#در_وجه_لعل✨
#نقد
لعل تاجیک دختر ۲۶ ساله ی که در زندان به دنیا آمده به دلیل سرنوشت تلخ پدرش که زندانی سیاسی بوده و بدون دلیل محکمه پسندی اعدام شده و رفتار وشخصیت مادرش که مورد پسند خانواده شوهرش نبوده توسط اسماعیل تاجیک پدربزرگ مستبد و عموهای اطلاعاتیش از مادر جدا میشه ،، در زمان حال تنها زندگی میکنه دخترخودساخته و مستقلی هست مادرش به خارج از کشور رفته و پناهنده شده و لعل به نوعی تو بازار شامِ کشمکش های خاله مستقل و تنهاش و پدربزرگ و خانواده پدریِ مذهبی و خشکه مذهبش گیر افتاده و از طرف خانواده پدری به شدت تحت فشار و نفوذ میباشد !
حالا تو شرایطی گیر کرده که خالش فوت کرده وخودش از شرکتی که کار میکرده اخراج شده و هرجور شده میخواد خونه و استقلال شو حفظ کنه!
مردی مرموز، زندگی لعل رو تحت کنترل داره. این رو لعل وقتی میفهمه که در اوج مشکلات و تنهایی هاش پاکتی حاوی چند چک به دستش می رسه. لعل نمیدونه این مرد کیه و در قبال چک ها چه خواسته ای ازش داره. ایا اون مرد همون پسر عمه بد اخلاقشه که علی رغم خلق و خوی تندش بی صدا از لعل حمایت کرده؟!
لعل برای حفظ استقلالش و برای مهلت گرفتن از طلبکارانش از پسر عمش امیرحسین کمک میخواد پسرعمه ای که نورچشمی خونواده و به نوعی تنها کسیه که لعل ازش ضربه نخورده اورا درحالی میبیند که از مسابقه ای سنگین با وضعیت جسمی آسیب دیده بیرون آمده ...
پدر بزرگ لعل میتواند به یک اشاره زندگی را برای لعل جهنم کند ولی لعل با ترس اما مقاوم کارخودش و میکنه و این نقطه قوت شخصیت لعل هستش .. لعل دختری که دراوج ضعف تمام سعی خودشو میکنه که قوی باشه .
امیر حسین خیلی روراسته و انقدر عزت نفس و صداقت داره که از نشون دادن و بیان احساساتش نترسه اما ...
در وجه لعل داستان سنگی که جواهر میشود .زیر فشار افکار متعصبانه و خودخواهی های یک نظام فکری تکرو آدم های لعل خدا و خریده اند و در قالب های طلایی به در و دیوار خانه هایشان زده اند .
قلم خانم برادران بسیار زیبا بود احساسات در رمان کاملا قابل لمس وبه خوبی درکش میکنی .داستانی بسیار پرکشش و جذاب که باعث میشه مخاطب تا آخرین صفحه داستان و پر اشتیاق دنبال کنه .
#نقد
لعل تاجیک دختر ۲۶ ساله ی که در زندان به دنیا آمده به دلیل سرنوشت تلخ پدرش که زندانی سیاسی بوده و بدون دلیل محکمه پسندی اعدام شده و رفتار وشخصیت مادرش که مورد پسند خانواده شوهرش نبوده توسط اسماعیل تاجیک پدربزرگ مستبد و عموهای اطلاعاتیش از مادر جدا میشه ،، در زمان حال تنها زندگی میکنه دخترخودساخته و مستقلی هست مادرش به خارج از کشور رفته و پناهنده شده و لعل به نوعی تو بازار شامِ کشمکش های خاله مستقل و تنهاش و پدربزرگ و خانواده پدریِ مذهبی و خشکه مذهبش گیر افتاده و از طرف خانواده پدری به شدت تحت فشار و نفوذ میباشد !
حالا تو شرایطی گیر کرده که خالش فوت کرده وخودش از شرکتی که کار میکرده اخراج شده و هرجور شده میخواد خونه و استقلال شو حفظ کنه!
مردی مرموز، زندگی لعل رو تحت کنترل داره. این رو لعل وقتی میفهمه که در اوج مشکلات و تنهایی هاش پاکتی حاوی چند چک به دستش می رسه. لعل نمیدونه این مرد کیه و در قبال چک ها چه خواسته ای ازش داره. ایا اون مرد همون پسر عمه بد اخلاقشه که علی رغم خلق و خوی تندش بی صدا از لعل حمایت کرده؟!
لعل برای حفظ استقلالش و برای مهلت گرفتن از طلبکارانش از پسر عمش امیرحسین کمک میخواد پسرعمه ای که نورچشمی خونواده و به نوعی تنها کسیه که لعل ازش ضربه نخورده اورا درحالی میبیند که از مسابقه ای سنگین با وضعیت جسمی آسیب دیده بیرون آمده ...
پدر بزرگ لعل میتواند به یک اشاره زندگی را برای لعل جهنم کند ولی لعل با ترس اما مقاوم کارخودش و میکنه و این نقطه قوت شخصیت لعل هستش .. لعل دختری که دراوج ضعف تمام سعی خودشو میکنه که قوی باشه .
امیر حسین خیلی روراسته و انقدر عزت نفس و صداقت داره که از نشون دادن و بیان احساساتش نترسه اما ...
در وجه لعل داستان سنگی که جواهر میشود .زیر فشار افکار متعصبانه و خودخواهی های یک نظام فکری تکرو آدم های لعل خدا و خریده اند و در قالب های طلایی به در و دیوار خانه هایشان زده اند .
قلم خانم برادران بسیار زیبا بود احساسات در رمان کاملا قابل لمس وبه خوبی درکش میکنی .داستانی بسیار پرکشش و جذاب که باعث میشه مخاطب تا آخرین صفحه داستان و پر اشتیاق دنبال کنه .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
https://www.tg-me.com/roumanzendan
#زندان_بان_مجهول
زندان بان مجهول
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
#زندان_بان_مجهول
زندان بان مجهول
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
Telegram
کانال کافه رمان خونه📖
📌جهت قرارگیری رمان و تبلیغات خود در کانال، گروه و وبسایت ما به پی وی مدیر مراجعه فرمایید.
@Mhmd_exe
گروه درخواست رمان:
https://www.tg-me.com/+SvcuAYycRqBObhga
وبسایت:
بزودی...
تاریخ تاسیس تیم:
1397/5/10
@Mhmd_exe
گروه درخواست رمان:
https://www.tg-me.com/+SvcuAYycRqBObhga
وبسایت:
بزودی...
تاریخ تاسیس تیم:
1397/5/10
Roman_Khone_Ch. در وجه لعل.pdf
6.9 MB
🌿 رمان : #در_وجه_لعل
🌿 نویسنده : #بهار_برادران
🌿 ژانر : #عاشقانه
🥂خلاصه :
لعل تاجیک دختر ۲۶ ساله که تنها زندگی میکنه و از طرف خانواده پدری به شدت تحت فشار و نفوذه...
مادرش سالها پیش اون رو ترک کرده و خارج زندگی میکنه
پدری که سرنوشت تلخی داشته
لعل در شرایطی از کار اخراج میشه که به شدت در مضیقه مالیه و همزمان از دوست پسرش هم جدا میشه ....
برای مهلت گرفتن از طلبکاراش میره پیش پسر عمهش امیرحسین ....
ولی لعل امیرحسین رو در حالی میبنه که از مسابقه ای سنگین با وضعیت جسمی بد بیرون میاد و لعل اونو به بیمارستان میرسونه
امیر حسین مغرور بداخلاق بوکسور و قوی....
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
🌿 نویسنده : #بهار_برادران
🌿 ژانر : #عاشقانه
🥂خلاصه :
لعل تاجیک دختر ۲۶ ساله که تنها زندگی میکنه و از طرف خانواده پدری به شدت تحت فشار و نفوذه...
مادرش سالها پیش اون رو ترک کرده و خارج زندگی میکنه
پدری که سرنوشت تلخی داشته
لعل در شرایطی از کار اخراج میشه که به شدت در مضیقه مالیه و همزمان از دوست پسرش هم جدا میشه ....
برای مهلت گرفتن از طلبکاراش میره پیش پسر عمهش امیرحسین ....
ولی لعل امیرحسین رو در حالی میبنه که از مسابقه ای سنگین با وضعیت جسمی بد بیرون میاد و لعل اونو به بیمارستان میرسونه
امیر حسین مغرور بداخلاق بوکسور و قوی....
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Roman_Khone_Ch. تجارت رز ها.pdf
806.7 KB
📚رمان: #تجارت_رزها
☘نویسنده: #کمند_B
🦋ژانر: #عاشقانه #معمایی #انتقامی
📄صفحات: 64
✍خلاصه:
داستان تجارت رز ها داستان
انتقام های یه نفر از خانوادشه خانواده ای که ندیدتشون … سییل:تلفظ:سی یل)دختری که با عمش ودختر عمش به ایران
برمیگرده تا انتقام پدر ومادرش رو از پدربزرگش بگیره تو این وسط اتفاق هایی
جالبی میفته که سییل پیشبینیشون نکرده...
🥂پایان خوش
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
☘نویسنده: #کمند_B
🦋ژانر: #عاشقانه #معمایی #انتقامی
📄صفحات: 64
✍خلاصه:
داستان تجارت رز ها داستان
انتقام های یه نفر از خانوادشه خانواده ای که ندیدتشون … سییل:تلفظ:سی یل)دختری که با عمش ودختر عمش به ایران
برمیگرده تا انتقام پدر ومادرش رو از پدربزرگش بگیره تو این وسط اتفاق هایی
جالبی میفته که سییل پیشبینیشون نکرده...
🥂پایان خوش
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📚 رمان آتش محبوس
✍️ به قلم مشترک نگار و بنفشه
📝 خلاصه
دریا از ۱۵ سالگی به شهر میاد و در خونه گیتی خانم به عنوان پرستار و خدمتکار همه نوع کار انجام میده تا بتونه به زودی به استقلال برسه، زندگی روتین جریان داشت تا اینکه همسایه جدیدی تو خونه مجاور ساکن میشه. کسی که از ابتدا گیتی خانم باهاشون مشکل داره، یک مادر و پسر، که رفتار های عجیبی دارن، مخصوصا با دریا! اما راز این رفتار های جدید با برملا شدن رابطه این دو نفر فاش میشه، رابطه ای که هیچ ربطی به مادر و پسر بودن نداره و متاسفانه حالا دریا هم آلوده به این ارتباط شده ...
🔘 عاشقانه، درام، فرهنگی، ملودرام، آسیب اجتماعی، خانوادگی، رئال
🌀 این رمان از نوع فروشیست، پس از مطالعه 424 صفحه نمونه کتاب (عیارسنج) اگر علاقمند بودید بعد از افزودن به سبد خرید در صفحه کتاب، به صفحه سبد خرید مراجعه کرده و حق اشتراک خواندن بقیه صفحات را پرداخت کنید تا در صفحه کتابخانۀ اپلیکیشن بتوانید رمان را تا آخر مطالعه کنید. رمان برای خریداران کامل است و تعداد کل صفحات 1433 می باشد.
نصب رایگان اپلیکیشن باغ استور برای همه موبایل ها :
https://baghstore.net/app/
✍️ به قلم مشترک نگار و بنفشه
📝 خلاصه
دریا از ۱۵ سالگی به شهر میاد و در خونه گیتی خانم به عنوان پرستار و خدمتکار همه نوع کار انجام میده تا بتونه به زودی به استقلال برسه، زندگی روتین جریان داشت تا اینکه همسایه جدیدی تو خونه مجاور ساکن میشه. کسی که از ابتدا گیتی خانم باهاشون مشکل داره، یک مادر و پسر، که رفتار های عجیبی دارن، مخصوصا با دریا! اما راز این رفتار های جدید با برملا شدن رابطه این دو نفر فاش میشه، رابطه ای که هیچ ربطی به مادر و پسر بودن نداره و متاسفانه حالا دریا هم آلوده به این ارتباط شده ...
🔘 عاشقانه، درام، فرهنگی، ملودرام، آسیب اجتماعی، خانوادگی، رئال
🌀 این رمان از نوع فروشیست، پس از مطالعه 424 صفحه نمونه کتاب (عیارسنج) اگر علاقمند بودید بعد از افزودن به سبد خرید در صفحه کتاب، به صفحه سبد خرید مراجعه کرده و حق اشتراک خواندن بقیه صفحات را پرداخت کنید تا در صفحه کتابخانۀ اپلیکیشن بتوانید رمان را تا آخر مطالعه کنید. رمان برای خریداران کامل است و تعداد کل صفحات 1433 می باشد.
نصب رایگان اپلیکیشن باغ استور برای همه موبایل ها :
https://baghstore.net/app/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیست رمان های کمند_B
#لیست_رمان_های_کمند_B
#تجارت_رز_ها
تجارت رزها
#تولد_نفرین_ها
تولد نفرین ها
#دنیای_جدید
دنیای جدید
#چشم_برزخی
چشم برزخی(جلد اول)
#والهالا
والهالا(جلد دوم رمان چشم برزخی)
#برخاست
برخاست(جلد سوم رمان چشم برزخی)
#شیطان_هم_گاهی_اشک_میریزد
#روباه_سفید
روباه سفید
#تالار_خون
تالار خون
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
#لیست_رمان_های_کمند_B
#تجارت_رز_ها
تجارت رزها
#تولد_نفرین_ها
تولد نفرین ها
#دنیای_جدید
دنیای جدید
#چشم_برزخی
چشم برزخی(جلد اول)
#والهالا
والهالا(جلد دوم رمان چشم برزخی)
#برخاست
برخاست(جلد سوم رمان چشم برزخی)
#شیطان_هم_گاهی_اشک_میریزد
#روباه_سفید
روباه سفید
#تالار_خون
تالار خون
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
#نقد
#طومار
سپیدار آخرین بچهی یه خانوادهی پرجمعیت کرمانیه. البته فامیلیشم کرمانیه سه تا برادر و یه خواهر داره که اختلاف سنی زیادی باهاش دارن در حدی که وقتی دختر قصهی ما به دنیا میاد، دوتا خواهرزاده و یه برادرزادهی بزرگتر از خودش داره پدرشو تو۳سالگی از دست داده و برادراش براش پدری کردن و خواهرش مادری. خلاصهی کلام دخترمون تو محیط شیرین و گرمی بزرگ شده و زندگی میکنه. دوتاخواهرزاده های بزرگتر پرهام و پژمان و برادرزادهاش نگار هستن. سپیدار عاشق کتابا و قصههاس و یه رویای خیلی بزرگ داره، اونم باز کردن یه کتابفروشیه. با ازدواج پرهام و نگار با همدیگه، پدر پرهام به عنوان هدیهی عروسی، مغازهای رو که از پدرش بهش ارث رسیده میده به پرهام و پرهامی نفسش واسه خاله خانومش میره، مغازه رو در اختیار سپیدار قرار میده تا تبدیل به کتابفروشی رویاییش بشه.
حالا کنار کتابفروشیِ که اسمش طوماره، یه مغازهی کیفوکفش فروشی هست که مال آزادخان
سپیدار رویاییه و تو قصهها زندگی میکنه، آزاد کاملا منطقیه و سرش تو کار و حسابکتاب.
سپیدار عاشق کتاب و کتابخوندنه ،حتی کتابای درسی ولی آزاد از کتابا متنفره و حتی دانشگاهم نرفته قراره تو این رمان شاهد تقابل این دونفر باشیم و هرچقدر جلوتر میریم، برخورداشون بیشتر، جالبتر، خندهدارتر و قشنگتر میشه
اتفاقات خیلی قشنگی تو رمان میفته که باعث میشه خواننده مدام لبخند رو لبش نقش ببنده.داستان باوجود طنز بودنش یه جا بدجور اشک منو درآورد سیر داستان خطی اما پرکششه و خواننده رو اصلا خسته نمیکنه. اینکه هر طومار به یکی از قهرمانای زمینهی کتابداری اختصاص داده شده بود خیلی خوب و دلنشین بود ، حجم رمان نه کمه نه زیاد و میشه گفت کاملا مناسبِ داستان بود. ولی این ناامید شدنای سپیدار😁دختر بیچاره هرچی جلوتر میرفت بیشتر میفهمید که همهی چیزایی که تو کتابا میخونیم، مال همون کتاباست و واقعی نیست😂
کلا من قلم خانم "زهرا ارجمندنیا" رو دوستدارم و هرچی بنویسن با کله میخونم. چیزی که توی این رمان میتونه نظر شمارو جلب کنه که تا انتها بخونین، شخصیت پردازی قوی نویسنده و تسلطش به روی شخصیتاشه.
#نقد
#طومار
سپیدار آخرین بچهی یه خانوادهی پرجمعیت کرمانیه. البته فامیلیشم کرمانیه سه تا برادر و یه خواهر داره که اختلاف سنی زیادی باهاش دارن در حدی که وقتی دختر قصهی ما به دنیا میاد، دوتا خواهرزاده و یه برادرزادهی بزرگتر از خودش داره پدرشو تو۳سالگی از دست داده و برادراش براش پدری کردن و خواهرش مادری. خلاصهی کلام دخترمون تو محیط شیرین و گرمی بزرگ شده و زندگی میکنه. دوتاخواهرزاده های بزرگتر پرهام و پژمان و برادرزادهاش نگار هستن. سپیدار عاشق کتابا و قصههاس و یه رویای خیلی بزرگ داره، اونم باز کردن یه کتابفروشیه. با ازدواج پرهام و نگار با همدیگه، پدر پرهام به عنوان هدیهی عروسی، مغازهای رو که از پدرش بهش ارث رسیده میده به پرهام و پرهامی نفسش واسه خاله خانومش میره، مغازه رو در اختیار سپیدار قرار میده تا تبدیل به کتابفروشی رویاییش بشه.
حالا کنار کتابفروشیِ که اسمش طوماره، یه مغازهی کیفوکفش فروشی هست که مال آزادخان
سپیدار رویاییه و تو قصهها زندگی میکنه، آزاد کاملا منطقیه و سرش تو کار و حسابکتاب.
سپیدار عاشق کتاب و کتابخوندنه ،حتی کتابای درسی ولی آزاد از کتابا متنفره و حتی دانشگاهم نرفته قراره تو این رمان شاهد تقابل این دونفر باشیم و هرچقدر جلوتر میریم، برخورداشون بیشتر، جالبتر، خندهدارتر و قشنگتر میشه
اتفاقات خیلی قشنگی تو رمان میفته که باعث میشه خواننده مدام لبخند رو لبش نقش ببنده.داستان باوجود طنز بودنش یه جا بدجور اشک منو درآورد سیر داستان خطی اما پرکششه و خواننده رو اصلا خسته نمیکنه. اینکه هر طومار به یکی از قهرمانای زمینهی کتابداری اختصاص داده شده بود خیلی خوب و دلنشین بود ، حجم رمان نه کمه نه زیاد و میشه گفت کاملا مناسبِ داستان بود. ولی این ناامید شدنای سپیدار😁دختر بیچاره هرچی جلوتر میرفت بیشتر میفهمید که همهی چیزایی که تو کتابا میخونیم، مال همون کتاباست و واقعی نیست😂
کلا من قلم خانم "زهرا ارجمندنیا" رو دوستدارم و هرچی بنویسن با کله میخونم. چیزی که توی این رمان میتونه نظر شمارو جلب کنه که تا انتها بخونین، شخصیت پردازی قوی نویسنده و تسلطش به روی شخصیتاشه.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مه ربا
#مه_ربا
#مهری_هاشمی
https://www.tg-me.com/+VOJdLEP4INGn6HnD
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
#مه_ربا
#مهری_هاشمی
https://www.tg-me.com/+VOJdLEP4INGn6HnD
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
Telegram
🌈 مَهرُبا 🌈مهری هاشمی
بهار زندگی من(چاپ شده)
عاشقت میکنم( چاپ شده)
افسون سردار در حال بازنویسی
تو یه اتفاق خوبی( فروشی)
نزدیک تر از سایه (فروشی)
هیژا (در حال تایپ)
مَهرُبا (در حال تایپ)
گروه نظر و ایده رمان تو یه اتفاق خوبی
https://www.tg-me.com/joinchat-WM73S1lu2OIT2pkS
عاشقت میکنم( چاپ شده)
افسون سردار در حال بازنویسی
تو یه اتفاق خوبی( فروشی)
نزدیک تر از سایه (فروشی)
هیژا (در حال تایپ)
مَهرُبا (در حال تایپ)
گروه نظر و ایده رمان تو یه اتفاق خوبی
https://www.tg-me.com/joinchat-WM73S1lu2OIT2pkS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The Last Time
Mahmood Sarmadi | A L P H A
آخرین بار - محمود سرمدی
" 02:04 " راستش دلم برات خیلی تنگ شده.. تو اصلا به من فکر میکنی؟ به آخرین باری که همو دیدیم..
از آخرین باری که دیدمت...
#پادکست
" 02:04 " راستش دلم برات خیلی تنگ شده.. تو اصلا به من فکر میکنی؟ به آخرین باری که همو دیدیم..
از آخرین باری که دیدمت...
#پادکست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Roman_Khone_Ch.نبض خاموش.pdf
7.2 MB
🌀 نبض خاموش
🖌نویسنده : سرو روحی
🔖خلاصه
گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود.
این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم میکنند و شایعهها و حسادت ها در رابطه با آیین به حقیقت میپیوندد. گندم به دنبال راهی برای درمان بیماری او میگردد و…
#نبض_خاموش
ژانر #عاشقانه #اجتماعی
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
🖌نویسنده : سرو روحی
🔖خلاصه
گندم بیات رزیدنت جراح یکی از بیمارستان های مطرح پایتخت، پزشکی مهربان و خوش قلب است. دکتر آیین ارجمند نیز متخصص اطفال پس از سالها دوری از کشور و شایعات برای خدمت وارد بیمارستان میشود.
این دو پزشک جوان در شروع دلداگی و زندگی مشترک با مشکلات عجیب و غریبی دست و پنجه نرم میکنند و شایعهها و حسادت ها در رابطه با آیین به حقیقت میپیوندد. گندم به دنبال راهی برای درمان بیماری او میگردد و…
#نبض_خاموش
ژانر #عاشقانه #اجتماعی
https://www.tg-me.com/Roman_Khone_Ch
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM