اسم سریال: حکایت ما/قسمت بیست‌وششم🏡
🧵ژانر: درام، عاشقانه، کمدی
⚽️ساخت:2017|کارگردان: سردار گوزلکلی
بازیگران: هازال کایا💚 بوراک دنیز💚
رها اوزجان💚 نسرین جوادزاده💚

📑خلاصه: حکمت و رحمت که به پول احتیاج دارن، تصمیم میگیرن وارد باشگاه مشت‌زنی بشن! فیلیز که بعد فهمیدن رابطهٔ باریش و هولیا از باریش به شدت ناراحته، باهاش خیلی سرد برخورد میکنه! زمانیکه مافیایی که ییلیز وارد زندگیه اِلیبول‌ها کرده، دائما به سراغشون میان و دنبال الماس میگردن، فیلیز توی خشکشویی‌ای مشغول به کار میشه که رئیسش...⁉️
⭕️محصول کشور: ترکیه | زیرنویس چسبیده
#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
---------------------------------

دفنه: تو قلبم انگار یه گاو نشسته... میگذره این!؟ ‌
ایسو: نمیدونم...
دفنه: به نظر من که انگار اصلا نمیگذره... آدم چطور مبتونه این دردو فراموش کنه... به نظرت میتونه اصلاً فراموش کنه!؟
ایسو: فکر نمیکنم، بیشتر بهش عادت میکنی... اینکه با یه قلب درد گرفته و له شده زندگی کنی... حداقلش اینه!🙃❤️‍🩹
دفنه: من دیگه هیچ وقت مثل قبل نمیشم، حسرت تمام کارایی که باهاش نکردم به دلم میمونه...
ایسو: همیشه احساس کمبود میکنی، خودتو مقصر میدونی...🚶‍♂
دفنه: مقصر میدونم ذاتاً!
ایسو: میگی کاش انقدر تو عشق وسواس نداشتم... به هر حال هر روز که عاشق نمیشی دفو جون... میدونی بعضی از آدما اصلاً تو زندگی عاشق نمیشن!👐
دفنه: اوففف ایسو... باور کن الان خودمو میندازم تو آب... آدم الکی هم که شده میگه تموم میشه، درست میشه، میگذره، میخوای بکشی منو!؟:(🩸
ایسو: والا دروغ که نداریم دفو جون... اما به نظر من ولش کن حتی درد عشقم قشنگه!
دفنه: آره البته که همینطوره... برای تو اوضاع خوبه، تو داری خوشحال و خندون با عشقت میگذرونی!😒
ایسو: یعنی الان اگه یه تکنولوژی داشتیم که عُمَرو از ذهنت پاک میکرد چی میگفتی!؟ میخواستی؟ میذاشتی پاکش کنه؟🙂⏳
دفنه: نه پاکش نکنه، بذار همینطوری باشه... بزار احساس درد بکنم، اما خاطرات عُمَر بمونه!(:
دوست دارم وقتی رو که چشامو میبندم و صورت عُمَر میاد جلوی چشمم؛ نگاه کردنش به من، خنده‌هاش...🫠💘
{#عشق_اجاره‌ای📽}

عکسمو بذار تو کیف پولت که اگه گم شد بدونن مال کی‌ هستی!(؛

مردم،
‏مهمونین ، من درس دارم
‏فستيوالن ، من درس دارم
‏دیت میرن ، من درس دارم
‏پارتى ميکنن، من درس دارم
‏ازدواج ميكنن، من درس دارم
‏بچه‌ دار ميشن، من درس دارم
‏نوه‌دار بشنم باز، من درس دارم
‏تا انقلاب مهدی ، من درس دارم!=))))

می‌گفت همونجوری که زبونت می‌سوزه
مزه حالیت نمیشه،
دلت بسوزه منطق حالیت نمیشه؛ خیلی حق میگفت!(:

هَر شب میشِه چِشمای مَن خیس
میدونَم کسی مُنتظرم نیست!🚶💔
#New_music

برای کسی که دوستتون داره بجنگید... ولی برای اینکه کسی دوستتون داشته باشه؛ نه!

نادر ابراهیمی توی نامه ی به همسرش مینویسه:
"عزیز من!
اگر زاویه‌ی دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست،
بگذار یکی نباشد. بگذار فرق داشته باشیم.
بگذار در عین وحدت، مستقل باشیم.
بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم.
بخواه که همدیگر را کامل کنیم نه ناپدید."
اینجوری باشین عزیزان:)

‏چجوری ببخشمت؟
تو هیچ وقت نفهمیدی من اون شب چقدر برات گریه کردم...

اسم سریال: حکایت ما/قسمت بیست‌وهفتم🏡
🌼ژانر: درام، عاشقانه، کمدی
☄ساخت:2017|کارگردان: سردار گوزلکلی
بازیگران: هازال کایا💙 بوراک دنیز💙
رها اوزجان💙 نسرین جوادزاده💙

📝خلاصه: فیلیز وقتی میبینه عاصم بیخیال حکمت نمیشه، حکمت رو به مدرسه شبانه روزی تو آنکارا میفرسته! زمانیکه شیما و فِکری درگیر کارای نامزدین، مژده که مخالف این ازدواجه نقشه‌ای میکشه! عُمَر که مافیا و صاحب الماس‌‌هاست، معلوم میشه بابای زینب هم هست! عُمَر وقتی میفهمه زینب جای الماس‌ها رو میدونه، تصمیم میگیره زینب رو بدزده...❔
⭕️محصول کشور: ترکیه | زیرنویس چسبیده
#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
---------------------------------

فرخ: ببخشید که به هیچ دردی نمیخورم!
همش دارم گند میزنم خراب‌تر میکنم وضعو... سر همین هیچوقت روم حساب نمیکنی!🥺💔
خورشید: یعنی چی!؟ تو هرکاری از دستت برمیومده کردی...
فرخ: اذیت میشم هی تو خونه میبینم داری غصه میخوری ولی منِ به درد نخور هیچ غلطی نمیتونم برات بکنم!❤️‍🩹🙁
خورشید: یادته اون‌موقع بهت گفتم تو این روزایی که بابام نیست، چقدر دلم میخواست اون پسره پیشم بود و هوامو داشت!؟🫀
تو این مدت اون پسره همیشه کنارم بود، هوامو داشت، نمیذاشت غصه بخورم... حتی منو برد شهربازی که من خوشحال باشم و بخندم... خیلیم بهم خوش گذشت و خندیدم!(؛
ولی الان از روی غدبازی نمیره یه معذرت‌خواهی ساده بکنه که یه وقت نندازنش بازداشتگاه، که من انقد تنها نباشم...🥲🩵
فرخ: 🥹❤️‍🔥
{#سیاهچاله📽}

بدترین حس دنیا چیست؟
شاید بگویید تنهایی، دلتنگی و...
اما بدترین حس دنیا دل‌زدگیست. دل‌زدگی از یک خواستن عمیق می‌آید. کاری را، چیزی را، کسی را با تمام وجود خواستن.
دل‌زدگی یعنی کاری، چیزی، کسی که مدت‌ها حس خوب برایت داشت، دیگر در ذهن و قلبت جایی نداشته باشد. دل‌زدگی یعنی احساس خستگی شدید.
آدمی که دل‌زده می‌شود وسط یک جنگ است، یک جنگ نابرابر. یک طرف تمام خاطرات روزهای خواستن جلوی چشمش هست، طرف دیگر حقیقتی که زورش بیشتر از تمام خاطرات و رویاهاست. دل‌زدگی بدترین حس دنیاست...
فقط تصور کنید کاری، چیزی، کسی که سال‌ها می‌خواستی، دیگر قلبت را به تپش نیاندازد، دیگر تو را سر ذوق نیاورد. بدترین قسمت دل‌زدگی این است که نمی‌خواهی آن حس را دوباره تجربه کنی. اگر آسمان هم به زمین بیاید دیگر نمی‌خواهی. آدم‌هایی که دل‌زده می‌شوند، فهمیده‌اند می‌شود عمیق‌ترین خواستن‌ها را کنار گذاشت و فراموش کرد اما نَمُرد...

‏یه چیز دیگه هم که خیلی از بزرگسالی اذیتم میکنه اینه که سریع باید بعد از هر مشکلی خودت رو جمع و جور کنی و به روتین برگردی. بابا من میخوام بابت این مشکل یه هفته برم زیر پتو گریه کنم و هرکی اومد تو اتاق فقط جیغ بزنم..!

وقتی‌ بهت‌ میگم‌ دوست‌دارم‌ در واقع‌ یعنی‌ هروقت‌ کنارمی‌ خوشحال‌ترینم، فکرکردنِ‌ بهت‌ حالمو‌ خوب‌ می‌کنه، یعنی‌ هر اتفاقی‌ هم‌ برام‌ بیوفته‌ بازم‌ دلم‌ به‌ بودنِ‌ تو‌ خوشه، حتیٰ‌ با صداتم‌ میتونی‌ تو اوجِ‌ عصبانیت‌ آرومم‌ کنی‌ و‌ بغلت‌ یه‌ پناهگاهه‌ واسه‌ من‌ و‌ دردام...(: