Telegram Web Link
الا اي تو را جنس دل از بتن
كه سنگين سرت شد فزون از دو تن

كند قرص ماه رخت نشئه تر
مرا از هزار آسِتامينوفون

شود آب از انبوه شرمندگي
به آني كنار تنت ادكلن

فقط داس ابروي تو مي كَند
ز جان ريشه هاي غم از بيخ و بن

بيا تا شود دست من آرشه
و گيسوي رخشان تو ويولن

ترشح كند با تو آدرنالين
منظم شود با تو تستسترون

نكن جيره بندي گل بوسه را
كه سر آمده روزگار كوپن

اگر كه تو امرم كني مي كشم
كچ كشته بر پشت قشر ازون

تقاضا نكن لكن از من به ناز
لباس و زر و زيور و آيفون

فقط بوسه ده بوسه بستان ز من
مرا بيش از اين ها اذيت نكن

#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
((به دست آهن تفته كردن خمير))
در آوردن بره از چنگ شير

پياده سفر كردن از روسيه
بدون توقف به قصد زئير

به جاي بر آوردن از شير گاو
از آب مقطر گرفتن پنير

شناسايي از روي تصوير پيج
كه باشد فلاني غني يا فقير

به دوزخ در افتادن آن دوره اي
كه قيف است و مسئول مربوط و قير

و يا پرورش دادن خاويار
در اعماق سوزان دشت كوير

بسي ساده تر باشد از اينكه مرد
شود زير چنگال همسر اسير

خصوصاً در ايام اسفند كه
به خانه تكاني دهد سخت گير
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
ابر آمد و بر خرابه ي ما نگريست
فهميد كه در مغازه ها روغن نيست

با ديدن نرخ مرغ و پوشك پرسيد
اين سيل غم از كجا و باريدن كيست
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
فرصت نده اي نگار شيرين از دست
بايد كه حساب سال جاري را بست
كز من طلب تو جان و از تو طلبم
ته مانده ي بوسه هاي در اين قرن است
#احمدآوازه
#سال_نو #قرن_نو #بوسیدن #تسويه_حساب #طنز #طنز_خنده_دار_شوخی_سرگرمی_فان_جک_تصویر #نهاوند #همدان
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
عينكم را اگر كه بر دارم
مار را شكل مور مي بينم

خرس ها را خروس مي خوانم
گرگ ها را سمور مي بينم

جانور هاي ريز موذي را
بي عبور و مرور مي بينم

محتواي صدا و سيما را
مي نشينم به زور مي بينم

بي عنايت به پوشش و ماشين
همه را با شعور مي بينم

چهره ها را بدون آرايش
مثل يك بافه نور مي بينم

بين دلدادگان شكافي نيست
همه را جفت و جور مي بينم

پرده ي پاره ي اتاقم را
نقره آويز و تور مي بينم

بر سر سفره برگ كاهو را
مثل ماهي كپور مي بينم

توي بشقاب خود كدو را هم
مثل ران طيور مي بينم

چون شده چشم بنده آستيگمات
بربري را قطور مي بينم

چاي تلخ درون فنجان را
مي به جام بلور مي بينم

صورت همسر عزيزم را
از غم و غصه دور مي بينم

اين يكي را خودش نمي داند
همه را شكل حور مي بينم

خانه ام را بدون اين عينك
پر نشاط و سرور مي بينم

زندگي خوشگل ست تا او را
با دو تا چشم كور مي بينم
#احمدآوازه
#طنز_خنده_دار_شوخی_سرگرمی_فان_جک_تصویر #عينك
#همدان #نهاوند
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
نه حوصله ي ترانه گفتن داريم
نه طاقت حرف دل شنفتن داريم

لطفاً خفه شو خروس خر خوان سحر
چون ميل خفن به خوب خفتن داريم
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:
https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
نا اميدم شبيه مردي كه
مي رود انتظار پشتش نيست

عينهو مرده اي كه مي بيند
يك نفر سوگوار پشتش نيست

شكل آن متهم كه مي داند
هيچ جز چوب دار پشتش نيست

مثل سرباز بي سلاحي كه
ذره اي اقتدار پشتش نيست

مثل مرد محيط بان كه تفنگ
دارد و اختيار پشتش نيست

خلوتم را به هم نزن لطفاً
اين سكوت انفجار پشتش نيست

هر دم از اين مسير ناجي خيز
اسب مي آيد سوار پشتش نيست

ابر مي آيد و نمي بارد
رحمتي جز غبار پشتش نيست

اين خماري، كه بنده مي بينم
باده ي خوشگوار پشتش نيست

بي خودي رخت نو نخر بانو
اين زمستان بهار پشتش نيست
#احمدآوازه
#نااميد #زمستان #سرباز #محيط_بان #ناجي #اسب_بي_سوار #بانو #رخت_نوروز #طنز #طنز_اجتماعی #طنز_تلخ #همدان#نهاوند #ايران #سكوت
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
تبليغ اگر كه بي غل و غش باشد
حاشا كه كسي از آن مشوش باشد

اي كاش كه جان هر كه كانديدا شد
تضمين عمل به وعده هايش باشد

#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
جز آتشم نهفته به زندان سينه نيست
يارب دليل اين همه اندوه و غصه چيست

بي آب و برق و نان و پر از رنج مستمر
اينجا مگر جهنم دنياي ديگريست؟

#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
وقتي لبم را مي گزي، الحمدلله الذي...
جاني كه در تن مي خزي، الحمدلله الذي...

لبهات ترد و با نمك، سرخ و تپل مثل پفك
خوشمزه تر از مزمزي، الحمدلله الذي...

من باب افت قند خون، لازم ندارم انسولين
شيرين تر از قند و گزي، الحمدلله الذي...

در ديگ جوشان دلم، با بوسه هاي آتشين
هر شب چه آشي مي پزي، الحمدلله الذي...

بر حسب مورد مي شود، با خنده هاي دلكش ات
تاريخ غم ها منقضي، الحمدلله الذي...

در كشور انديشه ام، وقتي توجه مي كنم
از خوب هاي مركزي، الحمدلله الذي...

من شعله در خاكسترم، آتش به عالم مي كشم
وقتي كه بر من مي وزي، الحمدلله الذي...

تا مي كنم عزم غزل، آماده مي سازم قلم
فوري به فكر كاغذي، الحمدلله الذي...

#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
اي زندگي از تو دلخورم كم شر كن
اعصاب مرا خراب تر كم تر كن

كاري نكن از تو بگذرم يك باره
من ناز تو را نمي كشم باور كن
#احمدآوازه
#رباعی #طنز_خنده_دار_شوخی_سرگرمی_فان_جک_تصویر #افسردگی #دلخوری #زندگی #همدان #نهاوند #بندرعباس #ناز
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
اگر داخل سفره ای قوت نیست
اگر چهره با خنده مبسوط نیست

اگر در جهان کشوری مردمش
چنین خسته و پیر فرتوت نیست

اگر در گرانی، تورم، فساد
کسی مثل ما مات و مبهوت نیست

اگر منطقی نرخ سیب و خیار
هویج و به و انبه و توت نیست

اگر آپشن خودروی داخلی
به جز چرخ و فرمان و کاپوت نیست

اگر داخل خار کبریتمان
دو تا دانه مولکول باروت نیست

اگر دادن پست و مسئولیت
به علم پذیرنده مشروط نیست

اگر رو به دروازه ی تیممان
جز از سمت هم تیمیان شوت نیست

به لطف مدیریت دوستان
اگر مرده داریم و تابوت نیست

بنا بر قوانین ننوشته ای
که بر ما عیانست و مسکوت نیست

تمام مسائل در این مملکت
که جز با غم و فتنه مخلوط نیست

به کل جهان مرتبط می شود
به مسئول مربوطه مربوط نیست
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
غزل ناتمام...

واقعاً ايمان اگر بر دين و آيين داشتيم
روزگاري صد برابر بهتر از اين داشتيم

جاي مُهر روي پيشاني اگر دل مِهر داشت
سيل مشتاق جوانان جانب دين داشتيم

احتكار و اختلاس و ارتشا معنا نداشت
شب سري آسوده خاطر روي بالين داشتيم

تا نوك بيني شده بعد جهان بيني ما
گر چه پند اطلب العلم از خود چين داشتيم

مرگ بر اين، مرگ بر آن مرگ بر كل جهان
ما كجاي دينمان اصرار بر كين داشتيم

اين مگر دين صفا و صلح و آرامش نبود
....

#احمدآوازه
#دين #إيمان #طنز #همدان #نهاوند #بندرعباس #شعر #ادبيات #صلح
Forwarded from اشعار طنز احمد آوازه (ahmad avazeh)
عينكم را اگر كه بر دارم
مار را شكل مور مي بينم

خرس ها را خروس مي خوانم
گرگ ها را سمور مي بينم

جانور هاي ريز موذي را
بي عبور و مرور مي بينم

محتواي صدا و سيما را
مي نشينم به زور مي بينم

بي عنايت به پوشش و ماشين
همه را با شعور مي بينم

چهره ها را بدون آرايش
مثل يك بافه نور مي بينم

بين دلدادگان شكافي نيست
همه را جفت و جور مي بينم

پرده ي پاره ي اتاقم را
نقره آويز و تور مي بينم

بر سر سفره برگ كاهو را
مثل ماهي كپور مي بينم

توي بشقاب خود كدو را هم
مثل ران طيور مي بينم

چون شده چشم بنده آستيگمات
بربري را قطور مي بينم

چاي تلخ درون فنجان را
مي به جام بلور مي بينم

صورت همسر عزيزم را
از غم و غصه دور مي بينم

اين يكي را خودش نمي داند
همه را شكل حور مي بينم

خانه ام را بدون اين عينك
پر نشاط و سرور مي بينم

زندگي خوشگل ست تا او را
با دو تا چشم كور مي بينم
#احمدآوازه
#طنز_خنده_دار_شوخی_سرگرمی_فان_جک_تصویر #عينك
#همدان #نهاوند
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
برخيز و كمي قر بده بسيار مفيد است
چون عيد سعيد است
فصل طرب و هلهله و شور و اميد است
چون عيد سعيد است

بايد گره از اخم فرو بسته كني باز
با عشوه و با ناز
مثل حسن آقا كه به دنبال كليد است
چون عيد سعيد است

يارم نگران از كرونا دلخور و خسته
يك گوشه نشسته
از دلبر خوش خنده چنين حال بعيد است
چون عيد سعيد است

جاي غم بيهوده بخور پسته و آجيل
در غيبت فاميل
هنگام پلو خوردن و ماهيِ سفيد است
چون عيد سعيد است

فردا پسرانم همه مهمان به كبابند
گر زود بخوابند
گر دير بخوابند غذا نان و شويد است
چون عيد سعيد است

با حكم قرنطينه فقط خانه نشستم
هي تخمه شكستم
سخت است اگر مدت اين قصه مديد است
چون عيد سعيد است

بايد بكنم ضد عفوني بدنم را
حتي دهنم را
وقت به فنا دادن افكار پليد است
چون عيد سعيد است

برخيز كه غم را به كناري بگذاريم
در فصل بهاريم
با اينكه فشار از همه سو سخت و شديد است
چون عيد سعيد است

شادم كه زمان نيز ندارد سر برگشت
مثل نود و هشت
چشمم به جلو منتظر سال جديد است
چون عيد سعيد است
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
در آن شهري كه مردانش عصا از كورِ مادرزادِ بي كارِ پريشان خاطر از دست قبوض آب و برق و گاز و قسط وام و حيران مانده در نرخ لباس و ميوه و شهريه ي فرزند و ميزان فرانشيز دواي همسر و درگير صاحب خانه ي سر سخت دندان گرد و دلگير از خبرهاي فراوان چپاول كردن اموال بيت المال و تزوير و ريا و اختلاس و رشوه و رانت و مريض از فرط بالا بودن چربي و قند و اوره و مسلول از حجم مونوكسيد رهاي حاصل از بنزين بي كيفيت و كلي خسارت ديده از سيل و تكان هاي شديد زلزله، آن هم دو هفته مانده تا واريز دور بعدي يارانه، مي دزدند

من از خوش باوري آنجا محبت جستجو كردم

*فیلم این شعر در اینستاگرامم
**شاعر بیت پایه را نمیشناسم. میدانید؟
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اینستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
مشتاق شراب کهنه ی میکده ام
با جام لبم به دیدنت آمده ام

گل بوسه حواله کن که به، این برکت
از واکسن خود دو تا دزش را زده ام
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اینستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
اين بحث و جدل كه در محافل برپاست
ما بين دو دسته حامي چپ با راست

جز دل شكني ندارد اصلاً سودي
بي فايده مثل بحث سرخابی هاست
#احمدآوازه
@ahmadavazeh
اينستاگرام:

https://instagram.com/ahmadavazeh?igshid=bewx53j9fchn
2025/02/22 15:55:46
Back to Top
HTML Embed Code: