از یه سنی به بعد دیگه وقت نداری بشینی گریه کنی؛ مجبوری همراه با اشک ریختن رانندگی کنی، ظرف بشوری یا به بقیه کارای عقب موندت برسی.
تو این چند سالِ زندگیم؛ هیچوقت به اندازهای الان خسته نبودم. فکر میکنم اصلاً حالم خوب نیست، اصلاً زندگیم رو به راه نیست، انگار کلی حرف تو مغزمه و نمیتونم حرفی بزنم، انگار کلی درد رو قلبمه و نمیتونم کاری بکنم، نمیدونم، فقط میتونم بگم کم آوردم. کم آوردم و هیچجوره نمیتونم خودمو زندگیم رو نجات بدم.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شادمهر و دیگر هیچ>>>>
@Zibayi_timee
@Zibayi_timee
نمیدونم چه حکمتیه. خوش نمیگذره، چیزی هم پیش نمیره، ولی خیلی زود به زود هفته ها عوض میشن. خیلی سریعه. همه چی خیلی زوده.
نمیدونم چه حکمتیه. خوش نمیگذره، چیزی هم پیش نمیره، ولی خیلی زود به زود هفته ها عوض میشن. خیلی سریعه. همه چی خیلی زوده.
بعضی آدما مثل خواب میمونن،
دقیقا همونجایی که به بودنشون اطمینان
پیدا میکنی، دقیقا همونجا، یهو میرن، یهو تموم میشن …🖤
دقیقا همونجایی که به بودنشون اطمینان
پیدا میکنی، دقیقا همونجا، یهو میرن، یهو تموم میشن …🖤
غسان کنفانی خیلی پدرانه نصحیت میکنه:
به کسی که برایت نمینویسد،
مزاحم روزهایت نمیشود، درباره ات نمیخواند، مهم ترین تاریخ های تورا حفظ نمیکند
و زندگی ات را پر از کارهای شگفت انگیز نمیکند وابسته نشو!🥀
به کسی که برایت نمینویسد،
مزاحم روزهایت نمیشود، درباره ات نمیخواند، مهم ترین تاریخ های تورا حفظ نمیکند
و زندگی ات را پر از کارهای شگفت انگیز نمیکند وابسته نشو!🥀
من خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه کمک نمیخوای؟ هیچکس نبود؛ خودم درستش کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه میخوای حرف بزنیم؟ هیچکس نبود؛ گریه شد حرفام. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه بریم یه چرخی بزنیم؟ هیچکس نبود؛ با خودم چرخیدم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی واقعی بگه دوستت دارم. هیچکس نبود؛ بیذوق سَر کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه این پولو بذار جیبت، تا انقدر سخت نگذره بهت. هیچکس نبود؛ سگدو زدم. خیلی نیاز داشتم یکی بگه فداسرت شده دیگه. هیچکس نبود، خودخوری کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی دلسوزانه راه نشونم بده؛ هیچکس نبود؛ اشتباه کردم و زمین خوردم. من خیلی جاها به خیلی چیزا نیاز داشتم و نبود.
من خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه کمک نمیخوای؟ هیچکس نبود؛ خودم درستش کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه میخوای حرف بزنیم؟ هیچکس نبود؛ گریه شد حرفام. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه بریم یه چرخی بزنیم؟ هیچکس نبود؛ با خودم چرخیدم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی واقعی بگه دوستت دارم. هیچکس نبود؛ بیذوق سَر کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی بگه این پولو بذار جیبت، تا انقدر سخت نگذره بهت. هیچکس نبود؛ سگدو زدم. خیلی نیاز داشتم یکی بگه فداسرت شده دیگه. هیچکس نبود، خودخوری کردم. خیلی جاها نیاز داشتم یکی دلسوزانه راه نشونم بده؛ هیچکس نبود؛ اشتباه کردم و زمین خوردم. من خیلی جاها به خیلی چیزا نیاز داشتم و نبود.