Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزی باشد که راستی به هزار دست بمیرد
روزی باشد که راستی خود را به آتش بیفکند
روزی ـ که آن ـ امروز است!

🔸نمایشنامه ندبه
بهرام بیضایی
@sahandiranmehr
Forwarded from نیما یوشیج (مانلی آمارد)
«وصیّت‌نامه»

امشب فکر می‌کردم با این گذران کثیف که من داشته‌ام بزرگی که فقیر و ذلیل می‌شود، حقیقتَن جای تحسُّر است
فکر می‌کردم برای دکتر حسین مفتاح چیزی بنویسم که وصیتنامه‌ی من باشد به این نحو که بعد از من هیچکس حق دست زدن به آثار مرا ندارد به جز دکتر محمد معین اگرچه او مخالف ذوق من باشد. دکتر محمد معین حق دارد در آثار من کنجکاوی کند. ضمنن دکتر ابوالقاسم جنتی‌عطائی و جلال آل‌احمد با او باشند. به شرطی که هر دو با هم باشند ولی هیچ‌یک از کسانی که به پیروی از من شعر صادر فرموده‌اند در کار نباشند. دکتر محمد معین که مثلِ صحیحِ علم و دانش است کاغذپاره‌های مرا بازدید ‌کند. دکتر محمد معین که هنوز او را ندیده‌ام مثل کسی است که او را دیده‌ام. اگر شرعَن می‌توانم قَیِّم برای وَلَدِ خود داشته باشم دکتر محمد معین قَیِّم است. ولو این‌که او شعر مرا دوست نداشته باشد. اما ما در زمانی هستیم که ممکن است همه این اشخاص نامبرده از هم بدشان بیاید. چقدر بیچاره است انسان.

شب دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۳۵
#نیما_یوشیج

فرتور: دست‌نویس نیما یوشیج
@nima_yoooshij
توجیه تعرض!


خانمی که به عنوان نمایندۀ ستاد سعید جلیلی معرفی شده است طی مناظره‌ای عملاً تعرض مردان به زنان را به دلیل نوع پوشش آنها توجیه کرده و خطاب به خانم‌ها گفته است: "اگر بدون حجاب آمدی بیرون و مورد تعرض قرار گرفتی، خودت مقصری!"
تا همین صد سال پیش، عده‌ای از متحجران معتقد بودند که اگر جنس زن بدون پوشاندن صورت و دستهایش (وجه و کفین) در برابر مردان نامحرم ظاهر شود و یا در حضور آنها حرف بزند، سبب تحریک‌شان می‌شود، بنابراین زنان برای مصون ماندن از تعرض مردان باید در مقابل هر نامحرمی روبنده بپوشند و برای حرف زدن با آنها ریگی زیر زبان خود بگذارند تا لحن عادی و طبیعی آنها خشن شود و زمینۀ دلبری از نامحرمان پیش نیاید.
آنها هم به زنان می‌گفتند؛ "اگر بدون روبنده آمدی بیرون و یا در برابر نامحرم حرف زدی و مورد تعرض قرار گرفتی خودت مقصری"!
من دوست دارم بدانم پاسخ این خانم محترم به آن متحجران چیست؟ چون خودش نه روبنده پوشیده و نه هنگام مناظره ریگی زیر زبان خود گذاشته است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
🔺ایران در فهرست سیاه «اف‌ای‌تی‌اف» باقی ماند

🔸گروه ویژه اقدام مالی (اف‌ای‌تی‌اف) امروز -جمعه- اعلام کرد که ایران همچنان در فهرست سیاه پولشویی این گروه باقی خواهد ماند.

🇺🇸 @US_REVIEW 📍پایش آمریکا 📍
#شب_زده

حدیث آشنای غربت و دوری از میهن و زادبوم، که نو به نو تازه می شود، برای آنان که دردِ هجر را چشیده اند، هیچگاه غبارِ کهنه گی بر روی آن نمی نشیند. حرف بلند و رسای ترانه ها در این سال های اخیر، حرفِ غربت بوده است. طبیعی است که غربت، مهم ترین مسئله ی زندگی مهاجران شده و ترانه، اگر صادق باشد، بازتابی از همین زندگی است. از طرفی سخن های مربوط به غربت، همواره یکسان نیست. به همین روی، از هر زبانی که می شنویم، نامکرر است. گاه حتی کسی که به غربت رفته، مورد سرزنش قرار می گیرد، چون غربت، تنها راه درست رهایی نیست. خواننده معروف پاپ، "ابراهیم حامدی" که در دنیای ترانه، به "ابی" معروف شده، ترانه ای از این دست را در یکی از آلبوم های خود جای داده است. ترانه ی ضد غربت و ملامت گرِ آن ها، که برای فرار از دشواری ها، راهِ سفر را در پیش گرفته است.
این ترانه، "شب زده" نام دارد، با آهنگی زیبا از، "واروژان" فقید و شعری از "زویا زاکاریان".

#شب_زده
#واروژان
#زویا_زاکاریان
#جواد_ظل_طاعت

@javadtaat
@mosighi_andishe
🔼 حمید اشرف از رهبران چریک‌های فدایی خلق، بعد از جنگ چریکی ۶ ساله با حکومت پهلوی در ۸ تیرماه ۱۳۵۵ در خانه‌ای در محله مهرآباد تهران به همراه تعدادی از همراهانش کشته شد. او زمان کشته شدن ۲۹ ساله بود. در آن زمان معروف بود که عمر چریک شهری ۶ ماه است. اما او ۶ سال جنگید و ترور کرد و ساواک نتوانست دستگیرش کند.

در تاریخ می خوانیم:

در دهه 1350 هجري خورشيدي تظاهرات ضد دولتي در خارج و زد و خوردهاي خياباني در داخل، مقامات وقت تهران را كلافه كرده بود.

مروري بر اين رويدادها نشان مي دهد كه تنها در هشتم تير 1352 (ژوئن 1973) در زدو خوردهاي چريكي تهران و حومه يك كشته، در سال 1354(1975 ميلادي) در کرج چهار كشته از جمله يك زن، در سال 1355 (1976 ميلادي) در مهرآباد و داخل شهر (تهران) در دو محله جداگانه 14 نفر از جمله سه زن كشته شدند.

بيشتر مقتولين اين روز از كمونيستها و اعضاي گروه "حميد اشرف" بودند. هشتم تير 1357 (1978) نيز ايرانيان مقيم آمريكا در شهر شيكاگو بر ضد حكومت وقت (شاه) تظاهرات كردند كه به زد و خورد انجاميد و پليس اين شهر بيش از هشت تن از معترضين را بازداشت كرد.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

@Saeed_Maadani
🔸There is nothing more dangerous than to build a society, with a large segment of people in that society, who feel that they have no stake in it; who feel that they have nothing to lose. People who have a stake in their society, protect that society, but when they don’t have it, they unconsciously want to destroy it

🔸هیچ چیز خطرناکتر از این نیست که جامعه ای بسازیم که در آن بیشتر مردم حس کنند که هیچ سهمی در آن ندارند. مردمی که حس میکنند سهمی در جامعه دارند از آن جامعه محافظت می کنند، ولی اگر چنین احساسی نداشته باشند، نا خودآگاه میخواهند که آن جامعه را نابود کنند.

مارتین لوتر کینگ
@sahandiranmehr
Forwarded from BBCPersian
اسماعیل کاداره (قادری)، شاعر و نویسنده آلبانیایی، در ۸۸ سالگی درگذشت.

رمان‌ها، مقالات و اشعار کاداره به بیش از ۴۵ زبان ترجمه شده‌اند که او را به شناخته‌شده‌ترین رمان‌نویس مدرن بالکان تبدیل کرده‌اند.

او نخستین نویسنده‌ای بود که جایزه ادبی بوکر بین المللی را در سال ۲۰۰۵ برای مجموعه کارهایش دریافت کرد.
با وجود آنکه نوشته‌های اسماعیل کاداره بیشتر در رویدادها و اسطوره‌های آلبانی ریشه دارد، اما منتقدان می‌گویند آثارش جذابیتی جهانی دارد.

اسماعیل کاداره (قادری)، از قلم خود به عنوان یک سلاح مخفی برای بقا در برابر انور خوجه، دیکتاتور کمونیست در آلبانی استفاده می‌کرد.

شیوه داستان‌گویی پیچیده او، که اغلب با آثار جورج اورول یا فرانتس کافکا مقایسه می‌شود، از استعاره و طنز برای آشکار کردن ماهیت استبداد تحت حاکمیت خوجه در آلبانی، بهره می‌گرفت.

از او چندین رمان هم به زبان فارسی ترجمه شده است، از جمله شاهکارش «کاخ رویاها».
«زمستان سخت»، «ژنرال ارتش مرده»، «کنسرت در پایان زمستان»، «هبوط در شهر سنگی»، از نمونه‌های دیگر آثار اسماعیل کاداره است که به فارسی بازگردانده شده است.
📸 Getty
@BBCPersian
Forwarded from دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای (على مرادی مراغه ای)
💥«چگونه به این وطن رحم نکردند؟»
✍️علی مرادی مراغه ای

https://www.tg-me.com/Ali_Moradi_maragheie

سوم ژوئن سالروز درگذشت ناظم حكمت شاعر بزرک تركيه بود در ۱۹۶۳م.
ناظم جزو شاعران مورد علاقه من بوده و اکثر شعرهای او را به زبان اصلی اش خوانده ام، شاعری چپ و با زندگی تراژیک و پر حادثه با زندانهای پیاپی با تبعیدها و دربدری های بی پایان و به تبع آن با ازدواج ها و عشق ها و جدایی ها و....

♦️
ناظم زمانی که هنوز ۱۵ سال بیشتر نداشت شعر«گربه سامیه» را سرود، وقتی یحیی کمال(از معروفترین شاعران ترکیه) آن شعرِ ناظم نوجوان را خواند، خواست گربه ی ناظم را ببیند و وقتی گربه را دید، خطاب به ناظم گفت:
«وقتی تو بتوانی این گربه ی کثیف را اینگونه خوب ستایش کنی، بی شک تو شاعر خواهی شد...!
»

♦️اکثر عمرش در زندان، تبعید و فرار بوده و در شعر زیر فضای زندان و ممنوعیت های خود را چنین بازتاب می دهد:
من در دنیا ممنوع زندگی می کنم.
بوئیدن گونه دلبندم
ممنوع
ناهار با فرزندان سر یک سفره
ممنوع
همکلامی با مادر و برادر
بی نگهبان و دیوارۀ سیمی
ممنوع
بستن نامه ای که نوشته ای
یا نامۀ سر بسته تحویل گرفتن
ممنوع

♦️و این شعر کوتاه و زیبای ناظم حکمت:
Gelsene dedi bana
Kalsana dedi bana
Gülsene dedi bana
Ölsene dedi bana
Geldim
Kaldım
Güldüm
Öldüm
گفتی بیا
گفتی بمان
گفتی بخند
گفتی بمیر
آمدم
ماندم
خندیدم
مُردم


♦️شباهتهای عجیبی بین شعر شاملو و شعر ناظم حکمت وجود دارد از جنبه صور خیال، توصیف، تشبیه، استعاره و مخصوصا دغدغه های سیاسی هر دو شاعر!
چرا که هر دو از کشوری برخاسته اند با دغدغه های دمکراسی خواهی و آزادی خواهی...

در زیر به نمونه هایی از شباهتها و دغدغه های هر دو شاعر اشاره می کنم:
برخی شعرهای هر دو شاعر مشابهت های زیادی دارند از جمله تقطیع جمله ها و تکرار واژه ها در دو شعر زیر:
ناظم می گوید:
Kül olayım
Kerem
gibi
yana
yana
بگذار
همچون
کَرَم
بسوزم
و خاکستر شوم

و شاملو می سراید:
ای کاش می توانستم
خون رگان خود را
من
قطره
قطره
قطره
بگریم
تا باورم کنند...

♦️ناظم در شعر «چگونه به این وطن رحم نکردند؟» وطن را به زنی تشبیه کرده که در معرض ظلم قرار گرفته است:
پاره پاره اش کردند
گیسوانش را گرفتند و کشیدند
کشان کشان بردند و تقدیم کافر کردند
آقایان، چگونه به این وطن رحم نکردید؟
دست ها و پاها بسته در زنجیر،
وطن، لخت و عور بر زمین افتاده
و نشسته بر سینه اش گروهبان تکزاسی....

و شاملو می گوید:
بگذارید این وطن دوباره وطن شود
بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود.
بگذارید پیشاهنگ دشت شود
و در آن جا که آزاد است منزلگاهی بجوید.
این وطن هرگز برای من وطن نبود....

♦️ناظم حکمت می گوید:
و انسانها
بدون ترس و بدگمانی
دستهای همدیگر را خواهند گرفت
و در حالی که
به ستاره ها نگاه می کنند
خواهند گفت :
زندگی چقدر زیباست...

و شاملو می گوید:
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری است....

♦️در زیر، شعر زیبای «وطنم» سروده ناظم حکمت را تقدیم دوستان، مخصوصا دوستان دور از وطن می کنم...
ابتدا اصل شعر به ترکی و سپس ترجمه فارسی شعر و در آخر، آهنگی که از آن اجرا شده.
تا آنجا که اطلاع دارم آهنگسازان متعددی این شعر کوتاه را خوانده اند اما به نظرم اجرای فاضل سای و سرناد باغجان از همه بهتر بوده، چون به بهترین نحو، درد یک تبعیدی و درد دوری از وطنِ شاعر را منعکس کرده است و در نتیجه، همین اجرا را آورده ام:

memleketim,
memleketim,
memleketim,
ne kasketim kaldı senin ora işi
ne yollarını taşımış ayakkabım,
son mintanın da sırtımda paralandı çoktan,
şile bezindendi.
sen şimdi yalnız saçımın akında,
enfarktında yüreğimin,
alnımın çizgilerindesin
memleketim,
memleketim,
memleketim...
وطنم،
وطنم،
وطنم،
نه کلاهم باقی ماند،که دوخت آنجا بود،
نه کفش هایم که راههایت را پیموده بود.
آخرین پیراهنم نیز،از پارچه«شیله»
بر تنم فرسود و پوسید.
تو اکنون تنها در سپیدی موهایم،
در سکته قلبم
در چین و چروکهای پیشانیم حضور داری،
وطنم،
وطنم،
وطنم
...


◀️این آهنگِ زیبا و دردناک را می توانید در بخش آرشیو کانال یعنی از اینجا گوش کنید.
Forwarded from عکس نگار
🔮‍ «جامعه‌شناسی علم شناخت، تحلیل و تبیین واقعیت اجتماعی است»

اتحادیه‌ی جامعه‌شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه‌های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال‌های مختلف، به ترویج بینش جامعه‌شناختی کمک کنیم

♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️

سعید معدنی
✳️هفت اقلیم
🆔@Saeed_Maadani

فریبا نظری
✳️جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی
🆔@Sociologyofsocialgroups

عادل سجودی
✳️جستاری در جامعه شناسی
🆔@GILsociologist

محمدحسن علایی
✳️آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی
🆔@sociologicalperspectives

سودابه حیدری
✳️رادیولوگ؛ پادکستِ اجتماعی، علمی و فلسفی
🆔@Radio_Log

مینا شیروانی ناغانی
✳️جامعه‌شناسی اقتصادی و توسعه
🆔@Sociology_Development_economic

حسین پرويز اجلالی
✳️جامعه شناس ایرانی
🆔@iransociologista

ح.ا.تنهایی
✳️جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران
🆔@hatanhai

احمد فعال
❇️تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست
🆔@bayane_azadi

بی‌تا مدنی
✳️فمینیسم تفسیری پرگمتیستی
🆔@sociology_of_sport

حسین شیران
✳️جامعه‌شناسی شرقی
🆔@OrientalSociology

مسعود زمانی مقدم
✳️نوشته‌ها، مقالات و دوره‌های آموزشی
🆔@masoudzamanimoghadam

کاوه فرهادی
✳️انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری
🆔@kaveh_farhadi

رضا تسلیمی طهرانی
✳️جامعه شناسی عمومی
🆔@taslimi_tehrani

نعمت الله فاضلی
✳️تحلیل فرهنگی جامعه ایران
🆔@DrNematallahFazeli

مسعود زمانی مقدم
✳️روش و پژوهش کیفی
🆔@qualitative_methodology

علی نوری
✳️خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی
🆔@iranian_familyy

آرش احدی مطلق
✳️جامعه‌شناسی و اخلاق
🆔@Sociology_of_Ethics

♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️

💢Click here to join us:

🆔@madanibita
🆔@dr_shirinvalipouri
🆔@Mohamadzeinaliunari
بی حیثت سازی ضداخلاقی!

هر کس در ایران زندگی کند یا زندگی کرده باشد، از این موضوع آگاه است که عکس گرفتن با افراد مشهور یک عمل عادی و متداول در بین ایرانیهاست. من که تازه چندان شهرتی هم ندارم، روزانه در مسیر خانه به محل کار با شهروندان بسیاری روبرو می‌شوم که از دیدنم اظهار خوشحالی و بلافاصله درخواست گرفتن عکس سلفی می‌کنند!
در برابر تقاضای آنان می‌توان اصطلاحاً طاقچه‌بالا گذاشت و گفت؛ من با کسی عکس نمی‌گیرم و دل افراد را شکست و یا از راه فروتنی در آمد و گفت؛ "عکس گرفتن که خرجی ندارد"! این جملۀ آخر همان کلامی است که من معمولاً در برابر درخواست برای عکس گرفتن تکرار می‌کنم.
افرادی که تقاضای سلفی گرفتن می‌کنند، در بیش از 90 درصد موارد ناشناس هستند. قاعدتاً نمی‌توان ابتدا یک دستگاه گزینش را مأمور کرد تا ابتدا، زندگی شخصی و عمومی یک متقاضی سلفی گرفتن را شخم بزند و اگر نقطه ضعفی در کارنامۀ او یافت نشد، جواز عکس انداختن را صادر کند!
از طرفی کسانی هم که آشنایند، از یک طیف سیاسی و عقیدتی نیستند. از برانداز و اصلاح‌طلب و اصولگرا و حزب‌اللهی گرفته تا هر آدمی با هر نوع اعتقاد و مسلک و مذهبی را شامل می‌شوند. تا به حال من خودم چند بار با برخی از زندان‌بانانم در خیابان روبرو شده‌ام و تقاضای آنان برای عکس گرفتن را رد نکرده‌ام، چرا که این کار را خلاف مروت و فروتنی می‌دانم.
از این رو، عکس گرفتن دکتر صادق زیباکلام با حمید نوری که به صورت تصادفی در خیابان به هم برخورد کرده‌اند، عملی معمول و متداول و پیش پا افتاده در ایران است و مطلقاً هیچ معنای سیاسی و غیرسیاسی ندارد. حال شبکه‌هایی در آن سوی آب همین عکس را مبنای بی‌حیثت‌سازی از دکتر زیباکلام قرار داده‌اند تا مثلاً انتقام حضورش در انتخابات را از او بگیرند!
این رفتار کاملاً ضداخلاقی و از هر حیثت محکوم و مذموم است. در حقیقت امکانات رسانه‌ای در دست این نوع افراد حکم دادن تیغ به دست زنگی مست است، زیرا کسی که به راحتی آبرو و حیثیت یک شهروند را بریزد از ریختن خون او هم ابایی نخواهد داشت!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabd
یک پزشک، معمار مالزی مدرن
(یادداشت)

سعید معدنی

....مهاتیر محمد، ایران را به خاطر مقاومت در مقابل تحریم های آمریکا و غربی‌ها تحسین می کند اما به خاطر منافع ملی، اجازه نمی‌دهد بانک‌های این کشور با ایران همکاری کنند و تحریم ها را خنثی کنند! زیرا منافع ملی و اقتصاد کشورش به خطر می افتد. این هم از عجایب دنیای حسابگر و عقلانی امروز است. اگر پیامد تحریم فقر و فلاکت است برای دیگران (ایران) باشد و آنها فقط تحسین‌ می‌کنند. اما حاضر نیستند اقتصاد کشور به خاطر ایران و یا هر کشور دیگری به خطر بیفتد. برای او فقط مردمش مهم هستند. او پزشک دردها و رنج‌های مردم خویش است. 

۱۹ تیرماه ۱۴۰۳

متن کامل یادداشت👇👇

#سعید_معدنی
#مالزی
#مهاتیر_محمد
#پزشک
#توسعه

@Saeed_Maadani
یک پزشک، معمار مالزی مدرن

سعید معدنی

تا ۶۵ سال پیش کشور مستقلی به نام مالزی در میان کشورهای عضو سازمان ملل متحد وجود نداشت. تیرماه ۱۳۴۲ هجری شمسی (۱۹۶۳ میلادی) بود که کشور مالزی که مجموعه‌ای از جزایر با اقوام و مذاهب و نژادهای مختلف است اعلام استقلال از استعمارگران کرد و دارای پرچم و سرود ملی شد.

سه سال بعد در سال ۱۹۶۵ سنگاپور از این کشور جدا شد و چندی بعد سلطان‌نشین برونئی هم اعلام استقلال کرد. کشور ۳۳ میلیونی مالزی دارای سلطان و فرمانداران نیمه مستقل محلی است ولی نخست وزیر قدرت بیشتری دارد. اوست که سکان رهبری کشور را به عهده می‌گیرد. با وجود نژادها و اقوام و ادیان متفاوت، مالزی امروز نماد و نمودی از همزیستی مسالمت آمیز است و قوم گرایی در این کشور کمترین تنش را دارد. شعار ملی‌‌شان « قدرتمندی در یکپارچگی است» ثبت شده است.

دو سال از انقلاب ۱۳۵۷ ایران می‌گذشت که مهاتیر محمد معمار مالزی مدرن به نخست وزیری رسید و این کشور را نه تنها از فقر و فلاکت نجات داد بلکه اکنون یکی از کشورهای پیشرفته در میان کشورهای آسیای شرقی است. سرزمینی که تا صد سال پیش مستعمره بوده و کشورهای زیادی این سرزمین را استعمار و استثمار کرده‌اند. از پرتغالی‌ها گرفته تا هلندی‌ها و انگلیسی‌ها و این اواخر ژاپنی‌ها نیز این کشور را تحت سلطه خود داشتند. همانطور که گفته شد حدود شصت و اندی سال پیش در عرصه جهانی مالزی به عنوان یک کشور اعلام استقلال کرد.

دکتر مهاتیر محمد از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۲ به طور مداوم نخست وزیر بود و توانست پایه‌های توسعه و پیشرفت کشورش را ریل‌گذاری کند. طوری که الان هر ایرانی که به مالزی می‌رود انگشت به دهان می‌ماند که این کشور چگونه از آن کشور مفلوک به این پایه از توسعه رسیده است؟ به تعبیر مهاتیر محمد تا چند دهه قبل مردم کشورش روی درخت زندگی می‌کردند اما الان دانشگاههای معتبر دارد و صادرکننده‌ی تکنولوژی به بسیاری از کشورهاست.

دکتر مهاتیر محمد، ژاپن پس از جنگ جهانی دوم را الگوی توسعه خود قرار داد و بنا را براین گذاشت که به یک کشور صادرکننده تکنولوژی تبدیل شود. لذا این کشور چون به لحاظ منابع و متخصص داخلی نمی‌توانست چنین گامهایی بردارد از شرکت‌های خارجی بویژه کشورهای غربی و صنعتی خواست تا در این کشور سرمایه‌گذاری کنند تا ضمن ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی، محصولات از مالزی به سایر کشورها صادر شود. این کشور صرفا نگاه به شرق نداشت زیرا همه جوامع تجربه کرده و می‌دانند که هیچ کشوری نیست که با تکیه صرف به شرق (چین و روسیه) پیشرفت کرده باشند. بلکه بر عکس، هر کشوری که فقط به چین و روسیه تکیه کرده‌، روز به روز در مرداب فلاکت و عقب‌ماندگی غوطه‌ور شده است. کشورهای جهان سوم سابق که امروز توسعه یافته و پیشرفت کرده‌اند یا صرفا به کشورهای سرمایه داری صنعتی تکیه کرده‌اند و یا از هر دو جهان شرق و غرب سود برده‌اند.

مهاتیر محمد با الگوبرداری از نظریه نوسازی، همچون ژاپن با تکیه بر کشورهای صنعتی و سرمایه‌داری توانست اقتصاد مالزی را در مدار پیشرفت و ترقی قرار دهد و نام خود را در تاریخ جهان به عنوان رهبری توانمند به یادگار بگذارد. آن هم در زمانه‌ای که رهبران بسیاری از کشورهای جهان سوم فقط و فقط به قدرت اندیشیده‌اند و کشور خود را در سیاهی و تباهی و فقر و عقب‌ماندگی باقی گذاشته‌اند و لعنت ابدی مردم‌شان را برای خود خریده‌اند.

مهاتیر محمد اگر چه از یک خانواده پر جمعیت ۹ نفره برخاست، اما با کوشش و تلاش در سنگاپور پزشکی خواند. ضمن طبیب بودن، به روزنامه‌نگاری و سیاست علاقه‌مند شد و حزب تشکیل داد و وارد مجلس قانونگذاری شد. او بعدها نخست‌وزیر نامداری شد و توانست کشورش را نوسازی کند و اعتلای امروز را به ارمغان بیاورد. لازم به ذکر نیست که انتقادهایی هم به دوران نخست‌وزیری ۲۰ ساله وی وارد است. حتی خود اذعان می‌کند که اولویت او اقتصاد بوده و سایر ابعاد مثل آزادی‌های سیاسی در مرحله دوم اهمیت قرار داشت. ولی بهرحال او حزب داشت و با یک نظام انتخاباتی حزبی روی کار آمد و حکومت کرد. وی الان ۹۹ ساله است و مورد تحسین بیشتر جهانیان قرار گرفته و بی شک بعد مرگش از او بیشتر و بیشتر سخن خواهند گفت و خواهند نوشت.

مهاتیر محمد، ایران را به خاطر مقاومت در مقابل تحریم های آمریکا و غربی‌ها تحسین می کند اما به خاطر منافع ملی، اجازه نمی‌دهد بانک‌های این کشور با ایران همکاری کنند و تحریم ها را خنثی کنند! زیرا منافع ملی و اقتصاد کشورش به خطر می افتد. این هم از عجایب دنیای حسابگر و عقلانی امروز است. اگر پیامد تحریم فقر و فلاکتی هست برای دیگران (ایران) باشد و آنها فقط تحسین‌اش می‌کنند. اما حاضر نیستند اقتصاد کشور را به خاطر ایران و یا هر کشور دیگری به خطر بیاندازند. برای او فقط مردمش مهم هستند. او پزشک دردها و رنج‌های مردم خویش است.

۱۹ تیرماه ۱۴۰۳

@Saeed_Maadani
هفته نامه نسیم جنوب، سال بیست و هفتم، شماره ۱۰۸۸

@Saeed_Maadani
nasim1088.pdf
804.6 KB
نسخه الکترونیکی
*هفته نامه نسیم جنوب*
سال بیست و هفتم
شماره ۱۰۸۸

🌺🌺🌺🌺
*نسیم جنوب، دیرپاترین نشریه تاریخ بوشهر*

زبادِ جنوبی در آمد نسیم
دل رهروان رست زاندوه و بیم (نظامی)

تلفن تماس و ارسال مطلب از طریق واتساب:
۰۹۱۷۷۷۲۳۹۰۹

@Saeed_Maadani
2024/11/17 11:33:43
Back to Top
HTML Embed Code: