خب دیروز قسمت اول سریال«بازنده»پخش شد و نظر شخصی خودم درباره این سریال که یک ساله منتظرشم کاملا مثبت بود✨
این سبک و فضا دقیقا چیزی بود که من می خواستم و همیشه تو فیلما دنبالش می گردم!
وقتی اولین مینی سریال کارگردان رو دیده بودم(درمانگر)یه اطمینان قلبی داشتم که اثر های بعدی ایشون هم به همین درخشانی خواهد بود و همین طور هم شد🫴🏼
چون سریال جناییه هر هفته سعی می کنم کنار شما باهم بحث و تحلیل کنیم🤍
این سبک و فضا دقیقا چیزی بود که من می خواستم و همیشه تو فیلما دنبالش می گردم!
وقتی اولین مینی سریال کارگردان رو دیده بودم(درمانگر)یه اطمینان قلبی داشتم که اثر های بعدی ایشون هم به همین درخشانی خواهد بود و همین طور هم شد🫴🏼
چون سریال جناییه هر هفته سعی می کنم کنار شما باهم بحث و تحلیل کنیم🤍
رمان زن همسایه:
فرزند آن و مارکو کونتی شش ماه است که به دنیا آمده است. آن درگیر افسردگی بعد از زایمان است و قرار است به یک مهمانی بروند، او میپذیر که کودک را بخوابانند و به خانه همسایه بروند و به او سر بزنند، آن نهتنها از شوخیهای همسرش در مهمانی کلافه شده است، نگران فرزندش هم هست. پس با اصرار بسیار به خانه بر میگردند، وقتی پشت در میرسند متوجه میشوند که در باز است و فرزند کوچکشان در گهواره نیست.
فرزند خانواده کونتی دزدیده شده است و یک کارآگاه وارد داستان میشود، همه چیز همینجا شروع میشود. حق با کی است و این زوج چه رازی را پنهان میکنند.
(از روی اسم رمان همه ی شک ها می ره به سمت آوا ولی از یه سمتی رمان و سریال تفاوت هایی باهم دارن و از سمت دیگه تا جایی که من راجب این رمان خوندم قراره در طول این مسیر به همه شک کنیم!)
فرزند آن و مارکو کونتی شش ماه است که به دنیا آمده است. آن درگیر افسردگی بعد از زایمان است و قرار است به یک مهمانی بروند، او میپذیر که کودک را بخوابانند و به خانه همسایه بروند و به او سر بزنند، آن نهتنها از شوخیهای همسرش در مهمانی کلافه شده است، نگران فرزندش هم هست. پس با اصرار بسیار به خانه بر میگردند، وقتی پشت در میرسند متوجه میشوند که در باز است و فرزند کوچکشان در گهواره نیست.
فرزند خانواده کونتی دزدیده شده است و یک کارآگاه وارد داستان میشود، همه چیز همینجا شروع میشود. حق با کی است و این زوج چه رازی را پنهان میکنند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چیزی که نشون دادن:
ساعت تقریبا 11:37 خونه ی آوا/کاوه تازه به بچه سر زده و برگشته
ساعت12/دستِ بُریده ارغوان/نوبت ارغوان بود که گفت برگردیم خونه
چیزی که آوا می گه:
ارغوان از یازده و نیم تا دوازده پیش بچه بود وقتی هم برگشت دستش رو بُریده بود!
از طرفی برادر آوا گفت کاوه هر موقع می رفت چهار پنج دقیقه طول می کشید تا بیاد پس یعنی یازده و نیم نوبت کاوه بوده که پنج شیش دقیقه بعدش برگشت
ساعت12/دستِ بُریده ارغوان/نوبت ارغوان بود که گفت برگردیم خونه
چیزی که آوا می گه:
از طرفی برادر آوا گفت کاوه هر موقع می رفت چهار پنج دقیقه طول می کشید تا بیاد پس یعنی یازده و نیم نوبت کاوه بوده که پنج شیش دقیقه بعدش برگشت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انگاری یه نفر رو می کُشه!هیچ دلیلی برای این حرفم ندارم ولی نمی دونم چرا حس می کنم برادرشه که میمیره🙂😂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه چیزی رو یادم رفت بگم😂:
جانا اینجا زندست و انگار دو نفر با هم درگیر می شن و یکی تیر میخوره که به نظر من یکیشون زنه حالا ممکنه آوا باشه یا نه؟🌝