📄 یادداشت
اقتصاد غارتگری و بحران بیبرقی
کلپتوکراسی چگونه منابع کشور را به یغما میبرد؟
👤 ساسان آقایی
کلپتوکراسی (حکومتهای دزدسالار) چند مدل است. در روش متداولش، یک حکومت کلپتوکراسی به باندهای مختلفی تقسیم میشود که با طراحی پروژههای اقتصادی بزرگ اما نه چندان کارآ و اولویتدار، با چند برابر قیمت واقعی، منابع کشور را بالا میکشد. در این دست حکومتها، به شکل معمول پروژهها برای چپاول درآمد ملی، خزانهی کشور و منابع بانکی تعریف میشوند نه براساس مطالعات علمی و اقتصادی و نیازسنجی کشور.
نمونههای بسیار زیادی از چنین پروژههای کمبازدهی وجود دارد که با چندین برابر قیمت واقعی در کشورهای مختلفی مانند فیلیپین، پاراگوئه، هائیتی یا دیگر کشورهای آفریقایی و آسیایی انجام شده است. ج.ا اما نوع بدیع و خلاقانهای از یک کلپتوکراسیست که تمام روشهای آن را در اختیار گرفته تا یک اقتصاد غارتگریِ بینقص را به وجود آورد.
در ج.ا، از سه تاکتیک کلپتوکراسی همزمان استفاده میشود؛ نخستین این روشها انحصار بازار است. نمونهاش را در خودروسازی میبینیم که آشغالترین محصولات تاریخ صنعت خودروسازی را به ۱۰ برابر قیمت، به مردم میفروشند. روش دوم دزدسالاری، که بیشتر در گذشته مورداستفادهی ساختار قدرت بود، تعریف پروژههای بیمبنا و کمبازده با چندین برابر قیمت واقعیست. نمونهاش برخی سدسازیهای دوران رفسنجانی، یا فازهایی از پارس جنوبی که با بیرون راندن شریک خارجی و به دست باند داخلی انجام شده است. همچنین پروژهی طبقاتی کردن بزرگراه ۲۲ تهران (صدر) که ۳ تا ۴ برابر قیمت واقعی را از جیب شهروندان پایتخت زد و یکی از کمبازدهترین طرحهای تهران است.
از آنجا که در سالهای اخیر، روند فساد ساختاری شدت گرفته و رقابت سنگینی برای چپاول درآمد ملی میان باندهای مختلف در جریان است، آنها برای سبقت از یکدیگر به تاکتیک سوم دزدسالاری هم رو آوردهاند. در این روش، پروژهها تنها تعریف میشوند اما اجرا نمیشوند! در حقیقت پروژههایی کاغذی و اسمی، بدون هیچ مابهازای واقعی روی زمین، تعریف میشوند که براساس آن، منابع خزانه و بانکی چپاول شود. اگر در روشهای قبلی، خودرویی چند برابر قیمت وجود دارد اما آشغال محض است، یا سدی ساخته شده اما پشتش آبی وجود ندارد، در روش اخیر، پروژهها تنها روی برگههای کاغذ وجود دارند، سنادش، همه ساختگیست و با همین کاغذها چند هزار میلیارد از منابع کشور، میان باندهای قدرت و ثروت تقسیم میشود.
پیشتر در صنعت سیمان، شاهد این دست پروژههای کاغذی بودیم اما تقریبن از دههی ۹۰ به این سو، بسیاری از پروژههای زیرساختی و حیاتی کشور هم، تبدیل به پروژههای کاغذی شدهاند، از جمله پروژههای نیروگاهی ایران.
در سراسر دههی ۹۰، روشن بود که الگوی مصرف برق در کشور در حال تغییر و تقاضای برق رو با افزایش است و نیروگاههای موجود، قادر به تامین تقاضای برق نیستند. در دولت روحانی هم با توجه به پول هنگفت پسابرجام، تلاشهایی برای ساخت نیروگاه انجام گرفت اما در نهایت، بزرگترین نیاز صنعتی و عمومی کشور، تبدیل به توجیه دهها پروژهی کاغذی شرکتهای داخلیِ مدعی اما فاقد توان فنی شد که تنها مزیتشان، اتصال به هستهی قدرت و منابع خزانه و بانکی بود. این باندها به اسم ساخت نیروگاه، افزایش راندمان نیروگاهی، نوسازی شبکهی توزیع و ... دهها پروژه تعریف و تصویب کردند که در نهایت، بیشتر آنها کاغذی و اسمی ماند و کشور را امروز با بحران بیبرقی و حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار مگاوات کمبود برق روبهرو کرده است.
همین بحران اخیر، نمونهایست برای رد این ادعا که مسائل کشور پیچیده و کار بازسازی مملکت سخت است، کلیشهای که در هنگام سرباز کردن هر بحرانی، به خورد مردم میدهند. واقعیت اما ساده و از این قرار است:
1️⃣ ایران، از منابع کافی بازسازی کشور برخوردار است
2️⃣ به دلیل موقعیت استراتژیک ایران، ما میتوانیم در صورت تبدیل شدن به یک کشور نرمال در سپهر جهانی، به سرعت از تکنولوژی سطح بالا و سرمايهگذاری خارجی، برخوردار شویم
3️⃣ منابع انسانی کشور و بازگشت بخش عمدهی مهاجران، توان فنی و اجرایی ایران را به شدت افزایش خواهد داد
4️⃣ تلفیق سه عامل بالا در حل سریع، بحرانهای اساسی کشور، بازتاب جدی دارد
از این واقعیتهای ساده، تنها یک نتیجهگیری قابل استخراج است: نوسازی کشوری با ویژگیهای ایران، تنها یک پیششرط دارد و آن این است که کلپتوکراسی جای خود را به میهنپرستی دهد!
◽️@utfinance◽️
اقتصاد غارتگری و بحران بیبرقی
کلپتوکراسی چگونه منابع کشور را به یغما میبرد؟
👤 ساسان آقایی
کلپتوکراسی (حکومتهای دزدسالار) چند مدل است. در روش متداولش، یک حکومت کلپتوکراسی به باندهای مختلفی تقسیم میشود که با طراحی پروژههای اقتصادی بزرگ اما نه چندان کارآ و اولویتدار، با چند برابر قیمت واقعی، منابع کشور را بالا میکشد. در این دست حکومتها، به شکل معمول پروژهها برای چپاول درآمد ملی، خزانهی کشور و منابع بانکی تعریف میشوند نه براساس مطالعات علمی و اقتصادی و نیازسنجی کشور.
نمونههای بسیار زیادی از چنین پروژههای کمبازدهی وجود دارد که با چندین برابر قیمت واقعی در کشورهای مختلفی مانند فیلیپین، پاراگوئه، هائیتی یا دیگر کشورهای آفریقایی و آسیایی انجام شده است. ج.ا اما نوع بدیع و خلاقانهای از یک کلپتوکراسیست که تمام روشهای آن را در اختیار گرفته تا یک اقتصاد غارتگریِ بینقص را به وجود آورد.
در ج.ا، از سه تاکتیک کلپتوکراسی همزمان استفاده میشود؛ نخستین این روشها انحصار بازار است. نمونهاش را در خودروسازی میبینیم که آشغالترین محصولات تاریخ صنعت خودروسازی را به ۱۰ برابر قیمت، به مردم میفروشند. روش دوم دزدسالاری، که بیشتر در گذشته مورداستفادهی ساختار قدرت بود، تعریف پروژههای بیمبنا و کمبازده با چندین برابر قیمت واقعیست. نمونهاش برخی سدسازیهای دوران رفسنجانی، یا فازهایی از پارس جنوبی که با بیرون راندن شریک خارجی و به دست باند داخلی انجام شده است. همچنین پروژهی طبقاتی کردن بزرگراه ۲۲ تهران (صدر) که ۳ تا ۴ برابر قیمت واقعی را از جیب شهروندان پایتخت زد و یکی از کمبازدهترین طرحهای تهران است.
از آنجا که در سالهای اخیر، روند فساد ساختاری شدت گرفته و رقابت سنگینی برای چپاول درآمد ملی میان باندهای مختلف در جریان است، آنها برای سبقت از یکدیگر به تاکتیک سوم دزدسالاری هم رو آوردهاند. در این روش، پروژهها تنها تعریف میشوند اما اجرا نمیشوند! در حقیقت پروژههایی کاغذی و اسمی، بدون هیچ مابهازای واقعی روی زمین، تعریف میشوند که براساس آن، منابع خزانه و بانکی چپاول شود. اگر در روشهای قبلی، خودرویی چند برابر قیمت وجود دارد اما آشغال محض است، یا سدی ساخته شده اما پشتش آبی وجود ندارد، در روش اخیر، پروژهها تنها روی برگههای کاغذ وجود دارند، سنادش، همه ساختگیست و با همین کاغذها چند هزار میلیارد از منابع کشور، میان باندهای قدرت و ثروت تقسیم میشود.
پیشتر در صنعت سیمان، شاهد این دست پروژههای کاغذی بودیم اما تقریبن از دههی ۹۰ به این سو، بسیاری از پروژههای زیرساختی و حیاتی کشور هم، تبدیل به پروژههای کاغذی شدهاند، از جمله پروژههای نیروگاهی ایران.
در سراسر دههی ۹۰، روشن بود که الگوی مصرف برق در کشور در حال تغییر و تقاضای برق رو با افزایش است و نیروگاههای موجود، قادر به تامین تقاضای برق نیستند. در دولت روحانی هم با توجه به پول هنگفت پسابرجام، تلاشهایی برای ساخت نیروگاه انجام گرفت اما در نهایت، بزرگترین نیاز صنعتی و عمومی کشور، تبدیل به توجیه دهها پروژهی کاغذی شرکتهای داخلیِ مدعی اما فاقد توان فنی شد که تنها مزیتشان، اتصال به هستهی قدرت و منابع خزانه و بانکی بود. این باندها به اسم ساخت نیروگاه، افزایش راندمان نیروگاهی، نوسازی شبکهی توزیع و ... دهها پروژه تعریف و تصویب کردند که در نهایت، بیشتر آنها کاغذی و اسمی ماند و کشور را امروز با بحران بیبرقی و حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار مگاوات کمبود برق روبهرو کرده است.
همین بحران اخیر، نمونهایست برای رد این ادعا که مسائل کشور پیچیده و کار بازسازی مملکت سخت است، کلیشهای که در هنگام سرباز کردن هر بحرانی، به خورد مردم میدهند. واقعیت اما ساده و از این قرار است:
1️⃣ ایران، از منابع کافی بازسازی کشور برخوردار است
2️⃣ به دلیل موقعیت استراتژیک ایران، ما میتوانیم در صورت تبدیل شدن به یک کشور نرمال در سپهر جهانی، به سرعت از تکنولوژی سطح بالا و سرمايهگذاری خارجی، برخوردار شویم
3️⃣ منابع انسانی کشور و بازگشت بخش عمدهی مهاجران، توان فنی و اجرایی ایران را به شدت افزایش خواهد داد
4️⃣ تلفیق سه عامل بالا در حل سریع، بحرانهای اساسی کشور، بازتاب جدی دارد
از این واقعیتهای ساده، تنها یک نتیجهگیری قابل استخراج است: نوسازی کشوری با ویژگیهای ایران، تنها یک پیششرط دارد و آن این است که کلپتوکراسی جای خود را به میهنپرستی دهد!
◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیوکست
پشت پرده موفقیت امریکا
👤 علی حجوانی
پادکست ژورنال
آمریکا چگونه توانسته بعد از دههها و با وجود بحرانهای مختلف اجتماعی و سیاسی، مدلی پایدار از دموکراسی را برقرار کند؟
برای این سوال، جواب مشخصی وجود نداره اما میشه رفت سراغ آدمهایی که از قرن ۱۹ تا الان به این سوال فکر کردن که آمریکا چه جور جاییه؟ چه جور آدمایی داره؟ سیستم دموکراسیش چطوریه؟
یکی از اون آدمها، یک متفکره به اسم دو توکویل که در نیمه اول قرن ۱۹ میره به آمریکا و مشاهداتش رو در یک کتاب مهم به اسم دموکراسی در آمریکا منتشر میکنه.
من علی حجوانی، در این ویدئو، مهمترین نکات این کتاب رو میگم؛ اینکه آمریکا چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی داره.
◽️@utfinance◽️
#دموکراسی
#توکویل
#دموکراسی_در_امریکا
پشت پرده موفقیت امریکا
👤 علی حجوانی
پادکست ژورنال
آمریکا چگونه توانسته بعد از دههها و با وجود بحرانهای مختلف اجتماعی و سیاسی، مدلی پایدار از دموکراسی را برقرار کند؟
برای این سوال، جواب مشخصی وجود نداره اما میشه رفت سراغ آدمهایی که از قرن ۱۹ تا الان به این سوال فکر کردن که آمریکا چه جور جاییه؟ چه جور آدمایی داره؟ سیستم دموکراسیش چطوریه؟
یکی از اون آدمها، یک متفکره به اسم دو توکویل که در نیمه اول قرن ۱۹ میره به آمریکا و مشاهداتش رو در یک کتاب مهم به اسم دموکراسی در آمریکا منتشر میکنه.
من علی حجوانی، در این ویدئو، مهمترین نکات این کتاب رو میگم؛ اینکه آمریکا چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی داره.
◽️@utfinance◽️
#دموکراسی
#توکویل
#دموکراسی_در_امریکا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👥 گفتوگو
چپ جهانی / نابودی تاریخ / ابتذال
👤 اشکان زارع
گفتوگو با عباس سوری در کانال یوتیوب «پارسی» - قسمت سوم
🔗 قسمت نخست را اینجا ببینید
🔗 قسمت دوم را اینجا ببینید
◽️@utfinance◽️
چپ جهانی / نابودی تاریخ / ابتذال
👤 اشکان زارع
گفتوگو با عباس سوری در کانال یوتیوب «پارسی» - قسمت سوم
🔗 قسمت نخست را اینجا ببینید
🔗 قسمت دوم را اینجا ببینید
◽️@utfinance◽️
آشوب_برنامه_ریزی_شده؛_بیوگرافی_لودویگ_فون_میزس.pdf
2.7 MB
منتشر شد ❕
📚 کتاب
آشوب برنامه ریزی شده؛
بیوگرافی لودویگ فون میزس
👤 نویسنده: جیم پاول
✍🏻 مترجم: نوید اسپندار
📎 PDF
▫️ترجمه و نشر اختصاصی از اندیشکده علوم انسانی ناربلا
اندیشکده علوم انسانی ناربلا: @NARBELA_ThinkTank
◽️@utfinance◽️
📚 کتاب
آشوب برنامه ریزی شده؛
بیوگرافی لودویگ فون میزس
👤 نویسنده: جیم پاول
✍🏻 مترجم: نوید اسپندار
▫️ترجمه و نشر اختصاصی از اندیشکده علوم انسانی ناربلا
اندیشکده علوم انسانی ناربلا: @NARBELA_ThinkTank
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
چند ساعت مانده به ۲۸ امرداد
👤 ساسان آقایی
لحظهی سقوط کشور است؛ شاه کشور را ترک کرده، وزیرخارجه دستور داده که هیچ سفیر یا دیپلماتی حق استقبال از او را ندارد، در کنفرانس مطبوعاتی میگوید که کشورهای خارجی شاه مملکت را باید تحویل دهند تا به جرم "خیانت" محاکمه شود، اشرار کمونیست و اوباش شوروی در خیابانها رژه میروند و و مجسمههای شاه و پدرش را از میدانهای شهر انداختهاند.
از نخستوزیر خبری نیست، وزیرخارجهاش جای او حرف میزند، بحث الغای پادشاهی هزاران سالهی ایران و اعلام جمهوریست، حزب توده آماده است تا با گسیل اوباش به خیابان و حرکت سازمان نظامی مخفیاش در دل ارتش، قدرت را به دست بگیرد، شوروی تنها چند ساعت و چند متر تا رسیدن به آرزوی دیرینش برای چنگ انداختن بر ایران فاصله دارد، همان شوروی که ۵ سال پیشترش، سالها برنامه و سرمایهگذاریاش جهت تجزیهی ایران با تحقیر تمام به دستان شاه، قوام و ارتش شاهنشاهی شکست خورد ...
و اما حالا او دیگر نیست؛ سقوط کشور حتمیست، استقلال ایران در خطر است، نخستوزیر میداند که به زودی به دست مزدوران شوروی سرنگون و اعدام میشود، او باید انتخاب کند: تسلیم شدن به فرمان شاه یا سرنگونی به دست شوروی.
لحظهی انتخابِ تنها اوست نیست، لحظه انتخاب برای تمام ایران و بر سر تمام ایران است؛ ارتش باید انتخاب کند، ارکان نظام باید انتخاب کنند، ملت باید انتخاب کند؛ یا حفظ اساس ایران یا سقوط و فروپاشی قطعی مملکت.
هیچ راه سومی وجود ندارد، همه این را میدانند. جای درنگ نیست، لحظهی تردید نیست، وقت بیطرفی نیست، ساعتشمار در حرکت است و ممکن فردا برای نجات کشور دیر باشد، جنگ ثانیههاست: یا همه چیز یا هیچ چیز.
امشب، موعود آن انتخاب نجاتبخش و تاریخیست: "ایران نباید از دست برود"، "ایران باید ایران بماند"؛ یا امشب یا هیچوقت، و این را همه میدانند. در دل ارتش، مردانی به بیم و امید، انتظار سپیدهدم را میکشند تا به میدان زنند که یا ناجی شوند یا یاغی، مردان و زنانی در خانههاشان، پر هراس از آینده، تصمیم آخر را میگیرند که فردا به خیابان بزنند و در سنگر ایران، یک صف شوند، و نخستوزیر ... او تصمیمش را گرفته، میخواهد به قسمش نزد شاه در هنگام دریافت فرمان نخستوزیری وفادار بماند.
چند ساعت دیگر لحظهی اقدام است، هنگامهی عمل کردن بیهراسیدن، وقت به دریا زدن بدون ساحل دیدن: ایران قرار نیست ببازد!
◽️@utfinance◽️
چند ساعت مانده به ۲۸ امرداد
👤 ساسان آقایی
لحظهی سقوط کشور است؛ شاه کشور را ترک کرده، وزیرخارجه دستور داده که هیچ سفیر یا دیپلماتی حق استقبال از او را ندارد، در کنفرانس مطبوعاتی میگوید که کشورهای خارجی شاه مملکت را باید تحویل دهند تا به جرم "خیانت" محاکمه شود، اشرار کمونیست و اوباش شوروی در خیابانها رژه میروند و و مجسمههای شاه و پدرش را از میدانهای شهر انداختهاند.
از نخستوزیر خبری نیست، وزیرخارجهاش جای او حرف میزند، بحث الغای پادشاهی هزاران سالهی ایران و اعلام جمهوریست، حزب توده آماده است تا با گسیل اوباش به خیابان و حرکت سازمان نظامی مخفیاش در دل ارتش، قدرت را به دست بگیرد، شوروی تنها چند ساعت و چند متر تا رسیدن به آرزوی دیرینش برای چنگ انداختن بر ایران فاصله دارد، همان شوروی که ۵ سال پیشترش، سالها برنامه و سرمایهگذاریاش جهت تجزیهی ایران با تحقیر تمام به دستان شاه، قوام و ارتش شاهنشاهی شکست خورد ...
و اما حالا او دیگر نیست؛ سقوط کشور حتمیست، استقلال ایران در خطر است، نخستوزیر میداند که به زودی به دست مزدوران شوروی سرنگون و اعدام میشود، او باید انتخاب کند: تسلیم شدن به فرمان شاه یا سرنگونی به دست شوروی.
لحظهی انتخابِ تنها اوست نیست، لحظه انتخاب برای تمام ایران و بر سر تمام ایران است؛ ارتش باید انتخاب کند، ارکان نظام باید انتخاب کنند، ملت باید انتخاب کند؛ یا حفظ اساس ایران یا سقوط و فروپاشی قطعی مملکت.
هیچ راه سومی وجود ندارد، همه این را میدانند. جای درنگ نیست، لحظهی تردید نیست، وقت بیطرفی نیست، ساعتشمار در حرکت است و ممکن فردا برای نجات کشور دیر باشد، جنگ ثانیههاست: یا همه چیز یا هیچ چیز.
امشب، موعود آن انتخاب نجاتبخش و تاریخیست: "ایران نباید از دست برود"، "ایران باید ایران بماند"؛ یا امشب یا هیچوقت، و این را همه میدانند. در دل ارتش، مردانی به بیم و امید، انتظار سپیدهدم را میکشند تا به میدان زنند که یا ناجی شوند یا یاغی، مردان و زنانی در خانههاشان، پر هراس از آینده، تصمیم آخر را میگیرند که فردا به خیابان بزنند و در سنگر ایران، یک صف شوند، و نخستوزیر ... او تصمیمش را گرفته، میخواهد به قسمش نزد شاه در هنگام دریافت فرمان نخستوزیری وفادار بماند.
چند ساعت دیگر لحظهی اقدام است، هنگامهی عمل کردن بیهراسیدن، وقت به دریا زدن بدون ساحل دیدن: ایران قرار نیست ببازد!
◽️@utfinance◽️
بحران سیاه.pdf
2.2 MB
📚 کتاب
بحران سیاه
/تأملی در تاریخ تحو لات نفتی ایران و تأثیر آن بر اوضاع کنونی/
👤 شیدوَش سپهرداد
نفت در جایگاه یک عامل مهم در پهنهی رویدادها و تحولات اقتصادی و سیاسی جهان، به سبب کاربردهای صنعتی آن، نقش ویژهای در تاریخ معاصر جهان ایفا کرده و همچنان میکند. ایران نیز، در جایگاه یک کشور نفت خیز، افزون بر جنبههای دیگر اثر گذار بر تاریخ آن، از پیامدهای نفتی در امان نبوده است. به همین روی لازم میآید که ایرانیان با تاریخ نفت خود و تاثیرهای رویداد نفتی بر تاریخ و جنبههای گوناگون زندگی آگاهی بیابند.
◽️@utfinance◽️
بحران سیاه
/تأملی در تاریخ تحو لات نفتی ایران و تأثیر آن بر اوضاع کنونی/
👤 شیدوَش سپهرداد
نفت در جایگاه یک عامل مهم در پهنهی رویدادها و تحولات اقتصادی و سیاسی جهان، به سبب کاربردهای صنعتی آن، نقش ویژهای در تاریخ معاصر جهان ایفا کرده و همچنان میکند. ایران نیز، در جایگاه یک کشور نفت خیز، افزون بر جنبههای دیگر اثر گذار بر تاریخ آن، از پیامدهای نفتی در امان نبوده است. به همین روی لازم میآید که ایرانیان با تاریخ نفت خود و تاثیرهای رویداد نفتی بر تاریخ و جنبههای گوناگون زندگی آگاهی بیابند.
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
سانسور در تاریخنویسی
کدام وقایع در ۲۸مرداد دیده نمیشود؟
👤 موسی غنینژاد
«انتقاد من از مصدق اساسا ناظر بر این واقعیت است که زمامداری دو سال و چهار ماهه وی به زیان منافع ملی ایران تمام شد و شاید بدتر از آن، تیشه به ریشه مشروطهخواهی و حکومت قانون در ایران زد و خواسته یا نا خواسته غربستیزی مرتجعانهای را در کشور ما باب کرد.»
◽️@utfinance◽️
سانسور در تاریخنویسی
کدام وقایع در ۲۸مرداد دیده نمیشود؟
👤 موسی غنینژاد
«انتقاد من از مصدق اساسا ناظر بر این واقعیت است که زمامداری دو سال و چهار ماهه وی به زیان منافع ملی ایران تمام شد و شاید بدتر از آن، تیشه به ریشه مشروطهخواهی و حکومت قانون در ایران زد و خواسته یا نا خواسته غربستیزی مرتجعانهای را در کشور ما باب کرد.»
◽️@utfinance◽️
Telegraph
سانسور در تاریخنویسی
کدام وقایع در ۲۸مرداد دیده نمیشود؟ در اغلب کتابها و مقالاتی که ستایشگران محمد مصدق در خصوص کارنامه سیاسی وی و وقایع ۲۸ مرداد نوشتهاند سانسور و هوچیگری نقش پررنگی دارد. البته این رویکرد در رفتار سیاسی و خاطرهنویسی خودِ مصدق هم قابل مشاهده است و…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 بانکداری بدون بهره ناممکن است
موسی غنینژاد
▫️به همین راحتی نمیتوان دانست که بانکداری چیست؛ چراکه بانکداری محصول عقل انباشتهشده طی هزاران سال است. این گفته موسی غنینژاد، اقتصاددان است.
▫️غنینژاد در گفتگویی با امیرحسین خالقی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه که به بررسی عقلانیت از منظر هایک میپردازد، به این نکته اشاره دارد که برخی افراد گمان میکنند که میتوانند بانکداری بدون بهره ایجاد کنند در صورتیکه این امر ناممکن است.
▫️وی اذعان دارد که این افراد باید توصیه هایک را مد نظر قرار دهند.
◽️@utfinance◽️
موسی غنینژاد
▫️به همین راحتی نمیتوان دانست که بانکداری چیست؛ چراکه بانکداری محصول عقل انباشتهشده طی هزاران سال است. این گفته موسی غنینژاد، اقتصاددان است.
▫️غنینژاد در گفتگویی با امیرحسین خالقی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه که به بررسی عقلانیت از منظر هایک میپردازد، به این نکته اشاره دارد که برخی افراد گمان میکنند که میتوانند بانکداری بدون بهره ایجاد کنند در صورتیکه این امر ناممکن است.
▫️وی اذعان دارد که این افراد باید توصیه هایک را مد نظر قرار دهند.
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
افسانه شیرین مصدق در برابر واقعیات تلخ تاریخی
👤 موسی غنینژاد
◽️@utfinance◽️
📌 همچنین بخوانید:
◽️ «قانونگرایی»، «دموکراسیخواهی» و «مشروطهطلبی» مصدق
◽️ سانسور در تاریخنویسی
◽️@utfinance◽️
افسانه شیرین مصدق در برابر واقعیات تلخ تاریخی
👤 موسی غنینژاد
◽️@utfinance◽️
📌 همچنین بخوانید:
◽️ «قانونگرایی»، «دموکراسیخواهی» و «مشروطهطلبی» مصدق
◽️ سانسور در تاریخنویسی
◽️@utfinance◽️
Telegraph
افسانه شیرین مصدق در برابر واقعیات تلخ تاریخی
طرح مباحثی در نقد کارنامه سیاسی مصدق و اندیشههای پشتیبان آن از دو دهه پیش به اینسو به افسونزدایی از هاله تقدسی که پس از وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ درباره وی از سوی برخی روشنفکران عمدتا چپ برساخته شده بود، کمک زیادی کرده است. این موضوع از این جهت اهمیت دارد…
◽️ توئیت
👤 امیرحسین خالقی:
«بگذارید از این بحث نمای صورتی یک سوءاستفاده نظری بکنم؛ حرف برخی در این فقره اینست که باید حواسمان به «نظم» باشد، نظم مفهومی است که به نظرم باید رویش تاکید ویژه داشت و کم به آن پرداخته شده است؛ جلد نخست «قانون، قانونگذاری و آزادی» را بخوانید رفقا.»
◽️@utfinance◽️
👤 امیرحسین خالقی:
«بگذارید از این بحث نمای صورتی یک سوءاستفاده نظری بکنم؛ حرف برخی در این فقره اینست که باید حواسمان به «نظم» باشد، نظم مفهومی است که به نظرم باید رویش تاکید ویژه داشت و کم به آن پرداخته شده است؛ جلد نخست «قانون، قانونگذاری و آزادی» را بخوانید رفقا.»
◽️@utfinance◽️
Finance & Economics
◽️ توئیت 👤 امیرحسین خالقی: «بگذارید از این بحث نمای صورتی یک سوءاستفاده نظری بکنم؛ حرف برخی در این فقره اینست که باید حواسمان به «نظم» باشد، نظم مفهومی است که به نظرم باید رویش تاکید ویژه داشت و کم به آن پرداخته شده است؛ جلد نخست «قانون، قانونگذاری و آزادی»…
متن تصویر بالا:
دو منشأ نظم
مطالعه نظمهای خودجوش مدت مدیدی وظیفه ویژه نظریه اقتصادی بوده گرچه مسلماً آن نوع نظم خود جوش خاصی را که ارگانیسم مینامیم از همان آغاز در زیست شناسی مورد توجه بود. تنها مدت کوتاهی است که در علوم فیزیکی رشته جدیدی به نام سیبرنتیک به وجود آمده و به آنچه که نظامهای خود سازمانده و خودزا نامیده میشوند میپردازد.
تمایز میان این نظم و نظمی که کسی با قرار دادن عناصر یک مجموعه در جای خود یا با هدایت حرکت آنها ایجاد میکند برای درک فرایندهای اجتماعی و هرگونه سیاست اجتماعی اجتناب ناپذیر است. برای توصیف نوع هر نظمی کلمات متعددی وجود دارد. نظم ایجاد شده که ما قبلاً به عنوان نظمی برون زا یا ترتیب یافته از آن یاد کردهایم میتواند نوعی صناعت یعنی نظم مصنوع توصیف شود یا بخصوص آنجا که با نظم اجتماعی هدایت شده سروکار داریم به مثابه سازمان توصیف شود. نظم ناشی از تحول که قبلاً تحت عنوان نظم خودزا یا درونزا از آن صحبت کردهایم، اغلب تحت عنوان نظم خودجوش میتواند تعریف شود. یونانیهای کلاسیک نسبت به ما این برتری را داشتند که برای هر نوع از این نظمها کلمه خاصی داشتند. یعنی تکسیس برای نظمی ایجاد شده مثل نظم جنگی و کوسموس برای نظم ناشی از تحول، که در اصل به معنای «نظم صحیح موجود در یک کشور یا یک اجتماع» است. ما گاهی برای مشخص کردن این دو نوع متفاوت از نظم از این واژههای یونانی به عنوان اصطلاحات فنی استفاده خواهیم کرد.
📌 قانون، قانونگذاری، آزادی / فردریش فون هایک
◽️@utfinance◽️
دو منشأ نظم
مطالعه نظمهای خودجوش مدت مدیدی وظیفه ویژه نظریه اقتصادی بوده گرچه مسلماً آن نوع نظم خود جوش خاصی را که ارگانیسم مینامیم از همان آغاز در زیست شناسی مورد توجه بود. تنها مدت کوتاهی است که در علوم فیزیکی رشته جدیدی به نام سیبرنتیک به وجود آمده و به آنچه که نظامهای خود سازمانده و خودزا نامیده میشوند میپردازد.
تمایز میان این نظم و نظمی که کسی با قرار دادن عناصر یک مجموعه در جای خود یا با هدایت حرکت آنها ایجاد میکند برای درک فرایندهای اجتماعی و هرگونه سیاست اجتماعی اجتناب ناپذیر است. برای توصیف نوع هر نظمی کلمات متعددی وجود دارد. نظم ایجاد شده که ما قبلاً به عنوان نظمی برون زا یا ترتیب یافته از آن یاد کردهایم میتواند نوعی صناعت یعنی نظم مصنوع توصیف شود یا بخصوص آنجا که با نظم اجتماعی هدایت شده سروکار داریم به مثابه سازمان توصیف شود. نظم ناشی از تحول که قبلاً تحت عنوان نظم خودزا یا درونزا از آن صحبت کردهایم، اغلب تحت عنوان نظم خودجوش میتواند تعریف شود. یونانیهای کلاسیک نسبت به ما این برتری را داشتند که برای هر نوع از این نظمها کلمه خاصی داشتند. یعنی تکسیس برای نظمی ایجاد شده مثل نظم جنگی و کوسموس برای نظم ناشی از تحول، که در اصل به معنای «نظم صحیح موجود در یک کشور یا یک اجتماع» است. ما گاهی برای مشخص کردن این دو نوع متفاوت از نظم از این واژههای یونانی به عنوان اصطلاحات فنی استفاده خواهیم کرد.
📌 قانون، قانونگذاری، آزادی / فردریش فون هایک
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
کشف نرخ بهره بازار
👤 علیرضا کتانی
تعیین دستوری نرخ سود بانکی یکی از آفتهای بازار پول کشور شناخته میشود و همواره از سوی اقتصاددانان مورد نقد قرار میگیرد. تعیین نرخ سود، کمتر از نرخ سود بازار باعث شکلگیری صف عظیم متقاضیان برای دریافت اعتبار و همچنین تحمیل فشار شدید به بانکها برای ارائه تسهیلات میشود. در سالهای اخیر، در کنار این بازار رسمی، بازارهای موازی دیگری نیز به وجود آمدهاند که میتوان نرخ سود ارائهشده در این بازارها را نرخی نزدیک به نرخ بهره معیار محسوب کرد. این بازارهای تامین مالی، در سطح خرد در قالب لندتکها به ارائه خدمات اعتباری میپردازند و در سطح کلان در قالب شرکتهای تامین سرمایه جمعی (Crowdfunding) فعالیت خود را انجام میدهند.
بررسیها نشان میدهد نرخ بهره معیار در این بازارها حدود ۴۰درصد است که تفاوت زیادی با نرخ بهره ۲۳درصدی بازار رسمی پول دارد. البته یکی از دلایل افزایش نرخ سود در بازارهای تامین اعتبار دستهجمعی این است که ضمانت دریافت طلب این شرکتها متفاوت از بانکها است؛ با این حال نکته قابل تامل این است که نکول در این بازار چندان با بانک متفاوت نیست و هم از طرف تقاضا و هم از طرف عرضه مورد استقبال قرار میگیرد. به نظر میرسد این نرخهای تامین مالی با توجه به تورم، سختیهای تامین مالی و ریسکهای موجود در بازار عدد نامعقولی نیست. بررسیها نشان میدهد نرخ تامین مالی در این بازارها در آغاز سال۱۴۰۲ حدود ۳۰درصد بود. با این حال، نرخ سود این بازارها در سال۱۴۰۳ به حدود ۴۰درصد افزایش یافت. توسعه بازارهایی همچون تامین مالی جمعی در کنار ابزارهای تامین مالی رسمی میتواند بار را از دوش نظام بانکی بردارد و به نوعی تامین مالی جایگزین محسوب میشود.
◽️@utfinance◽️
کشف نرخ بهره بازار
👤 علیرضا کتانی
تعیین دستوری نرخ سود بانکی یکی از آفتهای بازار پول کشور شناخته میشود و همواره از سوی اقتصاددانان مورد نقد قرار میگیرد. تعیین نرخ سود، کمتر از نرخ سود بازار باعث شکلگیری صف عظیم متقاضیان برای دریافت اعتبار و همچنین تحمیل فشار شدید به بانکها برای ارائه تسهیلات میشود. در سالهای اخیر، در کنار این بازار رسمی، بازارهای موازی دیگری نیز به وجود آمدهاند که میتوان نرخ سود ارائهشده در این بازارها را نرخی نزدیک به نرخ بهره معیار محسوب کرد. این بازارهای تامین مالی، در سطح خرد در قالب لندتکها به ارائه خدمات اعتباری میپردازند و در سطح کلان در قالب شرکتهای تامین سرمایه جمعی (Crowdfunding) فعالیت خود را انجام میدهند.
بررسیها نشان میدهد نرخ بهره معیار در این بازارها حدود ۴۰درصد است که تفاوت زیادی با نرخ بهره ۲۳درصدی بازار رسمی پول دارد. البته یکی از دلایل افزایش نرخ سود در بازارهای تامین اعتبار دستهجمعی این است که ضمانت دریافت طلب این شرکتها متفاوت از بانکها است؛ با این حال نکته قابل تامل این است که نکول در این بازار چندان با بانک متفاوت نیست و هم از طرف تقاضا و هم از طرف عرضه مورد استقبال قرار میگیرد. به نظر میرسد این نرخهای تامین مالی با توجه به تورم، سختیهای تامین مالی و ریسکهای موجود در بازار عدد نامعقولی نیست. بررسیها نشان میدهد نرخ تامین مالی در این بازارها در آغاز سال۱۴۰۲ حدود ۳۰درصد بود. با این حال، نرخ سود این بازارها در سال۱۴۰۳ به حدود ۴۰درصد افزایش یافت. توسعه بازارهایی همچون تامین مالی جمعی در کنار ابزارهای تامین مالی رسمی میتواند بار را از دوش نظام بانکی بردارد و به نوعی تامین مالی جایگزین محسوب میشود.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
کشف نرخ بهره بازار
تعیین دستوری نرخ سود بانکی یکی از آفتهای بازار پول کشور شناخته میشود و همواره از سوی اقتصاددانان مورد نقد قرار میگیرد. تعیین نرخ سود، کمتر از نرخ سود بازار باعث شکلگیری صف عظیم متقاضیان برای دریافت اعتبار و همچنین تحمیل فشار شدید به بانکها برای ارائه…