زندگی تنها تپش قلب و نفس کشیدن نیست!
زندگی یعنی آرامش درونی که هر وقت احساس میکنی در حال پرواز استی!
زندگی یعنی آرامش درونی که هر وقت احساس میکنی در حال پرواز استی!
گرشوم دیوانه‌ات دیوانه من میشوی؟
جان فدایت میکنم جانانه ی من میشوی؟
روبرویت مینشینم تا کنم عاشق تو را
گر کنم افسون تو را افسانه ی من میشوی؟
در دل تاریک شب شمع تو میگردد دلم
خود بگو سوزد پرم پروانه ی من میشوی؟
چشمه ی پاک نگاهت پر کند پیمانه ام
میشوم در باده می میخانه ی من میشوی؟
هر کجا شادی ببینم جای تو خالی کنم
شادی این خانه و کاشانه ی من میشوی؟
تا نگاهم میکنی مست و خرابت میشوم
گر شوم ویران تو ویرانه ی من میشوی؟
خودشگفت‌ازاینکه‌دل‌دیوانه‌چشم تو شد
من شدم دیوانه ات دیوانه ی من میشوی
#Tik_Mahmood
جان فدایت میکنم جانانه ی من میشوی؟
روبرویت مینشینم تا کنم عاشق تو را
گر کنم افسون تو را افسانه ی من میشوی؟
در دل تاریک شب شمع تو میگردد دلم
خود بگو سوزد پرم پروانه ی من میشوی؟
چشمه ی پاک نگاهت پر کند پیمانه ام
میشوم در باده می میخانه ی من میشوی؟
هر کجا شادی ببینم جای تو خالی کنم
شادی این خانه و کاشانه ی من میشوی؟
تا نگاهم میکنی مست و خرابت میشوم
گر شوم ویران تو ویرانه ی من میشوی؟
خودشگفت‌ازاینکه‌دل‌دیوانه‌چشم تو شد
من شدم دیوانه ات دیوانه ی من میشوی
#Tik_Mahmood
د ۹ میلیون کدري افغانانو مهاجرت،او د درې کاله ښونځیو بندیدل او د یو تعلیمي نسل وژلو آزادي دې مبارک شي.😅
چیزی که مردم افغانستان بعد 15 آگست 2021 به آن نیاز دارد😓
#Tik_Mahmood
#Tik_Mahmood
امروز صاحب یک کشور مستقل و آزاد هستیم با بعضی از مشکلات.
نن د یو خپلواک او آزاد وطن څښتن یو له څه ناڅه ستونزو سره.
😊🤍
.
.
.
♔ ᕮᕼᔕᗩᘉᘔᗩᖗ♔
نن د یو خپلواک او آزاد وطن څښتن یو له څه ناڅه ستونزو سره.
😊🤍
.
.
.
♔ ᕮᕼᔕᗩᘉᘔᗩᖗ♔
سخنان طلایی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
خداوند رحم کنه
#فوری!
آتش سوزی در گمرک هرات
منابع مردمی!
تاجران و دریوران در حال بیرون کردن اموال و موترهایشان از گمرک هرات هستند. 😐
#فوری!
آتش سوزی در گمرک هرات
منابع مردمی!
تاجران و دریوران در حال بیرون کردن اموال و موترهایشان از گمرک هرات هستند. 😐
إِن يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا
يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ
دراین قسمت از آیه یک جمله خیلی قشنگ هست که میگه:
"از شروع دوباره نترس، شاید داستان جدیدت بهتر بشه."
خداوند چیزی را از شما نخواهد گرفت مگر اینکه بهترین آن را برای شما بنویسد..
✨farhan ✨
@SOKHANANTELAYI
يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ
دراین قسمت از آیه یک جمله خیلی قشنگ هست که میگه:
"از شروع دوباره نترس، شاید داستان جدیدت بهتر بشه."
خداوند چیزی را از شما نخواهد گرفت مگر اینکه بهترین آن را برای شما بنویسد..
✨farhan ✨
@SOKHANANTELAYI
𝗥𝗲𝗮𝗹 𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱𝘀 𝗮𝗿𝗲 𝗽𝗿𝗼𝘂𝗱 𝗼𝗳
𝘆𝗼𝘂,𝗻𝗼𝘁 𝗷𝗲𝗮𝗹𝗼𝘂𝘀.
دوستاى واقعى بهت افتخار ميكنن
نه حسادت!
✨farhan ✨
@SOKHANANTELAYI
𝗥𝗲𝗮𝗹 𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱𝘀 𝗮𝗿𝗲 𝗽𝗿𝗼𝘂𝗱 𝗼𝗳
𝘆𝗼𝘂,𝗻𝗼𝘁 𝗷𝗲𝗮𝗹𝗼𝘂𝘀.
دوستاى واقعى بهت افتخار ميكنن
نه حسادت!
✨farhan ✨
@SOKHANANTELAYI
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگه زمان بر میگشت و یک چیزی را حق داشتی جبران کنی من تمام آن لحظات که با تو بودم به خواب تبدیل میکردم
میدانم خواب هم چیزی نیست که قابل جبران یک اشتباه باشد! ولی ازینکه با تو بودم بهتر بود خواب میبودم.
#Khan🫠
@SOKHANANTELAYI
میدانم خواب هم چیزی نیست که قابل جبران یک اشتباه باشد! ولی ازینکه با تو بودم بهتر بود خواب میبودم.
#Khan
@SOKHANANTELAYI
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#داستان_کوتاه
زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.» زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.
شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.» شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.
عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید. 🌹❤️
#Tik_Mahmood
زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.» زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.
شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.» زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.» شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.
عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید. 🌹❤️
#Tik_Mahmood