🔻کنشگر ایرانی-آلمانی ۲۲ ساله «آوا معیّری» صرفاً به خاطر سردادن شعار «از نهر تا بحر، فلسطین آزاد باد» دستگیر و اخیرا در دادگاهی در آلمان محکوم شده است. در این مقاله، نویسندهی گاردین میگوید این حکم خلاف آزادی بیان است. این حکم در رسانههای اصلی فارسیزبان خارج از کشور مطلقا (و تأکید میکنم مطلقا) هیچ بازتابی نداشت. آوا معیّری پیشتر برای جلوگیری از «قتل ناموسی» در کشورهای مسلماننشین تلاش کرده بود. @YMirdamadi
Forwarded from آفتاب
🌻🌻🌻
🔸 «دعای حاجت» و مسائل فلسفی-الاهیاتی آن
🔹 حسن مسعود
نیایش (prayer)، در کلیترین معنای آن، عبارت است از هرگونه تلاش انسانی برای ارتباط با فضاهای ماوراء طبیعی، یا الوهی، یا قدسی، از طریق بیان زبانی یا ذهنی، به صورت فردی یا جمعی، در قالبی آیینی یا خودانگیخته.
در این معنای بسیار کلی و جامع، مخاطب نیایش میتواند خدا، خدایان، بتها، قدّیسان، اجداد، ارواح، خورشید و ماه، یا امور انتزاعی مانند اصل وجود، حقیقت غایی، جان جانان، و غیره باشد؛ و محتوای نیایش میتواند اموری از قبیل تقدیس و ستایش (glorification)، سپاس و شکرگزاری (thanksgiving)، اعتراف (confession)، درخواست بخشش (forgiveness)، ابراز عشق و ارادت(adoration) ، ابراز خاکساری و خضوع (supplication)، یا درخواست و عرض حاجت برای خود (petition)، یا برای دیگران (intercession) باشد.
در سابقۀ تاریخی همۀ اجتماعات بشری، از ابتداییترین مراحل زندگی انسان بر روی زمین، گونهای از نیایش وجود داشته است؛ و صد البته در همۀ ادیان، از ابتداییترین تا پیچیدهترین، نیایش نقشی محوری داشته است.
از دیرباز، البته با افت و خیز و جزر و مدّ بسیار، موضوع «نیایش» مورد پژوهش و مطالعۀ فیلسوفان، انسانشناسان، باستانشناسان، زیستشناسان، روانشناسان، جامعهشناسان، تاریخپژوهان، و بسا دیگران (مانند پژوهشگران ادبیات، موسیقی، هنر، ...) بوده است.
(اینجانب امید میبرم که در آیندۀ نزدیک، فهرستی از موضوعاتی که ذیل مفهوم «نیایش» میگنجند، و پرسشهای محوری حول هر یک از آنها را، در یادداشتی با عنوان «جغرافیای نیایشپژوهی» تقدیم دوستان عزیز کنم.)
یکی از موضوعاتی که اخیراً در فضای پژوهشهای فلسفۀ دین مورد مطالعه قرار گرفته، و در فضای فارسی زبان نیز مورد توجه واقع شده، موضوع دعای حاجت (petitionary prayer)، بهویژه در محتوای دینی آن، و مخصوصاً در بافت ادیان ابراهیمی است. دعای حاجت یعنی انسانی حاجتی را به درگاه خدا ببرد و از او برآمدن حاجت را طلب کند، مثلا انسانی از خدا بخواهد که مشکل مالی یا بیماری صعبالعلاجی را در خود او یا نزدیکان او مرتفع یا درمان کند.
از آنجا که در ادیان ابراهیمی، «خدا» واجد علم نامحدود، قدرت نامحدود، و خیر نامحدود است، فوراً این پرسش پیش میآید که خدایی که همه چیز را میداند چه نیازی به بیان حاجت از سوی انسان دارد؟ و خدایی که خیر محض و قادر مطلق است، چرا برای بهبود شرایط انسان منتظر عرض حاجت باشد؟
وانگهی، از نظرگاه فلسفی، خدا موجودی تغییرناپذیر (unchanging)، و تاثیرناپذیر (impassible) است، و اگر بنا باشد دعای حاجت در او کارگر افتد، دیگر آن موجود مطلقی که تصور میکردیم نخواهد بود.
برای مروری مختصر بر مسائل فلسفی پیرامون دعای حاجت، مدخل petitionary prayer در دایرةالمعارف فلسفۀ استنفورد را ببینید (لینک)، و برای مطالعۀ تفصیلیتر به منابع معرفی شده ذیل همین مدخل مراجعه نمایید.
همچنین، اخیراً دو مباحثۀ جذاب و پرمحتوا به زبان فارسی انجام شده، که دریچۀ مغتنمی است برای ورود به این موضوع پژوهشی، یکی میان یاسر میردامادی و وریا امیری (لینک)، و دیگری میان آرش نراقی و امیر اکرمی (لینک).
لازم به ذکر است که عموم این مباحث در فضای فلسفۀ تحلیلی است، و چه بسا کسانی با خاستگاههای دیگر، مثلا از زاویۀ فلسفۀ اگزیستانس، یا پدیدارشناسی، چارچوبی به کلی متفاوت برای ورود به این موضوع برگزینند.
@Aftab_Philosophy
🌸🌸🌸🌸🌸
🔸 «دعای حاجت» و مسائل فلسفی-الاهیاتی آن
🔹 حسن مسعود
نیایش (prayer)، در کلیترین معنای آن، عبارت است از هرگونه تلاش انسانی برای ارتباط با فضاهای ماوراء طبیعی، یا الوهی، یا قدسی، از طریق بیان زبانی یا ذهنی، به صورت فردی یا جمعی، در قالبی آیینی یا خودانگیخته.
در این معنای بسیار کلی و جامع، مخاطب نیایش میتواند خدا، خدایان، بتها، قدّیسان، اجداد، ارواح، خورشید و ماه، یا امور انتزاعی مانند اصل وجود، حقیقت غایی، جان جانان، و غیره باشد؛ و محتوای نیایش میتواند اموری از قبیل تقدیس و ستایش (glorification)، سپاس و شکرگزاری (thanksgiving)، اعتراف (confession)، درخواست بخشش (forgiveness)، ابراز عشق و ارادت(adoration) ، ابراز خاکساری و خضوع (supplication)، یا درخواست و عرض حاجت برای خود (petition)، یا برای دیگران (intercession) باشد.
در سابقۀ تاریخی همۀ اجتماعات بشری، از ابتداییترین مراحل زندگی انسان بر روی زمین، گونهای از نیایش وجود داشته است؛ و صد البته در همۀ ادیان، از ابتداییترین تا پیچیدهترین، نیایش نقشی محوری داشته است.
از دیرباز، البته با افت و خیز و جزر و مدّ بسیار، موضوع «نیایش» مورد پژوهش و مطالعۀ فیلسوفان، انسانشناسان، باستانشناسان، زیستشناسان، روانشناسان، جامعهشناسان، تاریخپژوهان، و بسا دیگران (مانند پژوهشگران ادبیات، موسیقی، هنر، ...) بوده است.
(اینجانب امید میبرم که در آیندۀ نزدیک، فهرستی از موضوعاتی که ذیل مفهوم «نیایش» میگنجند، و پرسشهای محوری حول هر یک از آنها را، در یادداشتی با عنوان «جغرافیای نیایشپژوهی» تقدیم دوستان عزیز کنم.)
یکی از موضوعاتی که اخیراً در فضای پژوهشهای فلسفۀ دین مورد مطالعه قرار گرفته، و در فضای فارسی زبان نیز مورد توجه واقع شده، موضوع دعای حاجت (petitionary prayer)، بهویژه در محتوای دینی آن، و مخصوصاً در بافت ادیان ابراهیمی است. دعای حاجت یعنی انسانی حاجتی را به درگاه خدا ببرد و از او برآمدن حاجت را طلب کند، مثلا انسانی از خدا بخواهد که مشکل مالی یا بیماری صعبالعلاجی را در خود او یا نزدیکان او مرتفع یا درمان کند.
از آنجا که در ادیان ابراهیمی، «خدا» واجد علم نامحدود، قدرت نامحدود، و خیر نامحدود است، فوراً این پرسش پیش میآید که خدایی که همه چیز را میداند چه نیازی به بیان حاجت از سوی انسان دارد؟ و خدایی که خیر محض و قادر مطلق است، چرا برای بهبود شرایط انسان منتظر عرض حاجت باشد؟
وانگهی، از نظرگاه فلسفی، خدا موجودی تغییرناپذیر (unchanging)، و تاثیرناپذیر (impassible) است، و اگر بنا باشد دعای حاجت در او کارگر افتد، دیگر آن موجود مطلقی که تصور میکردیم نخواهد بود.
برای مروری مختصر بر مسائل فلسفی پیرامون دعای حاجت، مدخل petitionary prayer در دایرةالمعارف فلسفۀ استنفورد را ببینید (لینک)، و برای مطالعۀ تفصیلیتر به منابع معرفی شده ذیل همین مدخل مراجعه نمایید.
همچنین، اخیراً دو مباحثۀ جذاب و پرمحتوا به زبان فارسی انجام شده، که دریچۀ مغتنمی است برای ورود به این موضوع پژوهشی، یکی میان یاسر میردامادی و وریا امیری (لینک)، و دیگری میان آرش نراقی و امیر اکرمی (لینک).
لازم به ذکر است که عموم این مباحث در فضای فلسفۀ تحلیلی است، و چه بسا کسانی با خاستگاههای دیگر، مثلا از زاویۀ فلسفۀ اگزیستانس، یا پدیدارشناسی، چارچوبی به کلی متفاوت برای ورود به این موضوع برگزینند.
@Aftab_Philosophy
🌸🌸🌸🌸🌸
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
سنج و دمامنوازی در بوشهر (برگرفته از آلبوم «موسیقی نواحی ایران: اربعین در بوشهر»، نشر ماهور) 👇🏿 @YMirdamadi
حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی
سنج و دمامنوازی در بوشهر (برگرفته از آلبوم «موسیقی نواحی ایران: اربعین در بوشهر»، نشر ماهور) 👇🏿 @YMirdamadi
Seng O Damaam-Nohe
Jahan Bakhsh Kordizade-Bakhsho
📌 سنج و دمامنوازی در بوشهر (برگرفته از آلبوم «موسیقی نواحی در ایران: اربعین در بوشهر»، نشر ماهور) @YMirdamadi
Forwarded from DinOnline دینآنلاین
🔻 تجربهٔ «مشایهٔ» اربعین
✍🏻 محمدرضا جلائیپور
✔️بر خلاف تصور عمومی، «مشایه» (راهپیمایی اربعین) که سنتی ریشهدار در تشیع عراقی بوده و بعد از سقوط صدام مجال رشد و شکوه کمنظیر یافته است، هنوز عمدتا غیرحکومتی مانده، بار اصلیاش روی دوش عموم شیعیان عراقی است و اکثریت قاطع راهپیمایان و موکبداران و داوطلبان خدماترسانش هنوز عراقی اند. «عمدتا حکومتی» یا «عمدتا ایرانی» شدنِ راهپیمایی اربعین افسانه است. اغلب سهمیلیون زائر ایرانی و دهها موکبشان هم وابسته به حمایت از منابع عمومی نیستند و طیف متکثری را شامل میشوند.
پرترددترین مسیرِ راهپیماییهای اربعین بین نجف و کربلا است. حدود ۸۰ کیلومتر و ۱۴۵۰ عمود (تیر چراغ برق) که پیاده رفتنش معمولا حدود ۳۰ ساعت زمان میبرد و عمدتا در ۲ تا ۵ شبانهروز طی میشود. بین میلیونها شرکتکنندهٔ در این راهپیمایی، جلوههای خلوص و تعهد مومنانه و نیکی و عشق چنان پرشمار و زیبا است که ندیدم کسی تجربه کرده و به نحو معناداری تحت تاثیر قرار نگرفته باشد.
کل این مسیر ۸۰ کیلومتری پشت به پشت در هر دوطرف مسیر، موکبها و انواع پذیرایی و خدمات رفاهی و آسایشی داوطلبانه توسط مردم عادی برقرار است. یک جشنوارهٔ بینظیرِ انواعِ نذر و مهربانی و بخشش و نیکی و دیگردوستی با دهها هزار داوطلبِ خدماترسان و میلیونها دریافتکننده. شدت و گستره و کیفیت مهماننوازی و زائرنوازیها هر زائری را تحت تاثیر قرار میدهد و در پایان مسیر میتوانی حس کنی زائران تصویر بهتری از همنوعانشان و ظرفیتهای دیگرخواهانهٔ انسانها پیدا کردهاند.
در میان دهها نوع نذر و بخشش، نذرِ این موارد در طول مسیر بیشتر به چشم میآید: آب خنک، جا برای خواب زیر کولر، انواع غذای گرم و سردِ عراقی و ایرانی، دارو، انواع شربت و نوشیدنی سرد، انواع چای و قهوه و دمنوش، نان، ماساژ، سیگار، شستشوی لباس، عطر، قلیان، سرگرمسازیِ کودکان، انواع ساندویچ، انواع شیرینی، خرما، تماس تلفنی رایگان، دستمال کاغذی، املت، صندلی برای نشستن، تعمیرِ کالسکه و کیف و کفش و ویلچر، خدمات دوخت و رفو، خدمات دندانپزشکی، بستنی و یخمک، انواع میوه، سلمانی، تیمار پاهای تاولزده و باد زدنِ زائران.
به نظرم «مناسک جمعیِ دینیِِ» آرمانی به سه چیز خدمتِ بیشتری میکند:
۱- اخلاقیتر شدن جامعه،
۲- معنویتر شدنِ مشارکتکنندگان، و
۳- تقویت همبستگیِ اجتماعیِ پلساز.
راهپیمایی اربعین نمونهای ممتاز از مناسکی شده است که در خدمت به هر سه هدف قدرتمند است. کلمهٔ «غوغا» در وصفِ مناسک سالیانهٔ اربعینِ در کربلا، نهتنها اغراق نیست، بلکه نمیتواند حقِ توصیف را ادا کند.
پیادهروی طولانی به سمت مکانِ مقدس نوعی مراقبهٔ متمرکز قدرتمند در سنتهای مختلف است. بزرگترین نمونهٔ سالیانهاش در همهٔ سنتهای دینی جهان همین مشایهٔ اربعین است. تصویر سالمندان و معلولان یا راهپیمایان پرشماری که کفش مناسبِ پیادهروی طولانی ندارند و دمپاییهای نامناسب و ارزان به پا دارند، ولی باز با پوشش و کولههای بسیار ساده و پاهای باندپیچیشده و تاولزده تا کربلا میآیند و در این مناسک شرکت میکنند بسیار تأثیرگذار است.
در سالهای گذشته مشایهٔ اربعین چندملیتیتر شده و به نوعی کارناوالِ باشکوه فراملیتی تبدیل شده است. با آسان شدن سفر به عراق، شیعیانِ ساکن همهٔ قارهها را در مسیر میبینی و در هزاران موکب و غرفهٔ متکثر با رنگ و بوی فرهنگ غذایی و زبانی و عزاداری و مناسکیِ مناطق مختلفِ کشورهای شیعهنشین مواجههٔ دلپذیری پیدا میکنی. غلبهٔ جمعیتی با عراقیها و بعد ایرانیها و پاکستانیها و افغانستانیها است. در مسیر برای خواب و خوراک و تامین نیازها حتی نیاز به پرداخت یک دینار هم نیست و همین کمهزینگی سفر باعث شده از همهٔ طبقات اقتصادی امکان شرکت پیدا کنند. تکثر و برابریِ قابل اعتنای زائران در تجربهٔ مشایه از دوستداشتنیهای این تجربه است.
به کربلا که میرسی بعد از چند روز پیادهروی و مراقبه و دیدنِ خوبیهای زیاد از دیگران و عادتشکنی و سختیهای فیزیکی و تجربهٔ نوعی پیوند و همبستگی و جزئی از چیزی بزرگتر بودن، در چهرههای آفتابخوردهٔ زائران اثر پالاینده و بالنده و معنوی این تجربه دیده میشود. گویی همهٔ راهپیمایان به نسبت آغاز مسیر رضایت و آرامش و نورانیت و خیرخواهی بیشتری دارند و به زندگی و خودشان و دیگران و جامعه و جهان امیدوارترند.
👈🏻 ادامهٔ متن کامل
🆔@jalaeipour
🆔 @dinonline
✍🏻 محمدرضا جلائیپور
✔️بر خلاف تصور عمومی، «مشایه» (راهپیمایی اربعین) که سنتی ریشهدار در تشیع عراقی بوده و بعد از سقوط صدام مجال رشد و شکوه کمنظیر یافته است، هنوز عمدتا غیرحکومتی مانده، بار اصلیاش روی دوش عموم شیعیان عراقی است و اکثریت قاطع راهپیمایان و موکبداران و داوطلبان خدماترسانش هنوز عراقی اند. «عمدتا حکومتی» یا «عمدتا ایرانی» شدنِ راهپیمایی اربعین افسانه است. اغلب سهمیلیون زائر ایرانی و دهها موکبشان هم وابسته به حمایت از منابع عمومی نیستند و طیف متکثری را شامل میشوند.
پرترددترین مسیرِ راهپیماییهای اربعین بین نجف و کربلا است. حدود ۸۰ کیلومتر و ۱۴۵۰ عمود (تیر چراغ برق) که پیاده رفتنش معمولا حدود ۳۰ ساعت زمان میبرد و عمدتا در ۲ تا ۵ شبانهروز طی میشود. بین میلیونها شرکتکنندهٔ در این راهپیمایی، جلوههای خلوص و تعهد مومنانه و نیکی و عشق چنان پرشمار و زیبا است که ندیدم کسی تجربه کرده و به نحو معناداری تحت تاثیر قرار نگرفته باشد.
کل این مسیر ۸۰ کیلومتری پشت به پشت در هر دوطرف مسیر، موکبها و انواع پذیرایی و خدمات رفاهی و آسایشی داوطلبانه توسط مردم عادی برقرار است. یک جشنوارهٔ بینظیرِ انواعِ نذر و مهربانی و بخشش و نیکی و دیگردوستی با دهها هزار داوطلبِ خدماترسان و میلیونها دریافتکننده. شدت و گستره و کیفیت مهماننوازی و زائرنوازیها هر زائری را تحت تاثیر قرار میدهد و در پایان مسیر میتوانی حس کنی زائران تصویر بهتری از همنوعانشان و ظرفیتهای دیگرخواهانهٔ انسانها پیدا کردهاند.
در میان دهها نوع نذر و بخشش، نذرِ این موارد در طول مسیر بیشتر به چشم میآید: آب خنک، جا برای خواب زیر کولر، انواع غذای گرم و سردِ عراقی و ایرانی، دارو، انواع شربت و نوشیدنی سرد، انواع چای و قهوه و دمنوش، نان، ماساژ، سیگار، شستشوی لباس، عطر، قلیان، سرگرمسازیِ کودکان، انواع ساندویچ، انواع شیرینی، خرما، تماس تلفنی رایگان، دستمال کاغذی، املت، صندلی برای نشستن، تعمیرِ کالسکه و کیف و کفش و ویلچر، خدمات دوخت و رفو، خدمات دندانپزشکی، بستنی و یخمک، انواع میوه، سلمانی، تیمار پاهای تاولزده و باد زدنِ زائران.
به نظرم «مناسک جمعیِ دینیِِ» آرمانی به سه چیز خدمتِ بیشتری میکند:
۱- اخلاقیتر شدن جامعه،
۲- معنویتر شدنِ مشارکتکنندگان، و
۳- تقویت همبستگیِ اجتماعیِ پلساز.
راهپیمایی اربعین نمونهای ممتاز از مناسکی شده است که در خدمت به هر سه هدف قدرتمند است. کلمهٔ «غوغا» در وصفِ مناسک سالیانهٔ اربعینِ در کربلا، نهتنها اغراق نیست، بلکه نمیتواند حقِ توصیف را ادا کند.
پیادهروی طولانی به سمت مکانِ مقدس نوعی مراقبهٔ متمرکز قدرتمند در سنتهای مختلف است. بزرگترین نمونهٔ سالیانهاش در همهٔ سنتهای دینی جهان همین مشایهٔ اربعین است. تصویر سالمندان و معلولان یا راهپیمایان پرشماری که کفش مناسبِ پیادهروی طولانی ندارند و دمپاییهای نامناسب و ارزان به پا دارند، ولی باز با پوشش و کولههای بسیار ساده و پاهای باندپیچیشده و تاولزده تا کربلا میآیند و در این مناسک شرکت میکنند بسیار تأثیرگذار است.
در سالهای گذشته مشایهٔ اربعین چندملیتیتر شده و به نوعی کارناوالِ باشکوه فراملیتی تبدیل شده است. با آسان شدن سفر به عراق، شیعیانِ ساکن همهٔ قارهها را در مسیر میبینی و در هزاران موکب و غرفهٔ متکثر با رنگ و بوی فرهنگ غذایی و زبانی و عزاداری و مناسکیِ مناطق مختلفِ کشورهای شیعهنشین مواجههٔ دلپذیری پیدا میکنی. غلبهٔ جمعیتی با عراقیها و بعد ایرانیها و پاکستانیها و افغانستانیها است. در مسیر برای خواب و خوراک و تامین نیازها حتی نیاز به پرداخت یک دینار هم نیست و همین کمهزینگی سفر باعث شده از همهٔ طبقات اقتصادی امکان شرکت پیدا کنند. تکثر و برابریِ قابل اعتنای زائران در تجربهٔ مشایه از دوستداشتنیهای این تجربه است.
به کربلا که میرسی بعد از چند روز پیادهروی و مراقبه و دیدنِ خوبیهای زیاد از دیگران و عادتشکنی و سختیهای فیزیکی و تجربهٔ نوعی پیوند و همبستگی و جزئی از چیزی بزرگتر بودن، در چهرههای آفتابخوردهٔ زائران اثر پالاینده و بالنده و معنوی این تجربه دیده میشود. گویی همهٔ راهپیمایان به نسبت آغاز مسیر رضایت و آرامش و نورانیت و خیرخواهی بیشتری دارند و به زندگی و خودشان و دیگران و جامعه و جهان امیدوارترند.
👈🏻 ادامهٔ متن کامل
🆔@jalaeipour
🆔 @dinonline
Telegraph
تجربهٔ «مشایهٔ» اربعین
✍🏻 محمدرضا جلائیپور بر خلاف تصور عمومی، «مشایه» (راهپیمایی اربعین) که سنتی ریشهدار در تشیع عراقی بوده و بعد از سقوط صدام مجال رشد و شکوه کمنظیر یافته است، هنوز عمدتا غیرحکومتی مانده، بار اصلیاش روی دوش عموم شیعیان عراقی است و اکثریت قاطع راهپیمایان و…
Forwarded from تاملاتی در دین ،معنویت و فلسفه (abbas ali mansory)
🍃برهانی ساده بر کثرت گرایی دینی:
👌برای من بهترین دلیل به نفع درست بودن کثرت گرایی دینی،نه ادله نقلی و نه برهانهای دشوار فلسفی، بلکه توجه به این سه واقعیت است:
۱- خدا نمی تواند خدا باشد اما حکیم و خیرخواه نباشد. اقتضای خیرخواهی خدا این است که هدایت یا گمراهی بندگان برای او علی السویه نباشد بلکه نسبت به آنها رحمت و لطف داشته باشد یعنی زمینههای هدایت را بیشتر از زمینههای گمراهی برای آنها فراهم کند.
۲- در مقام واقع چنین است که جهان پر از ادیان و مذاهب متعدد و متکثر است و این کثرت مختص به دوره خاصی از زندگی بشر نیست بلکه حداقل قرنهاست که این کثرت وجود دارد.
۳- تکثر ادیان و فهم های مختلف از دین گناه انسانها نیست بلکه امری طبیعی و گریز ناپذیر است. زیرا هم متنها قابلیت فهم های متعدد دارند و این ویژگی ذاتی زبان،خصوصا زبان دین است هم سنخ روانی افراد، توانایی های ذهنی و عاطفی مختلف افراد و زمان و مکان آنها بر نوع فهم آنها از دین تاثیر گزار است.
اگر کثرتگرایی دینی درست نباشد، نمی توانیم خدا را حکیم و خیرخواه بدانیم.
✍ عباسعلی منصوری
👌برای من بهترین دلیل به نفع درست بودن کثرت گرایی دینی،نه ادله نقلی و نه برهانهای دشوار فلسفی، بلکه توجه به این سه واقعیت است:
۱- خدا نمی تواند خدا باشد اما حکیم و خیرخواه نباشد. اقتضای خیرخواهی خدا این است که هدایت یا گمراهی بندگان برای او علی السویه نباشد بلکه نسبت به آنها رحمت و لطف داشته باشد یعنی زمینههای هدایت را بیشتر از زمینههای گمراهی برای آنها فراهم کند.
۲- در مقام واقع چنین است که جهان پر از ادیان و مذاهب متعدد و متکثر است و این کثرت مختص به دوره خاصی از زندگی بشر نیست بلکه حداقل قرنهاست که این کثرت وجود دارد.
۳- تکثر ادیان و فهم های مختلف از دین گناه انسانها نیست بلکه امری طبیعی و گریز ناپذیر است. زیرا هم متنها قابلیت فهم های متعدد دارند و این ویژگی ذاتی زبان،خصوصا زبان دین است هم سنخ روانی افراد، توانایی های ذهنی و عاطفی مختلف افراد و زمان و مکان آنها بر نوع فهم آنها از دین تاثیر گزار است.
اگر کثرتگرایی دینی درست نباشد، نمی توانیم خدا را حکیم و خیرخواه بدانیم.
✍ عباسعلی منصوری
Forwarded from خانه فلسفهٔ دین
حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی
Photo
«آیا مخفی بودن خدا دلیلی بر عدم وجود اوست؟ اگر خدا حقیقتاً هست، چرا خود را از برخی انسانها که در پی او هستند، مخفی نگاه داشته است؟»
این مسألهای بهظاهر ساده، اما پیچیده است که سالها ذهن بشر را به خود درگیر کرده، و به گونههای مختلف از زبان فیلسوفان و متألهان و عارفان نیز تکرار شده است تا اینکه جان ال. شلنبرگ، فیلسوف کانادایی، در چند دهه اخیر با ارائه صورتبندی فلسفی از آن، ایمان دینی را با چالشی عمیق مواجه کرد.
اگر شما هم این دغدغه را دارید که آیا سکوت و پنهان بودن خدا، لازمه وجود اوست یا قرینهای علیه وجود او، در «مدرسه تابستانی اختفای الهی» با ما همراه شوید.
✅ این مدرسه تابستانی در امتداد مدارس فصلی در حوزه فلسفه دین است که سالانه در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار میشود.
✅ بر خلاف دیگر مدارس فصلی که معمولاً به بررسی ابعاد یک موضوع کلی یا حجم گستردهای از مسائل مختلف میپردازند، این مدرسه تنها بر محور یک «مسأله» جزئی تشکیل شده است.
✅ نشستهای این مدرسه حول محورهای: اصل پنهان بودن یا آشکارگی الاهی، تبیین مقدمات و مدعای استدلال اختفای الاهی، رابطه آن با برخی کلانمسألههای فلسفی و الاهیاتی ازجمله شرور، مواجهه انتقادی با استدلال اختفا، مؤلفههای قابل بازخوانی در مسأله اختفا و ماجرای مسأله اختفای الاهی در جهان اسلام است.
✅ در این مدرسه تابستانی، گروهی از اساتید و پژوهشگران ایرانی و خارجی، جدیدترین پژوهشهای خود را درباره مسأله اختفای الاهی ارائه خواهند داد.
✅ در هر یک از نشستها امکان گفتگو با اساتید در پایان هر نشست فراهم است.
✅ مسأله اختفای الاهی از پرمناقشهترین مباحث فلسفه دین در دهههای اخیر است و اگر قصد نگارش مقاله، طرح، رساله یا پایاننامهای درباره آن دارید، احتمالاً میتوانید ایدههای پژوهشی مناسبی را در خلال این نشستها بیابید.
✅ به شرکتکنندگان گواهی معتبر شرکت در مدرسه اعطا میشود.
✅ برای ثبتنام در این مدرسه تابستانی به نشانی زیر مراجعه فرمایید:
https://lms.irip.ac.ir/login/index.php
این مسألهای بهظاهر ساده، اما پیچیده است که سالها ذهن بشر را به خود درگیر کرده، و به گونههای مختلف از زبان فیلسوفان و متألهان و عارفان نیز تکرار شده است تا اینکه جان ال. شلنبرگ، فیلسوف کانادایی، در چند دهه اخیر با ارائه صورتبندی فلسفی از آن، ایمان دینی را با چالشی عمیق مواجه کرد.
اگر شما هم این دغدغه را دارید که آیا سکوت و پنهان بودن خدا، لازمه وجود اوست یا قرینهای علیه وجود او، در «مدرسه تابستانی اختفای الهی» با ما همراه شوید.
✅ این مدرسه تابستانی در امتداد مدارس فصلی در حوزه فلسفه دین است که سالانه در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار میشود.
✅ بر خلاف دیگر مدارس فصلی که معمولاً به بررسی ابعاد یک موضوع کلی یا حجم گستردهای از مسائل مختلف میپردازند، این مدرسه تنها بر محور یک «مسأله» جزئی تشکیل شده است.
✅ نشستهای این مدرسه حول محورهای: اصل پنهان بودن یا آشکارگی الاهی، تبیین مقدمات و مدعای استدلال اختفای الاهی، رابطه آن با برخی کلانمسألههای فلسفی و الاهیاتی ازجمله شرور، مواجهه انتقادی با استدلال اختفا، مؤلفههای قابل بازخوانی در مسأله اختفا و ماجرای مسأله اختفای الاهی در جهان اسلام است.
✅ در این مدرسه تابستانی، گروهی از اساتید و پژوهشگران ایرانی و خارجی، جدیدترین پژوهشهای خود را درباره مسأله اختفای الاهی ارائه خواهند داد.
✅ در هر یک از نشستها امکان گفتگو با اساتید در پایان هر نشست فراهم است.
✅ مسأله اختفای الاهی از پرمناقشهترین مباحث فلسفه دین در دهههای اخیر است و اگر قصد نگارش مقاله، طرح، رساله یا پایاننامهای درباره آن دارید، احتمالاً میتوانید ایدههای پژوهشی مناسبی را در خلال این نشستها بیابید.
✅ به شرکتکنندگان گواهی معتبر شرکت در مدرسه اعطا میشود.
✅ برای ثبتنام در این مدرسه تابستانی به نشانی زیر مراجعه فرمایید:
https://lms.irip.ac.ir/login/index.php
Forwarded from ذوالنون
هو
...وإذا خرج الإمام المهدي فليس له عدو مبين إلا الفقهاء خاصة فإنهم لا تبقي لهم رياسة ولا تمييز عن العامة ولا يبقى لهم علم بحكم إلا قليل ويرتفع الخلاف من العالم في الأحكام بوجود هذا الإمام ولولا أن السيف بيد المهدي لأفتى الفقهاء بقتله ولكن اللَّه يظهره بالسيف والكرم...
هنگامی که امام مهدی ع خروج کند، دشمنِ آشکاری جز فقها نخواهد داشت... و اگر شمشیر در دستان امام ع نبود، فقها بر قتل او فتوا میدادند، اما خداوند امام را با شمشیر و کرامت یاری مینماید
• شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی
• الفتوحات المکیه، اربع مجلدات، ج ۳، ص ۳۶۶
° حدیث مروی از حضرت رسول اکرم ص: آفة الدین ثلاثه...
@zonnoun
...وإذا خرج الإمام المهدي فليس له عدو مبين إلا الفقهاء خاصة فإنهم لا تبقي لهم رياسة ولا تمييز عن العامة ولا يبقى لهم علم بحكم إلا قليل ويرتفع الخلاف من العالم في الأحكام بوجود هذا الإمام ولولا أن السيف بيد المهدي لأفتى الفقهاء بقتله ولكن اللَّه يظهره بالسيف والكرم...
هنگامی که امام مهدی ع خروج کند، دشمنِ آشکاری جز فقها نخواهد داشت... و اگر شمشیر در دستان امام ع نبود، فقها بر قتل او فتوا میدادند، اما خداوند امام را با شمشیر و کرامت یاری مینماید
• شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی
• الفتوحات المکیه، اربع مجلدات، ج ۳، ص ۳۶۶
° حدیث مروی از حضرت رسول اکرم ص: آفة الدین ثلاثه...
@zonnoun
📌 مقدمهی مصححان بر دانشنامه شاهی، محمدامین استرآبادی، تصحیح مهدی حاجیان و علی اکبر زالپور، تهران: انتشارات حکمت و اندیشه، ۱۳۹۵، ص ۵۱. @YMirdamadi
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
به نام خدا
📝📝📝جناب آقای خامنهای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
باسلام
✅پیرو دستور/تایید شما، سازمان موازی اطلاعات سپاه هفتمین پرونده را علیه اینجانب ساخته و به جریان انداخته است. برآناساس آقای محمدجواد رستمی، بازپرس شعبه ۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ تهران، با ارسال نامه شماره ۱۴۰۳۶۸۹۹۰۰۲۸۶۸۰۲۴ مورخ ۱۰/۰۶/۱۴۰۳ اینجانب را به اتهام "اجتماع و تبانی به منظور ارتکاب جرم علیه امنیت کشور" و "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران" به دادگاه فراخوانده است.
✅جنابعالی آگاهید که من به روال سابق و در اعتراض به بیعدالتی حاکم بر دستگاه قضا، در دادگاه حاضر نمیشوم و از خود دفاع نمیکنم. بنابراین یکی از دو-سه قاضی مشهور و بدنام میتواند مرا به دو اتهام بالا به ۶ سال زندان جدید محکوم کند که ۵ سال آن قابلیت اجراییشدن خواهد داشت.
✅سال ۹۲ که آقای روحانی رای آورد، ۶ سال زندانم به ۷ سال افزایش یافت. اینبار ظاهراً قرار است ۵ سال زندانم به ۱۰ سال برسد.
✅مستحضرید تا همین لحظه و بدون احتساب حدود سهسال باقیمانده حبسم و بدون درنظرگرفتن محکومیت جدید احتمالی، من فقط به جرم انتقاد از شما که کشور را به وضعیت اسفبار کنونی کشاندهاید، ۹ سال و ۲ ماه حبس کشیدهام.
✅تاآنجاکه میدانم طول مدت زندان مؤسسان حزب جمهوری اسلامی یعنی آقایان بهشتی، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، باهنر و خامنهای به ۹ سال نرسید. کسانیکه نزدیکترین یاران و شاگردان آیتالله خمینی بودند و هدفشان براندازی رژیم شاه بود. باوجوداین محمدرضا پهلوی را دیکتاتور میخوانید و خود را مبارز راه آزادی مینامید؟ سلطنت مطلقه شاه را فسادآفرین و ولایت مطلقه فقیه را رهاییبخش لقب میدهید؟
✅میدانم که در نشستهای خصوصی میگویید ما اشتباه شاه را مرتکب نمیشویم. یعنی مجازات انتقاد از خطاهای ایرانسوز و مردمگداز خود را ۱۲-۱۷ سال زندان تعیین میکنید (باتوجه به سن و سال من یعنی حبس ابد)، تا کسی جرأت نکند به نقد رفتار و گفتار رهبر و سپاهی بپردازد که قرار بود پاسدار انقلابی باشد که یکی از اصلیترین شعارهایش آزادی بود، ولی به پلیس پروندهسازی تبدیل شده که سوژههایش، آزادیخواهان این سرزمیناند.
✅اما آنچه نمیدانید این است که باوجود اینهمه بگیروببند، ترس مردم ریخته و نقد و بلکه اعتراض به رهبر، رایجترین سکه جامعه شده است. متاسفم که نمیبینید با این پروندهسازیها مردم را آگاهتر و خود را منزویتر میکنید.
✅رهبر محترم!
حیات و ممات همه ما دست خداست. ظاهراً نظر مبارک این است که تا خامنهای زنده است، تاجزاده باید در زندان بماند. اگر قضای الهی چنین مقدر کرده باشد، راضیام و اعتراضی ندارم.
✅دعا میکنم اوین کفاره گناهان و خطاهایم باشد. برای شما نیز دعا میکنم خداوند مهربان توفیق توبه و جبران خطاها و جفاهایتان را بدهد، پیش از آنکه در دادگاه عدل الهی حاضر شویم.
✅میدانید که آنجا با دیگران برابر خواهید بود. مطلقاً قدرت ندارید و قدرت مطلقه هم ندارید و باید جوابگوی تکتک رفتار و گفتارتان باشید.
بنده کوچک خدا
#سیدمصطفی_تاجزاده
زندان اوین
۱۰شهریور ۱۴۰۳
🆔@MostafaTajzadeh
📝📝📝جناب آقای خامنهای
رهبر جمهوری اسلامی ایران
باسلام
✅پیرو دستور/تایید شما، سازمان موازی اطلاعات سپاه هفتمین پرونده را علیه اینجانب ساخته و به جریان انداخته است. برآناساس آقای محمدجواد رستمی، بازپرس شعبه ۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۳ تهران، با ارسال نامه شماره ۱۴۰۳۶۸۹۹۰۰۲۸۶۸۰۲۴ مورخ ۱۰/۰۶/۱۴۰۳ اینجانب را به اتهام "اجتماع و تبانی به منظور ارتکاب جرم علیه امنیت کشور" و "فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران" به دادگاه فراخوانده است.
✅جنابعالی آگاهید که من به روال سابق و در اعتراض به بیعدالتی حاکم بر دستگاه قضا، در دادگاه حاضر نمیشوم و از خود دفاع نمیکنم. بنابراین یکی از دو-سه قاضی مشهور و بدنام میتواند مرا به دو اتهام بالا به ۶ سال زندان جدید محکوم کند که ۵ سال آن قابلیت اجراییشدن خواهد داشت.
✅سال ۹۲ که آقای روحانی رای آورد، ۶ سال زندانم به ۷ سال افزایش یافت. اینبار ظاهراً قرار است ۵ سال زندانم به ۱۰ سال برسد.
✅مستحضرید تا همین لحظه و بدون احتساب حدود سهسال باقیمانده حبسم و بدون درنظرگرفتن محکومیت جدید احتمالی، من فقط به جرم انتقاد از شما که کشور را به وضعیت اسفبار کنونی کشاندهاید، ۹ سال و ۲ ماه حبس کشیدهام.
✅تاآنجاکه میدانم طول مدت زندان مؤسسان حزب جمهوری اسلامی یعنی آقایان بهشتی، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی، باهنر و خامنهای به ۹ سال نرسید. کسانیکه نزدیکترین یاران و شاگردان آیتالله خمینی بودند و هدفشان براندازی رژیم شاه بود. باوجوداین محمدرضا پهلوی را دیکتاتور میخوانید و خود را مبارز راه آزادی مینامید؟ سلطنت مطلقه شاه را فسادآفرین و ولایت مطلقه فقیه را رهاییبخش لقب میدهید؟
✅میدانم که در نشستهای خصوصی میگویید ما اشتباه شاه را مرتکب نمیشویم. یعنی مجازات انتقاد از خطاهای ایرانسوز و مردمگداز خود را ۱۲-۱۷ سال زندان تعیین میکنید (باتوجه به سن و سال من یعنی حبس ابد)، تا کسی جرأت نکند به نقد رفتار و گفتار رهبر و سپاهی بپردازد که قرار بود پاسدار انقلابی باشد که یکی از اصلیترین شعارهایش آزادی بود، ولی به پلیس پروندهسازی تبدیل شده که سوژههایش، آزادیخواهان این سرزمیناند.
✅اما آنچه نمیدانید این است که باوجود اینهمه بگیروببند، ترس مردم ریخته و نقد و بلکه اعتراض به رهبر، رایجترین سکه جامعه شده است. متاسفم که نمیبینید با این پروندهسازیها مردم را آگاهتر و خود را منزویتر میکنید.
✅رهبر محترم!
حیات و ممات همه ما دست خداست. ظاهراً نظر مبارک این است که تا خامنهای زنده است، تاجزاده باید در زندان بماند. اگر قضای الهی چنین مقدر کرده باشد، راضیام و اعتراضی ندارم.
✅دعا میکنم اوین کفاره گناهان و خطاهایم باشد. برای شما نیز دعا میکنم خداوند مهربان توفیق توبه و جبران خطاها و جفاهایتان را بدهد، پیش از آنکه در دادگاه عدل الهی حاضر شویم.
✅میدانید که آنجا با دیگران برابر خواهید بود. مطلقاً قدرت ندارید و قدرت مطلقه هم ندارید و باید جوابگوی تکتک رفتار و گفتارتان باشید.
بنده کوچک خدا
#سیدمصطفی_تاجزاده
زندان اوین
۱۰شهریور ۱۴۰۳
🆔@MostafaTajzadeh
📌 مقدمهی مصححان بر دانشنامه شاهی، محمدامین استرآبادی، مقدمه، تصحیح و تعلیق: رولاجردی ابی صعب و رضا مختاری خویی، تهران/مکگیل: مؤسسهی مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل/دانشگاه تهران، ۱۴۰۰، ص ۲۷. @YMirdamadi
Forwarded from تقریرات و تخلیصات
YouTube
کفر صوفیانه یاسر میردامادی
ویدیو های دیگر کانال اینک روشنگری
عصر پسا دینی در ایران (حسن محدثی)
https://youtu.be/6IfXUcih7WY
مناظره ملکیان با جمعی از روحانیون
https://youtu.be/0AMucTFdDKo
تجربه بی دینی دکتر اخوان
https://youtu.be/z3bbkUABLvc
مناظره توهین به مقدسات
https://yout…
عصر پسا دینی در ایران (حسن محدثی)
https://youtu.be/6IfXUcih7WY
مناظره ملکیان با جمعی از روحانیون
https://youtu.be/0AMucTFdDKo
تجربه بی دینی دکتر اخوان
https://youtu.be/z3bbkUABLvc
مناظره توهین به مقدسات
https://yout…
Forwarded from نشر نوگام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📣 منتشر شد:
جنگ صدساله با فلسطین
◾️رشید خالدي
◾️مترجم: اشکان بحرانی
◽️#نشرنوگام
🔸این کتاب با مجوز رسمی از نویسنده منتشر شده و حاوی جدیدترین پسگفتار او بر نسخهی ۲۰۲۴ کتاب است.
«کاری گیرا و اصیل، نخستین اثری که یک سده جنگ با فلسطینیان را با غوطهور شدن در مبارزهشان کندوکاو میکند، اثری سرشار از کار علمی قوی، تجربهی شخصی شفاف و درک عمیق دغدغهها و خواستههای طرفهای درگیر در این جدال عمیقاً نابرابر.»
- نوام چامسکی
این کتاب برای خوانندگان در ایران رایگان است.
خوانندگان فارسیزبان خارج از ایران میتوانند نسخه چاپی یا الکترونیک کتاب را از نوگام خریداری نمایند: 🔻
https://nogaam.com/book/2448/
@nogaambooks
جنگ صدساله با فلسطین
◾️رشید خالدي
◾️مترجم: اشکان بحرانی
◽️#نشرنوگام
🔸این کتاب با مجوز رسمی از نویسنده منتشر شده و حاوی جدیدترین پسگفتار او بر نسخهی ۲۰۲۴ کتاب است.
«کاری گیرا و اصیل، نخستین اثری که یک سده جنگ با فلسطینیان را با غوطهور شدن در مبارزهشان کندوکاو میکند، اثری سرشار از کار علمی قوی، تجربهی شخصی شفاف و درک عمیق دغدغهها و خواستههای طرفهای درگیر در این جدال عمیقاً نابرابر.»
- نوام چامسکی
این کتاب برای خوانندگان در ایران رایگان است.
خوانندگان فارسیزبان خارج از ایران میتوانند نسخه چاپی یا الکترونیک کتاب را از نوگام خریداری نمایند: 🔻
https://nogaam.com/book/2448/
@nogaambooks
Forwarded from Inekas | انعکاس
🔵 سخنرانی عمومی چهارمین مدرسه تابستانی انعکاس | شهریور ۱۴۰۳
💠 قرآن آشنایی با کدام بایبل را مفروض میگیرد؟
👤 جان ریوز (دانشگاه کارولینای شمالی شارلوت)
🎤 به میزبانی: عبدالله گلدری (دانشگاه خلیفه)
🌐 ارائه به زبان انگلیسی با ترجمه همزمان فارسی
🔹 جمعه ۱۶ شهریور، ساعت ۱۸:۳۰ (به وقت تهران)
⭐️ چکیده:
قرآن و بایبل به طور قابل توجهی در تعدادی از شخصیتها، داستانها و آموزههای اخلاقی اشتراک دارند. این نشان میدهد که قرآن در جهان گستردهتر گفتمانی «بایبل» در اواخر دوران باستان وارد گفتوگوی فعال شده است؛ یا به عبارت دیگر، به نظر میرسد قرآن سطح خاصی از آشنایی با بایبل را از سوی مخاطبان مورد نظر خود فرض کرده است. اما این کدام ورژن بایبل و یا بایبل متعلق به چه گروهی است؟ در این ارائه، جان ریوز، پیامدهای آنچه این فرض میتواند برای درک تاریخی ما از پسزمینه اجتماعی و فرهنگی که قرآن در آن ظهور کرد و شکوفا شد داشته باشد را بررسی خواهد کرد.
⭐️ معرفی:
جان سی. ریوز استاد پیشکسوت مطالعات بایبلی از سال ۱۹۹۶، استاد بلومنتال مطالعات یهودی و استاد مطالعات دینی در گروه مطالعات دینی دانشگاه کارولینای شمالی در شارلوت بوده است.
او از نخستین محققان بایبلی است که با رویکرد آکادمیک و با دانش عمیق از سنتهای اسلامی و بایبلی به مطالعهٔ دیالوگ قرآن با کتاب مقدس پرداخت و در این راستا مجموعه مقالاتی را از محققان برجسته با عنوان «بایبل و قرآن: مقالاتی در بینامتنیت نصّی» گرد هم آورد و در انتشارات انجمن مطالعات بایبلی (SBL) در سال ۲۰۰۱ منتشر کرد.
بخش عمدهای از آثار او سنتهای گروههای اقلیت در دستهبندیهای متعارف فرق را کاوش میکند و به بررسی همپوشانیها و اشتراکات قابلتشخیص در میان عده زیادی از فرق و متون اقلیت در ادیان خاور نزدیک میپردازد.
▶️ این برنامه به طور زنده از طریق صفحات انعکاس در یوتوب (به زبان انگلیسی) و آپارات (ترجمه همزمان فارسی) پخش خواهد شد و شرکت در آن برای عموم آزاد است.
#انعکاس_۱۴۰۳
@inekas
قرآن و بایبل به طور قابل توجهی در تعدادی از شخصیتها، داستانها و آموزههای اخلاقی اشتراک دارند. این نشان میدهد که قرآن در جهان گستردهتر گفتمانی «بایبل» در اواخر دوران باستان وارد گفتوگوی فعال شده است؛ یا به عبارت دیگر، به نظر میرسد قرآن سطح خاصی از آشنایی با بایبل را از سوی مخاطبان مورد نظر خود فرض کرده است. اما این کدام ورژن بایبل و یا بایبل متعلق به چه گروهی است؟ در این ارائه، جان ریوز، پیامدهای آنچه این فرض میتواند برای درک تاریخی ما از پسزمینه اجتماعی و فرهنگی که قرآن در آن ظهور کرد و شکوفا شد داشته باشد را بررسی خواهد کرد.
جان سی. ریوز استاد پیشکسوت مطالعات بایبلی از سال ۱۹۹۶، استاد بلومنتال مطالعات یهودی و استاد مطالعات دینی در گروه مطالعات دینی دانشگاه کارولینای شمالی در شارلوت بوده است.
او از نخستین محققان بایبلی است که با رویکرد آکادمیک و با دانش عمیق از سنتهای اسلامی و بایبلی به مطالعهٔ دیالوگ قرآن با کتاب مقدس پرداخت و در این راستا مجموعه مقالاتی را از محققان برجسته با عنوان «بایبل و قرآن: مقالاتی در بینامتنیت نصّی» گرد هم آورد و در انتشارات انجمن مطالعات بایبلی (SBL) در سال ۲۰۰۱ منتشر کرد.
بخش عمدهای از آثار او سنتهای گروههای اقلیت در دستهبندیهای متعارف فرق را کاوش میکند و به بررسی همپوشانیها و اشتراکات قابلتشخیص در میان عده زیادی از فرق و متون اقلیت در ادیان خاور نزدیک میپردازد.
#انعکاس_۱۴۰۳
@inekas
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اتاق آینده / شیرعلینیا
درگذشت آیتالله طالقانی، خوشموقع یا بدموقع؟
روایتی عجیب از برکات یک مرگ!
(بازنشر به مناسبت ۴۵ مین سالگشت درگذشت آیت الله طالقانی)
آقای بهشتی وقتی خبر درگذشت طالقانی را شنید بسیار غمگین شد و به روایت بادامچیان چند دقیقهای نتوانست سخن بگوید و بعد گفت: «عجب! عجب! خیلی بد شد! کارهایی به عهدهی ایشان بود که فعلا کس دیگری نمیتواند آنها را برای انقلاب انجام دهد.» اما برخی نیز درگذشت آیتالله طالقانی را بسیار خوش موقع تفسیر میکردند.
مرحوم سيد منیرالدین حسینی از اعضای تاثیرگذار مجلس خبرگان قانون اساسی در کتاب خاطراتش با اشاره به درگذشت آیتالله طالقانی گفته است: «رحلت ایشان برای این کشور و قانون اساسی و نیز خود آن بزرگمرد، برکاتی به همراه داشت.»
19 شهریور 58 آیتالله طالقانی درگذشت و 21 شهریور اصل 5 یکی از چالشيترین اصلهای قانون اساسی پیرامون ولایت فقیه در جلسهي پانزدهم مجلس خبرگان قانون اساسی تصویب شد.
در خاطرات سيد منیرالدین حسینی که از اعضای فعال مجلس خبرگان قانون اساسی بهویژه در بحثهای مربوط به ولایت فقیه بود به مخالفتهای کسانی مانند حجتی کرمانی، بنیصدر و دیگران با اصل ولایت فقیه اشاره شده. به روايت او حجتی کرمانی خطاب به منیرالدین گفته است: «تو میخواهی استبداد سیاه را بار دیگر بر این کشور حاکم کنی.» در ادامه منیرالدین ميگويد: «از دیگر مخالفان صاحبنام میتوان به مرحوم طالقانی اشاره کرد.» منیرالدین معتقد بود اگر آیتالله طالقانی تا تصویب قانون اساسی و در تمام بحثهای آن؛ «در قید حیات بودند، شاید به سختی میشد کار را پیش برد.» او معتقد بود شیوه کار آیتالله طالقانی با سایر مخالفان متفاوت بود؛ «ایشان سعی میکرد هیجانهاي مجلس را وارد جامعه کند و به سطح تودهي مردم بکشاند.»
در ادامه به سخنانی از آیتالله طالقانی علیه مجلس خبرگان در آخرین خطبه نماز جمعه پیش از درگذشتش اشاره کرده است و نوشته که آیتالله طالقانی گفته: «حضرات در حال دوختن قبایی هستند که برازندهی قد و قامت خودشان باشد.» البته این جمله در خطبهی آخر آيتالله طالقانی نیست و احتمالا منيرالدين در جای دیگري این جمله را شنیده است.
آيتالله طالقاني بر فعاليت شورايي و حضور مردم در قدرت تاكيد داشت و در آخرين خطبهاش در ١٦ شهريور ٥٨ نيز روي همين موضوع دست گذاشت:
«صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسیترین مسئله[مسائل] اسلامی است، حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید با این مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند، متکی به شخص رهبر نباشند، ولی نه اینکه نکردند، میدانم که چرا نکردند، هنوز هم در مجلس خبرگان بحث میکنند، در این اصل اساسی قرآن، که به چه صورت پیاده بشود: باید، شاید، یا اینکه میتوانند؟ نه، این اصل اسلامیه. یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشان... شاید بعضی از دوستان ما بگویند آقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح میکنید؟ بیائید در مجلس خبرگان! میگویم بین موکلین شما من مطرح میکنم، اینها هستند که ما را وکیل کردند... باید دردها، اندیشهها، بدبختیها، ناراحتیها، عقبماندگیهای این مردم را جبران کنیم. با قوانین نجاتبخش و حیاتبخش اسلامی. امیدواریم که همه ما هشیار بشویم. فرد، فرد، مسئولیت قبول بکنیم و این مسائل عظیم اسلامی را پیاده بکنیم، خودرأیی و خودخواهی را کنار بگذاریم، گروهخواهی، فرصتطلبی و تحمیل عقیده یا خدای نخواسته استبداد زیر پردهي دین را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم، با دردمندها، با رنجکشیدهها، با محرومها همصدا بشویم.»
منیرالدین نگران بود كه طالقاني ساير بحثها را نيز به ميان مردم بكشد و پس از اشاره به حملهي طالقاني به مجلس خبرگان در آخرين خطبه او گفته است: «برداشت من این است که اگر رشته حیات ایشان نمیگسست، به احتمال بسیار زیاد، مردم را به صحنه میکشاند و آنان را علیه مصوبات خبرگان و اصول قانون اساسی میشوراند.»
- خاطرات سيد منيرالدين حسيني شيرازي توسط مركز اسناد انقلاب اسلامي منتشر شده است.
https://www.tg-me.com/jafarshiralinia
روایتی عجیب از برکات یک مرگ!
(بازنشر به مناسبت ۴۵ مین سالگشت درگذشت آیت الله طالقانی)
آقای بهشتی وقتی خبر درگذشت طالقانی را شنید بسیار غمگین شد و به روایت بادامچیان چند دقیقهای نتوانست سخن بگوید و بعد گفت: «عجب! عجب! خیلی بد شد! کارهایی به عهدهی ایشان بود که فعلا کس دیگری نمیتواند آنها را برای انقلاب انجام دهد.» اما برخی نیز درگذشت آیتالله طالقانی را بسیار خوش موقع تفسیر میکردند.
مرحوم سيد منیرالدین حسینی از اعضای تاثیرگذار مجلس خبرگان قانون اساسی در کتاب خاطراتش با اشاره به درگذشت آیتالله طالقانی گفته است: «رحلت ایشان برای این کشور و قانون اساسی و نیز خود آن بزرگمرد، برکاتی به همراه داشت.»
19 شهریور 58 آیتالله طالقانی درگذشت و 21 شهریور اصل 5 یکی از چالشيترین اصلهای قانون اساسی پیرامون ولایت فقیه در جلسهي پانزدهم مجلس خبرگان قانون اساسی تصویب شد.
در خاطرات سيد منیرالدین حسینی که از اعضای فعال مجلس خبرگان قانون اساسی بهویژه در بحثهای مربوط به ولایت فقیه بود به مخالفتهای کسانی مانند حجتی کرمانی، بنیصدر و دیگران با اصل ولایت فقیه اشاره شده. به روايت او حجتی کرمانی خطاب به منیرالدین گفته است: «تو میخواهی استبداد سیاه را بار دیگر بر این کشور حاکم کنی.» در ادامه منیرالدین ميگويد: «از دیگر مخالفان صاحبنام میتوان به مرحوم طالقانی اشاره کرد.» منیرالدین معتقد بود اگر آیتالله طالقانی تا تصویب قانون اساسی و در تمام بحثهای آن؛ «در قید حیات بودند، شاید به سختی میشد کار را پیش برد.» او معتقد بود شیوه کار آیتالله طالقانی با سایر مخالفان متفاوت بود؛ «ایشان سعی میکرد هیجانهاي مجلس را وارد جامعه کند و به سطح تودهي مردم بکشاند.»
در ادامه به سخنانی از آیتالله طالقانی علیه مجلس خبرگان در آخرین خطبه نماز جمعه پیش از درگذشتش اشاره کرده است و نوشته که آیتالله طالقانی گفته: «حضرات در حال دوختن قبایی هستند که برازندهی قد و قامت خودشان باشد.» البته این جمله در خطبهی آخر آيتالله طالقانی نیست و احتمالا منيرالدين در جای دیگري این جمله را شنیده است.
آيتالله طالقاني بر فعاليت شورايي و حضور مردم در قدرت تاكيد داشت و در آخرين خطبهاش در ١٦ شهريور ٥٨ نيز روي همين موضوع دست گذاشت:
«صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسیترین مسئله[مسائل] اسلامی است، حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید با این مردم مشورت کن، به اینها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند، متکی به شخص رهبر نباشند، ولی نه اینکه نکردند، میدانم که چرا نکردند، هنوز هم در مجلس خبرگان بحث میکنند، در این اصل اساسی قرآن، که به چه صورت پیاده بشود: باید، شاید، یا اینکه میتوانند؟ نه، این اصل اسلامیه. یعنی همه مردم از خانه و زندگی و واحدها باید با هم مشورت کنند در کارشان... شاید بعضی از دوستان ما بگویند آقا شما چرا این مسائل را در میان توده مردم مطرح میکنید؟ بیائید در مجلس خبرگان! میگویم بین موکلین شما من مطرح میکنم، اینها هستند که ما را وکیل کردند... باید دردها، اندیشهها، بدبختیها، ناراحتیها، عقبماندگیهای این مردم را جبران کنیم. با قوانین نجاتبخش و حیاتبخش اسلامی. امیدواریم که همه ما هشیار بشویم. فرد، فرد، مسئولیت قبول بکنیم و این مسائل عظیم اسلامی را پیاده بکنیم، خودرأیی و خودخواهی را کنار بگذاریم، گروهخواهی، فرصتطلبی و تحمیل عقیده یا خدای نخواسته استبداد زیر پردهي دین را کنار بگذاریم و بیاییم با مردم، با دردمندها، با رنجکشیدهها، با محرومها همصدا بشویم.»
منیرالدین نگران بود كه طالقاني ساير بحثها را نيز به ميان مردم بكشد و پس از اشاره به حملهي طالقاني به مجلس خبرگان در آخرين خطبه او گفته است: «برداشت من این است که اگر رشته حیات ایشان نمیگسست، به احتمال بسیار زیاد، مردم را به صحنه میکشاند و آنان را علیه مصوبات خبرگان و اصول قانون اساسی میشوراند.»
- خاطرات سيد منيرالدين حسيني شيرازي توسط مركز اسناد انقلاب اسلامي منتشر شده است.
https://www.tg-me.com/jafarshiralinia
Telegram
اتاق آینده / شیرعلینیا
دعوتيد به خواندن درباره آینده
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
ارتباط با مدير كانال:
@jafarshiraliniaa
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 سید محمدکاظم عصار (احتمالا ۱۲۶۱-۱۳۵۳ خورشیدی) فقیه و فیلسوف ساکن تهران (متولد سامراء)، فارغ التحصیل دار الفنون و از فعالان انقلاب مشروطه در تبریز و مدرّس اسفار به ثقه الاسلام تبریزی بود. پس از اعدام ثقه الاسلام به دست روسها به پاریس رفت ولی تحصیل طب در سوربن را پس از یک سال رها کرد و برای تحصیل فقه و اصول به نجف هجرت کرد. او از شاگردان میرزا محمدتقی شیرازی، شیخ الشریعهی اصفهانی، ضیاءالدین عراقی و سید محمدکاظم طباطبایی یزدی بود. او در عرفان از شاگردان سید احمد کربلایی بود. پس از تأسیس دانشگاه تهران او به سِمَت استادی استخدام شد اما چون تن به برداشتن عمامه در موج متحد الشکل کردن لباس نداد مدتی خانهنشین شد. او یکی از نهاییکنندگان متن اولین قانون مدنی ایران بود. آثار چندی در فقه و اصول، تفسیر و فلسفه از او باقی مانده است. شوشا گوپی (شمسیهی عصار) خوانندهی مشهور، دختر او بود که خاطرات خود از پدرش را در کتاب «اسب عصاری» نوشت. در یکی از قسمتهای مستند «حدیث سرو» (شبکهی مستند تلویزیون ایران) بخشهای کوتاهی از مصاحبه با عصار در سال ۵۱ پخش شده است که در صدر 👆🏿 میآید. @YMirdamadi
حباب؛ نوشته/گفتههای یاسر میردامادی
🔅آیتالله سید محمد کاظم عصار (احتمالا ۱۲۶۱-۱۳۵۳ خورشیدی) از علمای فلسفی تهران (متولد سامرّا) بوده است. او استاد فلسفه در دانشگاه تهران بود و جمعی از دانشگاهیان برجسته مثل سید حسین نصر، عبدالجواد فلاطوری و احمد فردید از شاگردان او بودند. علمایی مانند سید جلالالدین…
📌 پیشتر 👆🏿 در باب سید محمدکاظم عصار نوشته بودم.