•| شرحِــ🇵🇸ــعـشـق |•
. گفت: نگذار کسی بداند ما چه جوری همدیگر را دوست داریم. نگذار کسی بفهمد عشق یعنی چی، خب؟ گفتم: خب. گفت: این چیزها فقط مال من و توست، خب؟ گفتم: خب. بندبند انگشتهام را میبوسید و میگفت خب؟ و من فقط نگاهش میکردم. اینهمه قشنگی کجای خلقت پنهان شده بود که…
.
دارم رفته رفته تبدیل به آدمی میشوم
که به فکر کردن فکر میکند.
حالا فکر کردن برای من عادت شده.
هدف شده. همهاش دلم میخواهد بنشینم
و فکر کنم. مهم نیست که دستهام
به چه کاری مشغولند.
ـ سمفونی مردگان..
عباس معروفی
#کتابچه
#شرحعشقما..
.
دارم رفته رفته تبدیل به آدمی میشوم
که به فکر کردن فکر میکند.
حالا فکر کردن برای من عادت شده.
هدف شده. همهاش دلم میخواهد بنشینم
و فکر کنم. مهم نیست که دستهام
به چه کاری مشغولند.
ـ سمفونی مردگان..
عباس معروفی
#کتابچه
#شرحعشقما..
.
Forwarded from •| شرحِــ🇵🇸ــعـشـق |•
.
زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند
خدیجهس چشمهای مصطفیص را خوب باور داشت
میان قوم خود شان و مقام او فراوان بود
ولی نزد پیمبر عزتی چندین برابر داشت
#اسعداللهایامکم
.
زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند
خدیجهس چشمهای مصطفیص را خوب باور داشت
میان قوم خود شان و مقام او فراوان بود
ولی نزد پیمبر عزتی چندین برابر داشت
#اسعداللهایامکم
.
•| شرحِــ🇵🇸ــعـشـق |•
. وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ ۚ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ وَ اوست که باران را پس از این که مردم از آن ناامید شدند فرو میفرستد و او سرپرست و یار [واقعی] و ستوده است. | ۲۸ شوری | #إقـرا #والسلام…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
چنانم در دلی حاضر که جان در جسم و خون در رگ
فراموشم نهای وقتی که دیگر وقت یاد آیی
| سعدی |
#شاعرانه
.
چنانم در دلی حاضر که جان در جسم و خون در رگ
فراموشم نهای وقتی که دیگر وقت یاد آیی
| سعدی |
#شاعرانه
.
•| شرحِــ🇵🇸ــعـشـق |•
. چنانم در دلی حاضر که جان در جسم و خون در رگ فراموشم نهای وقتی که دیگر وقت یاد آیی | سعدی | #شاعرانه .
سعدی در ادامهشم حق میگه که "شبی خوش هر که میخواهد که با جانان به روز آرد / بسی شب روز گرداند به تاریکی و تنهایی"