Telegram Web Link
Forwarded from انصاف نیوز
🔺لزوم و فایده انحای الهیات

▫️ یاسر میردامادی، پژوهشگر دینی، در یادداشتی در فیسبوک نوشت:

کمتر رشته‌ معرفتی‌ای وجود دارد که اصل مشروعیت‌اش زیر سؤال باشد. حتی فلسفه، که مشروعیت‌ آن دشمنانی در میان خود فیلسوفان دارد و هم در میان دانشمندان و غیر دانشگاهیان، از بحران مشروعیتِ دوسه دهه پیش، که از جمله ریچارد رورتیِ فیلسوف سردمدار آن بود، کم‌و‌بیش سرفراز بیرون آمد.

اما دین‌پژوهی به طور عامّ، و به ویژه مادر این رشته یعنی الهیات، وضع به مراتب بحرانی‌تری دارند. در مورد فلسفه دین (که تازه وضع بهتری از الهیات دارد) این تردید جدّی وجود دارد که برای فیلسوفان زیاده دینی است و برای متدینان زیاده فلسفی.

اما حتی اگر فلسفه دین هم از بحران مشروعیت رهایی یابد الهیات دیگر در وسط بحران است؛ زیرا حتی متدینان هم به آن بی اعتنا هستند. برای آن‌ها که دین‌دارند الهیات در خوشبینانه‌ترین حالت «زائد» به نظر می‌رسد و در بدبینانه‌ترین حالت «مضرّ» به حال ایمان. برای آن‌ها که دین‌دار نیستند هم الهیات در بدبینانه‌ترین حالت، خطرناک و یا بدتر: بی‌معنا است و در خوشبینانه‌ترین حالت صرفا یک بازی ذهنی. انتقاد مشهور ریچارد داوکینز همین بود که چرا باید در عصر هوش مصنوعی در دانشگاه معتبری چون آکسفورد هنوز دانشکده «قرون وسطایی» الهیات وجود داشته باشد.
این بحران‌ها اما، تا جایی که من خبر دارم، گرچه منجرّ به شکل‌گیری شاخه‌ای نوپدید به نام «فرا-الهیات» (meta-theology) یا «فلسفه الهیات» (philosophy of theology)، عمدتاً در ده سال گذشته، شده اما بحث‌های این شاخه، دست‌کم تا کنون، بیشتر بر سر روش‌شناسی و معرفت‌شناسی الهیات بوده است و نه بر سر اصل نیاز به الهیات.
نکته نهایی این‌که درست همان‌طور که در درون فلسفه فیلسوفانی ضد فلسفه مثل رورتی وجود دارند در درون الهیات هم الهیات‌دان‌هایی ضد الهیات (دست‌کم ضد الهیات طبیعی) وجود دارند، مانند کارل بارث.

بر این اساس، اگر این نوشته می‌خواست عنوانی برای خود دست‌وپا کند آن عنوان می‌توانست این باشد: «به سوی فلسفه‌ الهیاتی که به لزوم و فایده انحای الهیات می‌پردازد».

http://www.ensafnews.com/208824/
@ensafnews
Forwarded from آزاد | Azad
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📌 شگفتی این انتخابات تنها مشارکت نزدیک به ۴۰ درصد نبود، از آن مهم‌تر شکست این ایده‌ی مورد علاقه‌ی هسته‌ی سخت حکومت بود که «مشارکت اگر پایین بیاید به نفع نامزد حکومت است». هم تحریم پیروز شد و هم پزشکیان اول. حکومت در خلوت‌خانه‌ی خود هم شکست ‌خورد. @YMirdamadi
📌 Thaddeus J. Kozinski. Political Problem of Religious Pluralism: And Why Philosophers Can’t Solve It. Lexington Books, 2012, ix. @YMirdamadi
📌 در بحث‌های فکری (در فضای مجازی، گپ‌های خصوصی، مناظره‌های رسمی یا نیمه‌رسمی و نیز در کلاس‌های درس) بارها با این دیدگاه مواجه شده‌ام که می‌گوید خداناباوری پدیده‌ها را ساده‌تر از خداباوری تبیین می‌کند پس خداناباوری اثبات می‌شود و خداباوری ابطال. کِوین وَلی‌یِر، استاد فلسفه‌ی دانشگاه ایالتی باولینگ گرین این نکته را در این نوشته‌ی کوتاه نقد می‌کند. ترجمه‌ی آن‌را می‌توانید این‌جا بخوانید. فایل پی‌دی‌اف آن در فرسته‌ی بعد می‌آید. @YMirdamadi
📌ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است

