Telegram Web Link
«خرج اتینا» از اصطلاحات عامیانه‌ی زبان فارسی و ظاهراً از ساخته‌های قرن اخیر است و املای آن به همین شکل درست است.

جمالزاده «خرج اتینا کردن» را «پولی را به مصرف بیهوده و غیرعاقلانه رسانیدن» معنی کرده است (فرهنگ لغات عامیانه، سید محمدعلی جمالزاده، کتابخانه‌ی ابن سینا، ۱۳۴۱).

«رشوه گرفتند، بهانه‌جویی کردند، کینه‌ ورزیدند و تیرباران کردند. آن اسکان دادنشان که هر چه پول داشتند خرج اتینا کردند...» (سووشون، سیمین دانشور، خوارزمی، ۱۳۵۷).

حسین جاوید
@Virastaar
«خوشامدگویی» در قرون گذشته در زبان فارسی معنای «چاپلوسی» داشته و عملی نکوهیده بوده است، چنان‌که کلیم سروده: «روشندلان خوشامد شاهان نگفته‌اند/ آیینه عیب‌پوش سکندر نمی‌شود» (دیوان کلیم).

آن‌چنان که از شواهد برمی‌آید، حدوداً از دوره‌ی قاجار این اصطلاح چرخش معنایی پیدا کرده و به «تبریک و تهنیت» و سپس به «تعارف در بیان خرسندی از حضور مهمان» و «خوشحالی از حضور یا بازگشت کسی» بدل شده است.

«پدرم به همه دست می‌دهد. به همه خوشامد می‌گوید.» (من هم چه‌گوارا هستم، گلی ترقی)

در سال‌های اخیر، عده‌ای، با گرده‌برداری از اصطلاح انگلیسی welcome back، در مواقعی که فردی از سفری یا غیبتی بازآمده از جمله‌ی «خوش برگشتی» استفاده می‌کنند. باید دقت کرد که در فارسی چنین ساختی درست نیست و «خوش آمدی» هم در موقعیت حضور و هم در موقعیت بازگشت افراد به کار می‌رود، نشان به آن نشان که حتی در کوچه و خیابان هم نمی‌شنوید که کسی به کس دیگری بگوید «خوش برگشتی» و این اصطلاح فعلاً اغلب در بعضی نوشته‌ها در فضای مجازی در چرخش است.

حسین جاوید
@Virastaar
ویراستار
@Virastaar
آنچه در این آگهی کنسرت قمرالملوک وزیری برای من جالب است کلمه‌ی «خواتین» است که درواقع به‌عنوان جمع مکسر «خاتون» به کار رفته است.

خیلی‌ها «خاتون» را واژه‌ای مغولی و ترکی دانسته‌اند، درحالی‌که با اطمینان زیاد می‌توان گفت خاستگاه ایرانی دارد (به گفته‌ی بیلی، اصل آن *hātunā از ریشه‌ی *han به معنی «به دست آوردن» بوده است؛ به نقل از فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی، محمد‌ حسن‌دوست).

در سغدی این واژه به‌شکل γwt’yn و γwt’ynh آمده است (xātūn). در متن سغدی وسنتره جاتکه به‌کرات با این واژه مواجه می‌شویم، به‌ویژه در ابتدای متن که «خاتون» (شهبانو)، «خداوند» (پادشاه، γwt’w) را از بارداری‌اش و «هفت گوهر چینتامن که در پهلوی راست او جای گرفته‌اند» (#بودا) آگاه می‌سازد.

نکته‌ی جالب‌تر اینکه «خاتون» به‌شکل وام‌واژه راهش را به زبان عربی باز کرده و به‌شکل «خواتین» جمع بسته شده است (ن. ک به مدخل «خاتون»، فرهنگ معاصر میانه، عربی ـ فارسی، عبدالنبی قیّم). در ترکی استانبولی معاصر هم همچنان این واژه به‌شکل «kadin» زنده است. «خاتون» و «خواتین» در متون قرون مختلف فارسی نو نیز با بسامد بالایی دیده می‌شوند.

«خواتین» قاعدتاً بر اساس ساخت دستوری فارسی نباید درست باشد، اما از آنجا که با وام‌واژه‌ای قدیمی طرفیم، نمی‌توان آن را نادرست دانست. هرچند، نیازی نداریم واژه‌ای از گنجینه‌ی زبان خودمان را با ابزار یک زبان دیگر جمع ببندیم.

وه که «خاتون» چه واژه‌ی زیبا و ‌خوش‌ساختی بوده که سده‌ها در زبان‌های مختلف دوام آورده و به روزگار ما هم رسیده است.

حسین جاوید
@Virastaar
می‌خواهید سانسور کنید، لااقل هوشمندانه سانسور کنید. فارغ از اینکه با این مثال نادرست وجه علمی مطلب در ترجمه‌ی فارسی خدشه‌دار شده، آخر چرا باید یکی مادرش را «زیر» آشپزخانه ببوسد؟! همان «Mary» را می‌بوسیدند سنگین‌تر نبود؟!

حسین جاوید
@Virastaar
درباره‌ی «هم‌مؤسس» و «هم‌بنیانگذار»

پیشوندها و پسوندها و (در برخی زبان‌ها) میانوندها نشانه‌های اقتصاد زبانی هستند. اگر بنا بود برای هر مفهوم جدید یک واژه‌ی بسیط استفاده کنیم، هر انسان باید ده‌ها هزار واژه بیش از آنچه اکنون در دایره‌ی واژگانش دارد می‌آموخت، اما با به‌کارگیری این تکواژهای وابسته توانستیم جهان خارج و مفاهیم را در گروهی از لغات اصلی خلاصه کنیم و نیازهای جدیدمان را با تغییرات جزئی در همان‌ها برآورده سازیم. دریلی را در نظر بگیرید که بدنه و نیروی محرکش ثابت است اما هر بار، بنا به نیاز، یک مته‌ یا حتی ابزار جدید به آن وصل می‌شود؛ به‌جای اینکه پنجاه تا وسیله داشته باشیم، یک وسیله داریم که، با اندک تغییراتی، پنجاه کار مختلف انجام می‌دهد.

زایایی ماهیت وندهاست، دلیل وجود وندهاست؛ قرار نیست با «تجویز» جلوی زایایی را بگیریم، اما باید دقت کنیم که هر زبانی قواعد خاص خودش را دارد و زایش آنجا به بالش می‌رسد که همه‌چیز در جای درست باشد، وگرنه کودک نارسیده‌ای خواهیم داشت که دیری نخواهد زیست.

در سال‌های اخیر، به لطف فراگیر شدن شرکت‌های خلاق در حوزه‌ی فناوری، یا همان «استارت‌آپ»ها، نیاز به واژه‌ای پیدا کرده‌ایم که مفهومی جدید را برساند. شرکت‌های سنتی را معمولاً یک نفر پایه می‌گذاشت یا اگر شریک و همراهی هم در کار بود، چون پای کار خلاقانه‌ای در میان نبود، نام او اهمیت چندانی نمی‌یافت. نهایتش این بود که می‌رسیدیم به «حق‌العمل‌کاری فلانی و شرکا» یا «سوهان فلانی و پسران»! باری، واژه‌ی جدید باید همان مفهوم «co-founder» در زبان انگلیسی را به مخاطب فارسی‌زبان منتقل می‌کرد و او را، به قول خودمان، «شیرفهم» می‌کرد که فلان شرکت را دو نفر یا چند نفر با مشارکت برابر تأسیس کرده‌اند و امتیاز «معنوی» (و نه لزوماً‌ مادی) یکسان دارند. «هم‌مؤسس» و «هم‌بنیانگذار» دو واژه‌ای بودند که سروکله‌شان پیدا شد تا این خلأ را پر کنند. اما مشکل کجاست؟

در زبان فارسی، پیشوند «هم» عمدتاً به «اسم» افزوده می‌شود و واژه‌ی جدیدی می‌سازد که مقوله‌ی دستوری آن عمدتاً «صفت» (در دستور سنتی: «صفت مرکب» یا «صفت ترکیبی») است و کارکرد چنین ساختی نشان دادن «اشتراک» است (ساخت‌های کم‌بسامد دیگری هم داریم). در «هم‌مؤسس» و «هم‌بنیانگذار» پیشوند «هم» به «صفت» چسبیده است تا «صفت» جدیدی بسازد، چیزی که دست‌کم من نظیری برای آن نیافته‌ام و ساخت زایایی در فارسی نیست.

سخن‌کوتاه، «هم‌مؤسس» و «هم‌بنیانگذار» بر ساختمان دستوری زبان فارسی بنا نشده‌اند و بهتر است به‌جای آن‌ها بگوییم «از مؤسسان...» یا «از بنیانگذاران...»، چنان‌که فرضاً به هر یکی از پزشکانی که در درمان یک فرد دخالت دارند نمی‌گوییم «هم‌پزشک» بلکه می‌گوییم «از اعضای تیم پزشکی...» یا فرضاً به دو راننده‌ی یک وسیله‌ی نقلیه نمی‌گوییم «هم‌راننده» بلکه به یکی می‌گوییم «راننده» و به دیگری می‌گوییم «شاگرد راننده» («شاگرد شوفر»).

حسین جاوید
@Virastaar
به نظرتان در زبان فارسی پیشوندها زایاترند یا پسوندها؟
Anonymous Poll
43%
پیشوندها
59%
پسوندها
Forwarded from کتاب سده
در نهایت تاسف، درگذشت همکار عزیزمان خانم سونیا رزمجویی را تسلیت می‌گوییم و یادش را گرامی می‌داریم.

#نشر_سده
#سونیا_رزمجویی

@SadePub
«درست‌گویی» مقدم بر «درست‌نویسی» است. حرف درست را اگر نادرست هم بنویسی، همچنان درست است و حرف نادرست با شیواترین بیان هم مهمل است و ناپذیرفتنی.

روزها و هفته‌هایی به سکوت و خون دل خوردن گذشت، اما نوشتن و خواندن و جریان آگاهی را نمی‌توان و نباید تعطیل کرد. در این مدت، حرف‌هایی «درست» زده می‌شد که باید شنوده می‌شد. سکوت کانال #ویراستار ازاین‌رو بود، گو اینکه اینجا فقط صفحه‌ای آموزشی است و انتفاع مادی برای گرداننده‌اش ندارد.

تا ابد «داغداران زیباترین فرزندان آفتاب و باد» هستیم و با امید روزهای روشن برای این سرزمین و مردمان نجیبش، کار آموزش را پی می‌گیریم.

به ایران‌زمین صد هزار آفرین...

با مهر و احترام
حسین جاوید
@Virastaar
ویراستار
Photo
از چند ماه پیش، بی‌اغراق، روزی نیست که دست‌کم دو، سه نفری ــ اغلب جوان و کم‌تجربه ــ به من پیام ندهند و خواسته‌ی ثابتی را مطرح نکنند: «متنی دارم که چند تا غلط دارد، می‌شود کمک کنید پیدایش [یا اصلاحش] کنم؟»

ابتدا نمی‌دانستم داستان چیست، تا اینکه فهمیدم سایت‌ها و کانال‌هایی هستند که با وعده‌ی کسب درآمد از طریق ویرایش چنین متونی، با آگهی‌های شبیه آنچه در تصاویر بالا آمده، از مردم پول می‌گیرند: هشتاد هزار تومان بده و هشتصد هزار تومان بگیر!

دوستان نازنین، فریب این سایت‌ها و کانال‌ها را نخورید! شما اگر ویراستار حرفه‌ای هم باشید، برای کسب درآمد فرضاً هشتصد هزار تومانی (چنان‌که در متن آگهی آمده) باید چند ده صفحه ویرایش کنید، چه برسد به اینکه بدون تجربه و تخصص و با یک متن سه، چهار خطی بخواهید چنین دستمزدهایی بگیرید! این‌ها از ده‌ها نفر پول می‌گیرند و در خوش‌بینانه‌ترین حالت ــ که آن را هم بعید می‌دانم ــ به چند نفری پول می‌دهند تا اعتماد جلب کنند. خواهش می‌کنم آگاه باشید که همه‌ی این‌ها فریب و کلاه‌برداری است و برای کسب درآمد از طریق ویرایش، مسیری طولانی در پیش است.

یک سخن هم با گردانندگان این خیمه‌شب‌بازی دارم و از شما همراهان نازنین بابتش پوزش می‌طلبم: خیلی بی‌شرفید که از نیاز مالی و ناآگاهی مردم در این اوضاع استفاده می‌کنید تا کیسه‌تان را پر کنید. شرم بر شما!

حسین جاوید
@Virastaar
آوردن لفظ «محترم» پس از عنوان خطابی اشخاص از سنت‌های نوشتاری اداری است:

ــ رئیس محترم سازمان برنامه و بودجه،
به اطلاع می‌رساند...

ــ‌ مدیرعامل محترم شرکت اطمینان،
اینجانب ... درخواست دارم...

ــ مدیرمسئول محترم مجله‌ی ستاره،
با توجه به اینکه در شماره‌ی ... آن نشریه...

اصولاً نامه‌نگاری‌های ما، متأسفانه، بر روال تصلف و تملق استوار است، چون نظام اداری قانونمداری نداشته‌ایم. اگر ضوابط تعیین‌کننده بودند و نه اشخاص، نیازی نبود مدام عرض ارادت و اخلاص داشته باشیم؛ محترمانه و بدون چاپلوسی، درخواستمان را مطرح می‌کردیم و پاسخ می‌گرفتیم.

اما آنچه عجیب می‌نماید این است که اخیراً کاربرد لفظ «محترم» دیگر منحصر به اشخاص نیست و به خودِ سازمان‌‌ها و مجموعه‌ها و... هم بسط یافته است:


ــ سازمان محترم برنامه و بودجه،
به اطلاع می‌رساند...

ــ‌ شرکت محترم اطمینان،
اینجانب ... درخواست دارم...

ــ مجله‌ی محترم ستاره،
با توجه به اینکه در شماره‌ی ... آن نشریه...

باید توجه داشته باشیم که صفت «محترم» برای اشخاص به کار می‌رود. اگر هم در متون گذشته، به‌ندرت، برای جای‌ها به کار رفته، با هدف چاپلوسی نبوده و در معنای راستین (یا فرضاً «آباد» یا «معتبر») بوده:

«شیرک دیری بزرگ است و رباطی محترم آنجاست...» (فارسنامه، ابن بلخی)


چاپلوسی نکردن به معنی بی‌ادبانه بودن مکاتبه نیست.

حسین جاوید
@Virastaar
«رگبار شدید باران در تهرانپارس.»

گنجاندن دو حشو در عبارتی که پنج کلمه دارد هنر می‌خواهد!

«رگبار» خودش به معنی «باران شدید و تند و درشت» است.

حسین جاوید
@Virastaar
در زبان فارسی اسمی که پس از صفت عددی می‌آید از لحاظ شمار مفرد است، نه جمع.

نادرست:
«هشت خواص بی‌نظیر کشمش را بشناسید.» (برگرفته از خبرآنلاین)
درست:
«هشت خاصیت بی‌نظیر کشمش را بشناسید.»

نادرست:
پنج خدمات مهمی که مؤسسه‌ی مهر ارائه می‌دهد.
درست:
پنج خدمت مهمی که مؤسسه‌ی مهر ارائه می‌دهد.

با توضیحات بالا، سعی کنید ایراد جمله‌ی پایین را بیابید و آن را اصلاح کنید:

«بر اساس [گزارش] منابع اطلاعاتی غربی، روسیه از زمان تهاجم به اوکراین شش هزار ادوات سنگین جنگی خود را از دست داده است.» (برگرفته از رادیو فردا)


حسین جاوید
@Virastaar
برای واژه‌ی عربی «غیبت» (به معنی «بدگویی») معادل زیبایی در فارسی داشته‌ایم که به نظرم می‌توان آن را دست‌کم در نوشتار زنده کرد: «زشت‌یاد.»

«به تو بازگردد غم عاشقی/ نگارا، مکن این‌همه زشت‌یاد» (رودکی)

(شاهدمثال برگرفته از لغت فرس اسدی طوسی)

حسین جاوید
@Virastaar
«اذیت» به معنای «آزردن» است و عمدتاً همراه دو فعل «کردن» و «شدن» به کار می‌رود و «اذیت کردن» و «اذیت شدن» به معنی «آزار دادن» و «آزار دیدن» است.

چندی است «اذیت» به همراه فعل دیگری هم رواج پیدا کرده است: «بودن» (و صورت‌های صرفی آن).

«اذیت بودن» (به‌خصوص در محاوره) در معنای «راحت نبودن» یا «درد داشتن» به کار می‌رود و آن میزان بار معنایی منفی «اذیت کردن» و «اذیت شدن» را ندارد. گویی عامل رنجش نه فرد دیگر، که عواملی مربوط به خود شخص است.

این کاربرد به‌نسبت جدید است، اما نمی‌توان آن را به‌کلی نادرست دانست، چون یک گسترش معنایی در دل خود دارد و دور نیست که به متون فاخرتر هم راه یابد.

مثال:

🔴 جات خوبه؟ اذیت نیستی؟

🔴 دلم درد می‌کنه. اذیتم.

🔴 مسیر سنگینی بود. علی اذیت بود.

حسین جاوید
@Virastaar
پاسخ ساده به چند پرسش همیشگی درباره‌ی زبان، برای غیرزبان‌شناس‌ها

چند زبان در دنیا داریم؟

حدود شش تا هفت هزار زبان.

چرا تعداد دقیق زبان‌های دنیا را نمی‌دانیم؟

زبان‌ها، حتی در دوران مدرن، مدام در حال تولد و مرگ هستند. زبان‌هایی دفعتاً بین جوامعی زاده می‌شوند (با بسامد کمتر) و گویش‌هایی به زبان بدل می‌گردند (با بسامد بیشتر). زبان‌هایی هم که در بین جوامع کوچک رواج دارند با مرگ آخرین دانندگان آن‌ها به جرگه‌ی زبان‌های مرده می‌پیوندند. به همین دلیل، تعیین تعداد دقیق زبان‌ها دشوار است.

آیا همه‌ی زبان‌های دنیا را کشف کرده‌ایم؟

با تقریب خوبی، می‌توانیم بگوییم «بله».

آیا زبان یک بار ابداع شده یا چند بار در جاهای مختلف و در جوامع مختلف؟

در این زمینه زبان‌شناس‌ها و انسان‌شناس‌ها نظریات متفاوتی دارند، ولی اگر ویژگی‌های مشترک بین زبان‌های گوناگون و یافته‌های انسان‌شناختی را در نظر داشته باشیم، منطقی‌تر به نظر می‌رسد که زبان یک بار ابداع شده باشد و بعد به شکل‌های مختلف گسترش یافته باشد. آیا می‌توان فرض کرد که هوموساپینس (انسان خردمند) هم‌زمان دو بار در دو جای مختلف از کره‌ی زمین ظهور کرده باشد؟ زبان «جدول مندلیف» نیست که ناگهان در دو جای مختلف کشف شود!

زبان چه زمانی ابداع شد؟

برای پاسخ به این سؤال، ابتدا باید بگوییم منظورمان از «زبان» دقیقاً چیست. آیا اصوات و آواهایی که انسان اولیه برای رساندن پیام‌هایی چون «آن‌ خطر نزدیک است» یا «آن حیوان را شکار کن» از خود تولید می‌کرده جزو «زبان» هستند؟ در این صورت، می‌توان تاریخ زبان را تا تاریخ انسان گسترش داد. اگر منظورمان زبانی هوشمندانه‌تر نزدیک به آن چیزی است که امروز به کار می‌بریم، به احتمال زیاد، هم‌زمان با هوموساپینس (انسان خردمند) به وجود آمده است.

زبانی هست که دستور نداشته باشد؟

خیر. همه‌ی زبان‌ها دستور دارند. حتی زبان اشاره.

آیا زبان فقط مختص انسان است؟ حیوانات زبان ندارند؟

پاسخ پرسش اول «بله» و پاسخ پرسش دوم «خیر» است. خیلی از موجودات زنده می‌توانند به شکل‌های مختلف با هم‌نوعانشان ارتباط بگیرند اما نه به شکلی که بتوان نام «زبان» روی آن گذاشت. هوشمندترین حیوانات درنهایت می‌توانند بیست «آوا» تولید کنند که هر یک واجد فقط یک معنای محدود همچون هشدار یا دعوت است. هیچ حیوانی قادر به ساختن کلمه و جمله و بیان مفاهیم انتزاعی نیست. زبان موهبتی مختص انسان است.

خط کی ابداع شده؟ همه‌ی زبان‌ها خط دارند؟

خط به‌نسبت زبان، ابداعی بسیار متأخر است. بیشتر زبان‌های دنیا هیچ‌وقت خط نداشته‌اند و مکتوب نشده‌اند. اولین نشانه‌های کاربرد نوشتار به حدود ۸ هزار سال قبل از میلاد و اولین کاربردهای منسجم نوشتار به حدود ۳۰۰۰ سال تا ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد بازمی‌گردد.

حسین جاوید
@Virastaar
در تحریریه‌ی مؤسسات انتشاراتی بسیار پیش می‌آید که هنگام انتقال فایل ورد به نرم‌افزار ایندیزاین، برای صفحه‌بندی، کلمات و جملاتی که ایرانیک شده‌اند (چه در تنه‌ی متن و چه در پانویس) به شکل معمول و نه ایرانیک انتقال می‌یابند. گاهی صفحه‌آرا دقت و تجربه‌ی بیشتری دارد و این موارد را می‌یابد و اصلاح می‌کند. گاهی هم همه یا بخشی از آن‌ها مغفول می‌مانند.

راه‌حل پیشنهادی من به ویراستارهای همکار خودمان این است: هر کلمه‌ای را که در فایل ورد ایرانیک می‌کنید ضمناً به رنگ دیگری هم (مثلاً قرمز) مشخص کنید (به زبان ساده: کلمه در نرم‌افزار ورد هم ایرانیک است و هم به رنگ قرمز درآمده). دراین‌صورت، هم صفحه‌آرا، هم خودتان و هم سرویراستار، بعد از صفحه‌بندی نهایی، قادر خواهید بود به‌آسانی موارد ایرانیک را در فایل ورد با موارد ایرانیک در فایل ایندیزاین مقایسه کنید و ناهمسانی‌ها را بیابید.

حسین جاوید
@Virastaar
ما «کراوات» و «شال‌گردن» و «ساعت» و «حلقه» و «گوشواره» را «نمی‌پوشیم».

کراوات پوشیده بود.
کراوات زده بود.


شال‌گردنت را بپوش.
شال‌گردنت را ببند.

ساعت گران‌قیمتی پوشیده بود.
ساعت گران‌قیمتی به دست داشت.

حلقه‌اش را نپوشید.
حلقه‌اش را نینداخت.

گوشواره‌های قشنگی پوشیده بود.
گوشواره‌های قشنگی انداخته بود.

معادل فعل انگلیسی «wear» را باید متناسب با زبان فارسی برگزید.

حسین جاوید
@Virastaar
2024/10/03 23:23:28
Back to Top
HTML Embed Code: