Forwarded from کتاب سده
«پیکر یک زن هیچوقت واقعاً از آن او نیست. پیکرش به دیگران تعلق دارد، به مردها، به کودکان، به خانواده. و در زمان جنگ به سربازها...»
#انگار_آنجا_نیستم
#اسلاونکا_دراکولیچ
بهزودی در کتاب سده
@SadePub
#انگار_آنجا_نیستم
#اسلاونکا_دراکولیچ
بهزودی در کتاب سده
@SadePub
بینهایت غمگینم که کارگردان برخی از محبوبترین فیلمهایم را در خون خود غلتاندهاند. دورهی غولها تمام شده و میانمایگی میاندار است؛ دیگر هیچوقت کسی مثل #داریوش_مهرجویی را نخواهیم داشت که اینقدر خوب هم ادبیات را بشناسد و هم سینما را ــ قصههای کوتاه غلامحسین ساعدی را بکند فیلمهای فراموشناشدنی #گاو و #دایره_ی_مینا، نمایشنامهی علی نصیریان را با #آقای_هالو ماندگار کند، کاراکتر بینظیری چون «تقی» #پستچی را بر اساس نمایشنامهی #ویتسک جان بدهد، جانمایهی #بوف_کور و #آسیا_در_برابر_غرب شایگان را بکند #هامون که خاطرهی مشترک یک نسل است، #مهمان_مامان مرادی کرمانی را به دلانگیزترین مهمانی تاریخ سینمای ایران بدل سازد، #فرنی_و_زویی سلینجر را با #پری به ما بشناساند، با #درخت_گلابی داستان گلی ترقی را زنده کند و روح #خانه_ی_عروسک ایبسن را در #سارا بدمد... کسی که حتی فیلمهای غیراقتباسیاش با شعر و داستان و فلسفه و روانکاوی عجین باشد، بهموقع بخنداند، بهموقع بگریاند، و بهموقع به فکر فرو برد...
اینهمه سال در اوج ماندن و اینهمه فیلم خوب ساختن نشان از نبوغی تکرارناپذیر دارد. در دنیا هیچ عدالتی وجود ندارد و هیچوقت مسببان مرگ هولناک #مهرجویی تاوان واقعی کارشان را پس نخواهند داد. ما فقط رنج میکشیم و میگذریم، تا کی مرگ تلخ دیگری از راه برسد و درد را با درد جایگزین کند...
حسین جاوید
@Virastaar
اینهمه سال در اوج ماندن و اینهمه فیلم خوب ساختن نشان از نبوغی تکرارناپذیر دارد. در دنیا هیچ عدالتی وجود ندارد و هیچوقت مسببان مرگ هولناک #مهرجویی تاوان واقعی کارشان را پس نخواهند داد. ما فقط رنج میکشیم و میگذریم، تا کی مرگ تلخ دیگری از راه برسد و درد را با درد جایگزین کند...
حسین جاوید
@Virastaar
وزیر ارشاد «فقدان» داریوش مهرجویی را تسلیت گفته و معاون پارلمانی رئیسجمهور «درگذشت» او را. لابد در روزهای آتی هم صاحبمنصبان بیشتری به جمع تسلیتگویان میپیوندند. داریوش مهرجویی نه دچار «فقدان» شده و نه «درگذشته»، او «کشته شده»، «به قتل رسیده»! در «فقدان» و «درگذشتن» عاملیت بیرونی و ارادی دیگران وجود ندارد، اما در «کشته شدن» چرا. «کشته» و «مرده» برابر نیستند؛ بر «مرده» باید فقط سوگواری کرد و بر «کشته» پرسشگری. پس اگر تسلیتگوییتان حقیقی است، «کشته شدن» داریوش مهرجویی را تسلیت بگویید، نه «درگذشت» او را!
حسین جاوید
@Virastaar
حسین جاوید
@Virastaar
در این یکی، دو روز که از قتل داریوش مهرجویی میگذرد هزاران بار پست و استوری شد «خواب میدیدم که در یک سردابهی قرون وسطایی سلاخی میشوم» و آن را به فیلم #هامون نسبت دادند. پیداست که همه این جمله را از یک مرجع کپی کردهاند و هیچکس دقت نکرده که چنین جملهای در #هامون نیامده و درواقع فقط این نریشن همراه با تصویر متن را (در حدود دقیقهی ۴۷ فیلم) داریم: «چند شب پیش خواب دیدم که در یک سردابهی قرون وسطایی روی یک تختهسنگ مجروحی خوابیده است. جراحان و پرستاران دوروبرش حلقه زدهاند...»
حسین جاوید
@Virastaar
حسین جاوید
@Virastaar
در این روزهای اندوهبار مدام به این جملات #کنراد_لورنتس، رفتارشناس برجستهی اتریشی، در کتاب مُهر سلیمان میاندیشم:
«انسان تنها جانداری است که سلاح دفاعیاش خارج از بدن او قرار دارد… ما سلاحهای مرگبارمان را از طبیعت نگرفتهایم، بلکه با اراده و ابتکار خودمان ساختهایم، بیآنکه طبیعت و غریزه فرصت پیدا کنند بازدارندگی لازم را هم در ما به وجود آورند».
نمیدانم اگر #رابیندرانات_تاگور زنده بود، باز هم میسرود «خدا هنوز از انسان ناامید نیست» یا خیر.
حسین جاوید
@Virastaar
«انسان تنها جانداری است که سلاح دفاعیاش خارج از بدن او قرار دارد… ما سلاحهای مرگبارمان را از طبیعت نگرفتهایم، بلکه با اراده و ابتکار خودمان ساختهایم، بیآنکه طبیعت و غریزه فرصت پیدا کنند بازدارندگی لازم را هم در ما به وجود آورند».
نمیدانم اگر #رابیندرانات_تاگور زنده بود، باز هم میسرود «خدا هنوز از انسان ناامید نیست» یا خیر.
حسین جاوید
@Virastaar
«نوروش» اسم خاص است و درواقع نام مؤلف این فرهنگ. عنوان کتاب را، به ظن قوی، به ماشینهای ترجمه دادهاند و «نوروش» هم به «New Method» برگردان شده و پشت جلد کتاب نشسته!
به این میماند که لغتنامهی دهخدا را Village Headman Dictionary ترجمه کنیم! :)
حسین جاوید
@Virastaar
به این میماند که لغتنامهی دهخدا را Village Headman Dictionary ترجمه کنیم! :)
حسین جاوید
@Virastaar
برخلاف آن زمینی که مفت فروخته شده، اغلب ایرانیها یک یا چند جلد کتاب قدیمی در خانه دارند که از نسلهای قبلشان به ارث رسیده و دنبال ایناند که تهوتوهش را دربیاورند چند میلیارد میارزد. ۹۹ درصد اینها هم کتابهای (عمدتاً مذهبی) چاپ سنگی دورهی قاجارند که بین ۲۰۰ هزار تا ۲ میلیون تومان قیمت دارند! :)
حسین جاوید
@Virastaar
حسین جاوید
@Virastaar
شاعری که بیش از نیم قرن در محاق بود!
این روزها کتابی چاپ شده که ماجرای انتشارش خیلی عجیب و البته جالب است!
خلاصه کنم، داستان از این قرار است که دفتر شعری با خط پاکیزه و جلد سیاه و عنوان «مروا ـ برگی و ستاره» سالها در آرشیو انتشارات مروارید خاک میخورده و نه ناشر از ماجرا و سرایندهی آن اطلاع دقیق داشته و نه حتی خود شاعر میدانسته دفتر شعرش کجاست!
کامیار عابدی همت میکند و، با جستوجوهای مفصل، پس از حدود نیم قرن درمییابد این دفتر درواقع سرودهی خانم مروا نبیلی است؛ مروا از شاگردان فریدون رهنما و از شاعران موج نو بوده ــ کمابیش همزمان با برآمدن احمدرضا احمدی، هوشنگ چالنگی، بیژن الهی، پرویز اسلامپور، بهرام اردبیلی و...
رهنما، بیآنکه مروا نبیلی هنوز مطلع باشد، قصد داشته این کتاب را در نشر مروارید چاپ کند؛ اجل به رهنما فرصت نمیدهد و مروا هم از ایران میکوچد و سینما را پی میگیرد. این میشود که آن دفتر شعر دهههای متوالی به خواب خوش خود در قفسههای دفتر نشر مروارید ادامه میدهد!
عابدی اینچنین مروا را توصیف کرده: «شاعری جامانده از دههی چهل و حلقهی مفقودهای از شعر موج نو.»
حسین جاوید
@Virastaar
این روزها کتابی چاپ شده که ماجرای انتشارش خیلی عجیب و البته جالب است!
خلاصه کنم، داستان از این قرار است که دفتر شعری با خط پاکیزه و جلد سیاه و عنوان «مروا ـ برگی و ستاره» سالها در آرشیو انتشارات مروارید خاک میخورده و نه ناشر از ماجرا و سرایندهی آن اطلاع دقیق داشته و نه حتی خود شاعر میدانسته دفتر شعرش کجاست!
کامیار عابدی همت میکند و، با جستوجوهای مفصل، پس از حدود نیم قرن درمییابد این دفتر درواقع سرودهی خانم مروا نبیلی است؛ مروا از شاگردان فریدون رهنما و از شاعران موج نو بوده ــ کمابیش همزمان با برآمدن احمدرضا احمدی، هوشنگ چالنگی، بیژن الهی، پرویز اسلامپور، بهرام اردبیلی و...
رهنما، بیآنکه مروا نبیلی هنوز مطلع باشد، قصد داشته این کتاب را در نشر مروارید چاپ کند؛ اجل به رهنما فرصت نمیدهد و مروا هم از ایران میکوچد و سینما را پی میگیرد. این میشود که آن دفتر شعر دهههای متوالی به خواب خوش خود در قفسههای دفتر نشر مروارید ادامه میدهد!
عابدی اینچنین مروا را توصیف کرده: «شاعری جامانده از دههی چهل و حلقهی مفقودهای از شعر موج نو.»
حسین جاوید
@Virastaar
«رُستری موومان، لاینِ سوبر، رُست مدیومی داره، اسیدیتهی پایینی داره و سوئیتنس بیشتری داره.»
(برگرفته از ویدیوی اینستاگرامی یک قهوهفروشی)
خارجیها با آموختن حروف ربط و چند تا فعل میتوانند در قهوهفروشیها و کافههای ایران کارشان را راه بیندازند!
حسین جاوید
@Virastaar
(برگرفته از ویدیوی اینستاگرامی یک قهوهفروشی)
خارجیها با آموختن حروف ربط و چند تا فعل میتوانند در قهوهفروشیها و کافههای ایران کارشان را راه بیندازند!
حسین جاوید
@Virastaar
گروه «اخبار کتاب» از بیستم دیماه ۱۳۹۴ تا کنون محفلی است برای صدها ناشر و نویسنده و مترجم و دوستدار کتاب؛ از طریق لینک زیر میتوانید به ما بپیوندید:
https://www.tg-me.com/+KH-eXu_HT5oyNzU0
امکان پیوستن به «اخبار کتاب» فقط در ۲۴ ساعت آینده فراهم است و پس از آن، به روال همیشه و برای حفظ فضای خوب گروه، دستکم تا پایان سال ۱۴۰۲ امکان پیوستن به گروه وجود نخواهد داشت.
حسین جاوید
@Virastaar
https://www.tg-me.com/+KH-eXu_HT5oyNzU0
امکان پیوستن به «اخبار کتاب» فقط در ۲۴ ساعت آینده فراهم است و پس از آن، به روال همیشه و برای حفظ فضای خوب گروه، دستکم تا پایان سال ۱۴۰۲ امکان پیوستن به گروه وجود نخواهد داشت.
حسین جاوید
@Virastaar
مسئول بیخردی فرمودهاند که ما پیش از اسلام شعر نداشتهایم!
محض نمونه، یکی از قدیمیترین و زیباترین نمونههای «جناس» در پهنهی ادب ایرانشهر در پیش از اسلام را در تصویر آوردهام، تا ببینند که نهتنها شعر که صور خیال هم داشتهایم.
گشتاسبشاه ــ پادشاه ایران ــ میخواهد به جنگ ارجاسب ــ پادشاه خیونان ــ برود. او دستور میدهد همهی مردان، از ده ساله تا هشتاد ساله، آمادهی نبرد شوند و با «دار» (یعنی شمشیر و سلاح جنگی) به حضور او برسند، وگرنه آنها را به «دار» خواهد آویخت.
اگر عروض بدانید، میتوانید آهنگ زیبای مستور در پس این سطور را هم دریابید.
این بخشی از منظومهی زیبای «یادگار زریران» است که از روزگار اشکانی به روزگار ساسانی و از آن به دست ما رسیده است. «یادگار زریران» از معدود متون غیردینی پهلوی است که از گزند روزگار در امان مانده و نیز از نمونههای اعلا و کمنظیر نثر مسجع یا شعر پهلوی است.
حسین جاوید
@Virastaar
محض نمونه، یکی از قدیمیترین و زیباترین نمونههای «جناس» در پهنهی ادب ایرانشهر در پیش از اسلام را در تصویر آوردهام، تا ببینند که نهتنها شعر که صور خیال هم داشتهایم.
گشتاسبشاه ــ پادشاه ایران ــ میخواهد به جنگ ارجاسب ــ پادشاه خیونان ــ برود. او دستور میدهد همهی مردان، از ده ساله تا هشتاد ساله، آمادهی نبرد شوند و با «دار» (یعنی شمشیر و سلاح جنگی) به حضور او برسند، وگرنه آنها را به «دار» خواهد آویخت.
اگر عروض بدانید، میتوانید آهنگ زیبای مستور در پس این سطور را هم دریابید.
این بخشی از منظومهی زیبای «یادگار زریران» است که از روزگار اشکانی به روزگار ساسانی و از آن به دست ما رسیده است. «یادگار زریران» از معدود متون غیردینی پهلوی است که از گزند روزگار در امان مانده و نیز از نمونههای اعلا و کمنظیر نثر مسجع یا شعر پهلوی است.
حسین جاوید
@Virastaar
حدود دو سال است که وزارت ارشاد، به بهانهی نبود بودجه، هیچ خریدی برای کتابخانههای مدارس و کتابخانههای عمومی کشور انجام نداده، اما الحمدلله برای راهاندازی سامانهی نظارت مردمی و سختگیری بیشتر بر ناشران، و بهتبع آن معیشت دستاندرکاران تولید در صنعت نشر، پول مکفی دارند!
راستی، طبق اصل ۲۴ قانون اساسی، «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی باشند».
حسین جاوید
@Virastaar
راستی، طبق اصل ۲۴ قانون اساسی، «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی باشند».
حسین جاوید
@Virastaar
#مانی کتاب جدیدی است که از استاد گرانقدرم #زهره_زرشناس منتشر شده است.
این روزها این کتاب را در دست دارم و میخوانم و میآموزم.
حسین جاوید
@Virastaar
این روزها این کتاب را در دست دارم و میخوانم و میآموزم.
حسین جاوید
@Virastaar
سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران دارد «جشنوارهی هوش مصنوعی و آیندهی پژوهش» برگزار میکند.
همزمان، دو هفته است که خطوط تلفنی این سازمان ایراد پیدا کرده و نمیشود با آنها تماس گرفت!
میخواهی حالا اول همین چهار تا سیم معمولی را وصل کن، هوش مصنوعی را هم در کنارش ادامه بده!
حسین جاوید
@Virastaar
همزمان، دو هفته است که خطوط تلفنی این سازمان ایراد پیدا کرده و نمیشود با آنها تماس گرفت!
میخواهی حالا اول همین چهار تا سیم معمولی را وصل کن، هوش مصنوعی را هم در کنارش ادامه بده!
حسین جاوید
@Virastaar
از ۲۴ تا ۳۰ آبان ۱۴۰۲، به مناسبت هفتهی کتاب، تخفیف هماهنگ ۱۰ تا ۲۰ درصدی در کتابفروشیهای کشور ارائه میشود.
این رویداد را مؤسسات پخش، کتابفروشیها و ناشرها برنامهریزی کردهاند و هیچ نوع دخالت دولتی در آن نیست ــ یک کار صنفی تروتمیز که منافع آن هم به مخاطب و هم به همهی حلقههای صنعت نشر میرسد.
کاش روزی همین الگوی درست جایگزین نمایشگاههای کتاب هم بشود.
حسین جاوید
@Virastaar
این رویداد را مؤسسات پخش، کتابفروشیها و ناشرها برنامهریزی کردهاند و هیچ نوع دخالت دولتی در آن نیست ــ یک کار صنفی تروتمیز که منافع آن هم به مخاطب و هم به همهی حلقههای صنعت نشر میرسد.
کاش روزی همین الگوی درست جایگزین نمایشگاههای کتاب هم بشود.
حسین جاوید
@Virastaar
یک #ایرج_افشار داریم و یک #ایرج_افشار_سیستانی، که اتفاقاً حوزهی کارشان شبیه است و هر دو پرکار بودهاند.
طبعاً باید دقت داشت که این دو یا آثارشان را اشتباه نگرفت.
حسین جاوید
@Virastaar
طبعاً باید دقت داشت که این دو یا آثارشان را اشتباه نگرفت.
حسین جاوید
@Virastaar
«ایران» و «ایرانی بودن» در ذهن انسان ایرانی پیشامدرن و باشندگان دورزمان ایرانزمین با این نیرویی که امروزه در ذهن ما در جریان است جاری نبوده و افراد هویت خود را اغلب در خانواده و قوموقبیلهشان تعریف میکردهاند و میدیدهاند؛ این را میتوان در رواج ازدواجهای خویشاوندی، جنگهای حیدری ـ نعمتی چندسدهای، اختلافات قومی ـ قبیلهای و... ردیابی و تأیید کرد. توصیههای دینی در گرامیداشت خویشان هم نیروبخش چنین رویکردهایی بوده است.
آنچه از این موضوع به کار ما میآید این بخش است که طبعاً روابط خانوادگی در چنین جامعهای در اولویت قرار دارد و اهمیت زیادی مییابد. بازتاب زبانی این روابط چنین است: اختصاص یافتن واژگان پرشمار به بستگان.
مثلاً، برخلاف انگلیسیزبانها که cousin را به طیف گستردهای از فرزندان خویشاوندان اطلاق میکنند، ما واژگان متنوعی شامل «پسرخاله»، «دخترخاله»، «پسرعمه»، «دخترعمه»، «پسرعمو»، «دخترعمو» و «پسردایی»، «دختردایی» داریم. یا فرضاً ما «باجناق» و «برادرزن» و «برادرشوهر» و «شوهرخواهر» را متمایز میکنیم و انگلیسیزبانها به همهی اینها، و بعضاً به اقوام دورتری جز اینها، میگویند «brother in law». از این مثالها زیاد است.
باری، مترجم و ویراستار باید بکوشند تا جای ممکن این روابط را کشف و معادلسازی کنند و عنوان درست در زبان مبدأ را جایگزین سازند. فرضاً، وقتی سخن از مادر شخصیت اصلی یک داستان است و نیز پای یک «aunt» هم در میان است، اگر ببینیم که این دو در یک خانه و با یک پدر و مادر رشد یافتهاند و خطوربط دارند، بدیهی است که میفهمیم معادل درست باید «خاله» باشد، نه «عمه» یا حتی «زندایی» یا «زنعمو».
علاوه بر آنچه گفته شد، گاهی هم در کتابهای غیرداستانی اطلاعات فرامتنی به یاری مترجم میآیند. مثلاً، بهتازگی کتابی در دست چاپ داشتیم و نمیدانستیم منظور نویسنده این است که «دایی»اش بودایی است یا «عموی» او؛ به سایت او مراجعه کردیم و دیدیم که توضیح داده خانوادهی مادریاش بوداییاند، و توانستیم به معادل دقیق دست یابیم.
حسین جاوید
@Virastaar
آنچه از این موضوع به کار ما میآید این بخش است که طبعاً روابط خانوادگی در چنین جامعهای در اولویت قرار دارد و اهمیت زیادی مییابد. بازتاب زبانی این روابط چنین است: اختصاص یافتن واژگان پرشمار به بستگان.
مثلاً، برخلاف انگلیسیزبانها که cousin را به طیف گستردهای از فرزندان خویشاوندان اطلاق میکنند، ما واژگان متنوعی شامل «پسرخاله»، «دخترخاله»، «پسرعمه»، «دخترعمه»، «پسرعمو»، «دخترعمو» و «پسردایی»، «دختردایی» داریم. یا فرضاً ما «باجناق» و «برادرزن» و «برادرشوهر» و «شوهرخواهر» را متمایز میکنیم و انگلیسیزبانها به همهی اینها، و بعضاً به اقوام دورتری جز اینها، میگویند «brother in law». از این مثالها زیاد است.
باری، مترجم و ویراستار باید بکوشند تا جای ممکن این روابط را کشف و معادلسازی کنند و عنوان درست در زبان مبدأ را جایگزین سازند. فرضاً، وقتی سخن از مادر شخصیت اصلی یک داستان است و نیز پای یک «aunt» هم در میان است، اگر ببینیم که این دو در یک خانه و با یک پدر و مادر رشد یافتهاند و خطوربط دارند، بدیهی است که میفهمیم معادل درست باید «خاله» باشد، نه «عمه» یا حتی «زندایی» یا «زنعمو».
علاوه بر آنچه گفته شد، گاهی هم در کتابهای غیرداستانی اطلاعات فرامتنی به یاری مترجم میآیند. مثلاً، بهتازگی کتابی در دست چاپ داشتیم و نمیدانستیم منظور نویسنده این است که «دایی»اش بودایی است یا «عموی» او؛ به سایت او مراجعه کردیم و دیدیم که توضیح داده خانوادهی مادریاش بوداییاند، و توانستیم به معادل دقیق دست یابیم.
حسین جاوید
@Virastaar
وزیر محترم ارشاد فرمودهاند «فروش کتاب در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ معادل ۲۴۷ درصد رشد داشته است، در همین ۸ ماه تا آبان هم نسبت به کل سال ۱۴۰۱ معادل ۵۸ درصد رشد فروش داشتهایم»!
شما یک بوقلمون شکمپر روز شکرگزاری را از فر دربیاور، این جملات را برایش بازگو کن، اگر به اذن خدا زنده نشد و نخندید، هر چه دلت میخواهد به من بگو!
حسین جاوید
@Virastaar
شما یک بوقلمون شکمپر روز شکرگزاری را از فر دربیاور، این جملات را برایش بازگو کن، اگر به اذن خدا زنده نشد و نخندید، هر چه دلت میخواهد به من بگو!
حسین جاوید
@Virastaar