روزها بیامان میگذرند
و فرو میریزد دستخط تو
از حواشیِ نامههای قدیمی،
نقش سرخابیِ بوسهات
کنار امضای رنگپریده
گل سرخی است در برف.
عباس صفاری
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
و فرو میریزد دستخط تو
از حواشیِ نامههای قدیمی،
نقش سرخابیِ بوسهات
کنار امضای رنگپریده
گل سرخی است در برف.
عباس صفاری
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
در مغرب ملایم پاییزی
میایستم سلام به شب میدهم
آزادیِ درونیِ این روزِ رفتنی
آنقدر ماندنیست که فردا ثمر دهد؟
محمدعلی سپانلو
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
میایستم سلام به شب میدهم
آزادیِ درونیِ این روزِ رفتنی
آنقدر ماندنیست که فردا ثمر دهد؟
محمدعلی سپانلو
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
هیچکس نمیداند
جویبار کوچکی
که جاری میشود از دلِ چشمهای خُرد
قصد دریا دارد.
عباس کیارستمی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
جویبار کوچکی
که جاری میشود از دلِ چشمهای خُرد
قصد دریا دارد.
عباس کیارستمی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
چنان گرفته ترا بازوان پیچکیام
که گویی از تو جدا نه که با تو من یکیام
حسین منزوی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
که گویی از تو جدا نه که با تو من یکیام
حسین منزوی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
و شمایل آن درخت که افتاد
چقدر شبیه افتادن کسی بود
که آمده بود کویر را جنگل کند...
منوچهر آتشی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
چقدر شبیه افتادن کسی بود
که آمده بود کویر را جنگل کند...
منوچهر آتشی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
من میبينم،
و سرانگشتم را كه به تاراج میبريد
با پلكم مینويسم
با مژههايم نقاشی میكنم
با تكان سرم
سرودی میسازم
پلنگی آرام بودم
فرزندانم را خوردهايد
با چرمينهای از پوستشان
برابر من راه میرويد
چمدانی پرم، كه تحمل هيچ قفلی را ندارم
شيپوری از ياد رفتهام كه همهمهای شنيدم
و از هيجان نبرد، بر خود میلرزم.
شمس لنگرودی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
و سرانگشتم را كه به تاراج میبريد
با پلكم مینويسم
با مژههايم نقاشی میكنم
با تكان سرم
سرودی میسازم
پلنگی آرام بودم
فرزندانم را خوردهايد
با چرمينهای از پوستشان
برابر من راه میرويد
چمدانی پرم، كه تحمل هيچ قفلی را ندارم
شيپوری از ياد رفتهام كه همهمهای شنيدم
و از هيجان نبرد، بر خود میلرزم.
شمس لنگرودی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
تو بودی که آواز را چیدی از پشت مه
تو بودی که گفتی چمن میدود
تو گفتی که از نقطهچینها اگر بگذری
به اسرار خواهی رسید
تو را نام بردم و ظاهر شدی
تو از شعلهی گیسوانت
رسیدی به من
من از نام تو
رسیدم به آن شهر پیچیده در گردباد
تو گفتی سلام
گل و سنگ برخاستند
عمران صلاحی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
تو بودی که گفتی چمن میدود
تو گفتی که از نقطهچینها اگر بگذری
به اسرار خواهی رسید
تو را نام بردم و ظاهر شدی
تو از شعلهی گیسوانت
رسیدی به من
من از نام تو
رسیدم به آن شهر پیچیده در گردباد
تو گفتی سلام
گل و سنگ برخاستند
عمران صلاحی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
سعدی، چو جورش میبری، نزدیک او دیگر مرو
ای بیبصر! من میروم؟! او میکشد قلاب را...
سعدی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
ای بیبصر! من میروم؟! او میکشد قلاب را...
سعدی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
آی نِیزن
که تو را آوای نِی
بُردهست دور از ره
کجایی؟
خانهام ابریست...
نیما یوشیج
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
که تو را آوای نِی
بُردهست دور از ره
کجایی؟
خانهام ابریست...
نیما یوشیج
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
ای آشنا
گریختی از من گریختی
چون سایهای که پرتو ماه آفریندش
پیوند خود ز ظلمت شبها گسیختی
اینجا مزار گمشدهی بوسههای توست.
نادر نادرپور
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
گریختی از من گریختی
چون سایهای که پرتو ماه آفریندش
پیوند خود ز ظلمت شبها گسیختی
اینجا مزار گمشدهی بوسههای توست.
نادر نادرپور
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
احساس میکنم
در هر کنار و گوشهی این شورهزارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب
ناگهان
میروید از زمین.
احمد شاملو
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
در هر کنار و گوشهی این شورهزارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب
ناگهان
میروید از زمین.
احمد شاملو
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
میبینم
آن شکفتن شادی را
پرواز بلند آدمیزادی را
آن جشن بزرگ روز آزادی را
هوشنگ ابتهاج
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
آن شکفتن شادی را
پرواز بلند آدمیزادی را
آن جشن بزرگ روز آزادی را
هوشنگ ابتهاج
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
ای نازنین
اندوه اگر که پنجه به قلبت زد
تاری ز موی سپیدم
در عود سوز بیفکن
تا عشق را بر آستانهی درگاه بنگری.
نصرت رحمانی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
اندوه اگر که پنجه به قلبت زد
تاری ز موی سپیدم
در عود سوز بیفکن
تا عشق را بر آستانهی درگاه بنگری.
نصرت رحمانی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
تکرار کن فراغت را و رهایی را
تکرار کن خندهی بلند شاخسار بیتاب را
بر پرواز بیگاه پرندهها
که صیادی در میان نبوده است
جز باد.
منوچهر آتشی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
تکرار کن خندهی بلند شاخسار بیتاب را
بر پرواز بیگاه پرندهها
که صیادی در میان نبوده است
جز باد.
منوچهر آتشی
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
من در پی خویشم،
به تو بر میخورم اما،
آن سان شدهام گم
که به من دسترسی نیست...
هوشنگ ابتهاج
■ شعرخوانی
● @Reading_poem
به تو بر میخورم اما،
آن سان شدهام گم
که به من دسترسی نیست...
هوشنگ ابتهاج
■ شعرخوانی
● @Reading_poem