Telegram Web Link
دنیای بزرگسالی برای قلب گنجیشکیم زیادی بزرگه!:(
نمیدونم شاید مسخره بنظر برسه ولی قشنگ‌تر از بوسیده شدن و بغل شدن اینه که طرف مقابلت محو صورتت بشه،حس میکنم کسی که زل میزنه به صورتت و اجزای صورتت رو مرور میکنه و چشماش برق میزنه واقعا دوستت داره...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یِه حالی نپُرسیدی از حال و روزَم،
یادِت نیست یِه روزی عَزیز تو بودَم!🥲❤️‍🩹
#کلیپ‌غمگین 🖤
#Zalem🎥
----------------------------------
سلام بر قلبی که قبل از خواب درد می‌کشد
و به وسعت دنیا می‌گرید
و کسی آن را احساس نمی‌کند!(:
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اسم سریال: آنه با یک ئی/قسمت ششم{فصل دوم}🙋‍♀
🍁ژانر: درام، عاشقانه، تاریخی
🧩ساخت:2017|کارگردان: مویرا ولی-بیکت
بازیگران: امی‌بث مک‌نالتی💛 دالیلا بلا💛
لوکاس جید زومان💛 جرالدین جیمز💛

🗒خلاصه: آن که مجبورا موهاشو کوتاه کرده، اصلا با این قضیه کنار نمیاد و خیلی ناراحته! گیلبرت و دوستش سباستین به شهر اومدن و گیلبرت بعد مدت‌ها به مدرسه برمیگرده! رابطه دوستانهٔ خوبی بین گیلبرت و آن شکل گرفته! روز جشن کریسمس نزدیکه و همهٔ شهر تو جنب و جوشِ آماده شدن برای جشن کریسمس و ورود به سال جدیدن...🌲
⭕️محصول کشور: کانادا | زیرنویس چسبیده
#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
---------------------------------
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
میگویند"جمعه"
طبیعتش این است که دلگیر باشد!
اما درست نیست
وگرنه جمعه های کودکی
پر از شوق نمیگذشت
و لحظه لحظه اش در خنده غرق نمیشد
مثل جمعه های خانه‌ی مادربزرگ
مثل همبازی شدن با ماهی‌های حوض
مثل آب دادن به شمعدانی‌ها
جمعه‌هایی پر از جنب و جوش و هیاهو
یادش بخیر ...
آنقدر دور حوض می‌دویدیم
و نفس نفس می زدیم
که آخر با زمین خوردن و زخم زانو
تمام میشد!
اما این زخم ها ما را از پا نمی‌انداخت
نمیدانم جمعه‌های حالا چه کم دارد؟!
روزش که فرقی نکرده
هنوز هم که زخمی می‌شویم!
فقط جای زخم هایمان فرق کرده
با این تفاوت که زخم های حالا
فقط درد ندارد
ریز ریز میکشد ما را!
وگرنه جمعه به تنهایی دلگیر نیست
مادربزرگ راست میگفت:
"زخم زانو که گریه ندارد
خُدا کند دلت زخمی نشود...🩸"
‏هرچیزی تو زندگیم اشتباه پیش میره، من درباره‌ی تو گریه میکنم!:(
خودت رو اذیت نکن. نترس. فکر هم نکن. تهش بالآخره یک چیزی می‌شه دیگه. درست می‌شه. بهتر می‌شه. یک کاری می‌کنی. غصه‌ی الکی نخور؛ فایده نداره. فکر کردن و اذیت شدن و ترسیدن و غصه خوردن هیچ فایده‌ای نداره. قدم بزن. بهتر می‌شی. تو تنها کسی نیستی که از موضوعی رنج می‌بری. همه‌ی آدما در همین لحظه از موضوعی رنج می‌برن...
‏یه مرضی هم هست به نام «چه فرقی می‌کنه وقتی تو نیستی...» قشنگ گند می‌زنه به زندگیت!(:
Soorati
Ehsan Daryadel
هِی بَرام بِخندی و منم فَقط نِگاه کُنم
چِشمامو هَر روز،
بَرای‌ دیدن‌ِ تو وا کنَم..!🥲💘
#New_music
-وجودت توی زندگیم...🫠⛅️💜-
‏واستون سخت نيست همون حسا:)))))))))))همون حرفا:))))))))))همون خاطره ساختنا:))))))))))همون قربون صدقه رفتنا:))))))))))))هر سرى بايه آدم
جديد؟!:)))))))))))))))))
یه جا خوندم نوشته بود:
"وقتی که داشتی می‌رفتی، احیاناً جانم به پیراهنت گیر نکرده بود؟!"
و چقدر این جمله غم داشت...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باتو اِنگار تو بهشتَم
باتو پُر سعادتَم من
دیگِه از مَرگ نمیتَرسم عاشِق شهامتَم من!🧡🫠
#کلیپ‌غمگین 🖤
#Dar_Entehaye_Shab🎥
----------------------------------
جیلین: گناه‌ من‌ چیه؟!
درونم تیکه و پاره شده، داغون شدم فکر میکردم توی این دنیا یه سفیدی هست، که اونم نبوده... توی این زندگی سفیدی‌ای نبوده!(:🖐
وقتی من دلم نمیومد ناراحتش کنم، اون از خیلی وقت قبل‌تر دلش اومده ناراحتم کنه...
دیگه کسی برام نمونده بهش اطمینان کنم و پناه ببرم!💔🥺
{#قضاوت📽}
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اسم سریال: آنه با یک ئی/قسمت هفتم{فصل دوم}🙋‍♀
ژانر: درام، عاشقانه، تاریخی
🎺ساخت:2017|کارگردان: مویرا ولی-بیکت
بازیگران: امی‌بث مک‌نالتی💚 دالیلا بلا💚
لوکاس جید زومان💚 جرالدین جیمز💚

🗞خلاصه: آن و دایانا که خیلی ذوق مهمونیه خونهٔ عمه جوزفین رو دارن، به سختی خانواده‌هاشون رو راضی میکنن تا با کول به مهمونی برن! ماریلا که بدحال شده و بیناییش به مشکل خورده، سعی میکنه بخاطر آن هم که شده سرپا بشه! آن وقتی میبینه گیلبرت مسیر زندگیشو که پزشکی باشه پیدا کرده، تصمیم میگیره به دنبال هدف زندگیش بگرده...
⭕️محصول کشور: کانادا | زیرنویس چسبیده
#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
---------------------------------
دوروک: الان واقعا عکسامونو پاک کردی!؟📲
آسیه: آره به لطف تو از اینا هم خلاص شدم...
دوروک: چطور؟ اونا خاطراتمون بودن... نمیتونی توی یه لحظه پاکشون کنی... همشونو پاک کردی؟ یعنی هیچی باقی نموند!؟🙁⌛️
جدا دست‌خوش... پس یعنی دیگه تحمل دیدن عکسامو هم نداری... به این روز رسیدیم آسیه خانم!
آسیه: بله دقیقا به همچین روزی رسیدیم آقا دوروک!
دوروک: تو واقعا دوستم داشتی!؟ جدی دارم میپرسم... آخه وقتی فکر میکنم میبینم همیشه من واسه این رابطه سگ دو زدم... تو همیشه سرد و یخ و از دماغ فیل افتاده بودی!🖐
آسیه: از دماغ فیل افتاده!؟
دوروک: آره دروغه مگه!؟ مثلا تا حالا شده یه بار ازم معذرت بخوای!؟ نخیر... یبار تا حالا دنبالم اومدی!؟ البته که نه...🩸
آسیه تو منو چقدر دوستم داشتی!؟ بگو دیگه!❤️‍🩹🙃
آسیه: دوروک نمیخوام ببینمت، میشه بری لطفا!؟
دوروک: کجا برم آسیه!؟ منم تو این کلاسم مثل اینکه فراموش کردی!🚶
باورم نمیشه، چجوری موضوع رو به اینجا کشوندی، اصلا نمیفهمم... پاک کردن عکسامو، گمشو برو گفتنا... چخبره؟ انقدرم برات ارزش ندارم!؟ چرا دیگه دوستم نداری!؟🥺💔
{#خواهران‌وبرادرانم📽}
2025/01/06 05:36:10
Back to Top
HTML Embed Code: