با پریروی پریزاد به گلگشت بهار
ناپدید از نظر خلق بیک بار شویم

بلبل آشفته و مستانه سراید غزلی
مست و آشفتۀ آن بادۀ گلنار شویم

#شاطرعباس_صبوحی

@sheronegarehayeparsii

برخیز که ساقی اندرآمد
وان جان هزار دلبر آمد

آن جان و جهان رسید
و از وی صد جان جهان مصور آمد

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی
که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی

#حافظ

@sheronegarehayeparsii

صبح است و نسیمِ روی ماهِ دل‌بند
عطرِ خوشِ چای زعفرانی با قند

من عاشقِ روزهای فروردینم
خورشید سلام می‌دهد با لبخند

#صفیه_قومنجانی

@sheronegarehayeparsii

هوا هوای بهار است و باده باده ناب
به خنده خنده بنوشیم و جرعه جرعه شراب

در این پیاله ندانم چه ریختی پیداست
که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب

#فریدون_مشیری

@sheronegarehayeparsii

نارفته به شاهراه وصلت گامی
نایافته از حسن جمالت کامی

ناگاه شنیدم ز فلک پیغامی:
کز خم فراق نوش بادت جامی!

#رودکی

@sheronegarehayeparsii

بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دل‌افروز خوش است

از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

#خیام

@sheronegarehayeparsii

ما لالهٔ آن باغ و بهاریم که در صبح
بر باد رود شبنم شادی ز نسیمش

آن دل که در او شعله زند مهر جمالش
در سایهٔ طوبی تو آسیب جحیمش

#عرفی_شیرازی

@sheronegarehayeparsii

چون مهر تو میتوان نهان ورزیدن
باید ز چه رسوای جهان گردیدن

گوئی که نمی‌توانیم دید آری
با غیر تو را نمی‌توانم دیدن

#محتشم_کاشانی

@sheronegarehayeparsii

مستی و عاشقی و جوانی و یار ما
نوروز و نوبهار و حمل می‌زند صلا

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

تو صبح عالم‌افروزی و
من شمع سحرگاهی
گريبان باز كن در صبح
تا من جان برافشانم

#صائب_تبریزی

@sheronegarehayeparsii

امروز به خشک جان تو مهمان منی
جان پیش کشم چرا که جانان منی

پیشت به دمی ز درد تو خواهم مرد
دردت بکشم بیا که درمان منی

#خاقانی

@sheronegarehayeparsii

« ای ساقی خوش منظر مست می نابم کن
روی چو مهت بنمای بیهوش و خرابم کن»

خواهی که در این عالم یک عمر کنم شاهی
در خیل غلامانت یک روز حسابم کن

#فروغی_بسطامی

@sheronegarehayeparsii

در وصل جمالش گل خندان منست
در هجر خیالش دل و ایمان منست

دل با من ومن با دل ازو درجنگیم
هریک گوئیم که آن صنم آن منست

#مولانا

@sheronegarehayeparsii

تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من
شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من

بس که شد گل گل تنم از داغهای آتشین
می‌کند کار سمندر، بلبل بستان من

#شیخ_بهایی

@sheronegarehayeparsii

وصف زلف یار عاجز می کند تقریر را
دوری این راه، کوته می کند شبگیر را

چشم حیران راست دایم حسن در مد نظر
عکس پا بر جا بود آیینه تصویر را

#صائب_تبریزی

@sheronegarehayeparsii

پشت سر، خاطره‌ی کودکی‌ام جا مانده
یک نفر در دل من هست که تنها مانده

#سیده_‌تکتم_حسینی

@sheronegarehayeparsii

ای دل عبث مخور غم دنیا را
فکرت مکن نیامده فردا را

#پروین_اعتصامی

@sheronegarehayeparsii