#شهید_ابراهیم_هادی
در زندگي بســياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ ديده ميشود. اين كار
باعث رشــد ســريع معنوي آنان ميگردد. اين کنترل نفس بيشتر در شهوات
جنسي است. حتي در مورد داستان حضرت يوسف 7 خداوند ميفرمايد:
»هرکس تقوا پيشه کند و)در مقابل شهوت و هوس(صبر و مقاومت نمايد،
خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نميکند.« که نشان ميدهد اين يک قانون
عمومي بوده و اختصاص به حضرت يوسف7 ندارد.
از پيروزي انقالب يك ماه گذشت.
چهره و قامت ابراهيم بسيار جذابتر شده
بود. هر روز در حالي که کت و شلوار زيبائي ميپوشيد به محل كار ميآمد. محل
کار او در شمال تهران بود. يک روز متوجه شدم خيلي گرفته و ناراحت است! کمتر
حرف ميزد، تو حال خودش بود. به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام
چيزي شده؟! گفت: نه، چيز مهمي نيست. اما مشخص بود كه مشكلي پيش آمده.
گفتم: اگه چيزي هست بگو، شايد بتونم کمکت کنم.
کمي سکوت کرد. به آرامي گفت: »چند روزه كه دختري بيحجاب، توي
اين محله به من گير داده! گفته تا تو رو به دست نيارم ولت نميکنم!«
رفتم تو فكر، بعد يکدفعه خنديدم! ابراهيم با تعجب ســرش را بلند کرد و
پرسيد: خنده داره؟! گفتم: داش ابرام ترسيدم، فكر كردم چي شده!؟
بعــد نگاهي به قد و باالي ابراهيم انداختم و گفتم: با اين تيپ و قيافه که توداری ، اين اتفاق خيلي عجيب نيست! گفت: يعني چي؟! يعني به خاطر تيپ و
قيافهام اين حرف رو زده. لبخندي زدم وگفتم: شک نکن!
روز بعد تا ابراهيم را ديدم خندهام گرفت. با موهاي تراشيده آمده بود محل
كار، بدون کت و شــلوار! فرداي آن روز بــا پيراهن بلند به محل کار آمد! با
چهره اي ژوليدهتر، حتي با شــلوار کردي و دمپائي آمده بود. ابراهيم اين کار
را مدتي ادامه داد. باالخره از آن وسوسه شيطاني رها شد
در زندگي بســياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ ديده ميشود. اين كار
باعث رشــد ســريع معنوي آنان ميگردد. اين کنترل نفس بيشتر در شهوات
جنسي است. حتي در مورد داستان حضرت يوسف 7 خداوند ميفرمايد:
»هرکس تقوا پيشه کند و)در مقابل شهوت و هوس(صبر و مقاومت نمايد،
خداوند پاداش نيکوکاران را ضايع نميکند.« که نشان ميدهد اين يک قانون
عمومي بوده و اختصاص به حضرت يوسف7 ندارد.
از پيروزي انقالب يك ماه گذشت.
چهره و قامت ابراهيم بسيار جذابتر شده
بود. هر روز در حالي که کت و شلوار زيبائي ميپوشيد به محل كار ميآمد. محل
کار او در شمال تهران بود. يک روز متوجه شدم خيلي گرفته و ناراحت است! کمتر
حرف ميزد، تو حال خودش بود. به سراغش رفتم و با تعجب گفتم: داش ابرام
چيزي شده؟! گفت: نه، چيز مهمي نيست. اما مشخص بود كه مشكلي پيش آمده.
گفتم: اگه چيزي هست بگو، شايد بتونم کمکت کنم.
کمي سکوت کرد. به آرامي گفت: »چند روزه كه دختري بيحجاب، توي
اين محله به من گير داده! گفته تا تو رو به دست نيارم ولت نميکنم!«
رفتم تو فكر، بعد يکدفعه خنديدم! ابراهيم با تعجب ســرش را بلند کرد و
پرسيد: خنده داره؟! گفتم: داش ابرام ترسيدم، فكر كردم چي شده!؟
بعــد نگاهي به قد و باالي ابراهيم انداختم و گفتم: با اين تيپ و قيافه که توداری ، اين اتفاق خيلي عجيب نيست! گفت: يعني چي؟! يعني به خاطر تيپ و
قيافهام اين حرف رو زده. لبخندي زدم وگفتم: شک نکن!
روز بعد تا ابراهيم را ديدم خندهام گرفت. با موهاي تراشيده آمده بود محل
كار، بدون کت و شــلوار! فرداي آن روز بــا پيراهن بلند به محل کار آمد! با
چهره اي ژوليدهتر، حتي با شــلوار کردي و دمپائي آمده بود. ابراهيم اين کار
را مدتي ادامه داد. باالخره از آن وسوسه شيطاني رها شد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
طعم ناب پاکی(ترک گناه)
#شهید_ابراهیم_هادی در زندگي بســياري از بزرگان ترک گناهي بزرگ ديده ميشود. اين كار باعث رشــد ســريع معنوي آنان ميگردد. اين کنترل نفس بيشتر در شهوات جنسي است. حتي در مورد داستان حضرت يوسف 7 خداوند ميفرمايد: »هرکس تقوا پيشه کند و)در مقابل شهوت و هوس(صبر…
یکی از بهترین ادمایی که شناختم توی زندگیم شهید ابراهیم هادی بوده!
وقتی زندگینامه شهید رو میخوندم،
از خط به خط و کلمه به کلمه‌ش فقط عشق دریافت کردم و احساس کردم که چقدر یک انسان میتونه پاک باشه!
+جالبترش اینکه هربار احساس کردم دارم کم میارم به خود شهید گفتم و واقعا کمکم کرده❤️
+پیشنهاد میکنم حتی اگه هیییچ اعتقادی هم ندارین به این موضوع یکبار با شهید صحبت کنید و ازش کمک بخواین!
جایی که فکر نمیکنید خدا مشکلتون رو به واسطه شهید حل میکنه😇
وقتی زندگینامه شهید رو میخوندم،
از خط به خط و کلمه به کلمه‌ش فقط عشق دریافت کردم و احساس کردم که چقدر یک انسان میتونه پاک باشه!
+جالبترش اینکه هربار احساس کردم دارم کم میارم به خود شهید گفتم و واقعا کمکم کرده❤️
+
جایی که فکر نمیکنید خدا مشکلتون رو به واسطه شهید حل میکنه😇
پنج سال پیش،غم این روز باعث تحول من شد!😌
+تا دیر نشده به خودت بیا
خدانکنه یوقت فرصتت رو از دست بدی و بعد به خودت بیای‼️
از دست دادن خیلی سخته...
ولی یه وقتایی از دست دادن باعث میشه به خودت بیای!😊خدانکنه یوقت فرصتت رو از دست بدی و بعد به خودت بیای‼️
Forwarded from اصحاب‌المهدی ( مهدویت ) (پـرتـوۍ)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
طلع البدرُ علی الشمسُ
طلع الشمسُ علی العشقُ
طلع العشقُ علی الحیدر😍✨
#میلاد_دختر_پیامبر
#خانوم_علی❤️
🟢اصحاب‌المهدی(مجموعه میعاد)🟢
@ashabolmahdi_miad
طلع الشمسُ علی العشقُ
طلع العشقُ علی الحیدر😍✨
#میلاد_دختر_پیامبر
#خانوم_علی❤️
🟢اصحاب‌المهدی(مجموعه میعاد)🟢
@ashabolmahdi_miad
#شهید_ابراهیم_هادی
چند ماه از پيروزي انقلاب گذشت. يکي از دوستان به من گفت: فردا با ابراهيم
برويد ســازمان تربيت بدني، آقاي داودي(رئيس ســازمان) با شما کار دارند!
فردا صبح آدرس گرفتيم و رفتيم ســازمان. آقــاي داودي که معلم دوران
دبيرستان ابراهيم بود خيلي ما را تحويل گرفت.
بعد به همراه چند نفر ديگر وارد سالن شديم. ايشان براي ما صحبت کرد و
گفت: شما که افرادي ورزشکار و انقلابي هستيد، بيائيد در سازمان و مسئوليت
قبول کنيد و...
ايشان به من و ابراهيم گفت: مسئوليت بازرسي سازمان را براي شما گذاشته ايم.
ما هم پس از کمي صحبت قبول کرديم. از فرداي آن روزکار ما شروع شد. هر
جا که به مشکل برميخورديم با آقاي داودي هماهنگ ميکرديم.
فراموش نميكنم، صبح يک روز ابراهيم وارد دفتر بازرســي شــد و سؤال
کرد: چيکار ميکني؟
گفتم: هيچي، دارم حکم انفصال از خدمت ميزنم. پرسيد: براي کي!؟
ادامه دادم: گزارش رســيده رئيس يکي از فدراسيونها با قيافه خيلي زننده
به محل كار مياد. برخوردهاي خيلي نامناسب با کارمندها خصوصًا خانمها
داره. حتي گفته اند مواضعي مخالف حرکت انقلاب داره. تازه همســرش هم
حجاب نداره
داشتم گزارش را مينوشتم. گفتم: حتمًا يك رونوشت براي شوراي انقلاب
ميفرستيم. ابراهيم پرسيد: ميتونم گزارش رو ببينم؟
گفتم: بيا اين گزارش، اين هم حكم انفصال از خدمت!
گزارش را بادقت نگاه کرد. بعد پرسيد: خودت با اين آقا صحبت کردي؟
گفتم: نه، لازم نيست، همه ميدونند چه جورآدميه!
جواب داد: نشــد ديگه، مگه نشــنيدي: فقط انســان دروغگــو، هر چه که
ميشنود را تأييد ميکند!
گفتم: آخه بچه هاي همان فدراســيون خبر دادند... پريد تو حرفم و گفت:
آدرس منزل اين آقا رو داري؟ گفتم: بله هست.
ابراهيم ادامه داد: بيا امروز عصر بريم در خونه اش، ببينيم اين آقا كيه، حرفش
چيه!
من هم بعد چند لحظه سکوت گفتم: باشه.
عصر بعد از اتمام کار آدرس را برداشتم و با موتور رفتيم.
آدرس او بالاتــر از پــل ســيد خندان بــود. داخل کوچه ها دنبــال منزلش
ميگشــتيم. همان موقع آن آقا از راه رســيد. از روي عکســي که به گزارش
چسبيده بود او را شناختم.
اتومبيل بنز جلوي خانه اي ايستاد. خانمي که تقريبًا بيحجاب بود پياده شد
و در را باز کرد. بعد همان شخص با ماشين وارد شد.
گفتم: ديدي آقا ابرام! ديدي اين بابا مشکل داره.
گفت: بايد صحبت كنيم. بعد قضاوت کن.
موتور را بردم جلوي خانه و گذاشتم روي جک. ابراهيم زنگ خانه را زد.
آقا که هنوز توي حياط بود آمد جلوي در.
مردي درشــت هيکل بود. با ريش و سبيل تراشيده. با ديدن چهره ما دو نفر
در آن محله خيلي تعجب کرد! نگاهي به ما كرد و گفت: بفرمائيد
60
با خودم گفتم: اگر من جاي ابراهيم بودم حســابي حالش را ميگرفتم. اما
ابراهيم با آرامش هميشــگي، در حالي که لبخند ميزد سـلام کرد و گفت:
ابراهيم هادي هستم و چند تا سؤال داشتم، براي همين مزاحم شما شدم.
آن آقا گفت: اسم شما خيلي آشناست! همين چند روزه شنيدم، فکرکنم تو
سازمان بود. بازرسي سازمان، درسته؟!
ابراهيم خنديد و گفت: بله.
بنده خدا خيلي دست پاچه شد. مرتب اصرار ميکرد بفرمائيد داخل. ابراهيم
گفت: خيلي ممنون، فقط چند دقيقه با شما کار داريم ومرخص ميشويم.
ابراهيم شــروع به صحبت کرد. حدود يک ساعت مشغول بود، اما گذشت
زمان را اصلا حس نميکرديم.
ابراهيــم از همه چيز برايش گفت. از هر موردي برايش مثال زد. ميگفت:
ببين دوست عزيز، همسر شما براي خود شماست، نه براي نمايش دادن جلوي
ديگران! ميداني چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بيحجاب شما به گناه
ميافتند!
يا اينکه، وقتي شما مسئول کارمندها در اداره هستي نبايد حرفهاي زشت
يا شوخي هاي نامربوط،آن هم با کارمند زن داشته باشيد!
شما قبلا توي رشته خودت قهرمان بودي، اما قهرمان واقعي کسي است که
جلوي کار غلط رو بگيره.
بعد هم از انقلاب گفت. از خون شــهدا، از امام، از دشمنان مملکت.آن آقا
هم اين حرفها را تأييد ميکرد.
ابراهيم در پايان صحبتها گفت: ببين عزيز من، اين حكم انفصال از خدمت
شماست.
آقاي رئيس يکدفعه جــا خورد. آب دهانش را فرو داد. بعد با تعجب به ما
نگاه کرد.
لبخندي زد و نامه را پاره کرد! بعدگفت: دوست عزيز به حرف هاي
من فکر کن! بعد خداحافظي کرديم. سوار موتور شديم و راه افتاديم.
از سر خيابان که رد شديم نگاهي به عقب انداختم. آن آقا هنوز داخل خانه
نرفته و به ما نگاه ميکرد.
گفتم: آقا ابرام، خيلي قشنگ حرف زدي، روي من هم تأثير داشت.
خنديد و گفت: اي بابا ما چيکارهايم. فقط خدا، همه اينها را خدا به زبانم
چند ماه از پيروزي انقلاب گذشت. يکي از دوستان به من گفت: فردا با ابراهيم
برويد ســازمان تربيت بدني، آقاي داودي(رئيس ســازمان) با شما کار دارند!
فردا صبح آدرس گرفتيم و رفتيم ســازمان. آقــاي داودي که معلم دوران
دبيرستان ابراهيم بود خيلي ما را تحويل گرفت.
بعد به همراه چند نفر ديگر وارد سالن شديم. ايشان براي ما صحبت کرد و
گفت: شما که افرادي ورزشکار و انقلابي هستيد، بيائيد در سازمان و مسئوليت
قبول کنيد و...
ايشان به من و ابراهيم گفت: مسئوليت بازرسي سازمان را براي شما گذاشته ايم.
ما هم پس از کمي صحبت قبول کرديم. از فرداي آن روزکار ما شروع شد. هر
جا که به مشکل برميخورديم با آقاي داودي هماهنگ ميکرديم.
فراموش نميكنم، صبح يک روز ابراهيم وارد دفتر بازرســي شــد و سؤال
کرد: چيکار ميکني؟
گفتم: هيچي، دارم حکم انفصال از خدمت ميزنم. پرسيد: براي کي!؟
ادامه دادم: گزارش رســيده رئيس يکي از فدراسيونها با قيافه خيلي زننده
به محل كار مياد. برخوردهاي خيلي نامناسب با کارمندها خصوصًا خانمها
داره. حتي گفته اند مواضعي مخالف حرکت انقلاب داره. تازه همســرش هم
حجاب نداره
داشتم گزارش را مينوشتم. گفتم: حتمًا يك رونوشت براي شوراي انقلاب
ميفرستيم. ابراهيم پرسيد: ميتونم گزارش رو ببينم؟
گفتم: بيا اين گزارش، اين هم حكم انفصال از خدمت!
گزارش را بادقت نگاه کرد. بعد پرسيد: خودت با اين آقا صحبت کردي؟
گفتم: نه، لازم نيست، همه ميدونند چه جورآدميه!
جواب داد: نشــد ديگه، مگه نشــنيدي: فقط انســان دروغگــو، هر چه که
ميشنود را تأييد ميکند!
گفتم: آخه بچه هاي همان فدراســيون خبر دادند... پريد تو حرفم و گفت:
آدرس منزل اين آقا رو داري؟ گفتم: بله هست.
ابراهيم ادامه داد: بيا امروز عصر بريم در خونه اش، ببينيم اين آقا كيه، حرفش
چيه!
من هم بعد چند لحظه سکوت گفتم: باشه.
عصر بعد از اتمام کار آدرس را برداشتم و با موتور رفتيم.
آدرس او بالاتــر از پــل ســيد خندان بــود. داخل کوچه ها دنبــال منزلش
ميگشــتيم. همان موقع آن آقا از راه رســيد. از روي عکســي که به گزارش
چسبيده بود او را شناختم.
اتومبيل بنز جلوي خانه اي ايستاد. خانمي که تقريبًا بيحجاب بود پياده شد
و در را باز کرد. بعد همان شخص با ماشين وارد شد.
گفتم: ديدي آقا ابرام! ديدي اين بابا مشکل داره.
گفت: بايد صحبت كنيم. بعد قضاوت کن.
موتور را بردم جلوي خانه و گذاشتم روي جک. ابراهيم زنگ خانه را زد.
آقا که هنوز توي حياط بود آمد جلوي در.
مردي درشــت هيکل بود. با ريش و سبيل تراشيده. با ديدن چهره ما دو نفر
در آن محله خيلي تعجب کرد! نگاهي به ما كرد و گفت: بفرمائيد
60
با خودم گفتم: اگر من جاي ابراهيم بودم حســابي حالش را ميگرفتم. اما
ابراهيم با آرامش هميشــگي، در حالي که لبخند ميزد سـلام کرد و گفت:
ابراهيم هادي هستم و چند تا سؤال داشتم، براي همين مزاحم شما شدم.
آن آقا گفت: اسم شما خيلي آشناست! همين چند روزه شنيدم، فکرکنم تو
سازمان بود. بازرسي سازمان، درسته؟!
ابراهيم خنديد و گفت: بله.
بنده خدا خيلي دست پاچه شد. مرتب اصرار ميکرد بفرمائيد داخل. ابراهيم
گفت: خيلي ممنون، فقط چند دقيقه با شما کار داريم ومرخص ميشويم.
ابراهيم شــروع به صحبت کرد. حدود يک ساعت مشغول بود، اما گذشت
زمان را اصلا حس نميکرديم.
ابراهيــم از همه چيز برايش گفت. از هر موردي برايش مثال زد. ميگفت:
ببين دوست عزيز، همسر شما براي خود شماست، نه براي نمايش دادن جلوي
ديگران! ميداني چقدر از جوانان مردم با ديدن همسر بيحجاب شما به گناه
ميافتند!
يا اينکه، وقتي شما مسئول کارمندها در اداره هستي نبايد حرفهاي زشت
يا شوخي هاي نامربوط،آن هم با کارمند زن داشته باشيد!
شما قبلا توي رشته خودت قهرمان بودي، اما قهرمان واقعي کسي است که
جلوي کار غلط رو بگيره.
بعد هم از انقلاب گفت. از خون شــهدا، از امام، از دشمنان مملکت.آن آقا
هم اين حرفها را تأييد ميکرد.
ابراهيم در پايان صحبتها گفت: ببين عزيز من، اين حكم انفصال از خدمت
شماست.
آقاي رئيس يکدفعه جــا خورد. آب دهانش را فرو داد. بعد با تعجب به ما
نگاه کرد.
لبخندي زد و نامه را پاره کرد! بعدگفت: دوست عزيز به حرف هاي
من فکر کن! بعد خداحافظي کرديم. سوار موتور شديم و راه افتاديم.
از سر خيابان که رد شديم نگاهي به عقب انداختم. آن آقا هنوز داخل خانه
نرفته و به ما نگاه ميکرد.
گفتم: آقا ابرام، خيلي قشنگ حرف زدي، روي من هم تأثير داشت.
خنديد و گفت: اي بابا ما چيکارهايم. فقط خدا، همه اينها را خدا به زبانم
انداخت. انشاءالله كه تأثير داشته باشد.
بعد ادامه داد: مطمئن باش چيزي مثل برخورد خوب روي آدمها تأثير ندارد.
مگر نخوانده اي، خدا در قرآن به پيامبرش ميفرمايد:
اگر اخلاقت (تندوخشن )بود، همه از اطرافت ميرفتند. پس لااقل بايد اين
رفتار پيامبر را ياد بگيريم.
٭٭٭
يکي دو ماه بعد ، از همان فدراســيون گزارش جديد رسيد؛ جناب رئيس
بسيار تغيير کرد! اخلاق و رفتارش در اداره خيلي عوض شده. حتي خانم اين
آقا با حجاب به محل کار مراجعه ميکند!
ابراهيم را ديدم و گزارش را به دستش دادم. منتظرعکس العمل او بودم. بعد
از خواندن گزارش گفت: خدا را شکر، بعد هم بحث را عوض کرد.
اما من هيچ شــکي نداشتم که اخلاص ابراهيم تأثير خودش را گذاشته بود.
كلام خالصانه او آقاي رئيس فدراسيون را متحول کرد.
بعد ادامه داد: مطمئن باش چيزي مثل برخورد خوب روي آدمها تأثير ندارد.
مگر نخوانده اي، خدا در قرآن به پيامبرش ميفرمايد:
اگر اخلاقت (تندوخشن )بود، همه از اطرافت ميرفتند. پس لااقل بايد اين
رفتار پيامبر را ياد بگيريم.
٭٭٭
يکي دو ماه بعد ، از همان فدراســيون گزارش جديد رسيد؛ جناب رئيس
بسيار تغيير کرد! اخلاق و رفتارش در اداره خيلي عوض شده. حتي خانم اين
آقا با حجاب به محل کار مراجعه ميکند!
ابراهيم را ديدم و گزارش را به دستش دادم. منتظرعکس العمل او بودم. بعد
از خواندن گزارش گفت: خدا را شکر، بعد هم بحث را عوض کرد.
اما من هيچ شــکي نداشتم که اخلاص ابراهيم تأثير خودش را گذاشته بود.
كلام خالصانه او آقاي رئيس فدراسيون را متحول کرد.
Forwarded from 『❀بانویچادری❀ 』
#شاید‌تلنگر!
عده‌اےجوانان‌از ..
#علامه‌حسن‌زاده‌آملے درخواست نصیحت‌ڪـردند،ایشان‌فرمودند:
سعےڪنیدبا #نامحرم رابطـــــه
نداشته‌باشید!چه‌زن‌باشدچه‌مرد!
گفتند:
آقامگرمردهم‌نامحرم‌مےشود؟
علامه‌فرمودند:
هرڪس‌با #خدارابطه‌ندارد..
نامحرم‌است.."
•
🫧🤍 𝙟𝙤𝙞𝙣 :
༆ . 𑁍 @BaNo_ChadoRiiii𑁍.༄
•
عده‌اےجوانان‌از ..
#علامه‌حسن‌زاده‌آملے درخواست نصیحت‌ڪـردند،ایشان‌فرمودند:
سعےڪنیدبا #نامحرم رابطـــــه
نداشته‌باشید!چه‌زن‌باشدچه‌مرد!
گفتند:
آقامگرمردهم‌نامحرم‌مےشود؟
علامه‌فرمودند:
هرڪس‌با #خدارابطه‌ندارد..
نامحرم‌است.."
•
🫧🤍 𝙟𝙤𝙞𝙣 :
༆ . 𑁍 @BaNo_ChadoRiiii𑁍.༄
•
طعم ناب پاکی(ترک گناه)
پنج سال پیش،غم این روز باعث تحول من شد!😌 از دست دادن خیلی سخته... ولی یه وقتایی از دست دادن باعث میشه به خودت بیای!😊 +تا دیر نشده به خودت بیا خدانکنه یوقت فرصتت رو از دست بدی و بعد به خودت بیای‼️
امسالم درد و غم بود
از دست دادن بود
کی به خودمون میایم؟
اگه گناهای ما نبود الان اقامون اینجا بود!
هیچ بچه ای...😭💔
از دست دادن بود
کی به خودمون میایم؟
اگه گناهای ما نبود الان اقامون اینجا بود!
هیچ بچه ای...😭💔
طعم ناب پاکی(ترک گناه)
امسالم درد و غم بود از دست دادن بود کی به خودمون میایم؟ اگه گناهای ما نبود الان اقامون اینجا بود! هیچ بچه ای...😭💔
آخ بمیرم برا مادری که کادو روز مادرش شهادت بچه‌ش بود💔
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تنها راه تسلط بر نفس چیست؟!
مسلمان باید مالک نفس خودش باشد‼️
از آن بالاتر این است که انسان مالک خاطرات نفس خودش نیز باشد!
🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷
@taam_nab_paki
مسلمان باید مالک نفس خودش باشد‼️
🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷
@taam_nab_paki
طعم ناب پاکی(ترک گناه)
تنها راه تسلط بر نفس چیست؟! مسلمان باید مالک نفس خودش باشد‼️ از آن بالاتر این است که انسان مالک خاطرات نفس خودش نیز باشد! 🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷 @taam_nab_paki
نتیجه عبودیت و بندگی،اولین اثرش این تسلط است‼️
Forwarded from اصحاب‌المهدی ( مهدویت ) (خادم القائم)
راهکار برای تربیت قوه خیال
علما این قوه رو قوی کردن تا گناه نکنن
و تمام گناهان از اینجا اتفاق میفتد
وقت کردین درباره قوه خیال یه سرچ بکنین
علما این قوه رو قوی کردن تا گناه نکنن
و تمام گناهان از اینجا اتفاق میفتد
وقت کردین درباره قوه خیال یه سرچ بکنین
Forwarded from اصحاب‌المهدی ( مهدویت )
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
[ #کلیپ_ترک_گناه]
استاد رائفی پور
بسیار تاثیر گذار و موثر👌
اگه به نفست اجازه دادی❌که برات لنگ و لگد بندازهدیگه تمومه
#پیشنهاد_دانلود
@ashabolmahdi_miad
استاد رائفی پور
بسیار تاثیر گذار و موثر👌
اگه به نفست اجازه دادی❌که برات لنگ و لگد بندازهدیگه تمومه
#پیشنهاد_دانلود
@ashabolmahdi_miad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرکس میخواد بدونه منزلت و جایگاهش پیش خدا چقدره،
باید ببینه خدا تو دلش چه جایگاه و منزلتی داره!
راه رستگاری چیه؟🤔
🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷
@taam_nab_paki
باید ببینه خدا تو دلش چه جایگاه و منزلتی داره!
راه رستگاری چیه؟🤔
🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷
@taam_nab_paki
Forwarded from اصحاب‌المهدی ( مهدویت ) (امیرحسین قاسمی)
#چند_خط_دلی
📌تا حالا شده یه نفر به خاطر مریضی شما مریض بشه 😐
🔸ینی چون شما سردرد شدی اونم سردرد شده 🤔🤔
🔸چون شما چشم دردی از شدت علاقه یا دوستی یا ...اونم به همون درد یا کسالت مبتلا بشه ؟
بعید می‌دونم جواب کسی مثبت باشه 🙂
حالا میخوام یه چیزی بهت بگم عشق کنی؟ 😍
📮میدونستی وقتی مؤمن مریض میشه
امام زمانش هم به مریضی او مریض میشه 🥺
📮این حدیث مولا امیرالمومنین علیه السلام رو بخون و تفکر کن در محبت امام زمان علیه السلام نسبت به خودت ☺️🌱
و ببین سال ها نسبت به چه آقای بی تفاوت بودیم 😯😯
امیرالمومنین علیه السلام به زمیله فرمودند: «ای زمیله! هیچ مومنی نیست که بیمار شود مگر این که به مرض او مریض می شویم و اندوهگین نشود مومنی مگر این که به خاطر اندوه او اندوهگین گردیم و دعایی نکند مگر این که برای او آمین گوییم و ساکت نماند مگر این که برایش دعا کنیم.» ♥️♥️♥️
..
تازه‌شم آقا فرمود : حالا خدا از ما خیلی بیشتر عاشق بنده هاشه 😍😍
الهی قربونت برم #امام_زمان
آیا وقتش نیست زندگی های خالی از امام زمان رو تغییر بدیم
و جایی از زندگی مون رو صرف آماده سازی ظهورش کنیم ..
هر جور که میشه و در توانمون هست
🔸اگه خانه دار هستی با تربیت فرزند خوب و امام زمانی ظهور رو جلو بنداز
🔸با رفتار خوب با همسرت ظهور رو جلو بنداز
🔸 با ترک گناه ظهور رو جلو بنداز
🔸با رَحم خودت قهری ... با وصل رحم و آشتی ظهور رو جلو بنداز
🔸 از کسی کینه به دل داری به نیت تعجیل ظهور کینه رو از دل خارج کن ، فرج رو جلو بنداز
🔸کاسبی .. با اخلاق کاسبی خوب و انصاف و معامله حلال ظهور رو پیش بنداز
🔸به نتایج نبود امام زمانت فک کن .. با رسیدن به اضطرار امام زمان فرج رو جلو بنداز
🔸 معلمی ؟ شاگردای امام زمانی تربیت کن و
و
و
و
🟢اصحاب‌المهدی(مجموعه میعاد)🟢
@ashabolmahdi_miad
📌تا حالا شده یه نفر به خاطر مریضی شما مریض بشه 😐
🔸ینی چون شما سردرد شدی اونم سردرد شده 🤔🤔
🔸چون شما چشم دردی از شدت علاقه یا دوستی یا ...اونم به همون درد یا کسالت مبتلا بشه ؟
بعید می‌دونم جواب کسی مثبت باشه 🙂
حالا میخوام یه چیزی بهت بگم عشق کنی؟ 😍
📮میدونستی وقتی مؤمن مریض میشه
امام زمانش هم به مریضی او مریض میشه 🥺
📮این حدیث مولا امیرالمومنین علیه السلام رو بخون و تفکر کن در محبت امام زمان علیه السلام نسبت به خودت ☺️🌱
و ببین سال ها نسبت به چه آقای بی تفاوت بودیم 😯😯
امیرالمومنین علیه السلام به زمیله فرمودند: «ای زمیله! هیچ مومنی نیست که بیمار شود مگر این که به مرض او مریض می شویم و اندوهگین نشود مومنی مگر این که به خاطر اندوه او اندوهگین گردیم و دعایی نکند مگر این که برای او آمین گوییم و ساکت نماند مگر این که برایش دعا کنیم.» ♥️♥️♥️
..
تازه‌شم آقا فرمود : حالا خدا از ما خیلی بیشتر عاشق بنده هاشه 😍😍
الهی قربونت برم #امام_زمان
آیا وقتش نیست زندگی های خالی از امام زمان رو تغییر بدیم
و جایی از زندگی مون رو صرف آماده سازی ظهورش کنیم ..
هر جور که میشه و در توانمون هست
🔸اگه خانه دار هستی با تربیت فرزند خوب و امام زمانی ظهور رو جلو بنداز
🔸با رفتار خوب با همسرت ظهور رو جلو بنداز
🔸 با ترک گناه ظهور رو جلو بنداز
🔸با رَحم خودت قهری ... با وصل رحم و آشتی ظهور رو جلو بنداز
🔸 از کسی کینه به دل داری به نیت تعجیل ظهور کینه رو از دل خارج کن ، فرج رو جلو بنداز
🔸کاسبی .. با اخلاق کاسبی خوب و انصاف و معامله حلال ظهور رو پیش بنداز
🔸به نتایج نبود امام زمانت فک کن .. با رسیدن به اضطرار امام زمان فرج رو جلو بنداز
🔸 معلمی ؟ شاگردای امام زمانی تربیت کن و
و
و
و
🟢اصحاب‌المهدی(مجموعه میعاد)🟢
@ashabolmahdi_miad
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مایوس نباش!+الله:
اگر از جانب خودمان به انسان رحمتی بچشانیم و سپس آن رحمت را از او بگیریم،او مایوس میشود!
دعای زیاد به معنای سوءظن به خدا نیست!
ناامیدی و حزن نداشته باش‼️
#منبرک_پاکی
🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷
@taam_nab_paki
💯👤؛
- برو #گریه کُن ....😭
- التماسِ #خدا کن ...👐🏽
بگو نمیتونم از موقعیتِ #گناه فرار کُنم
اونقد این خُدا کریمه
که موقعیتِ گناهو #فراری میده ....
تو فَقط میونِ گریه هات بگو؛
دیگه نا ندارم پاشم 😞
بگو میخوام گناه نکنم ها زورم نمیرسه
- معجزه میکنه برات ...⏳
🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷
@taam_nab_paki
- برو #گریه کُن ....😭
- التماسِ #خدا کن ...👐🏽
بگو نمیتونم از موقعیتِ #گناه فرار کُنم
اونقد این خُدا کریمه
که موقعیتِ گناهو #فراری میده ....
تو فَقط میونِ گریه هات بگو؛
دیگه نا ندارم پاشم 😞
بگو میخوام گناه نکنم ها زورم نمیرسه
- معجزه میکنه برات ...⏳
🔷طعم ناب پاکی(مجموعه میعاد)🔷
@taam_nab_paki
Forwarded from 🇵🇸غـَدرِما (گره کورظهور)