Telegram Web Link
Forwarded from داود فیرحی
🍁 به مناسبت چهلمین روز درگذشت استاد داود فیرحی

اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار می کند:

🔘 اندیشمند مرز کوش در میانه ی سنت و زمان

دکتر اشرف بروجردی

دکتر هادی خانیکی

دکتر سید علیرضا حسینی بهشتی

آیت الله محمد سروش محلاتی

دکتر محمد مهدی مجاهدی

دکتر غلامرضا ظریفیان

سخنران دکتر مهدی یوسفی


🔸دولت و دموکراسی در اندیشه داود فیرحی

دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی
دکتر الهه کولایی

🔹قسمت اول
نو اندیشی فقهی در آراء داود فیرحی

دکتر کاظم قاضی زاده
دکتر رحیم نوبهار
دکتر سید علی میر موسوی
دکتر ابوالفضل شکوری

🔹قسمت دوم
نو اندیشی فقهی در آراء داود فیرحی



◀️ برای مشاهده ی فایل تصویری هر قسمت، بر روی نام و یا عنوان مورد نظر کلیک کنید.

@andishgahefarhangi
@feirahi
❇️ گزیده خبری از نشست علمی « بررسی کارنامه پژوهشی مرحوم دکتر داود فیرحی از منظر فقه وحقوق انسان»

همانگونه که مخاطبان ارجمند مطلع هستند در مورخ 99/9/17 از سوی دفتر کمیسیون در قم نشست علمی با عنوان یاد شده برگزار شد .در این نشست آقایان دکتر سید علی میر موسوی عضو هیئت علمی دانشگاه مفید و دکتر عبدالوهاب فراتی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی ارائه نظر داشتند.

در این برنامه ابتدا دکتر میرموسوی ضمن بزرگداشت یاد وخاطره دکتر فیرحی و تلاشهای علمی آن مرحوم، نکات مختلفی در ارزیابی کلی کارنامه پژوهشی ایشان از منظر فقه و حقوق انسان ارائه کرد. از جمله محورهای بحث ایشان : مروری بر 4 دوگانه تقسیم بندی جریان های فکری ایران معاصر از مشروطه تاکنون و اینکه دکتر فیرحی در کدام طیف فکری قرار می گیرد، تفاوت روش شناسی پژوهش های دکتر فیرحی با سایر نواندیشان دینی یا پژوهشگران فقهی، بیان مسئله مهم ودغدغه اصلی مورد توجه مرحوم فیرحی در مطالعات مختلف ،راهبرد دکتر فیرحی در پیشبرد دیدگاههای خود ، سه تلاش عمده مرحوم فیرحی در برجسته سازی حقوق انسان بر مبنای فقه ( اولویت دهی حق بر تکلیف/ بهره مندی از مقوله حقوق مشترک نوعیه مورد تاکید مرحوم نائینی/ بهره مندی از ظرفیت اصالة الاباحه)، دو پرسش مهمی که می توان فراروی تلاشهای مرحوم فیرحی مطرح کرد و اینکه آیا بدون بهره مندی از علوم ماقبل فقهی می توان به نتیجه مناسبی در مقوله فقه وحقوق انسان یا دولت مدرن رسید یا خیر و آیا برخی مباحث مورد تامل دکتر فیرحی ناتمام باقی ماند یا خیر؟

سخنران در پایان بحث خود تاکید کرد که مرحوم دکتر فیرحی ظرفیت سازی بر مبنای فقه برای توسعه اهتمام به حقوق انسانها را جدی پیگیری کرد و قطعا نام وی در تاریخ اندیشه باقی خواهد ماند وچه موافقان وچه ناقدان وی باید آثار او را مطالعه کنند تا بتوانند در تعامل با اندیشه های دیگر به داوری بنشینند.

[ ملاحظه: شاید دو کتاب جدیدی که بعد از فوت مرحوم دکترفیرحی از ایشان درروند نشر قرار گرفته ویک مورد به بازار کتاب آمده(مفهوم قانون) ومورد دیگر حسب اعلام ناشر، با عنوان «دولت مدرن و بحران قانون؛ چالش قانون و شریعت در ایران معاصر» در آینده منتشر خواهد شد، قدری در پاسخ پرسش دوم مطرح شده دکتر میرموسوی موثر باشد که در آینده می توان با مراجعه به این دو اثر بهتر بدان پرداخت]
در پایان بحث، دکتر میرموسوی به سئوالات مطروحه پاسخ گفت.

دکتر فراتی به عنوان ارائه کننده دوم این نشست نیز ضمن تسلیت درگذشت دکتر فیرحی، در مقام ارزیابی گذرای کارنامه مطالعاتی آن مرحوم از منظر فقه وحقوق انسان به مطالب متنوعی اشاره کرد ایشان ابتدا در مورد روش شناسی تحقیقی و سبک کار دکتر فیرحی و دغدغه اصلی آن مرحوم در حوزه رابطه دین ودولت وحکمرانی و تفاوت مسیر تحقیقی ایشان با طرح های برخی دانشوران دیگر و یافته های مرحوم فیرحی در مطالعات اولیه خود ( تقویت مبنای دموکراتیک از فقه)و مطالعات اخیر( تقویت حکمرانی دموکراتیک برگرفته از فقه با تمرکز بر مقوله حق و اراده آزاد ) که به بحث فقه وحقوق انسان اثر جدی می گذارد، توضیحاتی ارائه کرد، سپس کارنامه مطالعاتی مرحوم فیرحی را از منظر فقه وحقوق انسان مورد واکاوی قرار داد.

تصویر از حکمرانی در نگاه فقها و اثر آن در اجتهادات فقهی هر فقیه و استعاره های مفهومی بکار رفته در ادبیات فقها تا چه اندازه مورد توجه و تحلیل در بحث های مرحوم فیرحی قرار گرفته است؟ ونتایج این بررسی ها چه بوده و در کدام تصویر فقها از حکمرانی، بنا به نظر مرحوم فیرحی ظرفیت های بیشتری برای تامین دولت دموکراتیک و پیشبرد حقوق انسانی نهفته است؟ راههای مطرح شده در اندیشه های مغرب زمین و مسلمانان اعم از اهل سنت یا شیعیان برای رسیدن به دموکراسی چه بوده و مرحوم فیرحی در مورد هر یک از راههای مزبور چه داوری داشته و کدام راه را مناسب تر دانسته و در صدد ظرفیت سازی در آن چارچوب بر آمده و چه تقریری از آرای مرحوم نایینی و نظرات بنیانگذار انقلاب اسلامی در این زمینه داشته و نهایتا الگوی پیشنهادی حکمرانی فیرحی چه بود؟ از جمله محورهای دیگر بحث دکتر فراتی بود
در پایان،سخنران به سئوالات مطروحه پاسخ داد.

شایان ذکر است پرونده علمی« فقه وحقوق انسان» از مدتها قبل در دفتر کمیسیون در قم در دست بررسی و پیگیری می باشد که یکی از جنبه های آن ارزیابی مطالعات ودیدگاههای علما و کارشناسان مختلف در این حوزه است و کارنامه علمی محققان از طیف های فکری مختلف مطالعات اسلامی مورد توجه قرار دارند.

فایل صوتی مجموعه مباحث نشست علمی یاد شده، در زیر تقدیم میشود.انشاالله مخاطبان ارجمندفاتحه ای نثار آن مرحوم و سایر درگذشتگان نمایند ودر قدرشناسی از اساتید و محققان پرتلاش موجود بیش از پیش بکوشند.

اطلاع رسانی قبلی جلسه:
https://www.tg-me.com/ihrciran/8256
Audio
🔸ارائه دیدگاه دکتر سید علی میرموسوی در نشست بررسی کارنامه پژوهشی مرحوم دکتر فیرحی از منظر فقه وحقوق انسان
@ihrciran
🔺موسسه پژوهشی فرهنگی فهیم برگزار می کند

🔹میزگرد معرفی وبررسی:

📚 کتاب مفهوم قانون در ایران معاصر
(دکترداود فیرحی ره)

🔸 با حضور
دکتر سیدعلی میرموسوی
حجت الاسلام دکتر رحیم نوبهار

🔸 چهارشنبه ۱۷ دی ماه ۹۹
ساعت ۲۱

پخش آنلاین از :
◀️ صفحه اینستاگرامی موسسه فهیم

@fahiminst
@Feirahi
@alimirmoosavi
در سوگ یاس!

غروب بود و هوا گرگ و میش
دیگر از آن حجره صدایی بگوش نمی رسید
گویی درد و اندوه آن نازدانه به پایان رسید
آری جگر گوشه محمد به او پیوست!
و چراغ خانه علی خاموش!
آه که چه سوز و ماتمی برپاست!
كودكان بر بالین مادر حلقه زدند
اشک و آه امان نمی دهد
با دلی پر درد و اندوه
بر یتیمی خویش فق فق می کنند
برغربت و ستمی که برمادر رفت می گریند!
در تاریکی شب پیکر نازنینش را شستند
در غربت شبانه، غریبانه به خاکش سپردند!
و اینک بر مزار عزیزش!
با دلی پر درد و چشمانی گریان
اشک ریزان زمزمه می کند!
"مسلمانان مرا وقتی دلی بود"
"که با وی گفتمی گر مشکلی بود"
"به گردابی چو می افتادم از غم"
"به تدبیرش امید ساحلی بود"
"دلی همدرد و یاری مصلحت بین"
"که استظهار هر اهل دلی بود"
اینک اما درد دل با که گویم
و این بار سنگین اندوه و غم کجای گذارم!
رو به سوی آرامگاه محمد
درود بر تو ای پیامبر خدا!
از من و دخترت که دربرت آرمیده
و شتابان به تو رسیده
در شکیبایی کم آورده ام
فراق دردانه ات قرار از کفم ربود!
طاقتم بی طاق شد!
تنها تسلای خاطر علی
یاد آوری درد جانکاه فراق توست!
آری از یاد نمی برم آن گاه که
سرت بر روی سینه ام بود
و در دستانم جان دادی
و با دلی پر درد سرت بر سنگ آرامگاه نهادم!
"انا لله و انا الیه راجعون"
سپرده بازگردانده و گرو دریافت شد!
اما اندوهم پایان نپذیرد و شب سیاهم به سر ناید!
تا آن گاه که خدای این سرایت را برایم برگزیند!
به زودی نازدانه ات
از همداستان شدن امتت به ستم بر او خبرت دهد!
از وی بپرس و اوضاع و احوال را از او جویا شو!
بدرود تان! بدرودی وداع گونه!
اما نه از سرگلایه و بیزاری!
گر بروم ملول خاطر نِیَم
وگر بمانم از سر بدگمانی به وعده خدا به شکیبایان نیست!
سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۰/۲۸
@alimirmoosavi
ولایت ونظارت.pdf
4.2 MB
از ولایت تا نظارت
(گفتگوی منتشر نشده با آيت اللّه العظمى منتظرى)
فقیه عالیقدر آیت الله العظمی منتظری از برجسته ترین فقیهانی است که به تأمل و نظریه پردازی درباره حکومت اسلامی پرداخته است. نظریه ایشان در چارچوب اسلام سیاسی شکل گرفت و همگام با تحول شرایط و در سایه تجربه حکومت از ولایت انتخابی به نظارت فقیه دگرگونی یافت. ایشان در آغاز بر پایه سنت فقهی از نظریه نصب پشتیبانی می کرد. پس از پیروزی انقلاب و در جریان تدوین قانون اساسی با پذیرش نقش و جایگاه رأی مردم در حکومت به نظریه انتخاب گرایش یافت. تجربه حکومت دینی زمینه تحول دیدگاه ایشان را فراهم کرد و تحول برداشت ایشان به «نظریه نظارت» فقیه را در پی داشت. در این نظریه بر خلاف نظریه قبل، حکمرانی به اهل تخصص واگذار و اقتدار فقیه به نظارت بر امر قانون گذاری محدود می شود. اين مصاحبه که در 22 فروردین 1383انجام شد را می توان نقطه عطفی در اندیشه سیاسی آیت الله منتظری دانست.متن حاضر گفتگوی صمیمانه تنی چند از شاگردان و علاقه مندان با مرحوم آیت الله العظمی منتظری است که برای اولین بار در نشریه چشم انداز ایران منتشر می شود.
سيدعلی میرموسوی۹۹/۱۱/۵
@alimirmoosavi
🔻از ولایت تا نظارت؛ گفت‌وگوی منتشر نشده با آیت‌اللّه منتظری

✔️آیت الله العظمی منتظری از برجسته‌ترین فقیهانی است که به تأمل و نظریه پردازی درباره حکومت اسلامی پرداخته است. نظریه ایشان در چارچوب اسلام سیاسی شکل گرفت و همگام با تحول شرایط و در سایه تجربه حکومت از ولایت انتخابی به نظارت فقیه دگرگونی یافت.

ایشان در آغاز بر پایه سنت فقهی از نظریه نصب پشتیبانی می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب و در جریان تدوین قانون اساسی با پذیرش نقش و جایگاه رأی مردم در حکومت به نظریه انتخاب گرایش یافت. مبانی و ابعاد این نظریه در درس خارج فقه ایشان بحث و بررسی شد و بر این اساس چهار جلد کتاب “دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه” تدوین یافت.

تجربه حکومت دینی زمینه تحول دیدگاه ایشان را فراهم کرد و نگارش اثاری را در پی داشت که تحولی جدی نسبت به نظریه قبلی ایشان را نشان می‌دهد.

بر اساس این برداشت که می‌توان با عنوان «نظریه نظارت» فقیه ازآن یاد کرد، بر خلاف نظریه قبل، الگویی از حکومت طرح می‌شود که درآن حکمرانی به اهل تخصص واگذار و اقتدار فقیه به نظارت بر امر قانون‌گذاری محدود می‌شود.

مصاحبه ذیل که در ۲۲ فروردین ۱۳۸۳ انجام شد نقطه عطفی در اندیشه سیاسی آیت الله منتظری متأخر به شمار می‌آید. متن حاضر، گفت‌وگوی بی پرده و صمیمانه تنی چند از شاگردان و علاقه مندان به مرحوم آیت الله العظمی منتظری است که در دفتر ایشان برگزار شد.

در این نشست، دکتر سیدعلی میرموسوی، دکتر سیدصادق حقیقت، حجه الاسلام سیدهادی هاشمی، حجه الاسلام دکتر حسن موحدی ساوجی و حجه الاسلام احمد منتظری حضور داشتند. این متن که به لحاظ اندیشه‌ای از اهمیت خاصی برخوردار است، برای اولین بار از سوی دفتر معظم له به شکل کامل درنشریه «چشم انداز ایران فردا» شماره ۱۲۵، صص ۷_۱۲ (دی و بهمن ۱۳۹۹) منتشر شده است.
📎 پیوند به متن کامل این گفت‌وگو در سایت دین‌آنلاین

🆔 @dinonline
انفعال و سرگشتگی.pdf
4.1 MB
🔰شماره پنجم ویژه نامه پرسش روزنامه اصفهان زیبا

با موضوع: "انفعال و سرگشتگی"
پرونده ای برای تحلیل و بررسی علل و عوامل بروز انفعال و بی تفاوتی در جامعه

🔷با نوشتارها و گفتارهایی از:
مقصود فراستخواه، سعید مدنی، حسین دباغ، ناصر مهدوی، حبیب الله پیمان، سیدعلی میرموسوی، سید هادی معتمدی، سید آیت الله میرزایی، مرتضی سالمی، شیرزاد بابایی، شهریار دبیرزاده، مهدی کاظمی زمهریر ، نفیسه آزاد، علی فریدیحیایی، عماد بهاور، امیر تاکی
انفعال سیاسی؛ مفهومی چند وجهی(۱)

زندگی سیاسی عرصه ای با اهمیت در زندگی انسان است که در اصل نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود. ارسطو(322-384ق.م) انسان را جانوری سیاسی می دانست و فعالیت در اداره شهر را برای شکوفایی استعداد فرد لازم می دانست. از نظر وی سیاست رابطه انسان های آزاد است و انسان گسسته از شهر یا موجودی وحشی است یا خدا. آرنت(1906-1975) نیز با تقسیم بندی فعالیت های بشر به سه نوع زحمت، کار و عمل، نوع اخیر را انسانی ترین فعالیت بشری می داند، زیرا عمل فرایند آشکار کردن خویشتن است. «انسان ها با عمل كردن نشان مي دهند كه هستند و فعالانه هويت يگانه شخص خويش را آشكار مي سازند و در جهان انساني حضور مي يابند.» از نظر وی فعاليت سياسي بهترين نمونه عمل است، بنابراين سياست والاترين جايگاه آزادي انسان است.
🔹با وجود این نگاه و گرایش افراد به سیاست یکسان نیست. برای برخی از شهروندان سیاست از چندان اهمیتی برخوردار نیست. آنان نسبت به آنچه در عرصه سیاست رخ می دهد واکنشی نشان نمی دهند و می کوشند تا حد امکان خود را از اخبار و واقعیت های این عرصه دور نگاه دارند. در مقابل گروهی دیگر از افراد به سیاست اهمیت می دهند و رویدادهای این عرصه را پیگیری می کنند و در فرایندهای سیاسی حضوری کما بیش فعال دارند. این دو نوع واکنش زمینه ساز طرح دو مفهوم انفعال سیاسی و مشارکت سیاسی در توصیف رفتار سیاسی افراد شده است. با توجه به اهمیت و جایگاه مشارکت سیاسی به عنوان یکی از شاخص های توسعه سیاسی، گرایش انفعالی به سیاست عاملی تضعیف کننده و چه بسا تهدید یا آسیبی برای آن درنظر گرفته می شود.
🔹در جهان کنونی، چه در جوامع دموکراتیک و پسا صنعتی مدرن و چه در جوامع اقتدارگرای در حال گذار، نظام های سیاسی با دشواری و چه بسا بحران مشارکت شهروندان روبرو هستند. در جوامع توسعه یافته و دموکراتیک، نسل جدید چندان رغبتی به مشارکت سیاسی در چارچوب سبک های سنتی همچون شرکت در انتخابات و عضویت در احزاب سیاسی نشان نمی دهند. در جوامع در حال توسعه نیز سرخوردگی از روندهای رایج و نومیدی از تغییر، بی تفاوتی و انفعال سیاسی را در این نسل در پی داشته است. این وضعیت انفعال سیاسی را به موضوعی پیچیده و چند وجهی تبدیل کرده است که نمی توان به سادگی درباره آن به داوری پرداخت. هر گونه اظهار نظر در این باره پیش از هر چیز نیاز به تحلیل سرشت این پدیده و گونه شناسی آن دارد، از این رو می توان به طرح این پرسش پرداخت که انفعال سیاسی چیست و در چه شرایطی می تواند نامطلوب باشد و به توسعه سیاسی آسیب برساند؟ پاسخ به این پرسش پیش از هر چیز به تحلیل و چارچوب بندی مفهوم انفعال سیاسی و سپس به رویکردی بستگی دارد که در تحلیل و بررسی انفعال سیاسی اتخاذ می شود که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
🔹انفعال سیاسی در برداشت رایج برپایه دوگانه فعال و انفعال از سویی و مشارکت و عدم مشارکت سیاسی از سوی دیگر تعریف می شود. از این دیدگاه انفعال سیاسی در برابر مشارکت سیاسی قرار دارد. این برداشت از دو نظر قابل انتقاد می رسد: نخست این که مشارکت سیاسی تنها شکل فعال ندارد و شکل انفعالی نیز برای آن قابل تصور است. در نظام های پسا توتالیتر ایدئولوژیک و اقتدارگرا که مخالفت سیاسی سرکوب می شود، مشارکت بسیاری از شهروندان در عرصه سیاسی نه تنها از روی آگاهی، آزادانه و فعال صورت نمی گیرد، بلکه یا بر پایه ایدئولوژی خود را موظف به حمایت از نظام می دانند و یا آن را از روی ترس انجام می دهند. دوم این که پرهیز از مشارکت همیشه نشانه انفعال نیست، بلکه در شرایطی می تواند نوعی رفتار فعالانه قلمداد شود. بنابراین تعریف انفعال به شکل سلبی و بر پایه عدم مشارکت دقیق به نظر نمی رسد.
🔹فهم دقیق مفهوم انفعال به تحلیل گرایش سیاسی و مفاهیمی بستگی دارد که به آن اشاره دارند. گرایش سیاسی با دو مفهوم متمایز علاقه سیاسی و مشارکت سیاسی ارتباط دارد که خلط آن ها می تواند مایه اشتباه و سردرگمی در تعریف انفعال باشد. علاقه سیاسی را می توان میزان جذابیت سیاست برای هر کس دانست و آن را با درجه ای مشخص کرد که سیاست کنجکاوی یک شهروند را برمی انگیزد. این مفهوم طیفی گسترده از علاقه اندک، متعادل و زیاد به سیاست را در بر می گیرد. مشارکت سیاسی از نگاهی عام به فعالیت هایی تعریف می شود که معمول شهروندان از راه آن در پی تاثیر گذاری بر تصمیم سازی سیاسی یا حمایت از حکومت برمی آیند. این تعریف هم شامل نقش موثری است که شهروندان برای تاثیرگذاری بر برون دادهای سیاسی ایفا می کنند و هم فعالیت های حمایتی و تشریفاتی را در بر می گیرد. این فعالیت به افرادی اختصاص دارد که ارتباط انفعالی با نظام دارند و آن را تایید می کنند و تنها به تطبیق رفتار خود با خواسته های آن می اندیشند. آن ها در برابر کسانی قرار دارند که در پی اصلاح یا تغییر نظام اند و یا فعالانه با آن همکاری می کنند.
@alimirmoosavi
انفعال سیاسی مفهومی چند وجهی(۲)

🔹با توجه به تمایز دو مفهوم علاقه سیاسی و مشارکت سیاسی، شهروندان را از این نظر دست کم به 4 گروه می توان تقسیم کرد: 1.شهروندانی که علاقه سیاسی دارند و مشارکت سیاسی نیز می جویند. 2. کسانی که با وجود علاقه سیاسی، اهل مشارکت نیستند. 3. افرادی که باوجود مشارکت سیاسی، علاقه سیاسی ندارند. 4. افرادی که نه علاقه ای به سیاست دارند و نه اهل مشارکت سیاسی اند. پرسش این است که رفتار کدام یک از این چهار گروه را می توان انفعال سیاسی دانست؟
🔹در فعال بودن گروه نخست و انفعالی بودن گروه اخیر اختلافی نیست، اما در مورد دو گروه دیگر به ویژه گروه دوم جای بحث وجود دارد. این اختلاف به ویژه با توجه به تفاوت میزان علاقه سیاسی افراد بیشتر می شود. از این نظر افراد به سه دسته تقسیم می شوند: کسانی که هیچ درگیر سیاست نمی شوند، کسانی که از آگاهی و هشیاری نسبت به سیاست برخوردارند و در نهایت کسانی که افزون بر آگاهی آماده کنش سیاسی هستند. دسته اخیر در حالت استندبای هستند و هنگامی که شرایط را مهیا و آماده ببینند، وارد عرصه و فعال می شوند. براین اساس گروه دوم به دو دسته تقسیم می شوند: کسانی که در حد آگاهی و توهم زدایی به سیاست علاقه دارند، کسانی که افزون بر این در شرایطی که اوضاع مساعد باشد اهل فعالیت سیاسی نیز هستند. رفتار گروه سوم؛ یعنی کسانی که سیاست برای آنان جذابیت ندارد، ولی در عرصه سیاسی مشارکت می جویند، را می توان نوعی انفعال دانست.
🔹بر پایه این تحلیل می توان به دو معیار مهم برای انفعال سیاسی دست یافت: نخست میزان علاقه سیاسی و دوم شیوه مشارکت سیاسی. میزان علاقه به اندازه ای که فرد در پی آگاهی سیاسی باشد و مشارکت در صورتی که فرد در پی تطابق رفتار خود با خواست نظام نباشد. بر این اساس رفتار کسانی که دریافتی وهم آلود از سیاست دارند و نسبت به آن خفته اند و یا خواب آلوده با آن برخورد می کنند، انفعالی به حساب می آید. همچنین کسانی که تنها به تقاضاهای نظام از خود توجه دارند و یا نظام برای آنان ترسناک است و از این رو در پی تطابق رفتار خود با آن بر می آیند، واکنش آنان انفعال سیاسی به حساب می آید. در برابر رفتار کسانی که از آگاهی سیاسی برخوردارند و با وجود آمادگی برای کنش سیاسی به دلیل فراهم نبودن شرایط از مشارکت خودداری می کنند، را نمی توان در زمره انفعال سیاسی جای داد.
🔹از سویی مفهوم مشارکت سیاسی نیز در پرتو تحول در ارتباطات و گسترش شبکه های مجازی همچون گذشته به فعالیت در روندهای رسمی همچون عضویت در احزاب و شرکت در انتخابات محدود نمی شود. در سایه این تحولات عرصه سیاست گسترش یافته و فعالیت های مدنی که در حوزه عمومی انجام می شود و نیز کارهای داوطلبانه ای که در تقویت و حمایت از حقوق گوناگون شهروندی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام می شوند، اگر چه در سیاست رسمی جای نمی گیرند، ولی سیاسی قلمداد می شوند. توجه به این نکته به ویژه در نظام های اقتدارگرا یا پساتوتالیتر، که فضای سیاست رسمی در آن ها بسیار محدود شده است و اصلاحات سیاسی ناکام می مانند، بسیار اهمیت دارد. در چنین نظام هایی مسئله اصلی دیگر اصلاح یا انقلاب نیست، زیرا هیچ یک عملی نیستند، مسئله اصلی این است که چگونه و با انجام چه کارهایی می توان زندگی افرادی که ناگزیر از زیستن در چنین نظامی هستند را شرافتمندانه تر کرد. این کارها نه تنها به ورود در عرصه سیاست رسمی و احراز مناصب سیاسی محدود نمی شوند، بلکه کارهایی به مراتب تاثیر گذارتر را نیز دربرمی گیرند؛ کارهایی که تاثیری غیر مستقیم بر ساختار قدرت دارند. برای مثال دفاع از حقوق زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی هر چند فعالیتی مدنی است، ولی اقتدارگرایان را در تنگنا قرار می دهد و از این راه دامنه عمل آنان را محدود می کند.
🔹در جمع بندی نهایی می توان گفت در جهان کنونی انفعال سیاسی تنها بر اساس مشارکت یا عدم مشارکت در روندهای سیاسی رسمی تعریف نمی شود، بلکه مفهومی چند وجهی است که بر پایه دو معیار علاقه سیاسی و شیوه مشارکت سیاسی می توان آن را مشخص کرد. بر این اساس نه تنها رفتار کسانی که خود را به هیچ شکل درگیر سیاست نمی کنند، بلکه کسانی که بر پایه ایدئولوژی و یا از روی ترس تنها به تطابق رفتار خود با نظام می اندیشند، نوعی انفعال سیاسی است. در برابر کسانی که در فعالیت های سیاسی رسمی، نه از سر بی علاقگی به سیاست و یا آماده نبودن برای کنش سیاسی، بلکه به دلیل احساس بی تاثیری و یا فراهم نبودن شرایط شرکت نمی جویند را نمی توان در گروه منفعلان جای داد. آنان با آگاهی از شرایط سیاسی در شرایطی که ساختار قدرت هیچ نشانه ای برای تغییر از خود نشان نمی دهد، با رویکردی جامعه محور، خود را درگیر فعالیت هایی می کنند، که دست کم می تواند به بهبود شرایط و شرافتمندانه تر کردن زندگی شهروندان کمک کند.
سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۱/۱۲
@alimirmoosavi
Forwarded from ملی مذهبی
اخرین نظرات منتظری درباره ولایت فقیه هم باعث تامل و هم تاسف

✍🏻تقی رحمانی

♦️منتظری و ارایش برای تجربه سیاسی و فقهی ایران نکات قابل توجه دارد.فقيهي صادق که با نظراتش و تغییر ان امکان بحث روی ارایش را صاف و ساده و و بس قابل بررسی پیش روی ما می گذارد.
بهانه این بحث مطلبی در نشریه چشم اندر ایران است که استاد با شاگردانش به بحث طلبگی نشسته است. بگذریم که روشنفکران را این عادت نیست.

♦️صورت بندی این بحث بر چند اصل استوار است. حکومت بر اساس رای مردم است. خواست مردم الویت دارد.
نظارت فقیه در افتا است هم هم در اموری تخصص دارد.مثلا در سیاست خارجی او حق نظر ندارد.
قانون ملاک ورود فقیه به موضوع است که تخصص دارد او نمی تواند هر وقت حتی در مورد تخصص اش بدون پرسش وارد شود. اما حق نظر دارد.
اگر مردم نخواستند مسئله همین تخصص افتای فقیه هم منتفی می شود.

♦️منتظری نظرش را به دوره ای تطبیق نمی دهد اما شاگردان که تاریخ خوانده اند، می گویند این نظر اخیر شما می شود همان نوع نظارت مشروطه، اما اصرار شاگردان بی اثر است چرا که عادت منتظری سیستم سازی نیست او را عادت است که در اثارش نظر فقهی می دهد به تطبیق نظرش با هر مدلی چندان مخالفت ندارد که این عدم دقت مشکل زا هم می شود اگر چه منتظری سیستم ساز نیست اما نظریه سازی است که به هر نظری غنای فقهی و شرعی می دهد.

@Mellimazzhabi
📌متن کامل
انقلاب پیشرو یا محافظه کارانه!؟

رابطه انقلاب اسلامی با مدرنیته و تجدد موضوعی بحث برانگیز است و بر سر پیشرو (progressive) یا واپس گرا(regressive) بودن آن اختلاف نظر وجود دارد. میشل فوکو به اقتضای علایق خود در آغاز آن را به انقلابی پست مدرن تفسیر کرد، ولی به زودی به اشتباه خود پی برد و با چرخشی کامل آن را انقلابی محافظه کارانه یا ارتجاعی دانست.
🔹میرسپاسی در تحلیلی متفاوت این پدیده را گامی به سوی مدرنیته ایرانی دانسته است. او با نقد رویکرد اروپا مدار، که مدرنیته غربی و اروپایی را تنها صورت تجدد می داند، از تنوع تجربه های تجدد سخن می گوید و در این راستا ایده تجدد ایرانی را طرح می کند. از این دیدگاه انقلاب ایران بازتاب گرایش به بازیابی هویت و کوشش برای تحقق نوعی تجدد در چارچوب اقتضاءات و الزامات فرهنگی و هویت ایرانی بود.
🔹بی تردید، انقلاب پدیده ای مدرن و راهی پرهزینه به تغییر و توسعه سیاسی در شرایطی است که اصلاحات به بن بست رسیده باشد. از میان سه رویکرد موجود درباره تغییر، محافظه کاری و انقلاب در برابر یگدیگر قرار دارند. محافظه کاری با تاکید بر حفظ وضع موجود در اصل با تغییر مخالفت می ورزد. در برابر انقلابی گری خواهان تغییر رادیکال و همراه با خشونت وضع موجود است. با این وصف انقلاب محافظه کارانه اصطلاحی پارادکسیکال به نظر می رسد.
🔹ارزیابی ماهیت انقلاب ایران با توجه به زمینه و ذهنیت اجتماعی، ایدئولوژی و رهبری آن دقیق تر خواهد بود. بر این اساس می توان گفت با وجود برخی از عناصر مدرن، در مجموع جهت گیری کلی انقلاب اسلامی محافظه کارانه بوده است. بنابراین غلبه گرایش افراطی جریان محافظه کاری در دهه پنجم را می توان اقتضای این جهت گیری دانست.
🔹اگر چه گذار به تجدد در جامعه ایران از مشروطیت آغاز شد و تجدد گرایی آمرانه به آن شتاب بخشید، ولی عناصر مربوط به جامعه ماقبل صنعتی در آن دست بالا را داشت. روند توسعه در دوران پهلوی نا متوازن بود و عرصه های اجتماعی و سیاسی توسعه نیافت. ذهنیت اجتماعی حاکم بر ایران به تعبیر برول ابتدایی بود. دیدن تصویر امام خمینی در کره ماه، که اکثریت را مسحورخود کرد، بازتاب این ذهنیت بود.
🔹از نظر ایدئولوژی نیز با وجود رگه های نوگرایانه، در مجموع گذشته گرایی خصلت برجسته آن بود. آرمان شهر اسلام سیاسی به ۱۴ قرن پیش تعلق داشت. امام خمینی از تایید این ادعای روشنفکران که این ها می خواهند ما را به ۱۴۰۰ سال پیش برگردانند، هیچ ابایی نداشت. اسلام انقلابی، با تجدد غربی مرزبندی روشنی داشت و هواخوهان آن را با انگ غرب زدگی محکوم می کرد. با پیروزی انقلاب نیز در سایه تقویت چپ اسلامی و اسلام فقاهتی، اسلام گرایی با رویکردی غرب ستیزانه غلبه یافت. اسلامی سازی و آمریکا ستیزی به عنوان دو عنصر اصلی این گفتمان، واگرایی آن با تجدد را تشدید می کرد.
🔹انقلاب ایران در شرایطی به پیروزی رسید که نیروهای سنتی با نیروهای مدرن همراه شدند و روستاییان به شهری ها پیوستند. آصف بیات در سیاست خیابانی به خوبی نقش طبقات محروم که در سودای بهبود وضعیت معیشتی و رهایی از فقر به انقلاب پیوستند را نشان داده است. روحانیت جایگاهی بی بدیل در میان این نیروها داشت، از این رو توانست نقش رهبری خود را تثبیت کند.
🔹محافظه کاری همواره جریان غالب در روحانیت شیعه را تشکیل داده و نواندیشی دینی همواره در حاشیه قرارداشته است. از سویی ساختار سلسله مراتبی و الیگارشیک حاکم بر آن گرایش به دموکراسی را در این نهاد تضعیف می کند. همچنین فهم پیشامدرن از حکمرانی و سیاست مانع از درک اقتضاءات و الزامات مدرن دربخش قابل توجهی از این قشر است.
🔹حضور جناح سنتی روحانیت در ساختار قدرت در سایه ویژگی های بیان شده، چشم انداز محافظه کارانه انقلاب را تقویت کرد. با درگذشت رهبر فقید انقلاب و تقویت عناصر سنتی مشروعیت، این وضعیت تشدید و محافظه کاری سرنوشت محتوم آن شد. جناح سنتی اینک پشتوانه ای محکم برای پیشبرد اهداف خود یافت و بهای آن را که تقویت اقتدار گرایی در ساخت قدرت بود پرداخت. جبهه نیرومند محافظه کاری در سایه حمایت نیروهای نظامی از توفیق نیروهای اصلاح طلب در پیش برد اهداف مدرن انقلاب مانند آزادی و جمهوری خواهی مانع شد.
🔹در جمع بندی نهایی می توان گفت: با وجود مدرن بودن برخی از نیروها، عناصر و آرمان های انقلاب، عناصر پیشامدرن در جامعه و ذهنیت مردم و چیرگی نیروهای سنتی بر نوگرا، جهت گیری انقلاب به سوی محافظه کاری را در پی داشت. با وجود این جامعه مسیری متفاوت را پیمود و شکافی فزاینده با ایدئولوژی و روندهای رسمی حاکمیت یافت. بحران های کنونی جمهوری اسلامی ریشه در این شکاف دارد و راه حلی جز شناسایی خواست و نیازهای واقعی مردم و تغییر در این راستا ندارد. نظامی که ابزار لازم برای تغییر خود را دارا نباشد، ابزار حفظ خویش را نیز دارا نیست.
سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۱/۲۱
@alimirmoosavi
Forwarded from Mohamadreza labib
"مرثیه ای برای سید ابراهیم "
يکی که از آکادمی جا مانده بود...

در دانشگاه ما، معمولا شماری چند از اساتید را با اسم کوچک صدا میزدیم. آنقدر تعداد موسوی ها زیاد بود که وقتی گفته می‌شد دکتر موسوی معلوم نبود اشاره به کدام یک از اینهاست...
لذا ایشان را سید ابراهیم صدا میکردیم.
امروز و دیروز بهت زده و خشمگین به کلاس های پرشور مردی فکر می کنم که از همه موسوی های دانشگاه و عموم معلم های دیگر مان شهرت کمتری داشت اما کمتر کسی بود که با او بنشیند اما سواد و عمق درک او از تاریخ فلسفه را تایید نکند.
کلاس هایش سرشار از روح دیالوگ بود.
به زبان و فکر و متفکران یونانی بسیار مسلط بود.
دو ترم متوالی کلاسهای افلاطون و ارسطویش را نشستم و تقریبا هیچ حرف تکراری از او نشنیدم.
و این خیلی عجیب است... خیلی خیلی... چون معلم در کشور من یعنی کسی که طوطی وار تکرار می کند...
متواضع،مهربان، دقیق، جدی، آرام
آزاد اندیش و... وقف فلسفه بود
اصلا جایش اینجا نبود،
یکی که از آکادمی Ἀκαδήμεια (آکادمی افلاطون، محفل فلسفه ورزی برای فلسفه ورزی) جا مانده بود..
#سید_ابراهیم_موسوی
#دپارتمان_فلسفه
#دانشگاه_مفید
https://www.instagram.com/p/CLkHhMNHB1P/?igshid=h0mo43r9j2sh
موی دماغ محافظه کاران!

مصاحبه جدید احمدی نژاد در حاشیه دیدار وی از کتابفروشی های راسته انقلاب رخدادی قابل توجه در انتخابات ۱۴۰۰ است. گرچه شاید برخی این اقدام را در راستای گرم کردن تنور انتخابات تحلیل کنند، ولی از زاویه ای دیگر نیز قابل تحلیل است.
🔹احمدی نژاد پوپولیستی تمام عیار است که از هیچ فرصتی برای ارتباط با پایگاه اجتماعی و حفظ و افزایش قدرت اجتماعی خود چشم پوشی نمی کند. این مصاحبه بسیار هوشمندانه، دقیق و برنامه ریزی شده در این راستا بود و نوعی اعلام حضور غیر رسمی در انتخابات ۱۴۰۰ تلقی می شود.
🔹برخی از فرازهای مصاحبه مانند مهندسی انتخابات، تعارض شعار انتخابات حداکثری با تجلیل از انتخابات مجلس، تضعیف نظام توسط نیروهای خودی و دشمن واقعی بودن آنها، تحقیر حداد عادل و فراتر بردن بحث از وی با هدف به چالش کشیدن جریان حاکم طرح شده است.
🔹این نشانه ها بر برنامه مستقل احمدی نژاد برای حضور در انتخابات دلالت دارند. گویا او از هنگام زندانی شدن مشایی و بقایی برای امروز برنامه ریزی کرده بوده است. بازی او نوعی بازی با برد مضاعف است، که در مجموع قدرت او را تقویت می کند و موقعیت او در موازنه قوا را بهبود می بخشد. افزون بر این که با ادبیات خود حنای پوپولیسم جریان رقیب را از رنگ می اندازد.
🔹حضور او در انتخابات گرچه شاید تنور انتخابات را گرم کند، ولی از جهاتی چالش ساز نیز هست. احتمال این که از وی سخنان جذاب و چالشی تری بشنویم، کم نیست. تا این جای کار نقش خود را به خوبی بازی کرده است.
#پوپولیست
#محافظه کاران
#انتخابات۱۴۰۰
سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۲/۴
@alimirmoosavi
وای از این مسلمانی!

بهنام محجوبی را نمی شناسم و از پرونده او هم چندان آگاهی ندارم، ولی احساس تاثر و اندوه خود از مرگ او را نمی توانم پنهان کنم. جوانی در آغاز زندگی و شاید با امید و رویاهایی که در سر داشته، در جریان تجمع اعتراضی فرقه ای از اهل تصوف، به ناگاه بازداشت و روانه زندان و سپس با اتهامی امنیتی به دوسال حبس محکوم می شود. خانواده ای که از لحظه بازداشت، نگران حال عزیزشان بوده اند، اینک با دلواپسی پیگیر حال او و برای آزادی وی لحظه شماری می کنند. به ویژه این که وضعیت جسمی و روحی وی با زندانی شدن تناسب نداشته است.
🔹اما تماس های وی از زندان و اخبار بدحال بودنش و شیوه رفتار با وی به نگرانی آنان دامن می زند، در حالی که راهی برای کمک کردن به او ندارند. تنها امیدشان به قوانین و مقرراتی است که برای حمایت از زندانی و تامین سلامت او وضع شده و در صورت رعایت دست کم جان او در امان می ماند. آن هم در شرایطی که رییس دستگاه قضا از عدالت قضایی دم می زند. رفته رفته اوضاع وخیم تر می شود و این امید نیز از دست می رود.
🔹هر روز خبر از تشدید بیماری و ناکامی تلاش هایی است که برای آزاد ساختن وی از زندان و بستری شدن در بیمارستان انجام می شود. کار تا به آنجا پیش می رود که جوان در خطر مرگ قرار می گیرد، اما صدای فریاد رسی برای نجات او به جایی نمی رسد. چه دردناک است شنیدن خبر دست و پنجه نرم کردن جوانی با مرگ برای مادر و دردناک تر آن که نمی تواند بر بالین وی حاضر شود و با مهر مادرانه او را تسلی بخشد.
🔹سخن از نقض حقوق بشر نیست، بلکه سخن از پایمال شدن اصول اولیه رفتار انسانی است که در تعالیم دینی و اسلامی نیز بر آن تاکید شده است. چگونه می توان بر چنین مرگی مویه نکرد،حال آن که علی( ع) مردن از روی شرم بر بیرون آوردن خلخال از پای زنی یهودی را روا دانسته است!؟
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر از پی امروز بود فردایی

سیدعلی میرموسوی۹۹/۱۲/۵
@alimirmoosavi
اصلاح طلبان و دشواری های انتخابات ١٤٠٠

✍️جریان اصلاحات همواره با نگاهی کم و بیش خوش بینانه و محافظه کارانه به انتخابات نگریسته است. از دیدگاه این جریان انتخابات با وجود محدودیت هایی همچون نظارت استصوابی، دست کم فرصتی برای طرح گفتمان اصلاحات و مطالبات اجتماعی است، از این رو نادیده گرفتن آن شایسته نیست. این جریان همچنین با هدف بهبود خواهی حکومتی و مرز بندی با براندازان، خود را موظف به مشارکت در انتخابات می داند. از این رو استراتژی این جریان در اصل انتخابات مدار بوده است و بر اساس آن به مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ می اندیشد. صرف نظر از انتقادهای وارد بر این راهبرد، در انتخابات فرارو جریان اصلاحات با دشواری هایی روبرو است که توجه به آن ضرورت دارد.
🔹نخست؛ گفتمان اصلاحات شکاف و تعارضی آشکار با گفتمان رسمی و حاکم، در تفسیر آرمان ها و ارزش های انقلاب و قانون اساسی دارد. مقاومت در برابر اصلاحات و کوشش برای به حاشیه راندن آن در چند دهه گذشته نیز ریشه در این تعارض دارد. از دیدگاه جریان حاکم مطالبات اصلاح طلبان به ویژه در حوزه های سیاسی و فرهنگی تضعیف ارزش ها و آرمان های انقلاب را در پی دارد و زمینه ساز نوعی براندازی نرم است. بنابراین مادام که آنان ناسازگاری با ایدئولوژی رسمی را برطرف و گذشته خویش را جبران نکنند، از فرصت حضور در نهادهای تصمیم ساز و موثر در حاکمیت محروم خواهند بود.
🔹دوم؛ جامعه با تجربه ناکامی های گذشته به طور جدی سرخورده شده و انگیزه آن برای مشارکت به شدت کاهش یافته است. سطح پایین مشارکت در انتخابات ۹۸ به روشنی نشان داد که اکثریت مردم امید خود به تغییر از راه نهادهای انتخاباتی را از دست داده اند. با این نومیدی راهکارهای گذشته برای ایجاد انگیزش پاسخ گو نیست. به ویژه این که دوگانه اصلاح طلبی و اصول گرایی برای بسیاری بی معنا شده است. از دیدگاه عموم جامعه فرد منتخب تنها رای خود را از مردم می گیرد، ولی در برنامه و سیاست های خود توجهی به نیازها و مشکلات آنان ندارد.
🔹سوم؛ ورود کاندیدایی، که جریان اصلاح طلبی را نمایندگی کند و از توان بسیج اجتماعی خوبی برخوردار باشد، به عرصه رقابت های انتخاباتی بعید به نظر می رسد. با حضور موثر جریان تندرو در نهادهای نظارتی به ویژه شورای نگهبان، احتمال تایید صلاحیت چنین نامزدی بسیار پایین است. شیوه تایید صلاحیت ها در انتخابات مجلس نشان داد که این جریان برای به قدرت رساندن «جوانان مومن انقلابی» تیغ رد صلاحیت ها را نسبت به گذشته بسیار تیزتر کرده است.
🔹چهارم؛ ساختار قدرت در سال های اخیر تصلب بیشتری یافته و شرایط برای فعالیت یک رییس جمهور همسو با اصلاح طلبان نیز بسیار دشوارتر شده است. مجلس دوازدهم با ترکیبی که نیروهای تندرو در آن دست بالا را دارند، راه را حتی برای اقداماتی که به اجماع نخبگان در راستای منافع ملی است، مسدود می سازد. این مجلس با هدف به کرسی نشستن فردی همسو با این جریان آرایش یافته است و برهم زدن این برنامه بسیار دشوار است. حتی اگر در خوشبینانه ترین فرض نامزدی اصلاح طلب به قدرت برسد، برنامه های او در مواجهه با این سدّ به بن بست خواهد رسید.
🔹پنجم؛ در وضعیت کنونی نظام و حاکمیت با بحران هایی جدی در عرصه داخلی و خارجی روبرو است که خروج از آن به دولتی مقتدر نیاز دارد؛ دولتی که نه تنها با مانع تراشی روبرو نباشد، بلکه از اجماع و پشتیبانی جدی قوای اصلی حاکمیت برخوردار باشد. با توجه به تعارض گفتمان إصلاحات با گفتمان حاکم، بی تردید رییس جمهوری که حتی اندک همسویی با اصلاح طلبان داشته باشد، از این پشتیبانی برخوردار نخواهد بود. بنابراین حتی اگر همه شرایط برای روی کار آمدن چنین فردی فراهم باشد، کارآمدی لازم برای حل مشکلات و پاسخ گویی انتظارات مردم را نخواهد داشت. در نتیجه همچون گذشته نارضایتی عمومی را در پی دارد و سیل ناسزا و بدگویی مردم به سوی او و طرفدارانش روان خواهد شد.
🔹راهبرد انتخاباتی جریان إصلاحات نمی تواند بدون توجه به این دشواری ها و ارائه راه حلی برای آن ها تدوین شود. بی تردید سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان در سایه ناکامی دولت در تحقق خواسته های مردم و بهبود أوضاع معیشتی طبقات ضعیف جامعه، بسیار آسیب دیده است. آنان از یک سو به تعامل با قدرت سیاسی و اعتماد سازی نزد آن می اندیشند. از سوی دیگر نگران کاهش اعتبار خود در پایگاه اجتماعی و بین طرفداران خویش اند. هرچند گروه های اصلاح طلب برای نشان دادن حسن نیت به حاکمیت خود را ناگزیر از مشارکت در انتخابات می بینند، ولی نمی توانند به پایگاه اجتماعی و خواسته های آن بی توجه باشند. در این وضعیت بغرنج و معما گونه، که قدرت سیاسی و مردم چندان چشم اقبالی به اصلاح طلبان ندارند، شاید راه حل تعدیل این راهبرد در راستای نوعی اصلاحات جامعه محور باشد.
سیدعلی میرموسوی۱۳۹۹/۱۲/۲۴
@alimirmoosavi
https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/279800/
2024/09/29 08:15:27
Back to Top
HTML Embed Code: