Telegram Web Link
شفقنا- حجت السلام و المسلمین رفیعی در مجلس یادبود علامه «سیدجعفر مرتضی عاملی» در مؤسسه آل البیت (ع) بر لزوم موقعیت شناس بودن عالمان دینی در شرایطی که دشمنان با استفاده از وسائل ارتباطی به ایجاد هجمه و شبهه می‌پردازند تاکید کرد و گفت قرار نیست ما با چهار فحش دست از دین خود برداریم.
به گزارش خبرنگار شفقنا این مبلغ دینی تصریح کرد: اگر آثار علماء نبود چیزی از شیعه باقی نمانده بود. اگر یک دور تاریخ فقهاء شیعه را بررسی کنیم، می‌بینیم که کمتر از یک درصد در آنها انحراف وجود داشته است. اینها مرزداران دین و همواره در خدمت دین بودند و شیعه را از حملات شیاطین حفظ کردند. او درباره جایگاه عالمان دینی گفت: پیامبر ص فرمودند: المؤمنُ إذا ماتَ و تَرَکَ وَرَقهً واحِدَهً علَیها عِلمٌ تَکونُ تِلکَ الوَرَقهُ یَومَ القِیامَهِ سِترا فیما بَینَهُ و بَینَ النّارِ، و أعطاهُ اللّه ُ تبارکَ و تعالى بکُلِّ حَرفٍ مَکتوبٍ علَیها مَدینَهً أوسَعَ مِن الدُّنیا سَبعَ مَرّاتٍ؛ یعنی اگر عالمی از دنیا برود و علم و دانشی از خود باقی بگذارد، ستری بین او و بین نار خواهد بود. آقای رفیعی ادامه داد: حتی مردم در بهشت به عالم نیاز دارند. در روایت آمده است: إِنَّ أَهْلَ الْجَنَّهِ لَیَحْتَاجُونَ إلَی الْعُلَمَاءِ فِی الْجَنَّهِ وَ ذَلِکَ أنَّهُمْ یَزُورُونَ اللهَ تَعَالَی فِی کُلِّ جُمُعَهٍ، فَیَقُولُ لَهُمْ: تَمَنَّوْا عَلَیَّ مَاشِئْتُمْ، فَیَلْتَفِتُونَ إِلَی الْعُلَمَاءِ فَیَقُولُونَ: مَاذَا نَتَمَنَّی؟ فَیَقُولُونَ: تَمَنَّوْا عَلَیْهِ کَذَا وَ کَذَا، فَهُمْ یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِمْ فِی الْجَنَّهِ کَمَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِمْ فِی الدُّنْیَا. شبهای جمعه خدا به اهل بهشت می فرماید هرچه می خواهید از ما تقاضا کنید. مردم نزد علماء رفته و می پرسند چه بخواهیم؟
او تصریح کرد: عالم دین در کنار خدا و اولیاء او به عنوان شاهد توحید قرار گرفته است. رسول خدا(ص) فرمودند: ألا اُخبِرُکُم عَنِ الأجوَدِالأجوَدِ؟ اللّه ُ الأجوَدُ الأجوَدُ ، وأنا أجوَدُ وُلدِ آدَمَ ، وأجوَدُکُم مِن بَعدی رَجُلٌ عُلِّمَ عِلما فنَشَرَ عِلمَهُ ، یُبعَثُ یَومَ القِیامَهِ اُمَّهً وَحدَهُ ، ورَجُلٌ جادَ بِنَفسِهِ للّه ِ عَزَّوجلَّ حَتّى یُقتَلَ؛ یعنی جود خدا از همه عالم برتر است و من نیز اجود فرزندان آدم هستم. حضرت(ص) می فرماید کسی که چیزی یاد گرفته و علمش را یاد داده است روز قیامت به صورت امت واحده مبعوث می شود. عبارت «امت واحده» برای حضرت ابراهیم به کار رفته است.
آقای رفیعی گفت: روز قیامت گفته می شود أیها الکافل لأیتام آل محمد الهادی لضعفاء محبیه و موالیه قف حتی تشفع لکل من أخذ عنک أو تعلم منک فیقف فیدخل الجنه معه فئام و فئام حتی قال عشرا. ای عالم جلو بهشت بایست و هرچه می خواهی از شاگردانت شفاعت کن. او ادامه داد: امام هادی(ع) و امام عسگری(ع) نشسته بودند. عالمی وارد مجلس شدند. امام هادی ایشان را خیلی تحویل گرفت. ساداتی که اطراف حضرت بودند وجه این احترام را پرسیدند. حضرت فرمود من این فرد را بالا نبردم خدا این را بالا برده است. همان که عمل صالح را علت ترفیع می داند، عالم را نیز رفعت داده است. آقای رفیعی گفت: از رسول خدا(ص) پرسیدند اگر جنازه ای روی زمین باشد و سوی دیگر مجلس عالمی باشد کدام مقدم است؟ حضرت فرمود اگر کسی هست جنازه را بردارد حضور در مجلس عالم برتر از شرکت در هزار تشییع جنازه، عیادت هزار بیمار، هزار حج و هزار غزوه است. چون خداوند به او علم عطا کرده و خیر دنیا و آخرت در علم و شر دنیا و آخرت به خاطر جهل است. وی تصریح کرد: آنچه در دنیای اسلام از خشونت می کشیم همه نتیجه جهل است. جهل بود که سی هزار نفر را مقابل امام حسین علیه السلام علم کرد. دو سه نفر، چندهزار نفر را در جمل مقابل امام علی(ع) جمع کردند. تبلیغات علی را در جامعه بی نماز معرفی کرده است. وقتی که در نبودن ماهواره و شبکه های اجتماعی تبلیغات چنین اثری داشته است، در دنیای کنونی تبلیغات گسترده علیه دین چه نتیجه ای خواهد داشت؟ عالمان دین در چنین شرایطی نباید ساکت باشند و باید ببینند خطر در کجا است و همانجا ورود کنند. آقای رفیعی در توضیح ویژگی های آثار علامه مرتضی گفت: ایشان درباره نقش یهود و اسرائیلیات در تاریخ نقش افشاگرانه داشت. شجاعانه وارد این عرصه شده است. روایاتی که با ناقلان یهود در حوزه تاریخ ما وارد شده کم نیست و ایشان در آثار خود اینها را به چالش کشیده است. نگاه شکاکانه به گزارشات تاریخی دارند و می گویند هیچگاه به تاریخ نگاه معبودانه ندارم. در آثار خود در عین ادب از ولایت و مظلومیت حضرات معصومان(ع) دفاع می کنند. 53 جلد راجع به امیرالمومنین قلم زده اند اما درباره آن نوشته اند که این کتاب حتی نتوانسته چهره علی را به صورت تاریک هم نشان دهد. در اقوال خود حتی زمانی که مخالف مشهور سخن گفته شجاعانه و مستدل از نظر خود دفاع می کند.
ایشان به کافی نبودن تاریخ نقلی باور دارند. مباحث تاریخی را تحلیل می کنند. ایشان از امام خمینی رهبر کبیر انقلاب دفاع می کنند و از رهبری حمایت می کنند. راجع به امام یک قصیده دارند.
او ادامه داد: بیماری ایشان را از پا انداخته بود اما یک ذره احساس خستگی نداشت و پشتکار عجیبی داشت. تولیت سابق حرم حاجی آقای مسعودی می فرمود بعد از بمباران لبنان به کتابخانه ایشان رفتیم. با اینکه کتابخانه ایشان را زده بودند اما یک ذره احساس ضعف، شکست و ناراحتی نداشتند و می گفتند خیر است و من دوباره می نویسم. انسان نباید در مسیر حق دچار یاس شود. حالا چهارتا جوان فحش بدهند. این چیزها همیشه در طول تاریخ بوده است. قرار نیست ما با چهارتا فریاد از دینداری خود عقب نشینی کنیم. مرحوم علامه جعفر مرتضی شجاعت و ادب داشت. این عمر و این همه اثر و این همه دقت ممکن نیست مگر به عنایت از طرف خداوند.

https://fa.shafaqna.com/?p=1467995
در نقد «سرگذشت ادیان و اندیشه‌های آسمانی» مطرح شد؛

بحث‌های سیره‌پژوهشی بسیار گسترده و دشوار است

حجت‌الاسلام سید محمد مرتضی با اشاره به اینکه در حوزه سیره‌پژوهشی، باید به سیره صحیح مراجعه کنیم، گفت: بحث‌های سیره‌پژوهشی، بسیار گسترده و دشوار و شامل مباحث اجتهادی و تخصصی است.
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی و رونمایی از کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشه‌های آسمانی» شنبه (هفتم آبان‌ماه ۱۴۰۱) با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی، محمدمهدی سید ناصری و محمد آسیابانی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
نقل مستشرق اگر شاهد و دلیل از منابع اصیل نداشته باشد، ارزشی ندارد
حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی در این نشست درباره ویژگی‌های کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشه‌های آسمانی»، بیان کرد: از عنوان کتاب متوجه می‌شویم که نویسندگان آن دغدغه دینی دارند. عنوان کتاب در زمینه جذب مخاطب بسیار مشوق است و نویسندگان در انتخاب عنوان موفق بوده‌اند.
وی در ادامه در نقد این اثر گفت: با توجه به شناختی که از نویسنده کتاب (محمد آسیابانی) داشتم، توقعم بیش از این بود. باید روی نکات و مباحث اعتقادی بیشتر توجه می‌شد. وقتی چیزی را می‌نویسیم، چون این مطلب و نوشته نسل به نسل منتقل می‌شود، مسئولیت آن برعهده ما است.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: فصل ششم این اثر به «اسلام» اختصاص دارد، با ادیان آسمانی، غیرآسمانی، ادعایی و … آغاز و با دین اسلام ادامه پیدا می‌کند. نویسندگان در بخش نخست به ویژگی‌های عربستان و مردمان آن پرداخته‌اند که کار خوبی است. اما هنگامی که در ادامه بحث مطرح می‌شود که بازرگانی و پرورش شتر، دو پیشه مردم مکه بوده و به خصوصیات زندگی مردم این منطقه اشاره می‌شود، در بحث کعبه بحث ناقص رها می‌شود بدون اینکه بیان شود که کعبه را چه کسی ساخته و با چه هدفی ساخته شده است؛ اینکه کعبه ابتدا برای پرستش خدای یگانه بنا نهاده شده و در ادامه انحراف پیدا کرده و بت‌ها در آن قرار گرفتند. درباره دلایل این انحراف هم باید بحث‌های ویژه‌ای صورت می‌گرفت.
در قسمت دیگری از متن، بحث اسلام از نگاه مستشرقان یا اندیشمندان غربی مطرح می‌شود، درحالی‌که برداشت مستشرقان از اسلام، خودش جای بحث دارد. نقل مستشرق اگر شاهد و دلیل از منابع اسلامی و اصیل نداشته باشد، ارزشی ندارد
وی در بخش دیگری از نقد خود بر این اثر گفت: در قسمت دیگری از متن، بحث اسلام از نگاه مستشرقان یا اندیشمندان غربی مطرح می‌شود، درحالی‌که برداشت مستشرقان از اسلام، خودش جای بحث دارد. نقل مستشرق اگر شاهد و دلیل از منابع اسلامی و اصیل نداشته باشد، ارزشی ندارد. پس اگر خواستیم چنین نقلی را استدلال کنیم، باید همسو با منابع اصیل باشد. در ادامه نوشته‌اید که «میان این قوم سخنوری و شاعری چنان اهمیت داشت که هر سال بهترین شعر را با خط زرین بر پارچه ابریشمی می‌نوشتند.» این خط زرین و خطاطی، خودش یک هنر ذوقی نیست؟ پس چرا عنوان کردید که تنها سرمایه ذوقی آن‌ها، سخنوری و شاعری است. در این زمینه نیز در متن تضاد دیده می‌شود.
سرپرست انتشارات مرکز نشر و ترجمه آثار علامه سیدجعفر مرتضی عاملی در قم، افزود: در جایی دیگر مطرح شده که دیه و خون‌بهای فرد مقتول یکصد شتر بود و …. درحالی‌که دیه مقدار یکصد شتر است نه یکصد شتر. چون ممکن است به‌صورت نقد و یا با طلا، نقره، گاو و گوسفند پرداخت شود. این نکته باید در پاورقی اصلاح شود. در پایان بخش اول از فصل ششم، درباره ابرهه و عام‌الفیل صحبت شده، ولی از زمزم و تلاش برای حفظ آن از سوی عبدالمطلب بحثی به میان نیامده است. جا داشت جایگاه عبدالمطلب و ابوطالب در این مقطع مطرح شود.
حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی بیان کرد: در بحث از دنیا رفتن پدر گرامی رسول اکرم (ص) در ادامه ذکر شده که حضرت آمنه مادر پیامبر (ص) برای اینکه بتواند فرزندش را بزرگ کند، ناچار شد به مدینه و نزد خویشاندانش بازگردد. نخست اینکه این نقل منبع ندارد و دیگر اینکه اینجا بحثی از حلیمه به میان نیامده و در صفحات بعد بدون پیش‌زمینه و معرفی قبلی، از او نام برده می‌شود. در زمینه علت انتخاب کنیه «ابوطالب» برای عموی گرامی پیامبر (ص) یا «ابوالقاسم» برای رسول اکرم (ص) نیز این بحث مطرح است که آیا این نامگذاری به این دلیل بوده که فرزند بزرگشان این نام را داشته و یا صرفاً نامی خاص حضرت محمد (ص) و حضرت ابوطالب (ع) بوده است؟ چون می‌دانیم در اسلام از کودکی برای فرد لقب و کنیه درنظر می‌گرفتند و این امر ربطی به فرزند داشتن یا نداشتن نداشته است.
وی ادامه داد: در جایی از متن آمده نقل شده که «حضرت ابوطالب (ع) بازرگانی بود با خانواده‌ای پرجمعیت و بضاعت اندک!». این موضوع پذیرفتنی نیست. عمومی گرامی رسول اکرم (ص)، بازرگان و دارا بود. او کریم بود، ولی فقیر نبود.
بحث تنگدستی تنها در یک مقطع خاص «عام المجاعة» مطرح است که حضرت ابوطالب (ع) مانند بسیاری دیگر، پول داشتند ولی آذوقه در دسترس نبود که این به‌معنای تنگدستی نیست. در صفحه ۱۳۹ نیز مطرح شده «تنگدستی ابوطالب (ع) موجب شد که حضرت محمد (ص) از همان کودکی به کار مشغول شود!» کار کردن ربطی به تنگدستی ندارد و گاهی انسان کار می‌کند چون دوست دارد کار کند.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه دین، تصریح کرد: در ادامه اشاره شده که «و کار در آن زمان یعنی پیشه سخت چوپانی در بیابان‌های عربستان، خاستگاه رشد فکری محمد (ص) پیامبر اسلام است.» از اینجا دیگر بحث‌های اعتقادی شروع می‌شود. کسی که تربیت‌شده الهی است، آیا رشد فکری‌اش در بیابان بوده است؟ این قابل قبول نیست. در ادامه آمده «بیابان‌های سوزانی که دیگر پیامبران ادیان بزرگ همچون موسی آن را تجربه کرده بودند.» بحث تجربه پیامبران، یک مقوله بسیار اشتباه و ناسازگار با اعتقادات ما است. تجربه در موضوع پیامبران جایگاهی ندارد. علامه سید جعفر عاملی، در کتاب «الصحیح» همه این موارد را رد کرده است. همچنین مطرح شده «با پرداختن به چوپانی، تفکر درباره جهان و صبر و استقامت را یاد می‌گرفتند.» این اصلاً قابل قبول نیست و درباره پیامبر (ص) صدق نمی‌کند. می‌خواهم درباره بحث چوپانی و رفتن آن حضرت به بیابان، احتمال جدیدی را مطرح کنم. چرا نگوییم او را به صحرا می‌فرستادند تا از یهود و کسانی که از کودکی قصد جان ایشان را داشتند، در امان باشد.
حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی، درباره اشکالات متن کتاب در زمینه سن حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س) هنگام ازدواج نیز توضیح داد: در متن نقل شده که محمد (ص) در سن ۲۵ سالگی با کاروان قریش راهی سفری بازرگانی به شام و سوریه شده است و …. این سن از کجا آمده است؟ یا درباره سن حضرت خدیجه (س) عنوان شده که سن ایشان هنگام ازدواج ۴۰ سال بوده که قول «شاذ» ولی مشهور است. در منابع مختلف سن این بانوی مکرم اسلام، بین ۲۵ تا ۴۶ سال ذکر شده است که باید ببینیم چقدر با واقعیت سازگار است. بیشتر مورخان سن ۲۸ سال را مطرح می‌کنند. پس نمی‌توانیم سن ۴۰ سال را برای ایشان در هنگام ازدواج بپذیریم.
وی در بخش دیگری از نقد خود با اشاره به موضوع مهم سرپرستی حضرت علی (ع) توسط پیامبر (ص)، گفت: در این فصل مطرح شده که اقدام دیگر حضرت محمد (ص)، سرپرستی پسرعمویش علی پسر ابوطالب بود. او به جبران سال‌های یتیمی و زحماتی که ابوطالب برای او کشیده بود، خواست تا باری از دوش او بردارد.» این سخن اصلاً قابل قبول نیست. چون خود ابوطالب بود که فرزند هشت‌ساله خود را نزد پیامبر (ص) گذاشت تا کمک و یار او باشد. در «الصحیح» این موضوع به‌خوبی مورد بحث قرار گرفته است.
سرپرست انتشارات مرکز نشر و ترجمه آثار علامه سیدجعفر مرتضی عاملی در قم، بیان کرد: این کتاب در بحث اسلام، جای کار بسیاری دارد. این موارد ناشی از مشکلاتی است که در کتاب‌های سیره وجود دارد. برای مطالعه و پژوهش باید به سیره صحیح مراجعه کنیم. در کتاب «الصحیح» تلاش شده که درست‌ترین سیره مطرح شود. این اثر تمامی منابع شیعه و سنی را درنظر گرفته و برای هر قول، ده‌ها منبع آورده است. در پژوهش نباید به گزارش‌های تاریخ‌نگار اکتفا کنیم، زیرا او تنها یک سمت قضیه را می‌بیند و وقایع را آنطور که دیده ثبت می‌کند. باید تاریخ را از زوایای مختلف مورد توجه قرار دهیم.
حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی در پایان گفت: بحث‌های سیره‌پژوهشی، بسیار گسترده و دشوار و شامل مباحث اجتهادی و تخصصی است. شاید کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشه‌های آسمانی» سبب شود تا مسائلی که در «الصحیح» مطرح شده و علامه سید جعفر عاملی درباره آنها به نتایج نهایی یا شبه نهایی رسیده، بیان شود.
این کتاب برای نسلی نوشته شده که یکی از پرچالش‌ترین دوران‌ها را می‌گذراند
در بخش دیگری از این نشست، محمدمهدی سید ناصری نیز در مقام ناشر و یکی از نویسندگان کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشه‌های آسمانی»، اظهار کرد: این کتاب حاصل تجربه پنج سال تدریس من در دانشگاه‌های مختلف است. این روزها که صحبت‌های بسیاری درباره دهه هشتادی‌ها و نسل نو با تفکرات جدید مطرح می‌شود و از آنجا که چهار سال است در دوره کارشناسی با این نسل در ارتباط هستم، همیشه با یک دیوار از سوی مخاطبان خود مواجه شدم. لذا جرقه نوشتن این کتاب در ذهن من زده شد. بخشی از کتاب را در کلاس‌هایم تدریس کردم تا این نسل بدانند هر انسانی از ابتدای بشریت نیاز به یک دین داشته است. این کتاب به‌نوعی تجربه زیسته من در کلاس‌های درسی‌ام است. تدوین این کتاب با همکاری محمد آسیابانی که در این حوزه پژوهش داشته و صاحبنظر است، صورت گرفت.
وی افزود: بازهم تأکید می‌کنم که این کتاب برای نسلی نوشته شده که امروز یکی از پرچالش‌ترین دوران‌ها را می‌گذراند. لذا باید به زبانی ساده و روان مباحث دینی را برای آن‌ها بیان می‌کردیم.
حتی خط فانتزی برای کتاب انتخاب شد تا مخاطب راحت‌تر با کتاب ارتباط برقرار کند.
این نویسنده و پژوهشگر در پایان گفت: نقدهای مطرح‌شده حتماً در چاپ بعدی لحاظ و اصلاح خواهند شد. در نشر ذکر چاپ چنین آثاری که بتواند دین را با زبان نسل امروز برایشان بیان کند، مدنظر قرار دارد.
بسیاری از منابع ما باید بر اساس «الصحیح» اصلاح شوند
محمد آسیابانی نیز به‌عنوان دیگر نویسنده کتاب «سرگذشت ادیان و اندیشه‌های آسمانی»، بیان کرد: شاید دلیل وجود برخی اشکالات در این اثر این بوده که به کتاب معتبر و مرجع «الصحیح» مراجعه نکردیم، به این علت که در حال حاضر ترجمه خوب و قابل قبولی از این اثر وجود ندارد و از سویی مطالعه و فهم درست اصل این کتاب نیز نیاز به زمان زیادی دارد.
وی ادامه داد: از ابتدا قرار نبود که این اثر یک کتاب آکادمیک باشد، بلکه بنا بود مروری بر ادیان مختلف برای گروه سنی کودک و نوجوان داشته باشد، لذا تصور کردیم شاید برای این طیف، آوردن ارجاع درون‌متنی و پانویس چندان مهم و ضروری نباشد، در نتیجه از این دو مقوله چشم‌پوشی کردیم. اما اکنون می‌پذیرم که اشتباه کردیم و در چاپ بعدی حتماً این موارد اصلاح خواهد شد. اما در زمینه نکاتی که استادم آقای سید محمد مرتضی در زمینه کار کردن پیغمبر و شغل چوپانی بیان کردند، باید بگویم که به‌هرحال اینکه خداوند متعال در سن خاصی نخستین وحی را به پیغمبر (ص) ابلاغ کرد، اهمیت خاصی دارد. برخی از آیات به‌ویژه آیه ۵۲ سوره مبارکه شوری نیز در این مسیر راهگشاست که مفسران بر این عقیده‌اند که تا پیش از آن پیغمبر مکرم اسلام به امر خداوند متعال از محتوای وحی خبر نداشتند، هرچند که وحی به ایشان صورت می‌گرفت.
این نویسنده و پژوهشگر در بخش پایانی سخنان خود گفت: ارجاعات ما در این کتاب به منابع اصلی مانند سیره ابن اسحاق و سیره ابن هشام بود و به مشهورات هم اکتفا کردیم. تمام منابع ما نیاز به اصلاح دارند. مرحوم علامه سید جعفر مرتضی در کتاب «الصحیح» به نقد تمام مشهورات پرداخته و دلایلی که در این کتاب معتبر آمده، کاملاً منطقی، علمی و عقلانی است. معتقدم که بسیاری از منابع ما باید براساس «الصحیح» اصلاح شوند. انشالله این کتاب هم با ویراست جدید عرضه خواهد شد.
سبيل بحجم الكون كلّه..

"أمّا الإستشهاد في سبيل الله دفاعاً عن النّفس، والدّين، وعن المستضعفين، فما أجلّ فوائده، وأكثر بركاته وعوائده، لأنّها فوائد وعوائد تكون بحجم هذا السّبيل الواسع والرّحب، الذي هو بحجم الكون كلّه، والشّامل للحياة كلّها، في الدّنيا والآخرة على حدّ سواء. نعم، إنّ شهادة الفرد في ساحات الدّفاع عن النّفس والشّرف، وعن الإنسان، بقاء وخلود، وكشف وشهود، وهو أيضاً نماء وازدياد، وهبات وبركات للبشر كلّهم، فإنّ بقيّة السّيف أنمى عدداً، من حيث إنّ هذه البقيّة تحفظ نفوس النّوع البشريّ كلّه، وتصونها من الهلاك، والبوار، وهي نتيجة سموّ روحيّ، ورؤية مستوعبة وشاملة، وانسجام حقيقيّ مع فلسفة الحياة، وانصهار تامّ مع أهدافها ومعانيها الكبرى.."

📖 العلّامة المحقّق آية الله السيد جعفر مرتضى العامليّ، مختصر مفيد، ج١١، ص١٦٩
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اِمْشِ في دائِكَ الهوينا وأَيقِنْ
ما لِـداءِ الهَوى لَدَيْنا شِفاءُ

|سماحة العلامة المحقق السيّد جعفر مرتضى العاملي|

قصيدة: #نار_الهوى
إلقاء:
#السيد_محمد_مرتضى_العاملي
كتاب: #دليل_المناسبات_في_الشعر
الشّيعة وحكم العقل..

