🔱 صاحب جواهرات ملی کیست؟
▫️ نگرانی درباره سرنوشت گنجینهی کشور پس از ادعای یارو
وقتی چهار سال پیش نفسهای رژیم سوسیالیستی مادورو در ونزوئلا به شماره افتاد، خارج کردن ذخیرهی طلای کشور به دست دار و دستهی دزدها و اوباشان حکومتی آغاز شد و تا همین امروز، رد طلاهای ونزوئلا را میتوان در هر کشور بسته و هر بازار کثیفی یافت. دروغ ملیجک دولت دربارهی خروج جواهر ملی به دست شاهی که پس از ۳۰ سال خدمت، با دو چمدان کشورش را ترک کرد، حتا تاجش را نبرد و هواپیما را هم برگرداند، من و خیلیها را به حق دربارهی بلایی که ممکن است سر گنجینهی ملی کشور آورده باشند، نگران میکند.
↙️ یادآوری درباره انقلاب ونزوئلا: لینک
طرفه آنکه، این دروغ را انیرانیهای روسی ساختند و در همان ۵۷ و سالهای ابتدایی، مدام تکرارش کردند اما وقتی دیدند که هر "دروغ بزرگی" را هم نمیشود به ملت قالب کرد، رهایش کردند. چون بالاخره مردم چشم که دارند، سری به نیاوران میزنند، میبینند یک آجرش هم کم نشده، چه برسد به جواهرات! این دروغ و جعل تاریخی را آن زمان که حنایشان رنگی داشت، نتوانستند ادامه دهند اما تکرارش، پس از ۴۴سال، در زمانی که بگویند ماست سفید است، مردم ایمان میآورند که ماست سیاه است، بیشک بودار و نگرانکننده است.
نگاهی به پیشینهی ساختارهای دزدسالار مانند شوروی، رومانی کمونیستی، کوبا یا همین ونزوئلا به روشنی گواهی میدهد که هیچ خط قرمزی در تاراج منابع مملکت وجود ندارد، هر چه را بشود فروخت، یک غنیمت است!
↙️ دربارهی ساختارهای دزدسالار بشنوید: لینک
متاسفانه، ما، اکنون راهی برای آگاهی از سرنوشت جواهرات ملی ایران و پاسداری از آن نداریم. حتا به فرض کمیتهای مسوول بررسی اصالت و حفاظت آنها شود هم، اعتمادی به آن نیست. تنها باید به بدنهی بروکراتیک موزه ملی جواهرات، بانک مرکزی، موزهی هنرهای معاصر، گنجینهی کاخها و دیگر میراث کشور امید ببندیم که در دفاع از سرمایهی فرزندانشان، هشیارترین، و چشمِ تیزبین ملت باشند.
آنچه در موزهی ملی جواهرات ایران باقیست، قرنها به قلندری شاهان ایرانی پیش از صفویان تا پس از آنان، از نادرشاه تا کریمخان، از آقامحمدخان قاجار تا پهلوی به دست آمده تا سرانجام به همت رضاشاه در گنجینهی ملی ایران آرام بگیرند. پادشاهان ایرانی، هر کدام خوی و خصلتی متفاوت داشتهاند اما تمامی آنها در فهم این نکته مشترک بودند که گنجها و جواهراتِ خرانهی کشور را امانتدارند و این میراثیست که باید بیکموکاست به آیندگان برسد. ماندگاری برخی از جواهرات در خزانهی امروز کشور به قرنها میرسد و هرگونه کموکاستی در آنها، هرگز جبرانپذیر نیست؛ به همین دلیل هم، حق داریم که نگرانشان باشیم چه، این تاریخ و ثروت و هویت و ملیت چند هزار سال قبل و بعد ماست، این "همه چیز" است!
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
↙️ دربارهی تاریخچهی دو جواهر مشهور دریای نور و کوه نور و سرنوشتشان، به این اپیزود مدبویز گوش دهید: لینک
▫️ نگرانی درباره سرنوشت گنجینهی کشور پس از ادعای یارو
وقتی چهار سال پیش نفسهای رژیم سوسیالیستی مادورو در ونزوئلا به شماره افتاد، خارج کردن ذخیرهی طلای کشور به دست دار و دستهی دزدها و اوباشان حکومتی آغاز شد و تا همین امروز، رد طلاهای ونزوئلا را میتوان در هر کشور بسته و هر بازار کثیفی یافت. دروغ ملیجک دولت دربارهی خروج جواهر ملی به دست شاهی که پس از ۳۰ سال خدمت، با دو چمدان کشورش را ترک کرد، حتا تاجش را نبرد و هواپیما را هم برگرداند، من و خیلیها را به حق دربارهی بلایی که ممکن است سر گنجینهی ملی کشور آورده باشند، نگران میکند.
↙️ یادآوری درباره انقلاب ونزوئلا: لینک
طرفه آنکه، این دروغ را انیرانیهای روسی ساختند و در همان ۵۷ و سالهای ابتدایی، مدام تکرارش کردند اما وقتی دیدند که هر "دروغ بزرگی" را هم نمیشود به ملت قالب کرد، رهایش کردند. چون بالاخره مردم چشم که دارند، سری به نیاوران میزنند، میبینند یک آجرش هم کم نشده، چه برسد به جواهرات! این دروغ و جعل تاریخی را آن زمان که حنایشان رنگی داشت، نتوانستند ادامه دهند اما تکرارش، پس از ۴۴سال، در زمانی که بگویند ماست سفید است، مردم ایمان میآورند که ماست سیاه است، بیشک بودار و نگرانکننده است.
نگاهی به پیشینهی ساختارهای دزدسالار مانند شوروی، رومانی کمونیستی، کوبا یا همین ونزوئلا به روشنی گواهی میدهد که هیچ خط قرمزی در تاراج منابع مملکت وجود ندارد، هر چه را بشود فروخت، یک غنیمت است!
↙️ دربارهی ساختارهای دزدسالار بشنوید: لینک
متاسفانه، ما، اکنون راهی برای آگاهی از سرنوشت جواهرات ملی ایران و پاسداری از آن نداریم. حتا به فرض کمیتهای مسوول بررسی اصالت و حفاظت آنها شود هم، اعتمادی به آن نیست. تنها باید به بدنهی بروکراتیک موزه ملی جواهرات، بانک مرکزی، موزهی هنرهای معاصر، گنجینهی کاخها و دیگر میراث کشور امید ببندیم که در دفاع از سرمایهی فرزندانشان، هشیارترین، و چشمِ تیزبین ملت باشند.
آنچه در موزهی ملی جواهرات ایران باقیست، قرنها به قلندری شاهان ایرانی پیش از صفویان تا پس از آنان، از نادرشاه تا کریمخان، از آقامحمدخان قاجار تا پهلوی به دست آمده تا سرانجام به همت رضاشاه در گنجینهی ملی ایران آرام بگیرند. پادشاهان ایرانی، هر کدام خوی و خصلتی متفاوت داشتهاند اما تمامی آنها در فهم این نکته مشترک بودند که گنجها و جواهراتِ خرانهی کشور را امانتدارند و این میراثیست که باید بیکموکاست به آیندگان برسد. ماندگاری برخی از جواهرات در خزانهی امروز کشور به قرنها میرسد و هرگونه کموکاستی در آنها، هرگز جبرانپذیر نیست؛ به همین دلیل هم، حق داریم که نگرانشان باشیم چه، این تاریخ و ثروت و هویت و ملیت چند هزار سال قبل و بعد ماست، این "همه چیز" است!
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
↙️ دربارهی تاریخچهی دو جواهر مشهور دریای نور و کوه نور و سرنوشتشان، به این اپیزود مدبویز گوش دهید: لینک
Telegram
ساسان آقایی
🌐 پوشش زنده / ساعت صفر کاراکاس (۱)
◀️ سوگند دولت انتقالی و پشتیبانی خارجی، مادورو: تسلیم نمیشوم
👈🏻 این گزارش زنده در پست بعدی به روز میشود:
👉🏻 www.tg-me.com/SasanAghaei/687
6⃣1⃣ امروز بیش از هر چیز دیگری، من را یاد زمستان باشکوه #کیف میاندازد؛ وقتی مردم اوکراین…
◀️ سوگند دولت انتقالی و پشتیبانی خارجی، مادورو: تسلیم نمیشوم
👈🏻 این گزارش زنده در پست بعدی به روز میشود:
👉🏻 www.tg-me.com/SasanAghaei/687
6⃣1⃣ امروز بیش از هر چیز دیگری، من را یاد زمستان باشکوه #کیف میاندازد؛ وقتی مردم اوکراین…
❌ وقتی همه دروغ بگویند ...
▫️ بخشی از کتاب «ما هماهنگ شدهایم»
✍🏼 کای اشتریت مایر
📃 ترجمه از مسعود یوسف حصرچین
📚 #کتاب_خوانی
تاریخ #چین پر است از حکمرانانی که جهان را از نو تفسیر کردهاند. بیش از دو هزار سال پیش، در ۲۲۱ یال قبل از میلاد، چین شی هوانگ برای نخستین بار این امپراتوری را متحد کرد. پسرش از سال ۲۰۹ ق.م تا ۲۰۷ ق.م امپراتور بود و صدراعظمی مخوف و تشنهی قدرت به نام ژائو گائو داشت.
یک روز در نشستی رسمی با امپراتور، صدراعظم گوزن نری را به بارگاه آورد و با اشاره به حیوان گفت: «اعلیحضرت، این اسب برای شماست!»
امپراتور چون وزیرانش جا خورد و از صدراعظم خواست که اگر میشود توضیح دهد چگونه میشود از سر اسب شاخ دربیاید. ژائو گائو با اشاره به اشرافی که دورش جمع شده بود، گفت: «اعلیحضرت اگر حرف من را باور ندارید، از وزرایتان بپرسید.» بعضی از وزرا آنقدر باهوش یا وحشتزده بودند که با یکدندگی اصرار داشتند حیوان پیش رویشان گوزن است.
بعدها، صدراعظم آنها را زندانی و اعدام کرد. اما در این مرحله متوقف نشد: هر کس را که از سر شگفتی یا وحشت ساکت مانده بود هم به کام مرگ فرستاد. از آن لحظه به بعد، گوزن اسب بود. و جماعتی درس عبرت گرفتند.
«گوزن را اسب خواندن» اصطلاحی است که امروزه در چین به کار میرود.
🔸🔸🔸
در بحث شخصیتها و نظامهای اقتدارگرا نیت اصلی فریب نیست، بلکه ارعاب است. برای همین است که دروغهای خودکامگان معمولن بیشرمانه و شاخدارند. او نمیخواهد همه را قانع کند، میخواهد همه را مقهور کند. یکی از ویژگیهای اساسی قدرت این است که هر چه بزرگ شود، هرگز نمیتواند از خودش کاملن مطمئن باشد. این پارانویا، این ترس از دست دادن قدرت، بخشی از ماهیت انسان قدرتمند است. برای همین احساس میکند باید تودهها را بارها و بارها تحت کنترل خودش دربیاورد. دروغ بیش از هر چیزی در خدمت این هدف است.
اما ارعاب تنها نیمی از داستان است. پاشیدن بذر سردرگمی، بر هم زدن عقلانیت و واقعیتی که به مردم توانایی تشخیص و بررسی میدهد و گرفتن قوهی تشخیص از مردم و جهانیان هم به همان اندازه مهم است. اگر دروغ گو و متقلب باشید، امکان ندارد در جهانی که از دروغ و تلقب بیزار است و میان حقیقت و دروغ فرق میگذارد، موفق شوید. در نتیجه، باید بقیه را هم دروغگو و متقلب کنید. آن موقع دستکم دروغگوی آنها خواهید بود.
#هانا_آرنت که به بررسی و مطالعهی رژیمهای توتالیتر میپرداخت، در مصاحبهای در سال ۱۹۷۴ حرف مشابهی به زبان آورد: »اگر همه همیشه به شما دروغ بگویند، نتیجهاش باور کردن دروغها نیست، بلکه این است که دیگر کسی چیزی را باور نمیکند.» مردمی که دیگر چیزی را باور نمیکنند از توانایی تفکر و قضاوت و در نهایت ظرفیت عمل کردن محروم میشوند. همچنانکه آرنت میگوید: «با چنین مردمی میتوانید هر کاری که دلتان میخواهد بکنید.» اینها رعیتهای ایدهآلاند - یا رقبای ایدئال.
تصویر مقابل فرد دروغگو، شرم فردیست که دروغ میشنود، دستکم تا زمانی که حواسش هست هر روز همراه دیگران از چه چرندیاتی حمایت میکند. تکرار دروغهای واضح او را با طنابی از جنس همدستی به دروغگو وصل میکند. دست آخر، دروغهای حاکم سبب رواج بدبینی میان مردمی میشود که عاجزانه با موقعیتشان کنار میآیند و در نهایت به یک چیز میچسبند: به قدرت رهبر. در آن لحظه، دیگر لازم نیست رهبر پاسخگوی چیزی باشد، چون حقیقتی از دایرهی جعلیاتش بیرون نمانده است.
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
#توتالیتاریسم #کتاب
📌 کتاب «ما هماهنگ شده ایم»، اثر مهم و موشکافانهای دربارهی چگونگی تسلط حزب کمونیست چین بر مردم این کشور و آیندهی این توتالیتریسم هوشمند است. پیشتر بخشی از کتاب را اینجا منتشر کرده بودم (لینک). دوست عزیز، جناب مسعود یوسف حصرچین، اکنون این کتاب را به فارسی بازگردانده و به تازگی در دسترس قرار گرفته است. خواندنش را توصیه میکنم
▫️ بخشی از کتاب «ما هماهنگ شدهایم»
✍🏼 کای اشتریت مایر
📃 ترجمه از مسعود یوسف حصرچین
📚 #کتاب_خوانی
تاریخ #چین پر است از حکمرانانی که جهان را از نو تفسیر کردهاند. بیش از دو هزار سال پیش، در ۲۲۱ یال قبل از میلاد، چین شی هوانگ برای نخستین بار این امپراتوری را متحد کرد. پسرش از سال ۲۰۹ ق.م تا ۲۰۷ ق.م امپراتور بود و صدراعظمی مخوف و تشنهی قدرت به نام ژائو گائو داشت.
یک روز در نشستی رسمی با امپراتور، صدراعظم گوزن نری را به بارگاه آورد و با اشاره به حیوان گفت: «اعلیحضرت، این اسب برای شماست!»
امپراتور چون وزیرانش جا خورد و از صدراعظم خواست که اگر میشود توضیح دهد چگونه میشود از سر اسب شاخ دربیاید. ژائو گائو با اشاره به اشرافی که دورش جمع شده بود، گفت: «اعلیحضرت اگر حرف من را باور ندارید، از وزرایتان بپرسید.» بعضی از وزرا آنقدر باهوش یا وحشتزده بودند که با یکدندگی اصرار داشتند حیوان پیش رویشان گوزن است.
بعدها، صدراعظم آنها را زندانی و اعدام کرد. اما در این مرحله متوقف نشد: هر کس را که از سر شگفتی یا وحشت ساکت مانده بود هم به کام مرگ فرستاد. از آن لحظه به بعد، گوزن اسب بود. و جماعتی درس عبرت گرفتند.
«گوزن را اسب خواندن» اصطلاحی است که امروزه در چین به کار میرود.
🔸🔸🔸
در بحث شخصیتها و نظامهای اقتدارگرا نیت اصلی فریب نیست، بلکه ارعاب است. برای همین است که دروغهای خودکامگان معمولن بیشرمانه و شاخدارند. او نمیخواهد همه را قانع کند، میخواهد همه را مقهور کند. یکی از ویژگیهای اساسی قدرت این است که هر چه بزرگ شود، هرگز نمیتواند از خودش کاملن مطمئن باشد. این پارانویا، این ترس از دست دادن قدرت، بخشی از ماهیت انسان قدرتمند است. برای همین احساس میکند باید تودهها را بارها و بارها تحت کنترل خودش دربیاورد. دروغ بیش از هر چیزی در خدمت این هدف است.
اما ارعاب تنها نیمی از داستان است. پاشیدن بذر سردرگمی، بر هم زدن عقلانیت و واقعیتی که به مردم توانایی تشخیص و بررسی میدهد و گرفتن قوهی تشخیص از مردم و جهانیان هم به همان اندازه مهم است. اگر دروغ گو و متقلب باشید، امکان ندارد در جهانی که از دروغ و تلقب بیزار است و میان حقیقت و دروغ فرق میگذارد، موفق شوید. در نتیجه، باید بقیه را هم دروغگو و متقلب کنید. آن موقع دستکم دروغگوی آنها خواهید بود.
#هانا_آرنت که به بررسی و مطالعهی رژیمهای توتالیتر میپرداخت، در مصاحبهای در سال ۱۹۷۴ حرف مشابهی به زبان آورد: »اگر همه همیشه به شما دروغ بگویند، نتیجهاش باور کردن دروغها نیست، بلکه این است که دیگر کسی چیزی را باور نمیکند.» مردمی که دیگر چیزی را باور نمیکنند از توانایی تفکر و قضاوت و در نهایت ظرفیت عمل کردن محروم میشوند. همچنانکه آرنت میگوید: «با چنین مردمی میتوانید هر کاری که دلتان میخواهد بکنید.» اینها رعیتهای ایدهآلاند - یا رقبای ایدئال.
تصویر مقابل فرد دروغگو، شرم فردیست که دروغ میشنود، دستکم تا زمانی که حواسش هست هر روز همراه دیگران از چه چرندیاتی حمایت میکند. تکرار دروغهای واضح او را با طنابی از جنس همدستی به دروغگو وصل میکند. دست آخر، دروغهای حاکم سبب رواج بدبینی میان مردمی میشود که عاجزانه با موقعیتشان کنار میآیند و در نهایت به یک چیز میچسبند: به قدرت رهبر. در آن لحظه، دیگر لازم نیست رهبر پاسخگوی چیزی باشد، چون حقیقتی از دایرهی جعلیاتش بیرون نمانده است.
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
#توتالیتاریسم #کتاب
📌 کتاب «ما هماهنگ شده ایم»، اثر مهم و موشکافانهای دربارهی چگونگی تسلط حزب کمونیست چین بر مردم این کشور و آیندهی این توتالیتریسم هوشمند است. پیشتر بخشی از کتاب را اینجا منتشر کرده بودم (لینک). دوست عزیز، جناب مسعود یوسف حصرچین، اکنون این کتاب را به فارسی بازگردانده و به تازگی در دسترس قرار گرفته است. خواندنش را توصیه میکنم
Telegram
ساسان آقایی
روزنامهنگار، نویسنده و بنیانگذار پادکست مدبویز
کمی از هر چیز؛ سیاست، رسانه، اقتصاد آزاد و کتاب. در این محل مناقشههای بینالمللی هم به مزایده گذاشته میشود به ویژه در حوزهی آمریکا
🔸️ ارتباط:
@SasanAghaei2
🔸 آیدی توییتر و اینستاگرام:
@SasanAghaei2
کمی از هر چیز؛ سیاست، رسانه، اقتصاد آزاد و کتاب. در این محل مناقشههای بینالمللی هم به مزایده گذاشته میشود به ویژه در حوزهی آمریکا
🔸️ ارتباط:
@SasanAghaei2
🔸 آیدی توییتر و اینستاگرام:
@SasanAghaei2
📦1⃣ مجموعه اسناد تلاش استالین برای تجزیهی ایران به وسیلهی تشکیل فرقههای مزدور آذربایجان و کردستان - بخش نخست
📝یادداشت مربوط به موضوع را در دو قسمت بخوانید: قسمت نخست ، قسمت دوم
▫️ سندهای شمارهی ۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸:
دستور تشکیل فرقهی پیشهوری و دستورالعمل فعالیت آن، از اسناد حزب کمونیست شوروی
▫️ سند ۳:
دستور پولیتبورو به سرکردگان ایرانی فرقه برای تشکیل گردانهای نظامی تجزیهطلب در آذربایجان و کردستان
▫️ سند ۹:
برنامه و دستورالعمل اجرایی باقراف برای عملیاتی تجزیهی ایران: تدوین شده در باکو
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
#تاریخ #تاریخ_نگاری
📝یادداشت مربوط به موضوع را در دو قسمت بخوانید: قسمت نخست ، قسمت دوم
▫️ سندهای شمارهی ۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸:
دستور تشکیل فرقهی پیشهوری و دستورالعمل فعالیت آن، از اسناد حزب کمونیست شوروی
▫️ سند ۳:
دستور پولیتبورو به سرکردگان ایرانی فرقه برای تشکیل گردانهای نظامی تجزیهطلب در آذربایجان و کردستان
▫️ سند ۹:
برنامه و دستورالعمل اجرایی باقراف برای عملیاتی تجزیهی ایران: تدوین شده در باکو
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
#تاریخ #تاریخ_نگاری
📦2⃣ مجموعه اسناد تلاش استالین برای تجزیهی ایران به وسیلهی تشکیل فرقههای مزدور آذربایجان و کردستان - بخش دوم
📝یادداشت مربوط به موضوع را در دو قسمت بخوانید: قسمت نخست ، قسمت دوم
▫️ سندهای ۱۰، ۱۹:
فرمان پولیتبورو به باقراف، دبیرکل حزب کمونيست آذربایجان برای تشکیل فرآهم آوردن بستر تجزیهی آذربایجان و کردستان
▫️ سند ۱۱:
از کتاب رازهای سر به مهر
▫️ سندهای ۱۲، ۱۶:
کتاب حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی
▫️ سند ۱۳:
کتاب تاریخ مهاباد
▫️ سندهای ۱۴ و ۱۵:
مجموعه اسناد در کتابخانه ملی ایران
▫️ سند ۱۷:
نامه استالین به پیشهوری
▫️ سند ۱۸:
کتاب ما و بیگانگان
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
#تاریخ #تاریخ_نگاری
📝یادداشت مربوط به موضوع را در دو قسمت بخوانید: قسمت نخست ، قسمت دوم
▫️ سندهای ۱۰، ۱۹:
فرمان پولیتبورو به باقراف، دبیرکل حزب کمونيست آذربایجان برای تشکیل فرآهم آوردن بستر تجزیهی آذربایجان و کردستان
▫️ سند ۱۱:
از کتاب رازهای سر به مهر
▫️ سندهای ۱۲، ۱۶:
کتاب حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی
▫️ سند ۱۳:
کتاب تاریخ مهاباد
▫️ سندهای ۱۴ و ۱۵:
مجموعه اسناد در کتابخانه ملی ایران
▫️ سند ۱۷:
نامه استالین به پیشهوری
▫️ سند ۱۸:
کتاب ما و بیگانگان
✔️ www.tg-me.com/SasanAghaei
#تاریخ #تاریخ_نگاری