رهگذریم و دنیا از آنِ ما نیست ..
غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده .
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا ..
صدایت سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید :)))))
انداخت خیالت زکجایم به کجاها