یک آغوش دِبش می خواهم...
با بوسه ها ی لب سوزِ لب دوز..
کمی هم باران تو را هم می خواهم...
و موسیقی ملایم چشم های تو راکه...
در هوای دوستت دارم خیسِ خیس است...!
#سوسن_درفش
یک آغوش دِبش می خواهم...
با بوسه ها ی لب سوزِ لب دوز..
کمی هم باران تو را هم می خواهم...
و موسیقی ملایم چشم های تو راکه...
در هوای دوستت دارم خیسِ خیس است...!
#سوسن_درفش
عشق، تن به فراموشی نمیسپارد
مگر یک بار،
برای همیشه!
جام بلور، تنها یک بار میشکند.
میتوان شکستهاش را،
تکههایش را،نگهداشت؛
اما شکستههای جام،
آن تکههای تیز برنده،دیگر جام نیست.
#نادر_ابراهیمی
عشق، تن به فراموشی نمیسپارد
مگر یک بار،
برای همیشه!
جام بلور، تنها یک بار میشکند.
میتوان شکستهاش را،
تکههایش را،نگهداشت؛
اما شکستههای جام،
آن تکههای تیز برنده،دیگر جام نیست.
#نادر_ابراهیمی
می نویسم امشب
تمام تورا
واژه ها همدیگر را در آغوش کشیدند
از بی تابی من
ستاره ها می رقصند
آسمان جشن گرفته
مرا آرام نمی کند
این بزم
همه ی کهکشان فهمید چقدر آغوشت را کم دارم
تو هم امشب مرا در خوابت
تعبیر کن
شاید آرام بگیرم
#لیلا_صابری_منش
می نویسم امشب
تمام تورا
واژه ها همدیگر را در آغوش کشیدند
از بی تابی من
ستاره ها می رقصند
آسمان جشن گرفته
مرا آرام نمی کند
این بزم
همه ی کهکشان فهمید چقدر آغوشت را کم دارم
تو هم امشب مرا در خوابت
تعبیر کن
شاید آرام بگیرم
#لیلا_صابری_منش
کاش شبی بیاید
که "با هم"
ستاره بِشماریم
جایِ غم،
آرامش موج بزند بین مان
دور شود "دلتنگی " از دلِ مان
#مژگان_بوربور
کاش شبی بیاید
که "با هم"
ستاره بِشماریم
جایِ غم،
آرامش موج بزند بین مان
دور شود "دلتنگی " از دلِ مان
#مژگان_بوربور
آمدی شمس و قمر پيش تو سوسو بزنند
تا كه مردان جهان پيش تو زانو بزنند
چشم وا كردی و دنيای علی زيبا شد
باز تكرار همان سوره ی "اعطينا" شد
#سيدحميدرضا_برقعی
ولادت حضرت زينب (س) و روز پرستار مبارك😍♥️🌸
آمدی شمس و قمر پيش تو سوسو بزنند
تا كه مردان جهان پيش تو زانو بزنند
چشم وا كردی و دنيای علی زيبا شد
باز تكرار همان سوره ی "اعطينا" شد
#سيدحميدرضا_برقعی
ولادت حضرت زينب (س) و روز پرستار مبارك😍♥️🌸
تو را از میانِ لبخندِ بیدها
به صبح پنجره، دعوت می کنم.
به نوازش آفتاب
به زرد پیراهن برگ های چنار،
که بر شاخه ی نارسِ پاییز، می وزند.
تو را از میان بوسه های باد و باران
به سپیدی یک اتّفاق
دعوت می کنم.
مرا که از میان نارون ها
با موسیقیِ
آوایِ گنجشگ هایِ عاشق
به صبح چشم هایت
دعوت کرده ای . . .
#عرفان_یزدانی
✨
تو را از میانِ لبخندِ بیدها
به صبح پنجره، دعوت می کنم.
به نوازش آفتاب
به زرد پیراهن برگ های چنار،
که بر شاخه ی نارسِ پاییز، می وزند.
تو را از میان بوسه های باد و باران
به سپیدی یک اتّفاق
دعوت می کنم.
مرا که از میان نارون ها
با موسیقیِ
آوایِ گنجشگ هایِ عاشق
به صبح چشم هایت
دعوت کرده ای . . .
#عرفان_یزدانی
✨
.
دستانت بِسان سپیده دمان
نه از رویِ سپیدی
که سپید تر از هر صبح است،
از آغاز...
از امید ..
آنگاه که در دستانم گره شوند
فصلی نو در من پدید آید
و شروعی بکر ،در هنگامهای بی ابهام ..
زنده باد طلوعِ همیشه جاویدِ دستانت ...!
#عارف_اخوان
♡
.
دستانت بِسان سپیده دمان
نه از رویِ سپیدی
که سپید تر از هر صبح است،
از آغاز...
از امید ..
آنگاه که در دستانم گره شوند
فصلی نو در من پدید آید
و شروعی بکر ،در هنگامهای بی ابهام ..
زنده باد طلوعِ همیشه جاویدِ دستانت ...!
#عارف_اخوان
♡
♡
صبح
آغاز ماجرای جديدی ست،
از دوست داشتنمان
وقتی، طلوع چشم های تو
شهر دلم را گرم می کند ...
#عرفان_یزدانی
صبح
آغاز ماجرای جديدی ست،
از دوست داشتنمان
وقتی، طلوع چشم های تو
شهر دلم را گرم می کند ...
#عرفان_یزدانی
آغوش های خسته ات را برای من نگه دار،
دل می سپارم به عشق
هوایت را بر می دارم برای خودم،
دوست داشتنم را می ریزم میان دستانم
عطر می شوند میان انگشتانم،
تنت را بوسه بوسه،
سرشار از عطر بهشت می کنم...
#عرفان_یزدانـــی
آغوش های خسته ات را برای من نگه دار،
دل می سپارم به عشق
هوایت را بر می دارم برای خودم،
دوست داشتنم را می ریزم میان دستانم
عطر می شوند میان انگشتانم،
تنت را بوسه بوسه،
سرشار از عطر بهشت می کنم...
#عرفان_یزدانـــی
زمانی از دست دادن برای من فاجعه بود
بعدها آنقدر از دست داده بودم
که به مرور یاد گرفتم ؛
دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم ...
#عباس_معروفی
بعدها آنقدر از دست داده بودم
که به مرور یاد گرفتم ؛
دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم ...
#عباس_معروفی
🗣
❤️عاشقانه های مولانا. شاملو .حافظ...
_🌹_ @eshghmanvto
انگليسی تيكه بنداز #عاشقت بشن ♡
@AHA_ARE .͜.
#عاشق استوریاش شدم👍
😍@text_for_story
👌👌👌
❤️عاشقانه های مولانا. شاملو .حافظ...
_🌹_ @eshghmanvto
انگليسی تيكه بنداز #عاشقت بشن ♡
@AHA_ARE .͜.
#عاشق استوریاش شدم👍
😍@text_for_story
👌👌👌
ستاره ها به سلام تو آمدند ؛
سلام...!
سلام بر تو که چشم تو گاهواره روز
سلام برتو که دست تو آشیانه مهر
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست!
سلام بر تو که از نور داشتی پیغام...!
#هوشنگ_ابتهاج
ستاره ها به سلام تو آمدند ؛
سلام...!
سلام بر تو که چشم تو گاهواره روز
سلام برتو که دست تو آشیانه مهر
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست!
سلام بر تو که از نور داشتی پیغام...!
#هوشنگ_ابتهاج
مرا کاشته بودند
کاشته بودندم تا با خورشیدهای عجول
احاطهام کنند.
تو آمدی و چنان نرم مرا چیدی
که رفتار نسیم را
در دست تو حس کردم....
#بیژن_الهی
مرا کاشته بودند
کاشته بودندم تا با خورشیدهای عجول
احاطهام کنند.
تو آمدی و چنان نرم مرا چیدی
که رفتار نسیم را
در دست تو حس کردم....
#بیژن_الهی
واژه هایم
دستِ توست ..
باشی سپید می شوند ..
بخندی سیب می چینند ..
اخم کنی آشفته حال ..
به آغوش که می رسند
گونه هاشان داغ
جان به لب می شوند ..
فقط نرو
که هیچ واژه ای برای این محال
برابری نمی کند ...
#لیلا_مقربی
واژه هایم
دستِ توست ..
باشی سپید می شوند ..
بخندی سیب می چینند ..
اخم کنی آشفته حال ..
به آغوش که می رسند
گونه هاشان داغ
جان به لب می شوند ..
فقط نرو
که هیچ واژه ای برای این محال
برابری نمی کند ...
#لیلا_مقربی