ترکم می کنی، تا قصه را تمام کرده باشی...
در من اما جنگلیست انبوه، درختانش همه تو؛
با نبود یک درخت،جنگل تمام نمی شود!
-علیرضا قاسمیان خمسه
در من اما جنگلیست انبوه، درختانش همه تو؛
با نبود یک درخت،جنگل تمام نمی شود!
-علیرضا قاسمیان خمسه
تو که نمی دانی!
اما آدمی به نقطهای می رسد که پی می بَرد قرار نیست هیچ اتفاق تازه ای رخ دهد!
اما صبر می کند، صبر می کند، صبر...
-پوریا نبی پور
اما آدمی به نقطهای می رسد که پی می بَرد قرار نیست هیچ اتفاق تازه ای رخ دهد!
اما صبر می کند، صبر می کند، صبر...
-پوریا نبی پور
الان فقط نیاز دارم بغلم کنی؛ حرکتی به قدمت خود بشریت که معنایش خیلی فراتر از تماس دو بدن است. در آغوش گرفتن یعنی از حضور تو احساس تهدید نمیکنم، نمی ترسم این قدر نزدیک باشم، میتوانم آرام بگیرم، در خانهی خودمم، احساس امنیت میکنم و کنار کسی هستم که درکم میکند.
میگویند هر بار کسی را گرم در آغوش میگیریم،
یک روز به عمرمان اضافه می شود.
پس لطفا مرا بغل کن...
میگویند هر بار کسی را گرم در آغوش میگیریم،
یک روز به عمرمان اضافه می شود.
پس لطفا مرا بغل کن...
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیدهای :)
-قیصر امینپور
تنها دلم خوش است که شاید ندیدهای :)
-قیصر امینپور
امشب غمگینانه ترین سطر هارا می نویسم؛
دوستش داشتم! او نیز گاهی دوستم می داشت...
-پابلو نرودا
دوستش داشتم! او نیز گاهی دوستم می داشت...
-پابلو نرودا
گر من بمیرم در غمت خونم بُتا در گردنت
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیدهای؟
-سعدی
فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیدهای؟
-سعدی
نامت را به تمام پرنده ها یاد داده ام، به آسمان،به ابرها و به شعرهایم. دفترم را باز کن هر شعری پرواز بلد نباشد، مال من نیست. :)
-رضوان ابوترابی
-رضوان ابوترابی