تبعیض ناروا نسبت به جنسیت:
وجود باورهای نادرست و الگوهای رفتاری غلط نسبت به دختران و زنان در جامعه باعث محدودیت این قشر توانمند در جامعه ميشود. بدیهی است تا زمانی که نگاه های کلیشه ای به زنان از بین نرفته و آنان نیز خود توانمندی ها، ظرفیت ها و اثرگذاری های خود را باور نکرده اند، محدودیت ها برایشان در جامعه باقی خواهد ماند. اگرچه در سال های گذشته شاهد افزایش حضور زنان و دختران در بخش های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بودیم و فضای فعالیت برای زنان و نگاه جامعه به این قشر بسیار تلطیف شده است، اما تا رفع کامل محدودیت ها و دستیابی به حقوق اصلی خود، فاصله باقی است.
البته این بدان معنا نیست که نگاه به زنان و مردان باید یکسان باشد اما باید الگوی پرورش و توانمندی افراد جامعه بدون درنظرگرفتن جنسیت نهادیه شود چرا که در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها جمعیت كل را در نظر می گیرند نه نيمه جمعيت يعني مردان را.
به اعتقاد بسياري از صاحب نظران عوامل ایجاد محدودیت ها را برای زنان باید به طور تقریبی 50 به 50 دید؛ نیمی از این محدودیت ها به دلیل الگوهای فرهنگی نادرست جامعه است و نیمی دیگر نیز ناشی از نگاه خود زنان ودختران به توانمندی ها و جایگاه شان است. غلبه نگاه مردسالارانه بر تفکر زنان باعث شده تا خود را همچون جنس ضعیف تلقی کنند که امکان شرکت در بسیاری از فعالیت ها را ندارند. در صورتی که خداوند انسان را توانمند آفریده است و استفاده از این توانایی ها نه تنها باعث تمام شدن و محدودیت توانمندی ها نخواهد شد بلکه توانایی های خدادادی خاتمه پذیر نیست.
وجود باورهای نادرست و الگوهای رفتاری غلط نسبت به دختران و زنان در جامعه باعث محدودیت این قشر توانمند در جامعه ميشود. بدیهی است تا زمانی که نگاه های کلیشه ای به زنان از بین نرفته و آنان نیز خود توانمندی ها، ظرفیت ها و اثرگذاری های خود را باور نکرده اند، محدودیت ها برایشان در جامعه باقی خواهد ماند. اگرچه در سال های گذشته شاهد افزایش حضور زنان و دختران در بخش های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بودیم و فضای فعالیت برای زنان و نگاه جامعه به این قشر بسیار تلطیف شده است، اما تا رفع کامل محدودیت ها و دستیابی به حقوق اصلی خود، فاصله باقی است.
البته این بدان معنا نیست که نگاه به زنان و مردان باید یکسان باشد اما باید الگوی پرورش و توانمندی افراد جامعه بدون درنظرگرفتن جنسیت نهادیه شود چرا که در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها جمعیت كل را در نظر می گیرند نه نيمه جمعيت يعني مردان را.
به اعتقاد بسياري از صاحب نظران عوامل ایجاد محدودیت ها را برای زنان باید به طور تقریبی 50 به 50 دید؛ نیمی از این محدودیت ها به دلیل الگوهای فرهنگی نادرست جامعه است و نیمی دیگر نیز ناشی از نگاه خود زنان ودختران به توانمندی ها و جایگاه شان است. غلبه نگاه مردسالارانه بر تفکر زنان باعث شده تا خود را همچون جنس ضعیف تلقی کنند که امکان شرکت در بسیاری از فعالیت ها را ندارند. در صورتی که خداوند انسان را توانمند آفریده است و استفاده از این توانایی ها نه تنها باعث تمام شدن و محدودیت توانمندی ها نخواهد شد بلکه توانایی های خدادادی خاتمه پذیر نیست.
حریم خصوصی:
مبانی عقلی، اخلاقی و عرفی مواردی را در پیشگیری از نا هنجاري ها تجویز مینماید که حفظ حریم خصوصی میتواند یکی از شمارگان این مبانی باشد. در نتیجه حمايت از حريم خصوصي به راستي حمايت از اهداف مهم انسان است. برخي نيز بر اين باورند كه حريم خصوصي متضمن پناهگاه امن و محفوظي است و مردم در اين مأمن ميتوانند از بازرسي دقيق و نكوهش بار درباره خود در امان باشند. گسترده ايمن و مأمن همان حوزه خصوصي شخص است و او آنجا شرايط زندگي و رفتار خود را شخصاً اداره ميكند.
به سخن ديگر، شخص ميتواند اطلاعات خصوصي و روش حضور خود در اجتماع را هدايت كند و زير چتر حمايت قانون به مقابله با نقص حريم خود برخيزد. در صورت عدم وجود چنین خواسته ای دست آویز شدن به هر وسیله ای برای به دست آوردن حق خود دور از ذهن نیست. چراکه عدم رعایت اینچنین حقی در کنار باقی حقوق از دست رفته، انسان را تحریک مینماید که اعمال ناهنجار را برای به دست آوردن آن هزینه نماید.
مبانی عقلی، اخلاقی و عرفی مواردی را در پیشگیری از نا هنجاري ها تجویز مینماید که حفظ حریم خصوصی میتواند یکی از شمارگان این مبانی باشد. در نتیجه حمايت از حريم خصوصي به راستي حمايت از اهداف مهم انسان است. برخي نيز بر اين باورند كه حريم خصوصي متضمن پناهگاه امن و محفوظي است و مردم در اين مأمن ميتوانند از بازرسي دقيق و نكوهش بار درباره خود در امان باشند. گسترده ايمن و مأمن همان حوزه خصوصي شخص است و او آنجا شرايط زندگي و رفتار خود را شخصاً اداره ميكند.
به سخن ديگر، شخص ميتواند اطلاعات خصوصي و روش حضور خود در اجتماع را هدايت كند و زير چتر حمايت قانون به مقابله با نقص حريم خود برخيزد. در صورت عدم وجود چنین خواسته ای دست آویز شدن به هر وسیله ای برای به دست آوردن حق خود دور از ذهن نیست. چراکه عدم رعایت اینچنین حقی در کنار باقی حقوق از دست رفته، انسان را تحریک مینماید که اعمال ناهنجار را برای به دست آوردن آن هزینه نماید.
مناسب سازی معابر برای معلولان، جانبازان و سالمندان: مناسب سازی محیط و زندگی شهری برای داشتن لحظاتی آرام به همراه رضایتمندی کلیه اقشار بایستی استاندارد لازم را دارا باشد. در همین راستا بسیاری از قوانین برای استاندارد سازی تدوین و ابلاغ میشوند اما تا مرحله اجرا راه بسیار طولانی را بایستی طی نمایند و قوانین مناسب سازی معابر برای معلولان و کم توانان از این قاعده نیز مستثنی نیست. دلیل چنین کم کاری هایی عدم نظارت دقیق از سوی نیروهای ناظر مانند شورای شهر است.
مناسب سازی به معنای ایجاد محیطی بدون مانع و تسهیل دسترسی برای همگان است. همه شهروندان باید بتوانند بدون خطر و ریسک در محیط شهری تردد نمایند و از امکانات شهری استفاده و از کلیه حقوق شهروندی خود نیز برخوردار باشند. ارتقا کیفیک و استاندارد سازی شامل همه افراد جامعه از جمله معلولان، جانبازان و سالمندان شهر نیز می شود. مناسب سازی و رفتارهای مناسب از سوی نهادهای اجرایی با ایجاد ستادها و سازمان های مختلف اجرایی نمی گردد بلکه فقط نیروی نظارتی متعهد با ضمانت اجرایی قوی را از شورای شهر می طلبد.
مناسب سازی به معنای ایجاد محیطی بدون مانع و تسهیل دسترسی برای همگان است. همه شهروندان باید بتوانند بدون خطر و ریسک در محیط شهری تردد نمایند و از امکانات شهری استفاده و از کلیه حقوق شهروندی خود نیز برخوردار باشند. ارتقا کیفیک و استاندارد سازی شامل همه افراد جامعه از جمله معلولان، جانبازان و سالمندان شهر نیز می شود. مناسب سازی و رفتارهای مناسب از سوی نهادهای اجرایی با ایجاد ستادها و سازمان های مختلف اجرایی نمی گردد بلکه فقط نیروی نظارتی متعهد با ضمانت اجرایی قوی را از شورای شهر می طلبد.
فشار اقتصادی به سلامت روان شهروندان آسیب میزند و آنها را افسرده میکند. فشارهای اقتصادی مستقیم بر سلامت روان شهروندان اثر منفی خواهد گذاشت و اگر این مشکلات از یک عدد مشخص افزایش یابد، بسته به میزان تحمل افراد به افزایش استرس، افسردگی و آسیب دیدن سلامت روان منجر خواهد شد.
بروز هر گونه خسارت روانی برای شهروندان به واسطه مشکلات اقتصادی و محیط کار به خانه منتقل خواهد شد و همسر و فرزندان را نیز درگیر بحران خواهد کرد.
مشکلات اقتصادی دورهای موضوع چندان عجیبی نیست، بررسیها در مورد بسياري جوامع نشان میدهد كه در چنین شرایطی، رفتار هايي از نوع اصلاحی و ترمیمی از سوی دولتمردان در دستور کار قرار میگیرد.
بخشهای مختلف در اقتصاد و اجتماع مانند دومینو هستند و با از بین رفتن یکی، دیگری نیز امكان از بین رفتن آن وجود دارد.
بروز هر گونه خسارت روانی برای شهروندان به واسطه مشکلات اقتصادی و محیط کار به خانه منتقل خواهد شد و همسر و فرزندان را نیز درگیر بحران خواهد کرد.
مشکلات اقتصادی دورهای موضوع چندان عجیبی نیست، بررسیها در مورد بسياري جوامع نشان میدهد كه در چنین شرایطی، رفتار هايي از نوع اصلاحی و ترمیمی از سوی دولتمردان در دستور کار قرار میگیرد.
بخشهای مختلف در اقتصاد و اجتماع مانند دومینو هستند و با از بین رفتن یکی، دیگری نیز امكان از بین رفتن آن وجود دارد.
شهروندي و مسئولیت پذیری
در زندگی شهری اشخاص وظایف مختلفی دارند و هر کس در انجام وظیفه خود مسئول است.
مهمترین وظیفه در جامعه شهری عمل به وظیفه انسانی و شهروندی است.
عمل به قانون، همکاری با دیگران، برخورد صمیمی و کریمانه با همشهریان، داشتن صبر و حوصله، خودداری از پیش داوری، کنترل خشم، کمک به همشهریان، رعایت حقوق دیگران از مهم ترین وظایف شهروندی است.
هر کس در زندگی شهری مسئولیتی دارد که لازم است در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشد تا به خوبی بتواند به آن عمل کند.
مهم نیست وظیفه ای که بر عهده ماست کوچک باشد یا بزرگ، مهم اخلاص در انجام كار، صمیمیت و دقت در انجام کار است.
حقوق شهروندی، حقيست برای عموم انسان ها.
در زندگی شهری اشخاص وظایف مختلفی دارند و هر کس در انجام وظیفه خود مسئول است.
مهمترین وظیفه در جامعه شهری عمل به وظیفه انسانی و شهروندی است.
عمل به قانون، همکاری با دیگران، برخورد صمیمی و کریمانه با همشهریان، داشتن صبر و حوصله، خودداری از پیش داوری، کنترل خشم، کمک به همشهریان، رعایت حقوق دیگران از مهم ترین وظایف شهروندی است.
هر کس در زندگی شهری مسئولیتی دارد که لازم است در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشد تا به خوبی بتواند به آن عمل کند.
مهم نیست وظیفه ای که بر عهده ماست کوچک باشد یا بزرگ، مهم اخلاص در انجام كار، صمیمیت و دقت در انجام کار است.
حقوق شهروندی، حقيست برای عموم انسان ها.
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
Telegraph
سی موردی که به رُشدِ عقلانیتِ فردی کمک می کند
1-به خود می گوید: من تولید می کنم، پس هستم؛ 2-حداقل، 15 کتاب در سال می خواند؛ 3-دراُوجِ نزاکت، افکارِ مخالفِ خود را به چالش می کشد؛ 4-مانندِ آلمانی ها، به قُول و قرار حسّاس است؛ 5-انتخاب می کند به چه موضوعی واکنش نشان دهد؛ 6-توانِ قابل توجهی در جمع کردن حرفهای…
شهروندان حق دارند آزادانه يا به واسطه ميثاقي که با دولت دارند، در تصميم گيري ها و مديريت سياسي جامعه مشارکت نمايند. اکثر نظام هاي حاکميتي براي پرهيز از بحران مشارکت، به بومي سازي و سازمان دهي حقوقي مشارکت در عرصه داخلي و بين المللي روي آورده و دريافته اند که هرچه به حضور مردم در تعيين سرنوشت خويش بها دهند، چهره مطلوبي از خود ظاهر مي کنند و هرچه نسبت به پذيرش حق مشارکت مردم سخت گيري و تحريم روا دارند، سيمايي مشارکت ناپذير از خويش، به نمايش گذارده اند. از اين رو، اتخاذ رفتار مناسب دولت در قبال مشارکت شهروندان با باور به انتقال پذيري قدرت، مي تواند معياري مهم در درجه مشروعيت دولت ها تلقي شود. بر اين اساس، دولت نقشي اثربخش در فرآيند مشارکت پذيري مردم و ايجاد جامعه مشارکتي دارد.
عدم شفافيت در اقتصاد موجب شده است تا از يك طرف به دليل نبود نظارت اطلاعاتي کافي، فساد اداري، اقتصادي و مالي هزينههاي سنگيني را بر اقتصاد تحميل نمايد و از طرف ديگر به دليل فقدان اطلاعات و شفافيت در اقتصاد شاهد امكان ناپذيري برنامهريزي صحيح و جامع اقتصادي و متناوب بودن سياستها در اقتصاد باشيم. نبود، كمبود و يا عدم شفافيت اطلاعات در اقتصاد ايران، همواره توسط كارشناسان به عنوان عاملي در جهت فرار از نظارت بر عملكرد بخشهاي فعال در اقتصاد و در نتيجه افزايش فساد اداري عنوان گرديده است. بسياري از مشكلات اقتصادي موجود از جمله توزيع نامناسب منابع كمياب بانكها، افزايش بيرويه مطالبات معوق، افزايش واردات و قاچاق کالاهاي مصرفي، عدم امكان حمايت صحيح از توليد و سرمايهگذاري داخلي، بالا بودن هزينههاي توليد و توزيع، تغييرات ناگهاني و غير قابل كنترل قيمتها، فرار مالیاتی و عدم امکان شناسایی دقیق پایه�های مالیاتی، عدم آموزش و اطلاعات كافي مميزين، وابستگي شديد بودجه به نفت و سهم پائین مالیات از کل درآمدهای عمومی دولت، کاهش اعتبارات عمراني و غيره از جمله پيامدهاي عدم نظارت به دليل ضعف پايگاههاي اطلاعاتي جامع است.
در راستای رونق اقتصاد شهری و با فعال بودن بیش از یکصد صنف در سطح تهران و ديگرشهرهاي كوچك و بزرگ به نظر می رسد تعامل بین اتاق بازرگانی، اتاق اصناف و شورای شهر و شهرداري جهت برپایی نمایشگاه های بین المللی با کشورهای دارای فرهنگ مشترک علاوه بر رونق اقتصادي می تواند بستری باشد برای کارآفرینان اقتصادی تا توانمندی های خود را نمايش دهند.
امنیت در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و قضایی از مفاهیم با ارزش در حیات اجتماعی است. در طول تاریخ بشر، توسعه و رشد، همواره در سایه حداقلی از امنیت فراهم آمده است؛ انسان ها در سایه امنیت به پیشرفت، نوآوری و اختراعات دست یافته اند، اما با توجه به اهمیت زیاد مفهوم امنیت در حیات بشری، قدر آن به اندازه لازم و کافی در جوامع مختلف شناخته نشده است و در بسیاری از موارد، به بهانه های واهی مسئله امنیت، در ابعاد مختلف نادیده گرفته شده است. در حالی که امنیت و احساس امنیت در میان شهروندان، می تواند به پتانسیلی تبدیل شود که افراد یک جامعه، بدون داشتن دغدغه های ناشی از عدم امنیت، به رشد و شکوفایی و توسعه نایل آیند.
بدون تردید می توان اعتقاد داشت که امنیت در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی پیش شرط و پیش نیاز توسعه همه جانبه در کشور است.
بدون تردید می توان اعتقاد داشت که امنیت در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی پیش شرط و پیش نیاز توسعه همه جانبه در کشور است.
یکی از مهمترین نهادهای بنیادین جامعه بشر امروزی، نهاد سیاسی دولت است. تاسیس دولت براساس تأمین نیازها و خدمات عمومی، برقراری نظم و امنیت بنا شده است و از ضروریترین نیازهای مردم میباشد.
دولت دارای یک تشکل سیاسی است و قدرت برتر در داخل مرزها را تعریف مینماید و از طریق مجموعههای دائمی و نهادهای تعریف شده اعمال اقتدار مینماید. در واقع دولت یک جامعه سیاسی نهادین شده متشکل از اجتماعی از انسانها در یک قلمرو محدود و تعریف شده با قدرت عالی است.
نهاد سیاسی دولت: تامین ضروریترین نیاز مردم با هدف کارکردهای: 1- تامین نیازها و خدمات عمومی، 2- برقراری نظم و امنیت، 3- تضمین حقوق و آزادیهای شهروندان را بر عهده دارد.
منشا حاکمیت: منظور از این اصطلاح سرچشمه اقتدار فرمانروایان میباشد که به دو دسته حاکمیت الهی و حاکمیت مردمی تقسیم میشود.
نظریه حاکمیت الهی (تئوکراتیک یا حاكميت دینی یا مذهبی) بر این نظر استوار هستند که حاکمیت خارج از اراده بشر میباشد و منشاء آن ماورایی است.
نظریه حاکمیت مردمی- ملی (دموکراتیک یا حاکمیت مردم یا حاکمیت ملی یا خود حاکم یا خودآیین یا اراده عموم یا کل مردم یا حاکمیت تقسیم شده) بر این نظر استوار است که حق فرمانروایی متعلق به مردم است و منشاء آن به بنیان های فکری و فلسفی یونان باستان و عصر پس از اصلاحات مذهبی در غرب برمیگردد. در عصر مذکور حاکمیت از سیر خدامحورانه به انسان محورانه انتقال یافت و منجر به شکلگیری پدیده لیبرالیسم یا آزادی خواهی و اومانیسم یا انسانگرایی شد.
تفاوت منشا حاکمیت الهی و حاکمیت مردمی:
در حکومت دینی: دین، مذهب، خدا، ماوراء حاكم است و خدامحورى مركز حاكميت است.
دموکراسی: اومانیسم، انسان، انسانگرایی، خودآیین، اراده عموم حاكميت را از آن مردم ميداند و منشأ مردمي و شهروندي دارد.
دولت دارای یک تشکل سیاسی است و قدرت برتر در داخل مرزها را تعریف مینماید و از طریق مجموعههای دائمی و نهادهای تعریف شده اعمال اقتدار مینماید. در واقع دولت یک جامعه سیاسی نهادین شده متشکل از اجتماعی از انسانها در یک قلمرو محدود و تعریف شده با قدرت عالی است.
نهاد سیاسی دولت: تامین ضروریترین نیاز مردم با هدف کارکردهای: 1- تامین نیازها و خدمات عمومی، 2- برقراری نظم و امنیت، 3- تضمین حقوق و آزادیهای شهروندان را بر عهده دارد.
منشا حاکمیت: منظور از این اصطلاح سرچشمه اقتدار فرمانروایان میباشد که به دو دسته حاکمیت الهی و حاکمیت مردمی تقسیم میشود.
نظریه حاکمیت الهی (تئوکراتیک یا حاكميت دینی یا مذهبی) بر این نظر استوار هستند که حاکمیت خارج از اراده بشر میباشد و منشاء آن ماورایی است.
نظریه حاکمیت مردمی- ملی (دموکراتیک یا حاکمیت مردم یا حاکمیت ملی یا خود حاکم یا خودآیین یا اراده عموم یا کل مردم یا حاکمیت تقسیم شده) بر این نظر استوار است که حق فرمانروایی متعلق به مردم است و منشاء آن به بنیان های فکری و فلسفی یونان باستان و عصر پس از اصلاحات مذهبی در غرب برمیگردد. در عصر مذکور حاکمیت از سیر خدامحورانه به انسان محورانه انتقال یافت و منجر به شکلگیری پدیده لیبرالیسم یا آزادی خواهی و اومانیسم یا انسانگرایی شد.
تفاوت منشا حاکمیت الهی و حاکمیت مردمی:
در حکومت دینی: دین، مذهب، خدا، ماوراء حاكم است و خدامحورى مركز حاكميت است.
دموکراسی: اومانیسم، انسان، انسانگرایی، خودآیین، اراده عموم حاكميت را از آن مردم ميداند و منشأ مردمي و شهروندي دارد.
حق آموزش از جمله حق هايي است که کمتر به اهميت بنيادين آن توجه ميشود. بيشتر اسناد و قواعد حقوقي اين حق را در زمره حقوق فرهنگي بشر ميدانند و بيشتر حقوقدانان نيز اين حق را در همين قلمرو دانسته اند، غافل از آن که اين حق في نفسه در ميان سلسله مراتب قواعد حقوقي چه منزلت و مقامي دارد.
حق آموزش به عنوان سازنده زيربنايي فهم و درک انساني در تحقق ديگر قواعد حقوقي، از جمله آزادي انديشه، بيان و مذهب، از منزلتي بسيار رفيع در ميان ساير قواعد حقوق انساني برخوردار است.
با عنايت به مفاد اسناد و قواعد حقوقي مي توان دست کم در سطوح ابتدايي آموزش، اين حق را واجد وصف آمرانه دانست.
حق آموزش به عنوان سازنده زيربنايي فهم و درک انساني در تحقق ديگر قواعد حقوقي، از جمله آزادي انديشه، بيان و مذهب، از منزلتي بسيار رفيع در ميان ساير قواعد حقوق انساني برخوردار است.
با عنايت به مفاد اسناد و قواعد حقوقي مي توان دست کم در سطوح ابتدايي آموزش، اين حق را واجد وصف آمرانه دانست.
انتقادگری و انتقادپذیری
انتقادگری و انتقادپذیری اصل اساسی تعاملات مؤثر میان شهروندان است. آنان باید توانایی داشته باشند تا فعل و انفعالات جامعه را مورد مداقه قرار دهند و سپس هرگونه تحلیل فکری منظم و منطقی جهت بهبود فرآیندها را ارایه دهند. انتقادپذیری نیز به معنای توانایی تحلیل نظر دیگران و سپس درک منطق و مفهوم پیاده و پذیرش و یا رد آن است.
تا چه حدافراد جامعه ما، شهروندان، كارمندان ادارات و مديران دولتي به اين نوع نگرش اعتقاد دارند و عمل مي نمايند؟!؟!
انتقادگری و انتقادپذیری اصل اساسی تعاملات مؤثر میان شهروندان است. آنان باید توانایی داشته باشند تا فعل و انفعالات جامعه را مورد مداقه قرار دهند و سپس هرگونه تحلیل فکری منظم و منطقی جهت بهبود فرآیندها را ارایه دهند. انتقادپذیری نیز به معنای توانایی تحلیل نظر دیگران و سپس درک منطق و مفهوم پیاده و پذیرش و یا رد آن است.
تا چه حدافراد جامعه ما، شهروندان، كارمندان ادارات و مديران دولتي به اين نوع نگرش اعتقاد دارند و عمل مي نمايند؟!؟!
.
.
شهروند و حقوق شهروندی گاهی آنقدر کلی مطرح شده است که این تصور را به وجود می آورد که همه ساکنان شهر نیازهای یکسانی دارند و یا توانایی آنها برای مطالبه خواسته هایشان برابر است. کودکان شهروندانی هستند که می توان گفت در سکوت به زندگی در شهر می پردازند. آنها هنوز با بسیاری از مسائل اجتماعی پیرامون خود ناآشنا هستند و در ابتدای راه جستجو و کشف محیط زندگی خود قرار دارند. بنابراین حمایت از حقوق این شهروندان کوچک و آموزش مسائل مربوط به زندگی شهری به آنها باید در اولویت کاری و دغدغه ذهنی فعالان اجتماعی قرار گیرد.
#iran #peace #love #justice
#tehran #Social_Rights_Citizenship_rights #Social_Rights #Citizenship_rights
#ايران #صلح #عشق #عدالت #آرامش
#تعادل #تعامل #توسعه #حقوق_شهروندي #شهروند #حق #حقوق #اجتماع #جامعه
https://www.instagram.com/socialrightscitizenshiprights
.
شهروند و حقوق شهروندی گاهی آنقدر کلی مطرح شده است که این تصور را به وجود می آورد که همه ساکنان شهر نیازهای یکسانی دارند و یا توانایی آنها برای مطالبه خواسته هایشان برابر است. کودکان شهروندانی هستند که می توان گفت در سکوت به زندگی در شهر می پردازند. آنها هنوز با بسیاری از مسائل اجتماعی پیرامون خود ناآشنا هستند و در ابتدای راه جستجو و کشف محیط زندگی خود قرار دارند. بنابراین حمایت از حقوق این شهروندان کوچک و آموزش مسائل مربوط به زندگی شهری به آنها باید در اولویت کاری و دغدغه ذهنی فعالان اجتماعی قرار گیرد.
#iran #peace #love #justice
#tehran #Social_Rights_Citizenship_rights #Social_Rights #Citizenship_rights
#ايران #صلح #عشق #عدالت #آرامش
#تعادل #تعامل #توسعه #حقوق_شهروندي #شهروند #حق #حقوق #اجتماع #جامعه
https://www.instagram.com/socialrightscitizenshiprights
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
Telegraph
میراثِ آنگلا مِرکل در حکمرانی
مهمترین ویژگی مثبتِ آنگلا مرکل، جمله بندیهای اوست: نسبی، کوتاه، شخصِ سوم، مؤدب، غیرمستقیم، با ثبات، با اعتماد به نفس، ملایم و امیدوار. واژهها و جمله بندیها، اعماقِ فکری و روحی یک فرد را نمایان میکنند و درعین حال، شاید دقیقترین روش برای شناخت انسان…
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
Telegraph
هانس گِنشر : وزیرِ خارجه ای نمونه
تفاوتِ میان گِنشر (Hans-Dietrich Genscher) (وزیر خارجه آلمان 1992-1979) و طارق عزیز (وزیر خارجه و عضو شورای رهبری عراق 2003-1979) در این است که گنشر برای آرمان های آلمان، زندگی خود را وقف کرد ولی طارق عزیز برای تحققِ امیالِ صدام، عمری را بیهوده سپری نمود.…
Forwarded from سخنرانیها
✍️ مهران صولتی
🖊 چرا ژاپنی ها آموختند ولی ایرانی ها خروشیدند؟!
( مواجهه متفاوت ایران و ژاپن با غرب )
☘️ محمدرضا سرکار آرانی استاد دانشگاه ناگویا در جلد اول کتاب" در تمنای یادگیری" که به ذکر تجربیات او از اقامت و تدریس در دانشگاه های ژاپن در حوزه آموزش و پرورش اختصاص دارد به بیان یک تفاوت میان برخورد ژاپن و ایران با پدیده تجدد می پردازد؛ این که ژاپنی ها با سکوت، تامل و اشتیاق برای یادگیری با مدرنیته مواجه شدند در حالی که ایرانیان با هیاهو، جسارت و توهم دانایی! سرکار آرانی از راز این تفاوت می پرسد و اکنون در این یادداشت قرار است به این پرسش پاسخ دهیم که؛ چرا مواجهه ایرانیان با مدرنیته تا این حد غوغا زده بوده است؟!
@sokhanranihaa
✅ افتخاری به نام تمدن کهن: ایرانیان همواره به تمدنی دیرینه با صبغه ایرانی- اسلامی بالیده اند و خود را در زمره متمدن ترین مردمان جهان تلقی کرده اند. این روحیه اگر چه در ظاهر ناشی از اعتماد به نفس ایرانیان به نظر می رسد ولی در بطن خود نشانه ای است از اشراف به عقب ماندن از کاروان پیشرفت جهان! به عبارت دیگر این رویکرد بیشتر نوعی مکانیسم دفاعی است که در همه دوره ها سابقه داشته است. از نقدهای شاه نسبت به دموکراسی در غرب تا اطلاق نفسانیات به آن در دوران بعد از انقلاب، همه و همه در حقیقت واکنش جامعه ای بوده است که می کوشیده تا راز عقب ماندگی خود را به این شیوه ساده سازی کند!
✅ تعطیلات در تاریخ: آن زمانی که غرب می کوشید تا تسخیر جهان را تئوریزه کند ایرانیان به تعبیر شایگان در تعطیلات تاریخ بودند. بعد از بیداری هم بیشتر دیدگان شان به جمال تکنولوژی خیره ماند تا علمی که مولد و موجد آن بود. خرید تکنولوژی به وسیله پول نفت هم به توهم توسعه یافتگی دامن زد، حال آن که ما همچنان انسان و جامعه ای پیشامدرن را پیش رو داشتیم. واردات فراورده های غربی در هر دو دوره قبل و بعد از انقلاب به رغم تفاوت های ظاهری در این نکته مشترک بود که ما را دچار توهم بی نیازی از فراگیری فلسفه و علم مدرن به مثابه ماده اولیه مدرنیته می کرد!
✅ سودای پیمودن مسیر میان بر: آگاهی نسبت به عقب ماندن از غرب که در پی شکست از روسیه تزاری حاصل شد خیال کشف راه میان بر را در ذهن ایرانیان ایجاد کرد. البته شکاف با غرب هم، چنان ژرف شده بود که دعوت به تامل در مبانی مدرنیته هواداری نمی یافت. شرایط اضطراری ایجاب می کرد که طرحی نو در انداخته و راهی میان بر گشوده شود. بومی گرایی جهان سومی در دوران پیش از انقلاب و تمدن سازی در زمانه بعد از انقلاب در زمره تلاش های ناکامی بود که بیش از همه رنگ و بوی ایدئولوژی داشت. بعد از آن این توهم در سایه غرب گریزی یا غرب ستیزی همچنان ادامه یافت!
✅ هویت یابی در برابر یک تهاجم: شوربختانه ایرانیان نخست نه با علم مدرن بلکه با ایدئولوژی های غربی مواجه شدند. بدتر آن که این روایت های ایدئولوژیک هم نازل ترین ها در میان لیبرالیسم، مارکسیسم و ناسیونالیسم بودند. ایدئولوژی ها از آن جا که برای تصرف و تسخیر آمده بودند کمکی به دغدغه حقیقت یابی ایرانیان نکردند. به جای آن هویت ایرانی را تحریک کردند تا در واکنش، از سنت تیغی ایدئولوژیک برای مقابله مناسب با این هجوم بتراشد! این چنین بود که ایرانیان در نزاع ایدئولوژی ها نه تنها غرب را نشناختند بلکه در بازخوانی سنت در افق مدرنیته نیز ناکام ماندند!
🔹 نکته پایانی: در دو سده گذشته بازار ستیز با سنت یا مدرنیته در ایران بسیار داغ بوده است، به طوری که در این مدت نه اسلام را به درستی شناخته ایم و نه غرب را! تجربه سکوت ژاپنی ها در مواجهه با دنیای جدید نشان داد که توسعه تنها به بهای تواضع، تامل و شوق به یادگیری تجربه های جدید به دست می آید!
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @solati_mehran
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🖊 چرا ژاپنی ها آموختند ولی ایرانی ها خروشیدند؟!
( مواجهه متفاوت ایران و ژاپن با غرب )
☘️ محمدرضا سرکار آرانی استاد دانشگاه ناگویا در جلد اول کتاب" در تمنای یادگیری" که به ذکر تجربیات او از اقامت و تدریس در دانشگاه های ژاپن در حوزه آموزش و پرورش اختصاص دارد به بیان یک تفاوت میان برخورد ژاپن و ایران با پدیده تجدد می پردازد؛ این که ژاپنی ها با سکوت، تامل و اشتیاق برای یادگیری با مدرنیته مواجه شدند در حالی که ایرانیان با هیاهو، جسارت و توهم دانایی! سرکار آرانی از راز این تفاوت می پرسد و اکنون در این یادداشت قرار است به این پرسش پاسخ دهیم که؛ چرا مواجهه ایرانیان با مدرنیته تا این حد غوغا زده بوده است؟!
@sokhanranihaa
✅ افتخاری به نام تمدن کهن: ایرانیان همواره به تمدنی دیرینه با صبغه ایرانی- اسلامی بالیده اند و خود را در زمره متمدن ترین مردمان جهان تلقی کرده اند. این روحیه اگر چه در ظاهر ناشی از اعتماد به نفس ایرانیان به نظر می رسد ولی در بطن خود نشانه ای است از اشراف به عقب ماندن از کاروان پیشرفت جهان! به عبارت دیگر این رویکرد بیشتر نوعی مکانیسم دفاعی است که در همه دوره ها سابقه داشته است. از نقدهای شاه نسبت به دموکراسی در غرب تا اطلاق نفسانیات به آن در دوران بعد از انقلاب، همه و همه در حقیقت واکنش جامعه ای بوده است که می کوشیده تا راز عقب ماندگی خود را به این شیوه ساده سازی کند!
✅ تعطیلات در تاریخ: آن زمانی که غرب می کوشید تا تسخیر جهان را تئوریزه کند ایرانیان به تعبیر شایگان در تعطیلات تاریخ بودند. بعد از بیداری هم بیشتر دیدگان شان به جمال تکنولوژی خیره ماند تا علمی که مولد و موجد آن بود. خرید تکنولوژی به وسیله پول نفت هم به توهم توسعه یافتگی دامن زد، حال آن که ما همچنان انسان و جامعه ای پیشامدرن را پیش رو داشتیم. واردات فراورده های غربی در هر دو دوره قبل و بعد از انقلاب به رغم تفاوت های ظاهری در این نکته مشترک بود که ما را دچار توهم بی نیازی از فراگیری فلسفه و علم مدرن به مثابه ماده اولیه مدرنیته می کرد!
✅ سودای پیمودن مسیر میان بر: آگاهی نسبت به عقب ماندن از غرب که در پی شکست از روسیه تزاری حاصل شد خیال کشف راه میان بر را در ذهن ایرانیان ایجاد کرد. البته شکاف با غرب هم، چنان ژرف شده بود که دعوت به تامل در مبانی مدرنیته هواداری نمی یافت. شرایط اضطراری ایجاب می کرد که طرحی نو در انداخته و راهی میان بر گشوده شود. بومی گرایی جهان سومی در دوران پیش از انقلاب و تمدن سازی در زمانه بعد از انقلاب در زمره تلاش های ناکامی بود که بیش از همه رنگ و بوی ایدئولوژی داشت. بعد از آن این توهم در سایه غرب گریزی یا غرب ستیزی همچنان ادامه یافت!
✅ هویت یابی در برابر یک تهاجم: شوربختانه ایرانیان نخست نه با علم مدرن بلکه با ایدئولوژی های غربی مواجه شدند. بدتر آن که این روایت های ایدئولوژیک هم نازل ترین ها در میان لیبرالیسم، مارکسیسم و ناسیونالیسم بودند. ایدئولوژی ها از آن جا که برای تصرف و تسخیر آمده بودند کمکی به دغدغه حقیقت یابی ایرانیان نکردند. به جای آن هویت ایرانی را تحریک کردند تا در واکنش، از سنت تیغی ایدئولوژیک برای مقابله مناسب با این هجوم بتراشد! این چنین بود که ایرانیان در نزاع ایدئولوژی ها نه تنها غرب را نشناختند بلکه در بازخوانی سنت در افق مدرنیته نیز ناکام ماندند!
🔹 نکته پایانی: در دو سده گذشته بازار ستیز با سنت یا مدرنیته در ایران بسیار داغ بوده است، به طوری که در این مدت نه اسلام را به درستی شناخته ایم و نه غرب را! تجربه سکوت ژاپنی ها در مواجهه با دنیای جدید نشان داد که توسعه تنها به بهای تواضع، تامل و شوق به یادگیری تجربه های جدید به دست می آید!
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @solati_mehran
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Forwarded from Amir Amani (Amir Amani)
انگیزه شکل گیری نا هنجاری.pdf
128.3 KB
گفتاری در باب انگیزه های شکل گیری ناهنجاری
در پس ظهور و بروز هنجارها و ناهنجاری¬ها سال¬هاست که با وضع قواعد و ابزارهای مختلف داعیان صلح براین اندیشه هستند تا مانعی بر سر راه اعمال ناهنجار ایجاد نمایند …
…
با بررسی عوامل ایجاد ناهنجاری و راه کارهای متزلزل کردن این عوامل به این مهم دست یابد
….
اکثر رفتار های اجتماعی در تمامی جوامع و فرهنگ ها معنی دار هستند و به آن¬ها به عنوان رفتارهای جامعه پسند یا جامعه¬ستیز توجه خاصی میشود.
….
پیشگیری اجتماعی به اقدامی مناسب اطلاق میگردد که قبل از وقوع پدیده ناهنجار تدبیرنموده باشد. این اقدامات میتواند از طریق کاهش، حذف و خنثی سازی عوامل متعدد فردی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و... به وقوع بپیوندد.
….
تحمل پذیری علاوه بر این که در جوامع بایستی وجود داشته باشد و گسترش یابد، فرهنگی زمینه ساز و از ابزارآلات به وجود آورنده است.
https://www.tg-me.com/AmirAmaniCounselor
در پس ظهور و بروز هنجارها و ناهنجاری¬ها سال¬هاست که با وضع قواعد و ابزارهای مختلف داعیان صلح براین اندیشه هستند تا مانعی بر سر راه اعمال ناهنجار ایجاد نمایند …
…
با بررسی عوامل ایجاد ناهنجاری و راه کارهای متزلزل کردن این عوامل به این مهم دست یابد
….
اکثر رفتار های اجتماعی در تمامی جوامع و فرهنگ ها معنی دار هستند و به آن¬ها به عنوان رفتارهای جامعه پسند یا جامعه¬ستیز توجه خاصی میشود.
….
پیشگیری اجتماعی به اقدامی مناسب اطلاق میگردد که قبل از وقوع پدیده ناهنجار تدبیرنموده باشد. این اقدامات میتواند از طریق کاهش، حذف و خنثی سازی عوامل متعدد فردی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و... به وقوع بپیوندد.
….
تحمل پذیری علاوه بر این که در جوامع بایستی وجود داشته باشد و گسترش یابد، فرهنگی زمینه ساز و از ابزارآلات به وجود آورنده است.
https://www.tg-me.com/AmirAmaniCounselor
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
Telegraph
چرا میان افراد در جامعۀ ما این قدر اصطکاک وجود دارد؟ سی علّت
۱. فقدان آموزشِ قبول کردن تفاوت های یکدیگر در دورانِ دبستان؛ ۲. دلبستگی عمیق به نفر اول بودن و همه جا دیده شدن؛ ۳. تربیت عمدتاً احساسی در خانواده؛ ۴. ارزیابی کردنِ افراد و موضوعات بدون Fact؛ ۵. لذتِ قابل توجه از بدگویی وغیبت کردن؛ ۶. فقدان شکل گیری اعتماد…
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
سی ویژگی افرادِ حیلهگر
محمود سریعالقلم
۱. مهم ترین موضوع در حرف، واکنش و عملِ شخصِ حیله گر، در نهایت حفظ و ترویج خودش است؛
۲. دهها شخصیت دارد؛
۳. تا میتواند وعده میدهد چون به درستی میداند عمومِ مخاطبان حافظۀ کوتاه مدت دارند؛
۴. به هیچ اصول ثابتی پایبند نیست و استعداد U-turn های مکرر در جهان بینی را دارد؛
۵. معقول بودن را هنرمندانه به نمایش میگذارد؛
۶. جز به سِمَت وامکاناتِ ناشی از سِمَت، وفاداری دائمی دیگری ندارد؛
۷. کلمات دلنشین، مهمترین سرمایۀ حیله گران است؛
۸. به تناسبِ مخاطب، ظاهرِ خود را تنظیم میکند و دنبال مرید است؛
۹. دائما در حال رصد کردن اوضاع برای فرصت طلبی و حفظِ منافع خودش است؛
۱۰. کانونیترین هنر حیلهگر، مخفی کردن خودِ واقعی است؛
۱۱. با آنچه میگوید و نمیگوید، خودِ واقعی را مخفی میکند؛
۱۲. به تناسب مخاطب، واژگان خود را تغییر میدهد؛
۱۳. از این واژهها بسیار استفاده میکند: انسانیت، عدالت، صداقت؛
۱۴. خیلی ناجوانمردانه اطرافیان خود را حذف میکند؛
۱۵. رصد میکند تا آنچه مخاطب دوست دارد بشنود را، به او بگوید؛
۱۶. نهایت تلاش را به کار میگیرد تا مخاطب با حال قضاوت کند و گذشته را فراموش کند؛
۱۷. دومین سرمایۀ حیلهگر این است که عامه معمولا گذشته را فراموش میکنند؛
۱۸. منحنی عملکرد او سینوسی است چون در پی حقیقت نیست؛
۱۹. حیلهگری در طبیعت و DNA اوست؛
۲۰. دو «نیرو» در ناخودآگاه او همیشه فعال است: تصاحب مقام و دسترسی به پول و امکانات؛
۲۱. به جز مقام، شهرت و پول، عمومِ مدارهای دیگرِ لذت در وجود او خاموش است؛
۲۲. فرصتها را شکار میکند تا در صحنۀ تئاتر بماند؛
۲۳. کلیدیترین کاری که با دیگران دارد: ساختنِ «ذهنیتهای» جدید برای آنها؛
۲۴. یکی در میان، جملاتی میگوید تا مخاطب را نسبت به نیات خود سِحر کند؛
۲۵. از طریق بازی با واژگان و مفاهیم، اوضاع را امیدوار کننده ترسیم میکند؛
۲۶. توهم و fact را با هم مخلوط میکند تا مخاطب را گیج کند؛
۲۷. از پرداختن به موضوعات و مشکلات کانونی طفره میرود؛
۲۸. بو میکشد تا به کانونهای قدرت و ثروت نزدیک شود و بماند؛
۲۹. عامدانه تلاش میکند بخشهایی از هر موضوع و داستانی را از دید مخاطب مخفی نگه دارد؛
۳۰. عامدانه سعی میکند دیگران در مورد سخنان و عملکرد او سریع به جمعبندی برسند.
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam
محمود سریعالقلم
۱. مهم ترین موضوع در حرف، واکنش و عملِ شخصِ حیله گر، در نهایت حفظ و ترویج خودش است؛
۲. دهها شخصیت دارد؛
۳. تا میتواند وعده میدهد چون به درستی میداند عمومِ مخاطبان حافظۀ کوتاه مدت دارند؛
۴. به هیچ اصول ثابتی پایبند نیست و استعداد U-turn های مکرر در جهان بینی را دارد؛
۵. معقول بودن را هنرمندانه به نمایش میگذارد؛
۶. جز به سِمَت وامکاناتِ ناشی از سِمَت، وفاداری دائمی دیگری ندارد؛
۷. کلمات دلنشین، مهمترین سرمایۀ حیله گران است؛
۸. به تناسبِ مخاطب، ظاهرِ خود را تنظیم میکند و دنبال مرید است؛
۹. دائما در حال رصد کردن اوضاع برای فرصت طلبی و حفظِ منافع خودش است؛
۱۰. کانونیترین هنر حیلهگر، مخفی کردن خودِ واقعی است؛
۱۱. با آنچه میگوید و نمیگوید، خودِ واقعی را مخفی میکند؛
۱۲. به تناسب مخاطب، واژگان خود را تغییر میدهد؛
۱۳. از این واژهها بسیار استفاده میکند: انسانیت، عدالت، صداقت؛
۱۴. خیلی ناجوانمردانه اطرافیان خود را حذف میکند؛
۱۵. رصد میکند تا آنچه مخاطب دوست دارد بشنود را، به او بگوید؛
۱۶. نهایت تلاش را به کار میگیرد تا مخاطب با حال قضاوت کند و گذشته را فراموش کند؛
۱۷. دومین سرمایۀ حیلهگر این است که عامه معمولا گذشته را فراموش میکنند؛
۱۸. منحنی عملکرد او سینوسی است چون در پی حقیقت نیست؛
۱۹. حیلهگری در طبیعت و DNA اوست؛
۲۰. دو «نیرو» در ناخودآگاه او همیشه فعال است: تصاحب مقام و دسترسی به پول و امکانات؛
۲۱. به جز مقام، شهرت و پول، عمومِ مدارهای دیگرِ لذت در وجود او خاموش است؛
۲۲. فرصتها را شکار میکند تا در صحنۀ تئاتر بماند؛
۲۳. کلیدیترین کاری که با دیگران دارد: ساختنِ «ذهنیتهای» جدید برای آنها؛
۲۴. یکی در میان، جملاتی میگوید تا مخاطب را نسبت به نیات خود سِحر کند؛
۲۵. از طریق بازی با واژگان و مفاهیم، اوضاع را امیدوار کننده ترسیم میکند؛
۲۶. توهم و fact را با هم مخلوط میکند تا مخاطب را گیج کند؛
۲۷. از پرداختن به موضوعات و مشکلات کانونی طفره میرود؛
۲۸. بو میکشد تا به کانونهای قدرت و ثروت نزدیک شود و بماند؛
۲۹. عامدانه تلاش میکند بخشهایی از هر موضوع و داستانی را از دید مخاطب مخفی نگه دارد؛
۳۰. عامدانه سعی میکند دیگران در مورد سخنان و عملکرد او سریع به جمعبندی برسند.
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
@sariolghalam