"لم يكن للشيعة أن يقبلوا بأمرٍ يُخالف صريح حكم العقل، ولكنّهم حين يقوم عندهم برهانٌ ساطع، ودليلٌ قاطع، على أمرٍ ليس للعقل سبيلٌ إلى إدراك جميع خصائصه، وخباياه، وميزاته، وخفاياه، فإنّهم يجدون أنفسهم ملزمين بقبوله ما دام أنّه ممّا تعنو له آراؤهم، وتنقادُ له عقولهم بالخضوع والتّسليم.."

📖 العلّامة المحقّق آية الله السيد جعفر مرتضى العامليّ، الحياة السّياسيّة للإمام الجواد (ع)، ص٢٩
The Returning of the Sun

✒️ Ayatollah Sayed Ja'far Murtadha [*]

Translated by: @qanatsadad

Question:

Some have attempted to cast doubt upon the narration of 'the returning of the sun' based on the following [arguments]:

1. Returning the sun constitutes a void in the cosmic order.

2. This narration has only been narrated by the Shi'a, who are already subject to accusation because of what they narrate regarding Imam 'Ali (a).

3. If this had really occurred, many of the non-Muslim nations would have reported it.

4. 'Ali (a) could never leave his prayer.

How do we respond to these proofs?

Answer:

In the name of Allah, and glory be to Him, and may peace and salutations be upon our Prophet Mu'hammad and his pure progeny.

What has been said is incorrect due to the following:

1. The world is in the hands of its Creator, and He knows best what is in its interest, so if Allah (swt) is the One who returned the sun for 'Ali (a) in demonstration of his dignity, then He would not return it and void the world, but rather, return it and better the world. Moreover, Allah (swt) has told of the splitting of the moon, the bringing of the throne of Bilqees, and the ascension, yet the cosmic order was not annulled. The Messenger of Allah (s) also told of the sun rising from its West as well as other matters, yet the cosmic order was not annulled.

2. Narrations that are authentic and numerous have mentioned this [occurrence] and have not only been reported by the Shi'a. Rather, Sunni and Shi'a Muslims have narrated this - and Ta'hawi and others have admitted the correctness of this occurrence. The Mosque of Rad al-Shams is still present in the Medina of the holy Prophet (s) to this day. It is also called Masjid al-Fadeekh, and there is another mosque known as Masjid al-Shams in Medina, as well.[1]

There is also another mosque near Kufa that is known for being a location of the sun being returned for him (a). Furthermore, it is mentioned in the narrations that the sun was returned for him (a) during his return from Siffeen.

3. This matter took place in the Arabian Peninsula, so it does not need to be seen by all people of the world for them to report it and record it in their historical records. This is in addition to the fact that many nations and groups did not write detailed accounts of history, nor did they have civilizations capable of dealing with occurrences such as this one in a fulfilling manner. Moreover, there is serious doubt that those areas were inhabited, for they could have been surrounding areas and others which were uninhabitable at the time.

4. As for 'Ali (a) leaving prayer, we say: There are narrations which have stated that he (a) prayed seated, which is the prayer of one who has no choice and cannot stand, precisely like the case of the prayer of chase (mutāradah) and the prayer of the drowning (ghareeq), and the prayer upon the land that has split open, as it has been narrated that it is impermissible for a Prophet or Trustee (a) to pray upon it when they pass by it. So, this does not mean that if they pass by it, then they do not pray at all - rather, they pray as they walk, and when they are past it, they pray the prayer of one who is free [of the exigent circumstance].

Ameer al-Mu'mineen (a) knew that prayer is never to be abandoned, and knew that the one who has no choice can pray seated.

Peace be upon you, as well as God's mercy and blessings.

___
[*] Mukhtasar Mufeed, v.2, p.95-98

[1] See: Wafa' al-Wafa' by Al-Samhoudi, as well as Tareekh al-Medina by Ibn Shabbah.
2025/07/09 12:52:07
Back to Top
HTML Embed Code: