاداش کار نیک او را داده باشم و هنگام مرگ نزد من هیچگونه نیکی و طلب نداشته باشد.

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستانی که اشک هایت را جاری خواهد کرد

سخنران جوان آلمانی

با نشر این کلیپ سبب هدایت شخصی شوید

@Allah_1000
گناھ انگور چیست اگر شراب شود؟
گناھ حجاب چیست اگر زنی بی‌حیا آنرا بپوشد؟
گناھ ریش چیست اگر مردی بدکار آن را بگذارد؟
گناھ نماز چیست اگر شخصی دروغگو انجامش دهد؟
گناھ حج چیست اگر شخص ستمکار آنرا ادا کند؟
گناھ اسلام چیست اگر منافقان و گروههای گمراه بدان منسوب باشند؟
پس تو به دینت پایبند باش و به توجیه‌تراشی‌های دیگران توجهی نکن چون الله متعال آن را بعنوان عذر نخواهد پذیرفت....

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حتما ببینید👆👆😭😭

😱زنده بەگورکردن دختران😱

😔کلیپی اشک آور😭

🎥کلیپی که نحوەی زندەبەگورکردن دختران قبل از اسلام را بەنمایش میگذارد
👇👇👇

@Allah_1000
✔️ ارزش خواندن را دارد

🍃« جوان به این حرفها کمی تفکر کن احساس کن که چه لذتی دارد »🍃

⛔️«اینکه با دوست دختر و دوست پسر تا نیمه های شب پشت گوشی حرف میزنی (یا چت میکنی ) باور کن عشق نیست ، هوس است هم نماز صبح از تو ترک میشود هم از او».

« عشق واقعی میدانی یعنی چه ؟ وقتی ازدواج کردی وقت غذا دست دراز کنی تا پیاز نوش جان کنی خانمت صدا بزند جانم فراموش کردی چند لحظه بعد وقت جماعت است دهنت بوی پیاز را میگیرد»

✳️ « شب در تماشای تلویزیون مصروف باشی شوهرت تلویزیون را خاموش کند با لبخند بگه خانم جان ناوقت شده فردا به نماز بیدار نمیشی»

Ⓜ️ « روز جمعه میخواهی با دوستانت تفریح بروی خانمت دویده تا پشت در بیاید و برایت عطر بزند و بگوید جانم امروز نماز جمعه است فراموش نکنی»

💢« در خواندن قرآن مشکل داری بعد نماز صبح شوهرت با عشق برایت بیاموزاند»

✴️ « وقتی سر کار باشی زنگ خانمت بیاید قبل از اینکه بپرسد غذا خوردی از نمازت بپرسد»

💟 « هر ناز خانمت را به قیمت جان خریدار باش ، هر قهرت را خانمت به قیمت جان خریدار است ، دستان نازش تمام ناراحتی هایت را دور میسازد»

✳️ « برای عملی ساختن این حرفها زیاد کوشش کن چون اینگونه همسران نصیب پاکان میشوند

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موضوع : پیامی به کسانیکه دوست پسر یا دوست دختر داره
سخنران : قاری خلیل احمد علیزایی

@Allah_1000
✔️ ارزش خواندن را دارد

🍃« جوان به این حرفها کمی تفکر کن احساس کن که چه لذتی دارد »🍃

⛔️«اینکه با دوست دختر و دوست پسر تا نیمه های شب پشت گوشی حرف میزنی (یا چت میکنی ) باور کن عشق نیست ، هوس است هم نماز صبح از تو ترک میشود هم از او».

« عشق واقعی میدانی یعنی چه ؟ وقتی ازدواج کردی وقت غذا دست دراز کنی تا پیاز نوش جان کنی خانمت صدا بزند جانم فراموش کردی چند لحظه بعد وقت جماعت است دهنت بوی پیاز را میگیرد»

✳️ « شب در تماشای تلویزیون مصروف باشی شوهرت تلویزیون را خاموش کند با لبخند بگه خانم جان ناوقت شده فردا به نماز بیدار نمیشی»

Ⓜ️ « روز جمعه میخواهی با دوستانت تفریح بروی خانمت دویده تا پشت در بیاید و برایت عطر بزند و بگوید جانم امروز نماز جمعه است فراموش نکنی»

💢« در خواندن قرآن مشکل داری بعد نماز صبح شوهرت با عشق برایت بیاموزاند»

✴️ « وقتی سر کار باشی زنگ خانمت بیاید قبل از اینکه بپرسد غذا خوردی از نمازت بپرسد»

💟 « هر ناز خانمت را به قیمت جان خریدار باش ، هر قهرت را خانمت به قیمت جان خریدار است ، دستان نازش تمام ناراحتی هایت را دور میسازد»

✳️ « برای عملی ساختن این حرفها زیاد کوشش کن چون اینگونه همسران نصیب پاکان میشوند

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
صفات وقیافه  پیامبر (ص)


👈👈براء (رض) گوید; پیامبر (ص) دارای قامتی متوسط بود و شانه هایش با یکدیگر فاصله داشت, چهار شانه بود. موهای پشت سرش، بالای شانه هایش، افتاده بود و موی دو طرف سرش تا نرمی گوشهایش میرسید. پارچه ی یمنی سرخ رنگی، پوشیده بود. هرگز چیزی زیباتر از او ندیده ام [3599 ابن ماجه]


🍂🍃🍂🍃پیامبر (ص) نه قد بلند بود و نه کوتاه؛ بلکه قامتی متوسط داشت. دارای اندامی زیبا بود. موهایش نه خیلی مجعد بود و نه بسیار صاف و فروهشته. رنگ چهره اش، سرخ و سفید بود. خرامان با قدرت و وقار راه میرفت [3547 بخاری]


علی (رض) گوید ;; پنجه های دست و پایش، پهن و درشت بود. سری بزرگ داشت. از مفصلهای بزرگی،برخوردار بود. خط موی ریز و نازکی از سینه تا ناف کشیده شده بود [3637 ترمذی]


🍎🍏🍎هر گاه، نبی اکرم (ص) عمامه بر سر میگذاشت، یک طرفش را میان شانه هایش، آویزان مینمود [1736 ترمذی] .,,,  عمامه ی سیاهی بر سر داشت، برای مردم، سخنرانی نمود [1359 مسلم]


🍒🍒🍒انگشترش از نقره بود و نگینش هم از جنس خودش بود [1740 ترمذی]


,,,, نقش انگشترش در 3 سطر بود که اول " الله " بعد "رسول" بعد "محمد" بود [3106 بخاری]


🍂🍃🍂🍃 کفشهای پیامبر(ص)، لا انگشتی بودند و دو بند نیز داشتند [3614 ابن ماجه]


🌷ام سلمه (رض) ;; محبوبترین لباس نزد پیامبر (ص) پیراهن بود [4025 ابوداود]


🍀🍀 بهترین سرمه ی شما اثمد است که باعث روشنی چشم و روییدن مو میگردد [5128 نسایی]


🌼🌼انس (رض) میگوید: در سر و ریش مبارک پیامبر(ص) فقط چهارده موی سفید، شمردم [165/3 احمد]


🍃🍃رسول الله (ص) از شانه زدن موها و نظافت نمودن آنها بجز  یک روز در میان، منع فرمود [4159 ابوداود]


🍁🍁🍁 مهر نبوت را میان شانه هایش به شکل غده ای قرمز رنگ و به اندازه ی تخم کبوتر بود [759 طیالسی]


🌼🌷سفید و با نمک بود و قامتی متوسط داشت. نه خیلی چاق و نه خیلی لاغر بود [2340 مسلم] ,,,,

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
آیا میدانید عشق چیست ؟
عشق یعنے بلال ڪه بعد از وفات رسول الله دیگر نتوانست اذان بگوید.
عشق یعنے بلال ڪه شهر پیامبرﷺ رابدون پیامبرﷺ نتوانست تحمل ڪند ومدینه راترک ڪرد.
عشق یعنے بلال ڪه بعد سالها دورے ازمدینه پیامبر به خوابش آمد وفرمود اے بلال این دورے تابه ڪے ؟وبلال باچشمان گریان بار سفر به مدینه منوره بست.
عشق یعنے بلال وقتے ڪه بە مدینه رسید وحسن وحسین ازش التماس ڪردند ڪه یک بار دیگر برایشان  اذان صبح رابگوید وهنگامے ڪه به اشهد ان محمد رسول الله رسید گریه هایش ڪل مدینه رابه لرزه انداخت وهمه اهالے مدینه یک  صدا به گریه افتادند.
عشق یعنے بلال ڪه در سڪرات موت با لبخند واشک شادے گفت٬ فردا به ملاقات محبوبم محمدﷺ ویارانش میروم

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
💟#حکایت

دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت .با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران منطقه
را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند .وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد ؛ چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود .دختر گفت :اوهم به آن مهما نی خواهد رفت .مادرش گفت : تو شانسی نداری ؛
نه ثر وتمندی و نه خیلی زیبا .دختر جواب داد : میدانم  هر گز مرا انتخاب نمی کند ؛ اما فرصتی است که دست کم یک بار اور ا از نزدیک ببینم .

روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت :به هر یک از شما دانه ای می دهم ؛کسیکه بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد ؛ملکه آینده چین میشود .
دختر پیر زن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت .

سع ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد .دختر با با غبا نان بسیاری صحبت کرد وراه گلکاری را به او آموختند ،اما بی نتیجه بود ؛گلی نرویید .
روز ملاقات فرا رسید ؛
دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگ ها و شکل ها ی مختلف در گلدان ها را با دقت بررسی کرد و درپایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده ی او خواهد بود .

همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است .

شاهزاده تو ضیح داد : این دختر تنها کسی است که .گلی را به ثمر رسانده است که اورا سزاوار همسری امپراتور میکند ؛گل صداقت !
همه ی دانه هایی که را که به شما دادم عقیم بودند امکان نداشت گلی از آن ها سبز شود !!!

انسانم آرزوست

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
حتما بخون
👇👇👇👇👇👇👇👇

جوابي که همه را حيرت زده کرد:












پسر کوچکي بعد از بازگشت به نزد خانواده اش از آنها خواست که يک عالم دين براي او حاضرکنند تا به 3سوالي که داشت جواب بدهد.

بالاخره يک عالم دين(معلم) براي ايشان پيدا کردند و بين پسربچه و عالم صحبتهاي زير رد و بدل شد؛

پسربچه: شما کي هستي؟ و آيا مي تواني به سه سوال بنده پاسخ دهي؟

معلم: من عبدالله، بنده اي از بندگان خدا هستم و به سوالات شما جواب خواهم داد، به اميد خدا.

پسربچه: آيا شما مطمئني جواب خواهي داد؟ چون اکثر علما نتوانستند به سه سوال من پاسخ بدهند!

معلم: تمام تلاشم را ميکنم و با کمک خدا جواب ميدهم.

پسربچه: سه سوال دارم،

سؤال اول: آيا در حال حاضر خداوندي وجود دارد؟ اگر وجود دارد شکل و قيافه آن را به من نشان بده؟

سؤال دوم: قضا و قدر چيست؟

سؤال سوم: اگر شيطان از آتش خلقت شده است، پس براي چي او در آخرت در آتش انداخته خواهد شد؟ چون بر ايشان تأثيري نخواهد گذاشت!

معلم کشيده ي محکمي را به صورت پسربچه زد،

پسربچه گفت: براي چي به من زدي و چه چيزي باعث شد که از من ناراحت و عصباني شوي؟

معلم جواب داد: من از دست شما عصباني نشدم و اين ضربه اي که به شما زدم جواب هر سه سوال شماست.

پسربچه: ولي من هيچي را نفهميدم.

معلم: بعد از اينکه شما را زدم چه چيزي حس کردي؟

پسربچه: حس درد بر صورتم دارم.

معلم: پس آيا اعتقاد داري که درد موجود است؟

پسربچه: بله.

معلم: پس آن را به من نشان بده.

پسربچه: نميتوانم.

معلم: اين جواب اول من بود.همگي به وجود خداوند اعتقاد داريم ولي نميتوانيم او را ببينيم.

سپس اضافه کرد که آيا ديشب خواب ديدي که من تو را خواهم زد؟

پسربچه: نه.

معلم: آيا گاهي به ذهنت آمد که من تو را روزي خواهم زد؟

پسربچه: نه.

معلم: اين قضا و قدر بود.

سپس اضافه کرد: دستي که با آن تو را زدم از چه چيزي خلق شده است؟

پسربچه: از گل.

معلم: وصورت تو از چي؟

پسرپجه: باز از گل.

معلم: جه چيزي حس کردي بعد از اينکه بهت زدم؟

پسربچه: حس درد داشتم.

معلم: آفرين، پس ديدي چطور گل بر گل درد وارد ميکند، اين با اراده خدا انجام ميشود،

پس با اينکه شيطان از آتش خلق شده، اما اگر خدا خواست اين آتش مکان دردناکي براي شيطان خواهد بود.

ارزش خواندن و نشر را دارد... اين چنين معلمي ميتواند نسلها را تربيت کند.💚

خداياکسي که ارسالش کند روزيش را بيشتر کن

حتى اگرسرت شلوغه بفرستش ً

#نشرمطالب_صدقہ_جاریہ

@Allah_1000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2024/09/30 12:17:08
Back to Top
HTML Embed Code: