Telegram Web Link
در رثای بابایی عزیز

حیف است طایری چو تو در خاکدان غم
زین جا به آشیان وفا می‌فرستمت

دوست و برادر عزیزم، استاد رضا بابایی پس از تحمل دوره ای دشوار از درد و رنج، سرانجام از این خاکدان غم پر کشید و به سرای باقی شتافت.
او روشنفکر به معنی واقعی کلمه بود؛ حرفه اش اندیشیدن و نویسندگی بود، دل در گرو حقیقت داشت و به تقلیل مرارت و رنج های جامعه خویش می اندیشید. ساختار قدرت و سامان سیاسی ناعادلانه را نقد می کرد و همواره بر قدرت بود نه در قدرت.
او اندیشمندی جان آگاه، دین پژوهی نو اندیش، نویسنده ای آزاده، معلمی درد کشیده، ادیبی روشن ضمیر و منتقدی با انصاف بود، که در میان دوستان به ادب، اخلاق نیک، نیکو منشی، بی ادعایی، ساده زیستی، ستم ستیزی و اصلاح طلبی شهرت داشت .
قلم روان و نثر زیبا و دلنشین وی، زبان دردهای جامعه بود. از درد و رنج همنوعان و هم وطنان خویش همواره رنج می برد و بر انحطاط و عقب ماندگی جامعه خویش تاسف می خورد و دغدغه آبادانی و توسعه میهن خویش را داشت. از ظلم و ستم به شدت بیزار بود و نه تنها دیگران را به ایستادگی در برابر آن فرا می خواند، تا واپسین لحظاتی که در تن رنجور خویش اندک رمقی داشت از مقاومت در برابر آن باز نایستاد.
گرچه آفتاب عمر او چندان نپائید، ولی کارنامه ای بس نیک و ارزشمند از خود بر جای نهاد، که نام نیک او را همواره زنده نگاه می دارد و شاگردانی در خور و شایسته پرورید، که شمع یاد وی را همواره فروزان و راه او را تداوم می بخشند.
بر روان پاک او درود می فرستیم و شادی روح، آرامش، آمرزش و رحمت بیکران الهی را برای او و بردباری و پاداش برای بازماندگان وی طلب می کنیم.

مرگ او
زندگی دوم او بودکه گردید آغاز
شیشه عطری بود سربسته
افتاد و شکست
همگان فهمیدند
که چه چیزی دادند از دست

سیدعلی میرموسوی ۱۸/ ۱/ ۹۹

@alimirmoosavi
دشواری تبدیل تهدید کرونا به فرصت در ایران


با اراده قوی و عزم ملی هر تهدیدی را می توان به فرصت تبدیل کرد، ولی این به حکمرانی خوب و تصمیم گیری خردمندانه بستگی دارد. همچنان که فوکویاما به درستی گفته، عامل تعیین کننده در مهار کرونا نوع رژیم نیست، بلکه ظرفیت دولت و میزان اعتماد به آن است. به غیر از آلمان، کره جنوبی و تایوان، که هر دو به شیوه ای دموکراتیک اداره می شوند، در مهار این اپیدمی موفق ظاهر شده اند. بی تردید این دو عامل در موفقیت این دو کشور بسیار تاثیر گذار بوده اند.
پیش از این دریادداشتی از دو عامل مدیریت یکپارچه و مسئولیت پذیری برای موفقیت و تبدیل این تهدید به فرصت یاد کردم. به تعبیر زیبای حافظ آری باتفاق جهان می توان گرفت. با کمال تاسف در وضعیت کنونی ایران از هر دو نظر با مشکل روبرو هستیم. نبود مدیریت یکپارچه، آشفتگی در حکمرانی را در پی دارد و قدرت حکومت را در تبدیل تهدید به فرصت کاهش می دهد.
در فاجعه چرنوبیل که در زمان رهبری گورباچف در سال 1986 اتفاق افتاد، گورباچف خود مدیریت بحران را به دست گرفت و با تعیین فردی از جانب خود و ارتباط منظم با او تمامی امکانات شوروی را برای مهار این بحران بسیج کرد و به آن موفق شد. در واقع نظام های استبدادی و اقتدار گرا برحسب نوع حکمرانی و اداره به دو نوع منظم و نامنظم یا آشفته تقسیم می شوند. بی تردید نظام استبدادی اگر با آشفتگی همراه باشد، به تعبیر مرحوم علامه نائینی مانند کنیز سیاهی است که دست او به کثافت نیز آلوده باشد.
سیستم سیاسی ایران هم از نظر حقوقی و هم از نظر عملی از یکپارچگی لازم برخوردار نیست، ولی آنچه این مشکل را مضاعف می کند، عدم پایبندی نهادها به اختیارات قانونی خود و تفسیر قانون اساسی بر اساس منافع بخشی و سیاسی جریان های خاص است. برای مثال می توان به مدیریت منابع مالی عمومی توسط نهادهای غیر دولتی اشاره کرد. افزون بر این تعدد نهادهای قانون گذاری و نهاد های موازی و پراکنده تصمیم گیری و امنیتی، حکومت را با بحران کار آمدی روبرو کرده است.
بحران کار آمدی، به سرمایه اجتماعی آسیب می رساند و بی اعتمادی عمومی را در پی دارد. بی اعتمادی عمومی موجب شده تا اقتدار و نهادهای مرجع نیز کارکرد خود را از دست بدهند. یکی از مزایای کشورهای آسیای شرقی که در شرایط بحرانی به آن ها بسیار کمک می کند، اقتدار پذیری و در نتیجه مسئولیت شناسی جامعه است. آنان در پرتو فرهنگ کنفوسیوسی به اقتدار ارج می نهند و در نتیجه از تصمیم های دولت تبعیت می کنند.
در ایران بی اعتمادی با بحران اقتدار نیز همراه شده است و نهادهایی که در گذشته مرجعیت داشته اند، آن را از دست داده اند. یکی از این نهادها روحانیت است، که در سایه پیوند آن با حکومت، با کاهش شدید اعتبار اجتماعی روبرو است و نه تنها همچون گذشته نفوذ ندارد، بلکه در معرض نفرت عمومی است. یکی از مقامات رژیم گذشته در سال 57 به یکی از روحانیون خیرخواهانه یاد آور شده بود که شما پیروز می شوید، ولی نگرانی من این است که با عمل کرد خود به روحانیت که سرمایه ای بسیار سودمند برای شرایط بحرانی است، آسیب بزنید.
به هر حال اگرچه شرایط نومید کننده به نظر می رسند، ولی تنها نقطه امید این است که مردم با وجود بسیاری از مشکلات توانسته اند به سهم خود، نقاط ضعف دولت را جبران کنند. یکی از دستاوردهای بسیار ارزشمند کرونا تحریک احساسات بشر دوستانه در جهان و از جمله ایران بود. این احساس نوعی مسئولیت بشردوستانه را در پی دارد، که بر پایه توجه به درد و رنج دیگری استوار است. کادر درمان اعم از پرستاران، پزشکان و خدمه بیمارستان نمونه روشن انجام این مسئولیت بودند. در پرتو این مسئولیت مردم و نهادهای مردمی می توانند به یاری یکدیگر بشتابند و پیامدهای ناگوار این بحران را کاهش دهند.
در چنین وضعیتی یاد آوری جمله معروف مهاتما گاندی؛ اسوه مقاومت و پایداری در راه استقلال و آزادی، می تواند امید بخش باشد: «وقتی نا امید می شوم، به خاطر می آورم که در طول تاریخ راه حق و عشق همیشه پیروز بوده است.حکمرانان و قاتلان در برهه ای شکست ناپذیر جلوه می کنند؛ ولی در نهایت همه آن ها سقوط کرده اند؛ همیشه به این واقعیت فکر کنید.»
سیدعلی میرموسوی ۲۸/ ۱/ ۹۹
@alimirmoosavi
نظم جهانی در جهان پساکرونایی

کرونا، این ویروس ناچیز، چه تغییری را در نظم جهانی در پی خواهد داشت؟ هنری کسینجر، استراتژیست آمریکایی، در پاسخ تاکید کرده است که حاکمان باید آماده نظم جهانی پسا کرونایی باشند. موضوع داغ بحث بسیاری از اتاق فکرهای جهانی این است که کدام یک از آمریکا و چین به عنوان رهبر جهان پسا کرونایی ظاهر می شوند. در واقع پاندمی به رقابت بر سررهبری جهانی تبدیل شده است و دولت هایی که به طور موثربه بحران پاسخ دهند، برنده این رقابت خواهند بود.
استفان والت، نظریه پرداز روابط بین الملل هاروارد، احتمال موفقیت چین را می دهد. او به نشریه سیاست خارجی گفته است: « ویروس کرونا تغییر قدرت و نفوذ از غرب به شرق را تسریع می کند. کره جنوبی و سنگاپور بهترین واکنش را نشان داده اند و چین نیز با وجود اشتباهات اولیه، به خوبی موفق شده است. واکنش دولتها در اروپا و ایالات متحده بسیار تردید آمیز بوده و احتمالاً قدرت برند غربی را تضعیف می کند.»
اگر چه چین با وجود بهره مندی از اقتصادی برتر، از نظر سطح دانش و ارزش های مدرن بشری به ویژه آزادی، دموکراسی و حقوق بشر، در جایگاهی نیست که بتواند موقعیت خود را در رهبری جهانی تثبیت کند. جز این که در جهان پسا کرونایی جایگاه امنیت و آزادی، چنان جابجا شود که مزیت نسبی چنین ارزش هایی از بین برود.
اتحادیه اروپا بیش از هر زمان، در معرض واگرایی قرار دارد. اقدام دولت های اروپایی در بستن مرزها در مواجهه با اپیدمی، چشم انداز همکاری را تیره کرد. از سوی دیگر افزایش شدید آمار مبتلایان و کشته شدگان در برخی کشورها مانند ایتالیا و اسپانیا، ناتوانی مالی آن ها را تشدید و به بدگمانی درباره کوشش برای احیای یوروباند در راستای تامین بدهی های این کشورها، دامن زد. این بدگمانی که از سوی هلند طرح شد، تنش بین شمال و جنوب اتحادیه اروپا را بیشتر کرد.
این تنش به ویژه زمانی شدت یافت که مامورین گمرک آلمان، ارسال بسته ای بزرگ از ماسک به ایتالیا را متوقف کردند. درست در همین زمان کامیون های روسی که دارای تجهیزات امدادی بودند در خیابان های رم عبور کردند و میلیون ها ماسک از چین ارسال شدند.
جوزپ بورل، رئیس امور خارجه اتحادیه اروپا، با خوش بینی می گوید: «بعد از اولین مرحله واگرایی تصمیمات ملی ، اکنون وارد مرحله ای از همگرایی می شویم. جهان در ابتدا با روشی ناهماهنگ با بحران روبرو شد، بسیاری از کشورها علائم هشدار دهنده را نادیده می گرفتند و به تنهایی می رفتند. اکنون مشخص است که تنها راه، خروج از آن با هم است».
با وجود این گفتمان اتحادیه اروپا اینک با دشواری جدی در مورد چگونگی تأمین بودجه نجات اقتصادی این اتحادیه روبرو است. کشورهای عضو اتحادیه با کاهش بی سابقه نرخ رشد اقتصادی روبرو شده اند. برای مثال فرانسه در معرض رشد منفی 8 درصد قرار دارد.
این بحران، همچنین آزمونی جدی برای ادعاهای رقیب دولتهای دموکراتیک و اقتدارگرا برای مدیریت بهتر بحران های شدید اجتماعی است. جهان بار دیگر به شکلی جدی شاهد رویارویی آزادی و امنیت است. طرفداران آزادی نگرانند که این رویارویی به نفع اقتدار گرایان به پایان برسد. اسلاوی ژیژک فیلسوف چپ گرای اسلوونی از ظهور «بربریتی جدید با چهره انسانی» اظهار نگرانی کرده است؛« اقدامات بقای بی رحمانه که با تأسف و حتی همدلی اجرا می شوند، اما با عقاید کارشناسانه قانونی می شوند».
چین تلاش می کند دولت پلیس دیجیتالی خود را به عنوان الگویی از موفقیت در برابر پاندمی بفروشد. چین برتری سیستم خود را حتی با افتخار نشان می دهد تا رای دهندگان غربی را به ترجیح امنیت بر آزادی متقاعد کند. دیپلماتهای جوان چینی، برای اثبات برتری کشورشان به رسانه های اجتماعی رفته اند تا اتهام تقصیر را از افکار عمومی بزدایند و چهره ای نجات بخش از چین ارائه دهند. میشل دوکلوس، سفیر پیشین فرانسه در سوریه ، چین را به «تلاش بی شرمانه» برای نشان دادن پیروزی این کشور در برابر ویروس «برای ارتقاء سیستم سیاسی» خود متهم کرد.
فرانسیس فوکویاما می گوید: «خط اصلی تقسیم کننده در پاسخ مؤثر به بحران، استبداد را در یک طرف و دموکراسی را در طرف دیگر قرار نمی دهد. عامل مهم تعیین کننده عمل کرد، نوع رژیم نخواهد بود بلکه ظرفیت دولت و مهمتر از همه اعتماد به دولت است.» وی بر همین اساس از آلمان و کره جنوبی تمجید کرده است.
سومین تغییر در سیاست جهانی را می توان بازیابی اهمیت ناسیونالیسم دانست. گویا کرونا و جناح راست کشورهای غربی در این موضوع همداستان شده اند. در سال های اخیر ناسیونالیسم جان تازه گرفته است. خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، شعار ترامپ مبنی بربازگرداندان هژمونی امریکا، ناسیونالیسم چینی و روسی همگی نیروهای گریز از مرکزی بودند که به نظر می رسد، سونامی کرونا آن ها را تقویت کرده است.
سیدعلی میرموسوی۳۰/ ۱/ ۹۹

@alimirmoosavi
آینده مبهم ایران در نظم پسا کرونایی

آینده ایران در نظم جهانی پسا کرونایی به موفقیت آن در مهار این اپیدمی و تعامل با نظام بین الملل برای خروج از انزوا بستگی دارد. به صورت کلی می توان پیش بینی کرد، در صورتی که این بحران به خوبی مهار نشود، نه تنها بر تشدید بحران مشروعیت تاثیر می گذارد، بلکه با وخیم تر شدن اوضاع اقتصادی، احتمال گرفتار شدن در زنجیره ای از آشوب و بی ثباتی افزایش می یابد. به قول معروف سالی که نکوست از بهارش پیداست، با وضعیتی که در حال حاضر داریم نمی توان به آینده چندان خوش بین بود.
از سویی نظم پسا کرونایی بیشتر دعوای بزرگان؛ یعنی آمریکا و چین است و کشورهایی مانند ایران که چندان سهمی در نظام بین الملل و اقتصاد جهانی ندارند، بیشتر نظا ره گر خواهند بود تا نقش آفرین. ادعای موفقیت در دستیابی به تکنولوژی پیشرفته برای تشخیص کرونا، که مورد تائید کارشناسان قرار نگرفته است، نیز مانوری سیاسی برای سرپوش نهادن بر این موقعیت ارزیابی می شود.
در چنین شرایطی ایران تنها می تواند به روابط خوب خود با چین امیدوار باشد، تا در صورتی که در این رقابت برنده شود، موقعیت بین المللی ایران را بهبود ببخشد. البته این دلخوشی با توجه به نقش قدرت در روابط بین الملل و نیز پیشینه روابط ایران و چین چندان واقع بینانه به نظر نمی رسد.
اگرچه در سایه تحریم و انزوای بین المللی، آسیب های اقتصادی کرونا برای ایران در مقایسه با دیگر کشورها از نظر کمی چندان زیاد نبود، ولی در مجموع بحران های موجود را تشدید کرد. در شرایط تحریم، که دولت افزون بر ناکارآمدی و بی انضباطی مالی، با کاهش شدید منابع مالی و کسری شدید بودجه روبرو بود، کرونا قوز بالا قوز شد و وضعیت را بدتر کرد.
دولت بر سر دوراهی مهار کرونا با رعایت استانداردهای بهداشتی جهانی و جلوگیری از فروپاشی اقتصادی با عادی سازی وضعیت و کوتاه آمدن از فاصله گذاری اجتماعی قرار دارد. در چنین موقعیت بغرنجی، سال جدید نیز به «جهش تولید» نام گذاری شده است، که افزایش فعالیت های اقتصادی را اقتضاء می کند. در شرایطی که پیش بینی می شود اقتصاد جهانی با رشد منفی 3 درصد روبرو باشد، ترسیم چشم اندازی مثبت برای اقتصاد و تولید در ایران بسیار دشوار است.
این وضعیت چگونگی عبور ایران از این بحران را به شدت با ابهام روبرو ساخته است. به ویژه این که دولت در حالی که هنوز نتوانسته منحنی رشد اپیدمی را صاف کند، برای جلوگیری از وخامت اقتصادی در عمل ناگزیر شده که از طرح فاصله گذاری اجتماعی هم کوتاه بیاید. در شرایطی که دست دولت خالی است و جمعیت زیر خط فاحش فقر به شدت رو به افزایش است، چه بسا گریزی از این سیاست نبوده است.
دولت در شرایط تحریم شدید، بیشتر به تامین منابع مالی از راه مالیات چشم دوخته است و منابع مالی چندانی در اختیار ندارد. بخش عمده ای از منابع مالی در اختیار نهادهایی مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و سپاه پاسداران قرار دارد، که رئیس جمهور هیچ نظارت و کنترلی بر آن ها ندارد. حال آن که مدیریت برنامه و بودجه که در قانون اساسی به رئیس جمهور واگذار شده است، اقتضا دارد که همه منابع عمومی در اختیار دولت قرار گیرد. رهبر فقید انقلاب نیز بر همین اساس مدیریت بنیاد مستضعفان را به جناب مهندس میرحسین موسوی واگذار کرده بود.
در چنین شرایطی انتظار می رفت برای عبور از بحران، دست کم از این منابع بیشتر برای حمایت از اقشار آسیب پذیر بهره برده شود. در وضعیتی که غرور ملی کشورها آسیب دیده و همسایگان برای صاف کردن شیب منحنی کرونا مسابقه گذاشته اند، برخورداری دولت از منابع مالی لازم یکی از شرایط موفقیت آن است. این به معنای چشم پوشی بر نقاط ضعف دستگاه اجرایی نیست. با وجود این، به جای این که این نهادها به شکل صدقه ای به توزیع خدمات بپردازند، بهتر بود مدیریت این منابع به طور موقت در اختیار دولت قرار می گرفت.
سیدعلی میرموسوی۳۱/ ۱/ ۹۹
@alimirmoosavi
Audio
مشروعیت از مباحث مناقشه برانگیز و پایدار تاریخ اندیشه و فلسفه سیاسی است. در این فایل با تحلیلی از مفهوم مشروعیت و دسته بندی نظریه های مشروعیت، نظریه الهی مشروعیت نقد و بررسی شده است.
@alimirmoosavi
Audio
قسمت دوم بحث مشروعیت که در آن برخی دیگر از نظریه ها بررسی و تحلیل شده اند.
@alimirmoosavi
Audio
قسمت پایانی بحث مشروعیت که به بررسی نظریه عدالت بنیاد مشروعیت پرداخته شده است.
@alimirmoosavi
آیا شریعت قانون است؟

چالش قانون و شریعت یکی از معضلاتی است، که تحقق دولت مدرن در ایران و دیگر کشورهای اسلامی با آن روبرو بوده است. این معضل در واقع بازتاب رقابت و ستیز میان اقتدار مذهبی و سیاسی بر سر قدرت انحصاری اعمال زور مشروعی است، که از دیدگاه وبر مهم ترین شاخص دولت مدرن قلمداد می شود.
نهاد دین به رهبری روحانیت، به دلیل نگرانی از دست دادن اقتدار در حوزه عمومی، کوشیده است آن را در پوشش جایگاه بی بدیل خود در تفسیر شریعت حفظ کند. در این راستا با تصرف در مفهوم قانون، شریعت را به مثابه قانونی الهی تعریف کرده که از جایگاهی برتر نسبت به قانون انسانی برتر برخودار است. با این ابتکار نه تنها به هدف خود دست یافته بلکه اقتداری برتر را برای خود ادعا کرده است.
این اقتدار در جریان انقلاب اسلامی و چیرگی اسلام فقاهتی به اوج رسید و روحانیت با ادغام نهاد دین و دولت نه تنها جایگاه برتر و انحصاری خود در راس سلسله مراتب قدرت را تثبیت کرد، بلکه با تاسیس "سیاست بر بنیان فقاهت" زمام قانون گذاری توسط نهادهای عرفی را به دست گرفت. در ادامه نیز با ایده مصلحت نظام توانست محدودیت هایی که شریعت فراروی آن می نهاد را پشت سرگذارد و به اقتداری مطلق و بی چون چرا دست یابد.
بر خلاف تحلیل دکتر طباطبایی که با تاکید بر تفاوت تجربه جهان مسیحیت و جهان اسلام، مسئله سکولاریسم و سکولاریزاسیون را در جهان اسلام سالبه به انتفاء موضوع می داند، با این تجربه به آسانی می توان مشابهت این دو جهان در ادغام دین و دولت را دریافت. این وضعیت یادآور سخن منقول از پیامبر (ص) است که تکرار تجربه یهود و مسیحیت را برای امت خود پیش بینی می کند. (المیزان، جلد۳، ص ۳۸۰)
سالهای آغازین قرن چهاردهم میلادی در جهان غرب، اوج ستیز کلیسا و امپراطوری بر سر اقتدار برتر و ولایت مطلقه بود. پاپ یوآنس ۲۲ در جدال با لودویگ باواریا اقتدار برتر خود را بر پایه جایگاه خود در تفسیر شریعت به عنوان قانون الهی توجیه می کرد. مارسیلیوس پادوایی(۱۲۷۵-۱۳۴۲م) نخستین اندیشمندی بود که در کتاب مدافع صلح اصل قانون بودن شریعت را به پرسش کشید. پرسشی که حل تعارض قانون و شریعت و یگانگی حاکمیت در وضعیت کنونی ایران، نیز در گرو پاسخ به آن است.
پادوایی ادعای قانون بودن شریعت را با این استدلال زیر سوال برد، که هدف از فرمان های الهی رستگاری انسان بوده و پاداش و مجازات آن در سرای دیگر است، از این رو نمی توان آن ها را قانون دانست. از نظر وی احکام شرعی نیز قانون نیستند، بلکه اغلب فرمان های الیگارشیکی هستند، که گروهی اندک، از دستورهای الهی برداشت کرده اند.
هرچند کتاب مدافع صلح پادوایی از سوی پاپ با اتهام ۲۴۰ مورد ارتداد و بدعت، ممنوعه اعلام شد، ولی خط سیری برای استدلال برای جدایی قانون از شریعت فراهم کرد.این خط سیر در طول دو قرن تداوم یافت و بر پایه آن معضل چالش قانون و شریعت حل شد. بر این اساس دولت مدرن بر بنیاد جدایی شریعت و قانون تاسیس شد و جدال بر سر قدرت میان کلیسا و دولت، در نهایت به سود مردم به پایان رسید.
در اندیشه مدرن قانون نهادی است برساخته، که اراده همگانی و خیر عمومی را بازنمایی می کند، از این رو در نهایت منبعی جز اراده و خواست مردم ندارد. شریعت نیز نه تنها منبعی مستقل برای قانون نیست، بلکه تنها در صورتی در حوزه عمومی الزام آور است که از رهگذر رای مردم به قانون تبدیل شده باشد. بنابراین قانون گذاری از سلطه نهادی فراتر که در پوشش شریعت اراده خود را عملی سازد، آزاد می شود و حاکمیت به طور یکپارچه به مردم تعلق می گیرد.
سیدعلی میرموسوی ۱۱/ ۲/ ۹۹
@alimirmoosavi
روشنفکری دینی و قرآن

"بازگشت به قرآن" آموزه ای است که در برنامه جریان روشنفکری دینی از جایگاهی با اهمیت برخوردار است. به طور خلاصه این جریان با رجوع به قرآن چند هدف را دنبال کرده است:نخست،نقد برداشت‌ها و تفاسیر سنتی و محافظه‌کارانه از دین، دوم ارائه تفسیری نو و فهمی متناسب با شرایط تاریخی و اقتضائات روزگار جدید از دین و در نهایت تطبیق اصول اخلاقی و حقوقی قرآن با شرایط جدید.
روشنفکران‌دینی با درک این که فهم سنتی از دین پاسخگوی مسائل دنیای کنونی نیست، به بازنگری در آن به شیوه‌ای انتقادی پرداخته اند و در این راستا از قرآن بهره برده اند. آنان با این فرض که قرآن تنها منبع اصیل دین است که از تحریف مصون مانده و از اصالت و اعتبار برتری نسبت به دیگر منابع برخوردار است، کوشیده اند با اتکاء به آن به نقد تفاسیر رایج و سنتی بپردازند. آنان با این هدف و در راستای ارائه فهمی متناسب با شرایط و روزگار جدید از دین، آموزه «بازگشت به قرآن» را طرح کرده اند. از دیدگاه آنان بخشی از چالش هایی که اندیشه دینی در جهان کنونی با آن روبرو شده است، از سنت سرچشمه می گیرد و در پرتو بازگشت به قرآن می توان آن ها را برطرف کرد.
اسلام قرآنی هر چند زمینه را برای عبور از پاره ای از تنگناهای فقه و شریعت فراهم می کند، ولی با محدودیت هایی نیز روبرو است. زیرا پاره ای از احکام یا هنجارهای اخلاقی و حقوقی قرآن با اقتضاءات روزگار کنونی ناسازگاری آشکار دارند. برای مثال نظام جزایی و کیفری مطرح در قرآن مجازات هایی را در بردارد که در جهان امروز انسانی تلقی نمی شود. همچنان که بر پایه این هنجارها، تبعیض های مذهبی و جنسیتی به رسمیت شناخته می شوند. آموزه "بازگشت به قرآن" روشنفکران دینی را با این معضل روبرو کرد که چگونه این هنجارهای اخلاقی و حقوقی را تفسیر یا تاویل کنند تا این ناسازگاری‌ها برطرف شود.
روشنفکران دینی برای حل این دشواری رویکردی زمینه‌گرایانه به قرآن را در پیش گرفتند. از این دیدگاه در تفسیر قرآن باید از ظواهر آن عبور کرد و تنها به فکر تفسیر لفظی و متنی قرآن نبود. از دید آنها توجه به روح و گوهر قرآن که می‌توان آن را همیشگی و جهان‌شمول دانست، اهمیت بیشتری دارد. شاه ولی الله دهلوی(۱۷۰۳-۱۷۶۲ م)، شخصیت برجسته اصلاح طلبی مذهبی در شبه قاره هند، از نخستین کسانی است که با چنین رویکردی به قرآن نگریسته است. اقبال لاهوری(۱۸۷۷-۱۹۳۸م) نیز از وی پیروی کرده است. پس از وی می توان از فضل الرحمان ملک (۱۹۱۹-۱۹۸۸م) روشنفکر پاکستانی‌الاصل و بنیان گذار موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه شیکاگو یاد کرد. در جهان عرب نیز افرادی همچون عابدالجابری، نصر حامد ابوزید قابل ذکرند. در ایران نیز مجتهد شبستری و عبدالکریم سروش همین راه را برگزیده اند.
روشنفکری دینی با اتخاذ رویکرد زمینه گرایانه به قرآن از نگرش متن گرایانه فاصله می گیرد و به ارتباط متن قرآنی و تاریخ و نیز ارتباط وحی و تاریخ توجه می‌کند. از این دیدگاه هرچند متن قرآنی سرچشمه ای وحیانی دارد و از منبعی الهی و فراانسانی به انسان می‌رسد، ولی در چارچوب زبانی مطرح می‌شود که امری اجتماعی و تاریخی است. از آن جا که وحی در چارچوب زبان خاص عصر نزول مطرح می‌شود، از آن رنگ می‌پذیرد. افزون بر این متن قرآنی از زبان پیامبر(ص) مطرح می‌شود و پیامبر(ص) شخصیتی است که بعد تاریخی دارد، در نتیجه شرایط روان‌شناسانه شخصیت پیامبر(ص) و موقعیت تاریخی او در این متن بازتاب می‌یابد. این ویژگی ما را با این پرسش روبرو می سازد که چگونه می‌توان ابعاد همیشگی و جهان‌شمول متن قرآنی را از ابعاد تاریخمند که متناسب با شرایط تاریخی عصر نزول است، تفکیک کرد؟ از این رو تأمل در وحی و اینکه فرایند وحی چگونه است، برای روشنفکران دینی اهمیت می‌یابد و با نقد نظریه و تلقی سنتی در باره وحی و در پرتو نظریه هایی که در فلسفه و کلام اسلامی در ارتباط با وحی از سوی فارابی، ابن سینا و دیگران مطرح شده است، به جستجو نظریه‌ای می پردازند که بتواند رابطه وحی و تاریخ را به خوبی توضیح دهد.
این رویکرد به روشنفکران دینی کمک کرده است تا در تفسیر قرآن از عقل و یافته های عقلانی بهره ببرند. بر این اساس یافته‌های عقلانی اعم از این که از راه برهان‌های عقلی به دست ‌آید، یا از راه تجربی و یا از راه عقل عملی که در قالب اصول اخلاقی مطرح می‌شود، و نیز آنچه به عنوان بناء عقلا شناخته می‌شود، در فهم و تفسیر قرآن اهمیت پیدا می‌کنند.
بنابراین به طور خلاصه می‌توان گفت که رویکرد روشنفکران دینی به قرآن سه ویژگی مهم دارد، نخست این که زمینه‌گرا است و متن‌گرا نیست، دوم اینکه به رابطه متن قرآنی و شرایط تاریخی و نیز رابطه وحی و تاریخ توجه زیادی می‌کند و سوم اینکه به عقل و یافته های عقلی و انسانی در فهم قرآن اهمیت زیادی می‌دهد.
سیدعلی میرموسوی ۲۰ / ۲/ ۹۹
@alimirmoosavi
دینداری در پساکرونا در گفت‌وگوی شفقنا با دکتر میرموسوی:

🔸 کرونا راه تعامل دین و مدرنیته را هموار تر خواهد کرد

🔸دین‌داری عامیانه با خطری جدی مواجه شد

🔸 شاید مناسک جمعی از رونق قبل برخوردار نباشد

🔸کرونا مدعیان طب اسلامی و سنتی را آچمز کرد

🔸زمینه برای نگرش خردمندانه به دین فراهم خواهد شد

🔸کرونا فرصتی برای نقد بی پرده و صریح دین داری عامیانه را فراهم آورد

🔸 قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی فردگرایی مذهبی را تقویت کرد

🔸در ایران، در شرایط پسا کرونا شاید مناسک جمعی از رونق قبل برخوردار نباشد، ولی همچنان تداوم خواهد یافت

🔸بازار خرافه و خرافه گرایی از رونق نمی افتد

🔸خرافه گرایی تنها در سایه رشد آگاهی توده ها ممکن است از رونق بیافتد

🔸کرونا نه اولین و نه آخرین تجربه انسانی در برخورد با بیماری ها خواهد بود

🔸کرونا زمینه را برای نوعی نگرش خردمندانه به دین فراهم کرده است

🔸کرونا می تواند برخی نگاه های ایدئولوژیک به اسلام را که پیش از این ضعیف شده بود ضعیفتر کند
👇متن کامل گفتگو👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/937973/
🌍 |خبرگزاری بین المللی شفقنا
🆔 @shafaqna_farsi 👈عضویت
🛑ویژه دوهزارمین شماره گلشن مهر

♦️گلشنی از مهر

دکتر سید علی میر موسوی

✍🏻 رسانه ها و مطبوعات را به درستی رکن چهارم دموکراسی نامیده اند، زیرا همچون زبان و چشم و گوش مردم عمل می¬کنند. چونان زبان صدای مردم را بازتاب می دهندو خواست ها و نیازهای آنان را به گوش حکمرانان می رسانند، چونان چشم بر عمل کرد و رفتار حکومت نظارت می کنند و چونان گوش آنان را از رویدادها و وقایع با خبر می سازند.
✍🏻همچنان که هانا آرنت به درستی بیان کرده است، سیاست همواره در معرض رویارویی با حقیقت و فرو غلتیدن در دام دروغ است. از نظر وی نظام های ایدئولوژیک در وضعیت بدتری قرار دارند زیرا با نوعی دروغ سازمان یافته روبرو هستند، که سازندگان خود را نیز فریب می دهند. تنها ابزار برای حفظ سیاست از آلودگی به فساد و دروغ، وجود نهادهایی؛ همچون دانشگاه و روزنامه است، که بتوانند خود را از این عرصه دور نگاهدارند و با فاصله بر آن نظارت و مفاسد آن را آشکار کنند و آن را به خیر عمومی پایبند سازند.
✍🏻در میان رسانه ها، روزنامه نه تنها از پیشینه ای بیشتر برخوردار است، بلکه به دلیل ارتباط نزدیک تر با مردم در ایفای این نقش، جدی تر و فعال تر است. روزنامه نگاران متعهد همچون نمایندگان مردم می کوشند دردها و رنج های مردم را بازتاب دهند و به عنوان کارگزاران بی ادعای جامعه مدنی بر چگونگی کاربرد قدرت از سوی حکومت نظارت کنند و در راه آگاهی و اطلاع رسانی به مردم خود را در خطر افکنند.
✍🏻نظام های استبدادی و اقتدارگرا به دلیل نگرانی از دست دادن قدرت، همواره از روزنامه در هراسند و هرگز با آن سر آشتی ندارند. رضا شاه در سفر به ترکیه (1313)، هنگامی که دید آتاتورک با مطالعه روزنامه از فساد یکی از کارگزاران خود مطلع شد و به عصمت اینونو دستور پیگیری آن را داد، از این کار بسیار شگفت زده شد و به وی گفت ما هرگز در کشور خود اجازه نمی دهیم روزنامه ها چنین اخباری را منعکس کنند.آتاتورک روزنامه را بهترین ابزار برای کنترل مامواران دولت دانست و در نصیحتی خیرخواهانه به وی گفت:
«در هر رژیم حکومتی ـ اعم از دموکراسی یا دیکتاتوری، و یا استبدادی، برای زمامداران هیچ نیرویی قادر نخواهد بود که وسائل کنترل و نظارت بر مامورین دولتی را عملی نماید. حتی اگر برای هر یک‌نفر مامور دولت، یک پلیس مخفی گماشته شود باز هم ممکن است که آن‌دو نفر با یکدیگر تبانی کنند»
✍🏻راه اندازی و اداره روزنامه کاری است بس دشوار، به ویژه اگر روزنامه بخواهد به رسالت خویش وفادار باشد و از ارباب قدرت دور و به تقریر حقیقت و تقلیل مرارت پایبند ماند. به هر میزان که فضای سیاسی بسته تر باشد و قوانین محدود کننده دست و پای روزنامه را بیشتر ببندند، این کار سخت تر خواهد شد. در چنین شرایطی فعالیت در عرصه روزنامه تنها برپایه عشق و فداکاری امکان پذیر است؛ عشق به مردم و فداکاری در راه خیر عمومی.
✍🏻هر چند پیشرفت تکنولوژی ارتباطات گسترش رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی را در پی داشته است، ولی روزنامه همچنان جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده است. شاید روزنامه کاغذی رونق گذشته را نداشته باشد، ولی بررسی و تحلیل اخبار و رویدادها و بیان دیدگاه ها به شکل روزانه، هرگز اهمیت خود را از دست نداده است.
✍🏻با گلشن مهر از هنگامی که هفته نامه بود آشنا هستم. از آن هنگام تا امروز که دو هزارمین شماره آن در قالب روزنامه منتشر می شود، خط مشی آن به پیروی از نام زیبایش، گسترش مهر ورزی و میانه روی بوده است. در فضای چند فرهنگی استان گلستان که گلشنی رنگارنگ از اقوام و مذاهب را در خود جای داده است، رسانه ای توفیق خواهد یافت که این تکثر و چندگانگی را به رسمیت بشناسد و همبستگی را در حفظ چندگانگی و یگانگی را از راه مهرورزی و میانه روی دنبال کند. در واقع از خانواده ای مکتبی و قرآنی، دستاوردی جز گلشنی از مهر انتظار نمی رود.
✍🏻به سهم خود این موفقیت را به مدیریت و دست اندرکاران روزنامه و همه گلستانیان عزیز، پر افتخار و میهن دوست تبریک می گویم و با یاد شعر زیبای یمینی شریف که از خردسالی با آن آشنا هستیم، تداوم این خط مشی و انتشار این روزنامه در سطحی ملی را آرزو می کنم.
دست در دست هم دهیم به مهر
میهن خویش را کنیم آباد
یار و غمخوار یکدگر باشیم
تا بـمانـیـم خرم و آزاد
@ir_golshanemehr
تشیع اعتدالی

آیت الله سیّد شرف الدّین جبل عاملى صاحب کتاب «المراجعات» مى گوید:

یکى از مسیحیان ثروتمند لبنان نزدم آمد و گفت: مى خواهم مسلمان شوم، وظیفه ام چیست؟ گفتم: دو رکعت نماز صبح بخوان و سه رکعت نماز مغرب. گفت: مسلمانان هفده رکعت نماز مى خوانند! گفتم: مسلمانى آنها یک مقدار قوى شده است، از این رو پیامبر اسلام براى تازه مسلمانان، بنابر نقل تواریخ، دو رکعت نماز صبح و سه رکعت نماز مغرب را دستور می دادند، اکنون که شما مسلمان شده اید، همین اعمال را انجام بدهید کافى است. کم کم این شخص تازه مسلمان، قوى شد، و به مساجد مى رفت و مانند سایر مسلمانان، نمازهاى پنجگانه را به جا مى آورد.
تا اینکه ماه رمضان فرارسید، ایشان سراسیمه نزد من آمد و گفت: آیا من هم باید روزه بگیرم؟ گفتم: خیر، روزه مربوط به کهنه مسلمان ها است،
مسلمانان صدر اسلام، پس از مدّت طولانى که از بعثت پیامبر گذشت، به روزه گرفتن مأمور شدند.
گفت: مى خواهم روزه بگیرم. گفتم: هر اندازه که آمادگى دارى روزه بگیر. همین روش باعث گردید که در سال دوّم، تمام ماه رمضان را روزه گرفت، و اکنون او از مسلمانان نیرومند لبنان است، نماز شبش ترک نمى شود، و مهمترین بودجه ها و کمبودهاى مالى جنوب لبنان را تأمین مى کند.
(مجله حوزه، شماره ۳۹، ص ۴۸ و ۴۹)
@alimirmoosavi
❇️ نشست‌های مجازی شبهای ماه مبارک رمضان
🔹پژوهشکده اندیشه دینی معاصر
🔔هر شب ساعت 23:00

🔺 از طریق پخش زنده (Live) اینستاگرام
🌐 https://www.instagram.com/andishedinimoaser/

🎙با سخنرانی اساتید فرزانه

#محمدصادق_کاملان
#سید_حسن_اسلامی
#محمد_مرادی
#سید_علی_میرموسوی
#محمدتقی_فاضل_میبدی
.
"سیاست بر بنیان فضیلت" در تمایز و به عنوان گزینه ای بدیل برای "سیاست بر بنیان شریعت" و در واکنش به امتزاج رادیکال دین و سیاست و ادغام نهاد دین و دولت طرح می شود. این آموزه در پی بازیابی جایگاه سیاست،به مثابه فعالیتی بشری و عرفی است، که در تعامل با اخلاق مدنی به تامین و تحقق خیر عمومی می انجامد.این آموزه پیشینه ای قوی در سنت فلسفه سیاسی کلاسیک در غرب و اسلام دارد.
فضیلت گرایی در دوران معاصر بیشتر از سوی جماعت گرایانی همچون تیلور، مک اینتایر، والزر و سندل در نقد لیبرالیسم طرح شده است. دغدغه آنان سیاست در جامعه چند فرهنگی و اخلاق در جامعه لیبرالی است،از این رو مباحث آنان با وضعیت کنونی جامعه ما تقریبا بی ارتباط است.با وجود این می توان از فضیلت گرایی در نقد وضعیت کنونی و برداشت رسمی از حکومت دینی بهره برد، زیرا سیاست مانیز با نابسامانی های اخلاقی روبرو است و فضیلت در آن رنگ باخته است.
در این چارچوب می توان سه پرسش را به عنوان پرسش های مهم طرح کرد. فضیلت های بنیادین در عرصه و فرایند سیاست در جهان کنونی چیستند؟ چرا این فضیلت ها رنگ می بازند؟ چگونه می توان سیاست را با فضیلت آشتی داد؟
@alimirmoosavi
❇️ هفتمین نشست‌ مجازی شبهای ماه مبارک رمضان
🔹پژوهشکده اندیشه دینی معاصر
🔵استاد سید علی میرموسوی
🔔امشب ساعت 23:00

🔺 از طریق پخش زنده (Live) اینستاگرام
.
2024/09/29 12:25:56
Back to Top
HTML Embed Code: