درحال حاضر، پیش و بیش از سرمایه های فیزیکی و انسانی، به تقویت #سرمایه_اجتماعی ( روغن کاری چرخ دنده های اقتصاد) نیاز داریم.
برای این کار:
۱-دنبال مقصران و مسببان وضع موجود نباشید و راهکار کارشناسی ارائه کنید.
۲- وعده و وعید ندهید، گزارش عملکرد قابل راستی آزمایی دهید.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://x.com/Samadi177291/status/1816157754131664972?t=Sehj5uXkj_Tm_Hh-Myh2Ig&s=19
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
برای این کار:
۱-دنبال مقصران و مسببان وضع موجود نباشید و راهکار کارشناسی ارائه کنید.
۲- وعده و وعید ندهید، گزارش عملکرد قابل راستی آزمایی دهید.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://x.com/Samadi177291/status/1816157754131664972?t=Sehj5uXkj_Tm_Hh-Myh2Ig&s=19
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ضریب جینی و یک توضیح تکمیلی
اصطلاحات فنی اقتصادی گاهی اوقات مورد سواستفاده سیاستمداران ناآگاه و گاها شیاد قرار می گیرد.
ضریب جینی تنها نشان دهنده وضعیت تغییر در توزیع درآمد است و نه وضعیت فقر. اشتباه نکنیم.
توزیع درآمد فقط می گوید کیک اقتصادی چگونه بین مردم توزیع شده است.
شما می توانید جامعه ای را تصور کنید که اکثرا فقیر هستند اما توزیع درآمد در آن بهتر شده باشد. این به معنای از بین رفتن فقر نیست بلکه توزیع عادلانه تر فقر است.
وانگهی کمتر شدن ضریب جینی الزاما به معنای بهتر شدن توزیع درآمد به نفع فقرا نیست. می تواند به واسطه فقیرتر شدن فقرا و ثروتمندتر شدن ثروتمندان نیز رخ دهد.
احساس شما در حال حاضر چیست؟
این روزها از ضریب جینی برای دستاوردسازی زیاد استفاده می شود.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
اصطلاحات فنی اقتصادی گاهی اوقات مورد سواستفاده سیاستمداران ناآگاه و گاها شیاد قرار می گیرد.
ضریب جینی تنها نشان دهنده وضعیت تغییر در توزیع درآمد است و نه وضعیت فقر. اشتباه نکنیم.
توزیع درآمد فقط می گوید کیک اقتصادی چگونه بین مردم توزیع شده است.
شما می توانید جامعه ای را تصور کنید که اکثرا فقیر هستند اما توزیع درآمد در آن بهتر شده باشد. این به معنای از بین رفتن فقر نیست بلکه توزیع عادلانه تر فقر است.
وانگهی کمتر شدن ضریب جینی الزاما به معنای بهتر شدن توزیع درآمد به نفع فقرا نیست. می تواند به واسطه فقیرتر شدن فقرا و ثروتمندتر شدن ثروتمندان نیز رخ دهد.
احساس شما در حال حاضر چیست؟
این روزها از ضریب جینی برای دستاوردسازی زیاد استفاده می شود.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
چه کسی «متخصص» اقتصاد است
دكتر حامد قدوسي
حدس میزنم با تحولات اخیر در کشور، بحثهای مربوط «تخصص» و لزوم ارجاع به «متخصصان» رونق بیشتری بگیرد. ولی به طور مشخص در حوزه اقتصاد چه کسی را میتوان متخصص (Expert) به شمار آورد که دانشی فراتر از یک فرد عادی کتابخوانده دارد؟ به عنوان چارچوبی برای طرح بحث در حوزه وسیع اجتماعی، کتاب «مرگ تخصص» تام نیکولز - که به فارسی هم ترجمه شده و مورد اقبال هم گرفته است -، میتواند مفید باشد.
به اقتصاد برگردیم. اکثر مخاطبان این مطلب احتمالا مطالعات منظم، تخصصی یا شاید موردی در مورد اقتصاد دارند ولی احتمالا خود را متخصص به شمار نمیآورند. حتی کسانی که رشته تخصصیشان یکی دو حوزه از اقتصاد (مثلا اقتصاد بهداشت یا اقتصادسنجی) است، ممکن است بنابر علاقه شخصی، گاهی ادبیات موضوع را در حوزههای دیگری از اقتصاد (مثلا اقتصاد مسکن یا اقتصاد کلان) هم دنبال کنند. ولی ما حتی به گروه دوم، یعنی کسانی که تحصیلات تکمیلی اقتصاد دارند - هم «متخصص» آن حوزههای جانبی نمیگوییم. پس متخصص کیست؟ به نظرم میرسد برای تعریف تخصص، خوب است هرمی از دانش، تجربه و مهارتها را تعریف کنیم:
۱) مهارت سطح صفر: دانستن کلیات ادبیات، اصطلاحات فنی و نظریات کلیدی مورد قبول اکثریت متخصصان. مثلا حوزه تجارت و اقتصاد بینالملل را در نظر بگیریم. مهارت سطح صفر اشاره به دانستن سوالات کلیدی این حوزه (مثلا تعادل ناشی از تجارت)، درک درست مفاهیم کلیدی (مثل مزیت نسبی) و نظریات و مدلهای اصلی (مثلا ریکاردو، هکشر-اولین، ملیتز، کروگمن و ...) است. مرور نظاممند ادبیات روز، قابلیت دستهبندی نظریات و ابزارها، دانستن مرز دانش و صورتبندی درست بحثهای روز ادبیات یک قدم مهم برای کسب این سطح مقدماتی از تخصص است.
۲) مهارت سطح یک: درک تابع عرضه و تقاضا به صورت تخصصی در آن حوزه خاص: یک شرط لازم (ولی نه کافی) برای متخصص بودن در یک حوزه خاص اقتصاد، توانایی تشریح تابع عرضه و تابع تقاضا در آن بازار خاص و شهودهای ناشی از تعادل عرضه و تقاضا و اثر اصطکاکها روی این این تعادل است. هر چند که هر اقتصادخواندهای تابع عرضه و تقاضا را به طور عمومی میشناسد ولی این توابع در زیربخشهای تخصصی جزییات رفتاری خاص خودشان را دارند. مثلا تابع عرضه و تقاضای نیروی کار ریزهکاریهای فراوانی دارد که با تابع عرضه/تقاضای پول یا انرژی متفاوت است. سر و کله زدن با مدلهای تئوری و درک درست عناصری که این دو تابع را جا به جا میکنند، یک قدم مهم برای نزدیک شدن به تخصص است.
۳) مهارت سطح دوم: درک جزییات نهادی/فناوری با لنز اقتصادی: تابع عرضه و تقاضا یک نمایش مجرد از نیروی اقتصادی در آن حوزه را به ما نشان میدهند ولی اصطکاکها و پویاییها این توابع عمدتا از طریق درک جزییات و ریزهکاریهای حقوقی، نهادی و حتی فیزیکی ممکن است. یک متخصص نیروی کار باید زمان زیادی برای درک قانون کار، مقررات اخراج، نظام بازنشستگی، بیمه بیکاری، ابزارهای کاریابی، آموزش حرفهای، نظام مهاجرت و ... صرف کند تا درک درستی از مدلسازی بازار کار در یک کشور خاص داشته باشد. در کشورهای Common Law، یک منبع کلیدی برای بروز بودن، مطالعه آرای دادگاهها (خصوصا دیوان عالی) در حوزههای مرتبط است.
۴) مهارت سطح سه: درگیر شدن با دادهها: یک خط تمایز مهم بین متخصصان و «علاقهمندان»، سر و کلهزدن متخصصان با جزییات فنی و به اصطلاح فرنگیها کثیف کردن دستها از طریق کار دست اول با متغیرهای اقتصادی است. یک مصداق مهم این مرحله، آشنایی با دادههای مهم آن حوزه (مثلا بودجه خانوار یا دادههای اقتصاد کلان)، درک رفتار و محدودیتهای داده، اجرای آزمونها و تخمینهای آماری و اقتصادسنجی و استخراج روندها و همبستگیهای کلیدی است. صرف وقت با دادههای کلیدی، شهودهای درستی در مورد اندازه متغیرها و پویایی آنها به متخصص میدهد که «علاقهمندان» ممکن است در مورد آن خطا کنند.
۵) مهارت سطح ۴: تولید نتایج جدید: در آیتم قبلی صرفا به «همبستگی» بین دادهها اشاره کردیم. یک متخصص واقعی، تواناییهای علمی مثل تحلیل روابط علیتی (Causal) بین متغیرها، پیشنهاد و آزمون فرضیههای جدید، نقد و بسط نتایج قبلی در ادبیات، پیشنهاد مدلهای تئوریک جدید و کالیبره کردن مدلهای ساختاری را دارد. مجددا، یک فرق بین «متخصص» و «علاقهمند» این است که متخصص قادر است بین همبستگی صرف و روابط علیتی محتمل بین متغیرها تفاوت بگذارد و مشاهدات سطحی از داده که ممکن است رهزن فکر کردن دقیق باشد را نقد کند. خروجی این مرحله معمولا از طریق انتشار مقاله در مجلات تخصصی جدی قابل آزمون است.
دكتر حامد قدوسي
حدس میزنم با تحولات اخیر در کشور، بحثهای مربوط «تخصص» و لزوم ارجاع به «متخصصان» رونق بیشتری بگیرد. ولی به طور مشخص در حوزه اقتصاد چه کسی را میتوان متخصص (Expert) به شمار آورد که دانشی فراتر از یک فرد عادی کتابخوانده دارد؟ به عنوان چارچوبی برای طرح بحث در حوزه وسیع اجتماعی، کتاب «مرگ تخصص» تام نیکولز - که به فارسی هم ترجمه شده و مورد اقبال هم گرفته است -، میتواند مفید باشد.
به اقتصاد برگردیم. اکثر مخاطبان این مطلب احتمالا مطالعات منظم، تخصصی یا شاید موردی در مورد اقتصاد دارند ولی احتمالا خود را متخصص به شمار نمیآورند. حتی کسانی که رشته تخصصیشان یکی دو حوزه از اقتصاد (مثلا اقتصاد بهداشت یا اقتصادسنجی) است، ممکن است بنابر علاقه شخصی، گاهی ادبیات موضوع را در حوزههای دیگری از اقتصاد (مثلا اقتصاد مسکن یا اقتصاد کلان) هم دنبال کنند. ولی ما حتی به گروه دوم، یعنی کسانی که تحصیلات تکمیلی اقتصاد دارند - هم «متخصص» آن حوزههای جانبی نمیگوییم. پس متخصص کیست؟ به نظرم میرسد برای تعریف تخصص، خوب است هرمی از دانش، تجربه و مهارتها را تعریف کنیم:
۱) مهارت سطح صفر: دانستن کلیات ادبیات، اصطلاحات فنی و نظریات کلیدی مورد قبول اکثریت متخصصان. مثلا حوزه تجارت و اقتصاد بینالملل را در نظر بگیریم. مهارت سطح صفر اشاره به دانستن سوالات کلیدی این حوزه (مثلا تعادل ناشی از تجارت)، درک درست مفاهیم کلیدی (مثل مزیت نسبی) و نظریات و مدلهای اصلی (مثلا ریکاردو، هکشر-اولین، ملیتز، کروگمن و ...) است. مرور نظاممند ادبیات روز، قابلیت دستهبندی نظریات و ابزارها، دانستن مرز دانش و صورتبندی درست بحثهای روز ادبیات یک قدم مهم برای کسب این سطح مقدماتی از تخصص است.
۲) مهارت سطح یک: درک تابع عرضه و تقاضا به صورت تخصصی در آن حوزه خاص: یک شرط لازم (ولی نه کافی) برای متخصص بودن در یک حوزه خاص اقتصاد، توانایی تشریح تابع عرضه و تابع تقاضا در آن بازار خاص و شهودهای ناشی از تعادل عرضه و تقاضا و اثر اصطکاکها روی این این تعادل است. هر چند که هر اقتصادخواندهای تابع عرضه و تقاضا را به طور عمومی میشناسد ولی این توابع در زیربخشهای تخصصی جزییات رفتاری خاص خودشان را دارند. مثلا تابع عرضه و تقاضای نیروی کار ریزهکاریهای فراوانی دارد که با تابع عرضه/تقاضای پول یا انرژی متفاوت است. سر و کله زدن با مدلهای تئوری و درک درست عناصری که این دو تابع را جا به جا میکنند، یک قدم مهم برای نزدیک شدن به تخصص است.
۳) مهارت سطح دوم: درک جزییات نهادی/فناوری با لنز اقتصادی: تابع عرضه و تقاضا یک نمایش مجرد از نیروی اقتصادی در آن حوزه را به ما نشان میدهند ولی اصطکاکها و پویاییها این توابع عمدتا از طریق درک جزییات و ریزهکاریهای حقوقی، نهادی و حتی فیزیکی ممکن است. یک متخصص نیروی کار باید زمان زیادی برای درک قانون کار، مقررات اخراج، نظام بازنشستگی، بیمه بیکاری، ابزارهای کاریابی، آموزش حرفهای، نظام مهاجرت و ... صرف کند تا درک درستی از مدلسازی بازار کار در یک کشور خاص داشته باشد. در کشورهای Common Law، یک منبع کلیدی برای بروز بودن، مطالعه آرای دادگاهها (خصوصا دیوان عالی) در حوزههای مرتبط است.
۴) مهارت سطح سه: درگیر شدن با دادهها: یک خط تمایز مهم بین متخصصان و «علاقهمندان»، سر و کلهزدن متخصصان با جزییات فنی و به اصطلاح فرنگیها کثیف کردن دستها از طریق کار دست اول با متغیرهای اقتصادی است. یک مصداق مهم این مرحله، آشنایی با دادههای مهم آن حوزه (مثلا بودجه خانوار یا دادههای اقتصاد کلان)، درک رفتار و محدودیتهای داده، اجرای آزمونها و تخمینهای آماری و اقتصادسنجی و استخراج روندها و همبستگیهای کلیدی است. صرف وقت با دادههای کلیدی، شهودهای درستی در مورد اندازه متغیرها و پویایی آنها به متخصص میدهد که «علاقهمندان» ممکن است در مورد آن خطا کنند.
۵) مهارت سطح ۴: تولید نتایج جدید: در آیتم قبلی صرفا به «همبستگی» بین دادهها اشاره کردیم. یک متخصص واقعی، تواناییهای علمی مثل تحلیل روابط علیتی (Causal) بین متغیرها، پیشنهاد و آزمون فرضیههای جدید، نقد و بسط نتایج قبلی در ادبیات، پیشنهاد مدلهای تئوریک جدید و کالیبره کردن مدلهای ساختاری را دارد. مجددا، یک فرق بین «متخصص» و «علاقهمند» این است که متخصص قادر است بین همبستگی صرف و روابط علیتی محتمل بین متغیرها تفاوت بگذارد و مشاهدات سطحی از داده که ممکن است رهزن فکر کردن دقیق باشد را نقد کند. خروجی این مرحله معمولا از طریق انتشار مقاله در مجلات تخصصی جدی قابل آزمون است.
نشر آموخته
مرگ تخصص - نشر آموخته
چرا صدای متخصصان شنیده نمیشود
۶) مهارت سطح ۵: تبدیل شدن به مرجع فروش تخصص و قابلیت بیان عمومی: متخصصی که دانش، تجربه و مهارت کافی در پنج لایه قبلی را روی هم انباشته میکند، کمکم تبدیل به مرجعی میشود که برای تخصص او در یک فضای رقابتی تقاضا هست. این تقاضا میتواند مثلا از سمت بنگاههای خصوصی و نهادهای بخش عمومی (مشاور، عضو هیات مدیره، ناظر علمی)، نشریات تخصصی حوزه (سردبیر یا داور)، دادگاهها (شاهد متخصص)، کارگاههای تخصصی و .. باشد. این سطح از تجربه و دانش، باعث درگیر شدن متخصص با جزییات و ریزهکاریهای دنیای واقعی، ذینفعان، نیروهای سیاسی، واقعیتهای تاریخی و درک بهتر محدودیتهای مدلها و دادههای موجود میشود.
https://amookhteh.ir/product/the-death-of-expertise/
برای پرهیز از طولانی شدن بحث، دیگر وارد لایههای دیگر و بالاتر - مثلا تبدیل دانش به کالای دارای مشتری، ساختن بنگاههای خصوصی مبتنی بر تخصص فرد و ... - نمیشویم. حتما از نظرات و نقدهای خوانندگان برای تکمیل این هرم بهره خواهم برد.
https://amookhteh.ir/product/the-death-of-expertise/
برای پرهیز از طولانی شدن بحث، دیگر وارد لایههای دیگر و بالاتر - مثلا تبدیل دانش به کالای دارای مشتری، ساختن بنگاههای خصوصی مبتنی بر تخصص فرد و ... - نمیشویم. حتما از نظرات و نقدهای خوانندگان برای تکمیل این هرم بهره خواهم برد.
نشر آموخته
مرگ تخصص - نشر آموخته
چرا صدای متخصصان شنیده نمیشود
پیشنهادی درباره شیوه انتخاب کارگزاران دولت چهاردهم
شیوه انتخاب وزرا هر چند یک کار نوآورانه و قدم مثبتی بود اما اشکالاتی دارد.
یکی از وظایف نوین دولت ها، وظیفه توزیعی است: توزیع مناسب درآمد، ثروت، فرصت و قدرت. دو تا ی اولی در گروی دوتای دومی.
پیشنهاد می شود برای انتخاب معاونان وزرا، مدیران کل، استانداران و فرمانداران و .... سامانه ای طراحی شود تا هرکسی تمایل داشت سی وی خود را ارسال کند یا دیگران در سامان ایشان را معرفی کنند. سپس در قالب کمیته های مختلف، به متقاضیان امتیاز داده شده و انتخاب از بین آنها صورت گیرد.( توزیع مناسب فرصت)
در انتخاب وزرا، به دلیل جنبه نوآورانه آن و کمبود شدید زمان چنین فرصتی به همه داده نشد و عملا اطرافيان کمیته ها و انجمن ها و ... معرفی شدند.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
شیوه انتخاب وزرا هر چند یک کار نوآورانه و قدم مثبتی بود اما اشکالاتی دارد.
یکی از وظایف نوین دولت ها، وظیفه توزیعی است: توزیع مناسب درآمد، ثروت، فرصت و قدرت. دو تا ی اولی در گروی دوتای دومی.
پیشنهاد می شود برای انتخاب معاونان وزرا، مدیران کل، استانداران و فرمانداران و .... سامانه ای طراحی شود تا هرکسی تمایل داشت سی وی خود را ارسال کند یا دیگران در سامان ایشان را معرفی کنند. سپس در قالب کمیته های مختلف، به متقاضیان امتیاز داده شده و انتخاب از بین آنها صورت گیرد.( توزیع مناسب فرصت)
در انتخاب وزرا، به دلیل جنبه نوآورانه آن و کمبود شدید زمان چنین فرصتی به همه داده نشد و عملا اطرافيان کمیته ها و انجمن ها و ... معرفی شدند.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
رئیس جمهور محترم، درانتخاب کارگزاران خود بسیار حساس باشید تا:
۱ -مجبور به انجام سفرهای پرهزینه ی ناکارای اختلال زا در بودجه ریزی (#سفرهای_استانی) نشوید.
۲- بیش از ۸ ساعت کار نکنید. چند ساعتی از روز را به مطالعه و تفکر و تفریح اختصاص دهید.
۳-برای افتتاح هر طرحی در هر شهر و روستایی حضوری مراجعه نکنید. فضای مجازی را تقویت کرده و به بازی بگیرید.
۴- معاونت هوش مصنوعی در نهاد ریاست جمهوری ایجاد کنید و از این ظرفیت عظیم استفاده کنید.
۵- برای غلبه بر کوه عظیم مشکلات اقتصادی و سیاسی، زمان بیشتری به فکر کردن اختصاص دهید تا کارکردن. کارگزاران شما برای کار اجرایی انتخاب شده اند.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
۱ -مجبور به انجام سفرهای پرهزینه ی ناکارای اختلال زا در بودجه ریزی (#سفرهای_استانی) نشوید.
۲- بیش از ۸ ساعت کار نکنید. چند ساعتی از روز را به مطالعه و تفکر و تفریح اختصاص دهید.
۳-برای افتتاح هر طرحی در هر شهر و روستایی حضوری مراجعه نکنید. فضای مجازی را تقویت کرده و به بازی بگیرید.
۴- معاونت هوش مصنوعی در نهاد ریاست جمهوری ایجاد کنید و از این ظرفیت عظیم استفاده کنید.
۵- برای غلبه بر کوه عظیم مشکلات اقتصادی و سیاسی، زمان بیشتری به فکر کردن اختصاص دهید تا کارکردن. کارگزاران شما برای کار اجرایی انتخاب شده اند.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
🟩 فراخوان ملی برای مشارکت پایان نامههای دکتری توسعه محور در جایزه عالی نسب
🟩جایزه ملی و سالانه عالی نسب به پایان نامههای دکتری در تمامی رشتههای علوم انسانی توجه دارد و دغدغه اصلی این است که این جایزه به بهترین پایان نامههای دکتری تعلق بگیرد که در زمینه توسعه، خصوصاً توسعه ایران، گام نوآورانه و مهمی را برداشته باشند.
🟩متن کامل این سخنرانی را در لینک زیر بخوانید:
https://ires.ir/news/%d9%81%d8%b1%d8%a7%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d9%87%d8%a7/
🟩جایزه ملی و سالانه عالی نسب به پایان نامههای دکتری در تمامی رشتههای علوم انسانی توجه دارد و دغدغه اصلی این است که این جایزه به بهترین پایان نامههای دکتری تعلق بگیرد که در زمینه توسعه، خصوصاً توسعه ایران، گام نوآورانه و مهمی را برداشته باشند.
🟩متن کامل این سخنرانی را در لینک زیر بخوانید:
https://ires.ir/news/%d9%81%d8%b1%d8%a7%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d8%b1%da%a9%d8%aa-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87%d9%87%d8%a7/
موسسه دین و اقتصاد
فراخوان ملی برای مشارکت پایان نامههای دکتری توسعه محور در جایزه عالی نسب - موسسه مطالعات دین و اقتصاد
جایزه ملی و سالانه عالی نسب به پایان نامههای دکتری در تمامی رشتههای علوم انسانی توجه دارد و دغدغه اصلی این است که این جایزه به بهترین پایان نامههای دکتری
ابرچالش اقتصادی دولت چهاردهم؛ تثبیت انتظارات
وظیفه حاکمیت برای داشتن یک اقتصاد پویا این است که در شکل دهی و تثبیت انتظارات، گام های مهمی بردارد.
دولت های گذشته در این زمینه کلا” ناتوان بوده اند.
برای داشتن چنین امری باید ساختار حقوقی مناسب و مهم تر از آن، پذیرش کنشگران اجتماعی و فعالین اقتصادی و غیراقتصادی و اجرای تمام و کمال قوانین و مقررات- و در یک کلام حاکمیت قانون - را داشته باشیم که نداریم.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
وظیفه حاکمیت برای داشتن یک اقتصاد پویا این است که در شکل دهی و تثبیت انتظارات، گام های مهمی بردارد.
دولت های گذشته در این زمینه کلا” ناتوان بوده اند.
برای داشتن چنین امری باید ساختار حقوقی مناسب و مهم تر از آن، پذیرش کنشگران اجتماعی و فعالین اقتصادی و غیراقتصادی و اجرای تمام و کمال قوانین و مقررات- و در یک کلام حاکمیت قانون - را داشته باشیم که نداریم.
https://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
دولت چهاردهم و تکنولوژی های حکمرانی در ایران امروز(بخش یکم)
ابراهیم عباسی بوشهری
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه شیراز
[email protected]
سیاست در ایران تحقق سازوکارهای وحدت(سرزمین ایران، منافع ملی، وحدت ملی) در کثرت(اقوام، تفکرات، مسلک های متفاوت و ..) است و این مهم نیاز به به مفصل بندی "تکنولوژی های حکمرانی" چهارگانه ذیل برای اتصال بین حاکمان و محکومان و پیوند ارگانیک بین آنها دارد؛
۱~ تاسیس حزب غیرشخصی و خودبنیاد برای نهادمند شدن سیاست
۲~نظم بوروکراسی مستقل و شایسته سالار
۳~گفتمان سازی در عرصه و حوزه عمومی برای تولید واژگان مشترک بین حاکمان و مردم
۴~قضایی و قانونی شدن برای شفافیت و پاسخگویی
در بین این چهار تکنولوژی حکمرانی به نظر می رسد دولت چهاردهم برای سه مورد اول و سوم و چهارم نه برنامه و نه میل و نه قدرتی داشته باشد. از آنجا که رئیس جمهور فرد تکنوکراتی است و شعارش شایسته سالاری است فقط تکنولوژی حکمرانی بوروکراسی مستقل و شایسته سالار می ماند که می تواند در سطح قوه مجریه مجموعه اقداماتی را برای مهار یا گذار از " دولت ضعیف و درگیر فساد" که دو دهه است بر نظم اداری کشور سایه انداخته، انجام بدهد، اقداماتی مثل:
۱-اتصال دانشگاه به نظم اداری
دو دهه است که تا به تدریج شاهد گسست بین دانشگاه که تربیت کننده کارگزار برای نظم اداری کشور است با نظم اداری کشور می باشیم. در این زمینه می تواند گام های مهمی مانند منحل کردن دانشگاه فرهنگیان در آموزش پرورش و دانشگاه علمی کاربردی در استانداری ها و سایر نهادهای دولتی که عملا نظم دانشگاه را دور زده اند و یا شفافیت در آزمونهای استخدامی و .... پیشنهاد داد.
۲-احیا سازمان برنامه و بودجه
از دو دهه پیش به این سوی ما شاهد انحلال نظم کارشناسی اداری در سازمان برنامه و بودجه می باشیم. احیا دوباره نظم کارشناسی در قالب سازمان برنامه و بودجه که بر پایه یک برنامه کارشناسی، بودجه را برنامه ریزی و اجرا کند و مستقل از قدرت سیاسی حاکم بر قوه مجریه باشد باید در کانون تصمیمات دولت چهاردهم باشد.
۳-تشکیل سازمان مبارزه با فساد اداری
در همه کشورهای توسعه یافته، سازمان مبارزه با فساد اداری داریم که هرگونه فعالیت اقتصادی و میزان ثروت و دخالت کارگزار اداری در فعالیت های اقتصادی را بر پایه یک نظم کارشناسی مستقل زیر نظر دارد و در صورت ارتکاب فعالیت اقتصادی یا ثروت اندوزی کارگزار اداری با او برخورد می کند.
در ایران سازمان تعزیرات حکومتی را داریم که نه کاگزار اداری مثل استانداران یا وزرا یا معاونین وزیر یا روسای اداری در سطح استان ها بلکه مغازه داران و فعالان اقتصادی خرد را تحت نظر و مجازات می کند. یکی از اقدامات پیشنهادی می تواند همین جایگزین کردن سازمان مبارزه با فساد اداری به جای سازمان تعزیرات حکومتی باشد که زیر نظر دولت و وزارت دادگستری است. بی شک پدیده فساد مهمترین معضل حکمرانی کشور است. تا کنون نهادسازی برای مبارزه با این پدیده نشده است و به جای مبارزه با فساد، با فاسد برخوردهایی صورت گرفته است.
۴- اصلاح قانون شوراها و انتخاب مستقیم شهردارها توسط مردم
یکی از افتخارت دولت خاتمی احیا شوراها روستا و شهر و برگزاری انتخابات شوراها بود. ولی با گذشت ۲۵ سال از شروع به کار شوراها در دولت خاتمی اکنون شاهد این هستیم که شوراها شهر و روستا به یکی از فاسدترین و ناکارامدترین و رانتی ترین بخش دولت تبدیل شده اند، به رغم انتخاباتی بودن؛ در اکثر نظرسنجی ها شوراها و شهرداری ها به عنوان انتخاباتی ترین بخش دولت به همراه دادگاه ها( به رغم حضور قضاتی شریف و مستقل و کارمندانی خدوم)به عنوان انتصاباتی ترین بخش حاکمیت در شمار فاسدترین سازمان های اداری و حکومتی معرفی می شوند.
دولت همانطور که توانست در دوره خاتمی شوراها را احیا کند در این دوره می تواند با توجه به شکست طرح شوراها، طرح انتخاب مستقیم شهرداری ها را مطرح کند، در اکثر کشورها شهردارها به صورت مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند.
۵- مفهوم پردازی طرح آمایشسرزمینی بر پایه ایحاد مناطق و شهرهای ساحلی بزرگ:
یکی از آخرین توصیه های علینقی عالیخانی موفق ترین وزیر نهادگرای تاریخ ایران معاصر، این بود که باید تمرکز جمعیتی ایران بر سواحل دریایی اش باشد. اکنون که بحران آب در فلات ایران جدی است و دیگر شهرهای مرکزی فلات ایران مثل تهران و اصفهان و تبریز و.... در چند سال اینده توان تامین آب به میلیون ها سکنه خود ندارند و همچنین انتقال آب و انرژی به صنایع بزرگ در فلات مرکزی ایران دیگر ممکن نیست و..... دولت می تواند طرح آمایش سرزمینی را بر مبنای شهرهای ساحلی ایران در خلیج فارس و عمان بازبینی و اجرا کند.
ابراهیم عباسی بوشهری
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه شیراز
[email protected]
سیاست در ایران تحقق سازوکارهای وحدت(سرزمین ایران، منافع ملی، وحدت ملی) در کثرت(اقوام، تفکرات، مسلک های متفاوت و ..) است و این مهم نیاز به به مفصل بندی "تکنولوژی های حکمرانی" چهارگانه ذیل برای اتصال بین حاکمان و محکومان و پیوند ارگانیک بین آنها دارد؛
۱~ تاسیس حزب غیرشخصی و خودبنیاد برای نهادمند شدن سیاست
۲~نظم بوروکراسی مستقل و شایسته سالار
۳~گفتمان سازی در عرصه و حوزه عمومی برای تولید واژگان مشترک بین حاکمان و مردم
۴~قضایی و قانونی شدن برای شفافیت و پاسخگویی
در بین این چهار تکنولوژی حکمرانی به نظر می رسد دولت چهاردهم برای سه مورد اول و سوم و چهارم نه برنامه و نه میل و نه قدرتی داشته باشد. از آنجا که رئیس جمهور فرد تکنوکراتی است و شعارش شایسته سالاری است فقط تکنولوژی حکمرانی بوروکراسی مستقل و شایسته سالار می ماند که می تواند در سطح قوه مجریه مجموعه اقداماتی را برای مهار یا گذار از " دولت ضعیف و درگیر فساد" که دو دهه است بر نظم اداری کشور سایه انداخته، انجام بدهد، اقداماتی مثل:
۱-اتصال دانشگاه به نظم اداری
دو دهه است که تا به تدریج شاهد گسست بین دانشگاه که تربیت کننده کارگزار برای نظم اداری کشور است با نظم اداری کشور می باشیم. در این زمینه می تواند گام های مهمی مانند منحل کردن دانشگاه فرهنگیان در آموزش پرورش و دانشگاه علمی کاربردی در استانداری ها و سایر نهادهای دولتی که عملا نظم دانشگاه را دور زده اند و یا شفافیت در آزمونهای استخدامی و .... پیشنهاد داد.
۲-احیا سازمان برنامه و بودجه
از دو دهه پیش به این سوی ما شاهد انحلال نظم کارشناسی اداری در سازمان برنامه و بودجه می باشیم. احیا دوباره نظم کارشناسی در قالب سازمان برنامه و بودجه که بر پایه یک برنامه کارشناسی، بودجه را برنامه ریزی و اجرا کند و مستقل از قدرت سیاسی حاکم بر قوه مجریه باشد باید در کانون تصمیمات دولت چهاردهم باشد.
۳-تشکیل سازمان مبارزه با فساد اداری
در همه کشورهای توسعه یافته، سازمان مبارزه با فساد اداری داریم که هرگونه فعالیت اقتصادی و میزان ثروت و دخالت کارگزار اداری در فعالیت های اقتصادی را بر پایه یک نظم کارشناسی مستقل زیر نظر دارد و در صورت ارتکاب فعالیت اقتصادی یا ثروت اندوزی کارگزار اداری با او برخورد می کند.
در ایران سازمان تعزیرات حکومتی را داریم که نه کاگزار اداری مثل استانداران یا وزرا یا معاونین وزیر یا روسای اداری در سطح استان ها بلکه مغازه داران و فعالان اقتصادی خرد را تحت نظر و مجازات می کند. یکی از اقدامات پیشنهادی می تواند همین جایگزین کردن سازمان مبارزه با فساد اداری به جای سازمان تعزیرات حکومتی باشد که زیر نظر دولت و وزارت دادگستری است. بی شک پدیده فساد مهمترین معضل حکمرانی کشور است. تا کنون نهادسازی برای مبارزه با این پدیده نشده است و به جای مبارزه با فساد، با فاسد برخوردهایی صورت گرفته است.
۴- اصلاح قانون شوراها و انتخاب مستقیم شهردارها توسط مردم
یکی از افتخارت دولت خاتمی احیا شوراها روستا و شهر و برگزاری انتخابات شوراها بود. ولی با گذشت ۲۵ سال از شروع به کار شوراها در دولت خاتمی اکنون شاهد این هستیم که شوراها شهر و روستا به یکی از فاسدترین و ناکارامدترین و رانتی ترین بخش دولت تبدیل شده اند، به رغم انتخاباتی بودن؛ در اکثر نظرسنجی ها شوراها و شهرداری ها به عنوان انتخاباتی ترین بخش دولت به همراه دادگاه ها( به رغم حضور قضاتی شریف و مستقل و کارمندانی خدوم)به عنوان انتصاباتی ترین بخش حاکمیت در شمار فاسدترین سازمان های اداری و حکومتی معرفی می شوند.
دولت همانطور که توانست در دوره خاتمی شوراها را احیا کند در این دوره می تواند با توجه به شکست طرح شوراها، طرح انتخاب مستقیم شهرداری ها را مطرح کند، در اکثر کشورها شهردارها به صورت مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند.
۵- مفهوم پردازی طرح آمایشسرزمینی بر پایه ایحاد مناطق و شهرهای ساحلی بزرگ:
یکی از آخرین توصیه های علینقی عالیخانی موفق ترین وزیر نهادگرای تاریخ ایران معاصر، این بود که باید تمرکز جمعیتی ایران بر سواحل دریایی اش باشد. اکنون که بحران آب در فلات ایران جدی است و دیگر شهرهای مرکزی فلات ایران مثل تهران و اصفهان و تبریز و.... در چند سال اینده توان تامین آب به میلیون ها سکنه خود ندارند و همچنین انتقال آب و انرژی به صنایع بزرگ در فلات مرکزی ایران دیگر ممکن نیست و..... دولت می تواند طرح آمایش سرزمینی را بر مبنای شهرهای ساحلی ایران در خلیج فارس و عمان بازبینی و اجرا کند.
برای این امر می توان به تجربه موفق چین بعد از دنگ شیائو پینگ در ایجاد مناطق شهرداری های ساحلی آزاد در سواحل شرقی چین مراجعه نمود.
با ایجاد شهرهای ساحلی منطقه آزاد در سواحل دریایی ایران و انتقال صنایع بزرگ چون فولاد و پتروشیمی ها و... به این شهر های ساحلی و ایجاد شهرک هایی در این مناطق در سواحل دریایی ایران و.... می توان جمعیت های شهر های بزرگ چون تهران و.... را به رفتن به این مناطق ساحلی آزاد تجاری ترغیب نمود.
ادامه دارد.....
با ایجاد شهرهای ساحلی منطقه آزاد در سواحل دریایی ایران و انتقال صنایع بزرگ چون فولاد و پتروشیمی ها و... به این شهر های ساحلی و ایجاد شهرک هایی در این مناطق در سواحل دریایی ایران و.... می توان جمعیت های شهر های بزرگ چون تهران و.... را به رفتن به این مناطق ساحلی آزاد تجاری ترغیب نمود.
ادامه دارد.....
Forwarded from Ebrahim Abbasi
دولت چهاردهم و تکنولوژیهای حکمرانی در ایران امروز(بخش دوم)
ابراهیم عباسی(بوشهری)
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شیراز
[email protected]
تاسیس حزب غیرشخصی، خودبنیاد یکی از مهمترین تکنولوژیهای حکمرانی برای نهادمند شدن سیاست در ایران امروز است. این جمله رئیس جمهور در بین نمایندگان ستاد انتخاباتی خود که" ما همه شعار انتخاب برتر میدهیم و به همه می گوییم کمک کنید و همه آدمهای خودشان را معرفی میکنند و من نمیدانم چه کار کنم" مهمترین مشکل عرصه سیاست در ایران امروز را نشان میدهد. این مشکل فعلا گریبان وی در انتخاب کارگزاران سیاسی خود در ایران امروز را گرفته و چند هفته بعد با شدت بیشتر در انتخاب کارگزاران محلی و استانی خود را نشان میدهد. رقابتی که بیشترین لطمه را به نخبگان کارآمد میزند. نتیجه این رقابت منفی ممکن است انتخاب کارگزاری باشد که نه شایستگی بلکه وجهالمصالحه این اختلافات باشد. همواره نیز چنین بودهاست.
از آنجا که حکمرانی اتصال حکومتکنندگان و حکومتشوندگان است یکی از تکنولوژیهایی که این اتصال را برقرار میکند حزب است. در تعریفی، سیاست "هنر بهم پیوستن انسانها به یکدیگر است". ابزارهای این هنر همان تکنولوژیهای حکمرانی از جمله احزاب هستند. حزب باعث پرورش نخبه و کارگزار اجرایی و سیاسی، نهادمندی بعنوان قاعدهبازی در عرصه سیاسی، خروج سیاست و انتخابات از عرصه تنازع بقا و غریزی و جنینی، شفافیت، پاسخگویی، کارآمدی، تساهل، رجل سیاسی شدن، ایجاد نظم با دسترسی باز، اجتماعیسازی قدرت، طراحی بدیلهای حکمرانی و ... است.
در ایران بیش از سی و هفت سال است که از آخرین حزبِ به معنای واقعی کلمه به نام "حزب جمهوری اسلامی" میگذرد. این آخرین تلاشی بود که توسط آیتالله محمد حسینی بهشتی برای توسعه سیاسی انجام و آخرین پروژه وی برای گسترش توسعه سیاسی در ایران بود. تلاشی که مبتنی بر مختصات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی و جغرافیایی ایران و برای اتصال جامعه و دولت بود. این کار قبلا توسط شیخ محمد خیابانی در مشروطه انجام شد که به شکست انجامید. بعدها قوام السلطنه با تاسیس حزب دموکرات در دهه بیست شمسی دنبال کرد. انشعابات درونی آن، این پروزه را نیز در معرض شکست قرار داد. اقدام بعدی حلقه شیراز به رهبری اسدالله علم در دهه چهل شمسی بود. تلاشی که برای سنگ بنای تحقق یک بوورکراسی مستقل از طریق بالا کشیدن علینقی عالیخانی در وزارت اقتصاد و ناتل خانلری و در حوزه فرهنگ و کادری تحصیلکرده در سازمان برنامه و بانک مرکزی و ... بود. تیم عالیخانی با پنج معاونش و مهدی سمیعی در بانک مرکزی، صفی اصفیا و خداد فرمانفرماییان در برنامه و بودجه و ... شاکله یک نظم اداری و بوروکراسی مستقل و خودسامان را در تاریخ ایران مدرن پایهریزی کردند. اما محمد رضاشاه با خودکامگی،تیم عالیخانی را کنار گذاشت. علم تا پایان عمر خود خطر فقدان تکنولوژی حکمرانی که میانجی بین شاه و مردم باشد به او گوشزد کرد. او در سال 1356 در نامهای به شاه، بدرستی خطر فروپاشی پهلوی را بدلیل فقدان این میانجی و متصلکننده به شاه و ملت تکرارکرد و رابطه شاه با ملت را نه حتی رابطه ظالم با مظلوم بلکه رابطه فاتح با شکست خورده نامید.
در اول انقلاب کسی که به این مهم پی برد و بدنبال تحقق تکنولوژی حکمرانی بین حکومتکنندگان با حکومت شوندگان در تاریخ ایران مدرن و پایهریزی یک نظم بود شهید بهشتی است. او با تشکیل حزب جمهوری اسلامی قصد داشت وظیفه کادرسازی و رهبری سیاسی در جمهوری اسلامی را بر عهده بگیرد. او حتی با مخالفت شهید مطهری مواجه اما این کار را نیاز سیاست در دوران مدرن و دوری از هیاتی شدن میدانست. پروژه سیاسی که با انفجار دفتر حزب در تیرماه 1360 به تاریخ پیوست.
بعدها نیزاین فرصت در دوره اصلاحات برای ایران فراهم شد و خاتمی میبایست در راس یک حزب سیاسی قرار می گرفت. با وجود این فرصت و شانس، متاسفانه این کار را نکرد و پروژه توسعه سیاسی خود را عقیم گذاشت. از آنجا که رئیس جمهور پزشکیان در مناظرات، نگاه منفی به حزب داشت و بعد از انتخاب، به نظر می رسد به فقدان آن پی بردهاست و حداقل اینکه در تعیین کارگزارن خود دچار مشکل شده و در آینده نیز این مشکل ادامه خواهد یافت بهتر است نسبت به این تکنولوژی حکمرانی بازاندیشی کند. او در مناظرات، چند بار به شهید بهشتی و مطالعه آثار او، رفرنس داد بدین سان می تواند مسیر پروژه سیاسی او را دنبال نماید. تا از این طریق به پیکربندی توسعه در ایران کمک کند. بنابراین اقداماتی باید برای این ضرورت مهم انجام دهد که عبارتند از:
ابراهیم عباسی(بوشهری)
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه شیراز
[email protected]
تاسیس حزب غیرشخصی، خودبنیاد یکی از مهمترین تکنولوژیهای حکمرانی برای نهادمند شدن سیاست در ایران امروز است. این جمله رئیس جمهور در بین نمایندگان ستاد انتخاباتی خود که" ما همه شعار انتخاب برتر میدهیم و به همه می گوییم کمک کنید و همه آدمهای خودشان را معرفی میکنند و من نمیدانم چه کار کنم" مهمترین مشکل عرصه سیاست در ایران امروز را نشان میدهد. این مشکل فعلا گریبان وی در انتخاب کارگزاران سیاسی خود در ایران امروز را گرفته و چند هفته بعد با شدت بیشتر در انتخاب کارگزاران محلی و استانی خود را نشان میدهد. رقابتی که بیشترین لطمه را به نخبگان کارآمد میزند. نتیجه این رقابت منفی ممکن است انتخاب کارگزاری باشد که نه شایستگی بلکه وجهالمصالحه این اختلافات باشد. همواره نیز چنین بودهاست.
از آنجا که حکمرانی اتصال حکومتکنندگان و حکومتشوندگان است یکی از تکنولوژیهایی که این اتصال را برقرار میکند حزب است. در تعریفی، سیاست "هنر بهم پیوستن انسانها به یکدیگر است". ابزارهای این هنر همان تکنولوژیهای حکمرانی از جمله احزاب هستند. حزب باعث پرورش نخبه و کارگزار اجرایی و سیاسی، نهادمندی بعنوان قاعدهبازی در عرصه سیاسی، خروج سیاست و انتخابات از عرصه تنازع بقا و غریزی و جنینی، شفافیت، پاسخگویی، کارآمدی، تساهل، رجل سیاسی شدن، ایجاد نظم با دسترسی باز، اجتماعیسازی قدرت، طراحی بدیلهای حکمرانی و ... است.
در ایران بیش از سی و هفت سال است که از آخرین حزبِ به معنای واقعی کلمه به نام "حزب جمهوری اسلامی" میگذرد. این آخرین تلاشی بود که توسط آیتالله محمد حسینی بهشتی برای توسعه سیاسی انجام و آخرین پروژه وی برای گسترش توسعه سیاسی در ایران بود. تلاشی که مبتنی بر مختصات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی و جغرافیایی ایران و برای اتصال جامعه و دولت بود. این کار قبلا توسط شیخ محمد خیابانی در مشروطه انجام شد که به شکست انجامید. بعدها قوام السلطنه با تاسیس حزب دموکرات در دهه بیست شمسی دنبال کرد. انشعابات درونی آن، این پروزه را نیز در معرض شکست قرار داد. اقدام بعدی حلقه شیراز به رهبری اسدالله علم در دهه چهل شمسی بود. تلاشی که برای سنگ بنای تحقق یک بوورکراسی مستقل از طریق بالا کشیدن علینقی عالیخانی در وزارت اقتصاد و ناتل خانلری و در حوزه فرهنگ و کادری تحصیلکرده در سازمان برنامه و بانک مرکزی و ... بود. تیم عالیخانی با پنج معاونش و مهدی سمیعی در بانک مرکزی، صفی اصفیا و خداد فرمانفرماییان در برنامه و بودجه و ... شاکله یک نظم اداری و بوروکراسی مستقل و خودسامان را در تاریخ ایران مدرن پایهریزی کردند. اما محمد رضاشاه با خودکامگی،تیم عالیخانی را کنار گذاشت. علم تا پایان عمر خود خطر فقدان تکنولوژی حکمرانی که میانجی بین شاه و مردم باشد به او گوشزد کرد. او در سال 1356 در نامهای به شاه، بدرستی خطر فروپاشی پهلوی را بدلیل فقدان این میانجی و متصلکننده به شاه و ملت تکرارکرد و رابطه شاه با ملت را نه حتی رابطه ظالم با مظلوم بلکه رابطه فاتح با شکست خورده نامید.
در اول انقلاب کسی که به این مهم پی برد و بدنبال تحقق تکنولوژی حکمرانی بین حکومتکنندگان با حکومت شوندگان در تاریخ ایران مدرن و پایهریزی یک نظم بود شهید بهشتی است. او با تشکیل حزب جمهوری اسلامی قصد داشت وظیفه کادرسازی و رهبری سیاسی در جمهوری اسلامی را بر عهده بگیرد. او حتی با مخالفت شهید مطهری مواجه اما این کار را نیاز سیاست در دوران مدرن و دوری از هیاتی شدن میدانست. پروژه سیاسی که با انفجار دفتر حزب در تیرماه 1360 به تاریخ پیوست.
بعدها نیزاین فرصت در دوره اصلاحات برای ایران فراهم شد و خاتمی میبایست در راس یک حزب سیاسی قرار می گرفت. با وجود این فرصت و شانس، متاسفانه این کار را نکرد و پروژه توسعه سیاسی خود را عقیم گذاشت. از آنجا که رئیس جمهور پزشکیان در مناظرات، نگاه منفی به حزب داشت و بعد از انتخاب، به نظر می رسد به فقدان آن پی بردهاست و حداقل اینکه در تعیین کارگزارن خود دچار مشکل شده و در آینده نیز این مشکل ادامه خواهد یافت بهتر است نسبت به این تکنولوژی حکمرانی بازاندیشی کند. او در مناظرات، چند بار به شهید بهشتی و مطالعه آثار او، رفرنس داد بدین سان می تواند مسیر پروژه سیاسی او را دنبال نماید. تا از این طریق به پیکربندی توسعه در ایران کمک کند. بنابراین اقداماتی باید برای این ضرورت مهم انجام دهد که عبارتند از:
Forwarded from Ebrahim Abbasi
الف: خود در رأس یک حزب سیاسی مبتنی بر مختصات تاریخی و فرهنگی و جغرافیایی ایران قرار گیرد که خودبنیاد، غیر شخصی و غیر قومی البته مدنی و تمدنی باشد. جامعه نیز آمادگی آنرا دارد.
ب: قوانین حزبی در کشور اصلاح و قواعد بازی را در این زمینه فراهم نماید.
ج: نهادسازی لازم به صورت رسمی و غیر رسمی برای اصول مترقی قانون اساسی از جمله دو اصل مهم 26( آزاد بودن احزاب و جمعیت ها و ...) و اصل 27(آزاد بودن تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها ...) انجام دهد.
د؛ نظام انتخاباتی را بر اساس نظام حزبی سازماندهی کند و لایحه آن را به مجلس ارائه کند.
از آنجا که اقدامات فوق میانمدت و بلندمدت است بهتر است عجالتا اقدام کوتاهمدت زیر را بویژه در تعیین کابینه داشتهباشد:
الف: نیروهایی انتخاب نماید که بوروکرات باشند تا تکنوکرات. بوروکرات، مستقل، هماهنگکننده و تصمیمگیر و تصمیمساز است. این به سابقه خانوادگی و تجربه سیاسی و اجرایی نیاز دارد و رابطه معناداری با سواد در سطح بالا ندارد. تاکید بیش از حد ریاست جمهوری بر نظر کارشناسی باید در سطوح میانی دنبال شود تا در سطوح فوقانی. تکنوکراتها لزوما بورکراتهای برجسته نیستند.
ب: افرادی انتخاب کند که صرفنظر از نگاه کارشناسی به شعارهای رئیس جمهور که باعث انتخاب مردم شدهاست وفادار و باورمند باشند. این یکی از مشکلات کارگزاران ایران است. باورمندی باعث انگیزه برای خدمت رسانی میگردد.
ج: نیروهایی انتخاب کند که قدرت تشخیص مصالح ملی و ترجیح آن بر منافع شخصی را داشته باشند. این در سابقه مدیریت افراد و تصمیمهایی که گرفتند و نوع مطالعات آنها قابل تشخیص است. باید باور لازم به ایران و نظام سیاسی داشته باشند.
د: افرادی که از طبقه متوسط و استراتژیست و راهبرداندیش باشند. مسئولِ رده بالا باید افقهای بلند را ببیند.
ه: ضد فساد بعنوان مهمترین چالش حکمرانی امروز ایران باشند و در مبارزه با فساد انگیزه داشته باشند. نه به عنوان یک معیار بلکه بخاطر شرایط امروز ایران، مدیران خود را از درون نهادهایی انتخاب کند که کمتر در معرض فساد بوده یا با بودجههای هنگفت مواجه نشدهاند مانند دانشگاههیان که هنوز در بین جامعه مرجعیت اجتماعی دارند یا ارتش که کمترین میزان فساد داردند یا نهادهای فرهنگی و ...
و: سن کابینه بین چهل و شصت سال باشد تا هم از تجربه و هم از انگیزه و پویایی برخوردار باشد.
ز: ملاکهای انتخاب را از قومیت و اقلیت مذهبی و جنسی و به سمت بوروکرات بودن و شایسته سالاری ببرد. هر چند این شکافها در ایران امروز وجود دارد اما نمیتوان یک شکاف را با شکافی دیگر حل کرد. باعث در تله آنها افتادن میگردد. مهمترین شکاف ایران، مرکز -پیرامون و عدم توجه به آمایش سرزمینی است. مدیران شایسته با توسعه و پیشرفت بر هرگونه قبیلهگرایی فائق میآیند. تقلیل این به شکافهای قومی و قبیلگی، صورت مساله را غلط دیدن و برعکس، تشدید این تبعیضهاست. همانطور که هر گونه همگونسازی در ایران جواب نمیدهد هر گونه فعال کردن این شکافهای خطر واگرایی را در پی دارد.
به دیگر تکنولوزهای اتصال در حکمرانی ایران نیز بیاندیشد. ما تا قبل از برخورد با غرب، در تاریخ و جغرافیای ایران برای اتصال اقوام و مذاهب و گروههای مختلف از تکنولوژیهای اتصال مانند راه، نوروز، سیستم امنیت دستجمعی، نهادهای میانجی مانند وزارت و زبان پیوندی و ... و برگزاری آیینهای مختلف فرهنگی بهره میبردیم.
ادامه دارد
ب: قوانین حزبی در کشور اصلاح و قواعد بازی را در این زمینه فراهم نماید.
ج: نهادسازی لازم به صورت رسمی و غیر رسمی برای اصول مترقی قانون اساسی از جمله دو اصل مهم 26( آزاد بودن احزاب و جمعیت ها و ...) و اصل 27(آزاد بودن تشکیل اجتماعات و راهپیمایی ها ...) انجام دهد.
د؛ نظام انتخاباتی را بر اساس نظام حزبی سازماندهی کند و لایحه آن را به مجلس ارائه کند.
از آنجا که اقدامات فوق میانمدت و بلندمدت است بهتر است عجالتا اقدام کوتاهمدت زیر را بویژه در تعیین کابینه داشتهباشد:
الف: نیروهایی انتخاب نماید که بوروکرات باشند تا تکنوکرات. بوروکرات، مستقل، هماهنگکننده و تصمیمگیر و تصمیمساز است. این به سابقه خانوادگی و تجربه سیاسی و اجرایی نیاز دارد و رابطه معناداری با سواد در سطح بالا ندارد. تاکید بیش از حد ریاست جمهوری بر نظر کارشناسی باید در سطوح میانی دنبال شود تا در سطوح فوقانی. تکنوکراتها لزوما بورکراتهای برجسته نیستند.
ب: افرادی انتخاب کند که صرفنظر از نگاه کارشناسی به شعارهای رئیس جمهور که باعث انتخاب مردم شدهاست وفادار و باورمند باشند. این یکی از مشکلات کارگزاران ایران است. باورمندی باعث انگیزه برای خدمت رسانی میگردد.
ج: نیروهایی انتخاب کند که قدرت تشخیص مصالح ملی و ترجیح آن بر منافع شخصی را داشته باشند. این در سابقه مدیریت افراد و تصمیمهایی که گرفتند و نوع مطالعات آنها قابل تشخیص است. باید باور لازم به ایران و نظام سیاسی داشته باشند.
د: افرادی که از طبقه متوسط و استراتژیست و راهبرداندیش باشند. مسئولِ رده بالا باید افقهای بلند را ببیند.
ه: ضد فساد بعنوان مهمترین چالش حکمرانی امروز ایران باشند و در مبارزه با فساد انگیزه داشته باشند. نه به عنوان یک معیار بلکه بخاطر شرایط امروز ایران، مدیران خود را از درون نهادهایی انتخاب کند که کمتر در معرض فساد بوده یا با بودجههای هنگفت مواجه نشدهاند مانند دانشگاههیان که هنوز در بین جامعه مرجعیت اجتماعی دارند یا ارتش که کمترین میزان فساد داردند یا نهادهای فرهنگی و ...
و: سن کابینه بین چهل و شصت سال باشد تا هم از تجربه و هم از انگیزه و پویایی برخوردار باشد.
ز: ملاکهای انتخاب را از قومیت و اقلیت مذهبی و جنسی و به سمت بوروکرات بودن و شایسته سالاری ببرد. هر چند این شکافها در ایران امروز وجود دارد اما نمیتوان یک شکاف را با شکافی دیگر حل کرد. باعث در تله آنها افتادن میگردد. مهمترین شکاف ایران، مرکز -پیرامون و عدم توجه به آمایش سرزمینی است. مدیران شایسته با توسعه و پیشرفت بر هرگونه قبیلهگرایی فائق میآیند. تقلیل این به شکافهای قومی و قبیلگی، صورت مساله را غلط دیدن و برعکس، تشدید این تبعیضهاست. همانطور که هر گونه همگونسازی در ایران جواب نمیدهد هر گونه فعال کردن این شکافهای خطر واگرایی را در پی دارد.
به دیگر تکنولوزهای اتصال در حکمرانی ایران نیز بیاندیشد. ما تا قبل از برخورد با غرب، در تاریخ و جغرافیای ایران برای اتصال اقوام و مذاهب و گروههای مختلف از تکنولوژیهای اتصال مانند راه، نوروز، سیستم امنیت دستجمعی، نهادهای میانجی مانند وزارت و زبان پیوندی و ... و برگزاری آیینهای مختلف فرهنگی بهره میبردیم.
ادامه دارد
در جامعه به دلیل وجود ائتلافهای توزیعی قوی(صاحبان زر و زور و تزویر) با اینرسی اجتماعی و سیاسی روبرو هستیم. در چنین شرایطی نباید انتظار داشت معرفی و رای اعتماد به وزیران روال عادی خود را طی کند.
http://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
https://x.com/SamadiAli1970/status/1822206577681588676?t=qGeuc9HOOCpuspkBvanKnw&s=19
http://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
https://x.com/SamadiAli1970/status/1822206577681588676?t=qGeuc9HOOCpuspkBvanKnw&s=19
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
Forwarded from حقوق و فقر
JMSP_Volume 9_Issue 36_Pages 798-827.pdf
955.9 KB
#مقاله فقرزدایی به عنوان یکی از محورهای سیاستهای کلی نظام: مرور نظاممند سیاستها و برنامهها 1384 تا 1399
https://www.tg-me.com/povertylaw
https://www.tg-me.com/povertylaw
ائتلافهای توزیعی و کابینه معرفی شده پزشکیان
دکتر علی حسین صمدی
استاد بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
پزشکیان کابینه خود را پس از روزها کشمکش و تشکیل شورای راهبری و مذاکره و ...به مجلس معرفی (و نه الزاماً پیشنهاد) کرد، اما ظاهراً انتظارات اکثریت رای دهندگان را تامین نکرد و استعفای ظریف را نیز به همراه داشت. علت چیست؟
دلایل متعددی می تواند وجود داشته باشد. یکی از این دلایل به واسطه وجود ائتلافهای توزیعی Distributional Coalitions (گروه های ذی نفع یا هم سود خاص) است.
از دیدگاه اولسون(Olson, 2008)، دو نوع ائتلاف داریم: ائتلاف های توزیعی و ائتلاف های فراگیر inclusive. وجه مشترک هر دو ائتلاف، تلاش برای دست یابی به محیط سیاسی کشور است. اما تفاوت این ها در این است که در ائتلافهای توزیعی، تنها تامین منافع گروه هم سود خاص و کوچکی مدنظر است. این گروه تلاش دارند که برای دست یابی به منافع خود، و براساس روابط نهادی خود با بقیه، موقعیت سیاسی خودشان را حفظ کنند. اما ائتلاف های توزیعی فراگیر به دنبال بازتوزیع منافع به نفع آحاد جامعه هستند.
برای ایجاد تغییرات نهادی باید به ترجیحات ائتلافهای توزیعی توجه کرد. اما باید توجه کرد که نهادهای موجود در جامعه بر سازماندهی گروه های همسود و همچنین بر قدرت چانه زنی آنها اثر گذار هستند.
یکی از دلایل وجود اینرسی نهادی institutional inertia دقیقاً به همین مساله یعنی قدرت چانه زنی این گروه های هم سود مربوط می شود.
نکته قابل تامل دیگر این است که علاوه بر تصمیم گیران و سیاست مداران حاکم، برخی نخبگان سیاسی نیز به دنبال فرصت های موجود برای استفاده از منافع ناشی از شرایط موجود هستند و ائتلاف تشکیل می دهند.
نکته بسیار مهم دیگر این است که چنان چه ائتلافهای توزیعی قوی متعددی در جامعه وجود داشته باشد، به سختی می توان تغییرات نهادی مخالف میل و ترجیحات آنها را انجام داد و بنابراین در این شرایط یقیناً با اینرسی نهادی روبرو خواهیم شد.
برگرفته از فصل سوم کتاب زیر:
Faghih, N.; Samadi, A. H. (2024), Institutional Inertia: Theory and Evidence, Springer
نکته:
یکی از دلایل پیروزی پزشکیان به این بر می گردد که این بار ائتلاف های فراگیر وارد بازار انتخابات شدند و نتیجه را به گونه دیگری رقم زدند (البته دلایل دیگر قابل بررسی است). در اقتصاد ایران و در زمینه های مختلفی این ائتلاف های فراگیر را داریم.
اما وجود ائتلاف های توزیعی بسیار قوی در جامعه و تضاد شدید منافع در بین آنها ( برای مثال نعمت و نقمت بودن تحریم ها، مذاکره و عدم مذاکره، انتخاب شرکای تجاری خاص، و ....) باعث شده است که هر ائتلافی کاندید خودش ( گاهی خارج از افراد معرفی شده توسط اعضای کمیته های شورای راهبری) را داشته باشد. شرایط به گونه ای است که هیچ کدام از جناح های موجود در کشور( و نه احزاب، حزب به معنای علمی کلمه در ایران نداریم)، از کابینه پیشنهادی رضایت ندارند. این شرایط نشان می دهد که به شدت با اینرسی نهادی روبرو هستیم و یکی از اولویت های اصلی پزشکیان باید تلاش برای غلبه بر آن باشد. در غیر این صورت هیچ کدام از وعده های داده شده ایشان (حتی متوسل شدن به نظر کارشناسان که اصلی ترین وعده ایشان بود) تحقق پیدا نخواهد کرد.
تغییرات نهادی( قواعد بازی) موجود باید به گونه ای باشد که بر ترجیحات گروه های هم سود و قدرت چانه زنی آن ها اثر گذاشته و جامعه را به سمت تشکیل بیشتر ائتلاف های فراگیر سوق دهد. چنین کاری نیز در میان مدت و درازمدت و تنها از بالا به پایین و در ابتدا از طریق تغییر نهادهای سیاسی شدنی است.
http://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
دکتر علی حسین صمدی
استاد بخش اقتصاد دانشگاه شیراز
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
پزشکیان کابینه خود را پس از روزها کشمکش و تشکیل شورای راهبری و مذاکره و ...به مجلس معرفی (و نه الزاماً پیشنهاد) کرد، اما ظاهراً انتظارات اکثریت رای دهندگان را تامین نکرد و استعفای ظریف را نیز به همراه داشت. علت چیست؟
دلایل متعددی می تواند وجود داشته باشد. یکی از این دلایل به واسطه وجود ائتلافهای توزیعی Distributional Coalitions (گروه های ذی نفع یا هم سود خاص) است.
از دیدگاه اولسون(Olson, 2008)، دو نوع ائتلاف داریم: ائتلاف های توزیعی و ائتلاف های فراگیر inclusive. وجه مشترک هر دو ائتلاف، تلاش برای دست یابی به محیط سیاسی کشور است. اما تفاوت این ها در این است که در ائتلافهای توزیعی، تنها تامین منافع گروه هم سود خاص و کوچکی مدنظر است. این گروه تلاش دارند که برای دست یابی به منافع خود، و براساس روابط نهادی خود با بقیه، موقعیت سیاسی خودشان را حفظ کنند. اما ائتلاف های توزیعی فراگیر به دنبال بازتوزیع منافع به نفع آحاد جامعه هستند.
برای ایجاد تغییرات نهادی باید به ترجیحات ائتلافهای توزیعی توجه کرد. اما باید توجه کرد که نهادهای موجود در جامعه بر سازماندهی گروه های همسود و همچنین بر قدرت چانه زنی آنها اثر گذار هستند.
یکی از دلایل وجود اینرسی نهادی institutional inertia دقیقاً به همین مساله یعنی قدرت چانه زنی این گروه های هم سود مربوط می شود.
نکته قابل تامل دیگر این است که علاوه بر تصمیم گیران و سیاست مداران حاکم، برخی نخبگان سیاسی نیز به دنبال فرصت های موجود برای استفاده از منافع ناشی از شرایط موجود هستند و ائتلاف تشکیل می دهند.
نکته بسیار مهم دیگر این است که چنان چه ائتلافهای توزیعی قوی متعددی در جامعه وجود داشته باشد، به سختی می توان تغییرات نهادی مخالف میل و ترجیحات آنها را انجام داد و بنابراین در این شرایط یقیناً با اینرسی نهادی روبرو خواهیم شد.
برگرفته از فصل سوم کتاب زیر:
Faghih, N.; Samadi, A. H. (2024), Institutional Inertia: Theory and Evidence, Springer
نکته:
یکی از دلایل پیروزی پزشکیان به این بر می گردد که این بار ائتلاف های فراگیر وارد بازار انتخابات شدند و نتیجه را به گونه دیگری رقم زدند (البته دلایل دیگر قابل بررسی است). در اقتصاد ایران و در زمینه های مختلفی این ائتلاف های فراگیر را داریم.
اما وجود ائتلاف های توزیعی بسیار قوی در جامعه و تضاد شدید منافع در بین آنها ( برای مثال نعمت و نقمت بودن تحریم ها، مذاکره و عدم مذاکره، انتخاب شرکای تجاری خاص، و ....) باعث شده است که هر ائتلافی کاندید خودش ( گاهی خارج از افراد معرفی شده توسط اعضای کمیته های شورای راهبری) را داشته باشد. شرایط به گونه ای است که هیچ کدام از جناح های موجود در کشور( و نه احزاب، حزب به معنای علمی کلمه در ایران نداریم)، از کابینه پیشنهادی رضایت ندارند. این شرایط نشان می دهد که به شدت با اینرسی نهادی روبرو هستیم و یکی از اولویت های اصلی پزشکیان باید تلاش برای غلبه بر آن باشد. در غیر این صورت هیچ کدام از وعده های داده شده ایشان (حتی متوسل شدن به نظر کارشناسان که اصلی ترین وعده ایشان بود) تحقق پیدا نخواهد کرد.
تغییرات نهادی( قواعد بازی) موجود باید به گونه ای باشد که بر ترجیحات گروه های هم سود و قدرت چانه زنی آن ها اثر گذاشته و جامعه را به سمت تشکیل بیشتر ائتلاف های فراگیر سوق دهد. چنین کاری نیز در میان مدت و درازمدت و تنها از بالا به پایین و در ابتدا از طریق تغییر نهادهای سیاسی شدنی است.
http://www.tg-me.com/ahSamadi
https://ems.shirazu.ac.ir/~ahsamadi
Telegram
Samadi, Ali Hussein -official Channel
علاقه مند به مطالعه و درک نقش نهادها در فرآیند توسعه اقتصادی ایران و جهان، و همچنین درک فرآیند تغییرات نهادی، اینرسی نهادی و راه های غلبه بر آن هستم.
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
ارتباط:
@ahsamadi1970
۰۹۱۷۲۶۰۰۴۴۵
[email protected]
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
👈 مسعود و چوبهدار!
✍️ محسن رنانی
یکم: دکتر پزشکیان سلام
رئیس جمهورِ فقط یک ماه عزیز، انگار تو ایرانی نیستی!؟ تو نمیدانی که برای مردم ایران تراز سیاستمدار صادق و پاک و قدرتمند، فقط امیرکبیر است و مصدق و موسوی؟؟ پس برای چه نشستهای و دم فروبستهای؟ نکند در پشت صحنه با اصحاب قدرت بستهای؟ آیا با وجود آن که اصلیترین وزیرانت را زدند؛ و مجبورت کردند همان که قبلا تو را برای مجلس و ریاست جمهوری رد صلاحیت کرده بود، اکنون وزیر کنی؛ و رقیبت را که خودشان برای ریاست جمهوری تاییدش کرده بودند حالا برای وزارت دولت تو هم رد صلاحیت کردند؛ و یک نظامی اصولگرای حامی حصر و برخورد با حجاب اختیاری را برای وزارت کشور به تو تحمیل کردند؛ و یک بوروکرات چفیهانداز را که تازه اکنون دانشجوی دکتری دانشگاه دفاع ملی است، گفتهاند بگذاری وزیر آموزش؛ تو باز هم ماندهای که بمانی؟
مگر تو انصاف نداری که اینگونه حقوق ناشی از رای مردم را....
ادامه مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
(اگر باز نشد فیلترشکن را قطع کنید)
https://renani.net/?p=6197
.
👈 مسعود و چوبهدار!
✍️ محسن رنانی
یکم: دکتر پزشکیان سلام
رئیس جمهورِ فقط یک ماه عزیز، انگار تو ایرانی نیستی!؟ تو نمیدانی که برای مردم ایران تراز سیاستمدار صادق و پاک و قدرتمند، فقط امیرکبیر است و مصدق و موسوی؟؟ پس برای چه نشستهای و دم فروبستهای؟ نکند در پشت صحنه با اصحاب قدرت بستهای؟ آیا با وجود آن که اصلیترین وزیرانت را زدند؛ و مجبورت کردند همان که قبلا تو را برای مجلس و ریاست جمهوری رد صلاحیت کرده بود، اکنون وزیر کنی؛ و رقیبت را که خودشان برای ریاست جمهوری تاییدش کرده بودند حالا برای وزارت دولت تو هم رد صلاحیت کردند؛ و یک نظامی اصولگرای حامی حصر و برخورد با حجاب اختیاری را برای وزارت کشور به تو تحمیل کردند؛ و یک بوروکرات چفیهانداز را که تازه اکنون دانشجوی دکتری دانشگاه دفاع ملی است، گفتهاند بگذاری وزیر آموزش؛ تو باز هم ماندهای که بمانی؟
مگر تو انصاف نداری که اینگونه حقوق ناشی از رای مردم را....
ادامه مطلب را در پیوند زیر بخوانید:
(اگر باز نشد فیلترشکن را قطع کنید)
https://renani.net/?p=6197
.
تارنمای محسن رنانی
مسعود و چوبهدار!
یکم: دکتر پزشکیان سلام رئیس جمهورِ فقط یک ماه عزیز، انگار تو ایرانی نیستی!؟ تو نمیدانی که برای مردم ایران تراز سیاستمدار صادق و پاک و قدرتمند، فقط امیرکبیر است و مصدق و موسوی؟؟ پس برای چه نشستهای و دم فروبستهای؟ نکند در پشت صحنه با اصحاب قدرت بستهای؟…