Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Poison (Arianfar)
www.tg-me.com/NoteChnll
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ToChi
Arianfar
00:44
من یک شیشه پر از ترکم که منتظره ضربه اخره تا بشکنه..
00:54
همیشه اونی ناراحتت میکنه که انتظارشو نداری..
همیشه اونی بهت سنگین ترین ضربه هارو میزنه که بهت نزدیک تره
01:05
کسی بی اعتمادی رو جزوی از وجودت میکنه که همه وجودت میدونستیش..
1:28
هیچوقت نشد کسی بخواد قلبمو بگیره و با خودش بگه'بار شکستنی لطفا با احتیاط حمل شود'
من یک بار اضافی ام
1:49
دوست دارم بعد مرگم رو سنگ قبرم بنویسن در اینجا ادمکی شیشه ای با حسرت های ریز و درشت ارامیده لطفا رهایش کنید
دوست ندارم کسی بیاد سرخاکم
2:09
برای ادمای زندگیم من یک شیشه صاف بودم که به هرشکلی که میخواستن برشش دادن تا اون چیزی که ازمن تو ذهنشون بود رو بسازن..
2:26
من الان پر از خرده شیشه های کوچیک و بزرگم که ممکنه هرکسی رو بِبُرم...
3:18
من اینم ، یک جسم وصله پینه"
3:44
"من زاده مرگم.!
تو چی:)؟


#پادکست
#آریانفر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#part15

با سردرد از جام بلند شدم خیلی تشنم بود به بهونه اب خوردن به سمت اشپزخونه رفتم که یه مسکن بخورم شاید خوب بشم
تو جعبه قرصا دنبال مسکن میگشتم که صدای صدرارو از پشت سرم شنیدم
_دنبال چی میگردی
از ترس هینی کشیدم و عقب گرد کردم
به چارچوب در تکیه داده بود و خیره نگام میکرد با یاداوری وضعیت لباسام
از خجالت سرمو پایین انداختم و گفتم:
_او... اومده بودم... مسکن بردارم
تکیشو از در گرفت و به طرفم قدم برداشت چند قدم عقب رفتم که خوردم به کابینت یه قدم باهام فاصله داشت و خیره تو چشمام گفت:
_مسکن برا چی کجات درد میکنه
با لکنت گفتم:
_س... سر... سرم
بهم نزدیک شد که کمرمو عقب تر بردم برخلاف تصوراتم دستشو از کنار سرم رد کرد و یه جعبه از کابینت بیرون اورد
خواستم جعبرو ازش بگیرم که گذاشتش رو کابینت و دوباره بهم خیره شد از نگاه طولانیش خجالت کشیدم و سرمو تو یقم فرو بردم

سرشو نزدیکم اورد و با صدایی دورگه گفت:
_حالا واسه سردرد تو قرص پیدا کردیم واسه حال خراب من چیکار کنیم؟
چشمامو بستم که مبادا کاری ازم سر بزنه
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا اورد خیره تو چشمام پچ زد
_لعنتی تو فقط چشمات همه وجودم رو بهم ریخته چه برسه به اینکه با این لباسا جلوم رژه بری و من محروم باشم از اینکه حتی نگات کنم
از حرفاش چیزی سر درنمیاوردم
دهن باز کردم که حرف بزنم با حرکتی که زد رسما لال شدم... 🥶🫢🤫

https://www.tg-me.com/+rBFFsQ5ulis2OTFk
https://www.tg-me.com/+rBFFsQ5ulis2OTFk


https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
گلهای خون 2🥀.pdf
4.1 MB
🤍رمان👈 #گلهای_خون🥀

🤍
#فصل_2

🔅برگرفته از سریال...

🤍ژانر👈
#عاشقانه #انتقامی #درام
🤍نویسنده👈
#مرضیه_حسنی

✏️خلاصه👇               
                                 
باران و دیلان، پسر و دختری هستند در استانبول که به خاطر خانواده‌هایشان با هم ازدواج می‌کنند. آن‌ها فرزندان دو خانواده پرنفوذ کارابی و دمیر هستند که
دشمنی خونینی بینشان وجود دارد. حالا تنها راه برقراری صلح، ازدواج این دو نفر است. این ازدواج برای باران و دیلان حکم زندان را دارد و در شرایطی که آن‌ها بر خلاف میلشان در این زندان گیر افتاده‌اند...‌.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Roman_Khone_Ch. فرشته ای اسیر در تاریکی.pdf
6 MB
♥️🎁#سوپرایزفوق‌ویژه‌🎁♥️

#پرطرفدار💥🍂


ســــ💗ـــوپـــــرایـ🎊ـــز

💟 رمان:
#فرشته_ای_اسیر_در_تاریکی 🔥

💟 ژانر:
#عاشقانه #تراژدی #بزرگسال ❤️‍🔥

💟 نویسنده:
#ماریمار 🌈

💟 خلاصه: 🦋
داستان دختر خیلی جوان روستایی اهل مکزیکه به نام آندریا که بار  زندگی و نگهداری از مادر بزرگ بیمارش رو با مشقت روی دوش هاش حمل میکنه و با کار کردن در تاکستان ها و باغات ارباب مانوئل امرار معاش میکند، غافل از اینکه با آمدن دور از انتظار تنها پسر و ارباب زاده ی روستا بعد از ۲۱ سال ، زندگی اش بصورت غیر منتظره ای دچار  دگرگونی و تحول می‌شود بگونه ای که ابتدا مورد خشم پسری که عاشقش بود و بعد کل اهالی روستا شد که ناچار به ترک محل سکونت و روستایش میشود. سرانجام پس از ۲ سال کسی که در حد مرگ از وی متنفر بود پیدایش میکند، یعنی لوکاس کاسترا ارباب زاده ی روستای خود و از  آندریا می‌خواهد تا همراهش آمریکا بیاید بدون داشتن حق اعتراضی...



★فرشته ای اسیر در تاریکی★
🥳🥳🥳🥳🥳🎁🎁🎁🎁🎁🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊






#جدید
⋆‌ 
#پرطرفدار
#فوق_سوپرایز
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌃#در_هزار_توی_شب_از_بهار_برادران
❥ نقد از ساناز

❥ اگه به رمان با ژانر فول عاشقانه_اجتماعی_قلم قوی_روانشناسی علاقه دارین مورد مناسبیه.
❥ این نویسنده رمان های فوق زیبایی می‌نویسه و رمان آرسو و شبی به بلندای موی تو از این نویسنده متوقف شده، و رمان در وجه لعلش واقعا فراموش نشدنیه.

❥ خلاصه : بعد از قبول شدن رامین و نازآفرین در کنکور پدر اونها محسن تصمیم میگیره اونارو راهی تهران کنه توی خونه مشترکش با پژمان.
پژمان مردیه که تفریحات خودشو داره پسر چشم و گوش بسته ای نیست ، شخصیت مرموزی داره ، توی کارش موفقه ، جدیه ، از اون ادماس که یه نیمه تاریکی دارن ، ولی سرد نیست ، احساسات و عواطف پیچیده ای داره، نیاز به عشق داره، برای خوب شدن به یه همدم احتیاج داره ، کسی که بهش دلگرمی بده بگه من همیشه پیشتم و اون کسی نیست جز ناز افرین، کسی که اگه عاشق بشه برای عشقش کم نمیزاره‌ ، یه حامی بی غید و شرط ، یه ادم کاملا خاکستریه و نویسنده بخوبی شخصیت پردازیش کرده.

در مقابل نازآفرین دختریه ، اروم ، منطقی ، ساده مهربون ، بی تجربه ، کسی که همیشه از طرف مادرش سرکوب می‌شده بار حرف هاشو تحمل میکرده ، رو مخ نیست یا دختر هولی نیست که پاش به تهران باز بشه خودشو ببازه (بی جنبه نیست ، شبیه برکه رمان آنتیک😍)
بزرگ تر از سنش رفتار می‌کنه ، وقتی ناراحت میشه قهر نمیکنه🥺، فقط دلخوره ویژگی که کم دیده میشه توی رمان ها، همین ویژگی های دو طرف رمان باعث میشه به هم جذب بشن طبیعیه وقتی اتیش و باروت کنار هم باشه منفجر میشن😂😉

❥ شخصیت ها اختلاف سنی دارن مناسب برای کسایی که اختلاف سنی دوست دارن بالای ۱۴ سال.

❥ نثر رمان ادبی روان و شیوا .

❥ معمای رمان تا اخر رمان مشخص نمیشه و تنها بخش مبهم رمانه و به خوبی ادمو کنجکاو دونستن حقیقت می‌کنه.

❥ پژمان استاد دانشگاهه و شرکت داره ، ناز افرین دانشجوعه ولی توی یه دانشگاه نیستن به واسطه نسبت فامیلی و اون مدتی که همخونه بودن به هم نزدیک میشن.

❥ راجب جزعیات رمان مثل (رفت و آمد ها ، کارهای روزانه ) که باعث میشن رمان خسته کننده به نظر برسه کوتاه و مناسب توضیح داده.

❥ شخصیت ها با هم عاشق میشن از همون اول رمان به هم جذب میشن.

❥ رمان پورن نداره ولی پر از صحنه های عاشقانس.

❥ رمان از زبون دانای کل (راجب زندگی پژمان بیشتر توضیح داده)

❥پرداختن به مشکل اعتیاد جنسی و راه های کنترلش و شفاف سازی ازش یه ویژگی مثبت این رمان بود.که نشون میداد انگیزه داشتن تنها راه نجات پیدا کردن از هر اعتیادیه.

❥ ویژگی مثبت این رمان نشون دادن زندگی کودکانی بود که با اختلال مادرزادی به دنیا اومدن خیلی خوب سختی ها و چالش های زندگی همچین کودکان معصومی رو نشون داده بود.

❥ شخصیت پردازی رمان خیلی واقعی و احساسات شخصیت ها خیلی ملموسه راجب شخصیت های فرعی مناسب توضیح داده ادمو خسته نمیکنه.و همه به یه سرانجامی میرسن .

❥ شخصیت ها زود عاشق نمیشن دیر به قسمت های عاشقانه رمان میرسه از نصف به بعد شروع میشه ولی همون قدرم شیرین و جذاب


#فایل
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch/29288
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Roman_Khone_Ch. شاهراه.pdf
13.2 MB
♥️🎁#سوپرایزفوق‌ویژه‌🎁♥️

#پرطرفدار💥🍂


ســــ💗ـــوپـــــرایـ🎊ـــز

📚 رمان :
#شاهراه

✍🏻نویسنده :
#اسما_کافی

● ژانر :
#عاشقانه #جذاب #هیجانی

📑 خلاصه :
کژال به‌خاطر عشقش به موتورسواری، تصمیم میگیرد پیک‌موتوری شود.
این نزدیک‌ترین حالت به رویایش است که می‌تواند داشته باشد.
ولی روزی بزرگ‌ترین پیشنهادی که می‌تواند تصور کند به او می‌شود،
شرکت در مسابقه‌ی "شاهراه".
بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین مسابقه‌ی موتورسواریِ غیرقانونی جهان.
این پیشنهاد زندگی کژال را دستخوش تغییرات زیادی میکند.
تغییراتی همراه با عشق و هیجان🫀



★شاهراه★
🥳🥳🥳🥳🥳🎁🎁🎁🎁🎁🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊






#جدید
⋆‌ 
#پرطرفدار
#فوق_سوپرایز
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Shahan - Ghadeghan ( شاهان - قدغن )
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2024/09/28 23:21:49
Back to Top
HTML Embed Code: