Telegram Web Link
📄 یادداشت

وقتی مصطفی ملکیان با افزایش قیمت بنزین مخالفت می‌کند

👤 مرتضی کاظمی

استدلال‌های مصطفی ملکیان در مخالفت با افزایش قیمت بنزین هر چقدر قوت و ضعف داشته باشد از این نظر مهم است که او شهروندی است دارای نفوذ اجتماعی و اینکه او قانع نشده و با دلایل مطرح شده توسط رییس‌جمهور و اقتصاددانان همراهی نکرده از جنبه‌های مختلف می‌تواند دارای اهمیت باشد. ممکن است گفته شود مصطفی ملکیان تمایلات چپ‌گرایانه دارد یا گفته شود او برای اظهار نظر در مورد موضوعات اقتصادی صلاحیت ندارد اما من فکر می‌کنم نباید شهروندان را با چنین چماق‌هایی همچون علم و تخصص، مرعوب و برای اظهار و ابراز نظرات محدود کرد. درست است که چپ‌گراها و دولت‌گراها غالباً با افزایش قیمت بنزین مخالفت کرده و می‌کنند اما واقعیت این است که در میان دیگر گرایش‌ها حتی چپ‌ستیزها کم نیستند افرادی که این روزها با افزایش قیمت بنزین مخالفت می‌کنند.

آنچه بر روابط اقتصادی میان حکومت و مردم ایجاد شده به نوعی از کش و واکش تبدیل شده است. دستگاه سیاسی از طریق ایجاد تورم و تحمیل‌ انواع مالیات‌ها و محدودیت‌ها به نفع خود و وابستگانش از جیب مردم می‌کشد و مردم مخصوصاً قشر متوسط تنها منبعی که برای بازپس‌گیری سراغ دارند همین بنزین و انرژی ارزان است. به‌نظر می‌رسد آنچه مهم است تغییر در این رابطه و تغییر در این نوع از اقتصادِ سیاسی است. اقتصادِ سیاسی که بر مبنای غارت و اتلاف شکل گرفته و به مرور تثبیت شده است.

با این وصف، برای ایجاد چنین تغییری در این رابطه اقتصادی سیاسی چه سازوکار جدیدی باید شکل بگیرد؟

در شبهِ پاسخی به این سوال قبلاً با عنوان دولت بنزین‌فروش یادداشتی نوشته‌ام. در قسمتی از آن یادداشت گفته‌ام:

گره‌ِ کوری که در کلاف پیچیده‌ٔ قیمت‌ِ بنزین ایجاد شده به این موضوع مربوط است که دولت‌های ایران، بنزین‌فروش بوده‌ و هستند... دولت در‌ ایران فروشنده‌ خیلی چیزها است؛ بنزین‌فروش، گازوییل‌‌فروش،‌ اتومبیل‌فروش، بیمه‌فروش، کفش‌فروش، بلیط‌فروش، فیلم‌فروش، مجوزفروش، مدرک‌فروش، درمان‌فروش، دارو‌فروش، برق‌فروش و فروشنده‌ٔ صدها قلم کالا و خدمات می‌باشد. این دولت تا وقتی خودش را از این مصیبتِ دلال و بنگاه‌دار بودن رها نکند؛ شرمنده می‌ماند. اما چرا با اینکه اکثر عقلای جهان این موضوع را فهمیده‌اند؛ مسأله همچنان بغرنج و حل‌ناشدنی است؟

✍️ مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در هفتم شهریور ۱۴۰۳
https://www.tg-me.com/mortezakazemii


◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 اقتصاد دستوری نتیجه توهم عقل کل بودن است

👤 موسی غنی‌نژاد

▫️برخی سیاست‌مداران گمان می‌کنند که می‌توانند برای همه نیازهای افراد جامعه برنامه‌ریزی کنند درحالی که به بیان موسی غنی‌نژاد برنامه‌ریزی متمرکز که تخصیص منابع را انجام می‌دهد،‌ منجر به اقتصاد دستوری می‌شود.

▫️وی در ادامه این گفت‌وگو با امیرحسین خالقی، که با موضوع عقلانیت از منظر هایک است به بیان تبعات اقتصاد دستوری پرداخت.

◽️@utfinance◽️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داستان یک خودکفایی.pdf
1.3 MB
📄 مقاله

داستان یک خودکفایی

برگرفته از کتاب دولت قادر مطلق اثر فون میزس

👤 رضا زارع‌پور

《اقتصاد دولتی در مخالفت با تجارت آزاد و آزادی اقتصادی، راه استفاده از منابع کشورهای خارجی برای رسیدن به هدف خود را می‌بندد؛ پس در این حالت تنها دو راه باقی می‌ماند. یا پذیرش شکست و فروپاشی، یا گسترش مرزها به "فضای حیات"‌، که در واقع عبارت است از تمام کشورهایی که یک اقتصاد برای ادامه به منابع آن‌ها نیازمند است...》

@LibertyReader
@Austro_libertarian


◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 نقش قوانین در تأمین آزادی‌ شهروندان

/تحلیل جلد نخست کتاب «قانون، قانون‌گذاری و آزادی» هایک/

👤 موسی‌غنی‌نژاد

🎧 نسخه صوتی

▫️قانون و آزادی مفاهیمی هستند که در جامعه امروز به درستی به کار نمی روند و سبب سوتفاهم‌هایی می‌شوند که منشا بدفهمی است. فون هایک،‌ اقتصاددان و فیلسوف سیاسی معاصر در کتابی سه جلدی به نام قانون، قانون‌گذاری و آزادی به بسط این مفاهیم پرداخته است.

▫️امیرحسین خالقی،‌ پژوهشگر و مدرس دانشگاه در گفتگویی سه قسمتی میزبان موسی غنی نژاد، اقتصاددان و مترجم این کتاب است. خالقی در این گفتگو مفاهیم و مضامین کتاب قانون، قانون‌گذاری و آزادی را با غنی نژاد به بحث می‌گذارد و سعی در انتقال مفاهیم اصلی آن دارد.

▫️در قسمت اول این گفتگو جلد نخست کتاب هایک بررسی می‌شود. در جلد نخست، یعنی قواعد و نظم، در خصوص مفاهیمی بنیادی و شرایطی که یک قانون اساسی می‌تواند آزادی‌های شهروندانش را تأمین و تضمین کند، بحث می‌کند.

▫️به عقیده غنی‌نژاد قانونی را که اکثریت جامعه قبول نداشته باشند به حاکمیت قانون لطمه می‌زند. وی در این گفتگو به بیان نظرات هایک در خصوص قوانین و نظم جامعه می‌پردازد.

◽️@utfinance◽️
The_Sensory_Order_and_Other_Writings_on_the_Foundations_of_Theoretical.pdf
2.2 MB
📚 کتاب
The Sensory Order: An Inquiry Into the Foundations of Theoretical Psychology
نظم حسی: تحقیق در مبانی روانشناسی نظری

👤 فردریش فون هایک

📎 PDF - English

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

بازاندیشی مفاهیم فرهنگی

قیمت کتاب - بخش دوم

👤 سپاس ریوندی

برای ایرانی پول دادن پای آموزش تعریف نشده بود، چون از دبستان تا دکترا رایگان بود. (به نحوی تهکم‌آمیز، خصوصی‌سازی و درآمدزایی آموزش در ایران پس از تغییر رژیم و انقلاب به نام مستضعفان اتفاق افتاد، با مدارسی که نام تهکم‌آمیز و بامزه‌ی غیرانتفاعی را نیز داشتند.) پول دادن پای برق و گاز برای ایرانی هنوز هم تعریف نشده. چون اینها از اول به او رایگان داده شده و کسی هنوز جرات نکرده آن را با خصوصی‌سازی "درآمدزا" کند. به همین نمط، اولین و آخرین باری که ایرانی با نهادهای فرهنگی عالی و جدید روبرو شده آن را رایگان یافته، چون این نهادها در حکومت پهلوی تاسیس شدند که رویکردش حمایت از فرهنگ عالی بود. برای همین ایرانی تصوری از این ندارد که این حالت طبیعی نیست و اصلاً به ذهنش خطور نمی‌کند که بپرسد مخارج اینها از کجا تأمین می‌شود. در ایران پیش از انقلاب، کنسرت خواننده‌ی کاباره‌ای دوزاری (ستاره‌های موسیقی پاپ ایران!) گران بود، چون متعلق به بخش خصوصی بود و قیمتش را بازار و عرضه و تقاضا تعیین می‌کرد، ولی بازدید از تخت‌جمشید ارزان بود، چون دولت پهلوی در ایران به این چیزها یارانه می‌داد. الگوی این دولت رفتار مشابهی بود که خصوصاً در آن زمان در اروپای غربی هم دولت‌ها در قبال فرهنگ عالی داشتند و به انگیزه‌ی ترویج فرهنگ عالی یارانه‌ی قابل توجهی به موزه‌ها و بعضی سینماها و سالن‌های کنسرت و نظایر این می‌دادند. در قبال این یارانه از این نهادهای فرهنگی خواسته می‌شد که خدمات خود را چند برابر زیر قیمت به شهروند بومی عرضه کنند.

این امر در قبال فرهنگ عالی هنوز هم تا حدی در جهان رایج است و می‌توان گفت بدون آن این نوع از فرهنگ در منطق خشن "بازار" که غایتش نه فرهنگ و ارزش‌ها که پول است، نابود خواهد شد. اما این سیاست‌ها مشخصاً در فرانسه چندان موفق از آب درنیامد و چند دهه پیش این دولت به یک جامعه‌شناس فرانسوی پروژه‌ای برای تحلیل و حل این مشکل محول کرد. صورت مساله این بود که چرا اگرچه قیمت بازدید از موزه‌ی لوور برای شهروند فرانسوی یا بعضی اقشار تحت حمایت آن پایین است، باز هم استقبالی از آن نمی‌شود؟ چرا کارگر فرانسوی ترجیح می‌دهد برای خود و زن بچه‌اش بستنی بخرد و توی پارک دور بزند، ولی یک بار دست آنها را نمی‌گیرد که به موزه‌ای ببرد که مخاطب بین‌المللی برای رسیدن به آن سر و دست می‌شکند؟

اگر انحراف به چپ و مزخرفات فرانسوی را از جواب آن جامعه‌شناس بزداییم، نکته‌ی بسیار مهمی در آن هست: بلیت موزه‌ی لوور ارزان، ولی درک ارزش و اهمیت آن گران است. برای اینکه فرد در سن سی و چهل بفهمد که بهتر است پول را به بلیت موزه‌ی لوور بدهد تا به بستنی پارک لازم است او چیزی از اهمیت تاریخ، تمدن، هنر، فرهنگ و نظایر این بداند و این خود چیز گران‌قیمتی است. گذشته از افراد معدودی که به خاطر استعداد خود از سن کودکی به این نوع مسائل راغب می‌شوند و پی آنها را می‌گیرند، دیگران نیاز دارند که جایی، کسی، نهادی، آنها را در معرض هنر و فرهنگ عالی قرار دهد و با آن آشنا کند. اگر نکند، اگر رسانه مبتذل و منحط یا فاسد و ایدئولوژی‌زده باشد، اگر مدرسه و دانشگاه فقط نیرو برای بازار کار تولید کنند و خانواده به فقر فرهنگی دچار باشد، بچه کجا قرار است با این چیزها آشنا شود که در بزرگسالی برایش مساله بماند؟

اینجا ما به هسته‌ی اصلی مساله‌ی قیمت کتاب در ایران می‌رسیم. طبقه‌ی اشراف سنتی در ایران (که نحیف هم بود) با انقلاب منهدم شد. طبقه‌ی متوسطی که در سال‌های منتهی به انقلاب شکل گرفت خودش پر از انواع ناخالصی‌ها بود و به دلیل رشد سریع اقتصادی پر از رذایل تازه‌به‌دوران‌رسیدگی. به مرور در طی چند دهه همان هم از بالای متوسط به پایین متوسط رفت و شدیداً تضعیف شد. آنان که در شرایط جدید رشد کردند هم که محصول نوسان بازار ارز و دلالی و بساز بندازی و غیره بودند و حتی صفت تازه‌به‌دوران‌رسیده از سرشان زیاد است و واقعاً باید شغال به خم رنگ افتاده نامیدشان. اکنون چه کسی قرار است مخاطب کتاب خوب باشد جز همان اقلیتی که به استعداد خودش پیگیر است؟

از این روست که آرایشگاه‌های زنانه (و حتی مردانه) سالن‌های زیبایی، کافه‌رستوران‌ها، ویلاهای اجاره‌ای کجا و کجا و "پت‌شاپ"‌ها و غیره همه مشتری دارد و بسیار سودآور است، ولی کتابی که هم‌قیمت یک همبرگر است، فروشی ندارد.

روضه خواندن درباره‌ی بی‌فرهنگی مردم ما یاوه‌گویی و کلی‌گویی است. مشکل مشخصا طبقه‌ی جدید منحطی است که در خانواده‌ای به غایت بی‌فرهنگ بزرگ شده و از قبل فساد بالا آمده. به تعبیری که یک بار به کار بردم، او به درجه‌ای پرت است که حتی به اهلیت فرهنگ نمی‌تواند تظاهر کند. حتی به ذهنش نمی‌رسد که شاید کتاب خواندن چیز باکلاسی باشد، چه رسد به آنکه بخواهد ذهناً درگیر آن شود.

کتاب گران نیست، آنها ارزانند.

◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 Praxeology: The Method of Economics

👤 Hans-Hermann Hoppe

🏛 mises institute

🗓 2011

◽️@utfinance◽️
👤 لودویگ فون میزس:

«در رابطه با سیاست اقتصادی، سوسیالیسم و کمونیسم یکسان هستند»

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

نگاهی به کٌمِدی کنترل قیمت هریس


👤 مانی بشرزاد

فردی برای خرید تخم مرغ به مغازه‌ای می‌رود و می‌پرسد: یک شانه تخم مرغ چقدر است؟
 
فروشنده جواب می‌دهد: 3 دلار اما چیزی موجود نداریم.
 
به مغازه بعدی می‌رود و همان سوال را می‌پرسد.
فروشنده دوم جواب می‌دهد: 4 دلار اما موجود نداریم.

سرآخر به مغازه سوم می‌رود و می‌پرسد تخم مرغ موجود است؟
 فروشنده می‌گوید تخم مرغ داریم اما شانه‌ای 10 دلار است.

خریدار می‌گوید اما مغازه‌های قبلی 3 دلار و 4 دلار می‌فروختند!
 فروشنده می گوید: پس برو از همان ها تخم مرغ بخر!
 
خریدار می گوید اما آنها هیچی در انبار خود نداشتند.
فروشنده می گوید: من هم تخم مرغ هایم تمام شد قیمت آنها را شانه‌ای 2 دلار اعلام می‌کنم!



▫️این لطیفه قدیمی درباره کنترل قیمت‌هاست که به نظر می‌رسید عمر آن تمام شده باشد اما سیاست اقتصادی کامالا هریس نشان داد کنترل قیمت ادامه دارد و دیری نمی‌پاید که دولت گرایان وطنی نیز با ذکر طلایی "آمریکا که مهد بازار آزاده همین کار رو داره میکنه! " از این سیاست دفاع کنند.

▫️اما واکنش رسانه‌های همسو با هریس به این سیاست جالب است؛ واشنگتن پست در این باره نوشت: "زمانی که حریفتان شما را کمونیست خطاب می‌کند، شاید کنترل قیمت سیاست پیشنهادی خوبی نباشد!". اکونومیست و فایننشال تایمز نیز واکنش منفی نسب به سیاست پیشنهادی معاون رئیس جهمور نشان دادند.  اما ایده اصلی هریس برای غلبه بر تورم چیست؟

▫️نکته جالب در  اینجاست که هریس از لفظ کنترل قیمت استفاده نکرده است. او از لفظ Price gouging استفاده کرده است. نزدیک ترین کلمه فارسی برای آن گرانفروشی است. ایده اصلی آنها این است که در پس از کووید، دلیل جلو افتادن رشد تورم از رشد دستمزدها، طمع شرکت‌ها بوده است که با سو استفاده از تورم قیمت‌های خود را بیشتر از حدی که باید افزایش داده‌اند، ایده‌ای که تحت عنوان Greedflation شناخته می‌شود. به همین دلیل دولت با مداخله در بازار باید آنها را مجبور کند تا به قیمتی منصفانه کالاهای خود را به فروش برسانند. ایده اصلی آنها توصیف بالا رفتن سطح عمومی قیمت ها با Greedflation (طمع) به جای سیاست های غلط دولت است.

▫️تورم به خاطر طمع شرکت ها ایجاد نمی‌شود، بلکه به دلیل کوته نگری و رفتار خودمحوارنه سیاست مداران در زمانه بحران ایجاد می‌شود، ایده گرانفروشی ایده جذابی برای سیاست مداران است به این دلیل که خراب کاری که سیاست مدار انجام داده است را به دوش بازار می‌اندازد.

▫️بله، طمع باعث تورم می‌شود، اما نه طمع سرمایه‌دار، بلکه طمع سیاست مدار برای کنترل بیشتر اقتصاد، برای از بین بردن مشکل کنونی با ساخت مشکلی بزرگتر، برای کم ارزش کردن سرمایه مردم و بزرگ تر کردن جیب دولت. برای اینکه سیاست مدار اینکار را با خیالت راحت انجام بدهد چه کاری بهتر از اینکه آن را به گردن کارآفرینان و سرمایه‌داران بیندازند؟



🔗 منبع: کانال نویسنده : https://www.tg-me.com/manibasharzad

◽️@utfinance◽️
📄 گزارش تحلیلی

تنظیم‌گری یا تخریب‌گری؟

◽️ سیاست‌های رگولاتوری به ماشین توزیع رانت تبدیل شده است

◽️ گزارش «دنیای‌اقتصاد» از مداخلات سیاستی در ۸ بازار


◽️@utfinance◽️
📄 مقاله

افسانه فرود نرم در اقتصاد

👤 فرانک شوستاک

✍🏻 تلخیص و ترجمه: محمد مهدی وکیلی


فرانک شوستاک در مقاله‌ای منتشر شده از سوی مؤسسه میزس با عنوان «افسانه فرود نرم در اقتصاد» به نقد باور رایجی می‌پردازد که بانک‌های مرکزی، به‌ویژه فدرال رزرو، می‌توانند با دستکاری نرخ بهره در دوران تورمی، اقتصاد را به‌طوری کارآمد مدیریت کرده و به «فرود نرم» دست یابند. این اصطلاح به این معناست که اقتصاد می‌تواند بدون ورود به رکود، با تنظیم مناسب نرخ‌های بهره به مسیر رشد پایدار بازگردد. مقاله استدلال می‌کند که این رویکرد بیش از حد پیچیدگی‌های دینامیک اقتصادی را ساده می‌کند و مشکلات واقعی موجود در پس تورم و ناپایداری اقتصادی نهفته در آن را نادیده می‌گیرد.

به بیان شوستاک، تورم به اشتباه به‌عنوان افزایش عمومی سطح قیمت‌ها در نظر گرفته می‌شود که بانک‌های مرکزی سعی می‌کنند با تنظیم نرخ‌های بهره برای تعادل عرضه و تقاضا آن را کنترل کنند. او می‌گوید که تورم واقعی نتیجه گسترش مصنوعی پول و اعتبار است که باعث بازتوزیع ثروت از افراد مولد به کسانی می‌شود که از پول تازه تولید شده بهره‌مند می‌شوند. این فرآیند سیگنال‌های اقتصادی را تحریف کرده و با تخصیص نادرست منابع، زمینه‌ساز رونق و رکود اقتصادی می‌شود.

چرخه رونق و رکود به‌عنوان نتیجه دستکاری مصنوعی عرضه پول توضیح داده می‌شود که در ابتدا فعالیت‌های اقتصادی را با افزایش تولید در پاسخ به تقاضای مصنوعی تحریک می‌کند. با این حال، وقتی ناپایداری این رشد آشکار می‌شود، اقتصاد با رکود مواجه می‌شود، زیرا حمایت تصنعی از این فعالیت‌ها از بین می‌رود. سیاست‌های بانک مرکزی که سیگنال‌های نرخ بهره طبیعی را تحریف می‌کنند، باعث می‌شوند کسب‌وکارها بر اساس اطلاعات نادرست سرمایه‌گذاری کنند که این امر موجب تضعیف بیشتر تولید ثروت می‌شود.

افزایش نرخ‌های بهره در تلاش برای مهار تورم می‌تواند آسیب بیشتری به اقتصاد وارد کند، زیرا این اقدام همچنان به تحریف سیگنال‌های بازار و تخصیص نادرست منابع ادامه می‌دهد. مقاله استدلال می‌کند که چنین سیاست‌هایی به‌جای کاهش مشکلات اقتصادی، در واقع با دخالت در فرآیندهای تعدیل طبیعی اقتصاد آن‌ها را طولانی‌تر می‌کنند. اثرات منفی افزایش‌های پولی گذشته همچنان ادامه دارد و حتی با افزایش نرخ بهره نیز به آسیب رساندن به تولید ثروت ادامه می‌دهد.

مقاله در نهایت به‌دنبال یک رویکرد متفاوت برای مدیریت ثبات اقتصادی است. به جای تکیه بر دستکاری نرخ بهره، پیشنهاد می‌کند که باید به علت اصلی ناپایداری اقتصادی یعنی گسترش تصنعی عرضه پول به‌طور مستقیم پرداخته شود. با بستن مکانیزم‌هایی که امکان ایجاد پول از «هیچ» را فراهم می‌کند، اقتصاد می‌تواند از تحریفاتی که منجر به رونق و رکود می‌شود، جلوگیری کرده و در نتیجه دوره رکودها را کوتاه‌تر و رشد اقتصادی واقعی را تقویت کند. این ایده که با استفاده از سیاست‌های پولی کنونی بتوان به یک «فرود نرم» دست یافت، غیرواقعی و زیان‌آور خواهد بود.

منبع: موسسه میزس

◽️@utfinance◽️
aase_-_pmi_analyst_-_january_2023.pdf
2 MB
📄 Report

PMI Analyst

◽️ شاخص مدیریت خرید (The Purchasing Management Index) یکی از دقیق ترین شاخص‌های جهانی است. موسسه applied austrian school economics چارچوب پیش‌بینی خود را برای پیش‌بینی مسیر چندین PMI مهم جهان به کار می‌گیرد.

🏛 applied austrian school economics (AAS Economics)

◽️@utfinance◽️
📕 مجله

The MISESIAN: A Publication of the Mises Institute

July–August 2024


◽️@utfinance◽️
2024/11/15 18:02:52
Back to Top
HTML Embed Code: