📄 یادداشت
توس تهماسبی
نویسنده این کتاب از اعضای حزب سوسیالیست متحد آلنده و از عناصر رده بالای اتحادیههای کارگری چپ گرا بوده است. بخش عمده کتاب به نقد دوران پینوشه اختصاص دارد، اما در فصل اول نویسنده به حقایق مهمی پیرامون سیاست اقتصادی فاجعهبار دولت آلنده اشاره میکند که میتواند یکی دیگر از ابراسطورههای پوچ چپ جهانی در دوران جنگ سرد را پیش چشم خوانندگان درهم شکسته و فروریزد.
هرالدو مونیز میگوید: «در ابتدای دولت آلنده حقوقها افزایش یافت و قیمتها به شکل غیرواقعی پایین نگه داشتهشد. از آنجا که قیمت کالاها در سطوح پایین ثابت بود، تقاضا افزایش یافت، سرمایه گذاری سقوط کرد، تولید کاهش یافت و مشاغل ورشکسته شدند... افراط گرایی در حال افزایش ائتلاف سیاسی حاکم و سوءمدیریت ناخوشایند اقتصاد و تورم شدید ( ۳۶۰ درصد در ۱۹۷۲ )، رشد بازار سیاه و افزایش فزاینده صفوف طولانی مصرف کنندگانی که مجبور بودند برای خرید در صفها بایستند تا کالاهای کمیاب را با قیمت ثابت بخرند، انتقادهای بیشتری را باعث شد. به صورت خلاصه اقتصاد شیلی به شکل مارپیچواری از کنترل خارج شد.» ( صص ۵۹ و ۶۰ )
مونیز میگوید: «همراستا با برنامه اقتصادی آلنده یک بخش "مالکیت اجتماعی" ایجاد شد. پانصد کمپانی به بخش مالکیت اجتماعی منتقل شدند. از هشت تای آنها سلب مالکیت شد و از طریق قوه مجریه در بقیه مداخله شد. ( دولت رسما کنترل اجرایی شرکت را بدون انتقال مالکیت غصب کرد. ) بقیه کمپانیها توسط دولت زیر قیمت بازار خریداری شدند.» ( ص ۵۹ )
البته کار به همینجا محدود نمیماند. مونیز اعتراف میکند که دولت قادر یا مایل به کنترل فعالیت های افسار گسیخته گروههای چپ افراطی که بعضا مسلح بوده و دست به اقدامات خشونت آمیز میزدند، نبود.
به علاوه کم کم کارگران بطور خودسر اقدام به تصرف کارخانهها کرده و دولت هم این اقدام را مورد تایید قرار میداد. مونیز می گوید: «اوایل ۱۹۷۳ رئیس حزب سوسیالیست (حاکم) در بخش من دستور داد که فورا به کارخانه شلوار جین ال آس در نزدیک خانهام در محله استاسیون سنترال سانتیاگو بروم. او گفت: "برو به مردم کمک کن." منظورش کارگران بود. "کارگران کارخانه رو تصرف کردن. اونها خواهان راهنمایی ما هستن و به خصوص اسم تو رو بردن."» ( ص ۶۰)
موضوع بسیار مهمی که هیچگاه چپگرایان و ضد امپریالیستها در مورد دولت آلنده به شما نخواهند گفت آن است که دولت او اکثریت خیلی ضعیف و شکنندهای داشت که به او مشروعیت قانونی و دمکراتیک برای اهداف بلندپروازانهاش نظیر تغییر قانون اساسی و سلب مالکیت از صاحبان سرمایه را نمیداد. در انتخاباتی که آلنده با ۳۶/۶ درصد آرا پیروز شد، دو نامزد دیگر با گرایشهای سیاسی و پایگاه اجتماعی نسبتا مشابه حضور داشتند: خورخه الساندرو رودریگز با گرایش لیبرال-محافظهکار که ۳۵/۸ درصد آرا را بدست آورد و رادومیرو تومیک با گرایش دمکرات مسیحی که ۲۷/۹ درصد آرا را کسب نمود. از آنجا که آلنده حد نصاب لازم را کسب نکرده بود، رئیس جمهور شدنش نیازمند یک رای اضافی از مجلس ملی شیلی بود که همراه با آرزوی پایبندی به قانون اساسی به او داده شد.
در چنین شرایطی در دمکراسیها منتخبین یا دولت ائتلافی تشکیل میدهند و یا خیلی دست به عصا و با مراعات احزاب مخالف پیش میروند اما آلنده همچون رهبری برآمده از یک انقلاب مسالمت آمیز با نود درصد آرا رفتار میکرد و همین امر سرآغاز بحران سیاسی حاد، دو قطبی شدن خطرناک جامعه شیلی و در نهایت نابودی این دمکراسی ریشه دار در آمریکای لاتین گردید.
در می ۱۹۷۳ دادگاه عالی شیلی به اتفاق آرا دولت آلنده را به دلیل نقض قانون اساسی و تصمیما نادرست قضایی محکوم کرد. در ۲۲ اوت ۱۹۷۳ مجلس ملی شیلی هم قطعنامهای در ۷ بند علیه آلنده صادر کرد که شامل مواردی چون نقض قانون اساسی، تخطی از اصل تفکیک قوا، ایجاد انحصار در رادیو و تلویزیون، محدود کردن غیر قانونی مهاجرت و مسلح کردن هوادارانش میشد.
◽️@utfinance◽️
توس تهماسبی
نویسنده این کتاب از اعضای حزب سوسیالیست متحد آلنده و از عناصر رده بالای اتحادیههای کارگری چپ گرا بوده است. بخش عمده کتاب به نقد دوران پینوشه اختصاص دارد، اما در فصل اول نویسنده به حقایق مهمی پیرامون سیاست اقتصادی فاجعهبار دولت آلنده اشاره میکند که میتواند یکی دیگر از ابراسطورههای پوچ چپ جهانی در دوران جنگ سرد را پیش چشم خوانندگان درهم شکسته و فروریزد.
هرالدو مونیز میگوید: «در ابتدای دولت آلنده حقوقها افزایش یافت و قیمتها به شکل غیرواقعی پایین نگه داشتهشد. از آنجا که قیمت کالاها در سطوح پایین ثابت بود، تقاضا افزایش یافت، سرمایه گذاری سقوط کرد، تولید کاهش یافت و مشاغل ورشکسته شدند... افراط گرایی در حال افزایش ائتلاف سیاسی حاکم و سوءمدیریت ناخوشایند اقتصاد و تورم شدید ( ۳۶۰ درصد در ۱۹۷۲ )، رشد بازار سیاه و افزایش فزاینده صفوف طولانی مصرف کنندگانی که مجبور بودند برای خرید در صفها بایستند تا کالاهای کمیاب را با قیمت ثابت بخرند، انتقادهای بیشتری را باعث شد. به صورت خلاصه اقتصاد شیلی به شکل مارپیچواری از کنترل خارج شد.» ( صص ۵۹ و ۶۰ )
مونیز میگوید: «همراستا با برنامه اقتصادی آلنده یک بخش "مالکیت اجتماعی" ایجاد شد. پانصد کمپانی به بخش مالکیت اجتماعی منتقل شدند. از هشت تای آنها سلب مالکیت شد و از طریق قوه مجریه در بقیه مداخله شد. ( دولت رسما کنترل اجرایی شرکت را بدون انتقال مالکیت غصب کرد. ) بقیه کمپانیها توسط دولت زیر قیمت بازار خریداری شدند.» ( ص ۵۹ )
البته کار به همینجا محدود نمیماند. مونیز اعتراف میکند که دولت قادر یا مایل به کنترل فعالیت های افسار گسیخته گروههای چپ افراطی که بعضا مسلح بوده و دست به اقدامات خشونت آمیز میزدند، نبود.
به علاوه کم کم کارگران بطور خودسر اقدام به تصرف کارخانهها کرده و دولت هم این اقدام را مورد تایید قرار میداد. مونیز می گوید: «اوایل ۱۹۷۳ رئیس حزب سوسیالیست (حاکم) در بخش من دستور داد که فورا به کارخانه شلوار جین ال آس در نزدیک خانهام در محله استاسیون سنترال سانتیاگو بروم. او گفت: "برو به مردم کمک کن." منظورش کارگران بود. "کارگران کارخانه رو تصرف کردن. اونها خواهان راهنمایی ما هستن و به خصوص اسم تو رو بردن."» ( ص ۶۰)
موضوع بسیار مهمی که هیچگاه چپگرایان و ضد امپریالیستها در مورد دولت آلنده به شما نخواهند گفت آن است که دولت او اکثریت خیلی ضعیف و شکنندهای داشت که به او مشروعیت قانونی و دمکراتیک برای اهداف بلندپروازانهاش نظیر تغییر قانون اساسی و سلب مالکیت از صاحبان سرمایه را نمیداد. در انتخاباتی که آلنده با ۳۶/۶ درصد آرا پیروز شد، دو نامزد دیگر با گرایشهای سیاسی و پایگاه اجتماعی نسبتا مشابه حضور داشتند: خورخه الساندرو رودریگز با گرایش لیبرال-محافظهکار که ۳۵/۸ درصد آرا را بدست آورد و رادومیرو تومیک با گرایش دمکرات مسیحی که ۲۷/۹ درصد آرا را کسب نمود. از آنجا که آلنده حد نصاب لازم را کسب نکرده بود، رئیس جمهور شدنش نیازمند یک رای اضافی از مجلس ملی شیلی بود که همراه با آرزوی پایبندی به قانون اساسی به او داده شد.
در چنین شرایطی در دمکراسیها منتخبین یا دولت ائتلافی تشکیل میدهند و یا خیلی دست به عصا و با مراعات احزاب مخالف پیش میروند اما آلنده همچون رهبری برآمده از یک انقلاب مسالمت آمیز با نود درصد آرا رفتار میکرد و همین امر سرآغاز بحران سیاسی حاد، دو قطبی شدن خطرناک جامعه شیلی و در نهایت نابودی این دمکراسی ریشه دار در آمریکای لاتین گردید.
در می ۱۹۷۳ دادگاه عالی شیلی به اتفاق آرا دولت آلنده را به دلیل نقض قانون اساسی و تصمیما نادرست قضایی محکوم کرد. در ۲۲ اوت ۱۹۷۳ مجلس ملی شیلی هم قطعنامهای در ۷ بند علیه آلنده صادر کرد که شامل مواردی چون نقض قانون اساسی، تخطی از اصل تفکیک قوا، ایجاد انحصار در رادیو و تلویزیون، محدود کردن غیر قانونی مهاجرت و مسلح کردن هوادارانش میشد.
◽️@utfinance◽️
Forwarded from کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران
🔹کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران برگزار میکند:
🔻«تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعهی ایران پس از اعتراضات ۱۴۰۱»
🔸سخنرانان:
رضا یعقوبی
حسام سلامت
اشکان زارع
🔻آنلاین در بستر اسکایروم
https://www.skyroom.online/ch/iranianstudies/iranshenasi
(در زمان نشست لینک فعال میشود و به عنوان مهمان میتوانید وارد شوید.)
🔻زمان: پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
@iranshenasi_ut
🔻«تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعهی ایران پس از اعتراضات ۱۴۰۱»
🔸سخنرانان:
رضا یعقوبی
حسام سلامت
اشکان زارع
🔻آنلاین در بستر اسکایروم
https://www.skyroom.online/ch/iranianstudies/iranshenasi
(در زمان نشست لینک فعال میشود و به عنوان مهمان میتوانید وارد شوید.)
🔻زمان: پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
@iranshenasi_ut
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 اتهام بزرگ به لیبرالها
👤 موسی غنینژاد
▫️در جامعه زمانی که از عدالت صحبت میکنند، به آن عدالت اجتماعی میگویند و البته در کنار آن یک اتهام بزرگ هم به آزادی خواهان وارد میکنند.
◽️ موضوع جلد دوم کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی اثر فون هایک که غنینژاد مترجم آن است، به همین موضوع اختصاص دارد.
◽️@utfinance◽️
👤 موسی غنینژاد
▫️در جامعه زمانی که از عدالت صحبت میکنند، به آن عدالت اجتماعی میگویند و البته در کنار آن یک اتهام بزرگ هم به آزادی خواهان وارد میکنند.
◽️ موضوع جلد دوم کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی اثر فون هایک که غنینژاد مترجم آن است، به همین موضوع اختصاص دارد.
◽️@utfinance◽️
Forwarded from اشکان زارع
درباره اول شخص جمع؛ «ما» ی ایرانی
🖌️اشکان زارع
در بحثهای خانوادگی جمع میشویم؛ اختلاف نظرهای زیادی داریم. اما بر اساس یک قاعده یعنی حفظ سرمایه مشترکمان که همان خانواده باشد، به سازش میرسیم. همه میپذیریم که خانواده از نظریات شخصی ما اهمیت بیشتری دارد. رفاه و آینده خانواده با این سازش رقم میخورد. خانواده یک «ما»ی جدی است. سیاست هم همین است. قاعده سازش است که جهان مدرن را پیش برد نه منطق زورگویی، دیکتارتوری و سرکوب. کشورهایی که ساکنانشان خود را «ما» میدانند منطقشان اصل سازش است.
اگر گروهی بر هویت خرد خود مثل مثل مذهب و دین، قوم و قبیله تأکید کنند این ما شکل نمیگیرد.دموکراسی بیش از هر چیزی به یک «ما»ی ملی نیاز دارد.ملت حاصل سازش غربیههایی است که کنار یکدیگر زندگی میکنند، ودر پی این سازش آشنای یکدیگرند. دولت-ملتها همیناند. حاصل سازش. گروههای خرد قومی و قبیلهای، عشایر و دینی در دولت ملتها آگاهانه جذب میشوند، وانگهی قوانین این دولت-ملتها مبتنی بر سرزمین است نه دین و مذهب، قوم و قبیله و ایل. قانون اگر از حاکمیت ملی نشأت گیرد قابلیت انطباق با شرایط مختلف مردم یک سرزمین را دارد. نمیشود بنا به مسائل خرد، علیه یک کشور و ملت اقامه دعوا کرد. ایران ملک مشاع همه ایرانیان است، یک فرد، یک گروه بخوانید سوم شخص جمع، نمیتواند برای این ملک مشاع اول شخص جمع تصمیم بگیرد. «ما»ی ایران در نبود دولت-ملت در ایران در حال آسیب دیدن است. باید از این «ما» محافظت کنیم؛ از بزرگترین خطرات مقابل «ما» بحثهای رتوریک چپها است. پاسخ ما کیستیم در عصر مدرن این است؛ ملت.
در تاریخ پیش آمده و پیش میآید که اکثریت اشتباه کنند؛ امیالشان رو به فساد باشد؛ وقدرت گیریشان خطرناک بوده باشد. باید مراقب باشیم خواسته اقلیت پر هیاهو به زبان اکثریت مبدل نشود. که هیتلر نیز انتخاب اکثریت بود و البته مدافع حقوق اقلیت.
https://www.tg-me.com/iranpazhohi
🖌️اشکان زارع
در بحثهای خانوادگی جمع میشویم؛ اختلاف نظرهای زیادی داریم. اما بر اساس یک قاعده یعنی حفظ سرمایه مشترکمان که همان خانواده باشد، به سازش میرسیم. همه میپذیریم که خانواده از نظریات شخصی ما اهمیت بیشتری دارد. رفاه و آینده خانواده با این سازش رقم میخورد. خانواده یک «ما»ی جدی است. سیاست هم همین است. قاعده سازش است که جهان مدرن را پیش برد نه منطق زورگویی، دیکتارتوری و سرکوب. کشورهایی که ساکنانشان خود را «ما» میدانند منطقشان اصل سازش است.
اگر گروهی بر هویت خرد خود مثل مثل مذهب و دین، قوم و قبیله تأکید کنند این ما شکل نمیگیرد.دموکراسی بیش از هر چیزی به یک «ما»ی ملی نیاز دارد.ملت حاصل سازش غربیههایی است که کنار یکدیگر زندگی میکنند، ودر پی این سازش آشنای یکدیگرند. دولت-ملتها همیناند. حاصل سازش. گروههای خرد قومی و قبیلهای، عشایر و دینی در دولت ملتها آگاهانه جذب میشوند، وانگهی قوانین این دولت-ملتها مبتنی بر سرزمین است نه دین و مذهب، قوم و قبیله و ایل. قانون اگر از حاکمیت ملی نشأت گیرد قابلیت انطباق با شرایط مختلف مردم یک سرزمین را دارد. نمیشود بنا به مسائل خرد، علیه یک کشور و ملت اقامه دعوا کرد. ایران ملک مشاع همه ایرانیان است، یک فرد، یک گروه بخوانید سوم شخص جمع، نمیتواند برای این ملک مشاع اول شخص جمع تصمیم بگیرد. «ما»ی ایران در نبود دولت-ملت در ایران در حال آسیب دیدن است. باید از این «ما» محافظت کنیم؛ از بزرگترین خطرات مقابل «ما» بحثهای رتوریک چپها است. پاسخ ما کیستیم در عصر مدرن این است؛ ملت.
در تاریخ پیش آمده و پیش میآید که اکثریت اشتباه کنند؛ امیالشان رو به فساد باشد؛ وقدرت گیریشان خطرناک بوده باشد. باید مراقب باشیم خواسته اقلیت پر هیاهو به زبان اکثریت مبدل نشود. که هیتلر نیز انتخاب اکثریت بود و البته مدافع حقوق اقلیت.
https://www.tg-me.com/iranpazhohi
Forwarded from اشکان زارع
اشکان زارع🖌️
خلاصه کتاب “چگونه در مباحثه با چپگرایان پیروز شویم” نوشته بن شاپیرو
کتاب “چگونه در مباحثه با چپگرایان پیروز شویم” نوشته بن شاپیرو، راهنمایی جامع برای محافظهکاران است که به دنبال موفقیت در مناظرهها با چپگرایان هستند. شاپیرو در این کتاب به بررسی روشها و استراتژیهایی میپردازد که به محافظهکاران کمک میکند تا در مناظرهها با چپگرایان موفق شوند و از حملات شخصیتی آنها جلوگیری کنند. او یازده قاعده برای موفقیت در این مناظرهها ارائه میدهد که در ادامه به آنها میپردازیم.
شاپیرو معتقد است که چپگرایان بیشتر از هر چیز به حملات شخصیتی و تحقیر مخالفان خود متکی هستند تا بحثهای منطقی و مستدل. او تأکید میکند که هدف اصلی باید پیروزی در مناظرهها باشد، نه فقط بیان حقیقت و اصول.
قاعده 1: به سمت آتش بروید
از مناظره نترسید و با شجاعت وارد بحث شوید. شاپیرو میگوید که باید آماده باشید تا با حملات چپگرایان مواجه شوید و از آنها نترسید.
قاعده 2: اولین ضربه را بزنید
قبل از اینکه مورد حمله قرار بگیرید، خودتان حمله کنید. شاپیرو تأکید میکند که باید با تحقیق و آمادگی کامل وارد مناظره شوید و اولین ضربه را بزنید.
قاعده 3: حریف خود را چارچوببندی کنید
حریف را به گونهای معرفی کنید که حملات او بیاثر شود. شاپیرو معتقد است که باید حریف را به عنوان کسی که از تاکتیکهای نادرست استفاده میکند، معرفی کنید.
قاعده 4: مناظره را چارچوببندی کنید
بحث را به سمت موضوعات مورد نظر خود هدایت کنید. شاپیرو میگوید که باید بحث را به سمت موضوعاتی که در آنها قوی هستید، هدایت کنید و اجازه ندهید حریف بحث را به سمت موضوعات فرعی بکشاند.
قاعده 5: ناهماهنگیها را شناسایی کنید
تناقضات در استدلالهای چپگرایان را نشان دهید. شاپیرو معتقد است که باید ناهماهنگیهای موجود در استدلالهای حریف را شناسایی کرده و آنها را برجسته کنید.
قاعده 6: چپگرایان را مجبور به پاسخگویی کنید
سوالات مستقیم بپرسید و آنها را مجبور به پاسخگویی کنید. شاپیرو میگوید که باید سوالاتی بپرسید که حریف را مجبور به پاسخگویی کند و نتواند از زیر بار سوال فرار کند.
قاعده 7: منحرف نشوید
اجازه ندهید حریف بحث را به سمت موضوعات فرعی بکشاند. شاپیرو تأکید میکند که باید روی موضوع اصلی تمرکز کنید و اجازه ندهید حریف بحث را منحرف کند.
قاعده 8: نیازی به دفاع از همه افراد همنظر ندارید
فقط از اصول خود دفاع کنید، نه از همه افراد همنظر. شاپیرو میگوید که نیازی نیست از همه افرادی که با شما همنظر هستند، دفاع کنید. فقط از اصول و مواضع خود دفاع کنید.
قاعده 9: اگر چیزی را نمیدانید، اعتراف کنید
صداقت داشته باشید و اگر اطلاعات کافی ندارید، آن را بپذیرید. شاپیرو معتقد است که باید در صورت ندانستن موضوعی، به صداقت اعتراف کنید و از ادعای دانستن چیزی که نمیدانید، خودداری کنید.
قاعده 10: بگذارید طرف مقابل پیروزیهای بیمعنی داشته باشد
گاهی اجازه دهید طرف مقابل در مسائل کوچک پیروز شود تا بتوانید روی مسائل بزرگ تمرکز کنید. شاپیرو میگوید که باید در مسائل کوچک انعطافپذیر باشید و روی مسائل بزرگ تمرکز کنید.
قاعده 11: از حملات شخصیتی نترسید
بدانید که چپگرایان از حملات شخصیتی برای ضعیف کردن شما استفاده میکنند و آماده مقابله با این حملات باشید. شاپیرو تأکید میکند که باید آماده باشید تا با حملات شخصیتی مواجه شوید و از آنها نترسید.
بن شاپیرو در کتاب خود نشان میدهد که چگونه با استفاده از این استراتژیها میتوان در مناظرهها با چپگرایان موفقتر بود و از حملات شخصیتی آنها جلوگیری کرد. او تأکید میکند که هدف اصلی باید پیروزی در مناظرهها باشد و باید با آمادگی کامل و استفاده از تاکتیکهای مناسب وارد بحث شد.
https://www.tg-me.com/iranpazhohi
خلاصه کتاب “چگونه در مباحثه با چپگرایان پیروز شویم” نوشته بن شاپیرو
کتاب “چگونه در مباحثه با چپگرایان پیروز شویم” نوشته بن شاپیرو، راهنمایی جامع برای محافظهکاران است که به دنبال موفقیت در مناظرهها با چپگرایان هستند. شاپیرو در این کتاب به بررسی روشها و استراتژیهایی میپردازد که به محافظهکاران کمک میکند تا در مناظرهها با چپگرایان موفق شوند و از حملات شخصیتی آنها جلوگیری کنند. او یازده قاعده برای موفقیت در این مناظرهها ارائه میدهد که در ادامه به آنها میپردازیم.
شاپیرو معتقد است که چپگرایان بیشتر از هر چیز به حملات شخصیتی و تحقیر مخالفان خود متکی هستند تا بحثهای منطقی و مستدل. او تأکید میکند که هدف اصلی باید پیروزی در مناظرهها باشد، نه فقط بیان حقیقت و اصول.
قاعده 1: به سمت آتش بروید
از مناظره نترسید و با شجاعت وارد بحث شوید. شاپیرو میگوید که باید آماده باشید تا با حملات چپگرایان مواجه شوید و از آنها نترسید.
قاعده 2: اولین ضربه را بزنید
قبل از اینکه مورد حمله قرار بگیرید، خودتان حمله کنید. شاپیرو تأکید میکند که باید با تحقیق و آمادگی کامل وارد مناظره شوید و اولین ضربه را بزنید.
قاعده 3: حریف خود را چارچوببندی کنید
حریف را به گونهای معرفی کنید که حملات او بیاثر شود. شاپیرو معتقد است که باید حریف را به عنوان کسی که از تاکتیکهای نادرست استفاده میکند، معرفی کنید.
قاعده 4: مناظره را چارچوببندی کنید
بحث را به سمت موضوعات مورد نظر خود هدایت کنید. شاپیرو میگوید که باید بحث را به سمت موضوعاتی که در آنها قوی هستید، هدایت کنید و اجازه ندهید حریف بحث را به سمت موضوعات فرعی بکشاند.
قاعده 5: ناهماهنگیها را شناسایی کنید
تناقضات در استدلالهای چپگرایان را نشان دهید. شاپیرو معتقد است که باید ناهماهنگیهای موجود در استدلالهای حریف را شناسایی کرده و آنها را برجسته کنید.
قاعده 6: چپگرایان را مجبور به پاسخگویی کنید
سوالات مستقیم بپرسید و آنها را مجبور به پاسخگویی کنید. شاپیرو میگوید که باید سوالاتی بپرسید که حریف را مجبور به پاسخگویی کند و نتواند از زیر بار سوال فرار کند.
قاعده 7: منحرف نشوید
اجازه ندهید حریف بحث را به سمت موضوعات فرعی بکشاند. شاپیرو تأکید میکند که باید روی موضوع اصلی تمرکز کنید و اجازه ندهید حریف بحث را منحرف کند.
قاعده 8: نیازی به دفاع از همه افراد همنظر ندارید
فقط از اصول خود دفاع کنید، نه از همه افراد همنظر. شاپیرو میگوید که نیازی نیست از همه افرادی که با شما همنظر هستند، دفاع کنید. فقط از اصول و مواضع خود دفاع کنید.
قاعده 9: اگر چیزی را نمیدانید، اعتراف کنید
صداقت داشته باشید و اگر اطلاعات کافی ندارید، آن را بپذیرید. شاپیرو معتقد است که باید در صورت ندانستن موضوعی، به صداقت اعتراف کنید و از ادعای دانستن چیزی که نمیدانید، خودداری کنید.
قاعده 10: بگذارید طرف مقابل پیروزیهای بیمعنی داشته باشد
گاهی اجازه دهید طرف مقابل در مسائل کوچک پیروز شود تا بتوانید روی مسائل بزرگ تمرکز کنید. شاپیرو میگوید که باید در مسائل کوچک انعطافپذیر باشید و روی مسائل بزرگ تمرکز کنید.
قاعده 11: از حملات شخصیتی نترسید
بدانید که چپگرایان از حملات شخصیتی برای ضعیف کردن شما استفاده میکنند و آماده مقابله با این حملات باشید. شاپیرو تأکید میکند که باید آماده باشید تا با حملات شخصیتی مواجه شوید و از آنها نترسید.
بن شاپیرو در کتاب خود نشان میدهد که چگونه با استفاده از این استراتژیها میتوان در مناظرهها با چپگرایان موفقتر بود و از حملات شخصیتی آنها جلوگیری کرد. او تأکید میکند که هدف اصلی باید پیروزی در مناظرهها باشد و باید با آمادگی کامل و استفاده از تاکتیکهای مناسب وارد بحث شد.
https://www.tg-me.com/iranpazhohi
📄 یادداشت
چه کسانی لیبرالیسم را به بیراهه بردند و چگونه جمعگرایی به لیبرالیسم افزوده شد؟
پاسخ: افرادی زیادی خرده خرده به لیبرالیسم جان لاک ضربه زدند و یکی از بزرگترین ضربه ها را جان رالز زد. این زیر خیلی خلاصه (و البته که برای اهل فن به صورت ناقص) سعی میکنم نظریه رالز رو به زبان ساده بیان کنم.
یکی از متفکران لیبرال مدرن که از بیخ و بن تیشه به ریشه حقوق فردی و اصول آزادی زد، جان رالز بود. جان رالز در معروفترین اثر خودش "نظریه عدالت" به جنگ حقوق فردی رفت. اهمیت این نظریه تا جاییست که بسیاری آنرا مهمترین اثر جناح چپ بعد از تئوری های مارکس میدانند.
نظریات جان رالز که لیبرالیسم را به سمت و سوی جمعگرایی سوق داد در تقابل با نظریات جان لاک (پدر لیبرالیسم و یکی از الگوهای پدران آمریکا) بود که حقوق و آزادی فردی را سنگ بنای لیبرالیسم میدانست.
جان رالز این نظریه را مطرح میکند که موهبت های طبیعی هر فردی مانند استعداد، توانایی، سبقه خانوادگی و تاریخچه و جایگاه فرد در سلسله مراتب جامعه به صورت تصادفی به افراد رسیده اند. در نتیجه این موهبت ها از آن فرد نیستند، متعلق به فرد نیستند و صرفا نتیجه یک قرعه کشی در جهان طبیعی هستند که به فرد رسیده اند. هر فرد در قبال این موهبت ها، شایستگی و حقی ندارد.
رالز نتیجه میگیرد که این موهبت ها متعلق به فرد نیستند و متعلق به کل نوع بشر هستند.
با این نظریه و نتیجه گیری، رالز بر فرض اولیه خود در ابتدای کتابش که نیاز به وجود دولت خَیّر برای استفاده بهینه از این موهبت های جمعی است، مهر تایید میزند.
منبع: https://www.tg-me.com/claritymove
#لیبرالیسم
#جان_رالز
#جان_لاک
◽️@utfinance◽️
چه کسانی لیبرالیسم را به بیراهه بردند و چگونه جمعگرایی به لیبرالیسم افزوده شد؟
پاسخ: افرادی زیادی خرده خرده به لیبرالیسم جان لاک ضربه زدند و یکی از بزرگترین ضربه ها را جان رالز زد. این زیر خیلی خلاصه (و البته که برای اهل فن به صورت ناقص) سعی میکنم نظریه رالز رو به زبان ساده بیان کنم.
یکی از متفکران لیبرال مدرن که از بیخ و بن تیشه به ریشه حقوق فردی و اصول آزادی زد، جان رالز بود. جان رالز در معروفترین اثر خودش "نظریه عدالت" به جنگ حقوق فردی رفت. اهمیت این نظریه تا جاییست که بسیاری آنرا مهمترین اثر جناح چپ بعد از تئوری های مارکس میدانند.
نظریات جان رالز که لیبرالیسم را به سمت و سوی جمعگرایی سوق داد در تقابل با نظریات جان لاک (پدر لیبرالیسم و یکی از الگوهای پدران آمریکا) بود که حقوق و آزادی فردی را سنگ بنای لیبرالیسم میدانست.
جان رالز این نظریه را مطرح میکند که موهبت های طبیعی هر فردی مانند استعداد، توانایی، سبقه خانوادگی و تاریخچه و جایگاه فرد در سلسله مراتب جامعه به صورت تصادفی به افراد رسیده اند. در نتیجه این موهبت ها از آن فرد نیستند، متعلق به فرد نیستند و صرفا نتیجه یک قرعه کشی در جهان طبیعی هستند که به فرد رسیده اند. هر فرد در قبال این موهبت ها، شایستگی و حقی ندارد.
رالز نتیجه میگیرد که این موهبت ها متعلق به فرد نیستند و متعلق به کل نوع بشر هستند.
با این نظریه و نتیجه گیری، رالز بر فرض اولیه خود در ابتدای کتابش که نیاز به وجود دولت خَیّر برای استفاده بهینه از این موهبت های جمعی است، مهر تایید میزند.
منبع: https://www.tg-me.com/claritymove
#لیبرالیسم
#جان_رالز
#جان_لاک
◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 سوالات کلیدی درخصوص قانونگذاری و عدالت اجتماعی
نسخه صوتی
▫️کتاب "قانون، قانونگذاری و آزادی" اثر فریدریش فون هایک، یکی از آثار مهم در زمینه اقتصاد و فلسفه سیاسی است. هایک در این کتاب به بررسی رابطه میان قانون، آزادی و نقش دولت میپردازد.
▫️امیرحسین خالقی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در گفتگویی اختصاصی میزبان موسی غنی نژاد، اقتصاددان و مترجم این کتاب است. غنینژاد در دو قسمت قبلی این گفتگو به بررسی جلد اول و دوم این اثر ارزشمند هایک پرداخت.
▫️غنی نژاد در این برنامه سعی در پاسخگویی به سوالات مطرح شده در فضای عمومی جامعه به ویژه در رابطه با عدالت اجتماعی از منظر فون هایک دارد.
▫️چرا که سوال اساسی پیش آمده به این موضوع اشاره دارد که باتوجه به اینکه عدالت اجتماعی به عنوان یک هدف برای بسیاری از کنشهای سیاسی در نظر گرفته می شود، چرا هایک به آن نگاه نقادانه دارد؟
▫️غنی نژاد همچنین برخی ابهامات در خصوص تفاوت میان قانون و با مقرره، اینکه در کجا میتوان و باید قانونگذاری کرد و تنظیمگری را پیش برد از دیدگاه هایک را تفسیر کرد.
لینک قسمت اول در تلگرام
لینک قسمت دوم در تلگرام
◽️@utfinance◽️
نسخه صوتی
▫️کتاب "قانون، قانونگذاری و آزادی" اثر فریدریش فون هایک، یکی از آثار مهم در زمینه اقتصاد و فلسفه سیاسی است. هایک در این کتاب به بررسی رابطه میان قانون، آزادی و نقش دولت میپردازد.
▫️امیرحسین خالقی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در گفتگویی اختصاصی میزبان موسی غنی نژاد، اقتصاددان و مترجم این کتاب است. غنینژاد در دو قسمت قبلی این گفتگو به بررسی جلد اول و دوم این اثر ارزشمند هایک پرداخت.
▫️غنی نژاد در این برنامه سعی در پاسخگویی به سوالات مطرح شده در فضای عمومی جامعه به ویژه در رابطه با عدالت اجتماعی از منظر فون هایک دارد.
▫️چرا که سوال اساسی پیش آمده به این موضوع اشاره دارد که باتوجه به اینکه عدالت اجتماعی به عنوان یک هدف برای بسیاری از کنشهای سیاسی در نظر گرفته می شود، چرا هایک به آن نگاه نقادانه دارد؟
▫️غنی نژاد همچنین برخی ابهامات در خصوص تفاوت میان قانون و با مقرره، اینکه در کجا میتوان و باید قانونگذاری کرد و تنظیمگری را پیش برد از دیدگاه هایک را تفسیر کرد.
لینک قسمت اول در تلگرام
لینک قسمت دوم در تلگرام
◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 غول خیالی نئولیبرالیسم در اقتصاد ایران
👤 حسین میرزایی
▫️طی چند سال اخیر نئولیبرالیسم یکی از مفاهیم چالش برانگیز میان اقتصاددانان و فعالان رسانهای است.
▫️با نگاهی به ریشههای تاریخی شکلگیری نئولیبرالیسم، مشخص می شود که نزدیکترین شاخص به این مفهوم، آزادی اقتصادی است.
▫️گذشته از معیارهایی همچون قیمتگذاری دستوری و دخالت گسترده دولت در بخشهای مختلف اقتصاد که در تضاد با این مفهوم است، گزارشهای مستند علمی جهانی وجود دارد که مشخص میکند چنین مفهومی اساسا در جغرافیای اقتصاد ایران نمیگنجد.
▫️یکی از این گزارشها مربوط به موسسه فریزر است که آزادی اقتصادی براساس پنج مولفه شامل اندازه دولت، سیستم قضایی و حقوق مالکیت، ثبات پول، آزادی در تجارت بینالملل و تنظیمگری رتبهبندی میشود.
▫️رتبههای اول این ردهبندی دارای درآمد و رشد اقتصادی بالاتر، توزیع عادلانه درآمد، فساد کمتر و طول عمر بالاتر هستند. ایران در این ردهبندی در کنار کشورهایی همچون لیبی، عراق و سوریه در جایگاه ۱۵۹ و رتبه هفتم از انتها قرار گرفته است.
▫️در برنامه «چراز» این هفته مفهوم نئولیبرالیسم در اقتصاد ایران بررسی شده است.
◽️@utfinance◽️
👤 حسین میرزایی
▫️طی چند سال اخیر نئولیبرالیسم یکی از مفاهیم چالش برانگیز میان اقتصاددانان و فعالان رسانهای است.
▫️با نگاهی به ریشههای تاریخی شکلگیری نئولیبرالیسم، مشخص می شود که نزدیکترین شاخص به این مفهوم، آزادی اقتصادی است.
▫️گذشته از معیارهایی همچون قیمتگذاری دستوری و دخالت گسترده دولت در بخشهای مختلف اقتصاد که در تضاد با این مفهوم است، گزارشهای مستند علمی جهانی وجود دارد که مشخص میکند چنین مفهومی اساسا در جغرافیای اقتصاد ایران نمیگنجد.
▫️یکی از این گزارشها مربوط به موسسه فریزر است که آزادی اقتصادی براساس پنج مولفه شامل اندازه دولت، سیستم قضایی و حقوق مالکیت، ثبات پول، آزادی در تجارت بینالملل و تنظیمگری رتبهبندی میشود.
▫️رتبههای اول این ردهبندی دارای درآمد و رشد اقتصادی بالاتر، توزیع عادلانه درآمد، فساد کمتر و طول عمر بالاتر هستند. ایران در این ردهبندی در کنار کشورهایی همچون لیبی، عراق و سوریه در جایگاه ۱۵۹ و رتبه هفتم از انتها قرار گرفته است.
▫️در برنامه «چراز» این هفته مفهوم نئولیبرالیسم در اقتصاد ایران بررسی شده است.
◽️@utfinance◽️
Audio
🎧 مبانی توسعه اقتصادی
👤 موسی غنینژاد
مدت زمان: ۵۸ دقیقه
تاریخ: ۲۹ مرداد ۱۴۰۳
مطالب جلسه:
- جدید بودن مفهوم توسعه اقتصادی
- توسعه اقتصادی به عنوان زیر مجموعه علم اقتصاد
- مبانی مفهومی علت توسعه نیافتگی کشورهای عقب مانده
- تئوری راه رشد غیر سرمایه داری
- وظیفه دولت در پشتیبانی از نظام حقوقی، آزادی تجارت و حقوق مالکیت
- کارساز نبودن تزریق سرمایه و تکنولوژی به کشورهای عقب مانده
- تجلی ثروتمند شدن جامعه با فرآیند مدرنیته
- لزوم آزادی و ابتکارات جامعه مدنی در تجارت آزاد برای توسعه
- سنخیت نداشتن ناسیونالیسم و کمونیسم وارداتی با فرهنگ ایرانی
- ایدئولوژی مصدقی های چپ
#آدام_اسمیت
#تله_فقر
#مدرنیته
#اقتصاد_آزاد
#فرهنگ_آریستوکراسی
#پیتربویس
◽️@utfinance◽️
👤 موسی غنینژاد
مدت زمان: ۵۸ دقیقه
تاریخ: ۲۹ مرداد ۱۴۰۳
مطالب جلسه:
- جدید بودن مفهوم توسعه اقتصادی
- توسعه اقتصادی به عنوان زیر مجموعه علم اقتصاد
- مبانی مفهومی علت توسعه نیافتگی کشورهای عقب مانده
- تئوری راه رشد غیر سرمایه داری
- وظیفه دولت در پشتیبانی از نظام حقوقی، آزادی تجارت و حقوق مالکیت
- کارساز نبودن تزریق سرمایه و تکنولوژی به کشورهای عقب مانده
- تجلی ثروتمند شدن جامعه با فرآیند مدرنیته
- لزوم آزادی و ابتکارات جامعه مدنی در تجارت آزاد برای توسعه
- سنخیت نداشتن ناسیونالیسم و کمونیسم وارداتی با فرهنگ ایرانی
- ایدئولوژی مصدقی های چپ
#آدام_اسمیت
#تله_فقر
#مدرنیته
#اقتصاد_آزاد
#فرهنگ_آریستوکراسی
#پیتربویس
◽️@utfinance◽️
Audio
🎧 مبانی توسعه اقتصادی
👤 موسی غنینژاد
پرسش و پاسخ
مدت زمان: ۴۲ دقیقه
تاریخ: ۲۹ مرداد ۱۴۰۳
سؤالات و مطالب جلسه:
- علت موفقیت طرح مارشال؟
- وجود فرهنگ پیشرفته، نهادهای مدرن و اقتصاد آزاد در اروپا
- بوجود آمدن نهادها با فرهنگ ها
- آیا فاشیسم یک پدیده ضد مدرن است؟
- فرهنگ آزادی یا لیبرالیسم و غیر قابل برگشت نبودن جریان مدرنیته
- آیا بدون برقراری نسبتی با مدرنیته می توان به رشد اقتصادی رسید؟
- وجود حقوق مالکیت خصوصی، آزادی تجارت و آزادی بیان
- آزادی سیاسی با رنگ و بوی خود در کشورهای مدرن
- لزوم تحول فرهنگی در عوام یا نخبگان برای توسعه اقتصادی؟
- مدل قرار گرفتن نخبگان در جامعه و تحول
- ادامه مدرن شدن در دوره پهلوی و چگونگی ایجاد نهاد؟
تیشه به ریشه زدن ناسیونالیسم و مارکسیسم وارداتی، بازگشت به خویشتن عرفانی و غرب ستیزی به مدرنیته ایرانی
- ارزش جهانشمول آزادی و حکومت قانون
- راه کار برون رفت کشور از اندیشه حاکم و تاثیر بر نخبگان؟
#نهادگرایی
#پارادایم_آزادی
#فرهنگ
#فاشیسم
#ناسیونالیسم
#توسعه_اقتصادی
◽️@utfinance◽️
👤 موسی غنینژاد
پرسش و پاسخ
مدت زمان: ۴۲ دقیقه
تاریخ: ۲۹ مرداد ۱۴۰۳
سؤالات و مطالب جلسه:
- علت موفقیت طرح مارشال؟
- وجود فرهنگ پیشرفته، نهادهای مدرن و اقتصاد آزاد در اروپا
- بوجود آمدن نهادها با فرهنگ ها
- آیا فاشیسم یک پدیده ضد مدرن است؟
- فرهنگ آزادی یا لیبرالیسم و غیر قابل برگشت نبودن جریان مدرنیته
- آیا بدون برقراری نسبتی با مدرنیته می توان به رشد اقتصادی رسید؟
- وجود حقوق مالکیت خصوصی، آزادی تجارت و آزادی بیان
- آزادی سیاسی با رنگ و بوی خود در کشورهای مدرن
- لزوم تحول فرهنگی در عوام یا نخبگان برای توسعه اقتصادی؟
- مدل قرار گرفتن نخبگان در جامعه و تحول
- ادامه مدرن شدن در دوره پهلوی و چگونگی ایجاد نهاد؟
تیشه به ریشه زدن ناسیونالیسم و مارکسیسم وارداتی، بازگشت به خویشتن عرفانی و غرب ستیزی به مدرنیته ایرانی
- ارزش جهانشمول آزادی و حکومت قانون
- راه کار برون رفت کشور از اندیشه حاکم و تاثیر بر نخبگان؟
#نهادگرایی
#پارادایم_آزادی
#فرهنگ
#فاشیسم
#ناسیونالیسم
#توسعه_اقتصادی
◽️@utfinance◽️