وقتی‌خدامی‌خواست‌تورابسازد،
چه‌حالِ‌خوشی‌داشت،چه‌حوصله‌ای!
اين‌موها،اين‌چشم‌ها...
خودت‌می‌فهمی؟
من‌همه‌اين‌هارادوست‌دارم:)
- عباس‌معروفی

اسم سریال: دختران آفتاب/قسمت سوم🌤
🌻ژانر: درام، عاشقانه، کمدی
🌚ساخت:2016|کارگردان: صدالله سلن
بازیگران: بورجو اوزبرک🤍 برک آتان🤍
هانده ارچل🤍 تولگا ساریتاش🤍

⭕️محصول کشور: ترکیه | زیرنویس چسبیده
#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
---------------------------------

به نظر می‌رسید ساده و احمق باشم؛ اما نبودم! حواسم به همه چیز بود، فقط وقت و حوصله‌ای برای واکنش نداشتم...

اجازه دادم خیال کنند حواسم نیست و نمی‌فهمم، اجازه دادم برای چیزی که اتفاق نیفتاده‌بود فکر کنند و حرص بخورند و غمگین باشند؛ این سزای تمام کسانی‌ بود که بیهوده قضاوت می‌کردند و کار و زندگی‌شان را رها کرده‌بودند و به کار و زندگیِ دیگران کار داشتند...
|نرگس صرافیان طوفان|

‏از من پرسیدی دوستت دارم ؟
عزیزدلم، من قصه ی زخم های خود را فقط به تو گفته بودم...!

یه جمله خوندم که جالب بود،شاید تو هم احتیاج داشته باشی بخونیش:
تو با این امید واهی که کسانی که آزارت دادن یه روزی متوجه کار بدشون میشن و تغییر میکنن،فقط خوب شدن خودت و زخمهات رو به تاخیر میندازی...

می‌دونی چه کسی رو نباید از دست بدی؟
بالّذی یَنطِقُ إسمَک کأنّما یَصِفُ مکاناً آمناً!

کسی که طوری اسمت را صدا می‌زند که انگار دارد "یک جای امن را" توصیف می‌کند...

هیچ زَخمی خوب نمیشِه،
یا جاش میمونِه
یا یادِش..!🙃🩸
#Turkish . . .💭

‏یه جور عجیبی به #خدا اعتقاد دارم؛
غرق تو بدبختیم باشم، بازم میدونم یه حرکتی میزنه.. یا یه مصلحتی تو کارش هست!(؛♥️🍃

زن ها هیچ وقت عاشق زیبایی شما نمی شوند
آنچه یک زن را مبتلا میکند؛
امنیتی هست که
در شانه های مردانه پیدا می شود...

پرسیدم:«عزیز قلب کسی بودن چه شکلیه؟!»
جواب داد:«همین کافی نیست که مطلقا هیچ وقت ،حتی لحظه ای،نمیتونه تحمل کنه که ازش ناراحت بمونم؟»

اسم سریال: دختران آفتاب/قسمت چهارم🌤
🪴ژانر: درام، عاشقانه، کمدی
🎲ساخت:2016|کارگردان: صدالله سلن
بازیگران: بورجو اوزبرک🖤 برک آتان🖤
هانده ارچل🖤 تولگا ساریتاش🖤

⭕️محصول کشور: ترکیه | زیرنویس چسبیده
#فیلم‌خوب‌ببینیم📽
---------------------------------

من وقتی همه ی درها به روم بسته بود بارها زمین خوردم؛ ولی بلند شدم.
ترک برداشتم، اما نشکستم.
فرو ریختم ولی دووم آوردم.
بغض داشتم، ولی خندیدم.
صبوری کردم، شبای بدی رو گذروندم.
از پس روزای سختم تنهایی بر اومدم.
زحمت کشیدم، تلاش کردم،
و هیچوقت جا نزدم!
من این سختی هایی که پشتم سر گذاشتمو یادم نمیره..!

‏درسته که خیلی تلاش میکنم حالم خوب باشه و موفقیت آمیز هم بوده، ولی دلم یه اتفاق خوب میخواد که خودم واسش تلاش نکرده باشم، شانسی طور، مثلا یه نوتیف خوب، یه سورپرایز خوب، یه بغل خوب:)

هفت سال پیش رو یه پسره کراش زدم، الان دارم پیژامه و جوراباشو از رو کاناپه جمع میکنم=)))