"Life without liberty is like a body without spirit." - Khalil Gibran
"زندگی بدون آزادی مانند بدن بدون روح است." - خلیل جبران
@Saeed_Maadani
"زندگی بدون آزادی مانند بدن بدون روح است." - خلیل جبران
@Saeed_Maadani
شعرهایی که برای «سهراب سپهری» نیست! - خبرآنلاین
https://www.khabaronline.ir/news/1967373/%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
🔺پانزدهم مهر ماه(۱۳۵۹ - ۱۳۰۷) سالروز تولد سهراب سپهری است.
@Saeed_Maadani
https://www.khabaronline.ir/news/1967373/%D8%B4%D8%B9%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
🔺پانزدهم مهر ماه(۱۳۵۹ - ۱۳۰۷) سالروز تولد سهراب سپهری است.
@Saeed_Maadani
www.khabaronline.ir
شعرهایی که برای «سهراب سپهری» نیست!
یکی از شاعرانی که شعرهایی جعلی به نامش در فضای مجازی منتشر شده، سهراب سپهری شاعر نام آشنای کاشانی است.
شعرهایی که برای «سهراب سپهری» نیست!
منبع: خبرآنلاین
گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سهراب سپهری پانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد. اولین مجموعه شعر او با نام «مرگ رنگ» در سال ۱۳۳۰ منتشر شد. «زندگی خوابها»، «آوار آفتاب»، «صدای پای آب»، «شرق اندوه»، «حجم سبز»، «ما هیچ، ما نگاه»، «در کنار چمن» و «هشت کتاب» از آثار این شاعرند.
به گزارش ایسنا، او علاوه بر شعر، به نقاشی هم به صورت حرفهیی میپرداخت. از نقاشیهای او نیز میتوان به تابلوهای «طبیعت بیجان» (۱۳۳۶)، «شقایقها، جویبار و تنهی درخت» (۱۳۳۹)، «علفها و تنهی درخت» (۱۳۴۱) ، «ترکیببندی با نوارهای رنگی» (۱۳۴۹)، «ترکیببندی با مربعها» (۱۳۵۱) و «منظرهی کویری» (۱۳۵۷) اشاره کرد.
سهراب سپهری در غروب اول اردیبهشتماه سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطانعلی روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی این شاعر و نقاش است.
اما همان طور که پیش تر نوشتیم یکی از شاعرانی که شعرهایی جعلی به نامش در فضای مجازی منتشر شده، سهراب سپهری شاعر نام آشنای کاشانی است و انجمن مبارزه با نشر جعلیات این متن را بازنشر کرده و نوشته است:
زندگی صحنهٔ یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمهٔ خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
.....
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم...
یادشان دردل من ...
قلبشان منزل من…...
صافی آب مرا یادتو انداخت...رفیق...
تو دلت سبز...
لبت سرخ...
چراغت روشن...
چرخ روزیت همیشه چرخان...
نفست داغ...
تنت گرم...
دعایت با من...
......
زندگی راز بزرگیست که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی
که به هنگام ورود آمدهایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه میگردد؟
هیچ!
.....
لحظهها را دریاب..
زندگی در فردا نه، همین امروز است!
......
زندگی ذره کاهی است، که کوهش کردیم
زندگی نام نکویی است که خارش کردیم
زندگی نیست به جز نمنم باران بهار
زندگی نیست به جز دیدن یار...
......
هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفس تنهایی
در قفس میخوانم
چه غریبانه شبی است،
شب تنهایی من
.....
زندگی رویش یک حادثه نیست
زندگی رهگذر حادثههاست...
......
تو می گذری
زمان میگذرد
چه کنم...؟
با دلی که از تو
توان گذشتنش نیست...!
......
گاه باید رویید...
در کنار چشمه، در شکاف یک سنگ.
به امید فرداها...!
......
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا
به خدایی که خودم میدانم
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب ساختهاند!
به خدایی که خودم میدانم
به خدایی که دلش پروانه ست
و به مرغان مهاجر هر سال، راه را میگوید
و به باران گفتهست باغها تشنه شدند
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست
که مبادا که ترک بردارد!
به خدایی که خودم می دانم
چه خدایی، جانم…
.....
من در این عرصه آغشته به بغض
لب خندان دیدم
چشم گریان دیدم
گریه کردم امّا
بارها خندیدم
رمز بیداری را
پشت بی خوابی این ثانیهها
فهمیدم...!!
......
صبح یعنی پرواز!
قد کشیدن در باد
چه کسی میگوید
پشت این ثانیهها
تاریک است ؟
گام اگر برداریم
"روشنی" نزدیک است...
.....
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست...
......
زندگی فهم نفهمیدنهاست
زندگی، پنجرهای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
.....
ایمان بیاورید
به خدایی که
به پیچک فرمود:
"نرده را زیبا کن"
@Saeed_Maadani
منبع: خبرآنلاین
گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سهراب سپهری پانزدهم مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد. اولین مجموعه شعر او با نام «مرگ رنگ» در سال ۱۳۳۰ منتشر شد. «زندگی خوابها»، «آوار آفتاب»، «صدای پای آب»، «شرق اندوه»، «حجم سبز»، «ما هیچ، ما نگاه»، «در کنار چمن» و «هشت کتاب» از آثار این شاعرند.
به گزارش ایسنا، او علاوه بر شعر، به نقاشی هم به صورت حرفهیی میپرداخت. از نقاشیهای او نیز میتوان به تابلوهای «طبیعت بیجان» (۱۳۳۶)، «شقایقها، جویبار و تنهی درخت» (۱۳۳۹)، «علفها و تنهی درخت» (۱۳۴۱) ، «ترکیببندی با نوارهای رنگی» (۱۳۴۹)، «ترکیببندی با مربعها» (۱۳۵۱) و «منظرهی کویری» (۱۳۵۷) اشاره کرد.
سهراب سپهری در غروب اول اردیبهشتماه سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطانعلی روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی این شاعر و نقاش است.
اما همان طور که پیش تر نوشتیم یکی از شاعرانی که شعرهایی جعلی به نامش در فضای مجازی منتشر شده، سهراب سپهری شاعر نام آشنای کاشانی است و انجمن مبارزه با نشر جعلیات این متن را بازنشر کرده و نوشته است:
زندگی صحنهٔ یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمهٔ خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
.....
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم...
یادشان دردل من ...
قلبشان منزل من…...
صافی آب مرا یادتو انداخت...رفیق...
تو دلت سبز...
لبت سرخ...
چراغت روشن...
چرخ روزیت همیشه چرخان...
نفست داغ...
تنت گرم...
دعایت با من...
......
زندگی راز بزرگیست که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی
که به هنگام ورود آمدهایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه میگردد؟
هیچ!
.....
لحظهها را دریاب..
زندگی در فردا نه، همین امروز است!
......
زندگی ذره کاهی است، که کوهش کردیم
زندگی نام نکویی است که خارش کردیم
زندگی نیست به جز نمنم باران بهار
زندگی نیست به جز دیدن یار...
......
هیچ کس با من نیست
مانده ام تا به چه اندیشه کنم
مانده ام در قفس تنهایی
در قفس میخوانم
چه غریبانه شبی است،
شب تنهایی من
.....
زندگی رویش یک حادثه نیست
زندگی رهگذر حادثههاست...
......
تو می گذری
زمان میگذرد
چه کنم...؟
با دلی که از تو
توان گذشتنش نیست...!
......
گاه باید رویید...
در کنار چشمه، در شکاف یک سنگ.
به امید فرداها...!
......
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را
بدهم تا برساند به خدا
به خدایی که خودم میدانم
نه خدایی که برایم از خشم
نه خدایی که برایم از قهر
نه خدایی که برایم ز غضب ساختهاند!
به خدایی که خودم میدانم
به خدایی که دلش پروانه ست
و به مرغان مهاجر هر سال، راه را میگوید
و به باران گفتهست باغها تشنه شدند
و حواسش حتی
به دل نازک شب بو هم هست
که مبادا که ترک بردارد!
به خدایی که خودم می دانم
چه خدایی، جانم…
.....
من در این عرصه آغشته به بغض
لب خندان دیدم
چشم گریان دیدم
گریه کردم امّا
بارها خندیدم
رمز بیداری را
پشت بی خوابی این ثانیهها
فهمیدم...!!
......
صبح یعنی پرواز!
قد کشیدن در باد
چه کسی میگوید
پشت این ثانیهها
تاریک است ؟
گام اگر برداریم
"روشنی" نزدیک است...
.....
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست...
......
زندگی فهم نفهمیدنهاست
زندگی، پنجرهای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
.....
ایمان بیاورید
به خدایی که
به پیچک فرمود:
"نرده را زیبا کن"
@Saeed_Maadani
در تاریخ میخوانیم؛
تقاضای استالین از هیتلر برای نفوذ شوروی در ایران
طبق اسناد به دست آمده، استالين رهبر وقت شوروي كه در آستانه جنگ جهاني دوم با هيتلر قرارداد عدم تعرض امضا كرده بود، در پاسخ به درخواست هيتلر كه تعهد كند سوخت (نفت) مورد نياز آلمان را تامين سازد (درعوض) از او خواسته بود نظر به تاريخ و فرهنگ مشترك مردم جمهوري هاي جنوبي شوروي با ايرانيان، با بسط نفوذ شوروي در ايران كه از مشروعيت جهاني هم برخوردار خواهد بود رضايت دهد. استالين تمايل مشابهي را هم نسبت به بلغارستان نشان داده بود كه هيتلر به دليل علاقه شخصي به تاريخ، فرهنگ و مردم ايران و ملاحظات نژادي و نيز رابطه ويزه با رضاشاه و طرح هاي دور و درازي که با هم داشتند در پاسخ مورخ هشتم اكتبر (16 مهر ماه) سال 1940 خود به استالين با بسط نفوذ شوروي در ايران اكيدا مخالفت كرد، ولي با تمايل رهبر شوروي نسبت به بلغارستان روي موافق نشان داد.
مورخاني كه درباره علل و نتايج و جريان جنگ جهاني دوم بررسي و مطالعه كرده اند نوشته اند كه يكي از دلايل (فرعي) ترديد هيتلر به صداقت استالين و حمله نظامي به شوروي همين خواست استالين(درباره ايران) از وي بود و با اين كه بسياري از ژنرالهاي آلمان باز كردن جبهه روسيه را كه كشوري وسيع و زمستاني سخت دارد به مصلحت نمي ديدند هيتلر در ژوئن 1941 حمله نظامي به شوروي را آغاز كرد. همين مورخان نوشته اند كه دليل عدم تخليه ايران از واحدهاي ارتش سرخ، پس از پايان جنگ دوم نيز به همان علت و تمايل قديمي استالين بود. طبق همين اسناد، قرار بود كه ايران به عضويت پيمان محور (آلمان، ايتاليا، ژاپن) درآيد كه انگليسي ها از طريق جاسوس هاي خود متوجه قضيه شدند و از فرصت حمله آلمان به شوروي استفاده كردند و با خريدن چند ژنرال و سياستمدار در تهران، ايران را كه داراي ارتشي نيرومند و وسيع بود با چند هزار سرباز فرسوده و دست دوم اشغال نظامي كردند و رئيس كشور را بركنار و به تبعيد فرستادند.
در دهه 1960 كه سخن از ايجاد فدراسيون ايران و افغانستان همزبان ، همفرهنگ و همنژاد ايران و افغانستان به ميان آمد كه مردمشان نياكان مشترك دارند، كرملين سخت ترين مخالفت ها را با آن از خود نشان داد، زيرا از آن مي ترسيد كه تاجيكستان تمايل به پيوستن به اين فدراسيون نشان دهد و امپراتوري پارسها در مرزهاي جنوبي شوروي زنده شود و به همين سبب هم هنگامي كه ايران (به خواست آمريكا) به كمك همنژادان كرد خود در عراق شتافت، كرملين با عراق قرارداد دوستي امضا كرد و سيل اسلحه را به آن كشور سرازير ساخت.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
تقاضای استالین از هیتلر برای نفوذ شوروی در ایران
طبق اسناد به دست آمده، استالين رهبر وقت شوروي كه در آستانه جنگ جهاني دوم با هيتلر قرارداد عدم تعرض امضا كرده بود، در پاسخ به درخواست هيتلر كه تعهد كند سوخت (نفت) مورد نياز آلمان را تامين سازد (درعوض) از او خواسته بود نظر به تاريخ و فرهنگ مشترك مردم جمهوري هاي جنوبي شوروي با ايرانيان، با بسط نفوذ شوروي در ايران كه از مشروعيت جهاني هم برخوردار خواهد بود رضايت دهد. استالين تمايل مشابهي را هم نسبت به بلغارستان نشان داده بود كه هيتلر به دليل علاقه شخصي به تاريخ، فرهنگ و مردم ايران و ملاحظات نژادي و نيز رابطه ويزه با رضاشاه و طرح هاي دور و درازي که با هم داشتند در پاسخ مورخ هشتم اكتبر (16 مهر ماه) سال 1940 خود به استالين با بسط نفوذ شوروي در ايران اكيدا مخالفت كرد، ولي با تمايل رهبر شوروي نسبت به بلغارستان روي موافق نشان داد.
مورخاني كه درباره علل و نتايج و جريان جنگ جهاني دوم بررسي و مطالعه كرده اند نوشته اند كه يكي از دلايل (فرعي) ترديد هيتلر به صداقت استالين و حمله نظامي به شوروي همين خواست استالين(درباره ايران) از وي بود و با اين كه بسياري از ژنرالهاي آلمان باز كردن جبهه روسيه را كه كشوري وسيع و زمستاني سخت دارد به مصلحت نمي ديدند هيتلر در ژوئن 1941 حمله نظامي به شوروي را آغاز كرد. همين مورخان نوشته اند كه دليل عدم تخليه ايران از واحدهاي ارتش سرخ، پس از پايان جنگ دوم نيز به همان علت و تمايل قديمي استالين بود. طبق همين اسناد، قرار بود كه ايران به عضويت پيمان محور (آلمان، ايتاليا، ژاپن) درآيد كه انگليسي ها از طريق جاسوس هاي خود متوجه قضيه شدند و از فرصت حمله آلمان به شوروي استفاده كردند و با خريدن چند ژنرال و سياستمدار در تهران، ايران را كه داراي ارتشي نيرومند و وسيع بود با چند هزار سرباز فرسوده و دست دوم اشغال نظامي كردند و رئيس كشور را بركنار و به تبعيد فرستادند.
در دهه 1960 كه سخن از ايجاد فدراسيون ايران و افغانستان همزبان ، همفرهنگ و همنژاد ايران و افغانستان به ميان آمد كه مردمشان نياكان مشترك دارند، كرملين سخت ترين مخالفت ها را با آن از خود نشان داد، زيرا از آن مي ترسيد كه تاجيكستان تمايل به پيوستن به اين فدراسيون نشان دهد و امپراتوري پارسها در مرزهاي جنوبي شوروي زنده شود و به همين سبب هم هنگامي كه ايران (به خواست آمريكا) به كمك همنژادان كرد خود در عراق شتافت، كرملين با عراق قرارداد دوستي امضا كرد و سيل اسلحه را به آن كشور سرازير ساخت.
منبع:iranianshistoryonthisday.com
@Saeed_Maadani
سلامی و کلامی...
*وفاقشکنی نفتیها علیه مدیریت استان بوشهر*
✍️ نسیم جنوب، دکتر یونس قیصیزاده
در کمال تعجب، وزیر تازه انتخاب شده نفت در یک اقدام غیر متعارف، بدون اطلاع و هماهنگی با مدیران ارشد استان بوشهر، وارد این استان شد. در این خصوص چند نکته قابل تذکر است:
۱- مجموعه دولت شامل هیات دولت و زیرمجموعه آنها شامل استانداران و فرمانداران و... همگی در یک مجموعه در حال خدمت به مردم هستند. در این شرایط که باران مشکلات از آسمان و در و دیوار بر سر مردم میبارد و هر روز با محرومیت و کمبودی جدید روبرو میشوند، بروز و نمایش اختلاف در همان مجموعه دولت که چندان هم در رفع مشکلات مردم در همه این سالها موفق نبودهاند، نه تنها باعث کندتر شدن چرخه خدمت آنها میشود، بلکه در نهایت دود این اختلاف درونمجموعهای هم به چشمان مردمی میرود که امید دارند دولت کاری برای رفع مشکلاتشان انجام دهد.
۲- در حالی که شعار اصلی پزشکیان به عنوان رئیسجمهور، ایجاد وفاق است، چگونه است که وزرای این دولت، به وفاق با مسئولان استان مهم و انرژیخیزی همانند بوشهر بیتوجه هستند و در کمال بیاحترامی به مجمع نمایندگان استان، استاندار، فرماندار و دیگر مدیران مربوطه، اقدام به حضور در استان بوشهر میکنند؟!
۳- وظیفه مهم وزارتی همانند نفت که مسئول اصلی آلودگیهای محیط زیستی منطقه، بروز آسیبهای اجتماعی، بیکاری گسترده به خاطر عدم به کارگیری نیروهای بومی استان، تخریب زیرساختهای اقتصاد بومی و... و در یک کلام سختتر شدن زندگی مردم منطقه است، توجه ویژه به مسائل و مشکلات مردم همین منطقه است. سفر وزیر نفت دولتی که رئیسجمهورش به مردمی بودن مفتخر است، بدون توجه به درخواستها و مطالبات مردم استان بوشهر، جز دهنکجی به مردم نجیبی که انتظار دارند وزارت نفت اقدامی برای عمل به مسئولیتهای اجتماعی خود در منطقه انجام دهد، نشان از چه چیز دیگری دارد؟
۴- آیا پشت چنین بیتوجهی وزارت نفت و صنایع نفت و گازی در استان، همان تفکر قدیمی نیست که فقط تمرکز ماشینی بر فعالیت جزیرهای خود دارند و بیتوجه به مشکلات و عواقب فعالیتهای نفتی و گازی برای مردم منطقه هستند؟ چنین تفکری با تلاشهای خستگیناپذیر شاغلان صنایع نفت و گاز در همجواری با مردم استان بوشهر منافات دارد و باعث بیگانگی مردم منطقه با این فعالیتها و شاغلان زحمتکش میشود.
۵- در این جریان نمیتوان ضعف مدیریت ارشد و مجمع نمایندگان استان بوشهر را نادیده گرفت. خصوصاً اینکه یکی از نمایندگان استان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم هست و هماهنگی این کمیسیون با وزارت نفت، حداقل انتظاری است که از ایشان میرود.
۶- عواقب چنین تصمیماتی، جدایی کامل وزارت نفت و صنایع نفت و گاز مستقر در استان، از استان بوشهر است. وزارت نفت باید مسئولیت آنچه را که در استان به واسطه حضورش بهوقوع پیوسته، بپذیرد و تجربه تلخ مسجد سلیمان را در عسلویه و دیگر شهرهای درگیر در فعالیتهای نفت و گاز تکرار نکند. هوشیاری مردم استان، دلسوزی مدیران و شاغلان نفت و گاز در توجه به مسائل و مشکلات مردم منطقه و همچنین پیگیری مدیران و نمایندگان استان، میتواند وزارت نفت را به طور مستقیم در توسعه کل استان بوشهر به عنوان بازیگری تاثیرگذار وارد کند.
۷- در این شرایط ضروری است که مدیران ارشد، مجمع نمایندگان و همچنین گروههای با نفوذ استان، برای اصلاح و تغییر این نگاه ناموجه و غیر محترمانه بالا به پایین، جلوگیری از ادامه بیتوجهی وزارت نفت و جدا کردن خود از آنچه به واسطه حضور آنان در استان میگذرد، اعتراض خود را خطاب به رئیسجمهور اعلام نمایند تا جلوی این رویه اشتباه که وزیر تازهنفس نفت بنا گذاشته است، گرفته شود و بیش از این به رابطه نیمهجان صنایع نفت و گاز و مطالبات مردم استان بوشهر آسیب وارد نیاید.
۸ـ جناب آقای وزیر! اگر در این کشور وزارتی با عنوان وزارت نفت وجود دارد و شما بدینواسطه چند سالی خلعت وزارت پوشیدهاید، به خاطر وجود استانهای ثروتمند و در عین حال مظلوم و محرومی همچون بوشهر و خوزستان است. خود نیز میدانید که چند سالی بیش میهمان این سمت و صندلی نخواهید بود. لطف فرموده حرمت صاحبخانه را نگه دارید!
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره ۱۰۹۶)
@Saeed_Maadani
*وفاقشکنی نفتیها علیه مدیریت استان بوشهر*
✍️ نسیم جنوب، دکتر یونس قیصیزاده
در کمال تعجب، وزیر تازه انتخاب شده نفت در یک اقدام غیر متعارف، بدون اطلاع و هماهنگی با مدیران ارشد استان بوشهر، وارد این استان شد. در این خصوص چند نکته قابل تذکر است:
۱- مجموعه دولت شامل هیات دولت و زیرمجموعه آنها شامل استانداران و فرمانداران و... همگی در یک مجموعه در حال خدمت به مردم هستند. در این شرایط که باران مشکلات از آسمان و در و دیوار بر سر مردم میبارد و هر روز با محرومیت و کمبودی جدید روبرو میشوند، بروز و نمایش اختلاف در همان مجموعه دولت که چندان هم در رفع مشکلات مردم در همه این سالها موفق نبودهاند، نه تنها باعث کندتر شدن چرخه خدمت آنها میشود، بلکه در نهایت دود این اختلاف درونمجموعهای هم به چشمان مردمی میرود که امید دارند دولت کاری برای رفع مشکلاتشان انجام دهد.
۲- در حالی که شعار اصلی پزشکیان به عنوان رئیسجمهور، ایجاد وفاق است، چگونه است که وزرای این دولت، به وفاق با مسئولان استان مهم و انرژیخیزی همانند بوشهر بیتوجه هستند و در کمال بیاحترامی به مجمع نمایندگان استان، استاندار، فرماندار و دیگر مدیران مربوطه، اقدام به حضور در استان بوشهر میکنند؟!
۳- وظیفه مهم وزارتی همانند نفت که مسئول اصلی آلودگیهای محیط زیستی منطقه، بروز آسیبهای اجتماعی، بیکاری گسترده به خاطر عدم به کارگیری نیروهای بومی استان، تخریب زیرساختهای اقتصاد بومی و... و در یک کلام سختتر شدن زندگی مردم منطقه است، توجه ویژه به مسائل و مشکلات مردم همین منطقه است. سفر وزیر نفت دولتی که رئیسجمهورش به مردمی بودن مفتخر است، بدون توجه به درخواستها و مطالبات مردم استان بوشهر، جز دهنکجی به مردم نجیبی که انتظار دارند وزارت نفت اقدامی برای عمل به مسئولیتهای اجتماعی خود در منطقه انجام دهد، نشان از چه چیز دیگری دارد؟
۴- آیا پشت چنین بیتوجهی وزارت نفت و صنایع نفت و گازی در استان، همان تفکر قدیمی نیست که فقط تمرکز ماشینی بر فعالیت جزیرهای خود دارند و بیتوجه به مشکلات و عواقب فعالیتهای نفتی و گازی برای مردم منطقه هستند؟ چنین تفکری با تلاشهای خستگیناپذیر شاغلان صنایع نفت و گاز در همجواری با مردم استان بوشهر منافات دارد و باعث بیگانگی مردم منطقه با این فعالیتها و شاغلان زحمتکش میشود.
۵- در این جریان نمیتوان ضعف مدیریت ارشد و مجمع نمایندگان استان بوشهر را نادیده گرفت. خصوصاً اینکه یکی از نمایندگان استان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس هم هست و هماهنگی این کمیسیون با وزارت نفت، حداقل انتظاری است که از ایشان میرود.
۶- عواقب چنین تصمیماتی، جدایی کامل وزارت نفت و صنایع نفت و گاز مستقر در استان، از استان بوشهر است. وزارت نفت باید مسئولیت آنچه را که در استان به واسطه حضورش بهوقوع پیوسته، بپذیرد و تجربه تلخ مسجد سلیمان را در عسلویه و دیگر شهرهای درگیر در فعالیتهای نفت و گاز تکرار نکند. هوشیاری مردم استان، دلسوزی مدیران و شاغلان نفت و گاز در توجه به مسائل و مشکلات مردم منطقه و همچنین پیگیری مدیران و نمایندگان استان، میتواند وزارت نفت را به طور مستقیم در توسعه کل استان بوشهر به عنوان بازیگری تاثیرگذار وارد کند.
۷- در این شرایط ضروری است که مدیران ارشد، مجمع نمایندگان و همچنین گروههای با نفوذ استان، برای اصلاح و تغییر این نگاه ناموجه و غیر محترمانه بالا به پایین، جلوگیری از ادامه بیتوجهی وزارت نفت و جدا کردن خود از آنچه به واسطه حضور آنان در استان میگذرد، اعتراض خود را خطاب به رئیسجمهور اعلام نمایند تا جلوی این رویه اشتباه که وزیر تازهنفس نفت بنا گذاشته است، گرفته شود و بیش از این به رابطه نیمهجان صنایع نفت و گاز و مطالبات مردم استان بوشهر آسیب وارد نیاید.
۸ـ جناب آقای وزیر! اگر در این کشور وزارتی با عنوان وزارت نفت وجود دارد و شما بدینواسطه چند سالی خلعت وزارت پوشیدهاید، به خاطر وجود استانهای ثروتمند و در عین حال مظلوم و محرومی همچون بوشهر و خوزستان است. خود نیز میدانید که چند سالی بیش میهمان این سمت و صندلی نخواهید بود. لطف فرموده حرمت صاحبخانه را نگه دارید!
(هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره ۱۰۹۶)
@Saeed_Maadani
نسیم جنوب 1096.pdf
1 MB
نسیم جنوب 1096.pdf
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۹۶
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۹۶
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
روز سهشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ جلسه ای برای بزرگداشت شادروان محمد صادق فاتح یزدی در
کرج از سوی بنیاد خیریه فاتح برگزار شد.
خوشبختانه کانال تلگرامی البرزپژوهی نیز همت تمام خود را برای تبلیغ و اطلاع رسانی به کار گرفت. حتی گروهی تلگرامی با عنوان " فاتح البرز " توسط دکتر حسین عسکری - البرزپژوه - ایجاد شد که فعالیت های زیادی در جهت نشر و شناسایی خدمات مرحوم فاتح یزدی انجام شد که قابل تقدیر است. در همان گروه "فاتح البرز" یادداشت چند وقت پیش اینجانب از سوی دکتر عسکری به اشتراک گذاشته شد که از ایشان سپاسگزارم.
به همین مناسبت یادداشت قبلی را مجددا منتشر می کنم تا به نوعی ادای دینی باشد به کسانی که در جهت پیشرفت و آبادانی ایران ما گام برداشته اند.👇👇👇
کرج از سوی بنیاد خیریه فاتح برگزار شد.
خوشبختانه کانال تلگرامی البرزپژوهی نیز همت تمام خود را برای تبلیغ و اطلاع رسانی به کار گرفت. حتی گروهی تلگرامی با عنوان " فاتح البرز " توسط دکتر حسین عسکری - البرزپژوه - ایجاد شد که فعالیت های زیادی در جهت نشر و شناسایی خدمات مرحوم فاتح یزدی انجام شد که قابل تقدیر است. در همان گروه "فاتح البرز" یادداشت چند وقت پیش اینجانب از سوی دکتر عسکری به اشتراک گذاشته شد که از ایشان سپاسگزارم.
به همین مناسبت یادداشت قبلی را مجددا منتشر می کنم تا به نوعی ادای دینی باشد به کسانی که در جهت پیشرفت و آبادانی ایران ما گام برداشته اند.👇👇👇
متوهمان طرفدار پرولتاریا(طبقه کارگر)
✍سعید معدنی
غلامحسین ساعدی در شمارهی هفتم فصلنامه الفبا مینویسد:
"فتحعلی پناهیان جوان بیست و چند ساله....بچه عجیبی بود. سیانور هم در گوشه زبانش. همان بود که سرمایهدار گردن کلفت کرجی را کشت، همان که چای جهان را داشت."
منظور ساعدی از "سرمایهدار گردن کلفت" یک کار آفرین موفق و توسعه دهنده صنعت و اقتصاد کشور محمد صادق فاتح یزدی است. تقریبا صددرصد اهالی کرج و اطراف کرج فاتح یزدی را با اینکه نزدیک به نیم قرن از ترور وی توسط سازمان چریکهای فدایی خلق میگذرد، میشناسند.
محمدصادق فاتح یزدی متولد یزد بود. در سالهایی که در یزد کم آبی و قحطی بروز میکند، مردمان زیادی از این شهر به کرج نقل مکان میکنند. فاتح یکی از این افراد بود که بعدها یکتنه در دگرگونی و پیشرفت کرج نقش بسزایی داشت.
فاتح یزدی متولد ۱۲۷۷ بود. وی برای ادامهی تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی به هند میرود. پس از بازگشت از هند باخبر میشود نامزدش رقیه غضنفری که "جهان" صدایش می کردند بر اثر بیماری آبله نابینا شده است. اطرافیان توصیه میکنند که با این دختر ازدواج نکند. اما مهندس فاتح که جزء معدود تحصیلکردگان دانشگاهی آن زمان بود عاشق جهان بود. لذا بر عشقاش پافشاری میکند و با وی ازدواج میکند. جالب آنکه این صنعتکار خلاق و کارآفرین بعدها بسیاری از کارخانه و مکانها و محلهها را که در کرج میسازد نام "جهان" را بر آنها میگذارد. احتمالا تا زمانی که کرج هست نام "جهان" هم هست! مثل:
- کارخانه جهانچیت در سال 1335
-کارخانه «روغن نباتی جهان» سال 1336
- «کارگاه بافندگی خانوادگی»1341 (این کارگاه، به دنبال سختی زنان از کار کردن در محیطِ مردانه جهانچیت تاسیس میشود و در داخل محله چهارصددستگاه کرج قرار داشته که بسیاری از زنان کارگر آن نیز ساکن همین محله بودهاند)
- کارخانه یخسازی جهان
- کارخانه روغن موتور جهان
- «سردخانه میوه جهان» در سال 1344 که جزء اولینها بوده
- پلاستیکسازی آرمه
- شرکت آبادانی جهان
- کارخانه صابون جهان
-چای جهان
-پتوبافی جهان
-و....
علاوه بر آن، فاتح در کشاورزی نیز فعالیتهایی داشت. از جمله احداث 150 هکتار باغات میوه و حدود 80 هکتار جنگل چوبهای صنعتی این مجموعه در کنار دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، مرکز اصلاح بذر و نهال و زمینهای زراعی کرج، موقعیت کشاورزی کرج را بهبود دادند.
با توسعه شرکتها و کارخانهها، مهاجرت به شهر کرج افزایش مییابد. مهندس فاتح با کمک مهندسان خارجی شروع به قطعهبندی زمینهای اطراف و خیابانکشی آنها میکند. این کار در نهایت به ایجاد دو محله مسکونی «چهارصد دستگاه» و «جهانشهر» منجر میشود. ۴۰۰ دستگاه که در ابتدا آن را «جهانآباد» یا «کوی کارگران جهانچیت» نامیده بودند، در ضلع جنوبی کارخانه جهانچیت قرار دارد. این بخش، به عنوان یک مجموعه ۴۰۰ واحدی در نظر گرفته شده بود که ۲۰۰ واحد آن اجرایی شد.
نکته آنکه این دو مجموعه مسکونی را خیابان اصلی شهر یعنی خیابان بهشتی(قزوین) ازهم جدا میکند. قسمت شمالی خانههای بزرگتر بودند برای افراد پردرآمد و قسمت جنوبی خانههای کوچکتر و اقتصادیتر برای افراد کم درآمد بود. البته بخشی از خانهها بعد از کشته شدن ایشان تکمیل شدند. همچنین کافه (رستوران) "باغجهان" هم که یکی از قدیمیترین رستورانهای دایر در کرج است به همین جهانشهر چسبیده است.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ تقریبا همهی این اموال و کارخانهها مصادره شده و بعد به دلیل سوء مدیریت بسیاری تعطیل شده و از بین رفتند! در نتیجه بسیاری از آن تلاشهای شبانهروزی خستگیناپذیر به بادفنا رفت. فاتح همچنین چند مرکز آموزشی، مسجد، درمانگاه وغیره را نیز ساخته است.
سال ۱۳۵۰ است. به علت فعالیت چریکهای مسلح مسلمان و کمونیست شرایط کشور امنیتی شده. در همین سال کارگران جهانچیت در اعتراض به کمی حقوق اعتصاب میکنند. فاتح امتیازاتی میدهد و بخشی را بیمه میکند. اما بازهم اعتصاب ادامه دارد. فاتح به نیروهای امنیتی متوسل می شود. کارگران برای گرفتن حق خود راهی وزارت کار در تهران میشوند. در مسیر تهران - کرج در کاروانسرا سنگی فضا ملتهب میشود و در درگیری با ماموران سه کارگر کشته می شوند که البته فدائیان خلق اعلام میکنند ۲۰ نفر کشته شدهاند. فاتح از این حادثه غمگین میشود، دو سالی سرکار نمیرود اما به اصرار مدیران کارخانهها بعد از دوسال سرکار برمیگردد.
اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ۲۰ مرداد ۱۳۵۳خیابان را بر اتومبیلاش میبندند. ابتدا به راننده تیری شلیک میکنند. سپس بورژوای(سرمایهدار) کارآفرین را در ۷۶ سالگی میکشند تا انتقام خود را از امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا بگیرند!
وقتی دقیق میشویم، میبینیم که گروههای افراطی در تاریخ معاصر چه فرصتهای ناب توسعه یافتگی را از این کشور گرفتهاند.
@Saeed_Maadani
✍سعید معدنی
غلامحسین ساعدی در شمارهی هفتم فصلنامه الفبا مینویسد:
"فتحعلی پناهیان جوان بیست و چند ساله....بچه عجیبی بود. سیانور هم در گوشه زبانش. همان بود که سرمایهدار گردن کلفت کرجی را کشت، همان که چای جهان را داشت."
منظور ساعدی از "سرمایهدار گردن کلفت" یک کار آفرین موفق و توسعه دهنده صنعت و اقتصاد کشور محمد صادق فاتح یزدی است. تقریبا صددرصد اهالی کرج و اطراف کرج فاتح یزدی را با اینکه نزدیک به نیم قرن از ترور وی توسط سازمان چریکهای فدایی خلق میگذرد، میشناسند.
محمدصادق فاتح یزدی متولد یزد بود. در سالهایی که در یزد کم آبی و قحطی بروز میکند، مردمان زیادی از این شهر به کرج نقل مکان میکنند. فاتح یکی از این افراد بود که بعدها یکتنه در دگرگونی و پیشرفت کرج نقش بسزایی داشت.
فاتح یزدی متولد ۱۲۷۷ بود. وی برای ادامهی تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی به هند میرود. پس از بازگشت از هند باخبر میشود نامزدش رقیه غضنفری که "جهان" صدایش می کردند بر اثر بیماری آبله نابینا شده است. اطرافیان توصیه میکنند که با این دختر ازدواج نکند. اما مهندس فاتح که جزء معدود تحصیلکردگان دانشگاهی آن زمان بود عاشق جهان بود. لذا بر عشقاش پافشاری میکند و با وی ازدواج میکند. جالب آنکه این صنعتکار خلاق و کارآفرین بعدها بسیاری از کارخانه و مکانها و محلهها را که در کرج میسازد نام "جهان" را بر آنها میگذارد. احتمالا تا زمانی که کرج هست نام "جهان" هم هست! مثل:
- کارخانه جهانچیت در سال 1335
-کارخانه «روغن نباتی جهان» سال 1336
- «کارگاه بافندگی خانوادگی»1341 (این کارگاه، به دنبال سختی زنان از کار کردن در محیطِ مردانه جهانچیت تاسیس میشود و در داخل محله چهارصددستگاه کرج قرار داشته که بسیاری از زنان کارگر آن نیز ساکن همین محله بودهاند)
- کارخانه یخسازی جهان
- کارخانه روغن موتور جهان
- «سردخانه میوه جهان» در سال 1344 که جزء اولینها بوده
- پلاستیکسازی آرمه
- شرکت آبادانی جهان
- کارخانه صابون جهان
-چای جهان
-پتوبافی جهان
-و....
علاوه بر آن، فاتح در کشاورزی نیز فعالیتهایی داشت. از جمله احداث 150 هکتار باغات میوه و حدود 80 هکتار جنگل چوبهای صنعتی این مجموعه در کنار دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران، مرکز اصلاح بذر و نهال و زمینهای زراعی کرج، موقعیت کشاورزی کرج را بهبود دادند.
با توسعه شرکتها و کارخانهها، مهاجرت به شهر کرج افزایش مییابد. مهندس فاتح با کمک مهندسان خارجی شروع به قطعهبندی زمینهای اطراف و خیابانکشی آنها میکند. این کار در نهایت به ایجاد دو محله مسکونی «چهارصد دستگاه» و «جهانشهر» منجر میشود. ۴۰۰ دستگاه که در ابتدا آن را «جهانآباد» یا «کوی کارگران جهانچیت» نامیده بودند، در ضلع جنوبی کارخانه جهانچیت قرار دارد. این بخش، به عنوان یک مجموعه ۴۰۰ واحدی در نظر گرفته شده بود که ۲۰۰ واحد آن اجرایی شد.
نکته آنکه این دو مجموعه مسکونی را خیابان اصلی شهر یعنی خیابان بهشتی(قزوین) ازهم جدا میکند. قسمت شمالی خانههای بزرگتر بودند برای افراد پردرآمد و قسمت جنوبی خانههای کوچکتر و اقتصادیتر برای افراد کم درآمد بود. البته بخشی از خانهها بعد از کشته شدن ایشان تکمیل شدند. همچنین کافه (رستوران) "باغجهان" هم که یکی از قدیمیترین رستورانهای دایر در کرج است به همین جهانشهر چسبیده است.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ تقریبا همهی این اموال و کارخانهها مصادره شده و بعد به دلیل سوء مدیریت بسیاری تعطیل شده و از بین رفتند! در نتیجه بسیاری از آن تلاشهای شبانهروزی خستگیناپذیر به بادفنا رفت. فاتح همچنین چند مرکز آموزشی، مسجد، درمانگاه وغیره را نیز ساخته است.
سال ۱۳۵۰ است. به علت فعالیت چریکهای مسلح مسلمان و کمونیست شرایط کشور امنیتی شده. در همین سال کارگران جهانچیت در اعتراض به کمی حقوق اعتصاب میکنند. فاتح امتیازاتی میدهد و بخشی را بیمه میکند. اما بازهم اعتصاب ادامه دارد. فاتح به نیروهای امنیتی متوسل می شود. کارگران برای گرفتن حق خود راهی وزارت کار در تهران میشوند. در مسیر تهران - کرج در کاروانسرا سنگی فضا ملتهب میشود و در درگیری با ماموران سه کارگر کشته می شوند که البته فدائیان خلق اعلام میکنند ۲۰ نفر کشته شدهاند. فاتح از این حادثه غمگین میشود، دو سالی سرکار نمیرود اما به اصرار مدیران کارخانهها بعد از دوسال سرکار برمیگردد.
اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ۲۰ مرداد ۱۳۵۳خیابان را بر اتومبیلاش میبندند. ابتدا به راننده تیری شلیک میکنند. سپس بورژوای(سرمایهدار) کارآفرین را در ۷۶ سالگی میکشند تا انتقام خود را از امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا بگیرند!
وقتی دقیق میشویم، میبینیم که گروههای افراطی در تاریخ معاصر چه فرصتهای ناب توسعه یافتگی را از این کشور گرفتهاند.
@Saeed_Maadani
Forwarded from عکس نگار
«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است»
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری رسانیم.
🔹 پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۱۹🔹
🔹〰〰〰〰〰〰〰🔹🔹
✍فریبا نظری
🔹جامعهشناسی گروههای اجتماعی
@Sociologyofsocialgroups
✍عادل سجودی
🔹جستاری در جامعه شناسی
@GILsociologist
✍حسین پرويز اجلالی
🔹جامعه شناس ایرانی
@iransociologista
🔹کانال علمی مطالعات زنان
@womenstudiesisaorg
✍محمدحسن علایی
🔹آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
@sociologicalperspectives
✍مسعود زمانی مقدم
🔹پژوهش کیفی
@qualitative_methodology
✍سودابه حیدری
🔹رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
@Radio_Log
✍مصلح فتاح پور
🔹تحلیل آسیب های اجتماعی
@Analysisisocialproblems
✍سعید معدنی
🔹هفت اقلیم
@Saeed_Maadani
✍ح.ا. تنهایی
🔹جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
@hatanhai
✍مسعود زمانی مقدم
🔹نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
@masoudzamanimoghadam
✍علی نوری
🔹خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
@iranian_familyy
✍اصغر ایزدی جیران
🔹آکادمی مردمنگاری
@academy_mardomneghari
✍فاطمه موسوی ویایه
🔹زنان و مسائل اجتماعی
@women_socialproblems
✍رضا تسلیمی طهرانی
🔹جامعه شناسی عمومی
@taslimi_tehrani
✍احمد فعال
🔹تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
@bayane_azadi
✍محمد زینالی اُناری
🔹نکته
@thing
✍مینا شیروانی ناغانی
🔹جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
@Sociology_Development_economic
✍کاوه فرهادی
🔹انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
@kaveh_farhadi
✍بیتا مدنی
🔹مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport
🔹〰〰〰〰〰〰〰🔹🔹
🔻To join us, click here:
🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun
🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در شاخههای گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیدهاست. با انتشار آن در کانالهای مختلف، به ترویج بینش جامعهشناختی یاری رسانیم.
🔹 پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۷/۱۹🔹
🔹〰〰〰〰〰〰〰🔹🔹
✍فریبا نظری
🔹جامعهشناسی گروههای اجتماعی
@Sociologyofsocialgroups
✍عادل سجودی
🔹جستاری در جامعه شناسی
@GILsociologist
✍حسین پرويز اجلالی
🔹جامعه شناس ایرانی
@iransociologista
🔹کانال علمی مطالعات زنان
@womenstudiesisaorg
✍محمدحسن علایی
🔹آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعهشناختی
@sociologicalperspectives
✍مسعود زمانی مقدم
🔹پژوهش کیفی
@qualitative_methodology
✍سودابه حیدری
🔹رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
@Radio_Log
✍مصلح فتاح پور
🔹تحلیل آسیب های اجتماعی
@Analysisisocialproblems
✍سعید معدنی
🔹هفت اقلیم
@Saeed_Maadani
✍ح.ا. تنهایی
🔹جامعهشناسی تفسیریپرگمتیستی، نظری و درمانی
@hatanhai
✍مسعود زمانی مقدم
🔹نوشتهها، مقالات و دورههای آموزشی
@masoudzamanimoghadam
✍علی نوری
🔹خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
@iranian_familyy
✍اصغر ایزدی جیران
🔹آکادمی مردمنگاری
@academy_mardomneghari
✍فاطمه موسوی ویایه
🔹زنان و مسائل اجتماعی
@women_socialproblems
✍رضا تسلیمی طهرانی
🔹جامعه شناسی عمومی
@taslimi_tehrani
✍احمد فعال
🔹تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
@bayane_azadi
✍محمد زینالی اُناری
🔹نکته
@thing
✍مینا شیروانی ناغانی
🔹جامعهشناسی اقتصادی و توسعه
@Sociology_Development_economic
✍کاوه فرهادی
🔹انسانشناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیستبومداری
@kaveh_farhadi
✍بیتا مدنی
🔹مطالعات فمینیستی با رویکرد تفسیری پرگمتیستی
🆔 @sociology_of_sport
🔹〰〰〰〰〰〰〰🔹🔹
🔻To join us, click here:
🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliun
اسرائیل صادقتر از ترکیه!
(یادداشت)
✍سعید معدنی
همیشهی تاریخ، هنر حکومتها این بوده که جنگ و صلحشان در جهت منافع سرزمینی و منافع ملی باشد. اما بسیاری از کشورها بودهاند و هستند که بدون اندیشیدن خواستهاند صرفا از طریق جنگ و ستیز به منافع جمعی خود برسند. لذا این کشورها مردم شان را در اغلب دورهی زمامداری در جنگ و یا در سایه جنگ احتمالی نگهداشتهاند که در نتیجه به تدریج کشور از درون خسته، ضعیف و ناامید شده و رو به اضمحلال رفته است. نمونه کلاسیک این نوع حکومتها.....
ادامهی یادداشت....👇👇👇👇
مهرماه ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#ساسانیان
#سامانیان
#قذافی
#دیکتاتور
#اردوغان
#دمکراسی
@Saeed_Maadani
(یادداشت)
✍سعید معدنی
همیشهی تاریخ، هنر حکومتها این بوده که جنگ و صلحشان در جهت منافع سرزمینی و منافع ملی باشد. اما بسیاری از کشورها بودهاند و هستند که بدون اندیشیدن خواستهاند صرفا از طریق جنگ و ستیز به منافع جمعی خود برسند. لذا این کشورها مردم شان را در اغلب دورهی زمامداری در جنگ و یا در سایه جنگ احتمالی نگهداشتهاند که در نتیجه به تدریج کشور از درون خسته، ضعیف و ناامید شده و رو به اضمحلال رفته است. نمونه کلاسیک این نوع حکومتها.....
ادامهی یادداشت....👇👇👇👇
مهرماه ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#ساسانیان
#سامانیان
#قذافی
#دیکتاتور
#اردوغان
#دمکراسی
@Saeed_Maadani
اسرائیل صادقتر از ترکیه!
✍سعید معدنی
همیشهی تاریخ، هنر حکومتها این بوده که جنگ و صلحشان در جهت منافع سرزمینی و منافع ملی باشد. اما بسیاری از کشورها بودهاند و هستند که بدون اندیشیدن خواستهاند صرفا از طریق جنگ و ستیز به منافع جمعی خود برسند. لذا این کشورها مردم شان را در اغلب دورهی زمامداری در جنگ و یا در سایه جنگ احتمالی نگهداشتهاند که در نتیجه به تدریج کشور از درون خسته، ضعیف و ناامید شده و رو به اضمحلال رفته است. نمونه کلاسیک این نوع حکومتها سلسله ساسانیان است که اگر تاریخ را بخوانیم بخشی از جنگ ها و یورشهایشان غیر لازم و بیهوده بوده، اصلا برخی مورخان معتقدند که یکی از دلایل مهم سقوط ساسانیان شرکت در برخی جنگها و نزاعهای غیرضرور و بیحاصل بوده است. به همین دلیل وقتی عرب تازه مسلمان بدوی به مرزهای این سرزمین رسیدند مردم از ظلم و ستم و فساد و سستی حکومتگران در ناامیدی شدید به سر میبردند. لذا با یک هجوم جدی عربان تازه مسلمان حکومت چهارصد سالهی ساسانیان را ساقط کردند. اما گاهی به شکل اتفاقی در تاریخ این سرزمین، بودهاند حاکمانی که به جای جنگ غیرضرور به آبادانی و فرهنگ پرداخته اند؛ در تاریخ آورده اند:
شاه اسماعيل سامانی در ماه مي سال 900 ميلادی در شهر بخارا به خواست سران لشكرش كه اصرار داشتند به بغداد حمله كنند و به خلافت عباسيان پايان دهند پاسخ ردّ داد. شاه سامانی براي توجيه پاسخ خود، در يك اجتماع عمومی گفت كه بزرگترين برنامه ما بايد احياء زبان فارسي و فرهنگ نياكان باشد نه وسعت بخشيدن به قلمرو.
یکی از نمونههای متاخرتر شبیه ساسانیان کشور لیبی دوران معمر قذافی است. اگر چه لیبی کشور کم جمعیت و ثروتمندی بود و مردمانش تا حدودی در رفاه بودند. اما قذافی در داخل کشور، یک دیکتاتور تمام عیار بود ولی در عرصهی بینالملل در هر کجای خاورمیانه و جهان عرب و آفریقا جنگ بود، ردپای دولت لیبی دیده میشد! و مردم لیبی هماره منتظر بودند تا جنگی و اتفاقی دردناک برای کشورشان بیفتد. آنها بیش از ۴۰ سال در سایه بروز جنگ زندگی کردند ولی جنگی در مرزهایشان شکل نگرفت. این حکومت به ظاهر سوسیالیست! یکی از فاسدترین و خفقان آورترین حکومکتهای جهان سوم بود. اما در ظاهر چهره مقابله با استعمار در خود گرفته و طرفدار نهضتهای آزادیبخش در جای جای دنیا بود. هر جای خاورمیانه و آفریقا گروه مبارز زیرزمینی و یا آشکار در جنگ با منافع آمریکا و حکومت های مورد حمایت آنها بود، لیبی با پول و یا سلاح هایش حضور داشت. مثل داستان فیلم "برداران لیلا" ساختهی سعید روستایی که خانواده از درون میپوکید اما پدر خانواده در جستجوی کسب اعتبار در میان آشنایان بود. مردم لیبی از درون خسته و ناامید بودند، اما قذافی سودای آقایی بر آفریقا و جهان اسلام و عرب را داشت. تا آنکه بهار عربی با طوفاناش از راه رسید و توانست این درخت به ظاهر تنومند را که از داخل موریانه خورده و کاملا پوک شده بود از ریشه بکند و معمر قذافی در زیر لگد مردمان خسته از کابوس جنگ و تحریم دائمی به شکل فاجعه آمیز در خیابان کشته شود.
اجازه دهید سری به یک کشور مسلمان با یک حکومت نسبتا دمکراتیک بزنیم. اخیرا رجب طیب اردوغان از خواب قیلوله ظهرگاهی سر را از زیر پتو بیرون آورده و گفته است: ترکیه به هر قیمتی در برابر دولت اسرائیل ایستادگی خواهد کرد(!)
او میداند ترکیه کشوری نیست که رهبرش اختیار تام داشته باشد. آنجا دمکراسی و حزب و مجلس و انتخابات حاکم است و خود اردوغان هم موقتی است. او نمیتواند مثل رهبرانی از جنس قذافی بدون اجازه مجلس و نهادهای مدنی، مردماش را به قتلگاه جنگ و تحریم ببرد و به راحتی با سرنوشت یک ملت بازی کند. لذا کسی حرف او را جدی نمیگیرد و میدانند که این اظهار نظرها بیشتر پُز سیاسی و در جهت تامین منافع ملی ترکیه در جهان اسلام است. ترکیه مناسبات محکم سیاسی - اقتصادی دیرین با اسرائیل دارد. به نظر میرسد اسرائیل در این مورد صادقتر از اردوغان و ترکیه است. وزیر اطلاعات اسرائیل گفته است : اردوغان دوست ما است که در نقش دشمن ظاهر میشود، اسرائیل به کمک و لطف اردوغان به بزرگترین دستاوردها دست یافته است(!) اردوغان نمونه بارز یک سیاستمدار ریسمانباز است که هم با فلسطین همدردی میکند و هم با داشتن روابط اقتصادی محکم با اسرائیل ترکیه را آباد می کند. او به ظاهر مدافع حماس، اویغورها و.... است اما فقط در حرف است و هر اقدام عملی و مشارکت در جنگ را مفید به حال ترکیه نمیداند.
جهان سیاست جهان پیچیدهای است که خیلیها از آن سردر نمیآورند. فردا روزی اگر قرار باشد برای سرنوشت فلسطین و اسرائیل تعیین تکلیف شود. بیشک ترکیه یکی از کشورهای مدعی نماینده مسلمانان است که در ردیف اول گفتگوها خواهد نشست!
۲۰ مهرماه ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#ساسانیان
#سامانیان
#قذافی
#دیکتاتور
#اردوغان
#دمکراسی
@Saeed_Maadani
✍سعید معدنی
همیشهی تاریخ، هنر حکومتها این بوده که جنگ و صلحشان در جهت منافع سرزمینی و منافع ملی باشد. اما بسیاری از کشورها بودهاند و هستند که بدون اندیشیدن خواستهاند صرفا از طریق جنگ و ستیز به منافع جمعی خود برسند. لذا این کشورها مردم شان را در اغلب دورهی زمامداری در جنگ و یا در سایه جنگ احتمالی نگهداشتهاند که در نتیجه به تدریج کشور از درون خسته، ضعیف و ناامید شده و رو به اضمحلال رفته است. نمونه کلاسیک این نوع حکومتها سلسله ساسانیان است که اگر تاریخ را بخوانیم بخشی از جنگ ها و یورشهایشان غیر لازم و بیهوده بوده، اصلا برخی مورخان معتقدند که یکی از دلایل مهم سقوط ساسانیان شرکت در برخی جنگها و نزاعهای غیرضرور و بیحاصل بوده است. به همین دلیل وقتی عرب تازه مسلمان بدوی به مرزهای این سرزمین رسیدند مردم از ظلم و ستم و فساد و سستی حکومتگران در ناامیدی شدید به سر میبردند. لذا با یک هجوم جدی عربان تازه مسلمان حکومت چهارصد سالهی ساسانیان را ساقط کردند. اما گاهی به شکل اتفاقی در تاریخ این سرزمین، بودهاند حاکمانی که به جای جنگ غیرضرور به آبادانی و فرهنگ پرداخته اند؛ در تاریخ آورده اند:
شاه اسماعيل سامانی در ماه مي سال 900 ميلادی در شهر بخارا به خواست سران لشكرش كه اصرار داشتند به بغداد حمله كنند و به خلافت عباسيان پايان دهند پاسخ ردّ داد. شاه سامانی براي توجيه پاسخ خود، در يك اجتماع عمومی گفت كه بزرگترين برنامه ما بايد احياء زبان فارسي و فرهنگ نياكان باشد نه وسعت بخشيدن به قلمرو.
یکی از نمونههای متاخرتر شبیه ساسانیان کشور لیبی دوران معمر قذافی است. اگر چه لیبی کشور کم جمعیت و ثروتمندی بود و مردمانش تا حدودی در رفاه بودند. اما قذافی در داخل کشور، یک دیکتاتور تمام عیار بود ولی در عرصهی بینالملل در هر کجای خاورمیانه و جهان عرب و آفریقا جنگ بود، ردپای دولت لیبی دیده میشد! و مردم لیبی هماره منتظر بودند تا جنگی و اتفاقی دردناک برای کشورشان بیفتد. آنها بیش از ۴۰ سال در سایه بروز جنگ زندگی کردند ولی جنگی در مرزهایشان شکل نگرفت. این حکومت به ظاهر سوسیالیست! یکی از فاسدترین و خفقان آورترین حکومکتهای جهان سوم بود. اما در ظاهر چهره مقابله با استعمار در خود گرفته و طرفدار نهضتهای آزادیبخش در جای جای دنیا بود. هر جای خاورمیانه و آفریقا گروه مبارز زیرزمینی و یا آشکار در جنگ با منافع آمریکا و حکومت های مورد حمایت آنها بود، لیبی با پول و یا سلاح هایش حضور داشت. مثل داستان فیلم "برداران لیلا" ساختهی سعید روستایی که خانواده از درون میپوکید اما پدر خانواده در جستجوی کسب اعتبار در میان آشنایان بود. مردم لیبی از درون خسته و ناامید بودند، اما قذافی سودای آقایی بر آفریقا و جهان اسلام و عرب را داشت. تا آنکه بهار عربی با طوفاناش از راه رسید و توانست این درخت به ظاهر تنومند را که از داخل موریانه خورده و کاملا پوک شده بود از ریشه بکند و معمر قذافی در زیر لگد مردمان خسته از کابوس جنگ و تحریم دائمی به شکل فاجعه آمیز در خیابان کشته شود.
اجازه دهید سری به یک کشور مسلمان با یک حکومت نسبتا دمکراتیک بزنیم. اخیرا رجب طیب اردوغان از خواب قیلوله ظهرگاهی سر را از زیر پتو بیرون آورده و گفته است: ترکیه به هر قیمتی در برابر دولت اسرائیل ایستادگی خواهد کرد(!)
او میداند ترکیه کشوری نیست که رهبرش اختیار تام داشته باشد. آنجا دمکراسی و حزب و مجلس و انتخابات حاکم است و خود اردوغان هم موقتی است. او نمیتواند مثل رهبرانی از جنس قذافی بدون اجازه مجلس و نهادهای مدنی، مردماش را به قتلگاه جنگ و تحریم ببرد و به راحتی با سرنوشت یک ملت بازی کند. لذا کسی حرف او را جدی نمیگیرد و میدانند که این اظهار نظرها بیشتر پُز سیاسی و در جهت تامین منافع ملی ترکیه در جهان اسلام است. ترکیه مناسبات محکم سیاسی - اقتصادی دیرین با اسرائیل دارد. به نظر میرسد اسرائیل در این مورد صادقتر از اردوغان و ترکیه است. وزیر اطلاعات اسرائیل گفته است : اردوغان دوست ما است که در نقش دشمن ظاهر میشود، اسرائیل به کمک و لطف اردوغان به بزرگترین دستاوردها دست یافته است(!) اردوغان نمونه بارز یک سیاستمدار ریسمانباز است که هم با فلسطین همدردی میکند و هم با داشتن روابط اقتصادی محکم با اسرائیل ترکیه را آباد می کند. او به ظاهر مدافع حماس، اویغورها و.... است اما فقط در حرف است و هر اقدام عملی و مشارکت در جنگ را مفید به حال ترکیه نمیداند.
جهان سیاست جهان پیچیدهای است که خیلیها از آن سردر نمیآورند. فردا روزی اگر قرار باشد برای سرنوشت فلسطین و اسرائیل تعیین تکلیف شود. بیشک ترکیه یکی از کشورهای مدعی نماینده مسلمانان است که در ردیف اول گفتگوها خواهد نشست!
۲۰ مهرماه ۱۴۰۳
#سعید_معدنی
#ساسانیان
#سامانیان
#قذافی
#دیکتاتور
#اردوغان
#دمکراسی
@Saeed_Maadani
ساعتهای یخزده مهاجران ایرانی
✍️ یونس قیصی زاده
پدر میوهفروشی در لاهیجان پس از مهاجرت فرزندش، یک عدد ساعت که زمان دقیق مهاجرت فرزندش روی آن ثابت مانده بود را در مغازه خود نصب میکند، اکنون دهها ساعت ثابت از زمان یخزده مشتریان این مغازه که فرزندانشان مهاجرت کردهاند بر روی دیوار این مغازه میوهفروشی نصب شده است، ساعتهای غمانگیزی که هر خانواده با مهاجرت یکی از فرزندان، عقربه دلشان دیگر حرکت نکرد و روی همان لحظه پرواز ماند و دیگر جلو نرفت!
اما چرا این ساعتها دیگر حرکت نمیکنند؟! شاید اکثر خانوادههایی که فرزندان آنها به غرب مهاجرت میکنند، میپندارند که این یک سفر همیشگی هست و زمان برای فرزندانشان در ایران تمام شده است و دیگر قصد بازگشتی وجود ندارد، بلیطهای یکطرفهای که شاید دلشان مدتی در ایران بماند اما جسمشان را برداشتهاند و رفتهاند دنبال زندگی در غربت، چرا که فکر میکردند فرصتی برای زندگی در وطن برایشان نمانده است.
بحرانهای دههای که چشماندازی برای رفع آنها وجود ندارد و سیل مشکلاتی که هر روز بر آنها افزوده میشود، روان انسانها را فرسوده و خسته میکند! شاید ساعت خیلی از ایرانیان در این کشور، یخزده و ثابت مانده باشد، حتی اگر میل به مهاجرت نداشته یا امکانش را ندارند. این ساعتهای یخزده را راه بیاندازید.
@Saeed_Maadani
✍️ یونس قیصی زاده
پدر میوهفروشی در لاهیجان پس از مهاجرت فرزندش، یک عدد ساعت که زمان دقیق مهاجرت فرزندش روی آن ثابت مانده بود را در مغازه خود نصب میکند، اکنون دهها ساعت ثابت از زمان یخزده مشتریان این مغازه که فرزندانشان مهاجرت کردهاند بر روی دیوار این مغازه میوهفروشی نصب شده است، ساعتهای غمانگیزی که هر خانواده با مهاجرت یکی از فرزندان، عقربه دلشان دیگر حرکت نکرد و روی همان لحظه پرواز ماند و دیگر جلو نرفت!
اما چرا این ساعتها دیگر حرکت نمیکنند؟! شاید اکثر خانوادههایی که فرزندان آنها به غرب مهاجرت میکنند، میپندارند که این یک سفر همیشگی هست و زمان برای فرزندانشان در ایران تمام شده است و دیگر قصد بازگشتی وجود ندارد، بلیطهای یکطرفهای که شاید دلشان مدتی در ایران بماند اما جسمشان را برداشتهاند و رفتهاند دنبال زندگی در غربت، چرا که فکر میکردند فرصتی برای زندگی در وطن برایشان نمانده است.
بحرانهای دههای که چشماندازی برای رفع آنها وجود ندارد و سیل مشکلاتی که هر روز بر آنها افزوده میشود، روان انسانها را فرسوده و خسته میکند! شاید ساعت خیلی از ایرانیان در این کشور، یخزده و ثابت مانده باشد، حتی اگر میل به مهاجرت نداشته یا امکانش را ندارند. این ساعتهای یخزده را راه بیاندازید.
@Saeed_Maadani
Forwarded from دلنوشتههای تاریخیِ علی مرادی مراغهای (على مرادی مراغه ای)
💥نقش فرح در سقوط پهلوی
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز ۲۲مهر زادروز فرح پهلوی است در ۱۳۱۷ش.
در این پست به عملکردهای او میپردازم که در سقوط پهلوی نقش داشتند.
♦️فرح ابتدا در حوزه فرهنگی حضور داشت مخصوصا کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان که از یادگارهای خوبِ اوست، آن زمان، دیکتاتوری شاه کمتر به او مجال دخالت در سیاست میداد اما با رسیدن انقلاب و وخامت سرطان شاه، قدرت فرح به عنوان مادر وليعهد و نايب السلطنه افزایش یافت.
(سوليوان و پارسونز، خاطرات دو سفير...ص۹۶)
هم طرفداران و هم مخالفان پهلوی به نقش فرح در تسریع سرنگوني پهلوی تاکید دارند زمانیکه دیکتاتور به شدت عمل بر عليه مخالفانش نیاز داشت، فرح با اقداماتش از آن جلوگيری میکرد و «منظم و سيستماتيک در مقابل نابودی مخالفين مخالفت ميکرد»
(نراقی، از کاخ شاه تا زندان...ص۱۲۹)
به خاطر این، برخی از پهلویستها، او را مسئول سقوط میدانند.
(شوکراس، آخرین سفر شاه...ص۱۰۸).
♦️اقدامات او به نیت خدمت به آينده سلطنت و حفظ تاج و تخت برای پسرش صورت میگرفت اما همگی آنها نقض غرض و در جهت فروپاشی پهلوی سیر کرد!
در سیستم، دو روش کاملا متضاد به بی اثر کردن همدیگر منجر شد:
شوهر با توسل به دستگاه مخوف ساواک، روشی خشن در قبال مخالفان برگزیده، اما ملکه، مخالف روش قهرآميز بود و راههای مسالمت آميز را ترجیح میداد و روابطی گسترده با روشنفکران ليبرال، جبهه ملی، روحانيون و چپها برقرار ساخته بود!
(طلوعی، از طاووس تا فرح...ص۳۸۴).
حسين نصر ميگويد در نزدیکی انقلاب فرح می کوشید با طبقات روشنفکر تماس داشته باشد و بخاطر این، نظاميها«مقداری از تقصیرهای انقلاب را برگردن ايشان میگذارند...»
(خاطرات...ص۲۶۱)
این ارتباطات فرح که از طريق رئيس وقت ساواک(سپهبد مقدم) صورت ميگرفت او به اشتباه فکر می کرد با اين روابط میتواند حرکتهای انقلابی را مهار کند!
(طلوعی...ص۳۸۸)
غافل از اینکه در آن جو، روشنفکران نه در فکر اصلاحات بل در آرزوی ایجاد مدینه فاضله بر خرابه های آن سیستم بودند!
خود فرح نیز بعدا در تبعید مينويسد:
«عده ای کوشش کردند ميان من و پسرم جدایی اندازند...آنها ميخواستند رضا را متقاعد کنند که من با عقايد ليبرال و نفوذی که بر پادشاه داشتم، در سقوط سلطنت بی تأثير نبودم»
(کهن ديارا، ۲۰۰۳...ص۳۸۷)
♦️فرح از دوران دانشجويی با محافل چپ و حزب توده ارتباط داشت و این بعدا در جذب کمونيستهای توبه کرده بی تاثیر نبود و اطراف او و پسردایی اش رضا قطبی در تلویزیون پر از چپ بود که حتی به معاونت میرسیدند مانند فرخ غفاری عضو سابق حزب توده یا نیکخواه که معاون قطبي شدند.
این سطحی نگری خواهد بود که فکر کنیم توابانِ در زندان، افکار گذشته خود را مانند یک پیراهن به کلی از تن در می آورند و هیچ از آن باقی نمی ماند!
♦️با آغاز فروپاشی سیستم پهلوی، فرح خواست نقش ژاندارک را بازی کرده و آنرا نجات دهد اما خود از عوامل فروپاشی سریع آن شد!
وقتی شاه تصميم به ترک کشور گرفت فرح از او خواست که اجازه دهد او در ایران بماند و به شاه گفت«فقط همچون نشانی از حضور شما در اين کاخ خواهم ماند.او(شاه) اندوهگين در جواب من گفت: لازم نيست نقش ژاندارک را بازی کنی»
(کهن ديارا...ص۲۸۵)
همزمان با اوج گیری انقلاب و سرطان شاه که هر گونه تصميمگيری از او سلب گردید نقش فرح و مشاورانش پررنگتر شد، مسعود انصاری می نویسد که من از وضع تعجب کرده احساس ميکردم تغيير و تحولی شده، از خانم ديبا پرسيدم:
«خاله تاجی اين روزها مشاور اصلی کیست و او خيلی روشن گفت: قطبی. و من تازه هوای کار دستم آمد که چرخ دارد بر چه مداری میگردد»
(مسعود انصاری، من و خاندان پهلوی...ص۱۲۶)
♦️تیر خلاص فرح و مشاورانش آن نوشته مسخره ای بود که بدست شاه دادند تا اقرار کند که صدای انقلاب را شنید!
پس از ناکامی دولت شريف امامی در کنترل اوضاع، شاه یک نظامی یعنی ارتشبد ازهاری را نخست وزير کرد که یعنی به علامت سخت گیری علیه انقلابیون.
اما درست در همان روز ۱۵ آبان یعنی معرفی کابينه ارتشبد ازهاری، آن نوشته احمقانه را فرح و حسن نصر و رضا قطبی بدستش دادند تا کاملا درهم شکسته، با لکنت زبان، روحیهای متزلزل و به حالت نیمه گریه، ملتمسانه از گذشته اظهار ندامت کند!
♦️سالها بعد نویسندگان آن خواستند خود را تبرئه کنند، حسين نصر گفت که خود شاه آنرا نوشته بود و تنها به من و قطبی گفت «که دستی بر آن بکشیم و بپرورانیم»!
(نصر...ص۲۰۳)
اما تلاش نصر برای تبرئه خود، فرح و قطبی عبث است چون شاه حتی در تبعيد نیز از فرح و
رضا قطبی گله داشت که چگونه او را وادار کردند به خواندن آن!
(نهاوندی، تاريخ شفاهی ..ج ۲،ص۲۷۰)
اردشير زاهدی نیز می نویسد:
«شاه تا آخرين روز حيات، رضا قطبی را لعن و نفرين ميکردند، ميگفتند آن نطق کذايی را قطبی نوشت و به دست من داد تا بخوانم».
(خاطرات...ص۳۴۰)
⏹️تصویر پاره فرح در دست انقلابیون:
https://s8.uupload.ir/files/1_s6ug.jpg
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز ۲۲مهر زادروز فرح پهلوی است در ۱۳۱۷ش.
در این پست به عملکردهای او میپردازم که در سقوط پهلوی نقش داشتند.
♦️فرح ابتدا در حوزه فرهنگی حضور داشت مخصوصا کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان که از یادگارهای خوبِ اوست، آن زمان، دیکتاتوری شاه کمتر به او مجال دخالت در سیاست میداد اما با رسیدن انقلاب و وخامت سرطان شاه، قدرت فرح به عنوان مادر وليعهد و نايب السلطنه افزایش یافت.
(سوليوان و پارسونز، خاطرات دو سفير...ص۹۶)
هم طرفداران و هم مخالفان پهلوی به نقش فرح در تسریع سرنگوني پهلوی تاکید دارند زمانیکه دیکتاتور به شدت عمل بر عليه مخالفانش نیاز داشت، فرح با اقداماتش از آن جلوگيری میکرد و «منظم و سيستماتيک در مقابل نابودی مخالفين مخالفت ميکرد»
(نراقی، از کاخ شاه تا زندان...ص۱۲۹)
به خاطر این، برخی از پهلویستها، او را مسئول سقوط میدانند.
(شوکراس، آخرین سفر شاه...ص۱۰۸).
♦️اقدامات او به نیت خدمت به آينده سلطنت و حفظ تاج و تخت برای پسرش صورت میگرفت اما همگی آنها نقض غرض و در جهت فروپاشی پهلوی سیر کرد!
در سیستم، دو روش کاملا متضاد به بی اثر کردن همدیگر منجر شد:
شوهر با توسل به دستگاه مخوف ساواک، روشی خشن در قبال مخالفان برگزیده، اما ملکه، مخالف روش قهرآميز بود و راههای مسالمت آميز را ترجیح میداد و روابطی گسترده با روشنفکران ليبرال، جبهه ملی، روحانيون و چپها برقرار ساخته بود!
(طلوعی، از طاووس تا فرح...ص۳۸۴).
حسين نصر ميگويد در نزدیکی انقلاب فرح می کوشید با طبقات روشنفکر تماس داشته باشد و بخاطر این، نظاميها«مقداری از تقصیرهای انقلاب را برگردن ايشان میگذارند...»
(خاطرات...ص۲۶۱)
این ارتباطات فرح که از طريق رئيس وقت ساواک(سپهبد مقدم) صورت ميگرفت او به اشتباه فکر می کرد با اين روابط میتواند حرکتهای انقلابی را مهار کند!
(طلوعی...ص۳۸۸)
غافل از اینکه در آن جو، روشنفکران نه در فکر اصلاحات بل در آرزوی ایجاد مدینه فاضله بر خرابه های آن سیستم بودند!
خود فرح نیز بعدا در تبعید مينويسد:
«عده ای کوشش کردند ميان من و پسرم جدایی اندازند...آنها ميخواستند رضا را متقاعد کنند که من با عقايد ليبرال و نفوذی که بر پادشاه داشتم، در سقوط سلطنت بی تأثير نبودم»
(کهن ديارا، ۲۰۰۳...ص۳۸۷)
♦️فرح از دوران دانشجويی با محافل چپ و حزب توده ارتباط داشت و این بعدا در جذب کمونيستهای توبه کرده بی تاثیر نبود و اطراف او و پسردایی اش رضا قطبی در تلویزیون پر از چپ بود که حتی به معاونت میرسیدند مانند فرخ غفاری عضو سابق حزب توده یا نیکخواه که معاون قطبي شدند.
این سطحی نگری خواهد بود که فکر کنیم توابانِ در زندان، افکار گذشته خود را مانند یک پیراهن به کلی از تن در می آورند و هیچ از آن باقی نمی ماند!
♦️با آغاز فروپاشی سیستم پهلوی، فرح خواست نقش ژاندارک را بازی کرده و آنرا نجات دهد اما خود از عوامل فروپاشی سریع آن شد!
وقتی شاه تصميم به ترک کشور گرفت فرح از او خواست که اجازه دهد او در ایران بماند و به شاه گفت«فقط همچون نشانی از حضور شما در اين کاخ خواهم ماند.او(شاه) اندوهگين در جواب من گفت: لازم نيست نقش ژاندارک را بازی کنی»
(کهن ديارا...ص۲۸۵)
همزمان با اوج گیری انقلاب و سرطان شاه که هر گونه تصميمگيری از او سلب گردید نقش فرح و مشاورانش پررنگتر شد، مسعود انصاری می نویسد که من از وضع تعجب کرده احساس ميکردم تغيير و تحولی شده، از خانم ديبا پرسيدم:
«خاله تاجی اين روزها مشاور اصلی کیست و او خيلی روشن گفت: قطبی. و من تازه هوای کار دستم آمد که چرخ دارد بر چه مداری میگردد»
(مسعود انصاری، من و خاندان پهلوی...ص۱۲۶)
♦️تیر خلاص فرح و مشاورانش آن نوشته مسخره ای بود که بدست شاه دادند تا اقرار کند که صدای انقلاب را شنید!
پس از ناکامی دولت شريف امامی در کنترل اوضاع، شاه یک نظامی یعنی ارتشبد ازهاری را نخست وزير کرد که یعنی به علامت سخت گیری علیه انقلابیون.
اما درست در همان روز ۱۵ آبان یعنی معرفی کابينه ارتشبد ازهاری، آن نوشته احمقانه را فرح و حسن نصر و رضا قطبی بدستش دادند تا کاملا درهم شکسته، با لکنت زبان، روحیهای متزلزل و به حالت نیمه گریه، ملتمسانه از گذشته اظهار ندامت کند!
♦️سالها بعد نویسندگان آن خواستند خود را تبرئه کنند، حسين نصر گفت که خود شاه آنرا نوشته بود و تنها به من و قطبی گفت «که دستی بر آن بکشیم و بپرورانیم»!
(نصر...ص۲۰۳)
اما تلاش نصر برای تبرئه خود، فرح و قطبی عبث است چون شاه حتی در تبعيد نیز از فرح و
رضا قطبی گله داشت که چگونه او را وادار کردند به خواندن آن!
(نهاوندی، تاريخ شفاهی ..ج ۲،ص۲۷۰)
اردشير زاهدی نیز می نویسد:
«شاه تا آخرين روز حيات، رضا قطبی را لعن و نفرين ميکردند، ميگفتند آن نطق کذايی را قطبی نوشت و به دست من داد تا بخوانم».
(خاطرات...ص۳۴۰)
⏹️تصویر پاره فرح در دست انقلابیون:
https://s8.uupload.ir/files/1_s6ug.jpg
نسیم جنوب 1097.pdf
1 MB
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۹۷
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۹۷
🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*
زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)
تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹
@Saeed_Maadani
Forwarded from Mypersia | ايران من
🌀خط قرمزی که هرگز نبود، روایت تکاندهنده از نسلکشی در غزه
✍️نویسنده:جاناتان کوک-میدل ایست آی
▫️این یادداشت به بررسی عمیق بحران کنونی در غزه میپردازد. نویسنده با ارائه آمار و شواهد، تصویری هولناک از کشتار گسترده غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای غزه توسط اسرائیل ارائه میدهد.
بیتفاوتی جامعه جهانی، سکوت رسانههای غربی و ناتوانی دادگاههای بینالمللی در مقابله با این جنایات مورد انتقاد قرار میگیرد.
نویسنده هشدار میدهد که ادامه این روند میتواند به گسترش درگیری در کل منطقه خاورمیانه منجر شود و خطر یک جنگ جهانی را افزایش دهد.
🌐برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک کنید:
https://mypersia.com/4631/
@mypersia24 | ایران من
✍️نویسنده:جاناتان کوک-میدل ایست آی
▫️این یادداشت به بررسی عمیق بحران کنونی در غزه میپردازد. نویسنده با ارائه آمار و شواهد، تصویری هولناک از کشتار گسترده غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای غزه توسط اسرائیل ارائه میدهد.
بیتفاوتی جامعه جهانی، سکوت رسانههای غربی و ناتوانی دادگاههای بینالمللی در مقابله با این جنایات مورد انتقاد قرار میگیرد.
نویسنده هشدار میدهد که ادامه این روند میتواند به گسترش درگیری در کل منطقه خاورمیانه منجر شود و خطر یک جنگ جهانی را افزایش دهد.
🌐برای خواندن ادامه مطلب روی لینک زیر کلیک کنید:
https://mypersia.com/4631/
@mypersia24 | ایران من