عوض شدن آدما همیشه به خاطر غرور و این چیزا نیس بعضی وقتا آدما حوصله خودشونم ندارن و نیاز دارن تنها باشن، همین.. به جای ترک کردن درکشون کنید..
من خیلی وقته تو مودِ “نمیخوام، نمیرم، نمیگم، مهم نیست، حسش نیست، کی اهمیت میده؟، ساعتها نگاه کردن به سقف، تجربه کردن احساسات جدید و متناقض، حوصله ندارم، انرژی ندارم، خستم، روح و روانم درد میکنه و به درک” ای هستم.
به یه جایی میرسی که دیگه نه کسی رو دوست خودت می دونی و نه کسی رو دشمنت، همه غریبه هایی هستن که خاطره های خوب یا بد برات میسازن و میرن..
شما زمانی میفهمید کسکش های گذشتتون چقد بهتون آسیب زدن که یه انسان جدید باهاتون مثل آدم رفتار میکنه و شما تعجب میکنید! فکر میکنید داره ادا در میاره یا با رفتارش داره در حقتون لطف میکنه :)
مهم ترین چیزی که تو زندگیم یاد گرفتم این بود که هیچکس همونطور که شناخته بودم باقی نمیمونه ، این آدما به مرور زمان خود واقعیشون رو نشون میدن اونی که چند وقته میشناسیش خودِ واقعیش نیست بلکه داره یه چیز بهتری از خودش نشون میده و زمان میبره که واقعیت درونشو ببینی ، شخصیت واقعیشو رو کنه.
اونجا که مولانا برای دلبری که قهر کرده میگه:
نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیست
گوش کن، نبضِ دلم زمزمه اش با تو یکیست
نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیست
گوش کن، نبضِ دلم زمزمه اش با تو یکیست
دلم میخواد یه نفر برای من بجنگه جوری که من خودم برای خودم نجنگیدم
یکی که کنار من بایسته وقتی که حس میکنم تنها ترین آدم روی زمینم
یه نفر که منو ببینه وقتایی که حتی به چشم خودم هم نادیدنی شدم
همین
یکی که کنار من بایسته وقتی که حس میکنم تنها ترین آدم روی زمینم
یه نفر که منو ببینه وقتایی که حتی به چشم خودم هم نادیدنی شدم
همین