عمرم همه در کشیدن جور گذشت
ایام حیات من باین طور گذشت
رفتم که کنم به ساغر از شیشه شراب
پیمانهٔ عمر پر شد و دور گذشت
مشتاق اصفهانی
@TakhtePare_BarMoj
ایام حیات من باین طور گذشت
رفتم که کنم به ساغر از شیشه شراب
پیمانهٔ عمر پر شد و دور گذشت
مشتاق اصفهانی
@TakhtePare_BarMoj
مرغ بر بالا و زیر آن سایهاش
میدود بر خاک پران مرغوش
ابلهی صیاد آن سایه شود
میدود چندانک بیمایه شود
بیخبر کان عکس آن مرغ هواست
بیخبر که اصل آن سایه کجاست
تیر اندازد به سوی سایه او
ترکشش خالی شود از جست و جو
ترکش عمرش تهی شد عمر رفت
از دویدن در شکار سایه تفت
سایهٔ یزدان چو باشد دایهاش
وا رهاند از خیال و سایهاش
مولوی, مثنوی معنوی, دفتر اول
@TakhtePare_BarMoj
میدود بر خاک پران مرغوش
ابلهی صیاد آن سایه شود
میدود چندانک بیمایه شود
بیخبر کان عکس آن مرغ هواست
بیخبر که اصل آن سایه کجاست
تیر اندازد به سوی سایه او
ترکشش خالی شود از جست و جو
ترکش عمرش تهی شد عمر رفت
از دویدن در شکار سایه تفت
سایهٔ یزدان چو باشد دایهاش
وا رهاند از خیال و سایهاش
مولوی, مثنوی معنوی, دفتر اول
@TakhtePare_BarMoj