به قول محمود درویش: سخت ترین نبردهایی که در زندگیت داری، نبردهایی هستن که بین ذهنت که حقیقت رو میدونه و قلبت که حاضر به پذیرشش نیست، می‌چرخه...

‏دلتنگت خواهند شد، وقتی در پیدا کردن شخصی مثل تو شکست میخورند!

میگه؛ لاتاری امروزو که ۲۰ میلیون یورو جایزشه ثبت نام کنیم؟ شانسش ۱ در ۵۰۰ میلیونه...
گفتم؛ ولش کن اگه شانس داشتیم که وضعمون این نبود تو زندگی!
میگه؛ تورو نمیدونم ولی من قبلا شانس ۱ در ۸ میلیاردو بردم...
میگم؛ چی؟
میگه؛ تو!=)))

مَن‌خاطِراتم‌باتوروهَرشب‌مُرورمیکنم
میمیرَم‌ازدوریت،
وَلی‌حِفظ‌غُرورمیکنَم..!🥺💔
#New_music

من میگم خوشبختی؛
چیزای کلیشه‌ای و حرفای قلمبه سلمبه نیست.
«خوشبختی داشتن آدمیه
که پیشش بتونی خودت باشی»

‏بغلم کن، یه جور که معلوم نشه زخمامون برای کدوم یکی از ماس؛ همونقدر سفت...

از اعتقادات عجیبم اینکه، معتقدم چند لحظه قبل از لذت، از خود لذت، لذت بخش تره!
لحظاتی قبل از خوردن زنگ آخر مدرسه، لحظه قبل از آزادی، قبل دیدار، قبل اغوش، لحظه قبل نوشیدن آب وقتی مثل سگ تشنه ای، لحظه ای قبل به خواب رفتن وقتی مست خوابی؛)))
آخ اون لحظات... لحظات قبل رسیدن!

اسم سریال: دفتر یادداشت / قسمت هشتم📒
🥁ژانر: جنایی، کمدی، رازآلود
🌆ساخت:۱۴۰۲|کارگردان: کیارش اسدی‌زاده
بازیگران: رضا عطاران💚 حسن معجونی💚
سوگل خلیق💚 کاظم سیاحی💚

#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
----------------------------------

یه⁩‌ مرحله⁩‌ از⁩ زندگی⁩‌ هست که بهش میگن:
"بی تفاوتی ناشی‌ از⁩ صبر بیش ‌از⁩ حد"
اینجوریه که دیگه مثل گذشته واسه
نبودن‌ها بی قراری نمیکنی، بابت دیر
جواب دادن ها ناراحت نمیشی،
حساسیت هات کمتر میشه، حسودی
کردنات کمرنگ تر میشه و قبول میکنی
که گاهی وقتا آدما رو باید با لیاقتشون
تنها بذاری...

‏من رو برگردونید به اون تابستونی که شبکه ۳ ساعت هشت و نیم ساختمان پزشکان پخش می‌کرد و ساعت یازده نابرده رنج!=)))

من فهمیدم که همش منتظرم تموم شه.
روز، شب، غذا، راه، کار، کتاب، فیلم، مهمونی، جلسه و… یه انتظار ادامه‌دار برای پایان که اسمش شده زندگی بدونی اینکه بدونم اینا بهترین سال های عمرنم!

نمیدونم متوجه میشید چی میگم یا نه ولی ‏اینکه دارم سعی میکنم جوری نشون بدم که انگار چیزی برام مهم ‌نیست خیلی از درون بهم فشار میاره..!

میتَرسم‌آخَر‌یِک‌نفر‌این‌خانه‌راویران‌کُند،
دَرددِلت‌رابِشنود،
بِهترزِمادَرمان‌کُند..!(:🥲💔
#New_music

وقتی پیداش شد، مثل قیصر امین پور بهش بگید:
در میـان این همه اگـــر، تـو چقـدر بـایدی..!

اگه تا ابد دلم برات تنگ بمونه چی؟
آخرش میشه مثل اونجایی که نزار قبانی میگه:
« اگر پایان رو میدانستم هیچ گاه آغاز نمیکردم...»