برای تو می‌نویسم
که شاید دیگران آنقدر تو را قوی دیده‌اند
که فراموششان شده با جمله‌ای به زندگی دلگرمت کنند
و تا به حال هرگز به تو نگفته‌اند که دوست داشتی هستی!
و شاید به زبان کسی نچرخیده که لبخندت زیباست
و نگفته جهان با وجود تو رنگی شده جانم
برای‌ات می‌نویسم که نکند غصه‌ات بگیرد دوست من
گاهی باید تنها روی دوست داشتن خودت، حساب کنی
و روی تابلویی با آب طلا بنویسی:
من خودم را دوست دارم
به ازای تمام آدم‌هایی که دوستم ندارند
و برای خودت شعر بسرایی
و در آینه قربان صدقه‌ی خودت بروی
و چشم در چشم خود بایستی و فریاد بزنی:
"من کم آوردن را بلد نیستم..."
|فاطمه اندرابی|

احوالم همونه که رضا دانشور میگه:
«درد آمده، تا حد بی‌دردی...»

و کسی که آسمان‌ها را بدون ستون برافراشت،
قادر است تمام بارهایی را که به قلب شما سنگینی می‌کند، از دوش شما بردارد...

فکت:
مهم نیس شما چه نسبتی با دخترا دارین کلا دخترا از ارتباطتون با سایر دخترا متنفرن..!=)))

گُل نازَم مَن با هیشکی،
جُز خودِت نمیسازَم..!🥲💘
#New_music

بعضی آدم‌ها انقدر خوبن که
به دل نمیشینن
به جون میشینن...

آدمای دورت اینقدر داغونن که
حق داشتی باور نکنی برای یکی مثل من چقدر مهمی!

بارباروس: تو یه حرفی بهم میزنی... یه نگاهی میکنی... من همه درد و غمامو خشم و عصبانیتم رو فراموش میکنم!(:🫀🫂
{#پرندگان_آتش📽}

اسم سریال: عشق101/قسمت سوم{فصل دوم}🫀
❄️ژانر: عاشقانه، درام، تینیجری، کمدی
🌇ساخت:2020|کارگردان: احمد کاتیکسیز
بازیگران: کان اورگانجی‌اوعلو🩷 پینار دنیز🩷
مرت یازیجی‌اوعلو🩷 ایپک فیلیز یازیجی🩷

🗞خلاصه: بورجو و کمال رابطشون خوب پیش نمیره و کمال پیشنهاد مربی شدن توی شهر دیگه‌ای رو قبول میکنه! کمال که میفهمه سینان تو انباری میمونه، بدون اینکه به روش بیاره، اونو به خونش میبره! سینان تو تلاشه رابطشو با ایشیک درست کنه! کرم که خودشو مانعی برای پیشرفت ادا میبینه، تصمیم میگیره...⁉️
⭕️محصول کشور: ترکیه | زیرنویس چسبیده
#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
---------------------------------

دوروک: خب داداشت چی گفت!؟ عصبی شد؟ یکم نگران تو شدم که چیزی بهت نگه... تو گوشی هم نداری نتونستم بهت زنگ بزنم، کل شب از فکر خوابم نبرد...
آسیه: چه ربطی داره!؟ تو انگار فکر میکنی داداشم گیر میده و جاهله؟🚶‍♀
دوروک: نه منظورم این نبود... تا دم در اومده بودم، گل و هدیه آورده بودم، همشو دید... خیلی از من خوشش نمیاد یعنی، من اینجوری فکر میکنم!😕
آسیه: آره زیاد ازت خوشش نمیاد...
دوروک: ای بابا... من چطوری ایماژم [تصویر ذهنی] رو درست کنم!؟ توی کارای خیر بطور منظم شرکت کنم!؟ حالا بگو چی گفت بهت!؟
آسیه: پرسید به دوروک اعتماد داری!؟🤌
دوروک: خب تو چی گفتی!؟
آسیه: گفتم نه!
دوروک: واقعا!؟ باشه پس... یعنی خواهر و برادر نظرتون یکیه... پس من بیشتر از این مزاحمت نشم!🚶
آسیه: بعدش ازم پرسید از دوروک خوشت میاد!؟ منم گفتم آره خوشم میاد!(؛🥲🤍
دوروک: چی گفتی!؟
آسیه: شنیدی...😁
دوروک: نشنیدم... هواپیما رد شد!🛩
آسیه: شنیدی دیگه دوروک...
دوروک: یه بار دیگه میگی وگرنه ولت نمیکنم!
آسیه: ...❤️‍🔥🫠
{#خواهران‌وبرادرانم📽}

وقتی کسی میگه "نباشی میميرم" منظورش این نیست که واقعا میمیره؛ منظورش اینه که دیگه اون آدم سابق نمیشه، مثل قبل نمیخنده، شبا دیگه راحت خوابش نمیبره، دیگه پیتزاها براش خوشمزه نیستن، دیگه هیچی قشنگ نیست و هرجا میره بهش خوش نمیگذره، دیگه صبحا با انگیزه بیدار نمیشه و گوشیشو چک نمیکنه، دیگه قوی با مشکلاتش رو به رو نمیشه و امیدی برای ادامه دادن نداره! اون با زبون بی زبونی داره میگه نباشی همه چیز زهر مارم میشه...

حتی خود عطار هم معتقد بوده که از اهمیت دادن زیاد به آدم ها بی اهمیت میشید و میگه:
"اگر گِرد کَسی بسیار گَردی
اگر چه بَس عزیزی، خوار گَردی!"

دختر شماس؟
مرسی که بزرگش کردید، دیگه دختر خودمه..!=)))

‏من از دوطرفه نبودن روابط میترسم...
از اینکه انقدی که من اهمیت میدم اون اهمیت نده، انقدی که من نگران میشم اون نشه، انقدی که من دوسش دارم اون دوسم نداشته باشه!