Telegram Web Link
ولایت ونظارت.pdf
4.2 MB
از ولایت تا نظارت
(گفتگوی منتشر نشده با آيت اللّه العظمى منتظرى)
فقیه عالیقدر آیت الله العظمی منتظری از برجسته ترین فقیهانی است که به تأمل و نظریه پردازی درباره حکومت اسلامی پرداخته است. نظریه ایشان در چارچوب اسلام سیاسی شکل گرفت و همگام با تحول شرایط و در سایه تجربه حکومت از ولایت انتخابی به نظارت فقیه دگرگونی یافت. ایشان در آغاز بر پایه سنت فقهی از نظریه نصب پشتیبانی می کرد. پس از پیروزی انقلاب و در جریان تدوین قانون اساسی با پذیرش نقش و جایگاه رأی مردم در حکومت به نظریه انتخاب گرایش یافت. تجربه حکومت دینی زمینه تحول دیدگاه ایشان را فراهم کرد و تحول برداشت ایشان به «نظریه نظارت» فقیه را در پی داشت. در این نظریه بر خلاف نظریه قبل، حکمرانی به اهل تخصص واگذار و اقتدار فقیه به نظارت بر امر قانون گذاری محدود می شود. اين مصاحبه که در 22 فروردین 1383انجام شد را می توان نقطه عطفی در اندیشه سیاسی آیت الله منتظری دانست.متن حاضر گفتگوی صمیمانه تنی چند از شاگردان و علاقه مندان با مرحوم آیت الله العظمی منتظری است که برای اولین بار در نشریه چشم انداز ایران منتشر می شود.
سيدعلی میرموسوی۹۹/۱۱/۵
@alimirmoosavi
🔻از ولایت تا نظارت؛ گفت‌وگوی منتشر نشده با آیت‌اللّه منتظری

✔️آیت الله العظمی منتظری از برجسته‌ترین فقیهانی است که به تأمل و نظریه پردازی درباره حکومت اسلامی پرداخته است. نظریه ایشان در چارچوب اسلام سیاسی شکل گرفت و همگام با تحول شرایط و در سایه تجربه حکومت از ولایت انتخابی به نظارت فقیه دگرگونی یافت.

ایشان در آغاز بر پایه سنت فقهی از نظریه نصب پشتیبانی می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب و در جریان تدوین قانون اساسی با پذیرش نقش و جایگاه رأی مردم در حکومت به نظریه انتخاب گرایش یافت. مبانی و ابعاد این نظریه در درس خارج فقه ایشان بحث و بررسی شد و بر این اساس چهار جلد کتاب “دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه” تدوین یافت.

تجربه حکومت دینی زمینه تحول دیدگاه ایشان را فراهم کرد و نگارش اثاری را در پی داشت که تحولی جدی نسبت به نظریه قبلی ایشان را نشان می‌دهد.

بر اساس این برداشت که می‌توان با عنوان «نظریه نظارت» فقیه ازآن یاد کرد، بر خلاف نظریه قبل، الگویی از حکومت طرح می‌شود که درآن حکمرانی به اهل تخصص واگذار و اقتدار فقیه به نظارت بر امر قانون‌گذاری محدود می‌شود.

مصاحبه ذیل که در ۲۲ فروردین ۱۳۸۳ انجام شد نقطه عطفی در اندیشه سیاسی آیت الله منتظری متأخر به شمار می‌آید. متن حاضر، گفت‌وگوی بی پرده و صمیمانه تنی چند از شاگردان و علاقه مندان به مرحوم آیت الله العظمی منتظری است که در دفتر ایشان برگزار شد.

در این نشست، دکتر سیدعلی میرموسوی، دکتر سیدصادق حقیقت، حجه الاسلام سیدهادی هاشمی، حجه الاسلام دکتر حسن موحدی ساوجی و حجه الاسلام احمد منتظری حضور داشتند. این متن که به لحاظ اندیشه‌ای از اهمیت خاصی برخوردار است، برای اولین بار از سوی دفتر معظم له به شکل کامل درنشریه «چشم انداز ایران فردا» شماره ۱۲۵، صص ۷_۱۲ (دی و بهمن ۱۳۹۹) منتشر شده است.
📎 پیوند به متن کامل این گفت‌وگو در سایت دین‌آنلاین

🆔 @dinonline
انفعال و سرگشتگی.pdf
4.1 MB
🔰شماره پنجم ویژه نامه پرسش روزنامه اصفهان زیبا

با موضوع: "انفعال و سرگشتگی"
پرونده ای برای تحلیل و بررسی علل و عوامل بروز انفعال و بی تفاوتی در جامعه

🔷با نوشتارها و گفتارهایی از:
مقصود فراستخواه، سعید مدنی، حسین دباغ، ناصر مهدوی، حبیب الله پیمان، سیدعلی میرموسوی، سید هادی معتمدی، سید آیت الله میرزایی، مرتضی سالمی، شیرزاد بابایی، شهریار دبیرزاده، مهدی کاظمی زمهریر ، نفیسه آزاد، علی فریدیحیایی، عماد بهاور، امیر تاکی
انفعال سیاسی؛ مفهومی چند وجهی(۱)

زندگی سیاسی عرصه ای با اهمیت در زندگی انسان است که در اصل نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود. ارسطو(322-384ق.م) انسان را جانوری سیاسی می دانست و فعالیت در اداره شهر را برای شکوفایی استعداد فرد لازم می دانست. از نظر وی سیاست رابطه انسان های آزاد است و انسان گسسته از شهر یا موجودی وحشی است یا خدا. آرنت(1906-1975) نیز با تقسیم بندی فعالیت های بشر به سه نوع زحمت، کار و عمل، نوع اخیر را انسانی ترین فعالیت بشری می داند، زیرا عمل فرایند آشکار کردن خویشتن است. «انسان ها با عمل كردن نشان مي دهند كه هستند و فعالانه هويت يگانه شخص خويش را آشكار مي سازند و در جهان انساني حضور مي يابند.» از نظر وی فعاليت سياسي بهترين نمونه عمل است، بنابراين سياست والاترين جايگاه آزادي انسان است.
🔹با وجود این نگاه و گرایش افراد به سیاست یکسان نیست. برای برخی از شهروندان سیاست از چندان اهمیتی برخوردار نیست. آنان نسبت به آنچه در عرصه سیاست رخ می دهد واکنشی نشان نمی دهند و می کوشند تا حد امکان خود را از اخبار و واقعیت های این عرصه دور نگاه دارند. در مقابل گروهی دیگر از افراد به سیاست اهمیت می دهند و رویدادهای این عرصه را پیگیری می کنند و در فرایندهای سیاسی حضوری کما بیش فعال دارند. این دو نوع واکنش زمینه ساز طرح دو مفهوم انفعال سیاسی و مشارکت سیاسی در توصیف رفتار سیاسی افراد شده است. با توجه به اهمیت و جایگاه مشارکت سیاسی به عنوان یکی از شاخص های توسعه سیاسی، گرایش انفعالی به سیاست عاملی تضعیف کننده و چه بسا تهدید یا آسیبی برای آن درنظر گرفته می شود.
🔹در جهان کنونی، چه در جوامع دموکراتیک و پسا صنعتی مدرن و چه در جوامع اقتدارگرای در حال گذار، نظام های سیاسی با دشواری و چه بسا بحران مشارکت شهروندان روبرو هستند. در جوامع توسعه یافته و دموکراتیک، نسل جدید چندان رغبتی به مشارکت سیاسی در چارچوب سبک های سنتی همچون شرکت در انتخابات و عضویت در احزاب سیاسی نشان نمی دهند. در جوامع در حال توسعه نیز سرخوردگی از روندهای رایج و نومیدی از تغییر، بی تفاوتی و انفعال سیاسی را در این نسل در پی داشته است. این وضعیت انفعال سیاسی را به موضوعی پیچیده و چند وجهی تبدیل کرده است که نمی توان به سادگی درباره آن به داوری پرداخت. هر گونه اظهار نظر در این باره پیش از هر چیز نیاز به تحلیل سرشت این پدیده و گونه شناسی آن دارد، از این رو می توان به طرح این پرسش پرداخت که انفعال سیاسی چیست و در چه شرایطی می تواند نامطلوب باشد و به توسعه سیاسی آسیب برساند؟ پاسخ به این پرسش پیش از هر چیز به تحلیل و چارچوب بندی مفهوم انفعال سیاسی و سپس به رویکردی بستگی دارد که در تحلیل و بررسی انفعال سیاسی اتخاذ می شود که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
🔹انفعال سیاسی در برداشت رایج برپایه دوگانه فعال و انفعال از سویی و مشارکت و عدم مشارکت سیاسی از سوی دیگر تعریف می شود. از این دیدگاه انفعال سیاسی در برابر مشارکت سیاسی قرار دارد. این برداشت از دو نظر قابل انتقاد می رسد: نخست این که مشارکت سیاسی تنها شکل فعال ندارد و شکل انفعالی نیز برای آن قابل تصور است. در نظام های پسا توتالیتر ایدئولوژیک و اقتدارگرا که مخالفت سیاسی سرکوب می شود، مشارکت بسیاری از شهروندان در عرصه سیاسی نه تنها از روی آگاهی، آزادانه و فعال صورت نمی گیرد، بلکه یا بر پایه ایدئولوژی خود را موظف به حمایت از نظام می دانند و یا آن را از روی ترس انجام می دهند. دوم این که پرهیز از مشارکت همیشه نشانه انفعال نیست، بلکه در شرایطی می تواند نوعی رفتار فعالانه قلمداد شود. بنابراین تعریف انفعال به شکل سلبی و بر پایه عدم مشارکت دقیق به نظر نمی رسد.
🔹فهم دقیق مفهوم انفعال به تحلیل گرایش سیاسی و مفاهیمی بستگی دارد که به آن اشاره دارند. گرایش سیاسی با دو مفهوم متمایز علاقه سیاسی و مشارکت سیاسی ارتباط دارد که خلط آن ها می تواند مایه اشتباه و سردرگمی در تعریف انفعال باشد. علاقه سیاسی را می توان میزان جذابیت سیاست برای هر کس دانست و آن را با درجه ای مشخص کرد که سیاست کنجکاوی یک شهروند را برمی انگیزد. این مفهوم طیفی گسترده از علاقه اندک، متعادل و زیاد به سیاست را در بر می گیرد. مشارکت سیاسی از نگاهی عام به فعالیت هایی تعریف می شود که معمول شهروندان از راه آن در پی تاثیر گذاری بر تصمیم سازی سیاسی یا حمایت از حکومت برمی آیند. این تعریف هم شامل نقش موثری است که شهروندان برای تاثیرگذاری بر برون دادهای سیاسی ایفا می کنند و هم فعالیت های حمایتی و تشریفاتی را در بر می گیرد. این فعالیت به افرادی اختصاص دارد که ارتباط انفعالی با نظام دارند و آن را تایید می کنند و تنها به تطبیق رفتار خود با خواسته های آن می اندیشند. آن ها در برابر کسانی قرار دارند که در پی اصلاح یا تغییر نظام اند و یا فعالانه با آن همکاری می کنند.
@alimirmoosavi
انفعال سیاسی مفهومی چند وجهی(۲)

🔹با توجه به تمایز دو مفهوم علاقه سیاسی و مشارکت سیاسی، شهروندان را از این نظر دست کم به 4 گروه می توان تقسیم کرد: 1.شهروندانی که علاقه سیاسی دارند و مشارکت سیاسی نیز می جویند. 2. کسانی که با وجود علاقه سیاسی، اهل مشارکت نیستند. 3. افرادی که باوجود مشارکت سیاسی، علاقه سیاسی ندارند. 4. افرادی که نه علاقه ای به سیاست دارند و نه اهل مشارکت سیاسی اند. پرسش این است که رفتار کدام یک از این چهار گروه را می توان انفعال سیاسی دانست؟
🔹در فعال بودن گروه نخست و انفعالی بودن گروه اخیر اختلافی نیست، اما در مورد دو گروه دیگر به ویژه گروه دوم جای بحث وجود دارد. این اختلاف به ویژه با توجه به تفاوت میزان علاقه سیاسی افراد بیشتر می شود. از این نظر افراد به سه دسته تقسیم می شوند: کسانی که هیچ درگیر سیاست نمی شوند، کسانی که از آگاهی و هشیاری نسبت به سیاست برخوردارند و در نهایت کسانی که افزون بر آگاهی آماده کنش سیاسی هستند. دسته اخیر در حالت استندبای هستند و هنگامی که شرایط را مهیا و آماده ببینند، وارد عرصه و فعال می شوند. براین اساس گروه دوم به دو دسته تقسیم می شوند: کسانی که در حد آگاهی و توهم زدایی به سیاست علاقه دارند، کسانی که افزون بر این در شرایطی که اوضاع مساعد باشد اهل فعالیت سیاسی نیز هستند. رفتار گروه سوم؛ یعنی کسانی که سیاست برای آنان جذابیت ندارد، ولی در عرصه سیاسی مشارکت می جویند، را می توان نوعی انفعال دانست.
🔹بر پایه این تحلیل می توان به دو معیار مهم برای انفعال سیاسی دست یافت: نخست میزان علاقه سیاسی و دوم شیوه مشارکت سیاسی. میزان علاقه به اندازه ای که فرد در پی آگاهی سیاسی باشد و مشارکت در صورتی که فرد در پی تطابق رفتار خود با خواست نظام نباشد. بر این اساس رفتار کسانی که دریافتی وهم آلود از سیاست دارند و نسبت به آن خفته اند و یا خواب آلوده با آن برخورد می کنند، انفعالی به حساب می آید. همچنین کسانی که تنها به تقاضاهای نظام از خود توجه دارند و یا نظام برای آنان ترسناک است و از این رو در پی تطابق رفتار خود با آن بر می آیند، واکنش آنان انفعال سیاسی به حساب می آید. در برابر رفتار کسانی که از آگاهی سیاسی برخوردارند و با وجود آمادگی برای کنش سیاسی به دلیل فراهم نبودن شرایط از مشارکت خودداری می کنند، را نمی توان در زمره انفعال سیاسی جای داد.
🔹از سویی مفهوم مشارکت سیاسی نیز در پرتو تحول در ارتباطات و گسترش شبکه های مجازی همچون گذشته به فعالیت در روندهای رسمی همچون عضویت در احزاب و شرکت در انتخابات محدود نمی شود. در سایه این تحولات عرصه سیاست گسترش یافته و فعالیت های مدنی که در حوزه عمومی انجام می شود و نیز کارهای داوطلبانه ای که در تقویت و حمایت از حقوق گوناگون شهروندی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام می شوند، اگر چه در سیاست رسمی جای نمی گیرند، ولی سیاسی قلمداد می شوند. توجه به این نکته به ویژه در نظام های اقتدارگرا یا پساتوتالیتر، که فضای سیاست رسمی در آن ها بسیار محدود شده است و اصلاحات سیاسی ناکام می مانند، بسیار اهمیت دارد. در چنین نظام هایی مسئله اصلی دیگر اصلاح یا انقلاب نیست، زیرا هیچ یک عملی نیستند، مسئله اصلی این است که چگونه و با انجام چه کارهایی می توان زندگی افرادی که ناگزیر از زیستن در چنین نظامی هستند را شرافتمندانه تر کرد. این کارها نه تنها به ورود در عرصه سیاست رسمی و احراز مناصب سیاسی محدود نمی شوند، بلکه کارهایی به مراتب تاثیر گذارتر را نیز دربرمی گیرند؛ کارهایی که تاثیری غیر مستقیم بر ساختار قدرت دارند. برای مثال دفاع از حقوق زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی هر چند فعالیتی مدنی است، ولی اقتدارگرایان را در تنگنا قرار می دهد و از این راه دامنه عمل آنان را محدود می کند.
🔹در جمع بندی نهایی می توان گفت در جهان کنونی انفعال سیاسی تنها بر اساس مشارکت یا عدم مشارکت در روندهای سیاسی رسمی تعریف نمی شود، بلکه مفهومی چند وجهی است که بر پایه دو معیار علاقه سیاسی و شیوه مشارکت سیاسی می توان آن را مشخص کرد. بر این اساس نه تنها رفتار کسانی که خود را به هیچ شکل درگیر سیاست نمی کنند، بلکه کسانی که بر پایه ایدئولوژی و یا از روی ترس تنها به تطابق رفتار خود با نظام می اندیشند، نوعی انفعال سیاسی است. در برابر کسانی که در فعالیت های سیاسی رسمی، نه از سر بی علاقگی به سیاست و یا آماده نبودن برای کنش سیاسی، بلکه به دلیل احساس بی تاثیری و یا فراهم نبودن شرایط شرکت نمی جویند را نمی توان در گروه منفعلان جای داد. آنان با آگاهی از شرایط سیاسی در شرایطی که ساختار قدرت هیچ نشانه ای برای تغییر از خود نشان نمی دهد، با رویکردی جامعه محور، خود را درگیر فعالیت هایی می کنند، که دست کم می تواند به بهبود شرایط و شرافتمندانه تر کردن زندگی شهروندان کمک کند.
سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۱/۱۲
@alimirmoosavi
Forwarded from ملی مذهبی
اخرین نظرات منتظری درباره ولایت فقیه هم باعث تامل و هم تاسف

✍🏻تقی رحمانی

♦️منتظری و ارایش برای تجربه سیاسی و فقهی ایران نکات قابل توجه دارد.فقيهي صادق که با نظراتش و تغییر ان امکان بحث روی ارایش را صاف و ساده و و بس قابل بررسی پیش روی ما می گذارد.
بهانه این بحث مطلبی در نشریه چشم اندر ایران است که استاد با شاگردانش به بحث طلبگی نشسته است. بگذریم که روشنفکران را این عادت نیست.

♦️صورت بندی این بحث بر چند اصل استوار است. حکومت بر اساس رای مردم است. خواست مردم الویت دارد.
نظارت فقیه در افتا است هم هم در اموری تخصص دارد.مثلا در سیاست خارجی او حق نظر ندارد.
قانون ملاک ورود فقیه به موضوع است که تخصص دارد او نمی تواند هر وقت حتی در مورد تخصص اش بدون پرسش وارد شود. اما حق نظر دارد.
اگر مردم نخواستند مسئله همین تخصص افتای فقیه هم منتفی می شود.

♦️منتظری نظرش را به دوره ای تطبیق نمی دهد اما شاگردان که تاریخ خوانده اند، می گویند این نظر اخیر شما می شود همان نوع نظارت مشروطه، اما اصرار شاگردان بی اثر است چرا که عادت منتظری سیستم سازی نیست او را عادت است که در اثارش نظر فقهی می دهد به تطبیق نظرش با هر مدلی چندان مخالفت ندارد که این عدم دقت مشکل زا هم می شود اگر چه منتظری سیستم ساز نیست اما نظریه سازی است که به هر نظری غنای فقهی و شرعی می دهد.

@Mellimazzhabi
📌متن کامل
انقلاب پیشرو یا محافظه کارانه!؟

رابطه انقلاب اسلامی با مدرنیته و تجدد موضوعی بحث برانگیز است و بر سر پیشرو (progressive) یا واپس گرا(regressive) بودن آن اختلاف نظر وجود دارد. میشل فوکو به اقتضای علایق خود در آغاز آن را به انقلابی پست مدرن تفسیر کرد، ولی به زودی به اشتباه خود پی برد و با چرخشی کامل آن را انقلابی محافظه کارانه یا ارتجاعی دانست.
🔹میرسپاسی در تحلیلی متفاوت این پدیده را گامی به سوی مدرنیته ایرانی دانسته است. او با نقد رویکرد اروپا مدار، که مدرنیته غربی و اروپایی را تنها صورت تجدد می داند، از تنوع تجربه های تجدد سخن می گوید و در این راستا ایده تجدد ایرانی را طرح می کند. از این دیدگاه انقلاب ایران بازتاب گرایش به بازیابی هویت و کوشش برای تحقق نوعی تجدد در چارچوب اقتضاءات و الزامات فرهنگی و هویت ایرانی بود.
🔹بی تردید، انقلاب پدیده ای مدرن و راهی پرهزینه به تغییر و توسعه سیاسی در شرایطی است که اصلاحات به بن بست رسیده باشد. از میان سه رویکرد موجود درباره تغییر، محافظه کاری و انقلاب در برابر یگدیگر قرار دارند. محافظه کاری با تاکید بر حفظ وضع موجود در اصل با تغییر مخالفت می ورزد. در برابر انقلابی گری خواهان تغییر رادیکال و همراه با خشونت وضع موجود است. با این وصف انقلاب محافظه کارانه اصطلاحی پارادکسیکال به نظر می رسد.
🔹ارزیابی ماهیت انقلاب ایران با توجه به زمینه و ذهنیت اجتماعی، ایدئولوژی و رهبری آن دقیق تر خواهد بود. بر این اساس می توان گفت با وجود برخی از عناصر مدرن، در مجموع جهت گیری کلی انقلاب اسلامی محافظه کارانه بوده است. بنابراین غلبه گرایش افراطی جریان محافظه کاری در دهه پنجم را می توان اقتضای این جهت گیری دانست.
🔹اگر چه گذار به تجدد در جامعه ایران از مشروطیت آغاز شد و تجدد گرایی آمرانه به آن شتاب بخشید، ولی عناصر مربوط به جامعه ماقبل صنعتی در آن دست بالا را داشت. روند توسعه در دوران پهلوی نا متوازن بود و عرصه های اجتماعی و سیاسی توسعه نیافت. ذهنیت اجتماعی حاکم بر ایران به تعبیر برول ابتدایی بود. دیدن تصویر امام خمینی در کره ماه، که اکثریت را مسحورخود کرد، بازتاب این ذهنیت بود.
🔹از نظر ایدئولوژی نیز با وجود رگه های نوگرایانه، در مجموع گذشته گرایی خصلت برجسته آن بود. آرمان شهر اسلام سیاسی به ۱۴ قرن پیش تعلق داشت. امام خمینی از تایید این ادعای روشنفکران که این ها می خواهند ما را به ۱۴۰۰ سال پیش برگردانند، هیچ ابایی نداشت. اسلام انقلابی، با تجدد غربی مرزبندی روشنی داشت و هواخوهان آن را با انگ غرب زدگی محکوم می کرد. با پیروزی انقلاب نیز در سایه تقویت چپ اسلامی و اسلام فقاهتی، اسلام گرایی با رویکردی غرب ستیزانه غلبه یافت. اسلامی سازی و آمریکا ستیزی به عنوان دو عنصر اصلی این گفتمان، واگرایی آن با تجدد را تشدید می کرد.
🔹انقلاب ایران در شرایطی به پیروزی رسید که نیروهای سنتی با نیروهای مدرن همراه شدند و روستاییان به شهری ها پیوستند. آصف بیات در سیاست خیابانی به خوبی نقش طبقات محروم که در سودای بهبود وضعیت معیشتی و رهایی از فقر به انقلاب پیوستند را نشان داده است. روحانیت جایگاهی بی بدیل در میان این نیروها داشت، از این رو توانست نقش رهبری خود را تثبیت کند.
🔹محافظه کاری همواره جریان غالب در روحانیت شیعه را تشکیل داده و نواندیشی دینی همواره در حاشیه قرارداشته است. از سویی ساختار سلسله مراتبی و الیگارشیک حاکم بر آن گرایش به دموکراسی را در این نهاد تضعیف می کند. همچنین فهم پیشامدرن از حکمرانی و سیاست مانع از درک اقتضاءات و الزامات مدرن دربخش قابل توجهی از این قشر است.
🔹حضور جناح سنتی روحانیت در ساختار قدرت در سایه ویژگی های بیان شده، چشم انداز محافظه کارانه انقلاب را تقویت کرد. با درگذشت رهبر فقید انقلاب و تقویت عناصر سنتی مشروعیت، این وضعیت تشدید و محافظه کاری سرنوشت محتوم آن شد. جناح سنتی اینک پشتوانه ای محکم برای پیشبرد اهداف خود یافت و بهای آن را که تقویت اقتدار گرایی در ساخت قدرت بود پرداخت. جبهه نیرومند محافظه کاری در سایه حمایت نیروهای نظامی از توفیق نیروهای اصلاح طلب در پیش برد اهداف مدرن انقلاب مانند آزادی و جمهوری خواهی مانع شد.
🔹در جمع بندی نهایی می توان گفت: با وجود مدرن بودن برخی از نیروها، عناصر و آرمان های انقلاب، عناصر پیشامدرن در جامعه و ذهنیت مردم و چیرگی نیروهای سنتی بر نوگرا، جهت گیری انقلاب به سوی محافظه کاری را در پی داشت. با وجود این جامعه مسیری متفاوت را پیمود و شکافی فزاینده با ایدئولوژی و روندهای رسمی حاکمیت یافت. بحران های کنونی جمهوری اسلامی ریشه در این شکاف دارد و راه حلی جز شناسایی خواست و نیازهای واقعی مردم و تغییر در این راستا ندارد. نظامی که ابزار لازم برای تغییر خود را دارا نباشد، ابزار حفظ خویش را نیز دارا نیست.
سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۱/۲۱
@alimirmoosavi
Forwarded from Mohamadreza labib
"مرثیه ای برای سید ابراهیم "
يکی که از آکادمی جا مانده بود...

در دانشگاه ما، معمولا شماری چند از اساتید را با اسم کوچک صدا میزدیم. آنقدر تعداد موسوی ها زیاد بود که وقتی گفته می‌شد دکتر موسوی معلوم نبود اشاره به کدام یک از اینهاست...
لذا ایشان را سید ابراهیم صدا میکردیم.
امروز و دیروز بهت زده و خشمگین به کلاس های پرشور مردی فکر می کنم که از همه موسوی های دانشگاه و عموم معلم های دیگر مان شهرت کمتری داشت اما کمتر کسی بود که با او بنشیند اما سواد و عمق درک او از تاریخ فلسفه را تایید نکند.
کلاس هایش سرشار از روح دیالوگ بود.
به زبان و فکر و متفکران یونانی بسیار مسلط بود.
دو ترم متوالی کلاسهای افلاطون و ارسطویش را نشستم و تقریبا هیچ حرف تکراری از او نشنیدم.
و این خیلی عجیب است... خیلی خیلی... چون معلم در کشور من یعنی کسی که طوطی وار تکرار می کند...
متواضع،مهربان، دقیق، جدی، آرام
آزاد اندیش و... وقف فلسفه بود
اصلا جایش اینجا نبود،
یکی که از آکادمی Ἀκαδήμεια (آکادمی افلاطون، محفل فلسفه ورزی برای فلسفه ورزی) جا مانده بود..
#سید_ابراهیم_موسوی
#دپارتمان_فلسفه
#دانشگاه_مفید
https://www.instagram.com/p/CLkHhMNHB1P/?igshid=h0mo43r9j2sh
موی دماغ محافظه کاران!

مصاحبه جدید احمدی نژاد در حاشیه دیدار وی از کتابفروشی های راسته انقلاب رخدادی قابل توجه در انتخابات ۱۴۰۰ است. گرچه شاید برخی این اقدام را در راستای گرم کردن تنور انتخابات تحلیل کنند، ولی از زاویه ای دیگر نیز قابل تحلیل است.
🔹احمدی نژاد پوپولیستی تمام عیار است که از هیچ فرصتی برای ارتباط با پایگاه اجتماعی و حفظ و افزایش قدرت اجتماعی خود چشم پوشی نمی کند. این مصاحبه بسیار هوشمندانه، دقیق و برنامه ریزی شده در این راستا بود و نوعی اعلام حضور غیر رسمی در انتخابات ۱۴۰۰ تلقی می شود.
🔹برخی از فرازهای مصاحبه مانند مهندسی انتخابات، تعارض شعار انتخابات حداکثری با تجلیل از انتخابات مجلس، تضعیف نظام توسط نیروهای خودی و دشمن واقعی بودن آنها، تحقیر حداد عادل و فراتر بردن بحث از وی با هدف به چالش کشیدن جریان حاکم طرح شده است.
🔹این نشانه ها بر برنامه مستقل احمدی نژاد برای حضور در انتخابات دلالت دارند. گویا او از هنگام زندانی شدن مشایی و بقایی برای امروز برنامه ریزی کرده بوده است. بازی او نوعی بازی با برد مضاعف است، که در مجموع قدرت او را تقویت می کند و موقعیت او در موازنه قوا را بهبود می بخشد. افزون بر این که با ادبیات خود حنای پوپولیسم جریان رقیب را از رنگ می اندازد.
🔹حضور او در انتخابات گرچه شاید تنور انتخابات را گرم کند، ولی از جهاتی چالش ساز نیز هست. احتمال این که از وی سخنان جذاب و چالشی تری بشنویم، کم نیست. تا این جای کار نقش خود را به خوبی بازی کرده است.
#پوپولیست
#محافظه کاران
#انتخابات۱۴۰۰
سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۲/۴
@alimirmoosavi
وای از این مسلمانی!

بهنام محجوبی را نمی شناسم و از پرونده او هم چندان آگاهی ندارم، ولی احساس تاثر و اندوه خود از مرگ او را نمی توانم پنهان کنم. جوانی در آغاز زندگی و شاید با امید و رویاهایی که در سر داشته، در جریان تجمع اعتراضی فرقه ای از اهل تصوف، به ناگاه بازداشت و روانه زندان و سپس با اتهامی امنیتی به دوسال حبس محکوم می شود. خانواده ای که از لحظه بازداشت، نگران حال عزیزشان بوده اند، اینک با دلواپسی پیگیر حال او و برای آزادی وی لحظه شماری می کنند. به ویژه این که وضعیت جسمی و روحی وی با زندانی شدن تناسب نداشته است.
🔹اما تماس های وی از زندان و اخبار بدحال بودنش و شیوه رفتار با وی به نگرانی آنان دامن می زند، در حالی که راهی برای کمک کردن به او ندارند. تنها امیدشان به قوانین و مقرراتی است که برای حمایت از زندانی و تامین سلامت او وضع شده و در صورت رعایت دست کم جان او در امان می ماند. آن هم در شرایطی که رییس دستگاه قضا از عدالت قضایی دم می زند. رفته رفته اوضاع وخیم تر می شود و این امید نیز از دست می رود.
🔹هر روز خبر از تشدید بیماری و ناکامی تلاش هایی است که برای آزاد ساختن وی از زندان و بستری شدن در بیمارستان انجام می شود. کار تا به آنجا پیش می رود که جوان در خطر مرگ قرار می گیرد، اما صدای فریاد رسی برای نجات او به جایی نمی رسد. چه دردناک است شنیدن خبر دست و پنجه نرم کردن جوانی با مرگ برای مادر و دردناک تر آن که نمی تواند بر بالین وی حاضر شود و با مهر مادرانه او را تسلی بخشد.
🔹سخن از نقض حقوق بشر نیست، بلکه سخن از پایمال شدن اصول اولیه رفتار انسانی است که در تعالیم دینی و اسلامی نیز بر آن تاکید شده است. چگونه می توان بر چنین مرگی مویه نکرد،حال آن که علی( ع) مردن از روی شرم بر بیرون آوردن خلخال از پای زنی یهودی را روا دانسته است!؟
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر از پی امروز بود فردایی

سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۲/۵
@alimirmoosavi
اصلاح طلبان و دشواری های انتخابات ١٤٠٠

✍️جریان اصلاحات همواره با نگاهی کم و بیش خوش بینانه و محافظه کارانه به انتخابات نگریسته است. از دیدگاه این جریان انتخابات با وجود محدودیت هایی همچون نظارت استصوابی، دست کم فرصتی برای طرح گفتمان اصلاحات و مطالبات اجتماعی است، از این رو نادیده گرفتن آن شایسته نیست. این جریان همچنین با هدف بهبود خواهی حکومتی و مرز بندی با براندازان، خود را موظف به مشارکت در انتخابات می داند. از این رو استراتژی این جریان در اصل انتخابات مدار بوده است و بر اساس آن به مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ می اندیشد. صرف نظر از انتقادهای وارد بر این راهبرد، در انتخابات فرارو جریان اصلاحات با دشواری هایی روبرو است که توجه به آن ضرورت دارد.
🔹نخست؛ گفتمان اصلاحات شکاف و تعارضی آشکار با گفتمان رسمی و حاکم، در تفسیر آرمان ها و ارزش های انقلاب و قانون اساسی دارد. مقاومت در برابر اصلاحات و کوشش برای به حاشیه راندن آن در چند دهه گذشته نیز ریشه در این تعارض دارد. از دیدگاه جریان حاکم مطالبات اصلاح طلبان به ویژه در حوزه های سیاسی و فرهنگی تضعیف ارزش ها و آرمان های انقلاب را در پی دارد و زمینه ساز نوعی براندازی نرم است. بنابراین مادام که آنان ناسازگاری با ایدئولوژی رسمی را برطرف و گذشته خویش را جبران نکنند، از فرصت حضور در نهادهای تصمیم ساز و موثر در حاکمیت محروم خواهند بود.
🔹دوم؛ جامعه با تجربه ناکامی های گذشته به طور جدی سرخورده شده و انگیزه آن برای مشارکت به شدت کاهش یافته است. سطح پایین مشارکت در انتخابات ۹۸ به روشنی نشان داد که اکثریت مردم امید خود به تغییر از راه نهادهای انتخاباتی را از دست داده اند. با این نومیدی راهکارهای گذشته برای ایجاد انگیزش پاسخ گو نیست. به ویژه این که دوگانه اصلاح طلبی و اصول گرایی برای بسیاری بی معنا شده است. از دیدگاه عموم جامعه فرد منتخب تنها رای خود را از مردم می گیرد، ولی در برنامه و سیاست های خود توجهی به نیازها و مشکلات آنان ندارد.
🔹سوم؛ ورود کاندیدایی، که جریان اصلاح طلبی را نمایندگی کند و از توان بسیج اجتماعی خوبی برخوردار باشد، به عرصه رقابت های انتخاباتی بعید به نظر می رسد. با حضور موثر جریان تندرو در نهادهای نظارتی به ویژه شورای نگهبان، احتمال تایید صلاحیت چنین نامزدی بسیار پایین است. شیوه تایید صلاحیت ها در انتخابات مجلس نشان داد که این جریان برای به قدرت رساندن «جوانان مومن انقلابی» تیغ رد صلاحیت ها را نسبت به گذشته بسیار تیزتر کرده است.
🔹چهارم؛ ساختار قدرت در سال های اخیر تصلب بیشتری یافته و شرایط برای فعالیت یک رییس جمهور همسو با اصلاح طلبان نیز بسیار دشوارتر شده است. مجلس دوازدهم با ترکیبی که نیروهای تندرو در آن دست بالا را دارند، راه را حتی برای اقداماتی که به اجماع نخبگان در راستای منافع ملی است، مسدود می سازد. این مجلس با هدف به کرسی نشستن فردی همسو با این جریان آرایش یافته است و برهم زدن این برنامه بسیار دشوار است. حتی اگر در خوشبینانه ترین فرض نامزدی اصلاح طلب به قدرت برسد، برنامه های او در مواجهه با این سدّ به بن بست خواهد رسید.
🔹پنجم؛ در وضعیت کنونی نظام و حاکمیت با بحران هایی جدی در عرصه داخلی و خارجی روبرو است که خروج از آن به دولتی مقتدر نیاز دارد؛ دولتی که نه تنها با مانع تراشی روبرو نباشد، بلکه از اجماع و پشتیبانی جدی قوای اصلی حاکمیت برخوردار باشد. با توجه به تعارض گفتمان إصلاحات با گفتمان حاکم، بی تردید رییس جمهوری که حتی اندک همسویی با اصلاح طلبان داشته باشد، از این پشتیبانی برخوردار نخواهد بود. بنابراین حتی اگر همه شرایط برای روی کار آمدن چنین فردی فراهم باشد، کارآمدی لازم برای حل مشکلات و پاسخ گویی انتظارات مردم را نخواهد داشت. در نتیجه همچون گذشته نارضایتی عمومی را در پی دارد و سیل ناسزا و بدگویی مردم به سوی او و طرفدارانش روان خواهد شد.
🔹راهبرد انتخاباتی جریان إصلاحات نمی تواند بدون توجه به این دشواری ها و ارائه راه حلی برای آن ها تدوین شود. بی تردید سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان در سایه ناکامی دولت در تحقق خواسته های مردم و بهبود أوضاع معیشتی طبقات ضعیف جامعه، بسیار آسیب دیده است. آنان از یک سو به تعامل با قدرت سیاسی و اعتماد سازی نزد آن می اندیشند. از سوی دیگر نگران کاهش اعتبار خود در پایگاه اجتماعی و بین طرفداران خویش اند. هرچند گروه های اصلاح طلب برای نشان دادن حسن نیت به حاکمیت خود را ناگزیر از مشارکت در انتخابات می بینند، ولی نمی توانند به پایگاه اجتماعی و خواسته های آن بی توجه باشند. در این وضعیت بغرنج و معما گونه، که قدرت سیاسی و مردم چندان چشم اقبالی به اصلاح طلبان ندارند، شاید راه حل تعدیل این راهبرد در راستای نوعی اصلاحات جامعه محور باشد.
سیدعلی میرموسوی۱۳۹۹/۱۲/۲۴
@alimirmoosavi
https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/279800/
یادنامه.pdf
3.6 MB
یاد نامه شرق سال ۹۹ درباره برخی از چهره ها و شخصیت های فرهنگی که در این سال درگذشتند. یادداشتی کوتاه نیز درباره شادروان دکتر فیرحی نگاشتم.
@alimirmoosavi
🔸 اصلاح طلب تمام عیار

🔹 علی میرموسوی

🔹 منبع: ماهنامه اندیشه پویا شماره ۷۱

@bonyadbazargan

📌 مهندس مهدی بازرگان از روشنفکران دینی برجسته و موثر چهاردهمین قرن هجری بود که اندیشه و عمل را به هم آمیخت و به تعبیر ماکس وبر رسالت دانشمند و سیاستمدار را ترکیب کرد. چهره­ای پرکار و خستگی ناپذیر با کارنامه ای که بیش از 80 اثر شامل کتاب، مقاله و جزوه در موضوع های گوناگون اجتماعی، مذهبی، سیاسی و علمی تنها بخشی از آن است. مشخصه اصلی و مشترک این آثار پردازش به مسائل و دشواری های فراروی جامعه ایران و کوشش برای ارائه راهی برای برون رفت از آن ها بود.

📌 نواندیشی دینی بازرگان با چند ویژگی برجسته مشخص می شد: نخست قرآن گرایی، که به تعبیر خودش ریشه در درس تفسیر قرآن ابولحسن خان فروغی در دوران دبیرستان داشت. قرآن گرایی نزد او به معنای اولویت بخشیدن به قرآن در فهم دین بود و با نگاهی انتقادی به برداشت رسمی و رایج از دین همراه بود. دومین ویژگی آن بهره بردن از یافته های علمی جدید در تفسیر تعالیم و آموزه های دینی و توجیه و پشتیبانی از آن بود. سومین ویژگی پرهیز از التقاط آموزه ها و مفاهیم دینی با مفاهیم مارکسیستی بود که نیروهای چپ در ترویج آن می کوشیدند. در نهایت این که هرچند او از ایدئولوژی اسلامی سخن می گفت، ولی با ایدئولوژیک شدن اندیشه دینی به معنای بسته و غیر قابل نقد بودن آن نیز مخالف بود.

📌 او نخست استبداد را به حکومتی که بر حسب تشخیص و تصمیم یک فرد بدون رضایت حکومت شوندگان اداره شود، تعریف و سپس در سه محور به بیان پیامدها و نقد آن می پردازد: 1. استبداد بی ثباتی اجتماعی و عدم استمرارتاریخی را در پی دارد2. استبداد عامل فساد اخلاقی و تضعیف ایمان فردی است 3. استبداد علت اصلی عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی است.

📌 بازرگان در کتاب «بعثت و ایدئولوژی» گرایشی میانه یا لیبرال در اسلام سیاسی را صورت بندی کرد، که قانون طبیعی، آزادی، دموکراسی و نافرمانی اجتماعی اصول بنیادین آن را تشکیل می داد. او که در «راه طی شده» همسویی هدف پیامبران و جهان طبیعت را بر پایه نظریه تکامل طرح کرده بود، اینک با قانون طبیعی به نفی استبداد و حکومت مطلقه می اندیشید.

@bonyadbazargan

📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/3rqbLAG
🔸تأملی بر وجوه ارتباط اخلاق و سیاست
سیدعلی میرموسوی
رابطه اخلاق و سیاست از موضوعاتی‌است که همواره مورد توجه اندیشمندان سیاسی بوده و از زوایای گوناگونی به آن پرداخته‌اند. بحث درباره این موضوع پیش از هر چیز به تفکیک ابعاد و سطح‌های گوناگون آن و تعیین مسائل و پرسش‌های مربوط نیاز دارد. نوشتارحاضر در راستای پاسخ به این ضرورت در صدد است تا ابعاد این بحث را مورد تحلیل قرار دهد و با ایضاحی مقدماتی در باب دو مفهوم اخلاق و سیاست وجوه ارتباط آن دو را بررسی کند. هدف از این بررسی، تفکیک سطوح تحلیل رابطه اخلاق و سیاست به منظور جداکردن تحلیل‌های اخلاقی معتبر از نامعتبر در حوزه سیاست می‌باشد. افزون بر این، با نگرش مدرن به این رابطه کوشش می‌شود، مفهوم سیاست اخلاقی در دوران جدید و نیز الزامات آن، بررسی و تحلیل شود.
⬅️ادامه مطلب در لینک زیر
🍀http://www.majmaqom.ir/index.php/2017-02-15-08-53-25/2017-02-15-09-11-04/item/2621-2021-04-05-16-24-07
♻️@majmaqomh
🔻«لایوهای رمضانی» دین‌آنلاین اعلام شد

✔️صفحه اینستاگرام دین‌آنلاین در ماه رمضان امسال میزبان اندیشوران و نواندیشان دینی است که در موضوعات گوناگون با محمدرضا کدیور، کارشناس دین‌آنلاین به گفت‌وگو می‌پردازند.

به گزارش سرویس اندیشه سایت دین‌آنلاین، ده‌ها شخصیت و متفکر حوزوی و دانشگاهی پیرامون موضوعات مختلف با محمدرضا کدیور، کارشناس سایت دین‌آنلاین، به صورت لایو در حضور مخاطبان اینستاگرامی این سایت به گفت‌وگو خواهند پرداخت.

«لایوهای رمضانی» که در ساعت ۲۱ تا ۲۱:۳۰ هر شب ماه مبارک برگزار خواهد شد در صفحه اینستاگرام به نشانی موجود در پیوند قابل بازدید خواهد بود.

موضوعات و اسامی کارشناسان به شرح زیر گزارش شده است:

🔹روزه در نهج البلاغه با حضور سید محمد مهدی جعفری

🔹دین و تجدد در اندیشه داود فیرحی با حضور سید علی میرموسوی

🔹نیایش در الهیات مسیحیت با حضور مسعود رهبری

🔹نگاهی به مبانی و دیدگاههای فقهی آیت الله صانعی با حضور سید ضیاء مرتضوی

🔹عدالت، فلسفه ولایت با حضور سید جواد ورعی

🔹دین شناسی رضا بابایی با حضور حسن محدثی

🔹معرفی کتاب خدا و الحاد جدید با حضور علی شهبازی

🔹زن در اسلام، زن در تاریخ اسلام با حضور نفیسه مرادی

🔹نسبت نبوت و حکومت در قرآن با حضور مهدی مهریزی

🔹قرآن پژوهی در غرب با حضور اعظم پویا

🔹دوستی به مثابه بنیاد امر سیاسی در منطق علوی با حضور احمد اسلامی

🔹روزه به مثابه مراقبه با حضور حامد ناجی اصفهانی

🔹سید هادی خسروشاهی و تقریب مذاهب با حضور حجت‌الله جودکی

🔹زن و زنانگی در قرآن با حضور نعیمه پورمحمدی

🔹از روزهای بی قدر تا شب های قدر با حضور علی زمانیان

🔹مفهوم واژه دین در قرآن با حضور علی طهماسبی

🔹امکان سنجی سیاست به مثابه کرامت با حضور محمد جعفر امیر محلاتی

🔹قرآن چه سخنی برای انسان معاصر دارد؟ با حضور سیدمحمدعلی ایازی

🔹روزه در متون کهن عرفانی با حضور پرویز عباسی داکانی

🔹روزه از حکم شرعی تا سلوک معنوی با حضور سروش دباغ

🔹روزه از منظر محمد غزالی با حضور محمد سوری

🔹فرد و جامعه در رویکرد اخلاقی قرآن با حضور مهراب صادق‌نیا

🔹معرفی و بررسی کتاب رویای فهم متن با حضور محسن آرمین

🔹روزه از منظر محی الدین ابن عربی با حضور سعید رحیمیان

🔹از ریشه های ابراهیمی روزه چه می توان آموخت؟ با حضور یاسر میردامادی

🔹عدالت سیاسی و جانبداری دینی با حضور محمدمهدی مجاهدی

🔹معنای سیاسی- اجتماعی عبادت در اسلام با حضور امیررضا نوشین

🔹معنای عید در سپهر رمضان با حضور مهدیه کسایی زاده

https://www.instagram.com/dinonline/

🆔 @dinonline
Din_Online 02
<unknown>
🔻دومین نشست «لایوهای رمضانی» با حضور سیدعلی میرموسوی برگزار شد

✔️ در این لایو رمضانی که در صفحه اینستاگرام دین‌آنلاین برگزار شد سیدعلی میرموسوی به جایگاه دین و تجدد در اندیشه داود فیرحی پرداخت. میرموسوی در ابتدای سخنان خود ضمن اشاره به پیشینه بحث دین و تجدد در جهان غرب و جهان اسلام، این بحث را دارای جایگاه کانونی در اندیشه فیرحی دانست و درباره کسانی که فیرحی را در اندیشه به سکولاریسم پنهان متهم می‌کنند گفت فیرحی به دنبال تقویت دین در زندگی بود و در واقع خود متهم کنندگان مبتلا به سکولاریسم نقاب‌دار هستند. وی در ادامه در سه محور این بحث را ادامه داد.
https://www.instagram.com/dinonline/

🆔 @dinonline
حاکمان مستبد چگونه پدید می آیند؟

« فرمانروای مستبد همیشه از ریشه پیشوای مردم جوانه می زند و سبز می شود.» افلاطون تحلیل خود از چگونگی پیدایش ‌نظام خودکامه را در کتاب جمهوری با این سخن آغاز می کند. از نظر وی «توده مردم را عادت بر این است که فردی از افراد را فربه و مقتدر سازد و حامی و پیشوای خود بنامد.» این روی داد معمولا در شرایطی اتفاق می افتد که جامعه با بحران هرج و مرج و از هم گسیختگی روبرو است. او سپس با طرح این پرسش که «تحول او از پیشوای مردم به حاکم مستبد چگونه آغاز می شود؟»، از زبان سقراط چنین پاسخ می دهد:
🔹«آن پیشوای ملت که سپاهی فرمانبردار از توده مردم دارد و به پشتیبانی چنان نیرویی از ریختن خون هموطنان دریغ نمی ورزد، بلکه چنان که عادت آن گونه پیشوایان است گاه مردمان را به اتهام های واهی به دادگاه جزایی می کشاند و دست خود را به خون آنان می آلاید و با دهان و زبان آلوده به خون خویشاوندان گاه حکم به قتل و تبعید می دهد و گاه از الغاء وام ها و تقسیم اراضی و املاک سخن می گوید، آیا گمان نمی کنی که سرانجام به حکم ضرورت میان استبداد مطلق و نابودی به دست دشمنان یکی را اختیار کند و بدین سان آدمی زاده ای به گرگ مبدل شود؟» (دوره آثار افلاطون، ج۲، ص۱۱۲۷)
🔹از نظر افلاطون رهبر در سایه پشتیبانی بی چون و چرای مردم و ترس از نابودی به دست دشمنان، از آدمی به گرگ تبدیل می شود. این فرایند با جدا شدن رهبر از مردم برای حفاظت از جان وی آغاز می شود. «مردم نیز بی درنگ این تقاضا را می پذیرند و گروهی را مامورحفظ جان او می کنند، زیرا براستی می ترسند که دشمنان به او آسیبی برسانند و از سوی دیگر گمان نمی برند که او به جان و آزادی ایشان تجاوز خواهد کرد.»
🔹رهبر در آغاز اطمینان مردم را جلب می کند؛«در نخستین روزهای فرمانروایی به هرکسی که پیش آید لبخند می زند، با همه مهربانی می کند و اطمینان می دهد که هرگز استبداد پیشه نکند.» او در سخنان و گفتگو های خصوصی و عمومی خود «به همه وعده می دهد که أمور کشور را اصلاح کند و به سامان برساند. وام ها را می بخشد، زمین ها را میان مردم، خصوصا میان طرفداران خود، تقسیم می کند و با همه مردم خنده رو و خوش رفتار است.»
🔹پس از آن که خیال وی از وفاداری مردم راحت شد به قلع و قمع دشمنان داخلی می پردازد. با فراغت از آنان در گام بعد « سبب می شود میان کشور او و کشورهای بیگانه دشمنی پیدا شود و جنگ درگیرد.» جنگ از یک سو موجب می شود که «مردم احساس کنند به پیشوایی اونیازمندند» و به دلیل تهیدستی حاصل از هزینه های جنگ به چیزی جز تامین معیشت روزانه خود نیندیشند. از سوی دیگر به بهانه جنگ «کسانی را که هنوز فکر آزادی در سر می پرورانند» را از بین می برد. همچنین در سایه جنگ او با یاران پیشینش که در به قدرت رسیدن او نقش داشته اند و به دلیل نفوذ در بین مردم «آشکارا بر وی خرده گیری و بدگویی» می کنند، تسویه حساب می کند.
🔹پیشوای مستبد همواره ازکسانی که «هنوز غرور و شهامت یا دانش یا ثروتی دارند» نگران است، از این رو پیوسته بر سر راه آنان دام می گذارد تا همه را از میان بردارد. بر خلاف پزشکان که «برای پاک کردن بدن عناصر بد را از میان بر می دارند» او «برای پاک کردن جامعه» به حذف خوبان می پردازد. این وضعیت کینه مردم به او را در پی دارد، از این رو برای حفظ خود به مزدوران بیگانه روی می آورد. افزون بر این شاعران و ستایندگان و مداحان در دستگاه او منزلت می یابند.
🔹تحلیلی که افلاطون از چگونگی تحول پیشوایان عامه پسند به فرمانروایان مستبد و خودکامه ارائه می کند، با وجود این که بیش از ۲۵۰۰ سال از آن می گذرد، ولی همچنان تازگی خود را حفظ کرده و در جهان کنونی نیز حرف هایی بسیار برای گفتن دارد.
سیدعلی میرموسوي۱۴۰۰/۲/۱
@alimirmoosavi
Forwarded from فصلنامه پنداشت (H_Mayeli)
‍ ‍ ‍🔖 #پنداشت_یکم / سرویس #اندیشه/ یادداشت

📍 نگاهی به کارنامه‌ی پژوهشی
#دکتر_فیرحی از منظر #فقه و #حقوق_انسان

دکتر
#سید_علی_میرموسوی (دانشیار گروه علوم سیاسی #دانشگاه_مفید)

📌 جریان‌های فکری ایران معاصر را از دیدگاه‌های متفاوت می‌توان بر اساس معیارهای مختلف دسته‌بندی کرد. در این خصوص دست‌کم با چهار معیار دوگانه مواجه هستیم، معیار دوگانه‌ی مذهبی و غیرمذهبی بودن، #دموکراتیک یا غیر دموکراتیک بودن، چپ یا راست بودن و سنتی یا مدرن بودن. بر اساس این معیارها #فیرحی را می‌توان یک اندیشمند مذهبی نواندیش توصیف کرد که در چارچوب اندیشه‌های دموکراسی خواهی قرار می‌گیرد.

📌 مسئله‌ای که دکتر فیرحی با آن روبه‌رو بود بیشتر همان بن‌بست #دولت_مدرن در ایران معاصر بود. حدود ۱۰۰ سال از شکل‌گیری دولت مدرن در ایران می‌گذرد؛ اما همچنان با دشواری‌های بسیاری در تحقق آن روبرو هستیم؛ به‌ویژه در دوران اخیر با توجه به رویکرد ایدئولوژیکی که نسبت به اسلام مطرح شد. این برداشت ایدئولوژیک که در چارچوب #اسلام‌_گرایی دنبال می‌شد نه‌تنها نتوانست راهگشا و مؤثر باشد؛ بلکه حتی مشکل را پیچیده‌تر کرد.

📌 دکتر فیرحی به دنبال این بود که راه‌حلی برای بن‌بست دولت مدرن در ایران بیابد؛ به همین دلیل در راه ناهموار #فقه_سیاسی گام نهاد و در پی آن برآمد که فقه سیاسی را بازسازی کند تا بتواند پاسخگوی این مسئله باشد. او در این راستا کوشید رویکرد دموکراتیک را در فقه سیاسی احیا کند. راهبرد او در این خصوص این بود که از چهره‌های برجسته‌ی #نو_اندیشی_دینی بهره برد.

📌 دکتر فیرحی منتقد برداشت‌های #محافظه‌_کارانه از فقه و دولت بود و می‌خواست فقه سیاسی را از رویکردهای اقتدارگرایانه که در آن خیلی برجسته شده بود تفکیک کند. در این راستا وی به اهمیت و جایگاه حقوق در دوران جدید توجه کرد و به این جمع‌بندی رسید که در جهان جدید امر سیاسی یک واقعیت دووجهی پیدا کرده است؛ از یک‌سو بر حق تأکید می‌کند و از سوی دیگر بر تکلیف.

📌 در دوران جدید #حق و #تکلیف دارای رابطه تقدمی هستند؛ یعنی حق مقدم بر تکلیف است. دکتر فیرحی بر همین اساس می‌خواست یک رویکرد حق مدار را در فقه سیاسی تقویت کند و آن سنت حق مدارانه‌ی فقه را برجسته کند؛ به همین دلیل ایشان بسیار کوشش کرد مبنایی برای تقدم حق بر تکلیف پیدا کند.

☑️ متن کامل این یادداشت را در شماره‌‌ی نخست #پنداشت بخوانید 👇

📍نسخه‌ الکترونیکی پنداشت را با تخفیف ویژه از کیوسک جار و کتابخوان طاقچه دریافت کنید:
❇️ https://taaghche.com/book/95164

📍 برای تهیه‌ی نسخه‌ #چاپی پنداشت با #ارسال_پستی_رایگان با آیدی ما ارتباط برقرار کنید:
❇️ @Pendasht_Quarterly1

📌 به کانال تلگرامی پنداشت بپیوندید👇
🆔 @Pendasht_Quarterly
2024/09/29 16:27:57
Back to Top
HTML Embed Code: