Telegram Web Link
📗📗📗📗📗📗📗📗📗📗📗📗📗📗

👈شب قدر چیه؟ چندمه؟ چرا شب؟👉

در طول روز من آگاهم، مغزم میاد وسط. مشغول کار و فکر و زندگی و محاسباتم. شبا که من و مغزم میریم کنار، قلبم میاد وسط. ناخودآگاه توی حالت خواب و بیداری، بستر ارتباطات و الهامات بیرونی، از درون برام فراهم میشه.

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، ما این قرآن رو تو شب قدر نازل کردیم (قدر: ۱) یه شب که پیامبر و مغزش کنار رفتن و قلبش اومد وسط. ناخودآگاه توی حالت خواب و بیداری، ارتباطش برقرار شد با عالم بالا. الهامات رو دریافت کرد، فهمید مشیت زندگیش همین قرآنیه که طی سالهای باقی عمرش، قراره به مرور دریافت کنه.

وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ، و ما چه میدونیم شب قدر چیه، کدوم شبه، چطور عمل میکنه (قدر : ۲). هیچ درکی از اصول الهام و شیوه ارتباط قلبی نداریم.

همینطور که من نمیدونم کنترل تلویزیون چطور کار میکنه، مدارش چیه، چه سیگنالی میفرسته؟ ولی دائم دارم ازش استفاده میکنم، چون فهمیدم اگه دکمه درست رو در جهت درست بزنم، کانال درست باز میشه. کنترل کار خودش رو میکنه، و من نیاز ندارم از کارش سر در بیارم. همینطور که از قطعات موبایل، کامپیوتر، اینترنت، ماهواره و خیلی ابزار دیگه سر در نمیارم، ولی دارم ازشون استفاده میکنم.

لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ، این شب قدر، از هزار ماه، خیرش بیشتره (قدر:۳). پیامبرم میتونست مثل خیلیای دیگه، یه عمر زندگیش رو صرف کارای روزمره خودش کنه، تا وقتی که از دنیا بره. اما یه شب، اواخر رمضان، که نه تاریخ دقیقش رو میدونیم و نه نیاز داریم بدونیم، ارتباطش برقرار شد.

تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ، ملائکه برش نازل شدن، روح و استعداد خدایی در ظرف وجودیش ریخته شد. قابلیت های ورای عالم، در حد درک عالمیان تنزّل پیدا کرد، و تقدیرش براش معلوم شد. منشاء این ارتباط کی بود؟ بِإِذْنِ رَبِّهِم، به اذن ربّ شون. یعنی طبق مشیت خدا بود واسه محمد و اون فرشته ها و مردم زمانه خودش و همه ما بعدیا. وقتش رسیده بود مربی عالم (ربّ) کتاب راهنمای آدم رو بفرسته، قرآن رو نازل کنه، مِّن كُلِّ أَمْرٍ، واسه کلیه امور زندگی (قدر : ۴).

سَلَامٌ هِيَ، سلامتیه توش، شفا و رحمته قرآن، واسه مومنین (اسراء : ۸۲)، حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ تا وقتی نور خدا طلوع کنه از قلبشون (قدر : ۵) تا به مدد قرآن، ارتباط اونها هم برقرار بشه. اونها هم به شب قدر خودشون برسن، مقدرات خدا رو (قدر) در زندگی خودشون پیدا کنن. باقی عمرشون رو در راستای نور حرکت کنن، و اون نور رو بین خانواده و اطرافیا و دیگران انتشار بدن.

اگه استعدادهای خودمون رو پیدا کنیم، تقدیر خودمون رو میفهمیم. اونوقت همونطور که پیامبر راهنمایی شد و راهنما شد، ما هم راهنمایی و راهنما میشیم. بخشی از این چرخه نور میشیم، که هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ، خودش اول و آخرشه، وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ، و ظاهر و باطنشه (حدید : ۳).

مشیت محمد قرآن بود، شب قدرش اواخر رمضان. شب قدر تو، مشیت زندگی تو چیه؟ قراره چه مسیری پیش بگیری، چه نوری رو دریافت و توزیع کنی؟ عمل صالح تو در این دنیا چیه؟ سوال خوبیه، ولی جوابش دست من یا این پایین نیست. از بالا سریت بپرس، تا جوابش رو به دلت بندازه.

@niroynahofte

Www.niroynahofte.com
.
امروز تمام کائنات همدست میشوند،
تا آرزوی مرا برآورده سازند،
چون به معبودم اعتماد دارم.
خدای خوبم ،
چقدر زیباست، صدایت کنم بخاطر خودت ، بخاطر همراهی مهربانانه ات...
نگویم چرا؟؟
چرا من؟؟
گله نکنم ، صدایت نکنم با ای کاش ها ...!
بی آنکه نداشتن ها ونبودن ها را
به تو نسبت بدهم ،
تو را به خاطر خدا بودنت صدا بزنم ،
مطمئنم که شادتر خواهم شد
و صدای شادی‌ من بهترین موسیقی کائنات خواهد شد....
تمام پاسخهای تو محصول ذهن تو است ...

ذهن تو است که عصبانی میشود .

ذهن تو است که لج باز و یک دنده است .

ذهن تو است که میخواهد همیشه مساوی شود .
ذهن تو است که صدمه میبیند .

اما اگر ذهنت را رام کنی ،

به من بگو عصبانیت کجاست ؟
افسردگی کجاست؟
جواب دادن به وضعیت ها کجاست؟
وجود ندارد.

وقتی ذهن رام میشود ،
آرامش ابدی باقی میماند
که آن آرامش خود است .
آگاهی است .
آگاهی همیشه آرام است .
همیشه شاد است.
لباس مشکی تنم کردم و رفتم سمت مسجد برای مراسم احیا...
نیم ساعتی بود از مراسم گذشته بود....
انقدر شلوغ بود که حتی تو حیاط مسجدم نشسته بودن...
صدای الهی العفو،الهی العفو مردم،صدای خلصنا من النارشون تو کل محل پیچیده بود...
اومدم برم تو مسجد
دیدم یه دختر بچه جلوی در مسجد نشسته،به دیوار تکیه داده و یه بسته آدامس و چند تا فال دستشه....
یه چند دقیقه ای وایسادم و نگاهش کردم
هیچکی ازش حتی یه فالم نمیخرید ...
بی اعتنا از کنارش رد میشدن....
رفتم جلو
گفتم خوبی: گفت مرسی...
گفت عمو یه آدامس ازم میخری؟؟؟
دست کردم تو جیبم
فهمیدم کیف پولم رو تو خونه جا گذاشتم.‌‌...
گفتم چشم میرم خونه کیفم رو میارم ازت میخرم...
گفت عمو تو میدونی الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب یعنی چی؟؟؟
آخه امشب همه همین جمله رو میگن...
گفتم یعنی خدایا پناهم باش و من رو از آتیش جهنم دور
کن...
گفت یعنی جهنم گرمه؟؟؟
گفتم آره خیلی...
گفت یعنی از تو چادر ما هم گرم تره؟؟؟
گفتم چادر؟؟؟
گفت آره من و مادرم و خواهرم تو چادر زندگی میکنیم،ظهرا که آفتاب میزنه میسوزیم خیلی گرمه،خیلی ....
مادرم قلبش درد میکنه،گرمش که میشه بیشتر قلبش دردش میگیره...
سرم رو انداختم پایین...
اشکم دراومد....
گفت عمو یعنی من الان بگم خلصنا من النار
خدا فقط من رو از آتیش جهنم دور میکنه؟؟
از گرما تو چادر دور نمیکنه؟؟؟
آخه من مامانم رو خیلی دوست دارم
چیزیش بشه من میمیرم...
میخواستم داد بزنم آهای ملت بی معرفت
این بچه اینجا نشسته شما یه بسته از آدامس ازش بخرید از گرمای تو چادر خلاص شه
بعد شما قران بالا سرتون گرفتید و خلصنا من النار میگید
آهای ملت بی معرفت...
خلصنا من النار اینجاست،الهی العفو اینجا نشسته..‌‌
یه بسته آدامس بهم داد گفت بیا عمو این آدامس رو من بهت میدم چون تنها کسی بودی که حاضر شدی باهام صحبت کنی..‌
همینجوری اشک ریختم و رفتم سمت خونه و کیف پولم رو برداشتم و دوباره رفتم سمت مسجد....
اما هر چی گشتم دختر بچه نبود...
به آسمون نگاه کردم
چشام پر اشک شد...
گفتم الهی العفو...
الهی العفو...
الهی العفو..‌‌
خدایا من بی معرفت رو ببخش....
آدامس رو باز کردم و گذاشتم دهنم...
مزه درد میداد....
مزه بغض میداد....
مزه اشک میداد
اگه توی فال و تقدیرتون
خطوط خوشبختی وجود نداشت !
خودتان آن خطوط را رسم کنید ....

اراده ی شما
تعیین کننده ی
آینده شماست،
نه خط های اتفاقی توی فنجان قهوه ....!!!!
اگر میخواهید
زندگی
شادی داشته باشید
آنرا به اهداف
گره بزنید،
نه به افراد و اشیاء..!!!

آلبرت_انیشتین
بعضی آدمها
باعث میشوند که
خنده شما کمی بلندتر
لبخندتان کمی درخشان تر،
و زندگی تان کمی بهتر شود.

سعی کنید
یکی از این آدمها باشید...

گراهام_گرین

چشم ما در پیِ
خوبانِ جهان خواهد بود

تا جهان باقی و
آئین محبت باقی است...

👤شهریار
دل منتظر فرصت

و فرصت همه ماییم...!!!

👤 بیدل دهلوی
پروردگارا

خیلی دوست دارم دراین شب‌ها ، بابت بزرگترین گناه ، یا شرک مخفی که داشتم توبه کنم
بابت بزرگترین گناهی که میشه داشت ولی نفهمید...
دارم درباره امید بستن به غیر خدا صحبت میکنم ...
درباره خم و راست شدن جلوی آدم هایی که شاید چون ثروتمند هستن ،
شاید چون موقعیت خوبی دارن ،
ما خیلی خیلی بزرگشون کردیم،
انقدر که خودمون از بین رفتیم و دیده نمیشیم ...

پس شروع میکنم ،

خدایا ببخش ‌
خدایا ببخش بابت همه اون موقع هایی که بجای اینکه تورو بزرگ کنم ، بنده ات رو بزرگ کردم

خدایا ببخش بابت اینکه بجای اینکه از تو بخوام ، از بنده هات خواستم و زیر منتشون رفتم

ببخش بابت اون موقع هایی که اگر مشکلی بوووود ،دم درب هر خونه ای رفتم ،
غیر از تو...

ببخش بابت همه درب هایی که زدم و هیچکدام درب خانه تو نبود

بنظر من فقط یک چیز و ما بفهمیم و باورش کنیم ،و استفاده کنیم
و اون توحید هست...
بدونیم خدا ، بزرگترین قدرت ممکن هست ، بدونیم خدا مالک همه چیز و همه کس هست،
بدونیم خدایی که نظم این دنیا رو کنترل میکنه ، کاری نداره که به زندگی ما هم نظم بده ، سر و سامان بده ،
باور کنیم هیچ مشکلی تو زندگی ،
اندازه اش بزرگ تر از خدا نیست
و معجزه وقتی اتفاق میفته که بهش ایمان داشته باشی

ایمان داشته باش به خدای درونت ،
به خدایی که خیلی بهت نزدیکه ...
به قدرتی که روی صندلی کنارت نشسته ولی هیچ وقت ندیدیش...
رک بگم ، هیچ وقت حسابش نکردیم

خدایا ببخش ،
ما میخوایم برگردیم ...
هر کدوممون یک بازگشتی داریم...
داستان بازگشت خودت رو از امشب بنویس ...

🌹داستان یک بازگشت...
💕هر اتفاق دو بار می افته:

اول توی ذهنت
بعد توی واقعیت

حواست به اتفاقایی که تو ذهنت
می افته باشه
💕تو همونقدر زيبا يا زشتى كه
باور دارى

تویی که زیبايیِ خودتو
تعریف میکنی

و این قدرتیه که کسی جز خودت،
نمیتونه داشته باشه

به همين سادگى
🅾 #رماتیسم

و

#زنجبیل

افراد مبتلا به روماتیسم ،
برای کاهش التهاب مفاصل و بافت‌های ماهیچه‌ای
به مصرف این گیاه روی می‌آورند.
زنجبیل برای کاهش مشکلات و ناراحتیهای عصبی نیز تجویز میشود...
Forwarded from Leil@
در جوشن كبير يك عبارتی هست كه میگیم:
" يا كٓريمٓ الصَّفْح "

معناش خيلى جالبه :
یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته؛ یك جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره.
ولی یك وقتی، یك کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی.
اصلا هم به روت نمیاره.
به این نوع بخشش میگن صَفح.
و خدای ما اینگونه است...
از صمیم قلب می گویم:

"يا كٓريمٓ الصَّفْح"
اشتباه زندگی نکن !
ﺁﺩمهای ﺯﻧﺪﻩ
ﺑﻪ ﮔﻞ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭند
ﻭ اموات ﺑﻪ ﻓﺎﺗﺤﻪ ... !

ﻭﻟﯽ ﻣﺎ همیشه ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻩ‌ﻫﺎ ﺳﺮ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ
ﻭ ﮔﻞ بارانشان می‌کنیم
ﻭﻟﯽ گاهی چه ﺭﺍﺣﺖ
ﻓﺎتحۀ حضور اطرافیانمان را
می‌خوانیم!

ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﻮﺩﻥ
ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻋﻤﺮ یک شکوفه است …
قدر فرصت‌های باهم‌بودنمان را
بیشتر بدانیم …
2024/09/30 13:37:02
Back to Top
HTML Embed Code: