Telegram Web Link
📄 مقاله

چرایی پایین ماندن مشارکت زنان در بازار کار ایران

👤 هادی صالحی اصفهانی

📌 پایین ماندن مشارکت و کاهش اشتغال زنان در ایران نتیجه عوامل متعددی است.

در این میان به نظر می‌رسد که مهم‌ترین نقش را فرهنگ تقسیم کار بر مبنای جنسیت بازی کرده‌است. این نقش از سه کانال روی بازار کار اثر گذاشته‌است.

یکی اثر مستقیم این فرهنگ است روی تصمیم‌های زنان و خانواده‌هایشان در مورد کسب‌و‌کار و نوع اشتغال. با وجود حمایت خانواده‌ها از تحصیلات و کار زنان، طیف شغل‌های مورد قبول به‌نسبت محدود مانده و رقابت در میان متقاضیان کار تشدید شده‌است.

کانال دوم اثرگذاری فرهنگ بر فعالیت اقتصادی زنان از طریق سیاست‌گذاری دولت است. به‌طور کلی بعد از انقلاب عمده سیاست‌های دولت در جهت حرکت به طرف تقسیم کار سنتی بوده هرچند بعضی سیاست‌ها کیفیت اشتغال زنان را بالا برده و به همراه آموزش گسترده‌تر به تحولات فرهنگی کمک کرده‌است.

کانال سوم دادن نقش ضربه‌گیر بازار کار به اشتغال زنان بوده که بی‌ثباتی شغلی زنان را تشدید کرده و به رشد حرفه‌ای آن‌ها ضربه زده و بازار کارشان را محدودتر کرده‌است. 

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

آیا کمونیست ها در حال تسخیر آمریکا هستند؟

👤 محمد طبیبیان


◽️ یکم، اخیر عناوین مختلفی در نشریات داخلی و شبکه‌های اجتماعی داخلی مطرح می‌شود که گویا کمونیست‌ها در امریکا مشغول قدرت گرفتن هستند و تظاهرات دانشجویی در حمایت از فلسطین هم نشان از عروج جنبش‌های کمونیستی است و عن قریب سرنگونی سیستم سرمایه داری در امریکا است.
همچنین مطرح می‌شود برخی از بخش‌های حزب دموکرات را هم کمونیست‌ها گرفته‌اند و این دلیل دیگری است بر اینکه یک جنبش کمونیستی سرمایه داری را سرنگون خواهد کرد (ایضا عده‌ای در داخل هم تصور می‌کنند امریکا دچار جنگ داخلی و تجزیه خواهد شد). این ارزیابی‌ها تا چه حد صحیح و واقعی است؟ عرض کنم تا حد صفر.

در داخل ایران عده‌ای منتظر نشسته‌اند تا سرنگونی نظام امریکا را جشن بگیرند و از احساس خجالت از عملکرد خودشان فارغ شوند.
ده سال پیش یک روزنامه نگار در مصاحبه‌ای از من پرسید همه سیستم‌های سیاسی اجتماعی یک عمری دارند و سیستم سرمایه داری هم باید عمری داشته باشد عمر این سیستم به نظر شما کی سر می‌رسد؟ به آن مصاحبه کننده جوان عرض کردم بر اساس ارزیابی بنیادی بنده (که بحث آن در اینجا به درازا می‌کشد) در طی عمر بنده و شما (که بیست و پنج سالی از من جوان‌تر بود) و فرزندان و نوه‌های شما هم چنین رخدادی تحقق نخواهد یافت. منتظران اکنون ده سال پیرتر شده‌اند و برخی هم به جهان باقی شتافته‌اند و در مقابل آن پرسش امروز هم همان ارزیابی را عرض می‌کنم.

◽️ دوم، همیشه در تاریخ امریکا وقتی این کشور درگیر جنگ شده مخالفت‌های اجتماعی رخ داده است، این مخالفت ها ابتدا هم در دانشگاه‌ها ظاهر می‌شود. در زمان جنگ ویتنام و دوران نیکسون هم دانشگاه‌ها دچار التهاب شد و زد و خورد پلیس با دانشچویان مکرر گردید و در دانشگاه ایالتی کنت یک داتشجو هم به قتل رسید که بار سیاسی کمر شکنی به دولت وقت تحمیل کرد و بحران اجتماعی دامنه‌دار و مخالفت و مقاومت داخلی و نه شکست نظامی بود که دولت امریکا را مجبور به عقب نشینی از ویتنام کرد. هم اکنون هم در مقابل حمایت امریکا از اسرائیل چنین بحرانی ظاهر شده است.

◽️ سوم، طرفداران اسرائیل و راست گرایان افراطی همیشه با کارت کمونیسم بازی می‌کنند. برای متوحش کردن مردم و جلب همکاری جامعه این بار هم چنین است. ترامپ مرتباً مخالفین خود را کمونیست معرفی می‌کند و جامعه را برای نجات از دست آنان به سوی حمایت از خودش دعوت می‌کند. در زمان ریاست جمهوری هم چنین سر و صدایی راه انداخت که باید ورود و مهاجرت کمونیست‌ها و کسانی که دشمن امنیت امریکا هستند قطع گردد. نتیجه این سر و صدا تبدیل شد به محدودیت مسلمین و آن هم نه عرب‌ها و پاکستانی‌ها که از جمله مسئول عملیات تروریستی یازده سپتامبر هم بوده‌اند بلکه ختم شد به ممنوعیت ورود ایرانیان که به اعتراف آمار بهترین مهاجرین به امریکا هستند از نظر کیفیت تخصصی و علمی، کار آفرینی، فرهنگ و اجتناب از بزهکاری. بنابراین نبایستی چشم بسته به این نوع تبلیغات دل داد.

◽️ چهارم، واقع امر این که در امریکا یک حزب کمونیست هم وجود دارد و آزاد است فعالیت کند. اما تعداد اعضاء این حزب در حد ۱۵۰۰۰ نفر است. مسئولین حزب مدعی هستند که سالی دو هزار نفر به حزبشان اضافه می‌شود. از نظر فعالیت سیاسی در برخی مناطق توانسته‌اند مدیریت برخی مدارس را بدست گیرند. حتی در حد مجالس شهرستان هم تا کنون نتوانسته‌اند نماینده انتخاب کنند. بنابر این می‌توان دریافت که ارزیابی‌های داخلی خیال پردازانه تا چه حد از واقعیت فاصله دارد.

◽️@utfinance◽️
📄 یادداشت

ستیز با عقل مدرن

👤 اشکان زارع

سه ضلع برجسته ستیزه‌جو با عقل مدرن گرامشی، فوکو و ادوارد سعید هستند. 
مادامی که گرامشی در زندان «فاشیسم» برای تمدن غربی نقشه می‌کشید روزی را می‌دید که توده‌ای که او‌ افسارش زده بر دوش جرج واشنگن چفیه انداخته است؛ مادامی که فوکو باستان‌شناسی علوم انسانی را می‌نوشت روزی را می‌دید که حقوق اساسی آمریکا توسط توده افسار گسیخته مطبوعش عاری از اقتدار است؛ و روزی که ادوارد سعید شرق شناسی را نوشت روزی را می‌دید که قوانین شریعت در انگلستان حامیان بیشتری از حقوق عرفی دارد.

امروز می‌توان به عیان خطرات اندیشه این سه ضلع را دید؛ نهادهای تاریخی غرب رو به زوال‌اند. چپ‌ها با ایدئولوژی خود به‌ویژه با نفوذ در هنر و رسانه از غرب مشروعیت زدایی کردند.

سیطره پست مدرن در فضای عمومی انحطاط عقل مدرن را پیش روی غرب قرار داده است. انگاره‌های پست مدرن دانشگاه کلمبیا و هژمونیک‌ شدن پنداشت ادوارد سعید در دولت آمریکا بربریت را تا دهان کاخ سفید برده؛ آنگاه که کاخ سفید با ایده لیبرال دموکراسی رالزی دست حسین اوباما افتاد، سیاست‌خارجی آمریکا نشان داد که گرگی در لباس میش است؛ سیاستی که رالزی هم نبود. سیاستی که مختصری از منافع ملی هم نمی‌فهمید. سیاست خارجی آمریکا در دوران حسین اوباما بر گرفته از ایده ادوارد سعید بود و بربرهای شرقی در آن جست‌وجوگران تجدد با ارجاع به سنت خود بودند؛ آنها کسانی بودند که توسط غرب تحقیر  شده بودند و‌ حسین اوباما خود را مسیحی می‌دانست که ناجی آن قوم یَأجوج و مَأجوج است.

امروز اما قوم یَأجوج و مَأجوج نهادهای تاریخی غرب را سخره گرفته، همه را برساخت سرمایه‌داری می‌داند و خلافت اسلامی را در غرب نعره‌زنان‌ فریاد می‌زند. حال آنکه شرق توسط غرب تحقیر نشده، بلکه توسط غرب مختصری متمدن شده، نهادهای تاریخی غرب نه محصول سرمایه‌داری که محصول نظمی خودجوش در زد و خورد‌های غرب است، و تمدن برساخت نیست؛ بلکه حاصل مجادله تاریخ است.

گفتن اینها و‌ البته شرح توضیح آن برای یک دندانپزشک، یک‌ مهندس و یا سقط فروش اهل پاکستان، گینه، تانزانیا، و‌ حتی ایران و یا یک چپ مستقر در نیویورک، لس‌آنجلس، پیونگ‌یانگ، پکن، هاوانا ، اسلام‌آباد، کابل و یا تهران دشوار است. چرا که مارکسیسم نظام فکری نیست، یک کالت و‌ فرقه است، و‌ تمامی بحث‌هایش نیز رتوریک است.


◽️@utfinance◽️
📄 مقاله

نادیده گرفتن علم اقتصاد چه عواقبی دارد؟

👤 پرویز خوشکلام‌خسروشاهی

📌 اینکه گفته می‌شود نرخ ارز عامل تورم است به‌رغم انطباق ظاهری آن با مشاهدات میدانی، می‌تواند مصداق شبه‌علم باشد. چنین استنتاجی مثل آن می‌ماند که آهن‌ربایی روی میز باشد و قطعه فلزی در سطح پایینی میز دقیقاً جایی که آهن‌ربا قرار دارد چسبانده شده باشد و از این، کسی نتیجه بگیرد که جاذبه زمین وجود ندارد. چنین گزاره‌ای به روشنی مصداق شبه‌علم است. شمار چنین مثال‌هایی در اقتصاد ایران بسیار زیاد است، بنابراین دقت سیاست‌گذار در تفکیک میان علم و شبه‌علم به‌خصوص در حوزه‌های اقتصادی برای جامعه ایران بسیار حیاتی است و بی‌توجهی به آن عواقب بسیار فاجعه‌باری دارد.

◽️@utfinance◽️
📄 مقاله

آقای لیبرتارین
/موری روتبارد چگونه آزادی و عدالت را آشتی می‌دهد؟/

◽️@utfinance◽️
📚 کتاب

تاریخ کوتاه انسان: پیشرفت و انحطاط

👤 هانس هرمان هوپ

در این کتاب هانس-هرمن هوپ به طرز ماهرانه‌ای تاریخ، جامعه شناسی، اخلاق و کنش شناسی میزسی را در هم می‌آمیزد تا دیدگاهی جایگزین - و بسیار چالش برانگیز - از توسعه اقتصادی بشر در طول اعصار ارائه دهد.
مثل همیشه، پروفسور هوپ تا آنجا که می‌تواند به سوالات اساسی می‌پردازد. پیوندهای خانوادگی و اجتماعی چگونه شکل می‌گیرد؟ چرا مفهوم مالکیت خصوصی برای شکوفایی انسان بسیار مهم است؟ چه چیزی جهش از جامعه معیشتی مالتوسی به جامعه صنعتی را ممکن کرد؟ چگونه از اشرافیت به سلطنت و به دولت‌های رفاه سوسیال دمکراتیک منتقل شدیم؟ و چگونه دولت‌های مرکزی مدرن به حاکمان همه‌جانبه بر تقریباً همه جنبه‌های زندگی ما تبدیل شدند؟ هوپ همه این سؤالات را پاسخ می‌دهد.

◽️@utfinance◽️

📌 همچنین بخوانید:
آشنایی با آرای هانس هرمان هوپ درباره پراکسیولوژی

◽️@utfinance◽️
Hans_Hermann_Hoppe_A_Short_History_of_Man_—_Progress_and_Decline.pdf
1.9 MB
📚 کتاب

تاریخ کوتاه انسان: پیشرفت و انحطاط

👤 هانس هرمان هوپ

📎 PDF - english

◽️@utfinance◽️
ShortHistoryofMan.epub
573.6 KB
📚 کتاب

تاریخ کوتاه انسان: پیشرفت و انحطاط

👤 هانس هرمان هوپ

📎 epub - english

◽️@utfinance◽️

#هانس_هرمان_هوپ
📄 مقاله

فاشیسم از کجا آمد؟

👤 مهرپویا علا

از متن:

◽️ سؤالی که در اینجا و در موارد مشابه مثلاً در همین ایران خودمان پیش می‌آید این است که چرا شما ما را ارشاد کنید و چرا ما شما را ارشاد نکنیم؟ چه کسی تعیین می‌کند جهان‌بینی کدام‌یک از ما بیمار است و کدام‌یک نیاز به ارشاد داریم؟
پاسخ این پرسش را البته زور تعیین می‌کند، چون چنان‌که گفتم قانون جنگل حاکم شده است. بنابراین کل حرف‌های در ظاهر اخلاقی که می‌گویند چیزی بیش از پوششی برای حاکمیت زور و خشونت نیست.
اخلاق اساساً آمده که زور حاکم نباشد. اگر قرار باشد زور نوع مناسبات را تعیین کند، مثلاً در اینجا زور بگوید که چه کسی حق «ارشاد» دیگری را دارد، اخلاق اساساً موضوعیت خود را از دست می‌دهد.
ممکن است کسی بگوید من به اخلاق اعتقادی ندارم و هر کس زورش رسید حق با اوست. می‌توان زیان‌های این عقیده را نشان داد و استدلال کرد که این عقیده ضداجتماعی و در واقع حیوانی است. اما دست‌کم این فرد تناقض‌گویی نمی‌کند. کسی که به اسم اخلاق زور می‌گوید، افزون بر تمام بدی‌های آن فردِ بی‌اعتقاد به اخلاق یک بدی دیگر هم دارد و آن دورویی و سالوس است.

◽️ این داعیۀ ارشاد کردن دقیقاً منطق پشت مبحث «هژمونی» آنتونیو گرامشی، کمونیست ایتالیایی، است. کمترین نتیجه‌ای که از این منطق گرفته می‌شود این است که کل نظام آموزشی، فرهنگی و رسانه‌ها باید تحت تسلط و انحصار حزب «پیشتاز» در بیایند.
گرامشی خرابکاری بود که کتاب‌های درسی علوم اجتماعی از او یک دانشمند مظلوم زندانی سیاسی برای دانشجویان ساخته‌اند. رژیم موسولینی او را در دادگاه محکوم و زندانی کرد. من نمی‌خواهم بگویم اگر گرامشی در کشوری آزاد بود سرنوشت متفاوتی پیدا نمی‌کرد. ولی از تجربۀ حکومت کمونیست‌ها در کشورهای دیگر با اطمینان می‌توان گفت اگر جای موسولینی و گرامشی عوض می‌شد برخورد گرامشی قطعاً بسیار بی‌رحمانه‌تر می‌بود. حداقل این را می‌دانیم که خود موسولینی و اطرافیانش به دست کمونیست‌ها بدون محاکمه و به طرز فجیعی کشته و جسدشان آویزان شد.

◽️بلشویک‌های روسیه این توهم دمکراتیک را کنار گذاشتند، قدرت را تصاحب کردند و شروع به دعوت از کمونیست‌های اروپایی برای انجام عمل مشابه در کشورهای خودشان و ملحق شدن به دیکتاتوری پرولتاریا مستقر در مسکو به رهبری لنین کردند. اما چنین دعوتی مگر غیر از دعوت به بردن کشور زیر سلطۀ «تزارِ کمونیست» زیر پرچم سرخ بود؟ اینجا بود که تعداد زیادی از چپ‌های اروپایی از سوسیالیسم بریدند و اینجا بود که ایدۀ «ناسیونال‌سوسیالیسم» نیرو گرفت. یعنی سوسیالیستی که نمی‌خواهد کارگزار مسکو باشد و به اصطلاح ملی است. هیتلر نه مخترع این ایده بود و نه اولین و آخرین ناسیونال‌سوسیالیست تاریخ بود.

◽️@utfinance◽️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖥 اصلاح نظام بازنشستگی باید از کجا آغاز شود؟

👤 موسی غنی‌نژاد

◽️@utfinance◽️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 ویدیو / نسخه کامل

افیون روشنفکران؛ دین سکولار مارکسیسم

👥 گفت‌وگوی مانی بشرزاد با «اشکان زارع» در برنامه کتاب فردا درباره کتاب «افیون روشنفکران» نوشته «ریمون آرون»

▫️مارکس روزی نوشت دین افیون توده‌هاست اما قرن بیستم ما شاهد آیینی بودیم که پیامبرش مارکس، انجیلش مانیفست حزب کمونیست و کشیشان آن روشنفکران بودند. پس از تجربه قرن بیستم به نظر می‌رسد حرف مارکس غلط و آنچه آرون گفت درست باشد: «مارکسیسم افیون روشنفکران است».

▫️پس از جنگ جهانی دوم روشنفکران غربی که عمدتاً مارکسیست بودند از استالین و شوروی قهرمان اسطوره­ای ساختند؛ «عمو جو» در نزد ایشان قهرمان جنگ بود. در فرانسه این شرایط حتی بیشتر از بقیه جاها نمود داشت. در میان اما، ریمون آرون فرانسوی با نگارش کتاب افیون روشنفکران اقدام به رسوا‌سازی روشنفکران طرفدار شوروی کرد. کسانی چون سارتر به اتهام‌زنی و ناسزاگویی از ریمون آرون پرداختند اما او بنا به تعهد وجدانی خود به آزادی، به دفاع از آزادی پرداخت.

◽️@utfinance◽️
📕 معرفی کتاب

افیون روشنفکران

👤 رمون آرون

لینک خرید کتاب از بنوبوک

◽️@utfinance◽️

#آرون
#رمون_آرون
#افیون_روشنفکران
Forwarded from Finance & Economics
📄 مقاله

نقش ضدیت با سرمایه داری در جهان بینی هیتلر - قسمت اول

👤 راینر زیتلمن

📌 ضدیت با سرمایه داری بیش از آن چیزی که معمولاً تصور می‌شود در جهان بینی هیتلر نقش ایفا کرد. هیتلر در مورد ملی کردن همه ابزارهای تولید بدبین بود زیرا به عنوان یک داروینیست اجتماعی می‌ترسید که این امر بر انتخاب طبیعی در حوزه اقتصادی غلبه کند. با این حال، از اواسط دهه 1930، او به طور فزاینده‌ای متقاعد شد که اقتصاد برنامه ریزی شده بسیار برتر از اقتصاد بازار است و با گذشت زمان، سیستم شوروی را تحسین کرد.

◽️@utfinance◽️
2024/09/27 00:17:11
Back to Top
HTML Embed Code: