زن، زندگی، آزادی
🔴 منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
مردم شریف و آزاده ایران!
در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشمانداز روشن و قابل حصولی را نمیتوان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود. هم ازاین رو است که مردم ستمدیده ایران _ زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب _ با از جان گذشتگی کم نظیری خیابانهای شهرها را در سراسر کشور به مرکز مصافی تاریخی و تعیین کننده برای خاتمه دادن به شرایط ضد انسانی موجود تبدیل کردهاند و از پنج ماه پیش _ به رغم سرکوب خونین حکومت _ لحظهای آرام نگرفتهاند.
پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز بهدست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقهترین حمایتهای بینالمللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما _ عموم مردم ایران _ تحمیل شده است.
این اعتراضات ِ زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبشهای بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمماند بر تاریخ یکصد سال عقبماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
پس از دو انقلاب بزرگ در تاریخ معاصر ایران، اینک جنبشهای بزرگ اجتماعی ِ پیشرو_ جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش برابری خواهانه زنان و دانشجویان و جوانان و جنبش علیه اعدام و... _ در ابعادی تودهای و از پایین در موقعیت تاثیر گذاری تاریخی و تعیینکنندهای در شکلدهی به ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور قرار گرفتهاند.
از همین رو، این جنبش برآن است تا برای همیشه به شکلگیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد.
ما تشکلها و نهادهای صنفی و مدنی امضا کننده این منشور با تمرکز بر اتحاد و به هم پیوستگی جنبشهای اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود، تحقق خواستهای حداقلی زیر را به مثابه اولین فرامین و نتیجهی اعتراضات بنیادین مردم ایران، یگانه راه پی افکنی ساختمان جامعهای نوین و مدرن و انسانی در کشور میدانیم و از همه انسانهای شریف که دل درگرو آزادی و برابری و رهائی دارند میخواهیم از کارخانه تا دانشگاه و مدارس و محلات تا صحنه جهانی پرچم این مطالبات حداقلی را بر بلندای قله رفیع آزادیخواهی بر افراشته دارند.
برای مطالعهی متن کامل منشور و فهرست مطالبات و تشکلها به لینک زیر مراجعه کنید
https://bit.ly/40SGvx4
@SocialistL
🔴 منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
مردم شریف و آزاده ایران!
در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشمانداز روشن و قابل حصولی را نمیتوان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود. هم ازاین رو است که مردم ستمدیده ایران _ زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب _ با از جان گذشتگی کم نظیری خیابانهای شهرها را در سراسر کشور به مرکز مصافی تاریخی و تعیین کننده برای خاتمه دادن به شرایط ضد انسانی موجود تبدیل کردهاند و از پنج ماه پیش _ به رغم سرکوب خونین حکومت _ لحظهای آرام نگرفتهاند.
پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز بهدست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقهترین حمایتهای بینالمللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما _ عموم مردم ایران _ تحمیل شده است.
این اعتراضات ِ زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبشهای بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمماند بر تاریخ یکصد سال عقبماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
پس از دو انقلاب بزرگ در تاریخ معاصر ایران، اینک جنبشهای بزرگ اجتماعی ِ پیشرو_ جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش برابری خواهانه زنان و دانشجویان و جوانان و جنبش علیه اعدام و... _ در ابعادی تودهای و از پایین در موقعیت تاثیر گذاری تاریخی و تعیینکنندهای در شکلدهی به ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور قرار گرفتهاند.
از همین رو، این جنبش برآن است تا برای همیشه به شکلگیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد.
ما تشکلها و نهادهای صنفی و مدنی امضا کننده این منشور با تمرکز بر اتحاد و به هم پیوستگی جنبشهای اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضد انسانی و ویرانگر موجود، تحقق خواستهای حداقلی زیر را به مثابه اولین فرامین و نتیجهی اعتراضات بنیادین مردم ایران، یگانه راه پی افکنی ساختمان جامعهای نوین و مدرن و انسانی در کشور میدانیم و از همه انسانهای شریف که دل درگرو آزادی و برابری و رهائی دارند میخواهیم از کارخانه تا دانشگاه و مدارس و محلات تا صحنه جهانی پرچم این مطالبات حداقلی را بر بلندای قله رفیع آزادیخواهی بر افراشته دارند.
برای مطالعهی متن کامل منشور و فهرست مطالبات و تشکلها به لینک زیر مراجعه کنید
https://bit.ly/40SGvx4
@SocialistL
Telegraph
منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
زن، زندگی، آزادی منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران مردم شریف و آزاده ایران! در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشمانداز روشن…
پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز بهدست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقهترین حمایتهای بینالمللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیر مذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما _ عموم مردم ایران _ تحمیل شده است
از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
#مهسا_امینی #زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران
#مهسا_امینی #زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
با سلام به دوستان،همکاران،بازنشستگان،ازکارافتادگان ومستمری بگیران عزیز
سالهاست که برای گرفتن حق وحقوق قانونی خود ودیگر بازنشستگان تلاش می کنم.درپی این روند درفروردین ۱۴۰۰ توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در منزل خود بازداشت شدم.درتمام مدت بازجویی نه از منافع خود بلکه از حق وحقوق پایمال شده ی تمامی بازنشستگان دفاع کردم ، اما درنهایت به چهار سال زندان محکوم شدم.
دراین سال ها با تغییر شرایط حاکم برجامعه ، اعتراضات مردمی افزایش یافته ودر پی آن شاهد افزایش بازداشت های بیشتری هستیم که همچنان بر تعداد زندانیان افزوده شده ومی شود.
در ۴۴ سال گذشته حاکمیت نه تنها نتوانسته زمینه های مفاسد اجتماعی(اعتیاد ، دزدی ، جنایت و..) را ازبین ببرد بلکه با پیشبرد سیاستهای خود موجب افزایش قربانیان این مفاسد اجتماعی شده وتنها راه حل مبارزه با این معضل اجتماعی را دستگیری وزندانی کردن این قربانیان دانسته و میداند.درزندان ها به تعداد تخت های سه طبقه درسلول ها افزوده شده وحتی درسلول ها تعدادی از زندانیان کف خواب ویا دربعضی زندان ها در راهروهای سالن ها می خوابند.درزندان ها تیپ های جدید(هرتیپ شامل چندین سالن است) می سازند وسالن های متروکه رابازسازی می کنند.
کنترل ونگهداری این حجم زیاد زندانی(حتی با استفاده از قرص های آرام بخش وخواب آورهای قوی وشربت متادون ...) معضلی برای حکومت شده است.
زندانیان گاه با اعتصاب غذا وگاهی با مبارزات جمعی وسرپیچی از مقررات داخلی زندان ! عرصه را بر زندانبانان تنگ کرده ومی کنند.با توجه به پایین بودن امکانات وتغذیه از نظر کمی وکیفی ! زندانی مجبور است بخش زیادی از هزینه امکانات وتغذیه را خود تامین کند ولی با این وجود هزینه نگهداری و تامین امکانات اولیه زندانیان معضلی برای حاکمیت شده است.
اگر از این فشارهای سخت افزاری بگذریم ، حاکمیت از نظر نرم افزاری بیشتر تحت فشار است.
حاکمیت خوب می داند که باعدم پاسخگویی به خواسته های اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی جامعه ! درآینده نه چندان دور شاهد اعتراضات گسترده با شدتی به مراتب بیشتر از جنبش "مهسا امینی" خواهد بود و از آنجا که راه حل را در سرکوب ، بازداشت وزندانی کردن معترضین می داند ، پس باید فکری به حال زندان ها بکند. علاوه براینها "دستگیری وزندان" امروزه به مقولاتی تبدیل شده که تقریبا بیشتر مردم را درگیر کرده چرا که درهر خانواده وفامیلی حتما فردی دستگیر ویا در زندان می باشد و مردم از کنار چنین بی عدالتی ها وراه حل های قرون وسطایی نمی توانند به آسانی بگذرند.از طرف دیگر نباید فشارهای نهاد های بین المللی را از نظر دور داشت که همواره به مانند شمشیر داموکلس بالای سر حکومت قرار گرفته است.
این فشار های سخت افزاری ونرم افزاری، حاکمیت را بر آن داشته است که بسیاری از زندانیان را آزاد نماید از جمله بنده که پس از گذشت ۲ سال از محکومیت ۴ ساله آزاد شدم!!
از تک تک دوستان که در این مدت دوسال جویای حال بنده وهمسرم بودید وحتی درتجمعات خود خواهان آزادی من شده اید ، کمال تشکر را دارم. آرزو میکنم هم چون گذشته بتوانیم درکنار یکدیگر از حق وحقوق قانونی ومغفول مانده خود دفاع ودرجهت بدست آوردن آنها تلاش کنیم.
با احترام اسماعیل گرامی
بهمن ۱۴۰۱
#اسماعیل_گرامی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@SocialistL
سالهاست که برای گرفتن حق وحقوق قانونی خود ودیگر بازنشستگان تلاش می کنم.درپی این روند درفروردین ۱۴۰۰ توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در منزل خود بازداشت شدم.درتمام مدت بازجویی نه از منافع خود بلکه از حق وحقوق پایمال شده ی تمامی بازنشستگان دفاع کردم ، اما درنهایت به چهار سال زندان محکوم شدم.
دراین سال ها با تغییر شرایط حاکم برجامعه ، اعتراضات مردمی افزایش یافته ودر پی آن شاهد افزایش بازداشت های بیشتری هستیم که همچنان بر تعداد زندانیان افزوده شده ومی شود.
در ۴۴ سال گذشته حاکمیت نه تنها نتوانسته زمینه های مفاسد اجتماعی(اعتیاد ، دزدی ، جنایت و..) را ازبین ببرد بلکه با پیشبرد سیاستهای خود موجب افزایش قربانیان این مفاسد اجتماعی شده وتنها راه حل مبارزه با این معضل اجتماعی را دستگیری وزندانی کردن این قربانیان دانسته و میداند.درزندان ها به تعداد تخت های سه طبقه درسلول ها افزوده شده وحتی درسلول ها تعدادی از زندانیان کف خواب ویا دربعضی زندان ها در راهروهای سالن ها می خوابند.درزندان ها تیپ های جدید(هرتیپ شامل چندین سالن است) می سازند وسالن های متروکه رابازسازی می کنند.
کنترل ونگهداری این حجم زیاد زندانی(حتی با استفاده از قرص های آرام بخش وخواب آورهای قوی وشربت متادون ...) معضلی برای حکومت شده است.
زندانیان گاه با اعتصاب غذا وگاهی با مبارزات جمعی وسرپیچی از مقررات داخلی زندان ! عرصه را بر زندانبانان تنگ کرده ومی کنند.با توجه به پایین بودن امکانات وتغذیه از نظر کمی وکیفی ! زندانی مجبور است بخش زیادی از هزینه امکانات وتغذیه را خود تامین کند ولی با این وجود هزینه نگهداری و تامین امکانات اولیه زندانیان معضلی برای حاکمیت شده است.
اگر از این فشارهای سخت افزاری بگذریم ، حاکمیت از نظر نرم افزاری بیشتر تحت فشار است.
حاکمیت خوب می داند که باعدم پاسخگویی به خواسته های اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی جامعه ! درآینده نه چندان دور شاهد اعتراضات گسترده با شدتی به مراتب بیشتر از جنبش "مهسا امینی" خواهد بود و از آنجا که راه حل را در سرکوب ، بازداشت وزندانی کردن معترضین می داند ، پس باید فکری به حال زندان ها بکند. علاوه براینها "دستگیری وزندان" امروزه به مقولاتی تبدیل شده که تقریبا بیشتر مردم را درگیر کرده چرا که درهر خانواده وفامیلی حتما فردی دستگیر ویا در زندان می باشد و مردم از کنار چنین بی عدالتی ها وراه حل های قرون وسطایی نمی توانند به آسانی بگذرند.از طرف دیگر نباید فشارهای نهاد های بین المللی را از نظر دور داشت که همواره به مانند شمشیر داموکلس بالای سر حکومت قرار گرفته است.
این فشار های سخت افزاری ونرم افزاری، حاکمیت را بر آن داشته است که بسیاری از زندانیان را آزاد نماید از جمله بنده که پس از گذشت ۲ سال از محکومیت ۴ ساله آزاد شدم!!
از تک تک دوستان که در این مدت دوسال جویای حال بنده وهمسرم بودید وحتی درتجمعات خود خواهان آزادی من شده اید ، کمال تشکر را دارم. آرزو میکنم هم چون گذشته بتوانیم درکنار یکدیگر از حق وحقوق قانونی ومغفول مانده خود دفاع ودرجهت بدست آوردن آنها تلاش کنیم.
با احترام اسماعیل گرامی
بهمن ۱۴۰۱
#اسماعیل_گرامی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@SocialistL
آلترناتیو
زن، زندگی، آزادی 🔴 منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران مردم شریف و آزاده ایران! در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشمانداز روشن…
🔺 زن زندگی آزادی
بیانیه حمایتی از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی ایران
منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل، منشور خواستههای ما نیز هست!
شامگاه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ منشوری از مطالبات حداقلی ۲۰ نهاد مستقل صنفی و مدنی ایران منتشر شد که شامل ۱۲ بند مطالبات و همچنین متنی درباره تحلیل از اوضاع و شرایط جامعه بود.
ما نهادها و تشکلهای سیاسی و مبارزاتی که در جریان انقلاب زن زندگی آزادی، به این انقلاب پیوستیم، تنها راه احقاق حقوق از دست رفته مردم ایران را پیروزی انقلاب «زن زندگی آزادی» میدانیم و تحقق بند به بند منشور مذکور را تنها راه رسیدن به زندگی آزاد، شاد، مرفه و برابر و حکومتی سکولار که در آن شرکت مستقیم مردم در اداره کشور معنا داشته باشد، میدانیم.
ما نهادها و تشکلها همچنین خواهان پیوستن تمام جامعه به مطالبات مطرح شده در این منشور هستیم و اعلام میکنیم هرگونه اقدام و عمل سیاسی در کشور با توجه ویژه به این منشور مشروعیت و مقبولیت سیاسی دارد.
از نمایندگان سیاسی و صنفی خود در تمام سطوح سیاسی درخواست داریم که این مطالبات حداقلی را ارج نهاده و آنرا سرلوحه اقدمات آتی انقلابمان قرار دهند.
از همه مردم و نمایندگان صنفی و مدنی مردم در جنبشهای مبارزاتی دیگر دعوت میکنیم با هشتگ #منشور_مطالبات_حداقلی به حمایت سراسری از این منشور بپردازند و راه انقلاب را با یک اتحاد واقعی و همگانی حول مطالبات انسانی جامعه هموار سازند.
🔗مطالعه منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی ایران
زنده باد انقلاب و خیابان
زنده باد زن زندگی آزادی
📝 لیست اول حمایت از منشور مطالبات حداقلی:
🔹تشکل اتحاد پزشکان
🔹اتحاد جوانان محلات ایران (اجما)
🔹کمیته سراسری دانشجویان کردستان
🔹تشکل دانش آموزان انقلابی تهران
🔹جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس
🔹نهاد اتحاد دانشگاه صنعتی اصفهان
🔹نهاد دانشجویان آزادیخواه دانشگاه خوارزمی
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه فنی دخترانه سنندج
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه یزدانپناه کردستان
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه کردستان
🔹جمعی از فعالین دانشگاه جندی شاپور
🔹گروه دختران آفتاب ارومیه
🔹گروه زنان و جوانان انقلابی تهرانسر
🔹دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه بهشتی
🔹نهاد اتحاد دانشجویان استان تهران
🔹نهاد جنبش دانشجویی دانشگاه شهرقدس
🔹نهاد آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال
(لطفا نهادها و تشکلهایی که تصمیم به پیوستن به این حرکت دارند، با ما در ارتباط باشند و اطلاعرسانی کنند.)
@SocialistL
بیانیه حمایتی از منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی ایران
منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل، منشور خواستههای ما نیز هست!
شامگاه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ منشوری از مطالبات حداقلی ۲۰ نهاد مستقل صنفی و مدنی ایران منتشر شد که شامل ۱۲ بند مطالبات و همچنین متنی درباره تحلیل از اوضاع و شرایط جامعه بود.
ما نهادها و تشکلهای سیاسی و مبارزاتی که در جریان انقلاب زن زندگی آزادی، به این انقلاب پیوستیم، تنها راه احقاق حقوق از دست رفته مردم ایران را پیروزی انقلاب «زن زندگی آزادی» میدانیم و تحقق بند به بند منشور مذکور را تنها راه رسیدن به زندگی آزاد، شاد، مرفه و برابر و حکومتی سکولار که در آن شرکت مستقیم مردم در اداره کشور معنا داشته باشد، میدانیم.
ما نهادها و تشکلها همچنین خواهان پیوستن تمام جامعه به مطالبات مطرح شده در این منشور هستیم و اعلام میکنیم هرگونه اقدام و عمل سیاسی در کشور با توجه ویژه به این منشور مشروعیت و مقبولیت سیاسی دارد.
از نمایندگان سیاسی و صنفی خود در تمام سطوح سیاسی درخواست داریم که این مطالبات حداقلی را ارج نهاده و آنرا سرلوحه اقدمات آتی انقلابمان قرار دهند.
از همه مردم و نمایندگان صنفی و مدنی مردم در جنبشهای مبارزاتی دیگر دعوت میکنیم با هشتگ #منشور_مطالبات_حداقلی به حمایت سراسری از این منشور بپردازند و راه انقلاب را با یک اتحاد واقعی و همگانی حول مطالبات انسانی جامعه هموار سازند.
🔗مطالعه منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی ایران
زنده باد انقلاب و خیابان
زنده باد زن زندگی آزادی
📝 لیست اول حمایت از منشور مطالبات حداقلی:
🔹تشکل اتحاد پزشکان
🔹اتحاد جوانان محلات ایران (اجما)
🔹کمیته سراسری دانشجویان کردستان
🔹تشکل دانش آموزان انقلابی تهران
🔹جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس
🔹نهاد اتحاد دانشگاه صنعتی اصفهان
🔹نهاد دانشجویان آزادیخواه دانشگاه خوارزمی
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه فنی دخترانه سنندج
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه یزدانپناه کردستان
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه کردستان
🔹جمعی از فعالین دانشگاه جندی شاپور
🔹گروه دختران آفتاب ارومیه
🔹گروه زنان و جوانان انقلابی تهرانسر
🔹دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل
🔹جمعی از فعالین و دانشجویان دانشگاه بهشتی
🔹نهاد اتحاد دانشجویان استان تهران
🔹نهاد جنبش دانشجویی دانشگاه شهرقدس
🔹نهاد آزادیخواهان دانشگاه تهران شمال
(لطفا نهادها و تشکلهایی که تصمیم به پیوستن به این حرکت دارند، با ما در ارتباط باشند و اطلاعرسانی کنند.)
@SocialistL
Audio
پیرامون منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی
رادیو کارزار گفتوگوی م. فاتح با محمد صفوی از فعالین کارگری و از اعضای سندیکای کارگران پروژه ای در آبادان در دوران انقلاب
@SocialistL
رادیو کارزار گفتوگوی م. فاتح با محمد صفوی از فعالین کارگری و از اعضای سندیکای کارگران پروژه ای در آبادان در دوران انقلاب
@SocialistL
صدای کارزار: گفتگو با علی نجاتی پیرامون منشور مطالبات حداقلی تشکلهای…
پیرامون منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی
رادیو کارزار گفتوگوی م. فاتح با علی نجاتی از سندیکای نیشکر هفتتپه
@SocialistL
رادیو کارزار گفتوگوی م. فاتح با علی نجاتی از سندیکای نیشکر هفتتپه
@SocialistL
جمعههای اعتراضی زاهدان
«آنها فکر میکردند مهسا و نیکا و خدانور را کشتهاند دریغ از اینکه آنها بذر انقلاب بودهاند»
جمعه ۵ اسفند ۱۴۰۱
#زاهدان
#مهسا_امینی
@SocialistL
«آنها فکر میکردند مهسا و نیکا و خدانور را کشتهاند دریغ از اینکه آنها بذر انقلاب بودهاند»
جمعه ۵ اسفند ۱۴۰۱
#زاهدان
#مهسا_امینی
@SocialistL
"امروز در زاهدان قدم به قدم تک تیرانداز و ماشینهای سرکوبگر را مستقر کرده بودند اما نتوانستند ذرهای ترس به جان این مردم دلیر بیندازند و جمعیت هرلحظه بیشتر و بیشتر شد و هزاران نفر در خیابانها علیه ظلم و ستم حکومت استبدادی، شعار آزادی سر دادند "✌️
زنده باد بلوچستان، زنده باد زاهدان که چنین پرچم مبارزه خیابانی را محکم در دستهایشان نگه داشته اند.
#زاهدان
#مهسا_امینی
@SocialistL
زنده باد بلوچستان، زنده باد زاهدان که چنین پرچم مبارزه خیابانی را محکم در دستهایشان نگه داشته اند.
#زاهدان
#مهسا_امینی
@SocialistL
__ تئاتر امروز شماره ۵__1.pdf
5.2 MB
انتشار ویژهنامه «زن زندگی آزادی»، فصلنامه «تئاتر امروز» سال دوم، شماره ۵، زمستان ۱۴۰۱.
در این شماره «به فردا» خواهیم پرداخت.
ناشر: گروه تئاتر اگزیت
لینک نسخه پیدیاف
https://bit.ly/TheatreTodayNo5WomanLifeFreedom
سخن ما
بیش از پنج ماه میگذرد از زمانی که «زن، زندگی، آزادی» از شعاری مطالبهگرانه و پیشرو، به دادخواهی در واکنش به قتل مهسا ژینا امینی بدل گشت؛ قتل ژینا جرقهای شد بر هیمهای که تبعیض و سرکوب و فشار اقتصادی در زندگیهامان انباشته بود؛ نام ژینا رمز انقلاب شد؛ خیابان مملو از فریاد خشم و رنج و اعتراض و بیزاری مردم به جان آمده از غارت و ستم این جلادان شد. «زن، زندگی، آزادی» شعار انقلابمان شد، ....
دبیر تحریریه: شیرین میرزانژاد
@SocialistL
در این شماره «به فردا» خواهیم پرداخت.
ناشر: گروه تئاتر اگزیت
لینک نسخه پیدیاف
https://bit.ly/TheatreTodayNo5WomanLifeFreedom
سخن ما
بیش از پنج ماه میگذرد از زمانی که «زن، زندگی، آزادی» از شعاری مطالبهگرانه و پیشرو، به دادخواهی در واکنش به قتل مهسا ژینا امینی بدل گشت؛ قتل ژینا جرقهای شد بر هیمهای که تبعیض و سرکوب و فشار اقتصادی در زندگیهامان انباشته بود؛ نام ژینا رمز انقلاب شد؛ خیابان مملو از فریاد خشم و رنج و اعتراض و بیزاری مردم به جان آمده از غارت و ستم این جلادان شد. «زن، زندگی، آزادی» شعار انقلابمان شد، ....
دبیر تحریریه: شیرین میرزانژاد
@SocialistL
گلرخ ابراهیمی ایرایی از زندان اوین
نوشته ای درباره اعتراضات انقلابی
«چرا هر بار سرکوب میشویم و صدای رسای نیروهای پیشرو داخل به قدر کفایت شنیده نمیشود؟
در طول بیش از چهار دهه سلطهی آخوندیسم بر ایران بارها شاهد اعتراض ناراضیان از شرایط موجود بودیم. فاصلهی زمانی اعتراضات هر بار کمتر از قبل و آگاهی جمعی در بیان مطالبات و حضور در کف خیابان بیش از پیش و سرکوب سیستم هولناکتر از ادوار قبل بود. حال به نقطهای رسیدهایم که گستردگی اعتراضات از لحاظ زمانی و جغرافیایی ما را به فرمولهای مطلوب برای ایجاد دگرگونی در کل ساختار رژیم نزدیکتر از هر زمانی کرده است. اما به دلیل نبود سازماندهی مناسب و عدم انسجام اپوزسیون کارآمد، پتانسیل کف خیابان را باز هم از دست دادهایم و دستاوردمان نه برآورده شدنِ سقف مطالبه (که همانا فروپاشی ساختار استبداد است) بلکه پس از خونهای ریخته شده و هزینههای متحمل شده، تنها گامی به مطلوب نزدیکتر شدن بود.
ریشهی کاستیهایمان کجاست که هر بار به جای تسخیر خیابان که هدف غائیمان از اعتراض، قیام و مبارزه است، این تکرار عبث را دوره میکنیم و قربانی سرکوب رژیم میشویم. شاید شیوهی موفق مبارزه در برابر رژیم تا بن دندان مسلح را گم کردهایم و ادبیات جنگیدن با نیروی سرکوب را از یاد بردهایم. برای در هم شکستن ساختار قدرتی اینچنینی و برای صفآرایی در برابر حکومتی که به خدعه، نیرنگ و فاشیسم آلوده است و واهمهای از گشودن آتش به روی معترضان در کف خیابان ندارد، به تلطیف فضای مبارزه سرگرم شدیم و حاکمان را به تجهیز قوای نظامی و لابی با سران جهان! واگذاشتیم.
ماحصل همین ملغمهایست که اسیر آنیم و سایهی شومیست که بر سرمان است و آرزوهایمان را دود میکند و به هوا میبرد.
رژیم در دههی شصت به جز کشتار گستردهی انقلابیون و مبارزان، کلیهی احزاب و ارگانهای پیشرو را سر برید و مدفون کرد؛ بعد با ایجاد فضایی تکقطبی به جهتدهی افکار یا به بیانی درست از بین بردن هر نوع تفکری اقدام کرد.
اینکه امروز اپوزسیون ناتوان از سازماندهی قیام مردمیست و ادبیات توده، خصوصا نسلهای پس از خود را نمیشناسد، ضعفی مهم و لازمالتحلیل و برگ برندهای در دست رژیم است و شکستیست که تا بر آن اذعان نداشته باشیم و چارهای بر آن نیاندیشیم، امکان برونرفت از آن را نیز نخواهیم یافت. هربار اگرچه گامی به پیش برداشته باشیم اما هولناکتر از قبل سرکوب خواهیم شد.
ما میتوانیم کف خیابان را تسخیر کنیم و در برابر فاشیسم اسلامی و حامیان نظامی آن بایستیم و حمایتهای خارجی از رژیم را در هر شکل و ابعادی بیاثر کنیم؛ اگر اپوزسیون و نیروهای پیشرویمان شیوهی مبارزه با رژیمی کاملا مسلح را به یاد آورد و توان سازماندهی تودهای که از خشم در برابر ستم طغیان میکند را باز یابد.
ضعف ما در نبود تحزب، تشکلها و ارگانهاییست که باید ارتباطی تنگاتنگ با توده میداشت و به ملموسانهترین شکل ممکن با اقشار مختلف جامعه ارتباط ایجاد میکرد. تودهی جوانی که در کف خیابان بیواهمه در برابر لولههای مسلح سلاحهای جنگی رژیم قد علم کرد تشنهی سازماندهی و یافتن راهی عملی و مستدام برای مبارزه بود. نسلی که پر از شور زندگیست و نمیخواهد مثل ما آرزوهایش دود شود و به هوا رود، بدون برنامهای مشخص به کف خیابان آمد و کلیدیترین خواستهاش را به سادهترین زبان بیان کرد.
محوریترین شعار خیزش مردمی اخیر که در هر شهر و کوچه پس کوچهای فریاد شد «جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم» گویای سقف مطالبهی معترضانی بود که نیاز است بدانند باید در پس آنچه نمیخواهند، خواستههایشان را نیز فریاد بزنند. ما هنوز به بزرگترین نقصان پنجاه و هفت دچار هستیم و نمیدانیم در پس نخواستنهایمان چه میخواهیم.
#گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
ادامه دارد
1/2
@SocialistL
نوشته ای درباره اعتراضات انقلابی
«چرا هر بار سرکوب میشویم و صدای رسای نیروهای پیشرو داخل به قدر کفایت شنیده نمیشود؟
در طول بیش از چهار دهه سلطهی آخوندیسم بر ایران بارها شاهد اعتراض ناراضیان از شرایط موجود بودیم. فاصلهی زمانی اعتراضات هر بار کمتر از قبل و آگاهی جمعی در بیان مطالبات و حضور در کف خیابان بیش از پیش و سرکوب سیستم هولناکتر از ادوار قبل بود. حال به نقطهای رسیدهایم که گستردگی اعتراضات از لحاظ زمانی و جغرافیایی ما را به فرمولهای مطلوب برای ایجاد دگرگونی در کل ساختار رژیم نزدیکتر از هر زمانی کرده است. اما به دلیل نبود سازماندهی مناسب و عدم انسجام اپوزسیون کارآمد، پتانسیل کف خیابان را باز هم از دست دادهایم و دستاوردمان نه برآورده شدنِ سقف مطالبه (که همانا فروپاشی ساختار استبداد است) بلکه پس از خونهای ریخته شده و هزینههای متحمل شده، تنها گامی به مطلوب نزدیکتر شدن بود.
ریشهی کاستیهایمان کجاست که هر بار به جای تسخیر خیابان که هدف غائیمان از اعتراض، قیام و مبارزه است، این تکرار عبث را دوره میکنیم و قربانی سرکوب رژیم میشویم. شاید شیوهی موفق مبارزه در برابر رژیم تا بن دندان مسلح را گم کردهایم و ادبیات جنگیدن با نیروی سرکوب را از یاد بردهایم. برای در هم شکستن ساختار قدرتی اینچنینی و برای صفآرایی در برابر حکومتی که به خدعه، نیرنگ و فاشیسم آلوده است و واهمهای از گشودن آتش به روی معترضان در کف خیابان ندارد، به تلطیف فضای مبارزه سرگرم شدیم و حاکمان را به تجهیز قوای نظامی و لابی با سران جهان! واگذاشتیم.
ماحصل همین ملغمهایست که اسیر آنیم و سایهی شومیست که بر سرمان است و آرزوهایمان را دود میکند و به هوا میبرد.
رژیم در دههی شصت به جز کشتار گستردهی انقلابیون و مبارزان، کلیهی احزاب و ارگانهای پیشرو را سر برید و مدفون کرد؛ بعد با ایجاد فضایی تکقطبی به جهتدهی افکار یا به بیانی درست از بین بردن هر نوع تفکری اقدام کرد.
اینکه امروز اپوزسیون ناتوان از سازماندهی قیام مردمیست و ادبیات توده، خصوصا نسلهای پس از خود را نمیشناسد، ضعفی مهم و لازمالتحلیل و برگ برندهای در دست رژیم است و شکستیست که تا بر آن اذعان نداشته باشیم و چارهای بر آن نیاندیشیم، امکان برونرفت از آن را نیز نخواهیم یافت. هربار اگرچه گامی به پیش برداشته باشیم اما هولناکتر از قبل سرکوب خواهیم شد.
ما میتوانیم کف خیابان را تسخیر کنیم و در برابر فاشیسم اسلامی و حامیان نظامی آن بایستیم و حمایتهای خارجی از رژیم را در هر شکل و ابعادی بیاثر کنیم؛ اگر اپوزسیون و نیروهای پیشرویمان شیوهی مبارزه با رژیمی کاملا مسلح را به یاد آورد و توان سازماندهی تودهای که از خشم در برابر ستم طغیان میکند را باز یابد.
ضعف ما در نبود تحزب، تشکلها و ارگانهاییست که باید ارتباطی تنگاتنگ با توده میداشت و به ملموسانهترین شکل ممکن با اقشار مختلف جامعه ارتباط ایجاد میکرد. تودهی جوانی که در کف خیابان بیواهمه در برابر لولههای مسلح سلاحهای جنگی رژیم قد علم کرد تشنهی سازماندهی و یافتن راهی عملی و مستدام برای مبارزه بود. نسلی که پر از شور زندگیست و نمیخواهد مثل ما آرزوهایش دود شود و به هوا رود، بدون برنامهای مشخص به کف خیابان آمد و کلیدیترین خواستهاش را به سادهترین زبان بیان کرد.
محوریترین شعار خیزش مردمی اخیر که در هر شهر و کوچه پس کوچهای فریاد شد «جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم» گویای سقف مطالبهی معترضانی بود که نیاز است بدانند باید در پس آنچه نمیخواهند، خواستههایشان را نیز فریاد بزنند. ما هنوز به بزرگترین نقصان پنجاه و هفت دچار هستیم و نمیدانیم در پس نخواستنهایمان چه میخواهیم.
#گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
ادامه دارد
1/2
@SocialistL
اپوزسیون کارآمد و غیروابستهی داخلی با همهی هزینههای متحمل شده، به دلیل عدم ایجاد رسانهای پرمخاطب از ارتباط تنگاتنگ با توده محروم است و فریاد رسایاش به شکلی تاثیرگذار شنیده نمیشود. جریانات فعال و تشکلهای داخلی در صورت بازداشت سران و سخنگویانشان، به دلیل نداشتن حلقههای ارتباطی قوی و سازمانمند در اطراف خود و تاکیداً نبود رسانهای پرمخاطب راههای حداقلی ارتباط با توده را از دست میدهند. تودهای که تا پای جان و تا پای دار پیش آمد، به دلیل نبود سازماندهی و فقدان صدای رسای اپوزسیون دردآشنای داخلی جان داد و به دار آویخته شد.
قیام به صدور فراخوان تقلیل یافت و خیزش مردمی فروکش کرد. از آن پس بود که سوپاپهای داخلی و صادراتی رژیم وارد عرصه شدند و تلاش کردند برای مصادرهی به مطلوب اوضاع و با گمانهزنی و رسم جدول و نمودار و با بررسی انتزاعی و نه میدانی، حمایتِ مخالفان از اپوزسیون را جهت دهی کردند.
و در سویی دیگر مضحکترین بخش اپوزسیون با دلقکمآبی و بدون برخورداری از علم مبارزه و فهم سیاسی برای حضور در چنین جایگاهی، با به راه انداختن تورهای اروپا گردی و با حمایت از رسانههای جریان اصلی حبابی از خود میسازد و در صدد رقم زدن عقبگردی جاهلانه است.
توده در کف خیابان گام بزرگ را برداشته و دیوار ترس را فرو ریخته و در حرکتی خودجوش شیوهی از یاد رفتهی مبارزه را احیا کردهاست. حال نوبت اپوزسیون کارآمد است که با سازماندهی اوضاع مانع از به قهقرا رفتن خیزش قریبالوقوع بعدی شود.
ما برای فروپاشی ساختار قدرت و گذار از شرایط فعلی نیاز به سازماندهی اعتراضات و خیزش مخالفان و انسجام و پیوند جریانات، تشکلها، گروهها و فعالین داخل کشور داریم.
از تهران تا کردستان، از کردستان تا بلوچستان، از بلوچستان تا خوزستان، از خوزستان تا کهگیلویه و بویراحمد و از هر کجا که هستیم تا دورترین نقطهای که مخالفی در برابر ستم فریاد برمیکشد، همپا، همگام، همرزم و جان بر کف ایستادهایم تا سرنگونیِ کل ساختار استبداد.
2/2
#گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
#اسفند۱۴۰۱
#زندان_اوین
@SocialistL
قیام به صدور فراخوان تقلیل یافت و خیزش مردمی فروکش کرد. از آن پس بود که سوپاپهای داخلی و صادراتی رژیم وارد عرصه شدند و تلاش کردند برای مصادرهی به مطلوب اوضاع و با گمانهزنی و رسم جدول و نمودار و با بررسی انتزاعی و نه میدانی، حمایتِ مخالفان از اپوزسیون را جهت دهی کردند.
و در سویی دیگر مضحکترین بخش اپوزسیون با دلقکمآبی و بدون برخورداری از علم مبارزه و فهم سیاسی برای حضور در چنین جایگاهی، با به راه انداختن تورهای اروپا گردی و با حمایت از رسانههای جریان اصلی حبابی از خود میسازد و در صدد رقم زدن عقبگردی جاهلانه است.
توده در کف خیابان گام بزرگ را برداشته و دیوار ترس را فرو ریخته و در حرکتی خودجوش شیوهی از یاد رفتهی مبارزه را احیا کردهاست. حال نوبت اپوزسیون کارآمد است که با سازماندهی اوضاع مانع از به قهقرا رفتن خیزش قریبالوقوع بعدی شود.
ما برای فروپاشی ساختار قدرت و گذار از شرایط فعلی نیاز به سازماندهی اعتراضات و خیزش مخالفان و انسجام و پیوند جریانات، تشکلها، گروهها و فعالین داخل کشور داریم.
از تهران تا کردستان، از کردستان تا بلوچستان، از بلوچستان تا خوزستان، از خوزستان تا کهگیلویه و بویراحمد و از هر کجا که هستیم تا دورترین نقطهای که مخالفی در برابر ستم فریاد برمیکشد، همپا، همگام، همرزم و جان بر کف ایستادهایم تا سرنگونیِ کل ساختار استبداد.
2/2
#گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
#اسفند۱۴۰۱
#زندان_اوین
@SocialistL
تجربه حمله بیوتروریستی که شکل دیگری از زنکشی سیاسی_حکومتی است را زنان در افغانستان از زمان مجاهدین کرام_همان های که امروز تصاویر شان منحیث قهرمان در پروفایل ها و پست های یک عده بیسوادان سیاسی با افتخار نمایش داده می شود_ دور اول طالبان و همچنان بیست سال دموکراسی وارداتی آمریکایی،دارند.
سیاست های ضد زن امروز آخوند های ایران در واقع روبرداشتی است از تاریخ سیاه مجاهدین و طالبان افغانستان.
نفرین به مجاهد،طالب،آخوند،شیخ،ملا،مفتی،داعش،اخوان و هر کثیف مرتجع ضد زنی که بویی از شعور و فهم نمیبرد.
سایما سلطانی
#حملات_شیمایی
#بیوتروریسم
#دختران_دانشآموز
#زن_زندگی_آزادی
@SocialistL
سیاست های ضد زن امروز آخوند های ایران در واقع روبرداشتی است از تاریخ سیاه مجاهدین و طالبان افغانستان.
نفرین به مجاهد،طالب،آخوند،شیخ،ملا،مفتی،داعش،اخوان و هر کثیف مرتجع ضد زنی که بویی از شعور و فهم نمیبرد.
سایما سلطانی
#حملات_شیمایی
#بیوتروریسم
#دختران_دانشآموز
#زن_زندگی_آزادی
@SocialistL
ما آینده، آموزش و امنیت کودکانمان را به دست کسانی سپرده ایم که به وقت حملات شیمیایی می گویند:"چیزی نشده... غذا سوخته... شلوغ نکنید... کسی فیلم نگیره... موبایل در نیارید..."
ما امنیت و آزادی مان را به دست کسانی سپرده ایم که وقتی برای نجات جان کودکانمان شتابان به مدرسه میرویم، کتکمان می زنند و میگویند:" متفرق شید لطفا..."
ما امنیت و سلامتی و جان خودمان و فرزندانمان را به دست کسانی سپرده ایم که وقتی کودکان مسموممان را به بیمارستان می بریم میگویند:...، نه چیزی نمیگویند.
سعید ج.
#حملات_شیمایی
#بیوتروریسم
#دختران_دانشآموز
#زن_زندگی_آزادی
ما امنیت و آزادی مان را به دست کسانی سپرده ایم که وقتی برای نجات جان کودکانمان شتابان به مدرسه میرویم، کتکمان می زنند و میگویند:" متفرق شید لطفا..."
ما امنیت و سلامتی و جان خودمان و فرزندانمان را به دست کسانی سپرده ایم که وقتی کودکان مسموممان را به بیمارستان می بریم میگویند:...، نه چیزی نمیگویند.
سعید ج.
#حملات_شیمایی
#بیوتروریسم
#دختران_دانشآموز
#زن_زندگی_آزادی