🖋 یاسر میردامادی

📍در بیست سال گذشته تنها در سه انتخابات رأی داده‌ام: ۱۳۸۴ (فقط دور اول به مصطفی معین، دور دوم شرکت نکردم)، ۱۳۸۸ (به میرحسین موسوی) و ۱۳۹۲ (به حسن روحانی). دور اول انتخابات اخیر هم رأی ندادم. در سه انتخابات اخیر در زمره‌ی تحریمی‌های فعال بودم و بیانیه‌هایی در تحریم انتخابات امضا کردم.

🔻بیش از ۶۰ درصد عدم شرکت در دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر پیروزی بزرگی برای منتقدان جمهوری اسلامی بود. تحریم حالا یک گزینه‌ی جدی روی میز سیاست ایران است و می‌شود حدس زد در آینده نیز چنین خواهد بود. اما اگر عدد تحریمی‌ها قدری بیشتر شده بود حالا سعید جلیلی رییس جمهور بود. در دور دوم بخش قابل توجهی از رأی‌های قالیباف پشت سر جلیلی خواهد رفت و خطر انتخاب شدن جلیلی حتی از دور اول جدی‌تر است. برای این‌که پیروزیِ تحریمِ گسترده تبدیل به تلخی ریاست جمهوری جلیلی نشود، منِ تحریمی پس از تأمل بسیار با اجازه‌ی بزرگ‌ترها موقتاً ترک تحریم می‌کنم و برای دفع خطر جلیلی روز جمعه به پزشکیان رأی خواهم داد (ایزد اگر مدد کند).

🔻رأی من برای اصلاح ساختاری نظام نیست زیرا می‌دانم که نظام همانا اصلاح(-ِ ساختاری)‌پذیر نیست. حتی اصلاحات غیر ساختاری هم چندان میسر نیست. تلاش دولت خاتمی برای اصلاح نظام اطلاعاتی (که دست به قتل‌های زنجیره‌ای زده بودند و خودسر هم نبودند) و تلاش دولت روحانی برای جلوگیری از چپاول مؤسسات اعتباریِ تفنگ‌به‌دست‌ها (که دست به قتل اقتصادی زده بودند و خودسر هم نبودند) هزینه‌ی بسیاری بر دولت‌های خاتمی و روحانی بار کرد و آن‌‌ها را با بحران‌های حکومت‌‌ساز بسیاری مواجه ساخت.

🔻تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمی‌شود از این بهتر کرد اما می‌شود بسا بدتر کرد. بالای سیاهی بسا رنگ‌ها است. به براندازی هم در کوتاه یا میان‌مدت امیدی نیست. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. ممکن نبودن آن در چهل و اندی سال گذشته آشکارا ثابت شده است. تا اطلاع ثانوی مطلوب هم نیست، زیرا جریان اصلی مخالفان خارج از کشور (اپوزیسیون)، به ویژه مجاهدین و پهلوی‌طلب‌ها، یا مستقل نیستند، یا دموکرات نیستند یا حقوق بشری نیستند یا هیچ کدام نیستند. رضا پهلوی که دخیل به نتانیاهو و راست افراطی آمریکا بسته و مریم رجوی هم به عربستان، اسراییل و راست افراطی در هر جای دنیا دخیل بسته است. تک‌چهره‌های ملی، مستقل، دموکرات و حقوق بشری بی شک در میان مخالفان وجود دارند و اگر کورسوی امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور در آینده‌ی دور باشد به همین‌‌ها است، اما این چهره‌ها هنوز تبدیل به جریان نشده‌اند یا در نهایت جریان حاشیه‌ای اند.

🔻«بگذار جلیلی رییس جمهور شود تا نظام را نابود کند». این را با رأی ندادن به هاشمی در دور دوم انتخابات ۱۳۸۴ آزمودیم و حسابی پوچ از کار در آمد. نظام نابود نشد مردم نابود شدند. بلای احمدی‌نژاد و پول سرسام‌آور نفتی که او به باد داد و قطع‌نامه‌هایی که به بار آورد هنوز با ما است. راه دیگری باید جست.

🔻«بگذار حکومت، یک‌دست، دست خود اصول‌گراها باشد خودشان هم توافق می‌کنند هم اقتصاد را اصلاح». این را هم با تحریم ریاست‌جمهوری سه سال پیش آزمودیم و دیدیم که این‌کاره نیستند. نه اف‌اِی‌تی‌اِف را تصویب کردند نه برجام را احیا. تورم هم سرسام‌آور بالا رفت. ترمیم رابطه با عربستان هم لرزان و فاقد عوائد اقتصادی از کار در آمد. این‌کاره نیستند. حتی عباس عبدی و زیدآبادی که طراح ایده‌ی «خروج از حاکمیت» بودند از این نظر بازگشته‌اند.

🔻آیا انتخاب میان بد و بدتر معقول است؟ آیا استمرار تحریمی که حالا به بیش از شصت درصد رسیده، بهتر نیست؟ پاسخ این است که حتی در دموکراسی‌های مستقر دنیا بسا اوقات انتخاب میان بد و بدتر است. همین حالا در انتخابات آمریکا گزینه‌ها میان مرده‌ای متحرک (بایدن) و فردی با اختلال شدید شخصیتی (ترامپ) است. «عاقل آن نیست که خوب را از بد تشخیص دهد. عاقل آن است که بهترین بد را بشناسد» (حدیث منسوب به حضرت امیر). ما به احتمال زیاد دیگربار در آینده‌ی نزدیک باید به سیاست تحریم باز گردیم تا به حکومت برای تغییر رویّه فشار آوریم اما هیچ شیوه‌ای یک‌بار برای همیشه نیست. شیوه‌ها اصالت ندارند هدف‌ها اصالت دارند. هدف همانا بهبود وضع ایران است و اگر تحریم در مقطعی سودی به این هدف نرساند بایستی موقتاً کنار گذاشته شود. 👇🏿
👆🏿بد اندر بدتر در وضع کنونی ریاست جمهوری جلیلی است و بهترین بد همانا دفع جلیلی است. خطر جلیلی جدی است، لولوخرخره نیست. جلیلی را باید از روی مثلث مقتداهای فکری او شناخت: محمدتقی مصباح یزدی، احمد علم الهدی و محمدمهدی میرباقری. سه روحانی افراطی که هر سه تقدیس‌گر خشونت اند (مصباح یزدی حتی به صراحت و رسماً توجیه‌گر احیای برده‌داری در جهان مدرن بوده است). مثلث مزبور دیگری‌ستیز، تنوع‌هراس، جنگ‌طلب و پوچ‌داننده‌ی رأی مردم اند. این جریان وقتی از مردم سخن می‌گوید منظورش تنها طرفداران خودش است. به تکثر باور ندارد. به گشت ارشاد باور دارد. به فیلترینگ دوقفله باور دارد (طوری فیلتر کنند که نشود بازش کرد)، سرکوب شیوه‌ی آن‌ها است، سرکوب عریان نشد سرکوب پنهان. 🔻هر کس که سخن از کارِ کارشناسی و تعامل با دنیا بزند او را «غرب‌گدا» می‌خوانند و وقتی خودشان از کارِ کارشناسی سخن می‌گویند منظورشان جلسه‌های بی خاصیت، پر تعارف و شعاری با اعضای بسیج دانشجویی است، بسیجیانی که در دانشگاه کارشان پرونده‌سازی برای دانشجویان معترض و سرکوب آن‌ها بوده است و در مقابل، شغل و پول جایزه می‌گرفتند. جلیلی توهم عقل کل بودن دارد. جلسه‌های متعدد با بسیجی‌های ناکارشناس یا کارشناسان نامرتبط جلیلی را به توهم برنامه‌نویسی و خبرگی کشانده است. او به دنبال بستن درهای ایران به روی دنیا است. او جنگ‌طلب است. محور مقاومت برای او چیزی در مایه‌های کره‌ی شمالی‌سازی ایران است. با او یک دنیا توهم و یک ایران تورم در انتظار ماست.

🔻پزشکیان چنین توهم‌هایی ندارد. او وضع را بهتر هم نکند احتمالا بدتر نخواهد کرد. متخصصان کاربلدی دور او هستند. این‌که چقدر از این متخصصان استفاده کند و به چه روشی مشاوره‌های تخصصی متنوع و احیاناً متضاد را مدیریت کند هنوز مبهم است، اما می‌شود امید بست که تیم متنوع اما منسجمی از متخصصان را روش‌مندانه به کار گیرد.

🔻آیا او به قدر کافی شجاع است که با هسته‌ی سخت قدرت تعامل انتقادی کند و تسلیم آن‌ها نشود؟ آیا به قدر کافی صادق است که اگر تعامل انتقادی و مقاومت او به ثمر نرسید با مردم در میان بگذارد؟ این آزمونی بزرگ پیش روی پزشکیان است. باید به او فرصت داد. یک بار دیگر اعتماد می‌کنیم. شاید این بار جام اعتماد هر بار شکسته‌ی ما بند زده شد. آیا با شکستن تحریم و رأی به پزشکیان مشروعیت نظام افزون نمی‌شود؟ حاکمیت حس دوگانه‌ای نسبت به رأی اعتراضی دارد. با دست آن را پس می‌زند و با پا پیش می‌کشد. تردیدی نیست که رأی به پزشکیان تا حدودی به سود نظام است. نظام اما مام وطن را در گروگان دارد. باید گروگان زنده بماند تا روزی آزاد شود. ما برای زنده ماندن گروگان رأی می‌دهیم نه مشروعیت‌بخشی به گروگان‌گیر. رأی ما را تأیید نظام می‌خوانند اما رأی ندادن ما نیز منجر به ریاست‌جمهوری جلیلی می‌شود و باز هم تثبیت نظام است. زیرا آن‌گاه رییس‌جمهور جلیلی (سعیدِ‌ جمهور) تحریم را ناشی از عملکرد دولت‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو می‌داند، آن را به نفع خود تعبیر می‌کند و کوس پیروزی می‌نوازد.

🔺در پایان این را هم بگویم که رأی دادن در خارج از کشور یک‌پا جهاد است. کار چنان بالا گرفته که حالا پلیس لندن برای مزاحمان انتخاباتی پرونده‌ گشوده است. برای رأی دادن باید شورت آهنی پوشید (تا بلایی که پهلوی‌طلب‌ها سر عالی‌پیام در لندن درآوردند سر آدم نیاید)، زره آهنی به تن کرد، کلاه‌خود فلزی و گوش‌خفه‌کن گذاشت و با خانواده آفتابی نشد. اگر قرار باشد که تحریم به مرده‌ریگ اوباش مجاهد، اراذل پهلوی‌چی و جماعت مستأصلِ جلسه‌به‌هم‌زنِ کمونیست کارگری تبدیل شود در برّندگی دائمیِ چاقوی تحریم تردید باید کرد. @YMirdamadi
حباب؛ نوشته‌/گفته‌های یاسر میردامادی
📌صفحه‌ی دیگری از همین کتاب که صراحت بیشتری دارد در این‌که تمام گونه‌های برده‌داری ملغی نشده است حتی در جهان جدید: به نقل از: محمدتقی مصباح یزدی، نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام، قم: مؤسسه‌ امام خمینی، ۱۳۸۸، ص ۱۷۵، پیوند به صفحه‌ی مزبور از کتاب. @YMirdamadi
clideo.com
📌 آیا ترک تحریم و رأی به پزشکیان کار درستی بود؟ در گفت‌وگو با حامد آیینه‌وند روزنامه‌نگار و فعال سیاسی و طرفدار تحریم امروز به این موضوع پرداختیم. نسخه‌ی صوتی آن ضمیمه است 👆🏿. نسخه‌ی تصویری آن را می‌توان این‌جا روی یوتیوب یا این‌جا روی اینستاگرام دید. @YMirdamadi
📌 «ایده یک دست‌سازی حکومت شکست خورد»
🖋 یاسر میردامادی
🔻تأیید صلاحیت مسعود پزشکیان و نیز خودداری حکومت از تقلب به سود سعید جلیلی (کاری که در ۸۸ به سود محمود احمدی‌نژاد انجام شد) نشان داد که ایده‌ یکدست‌سازی طوری شکست خورده که هسته‌ سخت حکومت هم مایل به ادامه‌ی پرهزینه‌ آن نیست. ایده‌ اولیه‌ هسته‌ سخت حکومت آن بود که در آستانه‌ بحران جانشینی حکومت یکدست شود تا زمینه برای انتخاب محفلی و نرم رهبر بعدی فراهم شود. یکدست‌سازی اما اختلاف میان اصول‌گراها را افزایش داد، ناکارآمدی حکومت را بالا برد و نوک پیکان اعتراض‌ها را مستقیما به سمت رهبر جمهوری اسلامی گرفت. ادامه‌ این روش می‌توانست بحران جانشینی را تشدید کند. احتمال انتخاب دوباره‌ دونالد ترامپ به ضمیمه‌ ادامه‌ یکدست‌سازی می‌توانست خطر رویارویی ایران و آمریکا را نیز افزایش دهد.
🔻حکومت تغییر تاکتیک داده است و بخشی از ناراضیان هم با رأی به پزشکیان از این تغییر تاکتیک به نفع خود استفاده کردند. انتخاب پزشکیان می‌تواند بازی برد-برد برای مردم و حکومت باشد. مردم با ترکیبی از تحریم و رأی اعتراضی پیام‌شان را به گوش رهبر رساندند. این انتخابات نه تنها شکستی برای ترفند یکدست‌سازی حکومت که شکستی سنگین برای اصول‌گرایان نیز بود. با همه‌ تقدس‌تراشی از چهره‌ میان‌مایه‌ ابراهیم رییسی اکثر شرکت‌کنندگان در انتخابات دوباره چهره‌ای اصلاح‌طلب را برگزیدند و به جلیلی که میراث‌بر رییسی بود نه‌ گفتند. اصول‌گراها حتی در انتخاباتی نیمه‌خلوت هم پیروز نشدند. این نشان می‌دهد که حالا نه تنها تحریم که خرده‌رأی‌های اعتراضی در انتخابات نیمه‌خلوت هم کابوس یکدست‌سازان است.
🔻از دیگر بازندگان این انتخابات، بخش خشونت‌طلب و غیر دموکرات اپوزیسیون خارج‌نشین بود. این سقوط بعد از خیزش مهسا شروع شد و با فحاشی‌های رکیک جلوی مراکز رأی‌گیری در خارج از ایران به اوج رسید. تبدیل تحریم به روشی متصلب و هویتی که خروج از آن مستوجب «بی‌شرفی»، فحش رکیک ناموسی و برخورد فیزیکی است حالا تنها روال جاری لایه‌ای پر سر و صدا از اپوزیسیون است که بخش دموکرات و خشونت‌پرهیز اپوزیسیون بایستی از آن فاصله‌ آشکار بگیرد.
🔺آینده‌ ایران متنوع‌تر از آن است که تنها به دست تحریمی‌ها ساخته شود. با این حال، تحریم حالا گزینه‌ جدی روی میز سیاست ایران است. تعیین‌کننده‌ آینده‌ سیاست انتخاباتی در ایران احتمالا ترکیبی از تحریم‌های هدفمند و رأی‌های شناور اعتراضی است. (منبع: بی‌بی‌سی فارسی) @YMirdamadi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شاه است حسین، پادشاه است حسین
دین است حسین، دین پناه است حسین
سر داد و نـداد دست در دست یزید
حقّا کـه بنای لا اله است حسین

(خواجه معین الدین چشتی معروف به غریب نواز)


قوال: مرحوم نصرت فاتح علی‌خان



@Qalandariyyah | قلندریه
Forwarded from FARID RAHMANI | فرید الرحماني (𝓕𝓪𝓻𝓲𝓭 𝓡𝓪𝓱𝓶𝓪𝓷𝓲)
پرسش: آیا قبول دارید که هیچ مبنای منطقی برای کشتن کودکان جز نسل‌کشی و کشتار نژادها وجود نداشت؟

پاسخ: کودکان بزرگ می‌شدند و مطمئناً، به عنوان فرزندان والدینی که کشته شده بودند، تهدیدی به اندازه والدین خود ایجاد می‌کردند.

[گزیده‌ ای از بازجویی اوتو اولندورف، فرمانده نازی در دادگاه‌های نورنبرگ ]

همه آن‌ها مبارزان دشمن هستند و خونشان بر گردن خودشان است. این شامل مادران شهدا نیز می‌شود که آن‌ها را با گل و بوسه به جهنم می‌فرستند. آن‌ها باید به دنبال پسرانشان بروند، هیچ چیز عادلانه‌تر از این نیست. آن‌ها باید بروند، همان‌طور که خانه‌های فیزیکی که در آن مارها را بزرگ کرده‌اند باید نابود شوند. در غیر این صورت، مارهای کوچک بیشتری در آنجا بزرگ خواهند شد

[ خانوم Ayelet Shaked، وزیر دادگستری/وزیر کشور رژیم اسرائیل ]

بین سال‌های 2008 تا 2022، بیش از 1434 کودک فلسطینی کشته و بیش از 32,175 نفر زخمی شدند که بیشتر توسط نیروهای اسرائیلی با استفاده از "زور بیش از حد" انجام شده است./فرانچسکا آلبانس، گزارشگر سازمان ملل

🆔 @farid_rahmani_muslim
Forwarded from A Fateh
بسمه تعالی

چرا طیف وسیعی از مردم، هرگز نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ را نپذیرفتند؟


ابوالفضل فاتح

درباره ایرادات انتخابات سال ۱۳۸۸ فراوان سخن گفته شده است. خصوصیت زمان آن است که وقتی از واقعیتی دور می شویم و با نمونه هایی دیگر مواجه می شویم، این امکان فراهم می شود که در مقایسه، ارزیابی های خود را مورد بازخوانی و بازنگری قرار دهیم و واضح تر و وسیعتر به موضوع بنگریم. چه بسیار که زمان، حقیقت را آشکار می سازد.

این روزها که مباحث آمار و ارقام انتخاباتی داغ است، نه به عنوان کسی که در کمپین آقای مهندس موسوی حضور داشته ام، صرفا به عنوان یک شهروند ایرانی بار دیگر مخاطبان محترم را دعوت می کنم که انتخابات  ۱۳۸۸ را صرفا از منظر آماری مورد مطالعه مجدد قرار دهند.

کل واجدین شرایط سال ۸۸؛

در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۸ وزارت کشور اعلام کرد که ۴۶ میلیون و دویست هزار تن واجد شرایط بوده اند. این افراد،  مجموع واجدین شرایط داخل و خارج کشور را شامل می شد. در انتخابات سال ۱۳۸۸، سن رای دهندگان نیز از ۱۵ سال به ۱۸ سال افزایش یافت و از این روی تعداد واجدان شرایط حدود ۵۰۰ هزار تن نسبت به سال ۱۳۸۴ کاهش یافت.

مشارکت کنندگان سال ۸۸؛

انتخابات در روز ۲۲ خرداد برگزار شد و با وجود کاهش واجدان شرایط نسبت به دوره ی قبل از آن، طبق اعلام وزارت کشور آقای احمدی نژاد، بیش از ۸۵ درصد مردم یعنی ۳۹ میلیون و ۱۶۵ هزار تن در انتخابات مشارکت داشته اند که ده میلیون بیش از انتخابات سال ۱۳۸۴ بود.


مشارکت خارج از کشور؛

نکته ای که در گزارش وزارت کشور آن زمان مغفول مانده، میزان مشارکت ایرانیان  خارج از کشور است.
درباره آمار ایرانیان خارج از کشور تفاوت نظر هست. طبق اعلام مرحوم حسین امیرعبدالهیان در ۲۱ شهریور ۱۴۰۲،  حداقل حدود ۵ میلیون و دویست هزار ایرانی رسما خارج از کشور زندکی می کرده اند. این در حالی است که طبق اعلام مجید حلاج زاده رئیس وقت مرکز مشاوره ایرانیان خارج از کشور، تعداد ایرانیان خارج از کشور در سال ۱۳۹۷ حدود ۷ میلیون نفر بوده است. آقای سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه در ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ تعداد واجدان شرایط خارج از کشور را رسما ۳.۵ میلیون نفر اعلام کرده است. این در حالی است که رسانه ها به نقل از خبرگزاری فارس در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، تعداد واجدان شرایط خارج از کشور را حدود ۱۰ درصد کل واجدان شرایط دانسته است. طبق خبر خبرگزاری ایرنا در ۱۲ فروردین سال ۱۳۸۸، در جلسه احمدی نژاد با ایرانیان خارج از کشور، تعداد ایرانیان خارج از کشور حدود ۵ میلیون عنوان شده است.
با توجه به روند مهاجرت از کشور، بین سال های ۸۸ تا کنون، و با توجه به آمار مختلف از ایرانیان خارج از کشور، تخمین زده می شود که در سال ۸۸ بین حدود ۴ تا ۶ میلیون تن از ایرانیان خارج از کشور زندگی می کرده اند که می توان تخمین زد از این تعداد حداقل ۳ میلیون تن واجد شرایط بوده اند. در سال ۱۳۸۸ طبق گزارش های رسمی تنها چیزی بیش از  دویست هزار ایرانی در انتخابات  ۸۸ شرکت داشته و مابقی در انتخابات حضور نداشته اند. از این میزان رای، نزدیک به ۱۱۲ هزار رای به آقای میرحسین موسوی تعلق گرفت و سهم آقای محمود احمدی‌نژاد ۷۸ هزار رای شد.

مشارکت ۹۳ تا  ۹۵ درصدی داخل کشور؛


با کسر جمعیت واجدین شرایط خارج از کشور از شمار واجدین شرایط در سال ۸۸، معلوم می شود که حدود ۴۲ تا ۴۳ میلیون واجد شرایط در داخل کشور زندگی می کرده اند و بنا به گزارش وزارت کشور آقای محصولی، از آن تعداد بیش از  ۳۹ میلیون و صد و شصت هزار و پنج هزار تن در شعب سراسر کشور رای داده اند. این تعداد  یعنی چیزی بیش از  ۹۳ و نیم تا ۹۵  درصد واجدین شرایط که در  داخل کشور زندگی می کرده اند، آری چیزی بیش از ۹۳ تا ۹۵ درصد؟

در انتخابات ۱۵ تیرماه که تا ساعت ۱۲ شب به طول انجامید، با وجود ۵۸۶۴۰ صندوق تنها امکان رای گیری از حدود ۳۰ میلیون ایرانی یعنی حدود ۵۰ درصد مردم فراهم آمد. اما تعداد صندوق های رای در سال ۱۳۸۸ تنها ۴۵۷۱۳ عدد، یعنی ۱۲ هزار شعبه کمتر بود و با همه فشردگی و طبیعتا کندی اخذ رای، شعب در مدت کوتاه تر ساعت ۸ و نهایتا ۱۰ شب بسته و ساعتی بعد (حدود ۱۱ و نیم شب)  در حالی که انتخابات الکترونیکی هم نبود، خبرگزاری رسمی ایرنا خبر داد که آقای احمدی نژاد برنده انتخابات است. نهایتا اعلام شد که با حضور نزدیک به۴۰میلیون تن آری ۴۰ میلیون!، آقای احمدی نژاد با کسب بیش از ۲۴ میلیون و پانصد هزار رای، برنده انتخابات شده است و اقای مهندس موسوی که خیابان ها مملو از طرفداران ایشان بود، تنها چیزی بیش از ۱۳ میلیون رای به دست آورده است، یعنی  معادل رای آقای سعید جلیلی در انتخابات ۵۰ درصدی این روزها؟
Forwarded from A Fateh
پرسشی از  صاحبان اندیشه و صاحب نظران آمار؛

از سیاستمداران و صاحب نظران آمار انتظار می رود، روشن سازند در سال ۱۳۸۸ چگونه ممکن بوده است اولا بیش از ۹۳ تا ۹۵ درصد مردم واجد شرایط با احتساب مناطق دور از دسترس،  ناتوانان از مشارکت، بیماران صعب العلاج، سالخوردگان بالای ۸۰ و ۹۰ سال، مسافران بین جاده ای، مرزنشینان و کولبران و  فقیران بی خانمان و. ....  تا بی تفاوت ها و معترضان و مخالفان نظام و ...   و  ..   طیف مختلف آسیب دیدگان اجتماعی و معتادان گرفتار  و. ..... زندانیان  و ..... تا  مجرمان و  بزهکاران، و  ....  و .... که به دلایل متفاوت در هیچ انتخاباتی مشارکت فعال ندارند، در انتخابات مشارکت داشته باشند؟ آیا شما انتخابات شفافی را در جهان می شناسید که بیش ۹۳ تا ۹۵ درصد مردم امکان مشارکت داشته باشند؟

با توجه به کندی روند اخذ رای در آن دوران، چگونه این میزان رای در آن ساعات اخذ شد؟ چرا در حالی که بسیاری از مردم در پشت شعب منتظر رای در ساعات پایانی روز گرم ۲۲ خرداد بودند، در بسیاری از شهرستان ها ساعت ۸ شب و بسیاری دیگر، ساعت ده شب، اعلام پایان اخذ رای  شد؟ چرا نباید اجازه می دادند که مردم رای خود را به صندوق بریزند؟  آیا هدف از بستن صندوق ها در ساعت ۸ و ده شب و بازگرداندن بسیاری از مردم از پای صندوق ها این شائبه را نداشت که این آمار عجیب به عددهای محیرالعقول فراتر از صد در صد در بسیاری از شعب نرسد؟ کما این که در  استان های یزد و مازندران هم رسید و اگر تا ۱۲ شب ادامه پیدا می کرد احتمالا دامنه ی آن به کثیری از استان ها می رسید!!!

نمی خواهم مرثیه سال ۸۸ را از نو بسرایم. قضیه ی صدور احکام دستگیری پیش از انتخابات و حمله به ستاد در عصر انتخابات و داستان کهریزک و محاکمات گروهی و اعتراف گیری های آنچنانی ... را بازگویی نمی کنم. داستان حمایت نهاد داوری انتخابات و مقامات رسمی و نهادهای نظامی و امنیتی کشور و تریبون های سراسری از یک کاندیدا به کنار. حساب این که در پای بسیاری از صندوق ها ناظران انتخاباتی حضور نداشتند، از بسیاری از صندوق ها ناظران انتخاباتی اخراج شدند، سیستم ارسال پیامک ها از نیمه شب قبل از انتخابات  قطع شد، و کمیته ی صیانت از آراء آقای مهندس موسوی نیز منهدم شد و آن شد که همه می دانیم نیز جدا. اما لازم است و ای کاش بار دیگر وجدان های بیدار به بازخوانی آمار انتخابات سال ۱۳۸۸ فراخوانده شوند، تا معلوم شود چرا طیف وسیعی از مردم شریف ایران، هرگز نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ را نپذیرفته اند و چه کسانی در آن انتخابات مظلوم واقع شدند!
پاسخ مسئولان کشور از جمله رئیس جمهوری وقت آقای احمدی نژاد که خود ذی نفع بود و بسیاری از نهادها که رسما و علنا پشت سر ایشان ایستادند، به این آمار فوق تصور چیست؟  نیاز به بازشماری تک تک صندوق ها نیست، کسی باید روشن سازد چگونه در انتخاباتی که ساعت ۸ و نهایتا ده شب به پایان رسید، و بسیاری از مردم از رای دادن محروم ماندند،  بیش از ۹۳ تا ۹۵ درصد مردم مشارکت داشته اند؟

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ابوالفضل فاتح
۱۸ تیر ۱۴۰۳
📌 محاضرات تمهيدية في الفلسفة، علي العبود، قم: باقيات، ٢٠٠٨، ص ١٨. @YMirdamadi
2024/09/28 00:25:30
Back to Top
HTML Embed Code: