This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برشی از رمان:
لامپ روی تراس روشن بود و عطر اقاقیا حیاط را برداشته بود؛ باید فرار میکردم. باید حداقل یک نیمقدم به عقب برمیداشتم ولی دلش را نداشتم، دل ادامهی این موش و گربه بازی را نداشتم و چشمهای او داشت نزدیک و نزدیکتر میشد...
https://www.tg-me.com/+g-KvRzSdwYIwODJk
خلاصهی رمان:
قصهمون، قصهی یه عشق قدیمیه.
یه عشق دو پهلو که تا میای روش حساب باز کنی و فکر کنی یه چیزهایی این وسط هست... همهچیز برات پوچ میشه. از اونطرف تا میای یه خط قرمز دورش بکشی و بذاریش کنار... دوباره جوونه میزنه.
اگر میخوای بدونی ته این اومدن و رفتن به کجا میرسه... به قصهمون یه سر بزن.
لامپ روی تراس روشن بود و عطر اقاقیا حیاط را برداشته بود؛ باید فرار میکردم. باید حداقل یک نیمقدم به عقب برمیداشتم ولی دلش را نداشتم، دل ادامهی این موش و گربه بازی را نداشتم و چشمهای او داشت نزدیک و نزدیکتر میشد...
https://www.tg-me.com/+g-KvRzSdwYIwODJk
خلاصهی رمان:
قصهمون، قصهی یه عشق قدیمیه.
یه عشق دو پهلو که تا میای روش حساب باز کنی و فکر کنی یه چیزهایی این وسط هست... همهچیز برات پوچ میشه. از اونطرف تا میای یه خط قرمز دورش بکشی و بذاریش کنار... دوباره جوونه میزنه.
اگر میخوای بدونی ته این اومدن و رفتن به کجا میرسه... به قصهمون یه سر بزن.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیست_رمان_های_با_شخصیت_مرد_جذاب_یا_جنتلمن
⛔️#لیست_جنتلمن
#بانوی_قصه... حامی
#ما_ماه_و_ماهی_بودیم...محمد برهان
#عبور_از_غبار... امیر حسین
#به_چال_گونه.... ضیا
#زیر_سایه_ی_درخت... محمد
#آوانگارد...معز
#بوی_درختان_کاج.... شریف
#طلوع_از_مغرب... ویهان
#مه جبین... شاهپور
#زمین_به_شکل_احمقانه_ای_گرد_است.... عماد
#نبض_خاموش... آیین
#زیتون... امین
#عطر_خیال... بامداد
#عمارت... سامیار
#کلنجار...نامیرا
#فانوس_دریایی... آتا
#کوچه_دلگشا... رامین
#هزار_چم... حاج امیر
#سعادت_آباد...رستان
#نمک_گیر... روزبه
#آسوی... دادیار
#زن_کمانگیر... آرش
#تب.. البرز
#غرقاب... علی
#دون_جوانی.. امیر
#جهانگرد_کوچک... معین الدین
#سونامی... حامی
#جمعه_سی_اسفند... یاری
#تاو_نهان... پندار
#عصیانگر.... چاوش
#بی_تابی... سید متین
#سایه_روشن....امیر
#بهشت_زیر_پای_مادران_است....سیاوش
#دلکوچ.... والا
#پنجره_جنوبی.... علیرضا
#آسمان_دیشب_آسمان_امشب.... علیرضا
#آخرین_برف_زمستان... محمد
#عابر_بی_سایه..... آراز
#رسوایی... کیان
#سادگیهای_دلم.... پندار
#منی_دیگر.... بهزاد
#مجنون_تر_از_فرهاد.... محراب
#سونات_مهتاب... بامداد الوند
#هوای_تو.... محمد
#سقوط ... امیر صدرا
#دالان_بهشت... محمد
#سارا.... ارسلان
#سنگ_قلب_مغرور... حسان
#قلب_تزار .... آرکا
⛔️#لیست_جذاب
#طلاهای_این_شهر_ارزانند... محمد
#ماهی_زلال_پرست..سید یاسین
#شاه_شطرنج... امیر حسین
#جاوید_در_من... جاوید
#اکالیپتوس... شاهرخ
#تاروت... مانفرد
#به_ساز_دلم.... محمد حسین
#لانه_ویرانی... تیمور
#بی_بی_بیدل... آزاد
#امانت_دار_دلم_باش...رضا
#بلو... رضا
#دلدادگی_شیطان... رهام
#خاطره_سازی...امید
#ناگفته_ها.... بابک
#اسطوره... دانیار
#بد_خوب... هومن
#ماه_دل... آیهان
#تا_تلاقی_خطوط_موازی... سید امیر احسان
#نخ_به_نخ_دود_میکنم_شب_را.... پیمان
#شهر_زیبا... افشار
#سوخته_دامان.... زینال
#به_من_بگو_لیلی.... کارن
#در_سایه_سار_بید...آلان
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
⛔️#لیست_جنتلمن
#بانوی_قصه... حامی
#ما_ماه_و_ماهی_بودیم...محمد برهان
#عبور_از_غبار... امیر حسین
#به_چال_گونه.... ضیا
#زیر_سایه_ی_درخت... محمد
#آوانگارد...معز
#بوی_درختان_کاج.... شریف
#طلوع_از_مغرب... ویهان
#مه جبین... شاهپور
#زمین_به_شکل_احمقانه_ای_گرد_است.... عماد
#نبض_خاموش... آیین
#زیتون... امین
#عطر_خیال... بامداد
#عمارت... سامیار
#کلنجار...نامیرا
#فانوس_دریایی... آتا
#کوچه_دلگشا... رامین
#هزار_چم... حاج امیر
#سعادت_آباد...رستان
#نمک_گیر... روزبه
#آسوی... دادیار
#زن_کمانگیر... آرش
#تب.. البرز
#غرقاب... علی
#دون_جوانی.. امیر
#جهانگرد_کوچک... معین الدین
#سونامی... حامی
#جمعه_سی_اسفند... یاری
#تاو_نهان... پندار
#عصیانگر.... چاوش
#بی_تابی... سید متین
#سایه_روشن....امیر
#بهشت_زیر_پای_مادران_است....سیاوش
#دلکوچ.... والا
#پنجره_جنوبی.... علیرضا
#آسمان_دیشب_آسمان_امشب.... علیرضا
#آخرین_برف_زمستان... محمد
#عابر_بی_سایه..... آراز
#رسوایی... کیان
#سادگیهای_دلم.... پندار
#منی_دیگر.... بهزاد
#مجنون_تر_از_فرهاد.... محراب
#سونات_مهتاب... بامداد الوند
#هوای_تو.... محمد
#سقوط ... امیر صدرا
#دالان_بهشت... محمد
#سارا.... ارسلان
#سنگ_قلب_مغرور... حسان
#قلب_تزار .... آرکا
⛔️#لیست_جذاب
#طلاهای_این_شهر_ارزانند... محمد
#ماهی_زلال_پرست..سید یاسین
#شاه_شطرنج... امیر حسین
#جاوید_در_من... جاوید
#اکالیپتوس... شاهرخ
#تاروت... مانفرد
#به_ساز_دلم.... محمد حسین
#لانه_ویرانی... تیمور
#بی_بی_بیدل... آزاد
#امانت_دار_دلم_باش...رضا
#بلو... رضا
#دلدادگی_شیطان... رهام
#خاطره_سازی...امید
#ناگفته_ها.... بابک
#اسطوره... دانیار
#بد_خوب... هومن
#ماه_دل... آیهان
#تا_تلاقی_خطوط_موازی... سید امیر احسان
#نخ_به_نخ_دود_میکنم_شب_را.... پیمان
#شهر_زیبا... افشار
#سوخته_دامان.... زینال
#به_من_بگو_لیلی.... کارن
#در_سایه_سار_بید...آلان
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
Telegram
کانال کافه رمان خونه📖
📌جهت قرارگیری رمان و تبلیغات خود در کانال، گروه و وبسایت ما به پی وی مدیر مراجعه فرمایید.
@Mhmd_exe
گروه درخواست رمان:
https://www.tg-me.com/+SvcuAYycRqBObhga
وبسایت:
بزودی...
تاریخ تاسیس تیم:
1397/5/10
@Mhmd_exe
گروه درخواست رمان:
https://www.tg-me.com/+SvcuAYycRqBObhga
وبسایت:
بزودی...
تاریخ تاسیس تیم:
1397/5/10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برشی از قصه:
قبل از اینکه فریاد بزنم دستی روی دهانم قرار گرفت. اما با دیدن چشمهای خاکی رنگ و پر از برق مقابلم از نزدیک، نهتنها تپش قلبم کم نشد، بلکه بیشتر هم شد.
- سلام!
و دستش را از روی دهانم برداشت:
- من رو این مدلی سکته دادی که بگی سلام؟ اصلا شما چرا انقدر به من دست میزنی؟
و تکانی به خودم دادم که چند قدم فاصله گرفت و اجازه داد تا نفس حبس شدهام آزاد شود.
- ببخشید ولی خب از اون موقع که رسیدی نتونستیم به هم سلام کنیم. سلامم که از واجباته، منم که میدونی چه قدر رو واجبات حساسم؟
و من به دستش که با وجود فاصله هنوز بند مچم بود، نگاه کردم:
- آره کاملا میزان حساسیتت مشخصه.
و دستم را عقب کشیدم.
- تلخ شدی.
و من خودم را بیشتر به دیوار پشت سرم فشار دادم. فضای اطرافمان زیادی گرم و ملتهب بود. بدون شک گونههای بیشعورم بدون اجازهی من گل انداخته بودند.
- داری معذبم میکنی!
- پس چقدر بد که وقتی معذب میشی، خوشگلتری.
پشتم را روی دیوار سر دادم و دست چپم را از پشت روی دستگیره گذاشتم که دوباره گفت:
- داری اذیتم میکنی!
- من ؟!
- آره تو.
و با قدم دیگری که برداشت...
https://www.tg-me.com/+g-KvRzSdwYIwODJk
قبل از اینکه فریاد بزنم دستی روی دهانم قرار گرفت. اما با دیدن چشمهای خاکی رنگ و پر از برق مقابلم از نزدیک، نهتنها تپش قلبم کم نشد، بلکه بیشتر هم شد.
- سلام!
و دستش را از روی دهانم برداشت:
- من رو این مدلی سکته دادی که بگی سلام؟ اصلا شما چرا انقدر به من دست میزنی؟
و تکانی به خودم دادم که چند قدم فاصله گرفت و اجازه داد تا نفس حبس شدهام آزاد شود.
- ببخشید ولی خب از اون موقع که رسیدی نتونستیم به هم سلام کنیم. سلامم که از واجباته، منم که میدونی چه قدر رو واجبات حساسم؟
و من به دستش که با وجود فاصله هنوز بند مچم بود، نگاه کردم:
- آره کاملا میزان حساسیتت مشخصه.
و دستم را عقب کشیدم.
- تلخ شدی.
و من خودم را بیشتر به دیوار پشت سرم فشار دادم. فضای اطرافمان زیادی گرم و ملتهب بود. بدون شک گونههای بیشعورم بدون اجازهی من گل انداخته بودند.
- داری معذبم میکنی!
- پس چقدر بد که وقتی معذب میشی، خوشگلتری.
پشتم را روی دیوار سر دادم و دست چپم را از پشت روی دستگیره گذاشتم که دوباره گفت:
- داری اذیتم میکنی!
- من ؟!
- آره تو.
و با قدم دیگری که برداشت...
https://www.tg-me.com/+g-KvRzSdwYIwODJk
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Scorpion Vpn V.54.0 Mod.apk
46.2 MB
فیلترشکن پرسرعت🚀
😄 Scorpion Vpn ❤️
✅ تست شده و متصل تمام نتا
✔️بدون محدودیت
✔️حذف تبلیغات برنامه
✔️رایگان و بدون نیاز به اکانت
✔️مناسب شبکه های اجتماعی
🔹 اشتراک گذاری فراموش نشه!
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
😄 Scorpion Vpn ❤️
✅ تست شده و متصل تمام نتا
✔️بدون محدودیت
✔️حذف تبلیغات برنامه
✔️رایگان و بدون نیاز به اکانت
✔️مناسب شبکه های اجتماعی
🔹 اشتراک گذاری فراموش نشه!
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM