🔴 فراخوان
نیمه مرداد ماه سالگرد «انقلاب مشروطه» است، جنبشی بزرگ که به دنبال محدود کردن قدرت شاهان خودکامه و ایجاد عدالتخانه بود.
انقلاب مشروطه به تشکیل مجلس شورای ملی منجر شد و در ابتدای قرن گذشته، تحقق بخشی از مطالبات و آرمانهای آن چهره ایران را متحول کرد.
بدینوسیله از شما مخاطبان علاقهمند دعوت میشود یادداشتها و مقالات خود با محوریت انقلاب مشروطه را به آیدی ادمین کانال ارسال کنید.
ادمین: @UTfinanceAdmin
◽️@utfinance◽️
نیمه مرداد ماه سالگرد «انقلاب مشروطه» است، جنبشی بزرگ که به دنبال محدود کردن قدرت شاهان خودکامه و ایجاد عدالتخانه بود.
انقلاب مشروطه به تشکیل مجلس شورای ملی منجر شد و در ابتدای قرن گذشته، تحقق بخشی از مطالبات و آرمانهای آن چهره ایران را متحول کرد.
بدینوسیله از شما مخاطبان علاقهمند دعوت میشود یادداشتها و مقالات خود با محوریت انقلاب مشروطه را به آیدی ادمین کانال ارسال کنید.
ادمین: @UTfinanceAdmin
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
دشمنِ آن پنجاه و سه نفر
چه کسی بیشترین نقش را در ترویج کمونیسم در ایران داشت؟
👤 آسیه اسدپور
◽️@utfinance◽️
دشمنِ آن پنجاه و سه نفر
چه کسی بیشترین نقش را در ترویج کمونیسم در ایران داشت؟
👤 آسیه اسدپور
◽️@utfinance◽️
Telegraph
دشمنِ آن پنجاه و سه نفر
چه کسی بیشترین نقش را در ترویج کمونیسم در ایران داشت؟ ایران سرزمین عجایبِ سیاسی است؛ مملو از قالبشکنیهای توأمان با اندیشههای فریبنده حزبی که وقتی پس از یک دهه، سده یا هزاره عریان میشود، تبعاتش را درک میکنیم. نادرترینِ این غافلگیریهای سیاسی که چندان…
📄 گزارش
توقیف یک رمان پرفروش با دستور دادستانی روسیه
دادستانی کل روسیه، در اقدامی بیسابقه، به یک ناشر خارجی دستور داده یک رمان پرفروش را بهدلیل «تهدیدهای امنیتی» از بازار کتاب جمعآوری کند؛ رمان «موش» نوشتهی ایوان فیلیپوف که سال ۲۰۲۳ منتشر و با استقبال فراوان هم روبهرو شد.
در این رمان تخیلی، یک موش از یک آزمایشگاه که در آن به ساخت واکسنی برای طولانی کردن عمر ولادیمیر پوتین مشغولاند، فرار میکند و وضعیت آخرالزمانی در مسکو به وجود میآورد.
رهبر کلیسای ارتدوکس روسیه و سردبیر راشاتودی هم بهعنوان مهمترین شیپور تبلیغاتی کرملین از شخصیتهای این رمان هستند و نویسندهاش گفته موضوع رمان «بررسی ویروس جنگ» است.
ایوان فیلیپوف، خبرنگار و نویسنده و صاحب یک کانال پرطرفدار در تلگرام است که در آن «گزارشگران Z» را زیر نظر دارد؛ یعنی خبرنگاران مورد حمایت کرملین که از عوامل کلیدی تبلیغات سیاسی کرملین محسوب میشوند.
فیلیپوف چندی پیش واکنشهای «گزارشگران Z» دربارهی رمانش را جمعآوری کرد که آن را «مملو از روسیههراسی» خوانده بودند و از اینکه این رمان در کتابفروشیهای روسیه فروخته میشود، ابراز انزجار کرده بودند.
یک هفته بعد، ناشر اعلام کرد که از دادستانی کل روسیه دستور ممنوعیت پخش «موش» را دریافت کرده.
کتابفروشی «اکوی کتاب» هم گزارش داد که نامهای از روسکمنادزور (نهاد دولتی ناظر بر ارتباطات و فناوری اطلاعات) دریافت کرده که رمان «موش» حق فروش ندارد چون حاوی «اطلاعات دروغین و حامی تروریسم و اطلاعاتی است که باعث بینظمی و بیثباتی کشور میشود و امنیت ملی و جان و سلامت شهروندان روس را تهدید میکند».
تا همین اواخر انتخاب کتاب برای چاپ در روسیه بر عهدهٔ ناشر بود و برخلاف ایران به دریافت مجوز قبل از چاپ نیاز نداشت. هنوز هم بهظاهر این روند تغییر نکرده، اما با تشدید فضای امنیتی، ناشران اغلب به خودسانسوری روی آوردهاند.
هنوز هیچ قانونی که انتشار یا فروش کتاب در روسیه را محدود یا ممنوع کند، تصویب نشده، اما بهتازگی نهاد ویژهای تأسیس شده برای اینکه تصمیم بگیرد کدام کتابها حق عرضه به بازار دارند.
فهرست کتابهایی که در روسیه ممنوع اعلام شده، در پایگاه اینترنتی وزارت دادگستری این کشور پیوسته بهروز و گستردهتر میشود.
◽️@utfinance◽️
توقیف یک رمان پرفروش با دستور دادستانی روسیه
دادستانی کل روسیه، در اقدامی بیسابقه، به یک ناشر خارجی دستور داده یک رمان پرفروش را بهدلیل «تهدیدهای امنیتی» از بازار کتاب جمعآوری کند؛ رمان «موش» نوشتهی ایوان فیلیپوف که سال ۲۰۲۳ منتشر و با استقبال فراوان هم روبهرو شد.
در این رمان تخیلی، یک موش از یک آزمایشگاه که در آن به ساخت واکسنی برای طولانی کردن عمر ولادیمیر پوتین مشغولاند، فرار میکند و وضعیت آخرالزمانی در مسکو به وجود میآورد.
رهبر کلیسای ارتدوکس روسیه و سردبیر راشاتودی هم بهعنوان مهمترین شیپور تبلیغاتی کرملین از شخصیتهای این رمان هستند و نویسندهاش گفته موضوع رمان «بررسی ویروس جنگ» است.
ایوان فیلیپوف، خبرنگار و نویسنده و صاحب یک کانال پرطرفدار در تلگرام است که در آن «گزارشگران Z» را زیر نظر دارد؛ یعنی خبرنگاران مورد حمایت کرملین که از عوامل کلیدی تبلیغات سیاسی کرملین محسوب میشوند.
فیلیپوف چندی پیش واکنشهای «گزارشگران Z» دربارهی رمانش را جمعآوری کرد که آن را «مملو از روسیههراسی» خوانده بودند و از اینکه این رمان در کتابفروشیهای روسیه فروخته میشود، ابراز انزجار کرده بودند.
یک هفته بعد، ناشر اعلام کرد که از دادستانی کل روسیه دستور ممنوعیت پخش «موش» را دریافت کرده.
کتابفروشی «اکوی کتاب» هم گزارش داد که نامهای از روسکمنادزور (نهاد دولتی ناظر بر ارتباطات و فناوری اطلاعات) دریافت کرده که رمان «موش» حق فروش ندارد چون حاوی «اطلاعات دروغین و حامی تروریسم و اطلاعاتی است که باعث بینظمی و بیثباتی کشور میشود و امنیت ملی و جان و سلامت شهروندان روس را تهدید میکند».
تا همین اواخر انتخاب کتاب برای چاپ در روسیه بر عهدهٔ ناشر بود و برخلاف ایران به دریافت مجوز قبل از چاپ نیاز نداشت. هنوز هم بهظاهر این روند تغییر نکرده، اما با تشدید فضای امنیتی، ناشران اغلب به خودسانسوری روی آوردهاند.
هنوز هیچ قانونی که انتشار یا فروش کتاب در روسیه را محدود یا ممنوع کند، تصویب نشده، اما بهتازگی نهاد ویژهای تأسیس شده برای اینکه تصمیم بگیرد کدام کتابها حق عرضه به بازار دارند.
فهرست کتابهایی که در روسیه ممنوع اعلام شده، در پایگاه اینترنتی وزارت دادگستری این کشور پیوسته بهروز و گستردهتر میشود.
◽️@utfinance◽️
Telegraph
توقیف یک رمان پرفروش با دستور دادستانی روسیه
با بسته شدن فضای سیاسی در روسیه بهویژه در پی تهاجم گستردهٔ نظامی علیه اوکراین، فعالیت رسانههای مستقل داخل این کشور غیرممکن شده و به مرور سایهٔ «فضای دورهٔ جنگ» بازار کتاب را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
📄 مقاله
اسمیت درست میگفت
امروز -27 تیرماه- دویست و سی و چهارمین سالگرد درگذشت ادام اسمیت است. اسمیت پیشبینی کرده بود که تنها گسترش بازارها میتواند به رونق فزاینده منجر شود و این دقیقاً همان چیزی است که در دهههای اخیر پس از پایان اقتصادهای برنامهریزی شده سوسیالیستی اتفاق افتاده است. بنابراین اسمیت درست میگفت: «فقرا فقط در یک اقتصاد بازار شانس بهبود شرایط زندگی خود را دارند.»
◽️@utfinance◽️
اسمیت درست میگفت
امروز -27 تیرماه- دویست و سی و چهارمین سالگرد درگذشت ادام اسمیت است. اسمیت پیشبینی کرده بود که تنها گسترش بازارها میتواند به رونق فزاینده منجر شود و این دقیقاً همان چیزی است که در دهههای اخیر پس از پایان اقتصادهای برنامهریزی شده سوسیالیستی اتفاق افتاده است. بنابراین اسمیت درست میگفت: «فقرا فقط در یک اقتصاد بازار شانس بهبود شرایط زندگی خود را دارند.»
◽️@utfinance◽️
Telegraph
اسمیت درست میگفت
امروز -27 تیرماه- دویست و سی و چهارمین سالگرد درگذشت ادام اسمیت است. اسمیت پیشبینی کرده بود که تنها گسترش بازارها میتواند به رونق فزاینده منجر شود و این دقیقاً همان چیزی است که در دهههای اخیر پس از پایان اقتصادهای برنامهریزی شده سوسیالیستی اتفاق افتاده…
📄 یادداشت
علاقه نظامیان به ورود به صنعت اتومبیل: تفاوت منطق تولید موشک با خودروهای تجاری
👤 مهدی الیاسی
در سالهای اخیر از سوی برخی فرماندهان ارشد نظامی، بسیار شنیده شده که وقتی صنعت نظامی کشور میتواند موشک بسازد چرا به صنعت خودرو ورود نکند؟ نکته حائز اهمیت، تفاوت منطق تولید موشک در ایران با محصولات تجاری از جمله خودرو است. در ایران در تولید محصولات نظامی، از جمله موشک، منطق تجاری حاکم نیست. بهای تمام شده محصول و زمان تولید مورد توجه نیست. هزینههای سربار در تولید، اهمیت خاصی ندارد. آزمون و خطا امری کاملا پذیرفته شده است و مدیریت مالی، ریسک پذیری، نسبت هزینه به دارایی، بازده سود حقوق صاحبان سهام و...، کاملا فاقد اهمیت است.
این در حالی است که در صنعت تجاری خودرو، تمام این موارد در بالاترین سطح اهمیت قرار دارند و در غیاب آن، شکست تجاری حاصل میشود.
اگر نهادهای نظامی به حضور در صنعت خودرو اصرار دارند بهتر است به صورت مستقل نسبت به تاسیس یک شرکت خودروسازی، اقدام کنند تا در یک فضای رقابتی، تفاوت کیفیت و قیمت خودروهای تولید شده توسط نظامیان با سایر خودروسازان قابل ارزیابی و قیاس باشد.
◽️@utfinance◽️
علاقه نظامیان به ورود به صنعت اتومبیل: تفاوت منطق تولید موشک با خودروهای تجاری
👤 مهدی الیاسی
در سالهای اخیر از سوی برخی فرماندهان ارشد نظامی، بسیار شنیده شده که وقتی صنعت نظامی کشور میتواند موشک بسازد چرا به صنعت خودرو ورود نکند؟ نکته حائز اهمیت، تفاوت منطق تولید موشک در ایران با محصولات تجاری از جمله خودرو است. در ایران در تولید محصولات نظامی، از جمله موشک، منطق تجاری حاکم نیست. بهای تمام شده محصول و زمان تولید مورد توجه نیست. هزینههای سربار در تولید، اهمیت خاصی ندارد. آزمون و خطا امری کاملا پذیرفته شده است و مدیریت مالی، ریسک پذیری، نسبت هزینه به دارایی، بازده سود حقوق صاحبان سهام و...، کاملا فاقد اهمیت است.
این در حالی است که در صنعت تجاری خودرو، تمام این موارد در بالاترین سطح اهمیت قرار دارند و در غیاب آن، شکست تجاری حاصل میشود.
اگر نهادهای نظامی به حضور در صنعت خودرو اصرار دارند بهتر است به صورت مستقل نسبت به تاسیس یک شرکت خودروسازی، اقدام کنند تا در یک فضای رقابتی، تفاوت کیفیت و قیمت خودروهای تولید شده توسط نظامیان با سایر خودروسازان قابل ارزیابی و قیاس باشد.
◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تورم چگونه اخلاق را تباه میکند؟
👤 مانی بشرزاد
تورم باعث انقلاب اجتماعی میشود که در آن طبقه متوسط، کارآفرینان و مخترعان نابود میشوند و جای آنها کلاهبرداران و رانت خواران میآیند.
تورم یک سبک زندگی را تبلبغ (بخوانید زور) میکند: برای امروز زندگی کن، به آینده فکر نکن.
به این دلیل که پولی که امروز در دست توست فردا ارزش خود را از دست میدهد، عقلانی ترین تصمیم این است که امروز آن را خرج کنی تا ارزش آن حفظ شود.
این تفکر و سبک زندگی خلاف چیزی است که باعث رشد اقتصادی میشود: پس انداز کردن. این خلاف چیزی است که تمدن را میسازد: تفکر بلند مدت.
#تورم #علم_اقتصاد #اقتصاد_آزاد #رانت #لیبرالیسم #سیاست_اقتصادی #بانک_مرکزی #تورم_اقتصادی #تورم_ایران #مانی_بشرزاد
◽️@utfinance◽️
👤 مانی بشرزاد
تورم باعث انقلاب اجتماعی میشود که در آن طبقه متوسط، کارآفرینان و مخترعان نابود میشوند و جای آنها کلاهبرداران و رانت خواران میآیند.
تورم یک سبک زندگی را تبلبغ (بخوانید زور) میکند: برای امروز زندگی کن، به آینده فکر نکن.
به این دلیل که پولی که امروز در دست توست فردا ارزش خود را از دست میدهد، عقلانی ترین تصمیم این است که امروز آن را خرج کنی تا ارزش آن حفظ شود.
این تفکر و سبک زندگی خلاف چیزی است که باعث رشد اقتصادی میشود: پس انداز کردن. این خلاف چیزی است که تمدن را میسازد: تفکر بلند مدت.
#تورم #علم_اقتصاد #اقتصاد_آزاد #رانت #لیبرالیسم #سیاست_اقتصادی #بانک_مرکزی #تورم_اقتصادی #تورم_ایران #مانی_بشرزاد
◽️@utfinance◽️
◽️ توئیت
👤 مجید محمدی
«اگر جی دی ونس ۳۹ ساله و نماد موفقیت فردی نامزد معاون رئیس جمهور از حزب دمکرات بود الان رسانه ها مشغول مرور کتاب درخشان و خدمت وی در ارتش، شبکه ها مشغول پخش فیلم ران هاوارد (بر اساس داستان واقعی زندگی وی) و ستایش از هندی بودن همسرش بودند. اما او دمکرات نیست و باید از وی شیطان ساخت.»
◽️@utfinance◽️
👤 مجید محمدی
«اگر جی دی ونس ۳۹ ساله و نماد موفقیت فردی نامزد معاون رئیس جمهور از حزب دمکرات بود الان رسانه ها مشغول مرور کتاب درخشان و خدمت وی در ارتش، شبکه ها مشغول پخش فیلم ران هاوارد (بر اساس داستان واقعی زندگی وی) و ستایش از هندی بودن همسرش بودند. اما او دمکرات نیست و باید از وی شیطان ساخت.»
◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت
دفاع از خشم و ستایش از شهروند خشمگین
یک شهروند جدید متولد شده است. شاید او با دیگر شهروندان بر سر آنچه میخواهد توافق نداشته باشد، اما او میداند که چه چیزی را نمیخواهد. او نخبگان خودخوانده را زیر سوال میبرد. او شورش میکند. او همه جا خود را «انکارِ» وضع موجود معرفی میکند. شهروند جدید خشمگین است. او حق خود را بیش از زندگی متعارف کنونی میداند.
آینده متعلق به چه کسی است: شهروند خشمیگن یا حافظان وضع موجود؟
بخشی از شهروندان خشمگین، به مهاجرت روی آوردهاند و موج عظیمی از مهاجرت شکل گرفته است. در بحبوحه انتخابات که مدافعان مشارکت در انتخابات، کسانی که رأی نمیدهند را به رأی دادن دعوت میکردند، یک توئیت طبقه متوسط را در جایگاه متهم نشاند. در این توئیت نوشته شده بود: «کنش اصلی طبقه متوسط در این سالها مهاجرت بوده، بقیه موارد تعارف است. »
از خلال مباحث توئیتری میشود فهمید که نویسنده این توئیت و همفکران او از طبقه متوسطی که ناامید شده، عصبانی است. از دید این افراد، فرد طبقه متوسطی که نه تنها از اصلاح امور بلکه از زندگی در ایران هم ناامید شدهاند، سزاوار سرزنش است چون به زندگی شخصی خود اولویت میدهد. در میان خطوط نویسنده توئیت میتوان خواند که شهروندان ناامید از وفاداری خود به سیاست دست کشیدهاند. گویی که مهاجرت کردهها خائن هستند چون خودخواهانه راه گریز را انتخاب کردهاند.
تمسخر شهروندان به قدمت بورژوازی است. از همان آغاز شکل گیری طبقه بورژوا در اروپا، از سوی اشراف و طبقات بالا این تمسخر دیده شد. اما از یک زمانی روشنفکران نیز از زاویهای دیگر به تمسخر طبقه متوسط روی آوردند.
در ایران نیز همزمان با قدرت گرفتن احزاب چپگرا، گفتار و رتوریک مارکسیسیتی به روشنفکران ایرانی نیز نفوذ کرد و طرد طبقه متوسط به بهانه خودخواهی و لذت جویی آن آغاز شد.
در ایران امروز که طبقه متوسط به فقر کشانده شده، سبک زندگی او سرکوب میشود، به حوزه خصوصی او تجاوز میشود، به او حق انتخاب لباس داده نمیشود، به او امکان تشکل یابی داده نمیشود، مصرف فرهنگی او سانسور میشود، مرزهای این طبقه با طبقه فرودست کمرنگ شده است. امروز طبقات فرودست و متوسط ایرانی به سبک زندگی مشابه و حتی دیدگاههای سیاسی مشابه روی آوردهاند.
امروز شکل گیری شهروند خشمگین از یک سو ائتلافی است میان طبقه متوسط و طبقه فردست و از سوی دیگر نشانه افزایش درگیریها و تنشها میان نخبگان خودخوانده و مردم است. نخبگانی که مردم را نمایندگی نمیکنند.
نخبگان خودخوانده از تغییرات بنیادی هراس دارند. برخی بخاطر منافعی که در نظم موجود دارند و برخی به این دلیل که تنها در تداوم وضع موجود حیات اجتماعی دارند و با قطع رانتها و امتیازهایی که به واسطه حکومت فعلی از آن برخورداند، امکان فعالیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نخواهند داشت.
شکاف میان نخبگان خودخوانده و مردم، بیان یک تحول آشکار است: شکاف فزاینده بین واقعیتهای زندگی و جهانبینی حاکمان و مردم.
نخبگان از خشم و -به زعم خود- ساده انگاری تودهها دماغ خود را برمیگردانند، اما معنای آن را اشتباه می فهمند. این شکاف در درجه اول توسط دستگاه توزیع رانت متمرکز ایجاد میشود که حکومت به شکل ساختاری و البته به شدت فاسد آن را مدیریت میکند و روز به روز بر تبعیضها میافزاید. در این میان، اصلاحطلبان مدعی هستند که با مدیریت بهتر میتوان امور را اصلاح کرد. آنها سیاست را به مدیریت تقلیل میدهند و نمیگویند تغییر به نفع چه کسی؟ سیستمی که به تمامی بر مبنای توزیع رانت «کار» میکند را میتوان با مدیریت خودیها، به سود غیرخودیها اصلاح کرد؟ این یک امتناع منطقی است.
خودیها نمیتوانند رنجها و مشکلات غیرخودیها را ببینند. فهمِ عدالت تنها با قراردادن خود بهجای غیرخودیترینها در هر موضوع ممکن میشود.
فرآیندهای توزیع مجدد ناشی از نقل و انتقالات و افزایش اعتبار به بخشهایی از جامعه اجازه داده که از واقعیت جدا شوند. کسانی که به ویژه به دستگاه توزیع رانت نزدیک هستند، حال با امکان دستیابی به صندلیهای دولت دچار توهم امکان اصلاح کرده است.
علاوه بر سیاستمداران، بروکراتها و «متخصصان» که از نزدیکی به افراد و دستگاههای متورم شده با «پول ارزان» زندگی میکنند، نسبتی با واقعیتهای جامعه ندارند.
◽️@utfinance◽️
ادامه در پست بعدی🔽
دفاع از خشم و ستایش از شهروند خشمگین
یک شهروند جدید متولد شده است. شاید او با دیگر شهروندان بر سر آنچه میخواهد توافق نداشته باشد، اما او میداند که چه چیزی را نمیخواهد. او نخبگان خودخوانده را زیر سوال میبرد. او شورش میکند. او همه جا خود را «انکارِ» وضع موجود معرفی میکند. شهروند جدید خشمگین است. او حق خود را بیش از زندگی متعارف کنونی میداند.
آینده متعلق به چه کسی است: شهروند خشمیگن یا حافظان وضع موجود؟
بخشی از شهروندان خشمگین، به مهاجرت روی آوردهاند و موج عظیمی از مهاجرت شکل گرفته است. در بحبوحه انتخابات که مدافعان مشارکت در انتخابات، کسانی که رأی نمیدهند را به رأی دادن دعوت میکردند، یک توئیت طبقه متوسط را در جایگاه متهم نشاند. در این توئیت نوشته شده بود: «کنش اصلی طبقه متوسط در این سالها مهاجرت بوده، بقیه موارد تعارف است. »
از خلال مباحث توئیتری میشود فهمید که نویسنده این توئیت و همفکران او از طبقه متوسطی که ناامید شده، عصبانی است. از دید این افراد، فرد طبقه متوسطی که نه تنها از اصلاح امور بلکه از زندگی در ایران هم ناامید شدهاند، سزاوار سرزنش است چون به زندگی شخصی خود اولویت میدهد. در میان خطوط نویسنده توئیت میتوان خواند که شهروندان ناامید از وفاداری خود به سیاست دست کشیدهاند. گویی که مهاجرت کردهها خائن هستند چون خودخواهانه راه گریز را انتخاب کردهاند.
تمسخر شهروندان به قدمت بورژوازی است. از همان آغاز شکل گیری طبقه بورژوا در اروپا، از سوی اشراف و طبقات بالا این تمسخر دیده شد. اما از یک زمانی روشنفکران نیز از زاویهای دیگر به تمسخر طبقه متوسط روی آوردند.
در ایران نیز همزمان با قدرت گرفتن احزاب چپگرا، گفتار و رتوریک مارکسیسیتی به روشنفکران ایرانی نیز نفوذ کرد و طرد طبقه متوسط به بهانه خودخواهی و لذت جویی آن آغاز شد.
در ایران امروز که طبقه متوسط به فقر کشانده شده، سبک زندگی او سرکوب میشود، به حوزه خصوصی او تجاوز میشود، به او حق انتخاب لباس داده نمیشود، به او امکان تشکل یابی داده نمیشود، مصرف فرهنگی او سانسور میشود، مرزهای این طبقه با طبقه فرودست کمرنگ شده است. امروز طبقات فرودست و متوسط ایرانی به سبک زندگی مشابه و حتی دیدگاههای سیاسی مشابه روی آوردهاند.
امروز شکل گیری شهروند خشمگین از یک سو ائتلافی است میان طبقه متوسط و طبقه فردست و از سوی دیگر نشانه افزایش درگیریها و تنشها میان نخبگان خودخوانده و مردم است. نخبگانی که مردم را نمایندگی نمیکنند.
نخبگان خودخوانده از تغییرات بنیادی هراس دارند. برخی بخاطر منافعی که در نظم موجود دارند و برخی به این دلیل که تنها در تداوم وضع موجود حیات اجتماعی دارند و با قطع رانتها و امتیازهایی که به واسطه حکومت فعلی از آن برخورداند، امکان فعالیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نخواهند داشت.
شکاف میان نخبگان خودخوانده و مردم، بیان یک تحول آشکار است: شکاف فزاینده بین واقعیتهای زندگی و جهانبینی حاکمان و مردم.
نخبگان از خشم و -به زعم خود- ساده انگاری تودهها دماغ خود را برمیگردانند، اما معنای آن را اشتباه می فهمند. این شکاف در درجه اول توسط دستگاه توزیع رانت متمرکز ایجاد میشود که حکومت به شکل ساختاری و البته به شدت فاسد آن را مدیریت میکند و روز به روز بر تبعیضها میافزاید. در این میان، اصلاحطلبان مدعی هستند که با مدیریت بهتر میتوان امور را اصلاح کرد. آنها سیاست را به مدیریت تقلیل میدهند و نمیگویند تغییر به نفع چه کسی؟ سیستمی که به تمامی بر مبنای توزیع رانت «کار» میکند را میتوان با مدیریت خودیها، به سود غیرخودیها اصلاح کرد؟ این یک امتناع منطقی است.
خودیها نمیتوانند رنجها و مشکلات غیرخودیها را ببینند. فهمِ عدالت تنها با قراردادن خود بهجای غیرخودیترینها در هر موضوع ممکن میشود.
فرآیندهای توزیع مجدد ناشی از نقل و انتقالات و افزایش اعتبار به بخشهایی از جامعه اجازه داده که از واقعیت جدا شوند. کسانی که به ویژه به دستگاه توزیع رانت نزدیک هستند، حال با امکان دستیابی به صندلیهای دولت دچار توهم امکان اصلاح کرده است.
علاوه بر سیاستمداران، بروکراتها و «متخصصان» که از نزدیکی به افراد و دستگاههای متورم شده با «پول ارزان» زندگی میکنند، نسبتی با واقعیتهای جامعه ندارند.
◽️@utfinance◽️
ادامه در پست بعدی🔽
ادامه:
در دهههای اخیر، تبعیضها و طرد گروههای مختلف اجتماعی، خشم مردم را برانگیخته و انباشتی از خشم شکل گرفته است.
این خشم نشانه زندگی است. این به هیچ وجه همیشه نشانهای از ارضای خود و فقدان فضیلت و اخلاق نیست. هرکسی که امروز هیچ خشمی احساس نمیکند، در واقع باید ذاتاً بیتفاوت باشد یا با داروهای رسانهای آرامبخش کنترل شده باشد.
اما در خشم روحیه مدنی زنده میشود. فریب به دنبال ناامیدی است و این در ابتدا باید شما را عصبانی کند. در ابتدا، خشم کورکورانه به اطراف میپردازد. ابتدا به ضرر خود مشتعل میشود. سپس فرد شروع به طرد تمامی ریشهها و رشتههای فساد میکند.
خشم به معنی خشونت نیست. خشونت فقط از طرف قدرت است. بیقدرتان فقط خشم دارند. انسانِ اخلاقی از دیدنِ نادرستیها و بیاخلاقیها، ناراحت و خشمگین میشود. خشم پیامدی منطقی است و با خشونت تفاوت دارد.
این خشم نخبگان خودخوانده را آزار دهد، آنها با عصبانیت واکنش نشان میدهند و از لفاظی سنتی برتری اخلاقی برای توبیخ آنچه که به عنوان تودههای احمق میبینند استفاده میکنند. این قطب بندی ایدئولوژیک خشم را بیشتر میکند. در میان همه افراد خشمگین در سالهای اخیر، «شهروند عصبانی» به بهترین معنای کلمه برجسته شده است، زیرا ابتدا از عصبانیت اولیه خود نیرو میگیرد و سپس اجازه میدهد خشم جای خود را به کنش و رد و طرد نادرستیها بدهد.
این تعهد بلندپروازانه شهروندان جدید است برای به دست آوردن مجدد عاملیت خود و خواست زندگی بدون دست اندازی حکومت و بازسازی اراده آزاد انسان.
متن کامل
◽️@utfinance◽️
در دهههای اخیر، تبعیضها و طرد گروههای مختلف اجتماعی، خشم مردم را برانگیخته و انباشتی از خشم شکل گرفته است.
این خشم نشانه زندگی است. این به هیچ وجه همیشه نشانهای از ارضای خود و فقدان فضیلت و اخلاق نیست. هرکسی که امروز هیچ خشمی احساس نمیکند، در واقع باید ذاتاً بیتفاوت باشد یا با داروهای رسانهای آرامبخش کنترل شده باشد.
اما در خشم روحیه مدنی زنده میشود. فریب به دنبال ناامیدی است و این در ابتدا باید شما را عصبانی کند. در ابتدا، خشم کورکورانه به اطراف میپردازد. ابتدا به ضرر خود مشتعل میشود. سپس فرد شروع به طرد تمامی ریشهها و رشتههای فساد میکند.
خشم به معنی خشونت نیست. خشونت فقط از طرف قدرت است. بیقدرتان فقط خشم دارند. انسانِ اخلاقی از دیدنِ نادرستیها و بیاخلاقیها، ناراحت و خشمگین میشود. خشم پیامدی منطقی است و با خشونت تفاوت دارد.
این خشم نخبگان خودخوانده را آزار دهد، آنها با عصبانیت واکنش نشان میدهند و از لفاظی سنتی برتری اخلاقی برای توبیخ آنچه که به عنوان تودههای احمق میبینند استفاده میکنند. این قطب بندی ایدئولوژیک خشم را بیشتر میکند. در میان همه افراد خشمگین در سالهای اخیر، «شهروند عصبانی» به بهترین معنای کلمه برجسته شده است، زیرا ابتدا از عصبانیت اولیه خود نیرو میگیرد و سپس اجازه میدهد خشم جای خود را به کنش و رد و طرد نادرستیها بدهد.
این تعهد بلندپروازانه شهروندان جدید است برای به دست آوردن مجدد عاملیت خود و خواست زندگی بدون دست اندازی حکومت و بازسازی اراده آزاد انسان.
متن کامل
◽️@utfinance◽️
🖥 ویدیوکست
🎙 عباس کلانتری
کتاب «۱۲ قانون برای زندگی» نوشته جردن پیترسون
قانون اول: صاف بایست و سینهات را سپر کن
قانون دوم: درباره رفتار با خود
قانون سوم: دوست یا دشمن
قانون چهارم: تله مقایسه
قانون پنجم: فرزندان ضعیف
قانون ششم: همیشه شاکی!!
قانون هفتم: در پی معنا
قانون هشتم: سیکل دروغ
قانون نهم: ضرورت شنیدن
قانون دهم: فرار نکن
ادامه دارد...
◽️@utfinance◽️
🎙 عباس کلانتری
کتاب «۱۲ قانون برای زندگی» نوشته جردن پیترسون
قانون اول: صاف بایست و سینهات را سپر کن
قانون دوم: درباره رفتار با خود
قانون سوم: دوست یا دشمن
قانون چهارم: تله مقایسه
قانون پنجم: فرزندان ضعیف
قانون ششم: همیشه شاکی!!
قانون هفتم: در پی معنا
قانون هشتم: سیکل دروغ
قانون نهم: ضرورت شنیدن
قانون دهم: فرار نکن
ادامه دارد...
◽️@utfinance◽️
YouTube
قانون اول: صاف بایست و سینهات را سپر کن | کتاب ۱۲ قانون برای زندگی از دکتر جردن پیترسون | قسمت ۳۴
در اولین قسمت از بررسی کتاب ۱۲ قانون برای زندگی، سفری خواهیم داشت به یکی از قدیمیترین مفاهیم زندگی به اسم Hierarchy. مفهومی که به نظر میرسد در جهان مدرن چندان مورد پسند نیست و بسیاری سعی در نابودی یا حذف مفهوم Hierarchy یا سلسله مراتب دارند. در این قسمت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 چراز
نسبت ایران و راه باریک آزادی
👤 حسین میرزایی
▫️قدرت حاکمیت در طول سالهای اخیر بیشتر شده یا کمتر؟ قدرت جامعه چطور؟
▫️در کتاب راه باریک آزادی ارتباط جامعه و حکومت با یک نمودار نشان داده شده است، اگر قدرت حکومت خیلی بیشتر از جامعه باشد میتواند آن را تبدیل به یک هیولای مستنبد کند و جلوی رسد جامعه را بگیرد، حالت برعکس هم میتواند منجر به ترویج هرج و مرج و رشد گروههای سودجو در جامعه شود و مافیاهای قدرت بوجود آورد.
▫️تنها تعادل قدرت حکومت و جامعه است که میتواند به رشد هم افزا ختم شود و دو طرف را در راه بازیک آزادی قرار دهد. حال ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟ چراز بررسی میکند.
◽️@utfinance◽️
نسبت ایران و راه باریک آزادی
👤 حسین میرزایی
▫️قدرت حاکمیت در طول سالهای اخیر بیشتر شده یا کمتر؟ قدرت جامعه چطور؟
▫️در کتاب راه باریک آزادی ارتباط جامعه و حکومت با یک نمودار نشان داده شده است، اگر قدرت حکومت خیلی بیشتر از جامعه باشد میتواند آن را تبدیل به یک هیولای مستنبد کند و جلوی رسد جامعه را بگیرد، حالت برعکس هم میتواند منجر به ترویج هرج و مرج و رشد گروههای سودجو در جامعه شود و مافیاهای قدرت بوجود آورد.
▫️تنها تعادل قدرت حکومت و جامعه است که میتواند به رشد هم افزا ختم شود و دو طرف را در راه بازیک آزادی قرار دهد. حال ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟ چراز بررسی میکند.
◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👤 پرویز خوشکلام خسروشاهی:
آقای عیسی کلانتری که سالها وزیر کشاورزی بوده و در دولت دوم آقای روحانی نیز رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود در مهر ۱۳۹۳ گفته؛ تنها ۳ کشور در جهان بیش از ۴۰٪ منابع آبی خود را برداشت کردهاند: مصر ۴۶٪، یک کشور آفریقایی دیگر ۵۰٪ و ایران ۸۵٪ (منبع: گفتن واقعیت به صاحبات قدرت - ۱۳۹۴ - ص ۳۸۶)
آقای لیلاز: ما درباره مشکلات محیط زیستی کشور اغراق میکنیم؟!
◽️@utfinance◽️
آقای عیسی کلانتری که سالها وزیر کشاورزی بوده و در دولت دوم آقای روحانی نیز رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بود در مهر ۱۳۹۳ گفته؛ تنها ۳ کشور در جهان بیش از ۴۰٪ منابع آبی خود را برداشت کردهاند: مصر ۴۶٪، یک کشور آفریقایی دیگر ۵۰٪ و ایران ۸۵٪ (منبع: گفتن واقعیت به صاحبات قدرت - ۱۳۹۴ - ص ۳۸۶)
آقای لیلاز: ما درباره مشکلات محیط زیستی کشور اغراق میکنیم؟!
◽️@utfinance◽️
📄 مقاله
پیشگوی بزرگ
/رابرت سولو بر چه اساسی سقوط کمونیسم را پیشبینی کرد؟/
👥 محمد طاهری - حسین عباسی
◽️@utfinance◽️
پیشگوی بزرگ
/رابرت سولو بر چه اساسی سقوط کمونیسم را پیشبینی کرد؟/
👥 محمد طاهری - حسین عباسی
◽️@utfinance◽️
Telegraph
پیشگوی بزرگ
رابرت سولو بر چه اساسی سقوط کمونیسم را پیشبینی کرد؟ وقتی در 16سالگی بورسیه تحصیلی دانشگاه هاروارد را گرفت و وارد دانشگاه شد، بسیاری پیشبینی میکردند که «رابرت سولو» نابغهای است که آینده درخشانی دارد. این پیشبینی محقق شد و نوجوانی که «بحران بزرگ» را با…