Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 درسگفتار
درباره تاریخ ایران
دوگانههای همزاد و چالش تجدد در تاریخ ایران
👤 عباس امانت
جلسه چهارم - دین و دولت
🎧 فایل صوتی
◽️ در این سلسله درسگفتارها، عباس امانت، استاد بازنشستهی تاریخ در دانشگاه ییل، درباره ساختارهایی در تاریخ ایران صحبت میکند که به باور او از قرنها پیش تا امروز پایدار مانده و زندگی ایرانیان را شکل داده است.
🔗 قسمت صفر، پیشگفتار را اینجا ببینید
🔗 قسمت یک را اینجا ببینید بوم و بر
🔗 قسمت دوم را اینجا ببینید ایران و انیران
🔗 قسمت سوم را اینجا ببینید درگاه و دیوان
◽️@utfinance◽️
درباره تاریخ ایران
دوگانههای همزاد و چالش تجدد در تاریخ ایران
👤 عباس امانت
جلسه چهارم - دین و دولت
🎧 فایل صوتی
◽️ در این سلسله درسگفتارها، عباس امانت، استاد بازنشستهی تاریخ در دانشگاه ییل، درباره ساختارهایی در تاریخ ایران صحبت میکند که به باور او از قرنها پیش تا امروز پایدار مانده و زندگی ایرانیان را شکل داده است.
🔗 قسمت صفر، پیشگفتار را اینجا ببینید
🔗 قسمت یک را اینجا ببینید بوم و بر
🔗 قسمت دوم را اینجا ببینید ایران و انیران
🔗 قسمت سوم را اینجا ببینید درگاه و دیوان
◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت
«اما اینها که مال قرن بیستم بود» و ...
👤 مسعود یوسفحصیرچین
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
*
سالهاست هر بار از جنایات کمونیستها مینویسیم، بعضی میگویند «اما اینها مال قرن بیستم بود»، «چپ جدید اینطور نیست»، «اینقدر از چپها بد نگویید»، «چپها آزادیخواهند»، «چپ جدید دنبال اینها نیست» و ... . بعضی هم تأکید دارند که این حرفها به معنی چپ بودنشان نیست و فقط میخواهند انصاف رعایت شود. جالب اینکه هر بار که چپی در جایی از کرۀ زمین کاری کند که اینها فکر کنند خوب است، همینهایی که تا دیروز «ما چپ نیستیم اما باید منصف بود» بودند شروع میکنند به نوشتن و شادی و خوشحالی که ببینید چپها چقدر خوبند و فلانیها بیخودی «چپهراسی» میکنند و ...
*
همین سال گذشته، لولا رئیسجمهور برزیل شد. همان موقع خبر آمد که از توییتر/ایکس خواسته بعضی محتواها را سانسور کند و اطلاعاتی را هم در اختیار دولت این کشور بگذارد. حالا خبر رسیده که این شبکۀ اجتماعی در برزیل ممنوع شده و دسترسی به آن از طریق ویپیان هم جریمه در پی خواهد داشت.
در همسایگی همین برزیل، آقای مادورو نتایج انتخابات را دزدید و با خیال راحت مشغول سرکوب منتقدان و معترضان است.
تکلیف چپ چینی/آسیایی هم که امیدوارم روشن باشد.
در این لحظه، آنها که پدرانشان میخواستند برای ما جمهوی فرانسوی بیاورند ممکن است بگویند اما این کشورها در آمریکای لاتین هستند و ما منظورمان چپ اروپایی است! راستش همین چند وقت پیش شاهد ائتلافی در فرانسه بودیم تا چپها رأی بیاورند و راست افراطی برنده نشود. بعد معلوم شد ائتلاف چپهای فرانسه دنبال چیست؟ آفرین! مالیات 90 درصدی! باید منتظر ماند و دید در ماجرای تلگرام چه میکنند -اگر برایتان روشن نیست.
اگر هم میخواهید بگویید خب فرانسه که «فرانسه است دیگر»، اجازه بدهید سری بزنیم به بریتانیا. همین سال پیش بود که یکی از نمایندگان مجلس اسکاتلند میگفت شاید بگویید داریم آزادی بیان را محدود میکنیم، اما باید حواستان باشد که برای خِیر جمعی چنین میکنیم! این که بد نیست!
یادمان هم که هست همین چند ماه پیروزی حزب کارگر در انتخابات بریتانیا، موجی از شادی چپهای ایرانی را فرا گرفت و چند هفته بعد همین دولت به مردم گفت «قبل از پست کردن چیزی، فکر کنید» و بعضی حرفها ممکن است صرفاً مضر نباشند و «غیرقانونی هم باشند.»
در نهایت، حتی در ینگۀ دنیا هم همین چند هفته پیش، تیم والتز، معاون هریس، گفت «هیچ تضمینی برای آزادی بیان در زمینۀ اطلاعات اشتباه یا نفرتپراکنی وجود ندارد.»
*
خلاصه که خطر جدی است، مال گذشته نیست، باید مراقب بود و این مشت نمونۀ خروار را صرفاً از حافظهام نوشتم.
منبع: کانال نویسنده: https://www.tg-me.com/yusefmasoud
◽️@utfinance◽️
«اما اینها که مال قرن بیستم بود» و ...
👤 مسعود یوسفحصیرچین
https://www.tg-me.com/yusefmasoud
*
سالهاست هر بار از جنایات کمونیستها مینویسیم، بعضی میگویند «اما اینها مال قرن بیستم بود»، «چپ جدید اینطور نیست»، «اینقدر از چپها بد نگویید»، «چپها آزادیخواهند»، «چپ جدید دنبال اینها نیست» و ... . بعضی هم تأکید دارند که این حرفها به معنی چپ بودنشان نیست و فقط میخواهند انصاف رعایت شود. جالب اینکه هر بار که چپی در جایی از کرۀ زمین کاری کند که اینها فکر کنند خوب است، همینهایی که تا دیروز «ما چپ نیستیم اما باید منصف بود» بودند شروع میکنند به نوشتن و شادی و خوشحالی که ببینید چپها چقدر خوبند و فلانیها بیخودی «چپهراسی» میکنند و ...
*
همین سال گذشته، لولا رئیسجمهور برزیل شد. همان موقع خبر آمد که از توییتر/ایکس خواسته بعضی محتواها را سانسور کند و اطلاعاتی را هم در اختیار دولت این کشور بگذارد. حالا خبر رسیده که این شبکۀ اجتماعی در برزیل ممنوع شده و دسترسی به آن از طریق ویپیان هم جریمه در پی خواهد داشت.
در همسایگی همین برزیل، آقای مادورو نتایج انتخابات را دزدید و با خیال راحت مشغول سرکوب منتقدان و معترضان است.
تکلیف چپ چینی/آسیایی هم که امیدوارم روشن باشد.
در این لحظه، آنها که پدرانشان میخواستند برای ما جمهوی فرانسوی بیاورند ممکن است بگویند اما این کشورها در آمریکای لاتین هستند و ما منظورمان چپ اروپایی است! راستش همین چند وقت پیش شاهد ائتلافی در فرانسه بودیم تا چپها رأی بیاورند و راست افراطی برنده نشود. بعد معلوم شد ائتلاف چپهای فرانسه دنبال چیست؟ آفرین! مالیات 90 درصدی! باید منتظر ماند و دید در ماجرای تلگرام چه میکنند -اگر برایتان روشن نیست.
اگر هم میخواهید بگویید خب فرانسه که «فرانسه است دیگر»، اجازه بدهید سری بزنیم به بریتانیا. همین سال پیش بود که یکی از نمایندگان مجلس اسکاتلند میگفت شاید بگویید داریم آزادی بیان را محدود میکنیم، اما باید حواستان باشد که برای خِیر جمعی چنین میکنیم! این که بد نیست!
یادمان هم که هست همین چند ماه پیروزی حزب کارگر در انتخابات بریتانیا، موجی از شادی چپهای ایرانی را فرا گرفت و چند هفته بعد همین دولت به مردم گفت «قبل از پست کردن چیزی، فکر کنید» و بعضی حرفها ممکن است صرفاً مضر نباشند و «غیرقانونی هم باشند.»
در نهایت، حتی در ینگۀ دنیا هم همین چند هفته پیش، تیم والتز، معاون هریس، گفت «هیچ تضمینی برای آزادی بیان در زمینۀ اطلاعات اشتباه یا نفرتپراکنی وجود ندارد.»
*
خلاصه که خطر جدی است، مال گذشته نیست، باید مراقب بود و این مشت نمونۀ خروار را صرفاً از حافظهام نوشتم.
منبع: کانال نویسنده: https://www.tg-me.com/yusefmasoud
◽️@utfinance◽️
📕 در دست انتشار
ملت، دولت و اقتصاد: مشارکتهایی در سیاست و تاریخ روزگار ما
👤 لودویگ فون میزس
✍ مترجم: مهرپویا علا
🔴 به زودی از کتابستان برخط
◽️ از مقدمه مترجم:
«اثر حاضر دومین کتاب لودویگ فون میزس است که آن را کمتر از یک سال پس از پایان جنگ جهانی یکم به زبان آلمانی نوشت.
میزس در این کتاب تحلیل خود را از شکست دمکراسی در اروپای مرکزی و بهطور غیرمستقیم رویداد تاریخی بزرگ و فاجعهبار جنگ جهانی به دست میدهد.
در خلال این تحلیل ما با روایت یکی از نمایندگان «مکتب اتریش» از رویدادهای سیاسی معاصر خود، رویدادی که اکنون به بخشی از تاریخ جهان بدل شده است، آشنا میشویم.
نویسندهای که در معنای محدود و حتی نادرست بهعنوان «اقتصاددان» شناخته میشود، در اینجا دیدگاه خود را پیرامون مسائلی همچون ملیگرایی، مهاجرت و امپریالیسم بیان میکند که به باور ما آشنایی با آن فرصت مغتنمی است.»
📚برخطبوک (کتابستان برخط)👇
🆔 @BarkhatBook
◽️@utfinance◽️
ملت، دولت و اقتصاد: مشارکتهایی در سیاست و تاریخ روزگار ما
👤 لودویگ فون میزس
✍ مترجم: مهرپویا علا
🔴 به زودی از کتابستان برخط
◽️ از مقدمه مترجم:
«اثر حاضر دومین کتاب لودویگ فون میزس است که آن را کمتر از یک سال پس از پایان جنگ جهانی یکم به زبان آلمانی نوشت.
میزس در این کتاب تحلیل خود را از شکست دمکراسی در اروپای مرکزی و بهطور غیرمستقیم رویداد تاریخی بزرگ و فاجعهبار جنگ جهانی به دست میدهد.
در خلال این تحلیل ما با روایت یکی از نمایندگان «مکتب اتریش» از رویدادهای سیاسی معاصر خود، رویدادی که اکنون به بخشی از تاریخ جهان بدل شده است، آشنا میشویم.
نویسندهای که در معنای محدود و حتی نادرست بهعنوان «اقتصاددان» شناخته میشود، در اینجا دیدگاه خود را پیرامون مسائلی همچون ملیگرایی، مهاجرت و امپریالیسم بیان میکند که به باور ما آشنایی با آن فرصت مغتنمی است.»
📚برخطبوک (کتابستان برخط)👇
🆔 @BarkhatBook
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
حکومت امریکا «جمهوری» است یا «دموکراسی»؟
◽️مطابق قانون اساسی ایالات متحده، نظام سیاسی این کشور مبتنی بر بر دموکراسی نمایندگی، تفکیک قوا، و کنترل و تعادل است، مفاهیمی که ریشه در قوانین اساسی ایالتی اولیه دارد که قبل از قانون اساسی فدرال بود.
◽️ ساختار یک نظام جمهوری، همانطور که در قانون اساسی ایالات متحده نیز بیان شده، با اصولی که حکومت آمریکا را شکل دادهاند، سازگار است. این سازگاری به ویژه در نحوه توازن قدرت بین سطوح مختلف دولت دیده میشود.
◽️ قانون اساسی ایالات متحده چارچوبی را نظام بخشیده که در آن دولت فدرال و دولتهای ایالتی در حوزههای متمایز خود عمل میکنند که یک اصل مرکزی برای یک نظام جمهوری است. بسیاری از قوانین اساسی ایالتی از دوره انقلاب آمریکا به عنوان جمهوری ساختار یافته بودند، با مکانیسمهایی مانند مجالس قانونگذاری دو مجلسی، منشور حقوقی و نیز قوه قضاییه مستقل. این امر بر این واقعیت تأکید میکند که اصول اساسی نظام جمهوری در قانون اساسی 1787 بدیع نبود، بلکه ویژگیهای قبلی دولتهای خود ایالتها بود.
🔗 متن کامل
◽️@utfinance◽️
حکومت امریکا «جمهوری» است یا «دموکراسی»؟
◽️مطابق قانون اساسی ایالات متحده، نظام سیاسی این کشور مبتنی بر بر دموکراسی نمایندگی، تفکیک قوا، و کنترل و تعادل است، مفاهیمی که ریشه در قوانین اساسی ایالتی اولیه دارد که قبل از قانون اساسی فدرال بود.
◽️ ساختار یک نظام جمهوری، همانطور که در قانون اساسی ایالات متحده نیز بیان شده، با اصولی که حکومت آمریکا را شکل دادهاند، سازگار است. این سازگاری به ویژه در نحوه توازن قدرت بین سطوح مختلف دولت دیده میشود.
◽️ قانون اساسی ایالات متحده چارچوبی را نظام بخشیده که در آن دولت فدرال و دولتهای ایالتی در حوزههای متمایز خود عمل میکنند که یک اصل مرکزی برای یک نظام جمهوری است. بسیاری از قوانین اساسی ایالتی از دوره انقلاب آمریکا به عنوان جمهوری ساختار یافته بودند، با مکانیسمهایی مانند مجالس قانونگذاری دو مجلسی، منشور حقوقی و نیز قوه قضاییه مستقل. این امر بر این واقعیت تأکید میکند که اصول اساسی نظام جمهوری در قانون اساسی 1787 بدیع نبود، بلکه ویژگیهای قبلی دولتهای خود ایالتها بود.
🔗 متن کامل
◽️@utfinance◽️
Telegraph
حکومت امریکا «جمهوری» است یا «دموکراسی»؟
مطابق قانون اساسی ایالات متحده، نظام سیاسی این کشور مبتنی بر بر دموکراسی نمایندگی، تفکیک قوا، و کنترل و تعادل است، مفاهیمی که ریشه در قوانین اساسی ایالتی اولیه دارد که قبل از قانون اساسی فدرال بود. ساختار یک نظام جمهوری، همانطور که در قانون اساسی ایالات…
📄 یادداشت
اندر حکایت سعدی شیرازی و جلال آلاحمد
👤 اشکان زارع
قرائت تاریخ و فرهنگ ایران از دوران پس از مشروطه توسط ایرانیان بسیار مشوش شده است. دلیل این تشویش هم به عدم درک از مفهوم سنت نزد روشنفکر ایرانی بر میگردد.
در نبود فهم از سنت، روشنفکر ایرانی ملتمس و دنبالهروی ایدئولوژی شد؛ به نظرم میتوان ایدئولوژی در ایران را به تأکید بر بخشی از سنت مورد علاقه روشنفکر ایرانی معنا داد. بههرروی، این رویکرد سببساز عدم ورود ایران به تجدد شده است.
یکی از این قاریان ایدئولوژیک از سنت جلال آلاحمد است؛ همو که در کتاب غرب زدگی و خدمت و خیانت روشنفکران دست به تحریف مفاهیم سنت ایران زده است. پیشتر در مقالهای با عنوان «شاهعباس و شعبدهبازی روشنفکران» که در مجله کرگدن منتشر شد به رویکرد ایدئولوژیک جلال در مواجهه با تاریخ پرداختهام؛ حال اشارهای کوتاه به مواجهه او با ادبیات فارسی و به طور خاص سعدی به عنوان شخصیت برجسته ادب فارسی در نزد ملت ایران میکنم.
بسیاری از روشنفکران ایرانی در مواجهه با سنت، و عدم توانایی در طرح پرسش از سنت به ستیز با آن پرداختند؛ ادبیات فارسی نیز به عنوان بخش مهمی از سنت ایران از این غائله هجمههای بسیاری دید. سعدی از آنجا که پر کاربرد بود و در نزد عامه ملت ایران پر طرفدار، در پیش نظر روشنفکران برابر با خود ادبیات فارسی شد. جلال برای اینکه سنت ایران را به نفع ایدئولوژی خود تضعیف کند، به سعدی ترکتازی میکند.
او در سال بیستنه در مقالهای به گلستان سعدی اشاره میکند و میگوید: «گلستان سعدی با همه بیمایگی و لغت پردازی آن، این همه معروفیت پیدا کرده.... برای آن است که در همه گلستان یک قطعه شعر زیادتر از ده بیت و یک قطعه نثر بیش از نیم صفحه نمیتوانید پیدا کنید...»
او از سعدی خرده میگیرد که در بحبوحه غارت مغول و یکسال پیش از قتل خلیفه اسلامی چرا میگوید: «در آن ساعت که ما را وقت خوش بود- زهجرت ششصد و پنجاه و شش بود»
جلال بیتوجه به ماده تاریخ ایران، از سعدی شاعر خرده میگیرد که چرا مثل او به قول امروزیها اهل «چس ناله» نبود؛ روشنفکر ایرانی همهچیز را در کنش سیاسی و کنشسیاسی را در شعبدهبازیهای هیجانی میفهمد. بههر روی روشنفکری ایران در عدم توانایی پرسش از سنت، در پارهای مواقع به فحاشی و انکار سنت روی آورد. ادبیات فارسی نیز چون بخش مهمی از سنت ایرانی بود و سعدی در نظر ایشان عین زبان فارسی، او را بسیار نکوهیدهاند.
منبع: کانال نوبسنده:
https://www.tg-me.com/iranpazhohi
◽️@utfinance◽️
اندر حکایت سعدی شیرازی و جلال آلاحمد
👤 اشکان زارع
قرائت تاریخ و فرهنگ ایران از دوران پس از مشروطه توسط ایرانیان بسیار مشوش شده است. دلیل این تشویش هم به عدم درک از مفهوم سنت نزد روشنفکر ایرانی بر میگردد.
در نبود فهم از سنت، روشنفکر ایرانی ملتمس و دنبالهروی ایدئولوژی شد؛ به نظرم میتوان ایدئولوژی در ایران را به تأکید بر بخشی از سنت مورد علاقه روشنفکر ایرانی معنا داد. بههرروی، این رویکرد سببساز عدم ورود ایران به تجدد شده است.
یکی از این قاریان ایدئولوژیک از سنت جلال آلاحمد است؛ همو که در کتاب غرب زدگی و خدمت و خیانت روشنفکران دست به تحریف مفاهیم سنت ایران زده است. پیشتر در مقالهای با عنوان «شاهعباس و شعبدهبازی روشنفکران» که در مجله کرگدن منتشر شد به رویکرد ایدئولوژیک جلال در مواجهه با تاریخ پرداختهام؛ حال اشارهای کوتاه به مواجهه او با ادبیات فارسی و به طور خاص سعدی به عنوان شخصیت برجسته ادب فارسی در نزد ملت ایران میکنم.
بسیاری از روشنفکران ایرانی در مواجهه با سنت، و عدم توانایی در طرح پرسش از سنت به ستیز با آن پرداختند؛ ادبیات فارسی نیز به عنوان بخش مهمی از سنت ایران از این غائله هجمههای بسیاری دید. سعدی از آنجا که پر کاربرد بود و در نزد عامه ملت ایران پر طرفدار، در پیش نظر روشنفکران برابر با خود ادبیات فارسی شد. جلال برای اینکه سنت ایران را به نفع ایدئولوژی خود تضعیف کند، به سعدی ترکتازی میکند.
او در سال بیستنه در مقالهای به گلستان سعدی اشاره میکند و میگوید: «گلستان سعدی با همه بیمایگی و لغت پردازی آن، این همه معروفیت پیدا کرده.... برای آن است که در همه گلستان یک قطعه شعر زیادتر از ده بیت و یک قطعه نثر بیش از نیم صفحه نمیتوانید پیدا کنید...»
او از سعدی خرده میگیرد که در بحبوحه غارت مغول و یکسال پیش از قتل خلیفه اسلامی چرا میگوید: «در آن ساعت که ما را وقت خوش بود- زهجرت ششصد و پنجاه و شش بود»
جلال بیتوجه به ماده تاریخ ایران، از سعدی شاعر خرده میگیرد که چرا مثل او به قول امروزیها اهل «چس ناله» نبود؛ روشنفکر ایرانی همهچیز را در کنش سیاسی و کنشسیاسی را در شعبدهبازیهای هیجانی میفهمد. بههر روی روشنفکری ایران در عدم توانایی پرسش از سنت، در پارهای مواقع به فحاشی و انکار سنت روی آورد. ادبیات فارسی نیز چون بخش مهمی از سنت ایرانی بود و سعدی در نظر ایشان عین زبان فارسی، او را بسیار نکوهیدهاند.
منبع: کانال نوبسنده:
https://www.tg-me.com/iranpazhohi
◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت
اگر غرب بیدار نشود...
👤 سودابه قیصری
در فضای مجازی امریکا و بریتانیا از حضور فعال کمونیستها و مارکسیستها در قالب ووک و پروگرسیو مینالند که:
چه نشستهاید که سالهاست رسانه و دنیای آکادمیک و به اصطلاح روشنفکران به مغزشویی مشغولند و استارمر و اوباما و شرکا و نیابتیهایشان در اتحادیه اروپا بر ضدِ فرهنگ و تمدن و تاریخ غرب شورش کردهاند و دیکتاتوری خزنده در جریان است. تاچر، چرچیل، ریگان و جورج واشنگتن ناگهان از قهرمان و پیشرو به استعمارگر و نژادپرست تبدیل شدهاند! از قطع و اختلال اینترنت و بازداشتها به دلیل پست نظر شخصی در فضای مجازی میگویند و از سیانان و گاردین که از کامالا هریس بیسواد، ناجی افسانهای ساختهاند!!!
کاملا روشن است که هر گونه تغییر غرب به سوی فضایی بسته و توتالیتر، بیتردید بر سرنوشت ما هم موثر است. حتی اقتصاد ضعیف و غیر آزاد در غرب نیز در زندگی پر مصیبت ما نقش دارد و راستش این موضوع به شدت نگرانم میکند. اما...
اگر مردم کشورهای واقعا اسیر توتالیتاریسم و دیکتاتوری با نام و نشانی مستعار مجبورند در فضای مجازی عجز و ناله کنند، چارهای ندارند چون سالهاست با اعتراض در خیابانها کشته و مجروح میشوند و جوانیشان پشت میلههای زندان تباه میشود.
اگر مردم کشورهای سوریه، روسیه، ونزوئلا، کوبا، کرهشمالی، عراق، لیبی، ایران و... به رغم تلاش جانفرسای سالیان دراز نتوانستهاند از توتالیتر خلاص شوند، چون چیزی به نام انتخابات آزاد معنا نداشته و مردم حتی در صورت انتخابات مجبور بودهاند به کسانی رای دهند که مورد تایید گروه حاکم بوده و کسی خارج از این دایره اصولا تایید نمیشود که مردم انتخابش کنند.
اما آیا مردم ایالات متحد، بریتانیا و اروپا هم میتوانند چنین ادعایی را مطرح کنند؟
مردم غرب سالهاست هشدار امثال هیچنز، سلمان رشدی، گد سعد، تیم رابینسون و امثالهم را شنیدهاند، اما به ضربالمثل "ایشالا بزه" پناه برده و بیخیال، مشغول بازی رژههای پراید، رنگین کمانیها، ترنسها و اخیرا مردانی که خود را زن جا میزنند، ووکها و مترقیها، جنگ زرگری بین سفید و سیاه، فقیر و بیلیونر، استعمارگر و مستعمره، راست و چپ، کنسل کالچر و کوفت و زهرمار شدهاند و سیاسیون با فراغ بال قوانین انتخابات را به میل خود تغییر میدهند، مردم را به خاطر پست تصویر یک پرچم و میم دو سال زندان میکنند، قوانین جدیدی علیه آزادی بیان وضع میکنند و الی آخر.
و باز همان مردمِ غافل پای صندوقهای رای به گروهی رای میدهند که طی ۱۶ سال هر بار آزادیشان را محدودتر کرده است و باز هم به حزبی رای میدهند که در اولین روزهای قدرت جز دستگیری و حکمهای سنگین زندان برای مردم بریتانیا چیزی به ارمغان نیاورد و به راحتی تظاهرات میهندوستان در اعتراضِ به نابودی فرهنگشان و از بینرفتن آزادی و امنیت خودشان و فرزندانشان را با انگ "راست افراطی" سرکوب کرد.
بله، مردم غرب در فضایی آزاد و با سازوکارهای لیبرال، نمیتوانند از فریبخوردن و "نمیدانستیم" برای بیعملی و تنبلیشان بهانه بتراشند و اگر به خود نجنبد، دیگر نه از آزادی نشانی می ماند، نه از دموکراسی و نه از لیبرالیسم.
◽️@utfinance◽️
اگر غرب بیدار نشود...
👤 سودابه قیصری
در فضای مجازی امریکا و بریتانیا از حضور فعال کمونیستها و مارکسیستها در قالب ووک و پروگرسیو مینالند که:
چه نشستهاید که سالهاست رسانه و دنیای آکادمیک و به اصطلاح روشنفکران به مغزشویی مشغولند و استارمر و اوباما و شرکا و نیابتیهایشان در اتحادیه اروپا بر ضدِ فرهنگ و تمدن و تاریخ غرب شورش کردهاند و دیکتاتوری خزنده در جریان است. تاچر، چرچیل، ریگان و جورج واشنگتن ناگهان از قهرمان و پیشرو به استعمارگر و نژادپرست تبدیل شدهاند! از قطع و اختلال اینترنت و بازداشتها به دلیل پست نظر شخصی در فضای مجازی میگویند و از سیانان و گاردین که از کامالا هریس بیسواد، ناجی افسانهای ساختهاند!!!
کاملا روشن است که هر گونه تغییر غرب به سوی فضایی بسته و توتالیتر، بیتردید بر سرنوشت ما هم موثر است. حتی اقتصاد ضعیف و غیر آزاد در غرب نیز در زندگی پر مصیبت ما نقش دارد و راستش این موضوع به شدت نگرانم میکند. اما...
اگر مردم کشورهای واقعا اسیر توتالیتاریسم و دیکتاتوری با نام و نشانی مستعار مجبورند در فضای مجازی عجز و ناله کنند، چارهای ندارند چون سالهاست با اعتراض در خیابانها کشته و مجروح میشوند و جوانیشان پشت میلههای زندان تباه میشود.
اگر مردم کشورهای سوریه، روسیه، ونزوئلا، کوبا، کرهشمالی، عراق، لیبی، ایران و... به رغم تلاش جانفرسای سالیان دراز نتوانستهاند از توتالیتر خلاص شوند، چون چیزی به نام انتخابات آزاد معنا نداشته و مردم حتی در صورت انتخابات مجبور بودهاند به کسانی رای دهند که مورد تایید گروه حاکم بوده و کسی خارج از این دایره اصولا تایید نمیشود که مردم انتخابش کنند.
اما آیا مردم ایالات متحد، بریتانیا و اروپا هم میتوانند چنین ادعایی را مطرح کنند؟
مردم غرب سالهاست هشدار امثال هیچنز، سلمان رشدی، گد سعد، تیم رابینسون و امثالهم را شنیدهاند، اما به ضربالمثل "ایشالا بزه" پناه برده و بیخیال، مشغول بازی رژههای پراید، رنگین کمانیها، ترنسها و اخیرا مردانی که خود را زن جا میزنند، ووکها و مترقیها، جنگ زرگری بین سفید و سیاه، فقیر و بیلیونر، استعمارگر و مستعمره، راست و چپ، کنسل کالچر و کوفت و زهرمار شدهاند و سیاسیون با فراغ بال قوانین انتخابات را به میل خود تغییر میدهند، مردم را به خاطر پست تصویر یک پرچم و میم دو سال زندان میکنند، قوانین جدیدی علیه آزادی بیان وضع میکنند و الی آخر.
و باز همان مردمِ غافل پای صندوقهای رای به گروهی رای میدهند که طی ۱۶ سال هر بار آزادیشان را محدودتر کرده است و باز هم به حزبی رای میدهند که در اولین روزهای قدرت جز دستگیری و حکمهای سنگین زندان برای مردم بریتانیا چیزی به ارمغان نیاورد و به راحتی تظاهرات میهندوستان در اعتراضِ به نابودی فرهنگشان و از بینرفتن آزادی و امنیت خودشان و فرزندانشان را با انگ "راست افراطی" سرکوب کرد.
بله، مردم غرب در فضایی آزاد و با سازوکارهای لیبرال، نمیتوانند از فریبخوردن و "نمیدانستیم" برای بیعملی و تنبلیشان بهانه بتراشند و اگر به خود نجنبد، دیگر نه از آزادی نشانی می ماند، نه از دموکراسی و نه از لیبرالیسم.
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
چرا افزایش یا آزاد شدن قیمت بنزین ربطی به آزادی اقتصادی ندارد
👤 رضا زارعپور
«بدون فرایند بازار، افزایش قیمت بنزین به هیچ مکانیسمی که رفاه مردم را ذرهای افزایش دهد منجر نمیشود؛ بلکه برعکس، تنها نتیجه و البته تنها هدف از آن این است که ایرانیها کمتر بنزین مصرف کنند که وقتی هیچ چیز دیگری تغییر نکند، بهمعنی کاهش رفاه ملی خواهد بود. دغدغه افزایش "رفاه" دولت است، نه رفاه مردم.»
متن کامل را در این لینک بخوانید.
منبع: @austro_libertarian
◽️@utfinance◽️
چرا افزایش یا آزاد شدن قیمت بنزین ربطی به آزادی اقتصادی ندارد
👤 رضا زارعپور
«بدون فرایند بازار، افزایش قیمت بنزین به هیچ مکانیسمی که رفاه مردم را ذرهای افزایش دهد منجر نمیشود؛ بلکه برعکس، تنها نتیجه و البته تنها هدف از آن این است که ایرانیها کمتر بنزین مصرف کنند که وقتی هیچ چیز دیگری تغییر نکند، بهمعنی کاهش رفاه ملی خواهد بود. دغدغه افزایش "رفاه" دولت است، نه رفاه مردم.»
متن کامل را در این لینک بخوانید.
منبع: @austro_libertarian
◽️@utfinance◽️
Telegraph
چرا افزایش یا آزاد شدن قیمت بنزین ربطی به آزادی اقتصادی ندارد
در یک اقتصاد مبتنی بر بازار، آزادی قیمتها را باید یک (و تنها) ابزار سیگنال و نقطهی شروع فرایند بازار درنظر گرفت. به بیانی متفاوت، آزادی قیمتها پدیدهای نیست که بهخودیخود منجر به افزایش رفاه شود. از یک طرف، قیمتهای آزاد همانند چراغ شروع یک مسابقهی ماشینسواری…
📄 مقاله
آیا وطن باید مقدس باشد؟
👤 مهرپویا علا
اجازه دهید بدون پرداختن به اشخاصی که چنین سخنی را مطرح میکنند یا انگیزههایی که ممکن است از مطرح کردن آن داشته باشند، خود این داعیه را کمی دقیقتر و تا جای ممکن با روش علمی بشکافیم. برای این کار ما پرسشی را مطرح کرده و کوشش میکنیم به آن پاسخ دهیم. پرسش ما این است که وقتی میگویند چیزی مقدس است منظور چیست؟ امر قدسی به چه معناست؟
◽️@utfinance◽️
آیا وطن باید مقدس باشد؟
👤 مهرپویا علا
اجازه دهید بدون پرداختن به اشخاصی که چنین سخنی را مطرح میکنند یا انگیزههایی که ممکن است از مطرح کردن آن داشته باشند، خود این داعیه را کمی دقیقتر و تا جای ممکن با روش علمی بشکافیم. برای این کار ما پرسشی را مطرح کرده و کوشش میکنیم به آن پاسخ دهیم. پرسش ما این است که وقتی میگویند چیزی مقدس است منظور چیست؟ امر قدسی به چه معناست؟
◽️@utfinance◽️
Telegraph
آیا وطن باید مقدس باشد؟
اجازه دهید بدون پرداختن به اشخاصی که چنین سخنی را مطرح میکنند یا انگیزههایی که ممکن است از مطرح کردن آن داشته باشند، خود این داعیه را کمی دقیقتر و تا جای ممکن با روش علمی بشکافیم. برای این کار ما پرسشی را مطرح کرده و کوشش میکنیم به آن پاسخ دهیم. پرسش…
Forwarded from اویس ارشادیان (oveiss ershadian)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موسی غنینژاد؛ آیا بحث درباره لیبرالیسم برای حل بحرانهای امروز ما فایده دارد؟
#موسی_غنی_نژاد
#لیبرالیسم
#آدام_اسمیت
🆔 @oveissershadian | اویس ارشادیان
لینک اینستاگرام و ایکس:
Instagram | X(twitter)
#موسی_غنی_نژاد
#لیبرالیسم
#آدام_اسمیت
🆔 @oveissershadian | اویس ارشادیان
لینک اینستاگرام و ایکس:
Instagram | X(twitter)
👤 پرویز خسروشاهی / اقتصاددان:
«این روزها مجدداَ بحث اصلاحات قیمتی و غیرقیمتی بخصوص در زمینه بنزین داغ شده است.
اصلاحات قیمتیِ موضعی، در مجموع مضراتش بیشتر از مزایای آن است. اما بدیل آن، اصلاحات غیرقیمتی نیست. اصلاحات غیرقیمتی یک ایده سرِکاری است. بدیل اصلاحات قیمتیِ موضعی، باز کردن مسیر مسدود رشد سرمایهگذاری مولد بخش خصوصی داخلی و خارجی از محل منابع خود آنهاست تا انواع ناترازیها را در خود جذب و هضم کند، و این نمیشود جز با رفع تنشهای مزمنی که در روابط میان دولت و بنگاه، دولت و خانوار و روابط خارجی؛ جاری و ساری است.»
◽️@utfinance◽️
«این روزها مجدداَ بحث اصلاحات قیمتی و غیرقیمتی بخصوص در زمینه بنزین داغ شده است.
اصلاحات قیمتیِ موضعی، در مجموع مضراتش بیشتر از مزایای آن است. اما بدیل آن، اصلاحات غیرقیمتی نیست. اصلاحات غیرقیمتی یک ایده سرِکاری است. بدیل اصلاحات قیمتیِ موضعی، باز کردن مسیر مسدود رشد سرمایهگذاری مولد بخش خصوصی داخلی و خارجی از محل منابع خود آنهاست تا انواع ناترازیها را در خود جذب و هضم کند، و این نمیشود جز با رفع تنشهای مزمنی که در روابط میان دولت و بنگاه، دولت و خانوار و روابط خارجی؛ جاری و ساری است.»
◽️@utfinance◽️
ترجمه_مقدمه_کتاب_کنش_انسانی_نوشته_فون_میزس.pdf
596.2 KB
📄 ترجمه مقدمه کتاب «کنش انسانی» نوشته لودویگ فون میزس ترجمه محمد کهربی
👤 محمد کهربی:
«این متن به مناسبت پایان ترجمه کتاب کنش انسانی است.
سه شنبه 13 شهریور / ساعت 1:30
امیدوارم کتاب بعد از ویراستاری ادبی و علمی خوب توسط ناشری که هنوز مشخص نشده به دست مخاطب برسد، در این بین از پوریا پورفرج برای معرفی بهترین نسخه کتاب و هل اول برای ترجمه و دوستانی که در حین ترجمه برای واژگان تخصصی من را یاری دادند امیر حسین خالقی، امیر جوادی و مهران خسروزاده تشکر می کنم.»
منبع: کانال نویسنده: یک جنرالیست
@be_a_generalist
◽️@utfinance◽️
👤 محمد کهربی:
«این متن به مناسبت پایان ترجمه کتاب کنش انسانی است.
سه شنبه 13 شهریور / ساعت 1:30
امیدوارم کتاب بعد از ویراستاری ادبی و علمی خوب توسط ناشری که هنوز مشخص نشده به دست مخاطب برسد، در این بین از پوریا پورفرج برای معرفی بهترین نسخه کتاب و هل اول برای ترجمه و دوستانی که در حین ترجمه برای واژگان تخصصی من را یاری دادند امیر حسین خالقی، امیر جوادی و مهران خسروزاده تشکر می کنم.»
منبع: کانال نویسنده: یک جنرالیست
@be_a_generalist
◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت
چپها علیه سعدی!
👤اشکان زارع
اسماعیل خویی شاعر ایدئولوگ و از حامیان چریکهای فدایی خلق، همان توسعهدهندگان تروریسم در سپهر سیاسی ایران، است. او که تحت تبلیغات چپها به شهرتی کاذب همچون شاملو و سایه دست پیدا کرده است با ادبیات کلاسیک ایرانی ستیز داشت. او به سعدی میتازد، سعدی را «ناظم» و از نظر روحیه شاعرانه وی را آدم متوسطی میداند. از لحاظ محتوا نیز سعدی را شاعری «سازشکار»، معمولی و پذیرنده شرایط زمانی-مکان خطاب میکند، وی را مرتجع و موعظهگری کاسبکار میفهمد و سعدی را بیوطن و شاعر آدمهای متوسط و کاسبکار، به خلق معرفی میکند. این قرائت از سعدی گویی بنا به تصمیم حزبی صورت میگیرد؛ رضا براهنی که او نیز همچو خویی از اعضای کانون نویسندگان همان بازوی فرهنگی چپها در ایران است نظری مشابه خویی راجعبه سعدی را صادر میکند.او نیز در کشکول خویش، طلا در مس، سعدی را شاعری سازشکار میداند و میگوید« نیروهای اهریمنی کارشان این است که خلق را پاره پاره در بندند و مثلهشانکنند؛ در چنین موقعیتی ابنالوقتها و سازشکارانی چون سعدی پیدا میشوند و ندای سازش خود را به گوش خلقالله خواهند رسانید که:
چون دستی نتانی گزیدن ببوس
که با غالبان، چاره زرق است و بوس»
این تبلیغات علیه سعدی در میان بقیه چپها نیز وجود دارد و نشان میدهد که روسای فرهنگی حزب به شکل برنامهریزی شده به ارکان فرهنگی و ملی ایران میتاختند.
همین جماعت در سر خلق و عوام کردند که هنرمند، نویسنده و شاعر و بقیهالسیف اهالی فرهنگ و هنر علاوه بر هنرمند بودن باید چریک و هفتتیرکش و قالتاق نیز باشند.
منبع: کانال نویسنده: https://www.tg-me.com/iranpazhohi
🔗همچنین بخوانید:
اندر حکایت سعدی شیرازی و جلال آل احمد
◽️@utfinance◽️
چپها علیه سعدی!
👤اشکان زارع
اسماعیل خویی شاعر ایدئولوگ و از حامیان چریکهای فدایی خلق، همان توسعهدهندگان تروریسم در سپهر سیاسی ایران، است. او که تحت تبلیغات چپها به شهرتی کاذب همچون شاملو و سایه دست پیدا کرده است با ادبیات کلاسیک ایرانی ستیز داشت. او به سعدی میتازد، سعدی را «ناظم» و از نظر روحیه شاعرانه وی را آدم متوسطی میداند. از لحاظ محتوا نیز سعدی را شاعری «سازشکار»، معمولی و پذیرنده شرایط زمانی-مکان خطاب میکند، وی را مرتجع و موعظهگری کاسبکار میفهمد و سعدی را بیوطن و شاعر آدمهای متوسط و کاسبکار، به خلق معرفی میکند. این قرائت از سعدی گویی بنا به تصمیم حزبی صورت میگیرد؛ رضا براهنی که او نیز همچو خویی از اعضای کانون نویسندگان همان بازوی فرهنگی چپها در ایران است نظری مشابه خویی راجعبه سعدی را صادر میکند.او نیز در کشکول خویش، طلا در مس، سعدی را شاعری سازشکار میداند و میگوید« نیروهای اهریمنی کارشان این است که خلق را پاره پاره در بندند و مثلهشانکنند؛ در چنین موقعیتی ابنالوقتها و سازشکارانی چون سعدی پیدا میشوند و ندای سازش خود را به گوش خلقالله خواهند رسانید که:
چون دستی نتانی گزیدن ببوس
که با غالبان، چاره زرق است و بوس»
این تبلیغات علیه سعدی در میان بقیه چپها نیز وجود دارد و نشان میدهد که روسای فرهنگی حزب به شکل برنامهریزی شده به ارکان فرهنگی و ملی ایران میتاختند.
همین جماعت در سر خلق و عوام کردند که هنرمند، نویسنده و شاعر و بقیهالسیف اهالی فرهنگ و هنر علاوه بر هنرمند بودن باید چریک و هفتتیرکش و قالتاق نیز باشند.
منبع: کانال نویسنده: https://www.tg-me.com/iranpazhohi
🔗همچنین بخوانید:
اندر حکایت سعدی شیرازی و جلال آل احمد
◽️@utfinance◽️
Forwarded from اشکان زارع
سر فصلهای درسگفتار تاملاتی بر جریان فکری چپ نو
این دوره در سه ترم برگزار خواهد شد؛ هر ترم شامل پنج جلسه ۱/۵ خواهد بود.
سرفصلهای ترم اول:
جلسه اول- چپ چیست؟
جلسه دوم-راست چیست؟
جلسه سوم-چپ نو در بریتانیا( چه کسانیاند، چه میگویند و در کجاها نفوذ فکرشان تأثیر گذاشته است)
جلسه چهارم-چپ در آمریکا چگونه عمل میکند؟ (آیا ایده آمریکا در خطر است؟)
جلسه پنجم-چپ نو در فرانسه(آیا چپ فرانسوی از سارتر تا فوکو دنبال آزادی بودهاند؟)
ترم دوم؛
جلسه اول-میراث فکری آلمان در قهقهرا( چپ نو در آلمان)
جلسه دوم-اروشنفکران چریک!(آلوتسر، لکان ، دلوز)
جلسه سوم- مارکسیسم فرهنگی؛(نگاهی به جنگ بینالملل فرهنگی. تمدن بشری پس از گرامشی و ادوارد سعید)
جلسه چهارم-استالین از گور باز میگردد(آلن بدیو و ژیژک)
جلسه پنجم-زبان طراز نوین و بشریت امروز
ترم سوم؛
جلسه اول-حقیقت بر اساس نظر شخصی(آیا واقعیت امری اختیاری است)
جلسه دوم-تاملی درباره عدالت اجتماعی
جلسه سوم-روشنفکران در دفاع از کمونیسم( چگونه روشنفکران با کنشهای استالین همراه شدند؟)
جلسه چهارم-درباره نژاد پرستی و حقوق مضاعف
جلسه پنجم- درباره حقوق حیوانات
پینوشت: یکی از منابع اصلی این دوره، کتاب متفکران چپ نو راجر اسکروتن است؛ این کتاب توسط بابک واحدی ترجمه شده و از سوی انتشارات مینوی خرد به انتشار رسیده است.
البته مداخل ورود به گفتارها از این کتاب است و درسگفتار موضوعات بسیطتری را شامل میشود.
این درسگفتار از مهرماه آغاز خواهد شد.
در صورت تمایل میتوانید به حساب زیر پیام دهید👇👇
@ashkanzareclass
این دوره در سه ترم برگزار خواهد شد؛ هر ترم شامل پنج جلسه ۱/۵ خواهد بود.
سرفصلهای ترم اول:
جلسه اول- چپ چیست؟
جلسه دوم-راست چیست؟
جلسه سوم-چپ نو در بریتانیا( چه کسانیاند، چه میگویند و در کجاها نفوذ فکرشان تأثیر گذاشته است)
جلسه چهارم-چپ در آمریکا چگونه عمل میکند؟ (آیا ایده آمریکا در خطر است؟)
جلسه پنجم-چپ نو در فرانسه(آیا چپ فرانسوی از سارتر تا فوکو دنبال آزادی بودهاند؟)
ترم دوم؛
جلسه اول-میراث فکری آلمان در قهقهرا( چپ نو در آلمان)
جلسه دوم-اروشنفکران چریک!(آلوتسر، لکان ، دلوز)
جلسه سوم- مارکسیسم فرهنگی؛(نگاهی به جنگ بینالملل فرهنگی. تمدن بشری پس از گرامشی و ادوارد سعید)
جلسه چهارم-استالین از گور باز میگردد(آلن بدیو و ژیژک)
جلسه پنجم-زبان طراز نوین و بشریت امروز
ترم سوم؛
جلسه اول-حقیقت بر اساس نظر شخصی(آیا واقعیت امری اختیاری است)
جلسه دوم-تاملی درباره عدالت اجتماعی
جلسه سوم-روشنفکران در دفاع از کمونیسم( چگونه روشنفکران با کنشهای استالین همراه شدند؟)
جلسه چهارم-درباره نژاد پرستی و حقوق مضاعف
جلسه پنجم- درباره حقوق حیوانات
پینوشت: یکی از منابع اصلی این دوره، کتاب متفکران چپ نو راجر اسکروتن است؛ این کتاب توسط بابک واحدی ترجمه شده و از سوی انتشارات مینوی خرد به انتشار رسیده است.
البته مداخل ورود به گفتارها از این کتاب است و درسگفتار موضوعات بسیطتری را شامل میشود.
این درسگفتار از مهرماه آغاز خواهد شد.
در صورت تمایل میتوانید به حساب زیر پیام دهید👇👇
@ashkanzareclass