Telegram Web Link
سر دادن شعار شبانه توسط دانشجویان و همراهی همسایه‌ها؛ خوابگاه دخترانه چمران دانشگاه تهران.

▪️از جمله شعارها:
"هر یه نفر کشته شه هزار نفر پشتشه"
"از کردستان تا تبریز فقر و فساد و تبعیض"
"فقر و فساد گرونی میریم تا سرنگونی"
"زن زندگی آزادی"
"آزادی آزادی آزادی"

۱۷ دی ۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران
#اعتراضات_دانشجویی
#قیام_علیه_اعدام
#انقلاب_برای_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@SocialistL
🟥◾️تجمع و راهمپیمایی دانشجویان دانشگاه بهشتی با شعارهای:

زن، زندگی، آزادی
نه زندان، نه اعدام، ایستاده‌ایم تا پایان
هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه
آزادی آزادی آزادی
۱۸ دی ۱۴۰۱
شورای صنفی دانشجویان دانشگاه‌های کشور
#اعتراضات_دانشجویی
#قیام_علیه_اعدام
#انقلاب_برای_زندگی
@SocialistL
نامه از پدر به دختر نازنینش
از پدر به آرمیتا عباسی
#آرمیتا_عباسی
@SocialistL
پایان خودکشی،مرگ خاموش و تحمیلی بر کارگران نیاز مبرم به متشکل شدن دارد

“اخبار منتشرشده درباره خودکشی کارگران در سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد از ابتدای امسال تا ۸ دی و طی ۲۸۳ روز، ۲۳ کارگر، به دلیل فقر، معوقات و طلب‌های مزدی یا تعدیل و اخراج از محل کار، خودکشی کرده‌اند که صرف‌نظر از تاریخ تقویمی ثبت خودکشی‌ها، به‌طور میانگین، هر ۱۲ روز یک کارگر برای پایان دادن به زندگی خود اقدام کرده است. تمام متوفیان مرد بوده‌اند.”

یکی از نتایج تورم و گرانی سرسام آور، بیکاری و پیوستن روزانه بخش هایی از کارگران به ارتش عظیم بیکاران، عدم پرداخت به موقع دستمزدها، قراردادهای سفید امضاء و عدم امنیت شغلی، دستمزدها ی ناچیز وچندین برابر زیر خط فقر و دهها بی حقوقی دیگر که زندگی کارگران و خانواده های کارگری رابه بن بست کشانده است، بن بست و ناتوانی در حل مشکلات روزمره زندگی، درماندگی و نهایتا خودکشی فردی است. خودکشی ناشی از استیصال و فلاکت کارگران و خانواده های کارگری پیش از آنکه به شرایط روانی فردی مرتبط باشد، ریشه در مناسبات طبقاتی ناعادلانه موجود دارد و علت آن را در شرایط اجتماعی باید جستجو کرد.

استیصال، بی پناهی و فلاکت ناشی از مناسبات غیرانسانی حاکم که برخی از کارگران را تا پرتگاه نیستی خود خواسته میراند، یکی از نتایج ازخودبیگانگی ساختاری جامعه سرمایه داری است که انسانها را به موجوداتی منفرد و تنها تقلیل میدهد.
ادامه مطلب

کارگری که با وجود همزیستی با میلیونها انسانی که درد مشترک دارند همیشه خود را تنها احساس میکند، هر روز و هر ساعت با احساس ترس و دلهره و بیم از روز بعد زندگی اش را سر میکند، به دلیل عدم وجود گزینه ای دیگر، خود کشی را به مثابه آخرین راه حل برای غلبه بر هراس و فقر و فشارهای طاقت فرسای زندگی، می یابد. شاید بدینوسیله بتواند به مصیبتهای زندگی فردی خود پایان دهد.

خودکشی این دسته از کارگران که به دلایلی از قبیل بیکاری یا فقر صورت میگیرد، ناشی از بنیانهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی نظام طبقاتی است که فقر، خشونت، یاس و نا امیدی را به فرودستان جامعه تحمیل می نماید. در کنار این خودکشیها، روزانه دهها کارگر در اثر سوانح‏ مختلف کاری کشته و یا معلول می‏شوند و کسی پاسخگوی ‏این جنایات نیست. این شرایط از نظر سرمایه‏داران شرایط عادی زندگی مزدبگیران تلقی میشود. آنچه برای آنها مهم است نه زندگی کارگر بلکه نیروی کار اوست که با نازلترین قیمت به فروش می‏رسد. این فلسفه و منطق سرمایه است سود و ارزش اضافه هر چه بیشتر.

خودکشی و مرگ تحمیلی در اثر فقر و فلاکت که حاکمیت اسلامی سرمایه بر کارگران تحمیل می کند تفاوت چندانی با احکام اعدام معترضان و جوانان دستگیر شده در اعتراضات جاری ندارد. تمام این جنایات ریشه در نظام و مناسبات طبقاتی ای دارد که موجودیت خود را با استثمار هر روزه میلیونها کارگرو سرکوب و آدمکشی، زندان و شکنجه هزاران انسان آزادیخواه و برابری طلب تعریف میکند.

برای غلبه بر احساس تنهایی، بی پناهی و استیصال فردی و پیشگیری از خودکشی به عنوان راه مقابله ای خشونت بار با مشکلات فردی و خانواده کارگری، در گام نخست کارگران باید به قدرت جمعی خود آگاه شوند و بر تنهایی تحمیلی و فرد گرایی جامعه سرمایه داری غلبه کنند. بر هیچ فعال کارگری پوشیده نیست که قدرت جمعی کارگران تنها در تشکلهای اجتماعی آنان متبلور میشود. اتکاء به نیروی جمعی و احساس تعلق طبقاتی و اجتماعی در شرایط دشوار زندگی مانع از استیصال فردی کارگران شده و مرجعی برای حل مشکلات کارگران میشود.

برای مقابله با فلاکت و فرودستی کارگران در جامعه طبقاتی، متشکل شدن در تشکلهای مستقل توده ای و طبقاتی به امری حیاتی برای طبقه کارگر و فعالین آن تبدیل نموده است. تشکل طبقاتی کارگران در قدم اول پاسخی دندان شکن به تعرضات و تهاجمات سرمایه به طبقه کارگر است، این تشکلها سلاح طبقه کارگر درمبارزه جهت بهبود دستمزدها و شرایط معیشتی، درمانی و تحصیلی، ایمن سازی محل کار و پیشگیری از سوانح شغلی و کسب آزادی های اجتماعی و سیاسی برای توده های کارگر و مزد بگیرخواهد بود. در واقع تشکل مستقل، هم استراتژی و هم تاکتیک است که گام برداشتن بسوی آن عاجلترین نیاز جنبش کارگری و سایر جنبشهای اجتماعی است. طبقه کارگر بنا به خصلت تاریخی- طبقاتی خود، همیشه منافع عمومی اکثریت جامعه در تقابل با صاحبان سرمایه و دولت حاکم را نمایندگی میکند، و از قدرت تعیین کننده ای برخوردار است که میتوان با اتکاء به آن پیشروی های آتی جامعه را تامین و تضمین نمود.

ادامه اطلاعیه
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تهران
خیابان انقلاب مردم معترض با شعار «مرگ بر دیکتاتور» کنار هم هستند.
۱۸ دی
#مهسا_امینی
#قیام_علیه_اعدام
#انقلاب_برای_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@SocialistL
"این حقِ مردمِ ایرانه که سعادتمند زندگی کنه"
این جمله را وریا غفوری در مصاحبه‌اش می گوید. و همین جمله خود توضیح دهنده موضع‌گیرهای متعدد این شخص و جایگاه درستی است که اتخاذ کرده است.
سعادتمندی این مردم نه با استمرار این وضعیت و نه با بازگشت ارتجاع کهنه و نه با دست به دست شدن قدرت از بالا امکان پذیر است. سعادتمندی مردم متضمن حضور دمکراتیک مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی و داشتن اراده در اداره جامعه و کشورشان است.
#زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تهران
تجمع مردم مبارز در خیابان شریعتی با شعار:

"مرگ بر دیکتاتور"
"هر یه نفر کشته شه هزار نفر پشتشه"
" این همه سال جنایت مرگ بر این ولایت"

#قیام_علیه_اعدام
#انقلاب_برای_زندگی
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نسل قهرمان
🚩 سرود نسل قهرمان🚩
سانان محمدی و شاهو شریفی
#زن_زندگی_آزادی
#اتحاد_مبارزه_پیروزی
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قزوین
مردم قزوین با شعار آزادی آزادی
#زن_زندگی_آزادی
یکشنبه ۱۸ دی ماه
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بندرعباس ۱۸ دی ماه
تجمع و اعتراضات شبانه مردم
علیه حکومت اعدام
#مبارزه_ادامه_دارد
#زنده_باد_انقلاب
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تظاهرات دانشجویان دانشگاه بهشتی
نه زندان، نه اعدام، ایستاده‌ایم تا پایان
یکشنبه ۱۸دی
@SocialistL
#بیانیه
بیانیۀ دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس به مناسبت ۱۸ دی

صبح روز 18 دی سال 1398 در همان روزهایی که زمزمه «انتقام سخت» از امریکا به گوش می‌رسید خبری تکان‌دهنده با این مضمون در صدر اخبار قرار گرفت: «هواپیمای پروازps752 تهران به اوکراین دقایقی پس از پرواز سقوط کرد و همه 176 مسافر آن کشته شدند». کشته شدن مسافران هواپیما اگرچه تلخ اما برای ما که به ماشین ِمرگ‌های غیرطبیعیِ و حکومتی عادت کرده بودیم قابل هضم بود؛ حکومتی که با آنچه انجام می‌دهد یا آنچه انجام نمی‌دهد، باواسطه یا بی‌واسطه، مرگ را بیش از هر از چیز دیگری از زمین‌وهوا بر سرمان آوار کرده است. با اعتراف نیروی هوایی ارتش به زدن هواپیما با دو موشک به واسطه‌ی «خطای انسانی» (اساساً هر جنایتی ریشه در خطایی انسانی دارد؛ مسئله حیاتی اما این است: چه کسانی با چه انگیزه‌هایی و با چه اهدافی مرتکب جنایت می‌شوند. در مورد جنایت دولتی پرسش مهم‌تری نیز پیش می‌آید: چگونه می‌توان از دولتی که جنایت می‌کند دادخواهی کرد؟) مشخص شد که آری «انتقام سخت» انجام شده است؛ همان انتقام سختی که چند ماه پیش از آن در آبان‌ماه از تهی‌دست‌ترین اقشار گرفته شد و هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد، همان انتقامی که از معترضین دی‌ماه 96، جوانان سبزِ 88، شاعران و نویسندگان دهه 70 و درگورخفتگانِ خاوران دهه 60 گرفته شد. عجيب نيست كه در همین لحظه‌ي كنوني «خدای دهه شصت» با «اعدام» جوانان معترض در خیابان و زندان‌ها مشغول انتقام و قتلِ حکومتی‌ست. آنچه با شلیک موشک ارتش و لاپوشانی حقیقتْ ساقط شده بود نه صرفاً هواپیمای اوکراینی بلکه سقوط و فروپاشیِ اندک باقی‌مانده‌های اعتمادی بود میان مردم و حکومتی که قوای نظامی و امنیتی‌اش را به مرکز ثقل خود تبدیل کرده است؛ همان قوایی که اکنون بیش از هر زمان دیگری می‌دانیم که «فداییِ حاکم» است نه حافظ امنیت و حقوق مردم.
اکنون پس از سه سال یاد قربانیان پرواز اوکراینی را در شرایطی گرامی می‌داریم که احساسات متناقضی را تجربه می‌کنیم؛ هم سوگوار تمامیِ قربانیانِ ماشین مرگِ این سال‌ها هستیم و هم قلبمان سرشار از امید و شوری است که در «زن زندگی آزادی» تجربه می‌کنیم. شاید هیچ‌گاه بیش از این به لحظه‌ی دادخواهی و ازکارانداختن ماشین مرگ و در آغوش کشیدن زندگی نزدیک نبوده و تخیلش نکرده بودیم. بیایید در این برهه‌ی تاریخیِ بیم و امید به سرنوشتِ جوانان پرواز اوکراینی فکر کنیم که ماشین مرگ با آن‌ها چه کرد و «ما» درقبال آن‌ها و دیگر قربانیان چه مسئولیتی داریم. جوانانِ پرواز مانند خیل عظیم ایرانیان، آن هنگام که موهبت زندگی‌ای آزاد، برابر، امن و انسانی از آن‌ها دریغ شده و ناچار به مهاجرت و ترک وطن شدند مرگ را برای بار اول تجربه کردند. ماشین مرگ و زندگی‌ستانی که ایران را همواره برای «خودی»ها خواسته و دستیابی به منافع و فرصت‌های مشروع را مشروط به بیعت با نظام كرده است جوانان را به تزویر، هم‌نوع‌فروشی، بیکاری، خانه‌نشینی، افسردگی، اعتیاد، مهاجرت و سایر اَشکالِ معارضِ زندگی سوق داده است. قربانیان پرواز اوکراینی که از شبحِ مرگ ابتدایی جان سالم به در برده بودند این بار حریفِ زندگی‌ستیزان نشده و به صف طولانی ایرانیانی پیوستند که فرصتِ چرخه‌ی طبیعیِ مرگ و زندگی از آن‌ها ستانده شده است.
ما دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس در آستانه‌ی 18 دی همگام با سایر اقشار و گروه‌های مردم، ضمن محکوم کردن این جنایت فراموش‌ناشدنی، باری دیگر وفاداری‌مان را با آرمان‌های خیزش «زن زندگی آزادی» که دادخواهان را از گوشه‌گوشه‌ی تاریخ و جغرافیای سرکوب و مرگ گرد هم آورده است مورد تأکید قرار می‌دهیم. ما فکر می‌کنیم که مسئولیت اخلاقی و ملی‌مان نسبت به همه‌ی قربانیان این چهار دهه در گرو مقاومتی سرسختانه در برابر ماشین مرگِ حکومتی و امید به متلاشی ساختن آن است؛ مقاومتی که شاید یکی از جلوه‌هایش همبستگی با مطرودان و محذوفان، ماندن در وطنِ ربوده‌شده‌مان علی‌رغم دشواری‌های انکارناپذیرش و سرسختی در برابر وسوسه‌های مهاجرت باشد، شبیه به قطعه‌ای از سرودی که این روزها زمزمه‌اش می‌کنیم: «سفر چرا، بمان و پس بگیر».

#دانشگاه_تربیت‌مدرس
@SocialistL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فراخوان
فراخوان به تظاهرات با حضور در خیابان توسط جوانان در جوانرود
@SocialistL
2024/09/28 05:16:18
Back to Top
HTML Embed Code: